مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
عقلانیت
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
109 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین و بررسی رویکرد ابوحامد غزّالی در ساحت تربیت اخلاقی و عرفانی و نقد آن از نگاه امام خمینی(ره) است. روش تحقیق توصیفی تفسیری و مبتنی بر داده های اسنادی است، ابتدا منابع اطلاعاتی دست اول مرتبط با موضوع تحقیق شناسایی و سپس به صورت هدفمند مطالعه و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل و نقد و بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد: تربیت اخلاقی عرفانی غزّالی بر معارف اهل بیت پیامبرعلیهم السلام ابتناء ندارد اما پایه و اساس تربیت اخلاقی عرفانی امام خمینی(ره) توحید ولایت مدار و مبتنی بر معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است؛ شیوه تربیت اخلاقی عرفانی غزّالی سخت گیرانه، افراطی و خارج از موازین عقلی و شرعی است اما شیوه تربیت اخلاقی عرفانی امام خمینی(ره) با عقلانیت همراهی تام دارد و مستند و مقید به شرع مقدس است؛ شیوه تربیت اخلاقی عرفانی غزّالی فردی همراه با دنیاگریزی، انزواگزینی و گوشه گیری است اما تربیت اخلاقی عرفانی امام خمینی(ره) فردی و اجتماعی است و می توان گفت رویکرد ایشان اخلاق و عرفان راز و نیاز از یک سو و حماسه و رزم از سوی دیگر است؛ نگاه غزّالی در تربیت اخلاقی عرفانی نسبت به پیر و مُراد نگاه تسلیم محض و پیروی بی چون و چراست اما این نگاه در مکتب اخلاقی عرفانی امام خمینی تنها در مورد معصومین علیهم السلام است.
موضوع و محدوده «آزادی»: تأملاتی در محتوا ، روش و دلالت های کتاب نایجل واربرتون(مقاله علمی وزارت علوم)
نایجل واربرتون در کتاب «آزادی» نکته هایی را توجه کرده است که از حیث ژرف بینی، کاربردی سازی مفهوم آزادی برای دنیا و انسان امروز و مخصوصاً از لحاظ بررسی مقایسه ای، کم نظیر است. نوشتار حاضر با اذعان به اهمیت فوق العاده «آزادی» به سنجش آورده ها و دشواره های کتاب واربرتون پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که مبحث آزادی در جهان امروز، چه نقصان ها و ابهام هایی داشت که واربرتون را سوق داده است به سمت تأمل در اعماق و سازوکار آن؟ مگر نه این است که صدها سال است در باب موضوع آزادی و حدود و شروط آن بحث می شود؟ مسأله هایی چون آزادی چه کسی ، آزادی در برابر چه نیرویی ، آزادی برای چه ، آزادی در چه حد و حوزه ای، شروط آزادی و بالاخره مهمتر از همه: آزادی با چه امکانی و کدامین قسم از آزادی ( آزادی در درون و از بند تعصب و غریزه یا آزادی قانونی در بیرون ) ، پرسش هایی جاودانه اند که اندیشه بشر اندیشه ورز ، از پیش سقراطیان تا امروزیان را به خود مشغول واداشته است. پاسخ موقتی که بعد از مطالعه کتاب واربرتون به ذهن نگارنده نشسته و این نوشتار بدان اختصاص یافته ، این است که واربرتون، آزادی مطرح در سنت اندیشه سیاسی غرب از مرحله انتزاعی / تئولوژیک به ساحت پراکسیس کشیده ، نهاد آزادی را تأسیس می نماید. به سخن بهتر ، واربرتون آزادی را از حوزه فلسفه سیاسی به میدان علم سیاست بر می کشد و با تأسیس نهاد و نهال آزادی ، سامان زندگی در دنیای مدرن را رقم می زند. تلقی سیاسی/ تأسیسی بدین معناست که نگاه واربرتون به موضوع آزادی، نگاهی است آسیب شناسانه (Pathologic) و کاربستی (Usage). بدین مضمون که واربرتون قصد آن کرده است که آزادی انتزاعی و تشریفاتی را زمینی ببیند و این سؤال را بپرسد که چرا انسان های امروزین، آزادی را غالباً در معنای غریزی و راحت طلبانه آن می فهمند؟ مثلاً آزادی در انتخاب سوژه های هیجانی را به آزادی از بند غرایز درون و آزادی به معنای تامل و ژرف اندیشی در یک اثر هنری ترجیح می دهند.
