مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
عقلانیت
رویکرد پدیدارشناسانه هوسرل با انتقاد از وضع کنونی علم و معرفت از آن تعبیر به بحران می کند. هدف هوسرل این بود تا با ارائه برنامه ای فلسفی راهی برای برون شد از این بحران پیشنهاد کند. اما تلاش برای بازگرداندن فلسفه به جایگاه وحدت بخش قدیم و نجات این علم بحران زده و بخشیدن چهره ای انسانی و معنوی به آن، مستلزم در نظر گرفتن ملاحظاتی درباره عینیت و عقلانیت علم است که غفلت از آن ما را در مسیری قرار می دهد که براساس آموزه های عقلانیت نقاد هم نادرست است و هم نامطلوب. توضیح داده می شود که این آموزه ها متضمن بازنگری در خصوص ذات گرایی و موجه گرایی و توجه به اهمیت و جایگاه صدق در رویکرد پدیدارشناسانه هوسرل است
رهیافت های ناظر بر تأثیر عرفان و تصوف در فرایند تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف در زمره پدیدارهایی است که در عرصه نظری و نیز در حوزه تحولات اجتماعی منشا اثر بوده و از وجوه تاثیرگذار تمدن اسلامی تلقی می شود که رویکردهای متفاوتی درباره آن اتخاذ شده است. در این پژوهش با طرح سه نظریه کلی به پدیدار عرفان و تصوف پرداخته شده است. رویکرد اول اساس و جوهر تمدن اسلامی را تصوف و عرفان تلقی می کند و اساس تمدن اسلامی از ابتدا تا کنون را بر همین مبنا تفسیر می نماید. رویکرد دوم به عدم امکان تأسیس اندیشه های سیاسی و تمدنی بر مبنای تصوف و عرفان باور دارد و این جریان را اصلی ترین عامل تعطیلی عقل و زوال اندیشه و تمدن اسلامی می داند. رویکرد سوم جریان عرفانی را از عوامل مهم و جریان ساز می داند که سبب بالندگی تمدن اسلامی شده است.
بررسی چگونگی رشد عقلانیت در فلسفه اسلامی بر پایه مبانی حکمت اشراقی سهروردی
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، که پس از فارابی، مؤسس دومین مکتب فلسفی اسلامی شناخته می شود، حکیم بزرگی است که توانست با نوآوری های خویش در زمینه توسعه عقلانیت اسلامی، راه تعالی فلسفه اسلامی را هموارتر سازد. سهروردی که به خوبی با آراء مشائین به ویژه ابن سینا آشنا بوده و از مشکلات فلسفی و شبهات وارد بر فلسفه اسلامی در عصر خویش آگاه بوده است، کوشید تا اشکالات وارد بر عقلانیت فلسفی را با ارائه راه کارهای جدید، برطرف نماید. وی با طرح مفهوم «اشراق» و تأکید بر ضرورت همراهی شهود و عرفان با عقل و یافته های آن، به حل بسیاری از مشکلات فلسفی کمک نمود. تأکید بر جایگاه و اهمیت علم حضوری در نظام معرفتی انسان و نیز طرح و تبیین عالم مثال به عنوان جهانی واسطه میان عالم جسمانی و عقلانی نیز، توانست بسیاری از ایرادات وارده به فلسفه را برطرف نماید و زمینه را برای شکل گیری نظام جامع حکمت متعالیه فراهم کند. این تلاش ها سبب شد تا اختصاص عقل ورزی به فیلسوفان و اختصاص شهود گرایی به عارفان، از میان رفته و حکمتی جدید که مبانی آن در اندیشه های فیلسوفان گذشته مانند ابن سینا، موجود بوده است، به صورت رسمی و به عنوان حکمت اسلامی معرفی شده و ارتباط مبنایی عقل و شهود، تبیین گردد. مقاله حاضر، در صدد است تا علاوه بر نگرش سهروردی به مسأله عقل و کارکردهای آن در مسیر شناخت حقیقت، چیستی عقلانیت موجود در مکتب اشراق و ویژگی های آن را بررسی نموده و نقش این جریان را در رشد فلسفه اسلامی بیان نماید.
