مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
زبان عربی
حوزههای تخصصی:
تحول معنایی یکی از تغییرات زبانی است که در سطح واژه ها رخ می دهد و منظور از آن، حفظ شکل ظاهری واژه و تغییر معنای نخستین و پذیرش معنایی تازه است. وام واژه ها یکی از زمینه های به وجود آمدن تحول معنایی هستند. در این مقاله، به تحول معنایی برخی از وام واژه های عربی کتاب کلیله و دمنة فارسی می پردازیم. ابتدا عوامل و نحوة تحول معنایی را از نظر زبان شناسان مطرح می کنیم و سپس وام واژه های تحول معنایی یافتة کتاب کلیله و دمنه را براساس این اصول مورد بررسی قرار می دهیم. در این بررسی که مطالعه ای طولی است، تحول معنایی وام واژه های عربی را در زبان فارسی قرن ششم هجری نسبت به قرون پیشین مقایسه کردیم. برای این کار، چهار لغت نامة عربی در قرن های دوم، سوم و پنجم را انتخاب و معنی آن ها را با لغت نامة دهخدا در زبان فارسی مقایسه کردیم. هدف این پژوهش بررسی جایگاه وام واژه ها در ادبیات تطبیقی و اهمیت بررسی آن ها در متون ادبی فارسی است. پس از بررسی چرایی تحول معنایی وام واژه ها، چرایی اهمیت آن ها در ادبیات تطبیقی را مشخص کردیم.
مظاهر تباین الفکر النحوی عند المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف آراء و نظرات دستورنویسان درهای فکر و اندیشه را بر روی دستور زبان عربی گشود و منجر به اختلاف و نزاع فکری بین دستورنویسان گشت. این نزاع فکری, شکوفایی اندیشه و برپایی نهضت علمی در راستای علم دستور را برای زبان عربی به ارمغان آورد. دستورنویسان معاصر نیز به پیروی از پیشینیان در پاره ای از مسائل دستوری با هم اختلاف نظر داشته اند. این مسأله پژوهش حاضر را بر آن داشت که به بررسی موارد اختلاف آراء و نظرات دستوریان معاصر که با اختلاف دو مکتب دستوری بصره و کوفه شباهت دارد, بپردازد. بر این اساس با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی آراء و نظرات دستوریان معاصر در پاره ای از مباحث دستوری, جلوه ها و موارد اختلاف آراء ایشان در چند قسمت مورد بحث و مداقه قرار گرفته شد, که عبارتند از: شیوه پژوهش زبانی, انواع کلام, مفهوم جمله, اعراب و علامت های آن, مرفوعات, منصوبات, مجرورات, توابع و اعراب فعل. شایان ذکر است که اختلاف نظر دستورنویسان معاصر غالبا به منظور دست یابی به روشی بنیادی و کارآمد برای تصحیح سبک دشوار و پیچیده دستور سنتی بوده است. بدین منظور برخی از دستوریان معاصر نظرات خود را بر پایه نحو کوفه که از نظر ایشان به سهولت و تفصیل مباحث مشهور بود, بنیان نهادند, و برخی دیگر برای رهایی از دشواری و پیچیدگی ناشی از دستور سنتی تنها به آنچه برای زبان آموزان آسان می نمود اکتفا کردند.