نظریه برنامه ریزی بازاندیشی وجنبه عملی آن: پرتویی از نور برچشم اندازهای برنامه ریزی یکپارچه جهت مقابله با واقعیات پیچیده شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
292 - 308
حوزه های تخصصی:
در سراسرنیم قرن گذشته، تقاضای مداوم وروبه رشدی ازگسترش رویکردهای یکپارچه ترجهت برنامه ریزی بعنوان روشی برای مقابله با مشکلات شدیداً پیچیده وحادشهری وجودداشته است.باآگاهی ازاین نیاز،این مقاله باارائه توجیهی برای چنین رویکردبرنامه ریزی،جنبه های مشکل آفرین فعالیت های برنامه ریزی حال حاضر را مورد بحث قرار می دهد و بر دروس کلیدی و موارد مشابه آنها از تجربیات گذشته در مورده ایده درک برنامه ریزی، عقلانیت دربرنامه ریزی ونقش قدرت وسیاست دربرنامه ریزی و اجرای برنامه رامورد تأکیدقرار می دهد.بابخاطر داشتن بحث ها ومناظرهای اخیردرمورد نظریه برنامه ریزی، این مقاله علاوه برآن دستورکاری رابرای ساخت یک رویکرد ترکیبی جدیددربرنامه ریزی ارائه می کند،مسائل عمده ای که نظریه پردازان برنامه ریزی احتیاج دارندتابه آن ها از نظر یکپارچه سازی عملکردی بپردازند را مورد بحث قرارمی دهد،به مقوله فرآیندهای تصمیم گیری در برنامه ریزی، و چالش های سیاسی و سازمانی برای چنین رویکردهای برنامه ریزی یکپارچه نیز می پردازد.مجموعه ای از برنامه های پیشنهادی را برای درمان این چالش ها ارائه می کند.مدل برنامه ریزی پایدار تطبیقی پیشنهاد شده است و به تفصیل بعنوان یک چهارچوب هنجاری فراگیر مؤثر برای توسعه یک رویکرد یکپارچه برنامه ریزی مشخص شده است که سازماندهی رابرای این زمینه فراهم می آوردومتخصصان رابرای درک نقششان بعنوان تصمیم گیرندگان اثرگذارراهنمایی می کند.سهم مهم این مقاله تکیه اش برمفهوم رایج پایداری به تنهایی نیست بلکه رویکرد منحصرودشوارش ازاین خواهد بودکه چگونه باید بعنوان روشی برای حرکت به سمت جلوبا برنامه ریزی وسیاست گذاری مورد استفاده قرارگیردتادرنهایت یک شهرسازی بهترراارتقاء دهد.
مسائل تربیت دینی در فضای مجازی و نحوه مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی به عنوان یکی از رویکردها به تربیت، در مواجهه با فضای مجازی به عنوان یکی از بسترهای تحقق این رهیافت با مسائلی مواجه است که هدف این پژوهش، پرداختن به آن است. دستیابی به این هدف ازطریق تبیین مبانی نظری موضوع پژوهش و تحلیل استلزامات آن صورت گرفته است. در این پژوهش به مبحث آشنایی با محکمات و متشابهات در تربیت دینی و بایسته های فضای مجازی که در دو محور «ضرورت درک خدای همه جا حاضر» و «وجود اخلاق نظارتی» می گنجند، پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و یافته ها حاکی است میان عناصر تربیت دینی و ویژگی های فضای مجازی تناظری برقرار است که در برخی موارد به تحقق تربیت دینی مطلوب یاری می رساند و در مواردی نیز به عنوان مانع عمل می کند. تحلیل این تناظر علاوه بر اینکه به شناخت عوامل و موانع تربیت دینی یاری می رساند، راهکار مواجهه با مسائل تربیت دینی در فضای مجازی را نشان می دهد.