نقد انتخاب عقلانی از منظر رویکردهای رقیب: اقتصاد رفتاری، آزمایشگاهی و علوم مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید انسان اقتصادی که ویژگی بنیادین آن عقلانیت است، نقطه آغاز تحلیل های اقتصادی است. مفهوم عقلانیت، موضوع مورد بحث دهه های اخیر علوم اجتماعی، به ویژه علم اقتصاد، بوده است. اقتصاددانان متعارف اغلب فرض عقلانیت را به این معنا به کار می گیرند که عاملان اقتصادی از تمام پیامدهای احتمالی آگاهی دارند و قادر به انتخاب هایی منطقی و سازگار هستند که مطلوبیت آنها را حداکثر می کند. با این حال، منتقدان عقلانیت اقتصادی استدلال می کنند که این عاملان گاهی از خود رفتارهای غیرعقلانی بروز می دهند و همواره از تمام پیامدهای احتمالی انتخاب های خود آگاه نیستند. بسیاری از اقتصاددانان رفتاری و روان شناسان ادعا می کنند که عاملان اقتصادی به دلیل قابلیت های ذهنی محدود و شرایط محیطی خیلی خوب استدلال نمی کنند، این عاملان اغلب نمی دانند که چه چیزی برای آنها مفید است و به شیوه هایی نابهنجار، غیراستدلالی و ناسازگار رفتار می کنند. در این مقاله با یک رویکرد تطبیقی، نظریه انتخاب عقلانی و انتقادهای اقتصاد رفتاری به این نظریه مورد تحلیل قرار می گیرد. به علاوه، برای درک عمیق تر مفهوم عقلانیت اقتصادی و بررسی میزان انطباق آن با رفتار و توانایی های ذهنی انسان از یافته های جدید در مورد کارکرد مغز و اقتصاد آزمایشگاهی استفاده می شود. نتایج نشان می دهد، اگرچه می توان اذعان کرد که افراد با توجه به محدودیت ها و قابلیت های مغزی خود در تمام تصمیمات و انتخاب های روزمره از عقلانیت کامل پیروی نمی کنند، اما نمی توان وجود رفتارهای غیرعقلانی فراگیر در تمام جنبه های زندگی انسان را نیز تأیید کرد و احتمالاً انسان ها از آنچه اقتصاد رفتاری فرض می کند، عقلانی تر عمل می کنند.
طراحی الگوی چند سطحی عقلانیت در سازمان با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت، یکی از پیچیده ترین و مهم ترین مباحث معرفت شناسی است. در مورد عقلانیت و مفاهیم مرتبط با آن آثار و نوشته های زیادی وجود دارد. با این وجود عقلانیت و شاخص های تعقل صحیح همواره مورد بحث و مناقشه بوده و هست و احتمالا خواهد بود. بر این اساس و با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی سازمانهای کشور این پژوهش با هدف طراحی الگوی چند سطحی عقلانیت در سازمان با رویکرد اسلامی انجام شده است. روش این پژوهش بر حسب داده، کیفی و برحسب نتیجه، بنیادی و برحسب هدف، اکتشافی است. منابع دینی مورد استفاده قرآن و احادیث معصومین(ع) است. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا، که یکی از راهبردهای پژوهش کیفی است، تمام آیات و احادیثی که به تعقل، تفکر، تدبر و موضوعات مرتبط با آنها مربوط می شود، مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد شناسهگذاری شد. به منظور گردآوری داده ها از تفاسیر المیزان، نور و راهنما برای تحلیل محتوای آیات و برای تحلیل محتوای احادیث از کتابهای گرانبهای اصول کافی، میزان الحکمه و نرم افزار جامع الاحادیث استفاده شد. نتیجه این پژوهش نشان داد که الگوی عقلانیت در سازمان با رویکرد اسلامی از یازده بعد تشکیل می شود که در سه سطح نهادی، سازمانی و عملیاتی طبقه بندی شد.
معنا و مبنای هوش فرهنگی از منظر حضرت علی(ع) و متفکران جدید
حوزه های تخصصی:
توانایی مدیران برای کار با افرادی با فرهنگ های مختلف، تنها با شناخت تفاوت های فرهنگی ملت ها و قومیت ها امکان پذیر است. یکی از سازه های جدید در علم روان شناسی و مدیریت جدید، مفهوم جدیدی به نام «هوش فرهنگی» است که بسیاری از جنبه های مورد نیاز برای فعالیت اثربخش در موقعیت های متنوع فرهنگی را دربر می گیرد. این مقاله می کوشد ضمن اشاره به مبانی نظری هوش فرهنگی و ابعاد و معیارهای سنجش هوش فرهنگی از منظر مکاتب جدید و اندیشمندان غربی، مبانی و اصول و معنا و معیارهای هوش فرهنگی را از منظر حضرت علیj را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص سازد قلمرو و آثار و ریشه های این هوش در کلام حضرت چگونه مورد توجه قرار گرفته است؟ بررسی مذکور بیانگر این مطلب است که مقوله هوش فرهنگی از دیدگاه حضرت علیj عرصه ای جامع و فراخ دارد که از مؤلفه های معنوی چون خدا، دین، معاد، ایمان، اخلاق و یقین تفکیک ناپذیر بوده و دارای مبانی ثابت و مشخصی می باشد. این دیدگاه با نگاه ابزاری جدید به مقوله هوش فرهنگی که فاقد مؤلفه ها و اصول و مبانی ارزشی و الهی و معنوی است در تغایر می باشد. البته این تفاوت ها در تعاریف ریشه در تغایر در مبانی دارد و این تغایر نیز به نوبه خود وامدار تفاوت در منابع است.
شاخصه های عقلانیت اجتماعی در معارف رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۶
8-33
حوزه های تخصصی:
یکی از نعمت های منحصر به فرد خداوند، عقل است. این نعمت در میان انسان ها از چنان جایگاهی برخوردار است که بار ارزشی یافته و هیچ کس حاضر نیست خود را فاقد این نعمت بداند، بلکه خود را دارای عقل و رفتار و گفتار خود را بر اساس عقلانیت ارزیابی می کند. از طرفی، رفتار و گفتار انسان ها بسیار متفاوت و متضاد است که نمی توان همه آنها را عقلانی دانست. سؤال اساسی نوشته پیش رو این است که آیا در معارف رضوی شاخصه هایی برای عقلانیت اجتماعی وجود دارد که بتوان بر اساس آنها رفتار و گفتار اجتماعی مسلمانان را ارزیابی کرد؟ با بررسی انجام گرفته در لغت، متون دینی و ... درباره عقل و عقلانیت و تعریفی که از عقلانیت بر اساس متون دینی ارائه شده است، در معارف رضوی شاخصه های ده گانه از قبیل: امید داشتن به خیر شخص، در امان بودن از شر او، برجسته کردن تلاش خیر دیگران، برجسته نکردن کار خیر خود، خسته نشدن از تلاش برای مشکل گشایی از کار دیگران ، خسته نشدن از تلاش علمی و ... در روابط اجتماعی معرفی شده اند. نتیجه بررسی حاضر این است که در معارف رضوی نه تنها به عقلانیت و عقل بی اعتنایی نشده، بلکه عقل و عقلانیت از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند که با توجه به هدف خلقت و ضرورت سیر تکاملی انسان که باید در این دنیا اتفاق بیفتد عقلانیت تعریف خاص دارد و بر اساس همین تعریف در جامعه اسلامی شاخصه هایی مطرح است که اعمال این شاخصه ها باید با دقت، ظرافت و بدون افراط و تفریط انجام گیرد. مشروح مستندات را باید در متن مقاله جستجو کرد.