عقلانیت و مقابله با خرافات با تاکید بر آثار سید مرتضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید مرتضی از عالمان به نام امامیه در قرن پنجم در زمره دانشمندانی است که جنبه ی عقلانیت در آثار آنان بسیار قوی بوده و همین قوت عقلانیت، نقش بسزایی در مخالفت جدی وی با خرافات داشته که آن هم ریشه در جهل و نادانی بشر دارد. باورهایی از قبیل اعتقاد به فال بد یا طیره و نیز شوم بودن برخی موجودات. عقلانیت نزد سید مرتضی تا بدان حد از اهمیت است که وی افرادی که از سر تقلید و بدون تعقل معتقد به حق بوده و مبانی اعتقادی خویش را بدون تدبر و تأمل پذیرفته اند را، چنانچه این شاکله ی ذهنی به تضییع حقایق اسلامی منجر شود، کافر و فاسق می داند و بر همین اساس سخن آنان را فاقد حجیت لازم دانسته و اخبار و روایات آنان را نیز مردود اعلام می کند. سید مرتضی درآثار خود بر اساس همین عقلانیت به شدت به نفی چنین باورهای خرافی پرداخته و حتی روایات سازگار با این باورها را یا مردود دانسته و یا در صدد تأویل و توجیه آن برمی آیدو در عین حال در قلمرو دینی خارج از عقلانیت حتی با وجود غرابت ذهنی برخی از روایات، ملتزم به تعبد در برابر آن است.
رابطه عقلانیت وعبودیت از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبودیّت گوهر اساسی دین است و همه معارف و احکام دینی برای تحقّق عبودیت خدای سبحان است و غایت خلقت نیز چیزی جز عبودیت نیست . از طرف دیگر قوام وجود آدمی به عقل اوست و مخاطب خداوند و عامل اجرای اوامر و نواهی عقل است ، بنابراین تحقّق عبودیت جز با واسطه عقل امکان ندارد . اما همانگونه که علم و ادراک در عالم هستی دارای درجات و مراتب است عبادت نیز دارای درجات و مراتب است . عبودیت تکوینی یا عبادت بالاضطرار همه عالم موجودات را شامل می شود و عبادت بالاختیار مختص موجودات خودآگاه است و مراتب ادراک با مراتب عبودیت تلازم دارد . و همانگونه که مرتبه ای ازعبودیت فعلیت دارد و باید مراتب دیگری از آن را به فعلیت رساند مرتبه ای از عقلانیت نیز در آدمی بالفعل است و باید مراتب کاملتر آن را کسب کرد.
جلوه عقلانیت در قصص قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی است که انسان را به تفکر و تعقل درجهان هستی و آیات پروردگار عالم دعوت می کند. قصص قرآن، بخش قابل ملاحظه ای از آیات قرآن را تشکیل می دهند وهدف از نقل آنها بیداری انسان و عبرت گرفتن از سرنوشت پیشینیان است. قصه یکی از مصادیق هنر است که در عرصه فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد و به طور غیرمستقیم و در قالبی جذاب و تاثیرگذار پیامی خاص را به مخاطب می رساند و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. مقاله حاضر ضمن اشاره ای کوتاه به مبانی هنری قصه های قرآن، سعی در بررسی جایگاه عقل در آنها دارد با این نگرش که این قصه ها در چارچوبی خاص و با تکیه بر عناصر مشخصی پرداخته شده است . پس از تعریفی کوتاه از عقل و عقلانیت، جلوه عقلانیت در قصص قرآن مورد تحلیل قرارگرفته است.
کنش رهایی بخش در اندیشه طه عبدالرحمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امت اسلامی هیچ گاه مانند روزگار کنونی مورد تهاجم مفهومی اندیشه غربی قرار نگرفته است. هدف این تعدی مفهومی، الزامِ امت اسلامی به مفاهیم خاص و ریخت بندی دوباره عقول مسلمانان است تا سرپرستی بر آنان را آسان کند. مدرنیته غربی، مشروعیت حق اختلاف فکری را از امت های دیگر سلب کرده و در تعامل با دیگران، دچار وقاحت اخلاقیِ «استعلا»، «احاطه» و «انکار» شده است. این پژوهش با روش اسنادی تحلیلی به بررسی کنش رهایی بخش در اندیشه طه عبدالرحمن می پردازد. طه عبدالرحمن فیلسوف مغربی برای مواجهه با این مسئله تمدنی، امت اسلامی را به خیزش فکری فرامی خواند و شرط آن را «تجربه دینی» و «نوسازی عقل» می داند. عقلانیت مطلوب طه، عقلانیتی است که محصول فرایندی سه مرحله ای است. «تخلص»، «اخلاص» و «خلاص» نیز سه لایه تشکیکی کنش رهایی بخش امت اسلامی قلمداد می شوند. طه سه اصل «تسامح»، «اعتراف» و «تصویب» را برای حل و فصل اختلاف فکری ناکافی می داند؛ زیرا این مبادی سه گانه نمی توانند مانع برتری جویی (تفوق)، مغرور شدن (اغترار) و تکبر (استعظام) امت در تعامل با دیگر امت ها شود. بنابراین، بر اساس آموزه های اسلامی، مکارم اخلاقی «حیا»، «جهاد اخلاقی» و «حکمت» را عامل رهایی بخش می داند.
بررسی و تحلیل نظریه فلسفه های مضاف به مثابه رویکردی روش شناختی در تحول علوم انسانی
رویکرد فلسفه های مضاف، به دنبال تولید علوم انسانی و اجتماعی، و با دغدغه عینیت بخشیدن به جریان فلسفه در عالم خارج، ضمن ارائه نگاه انتقادی و آسیب شناختی به فلسفه اسلامی موجود، درصدد عبور فلسفه از وضعیت اطلاقی و انتزاعی است؛ به گونه ای که در نظریه های علمی امتداد یابد. این نگاه تلاش کرده مبانی فلسفی جدید کاربردی را دراندازد و حکمتی نوین تأسیس کند که هم اسلامی باشد، و هم انسان انضمامی به عنوان موضوعش قرار گیرد. درواقع این حکمت جدید، معلول رویکرد فلسفه های مضاف بوده، متأثر از انگاره فلسفه فلسفه اسلامی است. طبق این ادعا، تولید علوم انسانی اجتماعی، باید مبتنی بر یک عقلانیت پایه دینی، یعنی فلسفه جامع اسلامی که جنبه کاربردی دارد، پدید آید. صبغه اسلامی علوم نیز ناشی از اسلامیت فلسفه است. البته فلسفه مضاف در این نگاه، مشترک لفظی است که شامل فلسفه های مضاف به واقعیت و فلسفه های مضاف به علوم است. البته با نگاه انتقادی به این نظریه، می توان گفت این رویکرد نتوانسته ارتباط روشمند بین فلسفه مضاف و فلسفه عام اسلامی برقرار کند و حکمت نوین نیز، به لحاظ مبنایی و روشی، ظرفیت کاربردی کردن فلسفه موجود را ندارد. اساساً فلسفه ادعایی، ذاتاً قابلیت امتداد اجتماعی و نقش آفرینی در نظریه پردازی را ندارد، این نظریه به لحاظ ساختاری فاقد انسجام است و از انضمام سازه های ناهمگون به یکدیگر تشکیل شده است.