تحلیل حقوقی و اقتصادی از وثایق ملکی
حوزه های تخصصی:
وثیقه در دانشنامه حقوق تطبیقی الگار با این جمله آغاز می شود که بنگاه های اقتصادی با «اعتبار» زنده هستند و هیج اعتباری بدون وثیقه وجود ندارد. بانک ها و مؤسسات اعتباری که یکی از کارکردهای اصلی آنها اعطای اعتبار به بنگاه های اقتصادی است، بیش از هر نهاد دیگری با مسائل حقوقی راجع به وثایق سروکار دارند و هر کاستی و نقصانی که در نظام حقوقی راجع به وثایق در کشور وجود داشته باشد، به طور مستقیم بر فعالیت آنها تأثیر خواهد گذاشت، دریافت کنندگان تسهیلات بانکی، به دلیل وثایقی که بانک از آنها اخذ کرده است اقدام به بازپرداخت اقساط تسهیلات می کنند و اگر بدانند بانک ها قادر به اجرای وثایق نخواهد بود تمایلی به ایفای تعهدات خود نخواهند داشت این پژوهش در صدد است که ضمن بررسی عواملی که باعث عدم اجرای وثایق یا ایجاد معضل برای بانک می کنند و زیان های ناشی از به موقع پرداخت نکردن اقساط و ازطرف وام گیرندگان ازنظر اقتصادی که مهمترین عناصر آن کارایی اقتصادی، عقلانیت، هزینه فرصت از دست رفته، هزینه فایده و هزینه مبادله مورد بررسی می شود. در نتیجه اگر این عناصر در بکارگیری نهاد حقوقی جدید مفقود باشند، لازم است تدبیری اندیشیده شود تا نتیجه کارآمد و عقلانی از حیث اقتصادی حاصل گردد. لذا در اینجا این پرسش قابل طرح است که برای جلوگیری از افزایش مطالبات معوق بانک ها نظام حقوقی حاکم بر وثایق ملکی در کشور باید چه ویژگی هایی داشته باشد و نظام حقوقی ایران در این زمینه چه کاستی هایی دارد و راه جبران آنها چیست؟
تبیین رابطه مدرنیته و خانواده گرایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولاتی که در غرب تحت عنوان مدرنیته اتفاق افتاده، پیامدهایی را در سایر نقاط جهان به جای گذاشته که ممکن است در بستر جامعه برای آن فرهنگ سازی نشده باشد. کشور ایران نیز از آن امر مستثنا نیست. خانواده گرایی که از مهمترین ارزشهای وابسته به هر فرهنگی است، به نگرش های وفاداری، اعتماد و همکاری در بین اعضای خانواده تاکید می توان، در جوامع مختلف در حال تغییر است. این پژوهش با روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته) انجام گرفت. حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای، سهم هر منطقه از شهر مشخص و نمونه ها در هر منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. بر اساس یافته ها مشخص شد که بین مدرنیته و خانواده گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. هر چند عقلانیت و فردگرایی و نگرش مثبت به اشتغال زنان به عنوان ابعاد مدرنیته در جامعه روند رو به رشد دارد، لکن خانواده گرایی بالا می باشد و خانواده به حیات خود ادامه می دهد.
تحلیل فلسفی پیشرفت و ارکان آن بر اساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیش نیازهای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تعیین دقیق مفهوم «پیشرفت» در رویکرد اسلامی است. در این زمینه، تعریف های متفاوتی ارائه شده است. این مقاله با استفاده از روش «تحلیلی و استنباطی» و استمداد از آیات قرآن کریم، به تبیین ماهیت «پیشرفت»، ارکان و مقوّمات آن می پردازد. سؤال اصلی این است که در نگاه قرآنی، چه تحولی را می توان «پیشرفت» نامید؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که در نگاه قرآنی، پیشرفت یک شیء یا جنبه ای از آن بدین معناست که آن شیء به گونه ای متحول گردد که آثار متوقع از طبیعت آن نمایان شده و با سایر اجزا و بخش های مرتبط با او سازگار باشد. این مفهوم از «پیشرفت» دارای سه رکن «عقلانیت»، «معنویت» و «عدالت» است. در رویکرد قرآنی، تحقق پیشرفت در هر مرحله یا عرصه ای متوقف بر تحقق این سه رکن است؛ ارکانی که خود نیز با یکدیگر ملازمه دارند. از این رو، سیر تحولی را که در آن تمام ارکان سه گانه مزبور تحقق نیابد نمی توان پیشرفت دانست.