تحلیل تطبیقی میان عقلانیت و خلاقیت تمدّنی در دو پارادیم مدرن و اسلامی (مبتنی بر حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت، توان و استعدادی انسانی است در خدمت کشف و به کارگیری قواعد و قوانین در جهان اجتماعی و پیامد و نتیجه ی آن تثبیت و پایداری زندگی اجتماعی است و خلاقیت نیز استعداد و توانمندی انسانی است برای تغییر و تحول در جهان اجتماعی. تلقی از فرهنگ و نظریه ی فرهنگی، تعیین کننده ی معنا و نظریه ی تمدنی خواهد بود؛ و هم در نظریه های فرهنگی و هم تعاریف و نظریه ها درباره ی تمدن، دوگان خلاقیت عقلانیت برجسته و مهم بوده است. در پارادایم های مدرن تفاسیر مختلفی از این دوگان طرح شده است. تحلیل این نظریه ها و مهم تر از آن، صورت بندی مفهومی و تحلیلی از این دوگان مبتنی بر اندیشه های پارادایمی و بنیادین در حکمت متعالیه، مسیر و چهارچوب مفهومی نوینی را برای نظریه پردازی در حوزه ی تمدن نوین اسلامی خواهد گشود. در این مقاله، با طرح چکیده ی دیدگاه های حکمت متعالیه درباره ی هستی جامعه و نسبت فرد با جامعه، ساحات اندیشه ی اجتماعی متعالیه، هستی فرهنگ و تمدن، پیدایی و تداوم فرهنگ و تمدن و اصالت رفتار یا کنش انسانی، نهایتاً برآیند نظریه ای درباره ی دوگان خلاقیت و عقلانیت با رهیافت حکمت متعالیه طرح شده است.
چشم اندازهای نظریه عقلانیت محدود در اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدل سازی اقتصادی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
181 - 210
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر رویکرد عقلانیت محدود طرفداران زیادی در علم اقتصاد پیدا کرده است. در این رویکرد به محدودیت های مختلف بشر در انتخاب عقلایی از جمله محدودیت های شناختی توجه شده است. در این مقاله به بررسی میزان تطابق این نظریه با رویکرد اسلامی به عقلانیت و ظرفیت های اقتصاد اسلامی برای بهبود آن می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله، در منابع دینی از نوعی عقلانیت محدود سخن به میان آمده که می تواند با استفاده از رهنمودهای دینی به سمت نوعی عقلانیت تکامل یافته بهبود یابد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منابع اسلامی علاوه بر توجه به محدودیت های شناختی بشر در زمینه تحلیل گزینه ها و حسابداری ذهنی مربوطه، به محدودیت های انگیزشی، هیجانی و ارادی بشر نیز توجه شده است. در رویکرد اسلامی، غلبه تمایلات انسان به سمت شهوات غیرسنجیده یکی از محدودیت های قوای تمایلی انسان است که وی را از عقلانیت دور می سازد. اسلام برای مهار محدودیت های انتخاب عقلایی افراد سعی در تقویت ابعاد شناختی بشر و همچنین تقویت قدرت خودکنترلی و خویشتن داری بشر دارد. در این زمینه به ظرفیت تذکر و تلنگرهای اجتماعی، دین و اخلاق اسلامی و تعهدسازی درونی توجه شده است.
صلح از دیدگاه عقل و نقل
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
۷۰-۴۱
حوزه های تخصصی:
صلح و امنیت از دغدغه های همیشگی بشر بوده و انسان همت خویش را در مسیر دستیابی به این آرمان به کار گرفته است. هرچند در نیل به این مهم همواره توفیق چندانی نیافته و جنگ و ستیز در همیشه تاریخ بشر روزافزون بوده است. صلح در اسلام به خاطر مبانی مبتنی بر وحی از ویژگی هایی برخوردار است که نظیر آن در هیچ مکتب فلسفی یافت نمیشود. توجه به نظریه پردازی صلح از این جهت ضرورت دارد که عدم درک صحیح آن و بی توجهی به ابعاد صلح در اسلام موجب هجمه ها و شبهاتی از سوی غرب شده که دین خاتم را آیین خشونت و شمشیر معرفی نمایند. این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ میدهد که چه راهبردهای کلانی در آموزهای اسلام تبیین شده است که براساس آن بتوان به صلح و آرامش دست یافت. این نوشتار میکوشد جامعیت و جهان شمولی اسلام و توانمندی آن در ارائه بهترین نظریه مبتنی بر صلح را بررسی نماید.
مبانی معرفت شناختی تربیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مبانی معرفت شناختی تربیت دینی و استخراج دلالت های تربیتی آنهاست. برای رسیدن به این هدف از روش تفسیری برای کشف و توضیح مبانی و از روش استنتاجی برای استخراج دلالت های تربیتی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تربیت دینی دست کم سه مبنای معرفت شناختی دارد: 1. معناداری و عقلانیت گزاره های دینی؛ 2. تقدس گزاره های دینی؛ و 3. تفسیرپذیری ضابطه مند گزاره های دینی. از این مبانی سیزده دلالت به دست آمد که برخی از مهم ترین آنها عبارت اند از: آزادی متربی، تکثرگرایی روشی در تربیت دینی، تلقینی و تحمیلی نبودن تربیت دینی، پرورش روحیه تعبد آگاهانه، پرورش روحیه تسلیم در برابر آموزه های دینی، پرورش توانایی نقادی، تنوع ضابطه مند تربیت دینی، و بی طرفی مربی.
تعبدستیزی به بهانه دفاع از عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه تعبد و عقلانیت از مسائل چالشی و اثرگذار در بسیاری از حوزه های معرفتی و ارزشی بوده و نگاه بسیاری از اندیشمندن را به خود جلب کرده است. یکی از اندیشمندان صاحب نظر در این بحث، مصطفی ملکیان است. ایشان در بعضی عبارات و نوشته هایشان تعبد را جوهره دینداری سنتی دانسته و آن را خلاف عقلانیت مدرن معرفی کرده اند؛ زیرا عقلانیت مدرن اقتضا می کند برای پذیرش هر قضیه ای، آن را با ترازوی درونی بسنجیم؛ اما در بخشی دیگر از سخنانشان می گویند: اگر اثبات شود که شخص مورد تعبد در تمام سخنانش یا آن دسته از سخنانش که به مسئله مربوط است، هیچ گاه اشتباه نمی کند، تعبد با عقلانیت سازگار است. تقسیم بندی معرفت به دو دسته «معرفت از راه دلیل» و «معرفت از راه گواهی» توسط ایشان نیز در تعارض با بخش اول سخن ایشان درباره عدم عقلانیت تعبد است. ایشان در مواردی دیگر نیز تصریح می کنند که تمام حقایق عالم در حیطه ادراک عقل و سنجش ترازوی درونی قرار ندارد.
عقلانیت ایمان در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایمان و چگونگی ارتباط آن با مسئله عقلانیت، همواره بعنوان یکی از محوریترین مسائل در میان فیلسوفان دین و پژوهشگران این عرصه مطرح بوده، بگونه یی که این مسئله موجب شکلگیری مهمترین مکاتب فکری و نحله های کلامی در اندیشه مغرب زمین و در میان متفکران مسلمان شده است. در این پژوهش تلاش میکنیم در پرتو اندیشه های علامه طباطبایی، با تحلیل و فهم صحیح نسبت به حقیقت ایمان و بیان مؤلفه ها و عناصر اصلی آن، جایگاه و نقش عقل در نظام اعتقادات دینی را تبیین نماییم. از آنجا که علامه برای علم و معرفت در عرصه ایمان نقشی اساسی قائل شده و علم را مقدمه ایمان دانسته اند، در تبیین رابطه میان عقل و ایمان، عقل را مقدم بر ایمان و ایمان را بخاطر برخورداری از جوهری معرفتی یکی از رهآوردهای مهم عقل معرفی نموده است. در عین حال، وی با پرهیز از هر گونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در عرصه ایمان و نظام اعتقادات دینی جایگاهی رفیع قائل شده و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده است، از سویی با توجه به تأثیرگذاری ایمان در اراده و شعور انسان، معتقد است در پرتو حیات ایمانی، درکی عمیقتر و وسیعتر نسبت به حقایق دینی نصیب مؤمنین میشود. لازم بذکر است که ایشان نسبت به محدودیتهای ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بیتوجه نبوده و در آثار و نوشته های خود بویژه تفسیر المیزان آن محدودیتها را مورد توجه قرار داده است.