عقلانیت و اخلاق؛ نقطه کانونی تعامل بانکداری ایران با بانکداری بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم ایجاد تعامل و ارتباط بین بانکداری بدون ربای ایران با بانکداری متعارف در سطح بین الملل -به غیر از زمان بر بودن اصلاح فضای تحریم شورای امنیت سازمان ملل- عدم رعایت استانداردهای مالی و بانکی بین المللی است. در هزاره سوم میلادی و بعد از حادثه 11 سپتامبر، بحران مالی سال 2007، ترویج تروریسم و...، ضوابط و مقررات مالی و بانکی در جهان سخت گیرانه تر شد، اما به دلیل رخدادهای سیاسی، اقتصادی، قانونی و... ضوابط و مقررات بانکی در ایران کم رنگ تر شده، نظارت متولیان پولی و بانکی کشور کاهش یافته و به رعایت استانداردهای مالی کم توجهی شده است. در این دوره تعامل بین بانکداری ایران و بانکداری بین الملل با مشکلاتی مواجه شده و موضوع تطبیق اهمیت بیشتری یافته است. سوال اصلی این است که آیا می توان با تمرکز بر نقاط مشترک و مورد قبول در قالب استانداردهای تدوین شده بر مبنای عقلانیت و اخلاق، بین بانکداری بدون ربای ایران با بانکداری بین الملل، تعامل و همکاری ایجاد کرد. هدف اصلی این مقاله معرفی و استخراج استانداردهای مورد نظر و مقایسه آنها برای ارائه راهکارهای تعامل و گسترش همکاری های نظام بانکی و بانکداری متعارف دنیا است. برای انجام این تحقیق از روش مطالعه اسنادی و تحلیلی- توصیفی استفاده می شود. شاخص های کلی عقلانیت و اخلاق در بانکداری بدون ربا که مطابق با بانکداری متعارف است و تنها تفاوت آن رعایت ضوابط شریعت بر این شاخص ها است، عبارتند از: قوانین و مقررات (قوانین داخلی و بین المللی و رعایت شاخص های مالی و بین المللی)، حقوق ذی نفعان (سهامداران، مشتریان، کارکنان و نهادهای مرتبط) و مسئولیت اجتماعی (محیط زیست، رفاه اجتماعی، رشد و توسعه و اشتغال). بحران مالی سال 2007 در کشورهای توسعه یافته از جمله ایالات متحده آمریکا، کشورهای عضو OECD و حوزه یورو در متغیرهای رشد، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، نرخ بیکاری، نسبت سرمایه به دارایی های نظام بانکی و نرخ رشد سهام باعث شوک شده و این موارد باعث افزایش ضوابط مالی و بانکی در بانکداری بین الملل شده است. بررسی متغیرهای مالی و بانکی در ایران حکایت از تغییر مسیر برخی از شاخص های مهم و کم رنگ شدن وضعیت نظارت و رعایت ضوابط بین المللی شده است که این مساله در دوره پسابرجام باعث مشکلات تعامل با بانکداری بین الملل می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد با تمرکز بر شاخص های عقلانیت و اخلاق که در سطح بین الملل مشترک بوده و مورد پذیرش بانکداری ایران نیز است، می توان در دوره پساتحریم با بانکداری بین الملل مراودات اثربخشی داشت.
عقلانیت و آشفتگی در برنامه ریزی: با تاکید بر تئوری عقلانیت گولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال ها از زمان به کارگیری سازوکار برنامه ریزی در فرآیند توسعه ایران می گذرد. با این وجود، ایران همچنان در رسیدن به این هدف ناکام مانده است. بررسی سطوح مختلف تصمیم گیری در کشور از دو مجرای عدم توجه به عنصر هدفمندی به معنای نبود درک صحیح و درخور از مفهوم برنامه ریزی در توسعه و همچنین نادیده گرفتن عنصر عقلانیت به معنای توجه نکردن به ماهیت انسان، شیوه تفکر او و هویت جمعی تصمیمات و اقدامات او، نشان می دهد این دو عامل از جمله دلایلی هستند که منجر به عجین شدن ساختار برنامه ریزی ایران با دورهای توسعه نیافتگی شده اند. در این مطالعه، براساس مبانی نظری تقسیم بندی گولت از عقلانیت و با تعیین دو شاخص هماهنگی و الزام در اجرای برنامه ها، تعامل میان عقلانیت گروه های برنامه ریز در کشور را بررسی کرده ایم. سپس با ارائه مصادیقی از تجربه تصمیم گیری در ایران، عقلانیت مسلط بر نظام برنامه ریزی کشور را شناسایی کردیم. یافته های این پژوهش نشان می دهند اولویت های تصمیم گیری در ایران بیش از آنکه حاصل تعاملی کارآمد میان عقلانیت ها باشد، برآمده از تعاملی تحویل گرایانه بوده و در سطوح گوناگون تصمیم گیری این عقلانیت سیاسی بوده که بر اقدامات صورت گرفته تسلط داشته است.