مسئله جنسیت در رویکرد معرفت شناسانه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی بطور عام و حکمت متعالیه بطور خاص، مسئله جنسیت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مبانی فلسفه اسلامی و از لابلای آثار فیلسوفان میتوان به آراء ایشان در اینباره و تفسیرهای گوناگونی از این موضوع دست پیدا کرد. هدف این مقاله، نشان دادن نسبت میان عقل و جنسیت بر اساس حکمت صدرایی است و اینکه آیا زن و مرد در ادراک عقلانی سهم یکسانی دارند یا بین این دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنیادیترین ویژگی انسان، عقلانیت، بخصوص عقل نظری است و زن و مرد از حیث داشتن قوه تعقل یکسان هستند؛ بدین معنا که بین زن و مرد ذاتاً و طبیعتاً در برخورداری از عقل تفاوتی وجود ندارد. ملاصدرا تصریح میکندکه رسیدن به مرتبه تعقل یعنی از قوه به فعلیت رساندن عقل بطور اکتسابی بدست می آید و تفاوتی که بین زن و مرد و حتی در میان خود زنان و مردان در فرایند کسب معرفت مشاهده میشود، امری عارضی و نتیجه غلبه شرایطی است که شخص در آن قرار گرفته است. او در تقسیمبندی عقل و مراتب تعقل از عقل هیولانی تا عقل مستفاد این امر را بخوبی نشان داده است.
عقلانیت تقیه در گفتمان معصومان (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقیه در معنای توان سازگاری و تاب آوری زیست های ناهمگون (دیگرباشی، دیگراندیشی و دیگرزیستی) است که به جهت دلبستگی آدمی به دین خاص، شیوه زیستی ناهمسویی را با آن در پیش می نهد. این مؤلفه از فنون راهبردی انسان در شرایط دشوار است که از عقلانیت و اخلاق فایده انگاری بهره دارد که در برابر جبرهای ناهمسان و گوناگون باوری، سیاسی و اجتماعی روش رواداری را پی می گیرد. این شیوه راهبردی برپایه الگوی گفتمانی معصومان(ع) در ساحت های گفتاری و رفتاری در حوزه فراگیر فردی و اجتماعی، سبک زیست ویژه برای باورمندان دینی ایجاد می کند که بتوانند در بزنگاه هایی که ناباوران دینی با بهره جستن از نظام قدرت و به کارگیری خشونت آنان را در تنگناهای ناهمسان قرار دادند دگرزیستی را دنبال کنند. این جستار انگاره تقیه را در متون دینی با خوانش رواداری با سبک زیست میان مایگان همبسته دانسته است و تلاش کرد با روش تحلیلی با بهره مندی از عقلانیت، اخلاق فایده انگاری و زیست میان مایگی انگاره تقیه را در گفتمان معصومان(ع) تبیین نماید.