تبیین همسویی دیانت و عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
84 - 107
حوزه های تخصصی:
چگونگی امکان همسویی میان عقلانیت و دیانت، مسئله ای است که با وجود دیدگاه های متنوع و گاه ناهمگون درباره آن، اهمیت نسبت این دو را نزد محققان دین و فلسفه نشان می دهد. دیانت، عبارت است از پذیرش یقینی اصول و آموزه های تفصیلی دین، آن گونه که مقصود است؛ و عقلانیت عبارت است از عبور به واقع و اکتشاف آن بر پایه پذیرش اصول ناب و ضروری الصدق عقل. از اینکه بسیاری از فیلسوفان بزرگ تاریخ، از جمله فیلسوفان مسلمان، از عالمان دین اند، می توان همسویی میان عقلانیت و دیانت را دریافت، ولی در عین حال چگونگی امکان این همسویی نیازمند تبیین است. ویژگی خاص پرسش ها و پاسخ های پیشین عقل می تواند نقطه آغاز برای نشان دادن این همسویی و نیز تبیینی، هم برای ارتباط میان عقل و دین و هم اهتمام دین به عقل باشد. این همسویی با شروطی تا پرسش ها و پاسخ های رده های بعد که همگی اکتسابی اند و خواص دیگری دارند امتداد می یابد. در این نوشتار، کوشش شده است تا روش فیلسوفان مسلمان در پیوند میان پژوهش های محض فلسفی و پژوهش های اجتهادی در متون و آموزه های دین و نیز منزلت هر کدام آنها در باور ایشان بیان شود تا درنهایت این همسویی نه تنها در واقع و نفس الامر که در این دو سنخ از پژوهش ها نیز آشکار گردد.
هرمنوتیک رهایی بخش؛ راه برون رفت از منازعات ایران و غرب در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که جمهوری اسلامی ایران و غرب در عصر جهانی شدن بر اساس چه نگرشی می توانند به همکاری و تعامل مطلوب دست یابند؟ فرضیه پژوهش این است که «اتخاذ هرمنوتیک رهایی بخش هابرماس بر مبنای گفت وگو، کنش و عقلانیت ارتباطی و نقد سنت و پیش داوری های تاریخی، در عصر جهانی شدن می تواند بین ایران و غرب تفاهم و توافقی نسبی ایجاد کند تا منافع متقابل شان تأمین شود».
مبانی معرفت شناسی اصلاح شده و میزان تأثیرات توماس رید بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
59 - 89
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده به عنوان مکتبی نوپا در فلسفه دین با انتقاد از مبناگروی کلاسیک و مدرن در باب معیار معقولیت باورهای دینی مدعی است باور به وجود خداوند، با صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت براهینی که برای اثبات وجود خداوند ارائه شده اند؛ همچنان می تواند معقول باشد. ادعا شده است که معرفت شناسان اصلاح شده به میزان قابل توجهی از توماس رید (1796-1710) فیلسوف اسکاتلندی قرن هجدهم متأثر بوده اند. هدف این نوشتار این است که میزان صحت این ادعا را با پرداختن به مبانی معرفت شناسی اصلاح شده در آثار پلنتینگا، ولترستورف و آلستون، و نیز مطالعه مکتوبات رید و مقالات و کتبی که درباره او نوشته شده است از یک سو، و تحلیل و تطبیق میان آنها از سوی دیگر بررسی کند. نتیجه این بررسی این است که هر چند معرفت شناسی اصلاح شده در مبانی معرفت شناسی عام از رید متأثر بوده است، اما به عنوان یک معرفت شناسی دینی نمی توان ادعای اصلی این مدرسه یعنی پایه بودن باور به خداوند را به راحتی به رید منسوب کرد.