مسئله عینیت: کانت و ویتگنشتاین از سوبژکتیویته تا اینترسوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
217 - 231
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشم پس از توصیفِ مسئله «عینیت»، راه حل های دو فیلسوفِ برجسته، کانت و ویتگنشتاین، را درباره آن بازسازی کنم، و سپس در بخشِ دوّم به پیامدهای متفاوت این دو نگرش دربابِ برخی از مهمترین مقولاتِ معرفتی-معناشناختی مان بپردازم. مسئله عینیت ناظر به این است که چه عامل یا منبعی باورها یا بازنمودهای ذهنی یا زبانی مان را از حالتِ «دلبخواهی» و «پدیدارِ صرف» بودن خارج می کند و بدان ها نوعی «اعتبار عینی» یا «واقعیت عینی» می بخشد. پاسخِ کانت به این پرسش، ارجاع و اتّکاء به ساختارِ استعلاییِ ذهن بویژه «مقولاتِ محضِ فاهمه»، به منزله شرایطِ امکانِ تجربه سوژه، است، و پاسخِ ویتگنشتاین به این مسئله، ارجاع و اتّکاء به «ساختار هنجاریِ» یک نهادِ اجتماعی؛ به عبارت دیگر، رجوع به «سوبژکتیویته» و «اینترسوبژکتیویته» برای توضیحِ «عینیتِ» بازنمودها و باورها. در ادامه، و در بخش سوّم، می کوشم نشان دهم که این دو پاسخِ متفاوت، تصویرهای کاملاً متفاوتی از مقولاتِ «صدق»، «کاربست مفاهیم»، «شاکله مفهومی»، «عقلانیت» و درنهایت، شکلِ مقتضیِ «فلسفه علم»، به بار می نشانند.
بازکاوی ارکان تمدّن اسلامی
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲۲
134 - 117
در تحقیق حاضر با عنوان: \"بازکاوی ارکان تمدّن اسلامی\" به بررسی برخی آموزه های دین که نقش اساسی در ایجاد تمدن بشری دارند پرداخته شده است. از آنجا که دین، برنامه ی زندگی و تمدن، نمود زندگی بشر است. بر آن شدیم که جنبه های تطابق این دو را بررسی کنیم. زیرا زمانی که تمدن مبتنی و منطبق بر دین باشد منشاء خیر و تعالی، و سعادت دنیوی و اخروی بشر خواهد بود. در این مجال سعی شده است دستاوردهای دین خاتم و نقش بی بدیل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، در شکوفایی و اشاعه ی فرهنگ و نمدن اسلامی، به عنوان برنامه و راهکاری ابدی برای زندگی مادی و معنوی بشر بررسی شود.
ایدئالیسم و نقش آن در تکوین نظریه تکامل اجتماعی ماکس وبر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تغییرات و تحولات جوامع انسانی، واقعیت آشکاری است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اجتماعی بوده است. در خصوص روند و خط سیر تغییرات جوامع با رویکرد پویاشناسانه، تاکنون سه الگوی تکاملی، دوری و انحطاطی مطرح شده است. الگوی تکاملی مدعی است که همه یا بخش های بنیادین یک جامعه در گذر زمان، طی گذار از مراحلی رشد و ترقی می کند. نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که موضع ایدئالیستی ماکس وبر، چه نقشی در تکوین نظریه تکامل اجتماعی وی داشته است؟ روش این مطالعه در مقام گردآوری اطلاعات، اسنادی، و در مقام تجزیه و پردازش، توصیفی، تحلیلی و استنباطی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایده ذهن گرایی (ایدئالیسم) سه نقش در تکوین نظریه تکامل اجتماعی وبر داشته است: اول، تکامل اجتماعی به مثابه فرایندی به هم پیوسته از صیرورت و تطور صورت بندی های اجتماعی، بستری فراهم می سازد که در آن، هم انسان ها و هم صورت های اجتماعی به درجاتی از پیشرفت و ترقی دست می یابند؛ دوم، از میان عوامل متعدد تأثیرگذار بر تکامل اجتماعی، نقش باورها و ارزش ها به عنوان عوامل غیرمادی، برجسته تر از سایر عوامل است؛ سوم، امور انسانی نیز همانند امور طبیعی، مشمول اصل علیت اند. بااین حال به تفسیر وبر، علیت در امور انسانی امری احتمالی است.