بررسی تطبیقی «عقلانیت باور دینی» از منظر پلانتینگا و علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
85 - 115
حوزه های تخصصی:
پرسش از «عقلانیت باور دینی» ذهن دین پژوهان، به ویژه بسیاری از فلاسفه دین را به خود معطوف کرده است. زمینه طرح این پرسش، مخصوصاً «معقولیت باور به خدا» را باید در مغرب زمین جست وجو کرد. به چالش کشیده شدن مفاهیم بنیادین دینی، در کنار نارسایی برخی مفاهیم فلسفی، بسترساز تضارب آرا درباره اعتبار عقلانی باورهای دینی گردید. سؤال محوری در اینجا این است که: آیا اساساً یک باور دینی - و به طور خاص باور به خدا - می تواند معقول باشد یا این باور را باید بر مبنای دیگری تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش های بسیاری از سوی آن دسته از فلاسفه غربی که دین یکی از دغدغه های اصلی تفلسف آنها بوده، و نیز فیلسوفان برجسته مسلمان انجام شده است، که از جمله آن می توان به آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی اشاره نمود. رسالت نوشتار فرارو، بررسی تطبیقی موضوع فوق و ارایه ادله و نوع یا الگوی عقلانیتی است که این دو فیلسوف از باور دینی ارایه می دهند. در این مقاله از روش کتابخانه ای با بهره گیری از دو عنصر توصیف و تحلیل برای بررسی تطبیقی آرای علامه و پلانتینگا استفاده شده است. بخش اول این مقاله، راهکارهای پلانتینگا را در پاسخ به منتقدان باوری دینی مورد توجه قرار داده است و در بخش دوم، دیدگاه علامه و مدل وی از عقلانیت باور دینی بررسی می شود. پایان بخش این نوشتار نیز به جمع بندی و نتیجه گیری مقایسه ای دیدگاه های این دو اندیشمند اختصاص یافته است.
تبیین نفی خشونت گرایی در دین از منظر ذات شناسی و معرفت شناسی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
115 - 138
حوزه های تخصصی:
بررسی دین از هرمنظری، بی گمان رابطه ای بسیار موسع با «وجود انسان» دارد و از دو منظر ذات شناسی نیاز آدمی به حضور و سیطره خداوند و معرفت شناسی آدمی از فهم دین، اهمیت خود را باز می کند، اما از آن جا که طرح مقوله دین، قطع نظر از مؤلفه های انسانی تأثیرگذار، امری است که با تکیه بر آن به وضوح نمی توان به تبیین رابطه دین با خشونت گرایی دست یافت، از این رو، سؤال اصلی نوشتار این است که رابطه دین با خشونت گرایی از منظر ذات شناسی انسانی و معرفت شناسی چگونه قابل تبیین است؟ در پاسخ، فرضیه ما متوجه دو عنصر اساسی انسانی دین یعنی عقلانیت و فطرت است. یافته های پژوهش که با روش تحلیل کیفی محتوایی و رویکرد تحلیلی- تبیینی ومتکی بر روش کتابخانه ای جمع آوری داده ها به دست آمده است، بیانگر آن است که دین مشخصاً بخشی تفکیک ناپذیر از وجود انسان است و عقلانیت و فطرت سلیم انسانی دو رکن اصلی آن را تشکیل می دهند. در نتیجه، از هر نظر با خشونت گرایی واجبار و تحمیق، رابطه امتناعی داشته و تنها با گرایش ناب عقلانی و فطری انسان محقق می شود و در تحقق، از انواع خشونت، ارعاب و اجبار و تروریسم - در هر سطحی - بی نیاز است.
بایستگی به کارگیری مفهوم عقلانیت در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت را می توان یکی از چارچوب های شناخت شناسانه مؤثر بر نظریه برنامه ریزی دانست، اما این انگاشت از سوی فرا- نوگرایان انتقاد و انکار شده است. عقلانیت براساس این انتقادها بار ارزشی منفی یافته است، به صورتی که برنامه ریزی عقلانی با فن سالاری سازش ناپذیر و نوعی خودبرتربینی حرفه ای با سطحی نگاری ابزاری مترادف شده است. این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میان کنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامه ریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشه ای رواج یافته در برنامه ریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است، درپی ابهام زدایی از مفهوم عقلانیت، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونه های مختلف آن بر آن دسته رویکرد های برنامه ریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیم گیری عقلانی استفاده کرده اند. پژوهش پایه این مقاله از نوع پژوهش «توصیفی - بیانگر» بوده و روش تحلیل به کار رفته، روش تحلیل زمان سنجی (کرونولوژیک) داده های ثانویه مرتبط با موضوع پژوهش و از طریق روش های تحلیل کیفی محتوا و بازبینی سیستماتیک این داده هاست. برونداد این مقاله مدلی مفهومی برای گونه شناسی عقلانیت و سیر تکامل زمانی آن، ردیابی اثرات آن بر رویکرد های برنامه ریزی شهری و همچنین شرح بایستگی به کارگیری این مفهومی در برنامه ریزی فضایی راهبردی بوده است.
تبارشناسی مبانی استدلالی حق و تکلیف وآثار آن در پوزیتیویسم حقوقی (با مطالعه موردی بر مفهوم عدالت حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
735 - 755
حوزه های تخصصی:
مادی گرایی حقوقی حاصل از مبادی فلسفی پوزیتیویسم در عالم حقوق که بر اصالت حس و امکان رصد تجربی از طرفی و افتراق حوزه حقایق عینی و نفی امکان معرفت عقلی از تشریعیات قانونی طرفی دیگر، شکل گرفته، سبب ترسیم نقشه قوانین وضعی در رهایی از هر گونه قید ارزشی ایدئولوژیک و تقید بر دایره بسته اراده و فرامین بشری بدون امکان خروج به ماورای خود، شده است. تقلیل اثبات گرایی به مثابه نظریه ای شکلی بر مبنای روش تحلیل زبانی-عرفی به تقریر کلسنی-هیومی و رسیدن به نسبی گرایی و صدق ناپذیری، از نتایج چنین دیدگاهی است. بر همین اساس، مفهوم عدالت حقوقی، به ویژگی های بی معیاری، شخصی سازی و تفریع بر قانون وضعی تحول مفهومی یافته است. با وجود این، مغالطات موجود در چینش مقدمات و نتایج غیرقابل التزام، سبب عدم توفیق مکتب مزبور به مثابه مبنایی نظری در دانش حقوق و مفهوم عدالت قانونی شده است.
تحلیل انتقادی مؤلفه تعبد در نظریه عقلانیت و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
157-170
حوزه های تخصصی:
در نظریه عقلانیت و معنویت، نفی تعبد یکی از مؤلفه های اصلی است؛ هرچند که این مؤلفه، از توابع مؤلفه مرکزی این نظریه، یعنی عقلانیت با تفسیر پردازنده این نظریه است؛ در مجموع، این ویژگی، منتج غیر دینی بودن معنویت از منظر صاحب نظریه است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی پژوهشی و فارغ از التفات به انگیزه ها و حواشی پررنگ صاحب نظریه، در ابتدا به معرفی مقصود نظریه پرداز از عقلانیت پرداخته و به تفصیل، به بررسی انتقادی اقسام سه گانه عقلانیت اقدام نموده است؛ آن گاه به تشریح و نقد دیدگاه نظریه پرداز در خصوص نفی تعبد اهتمام نموده است. به عقیده نویسنده مقاله، دیدگاه پژوهشگر محترم در نقد تعبد دینی، مبتنی بر برخی پیش فرض های دیگر وی در خصوص عدم امکان مدلل نمودن عقائد دینی می باشد، که در این نوشتار، به نقد آنها توجه شده است؛ از سوی دیگر، فارغ از انتقادات مبنائی به برخی ابعاد دیدگاه وی، انتقادات درون ساختاری مهمی را می توان به دیدگاه وی طرح نمود. در نهایت، به نظر می رسد که تعبد مأخوذ در دین وحیانی، تعبد مدلل است و انتقادات این پژوهشگر محترم، وارد نمی باشد.