بررسی مهجورشدگی واژگان عربی در مطبوعات زبان فارسی در سده اخیر
حوزههای تخصصی:
مهجورشدگی یکی از مباحث مربوط به بسامد واژگان است. بحث پیرامون بسامد یک واژه یعنی بحث پیرامون یک طیف، طیفی که یک سوی آن بسامد صفر و سوی دیگر آن بسامد بی نهایت است. مقاله حاضر به بررسی مهجورشدگیِ واژگان قرضیِ زبان عربی در مطبوعات زبان فارسی می پردازد. برای این منظور روزن امه اطلاعاتِ سال های 1310 و 1311 هجری شمسی انتخاب شده و برخی از واژگان زبان عربی که به زبان فارسی راه یافته و کاربرد وسیعی در مطبوعات آن زمان داشته، گلچین شده است. نحوه گردآوری این واژه ها بدین صورت بوده است که طی چن د ماه، غ الب صفحات روزنامه اطلاعات سال های مذکور بررسی شده و واژگان مهجور همراه با جملات آنها استخراج شدند. پس از گردآوری وازگان مهجور و حصول اطمینان از مهجور بودن آنها، این واژگان ب ه همراه معادل های فارسی شان دسته بندی شدند. علّت اصلیِ مهجور شدن این واژه ها، معادل سازی یا واژه گزینی و گرایش به جایگزینیِ واژه های بیگانه با واژه های فارسی (پارسی گرایی) است. نگرش منفی به عربی و عربی مآبی و در مقابل نگرش مثبت به فارسی و پاکسازی زبان فارسی از دلایل مهمّ واژه گزینی فارسی است که در این امر فرهنگستانِ زبان و ادب فارسی نقش بسزایی داشته است. علاوه بر این ثقیل بودن واژه های ع ربی و سره گرایی و وطن پ رستی نی ز ب اعث واژه گزینی شده است. علاوه بر واژه گزینی، دلایل دیگری برای مهجورشدگی واژگان عربی وجود دارند که عبارتند از: تحوّلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تابوها و حُسن تعبیر. در این مقاله، تنها به واژه گزینی که علّت اصلیِ مهجورشدگی است می پردازیم.
انواع «ی» در زبان فارسی و دشواری های ترجمة آن به عربی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم دستور زبان فارسی که نقش به سزایی در روند کار ترجمه بین دو زبان فارسی و عربی، بازی می کند، چندگونگی «ی» در این زبان است. شاید کمتر زبانی را بتوان یافت که در آن یک حرف تا این حد دارای کارکردهای متنوع و مختلف باشد؛ کارکردهایی که غالباَ کمترین هم پوشی را با هم داشته و کاملاَ با هم متفاوتند. پژوهش حاضر بر آن است تا با ذکر چگونگی مشکل آفرینی این تنوع در نمونه های واقعی ترجمه، تمامی انواع «ی» را ذکر کرده و معادل عربی آن ها را مشخص کند، کاری که به نظر می رسد تا به امروز مورد غفلت واقع شده است. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است بیانگر آن است که تنوع «ی» در زبان فارسی دشواری هایی را در امر ترجمه به وجود می آورد که بیشتر ناشی از خلط انواع «ی» و عدم تمییز بین آن ها است.
تعادل بافتی در ترجمه از عربی به فارسی (با رویکرد کاربردشناختی)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان فرآیندی پیچیده، نیاز به شناخت همه جانبه زبان دارد چه زبان مبدأ و چه زبان مقصد. شناخت زبان از رهگذر زبان شناسی فرمالیستی و معناشناسی در نگرش سنتی یا مدرن، شرط لازم است نه کافی. در این راستا زبان شناسی کاربردی (البته در کنار نوع فرمالیستی آن) می تواند راه گشا باشد. نگرش کاربردی، زبان را به عنوان گفتمان و نه متن در نظر می گیرد. شناخت بافت غیر زبانی و به ویژه نوع موقعیتی آن از زاویه نگاه کاربردشناختی، به مراتب شناخت زبانی فراتر و عمیق تری به مترجم می دهد. مترجم با شناخت بافت موقعیتیِِ متن مبدأ می تواند چنین بافتی را در زبان مقصد در قالب واژگان و سبک متناسب به وجود آورد. و در نهایت به عنوان آفریننده متنی جدید و فرستنده پیام به تعادل ترجمه ای برسد. نگارنده در مقاله حاضر سعی بر آن نموده است تا با رویکرد کاربردشناختی به ترجمه از عربی به فارسی بپردازد. در این راه با فرض مثال هایی که بیشتر جنبه آموزشی دارند مطلب را در سطح عملی دنبال کرده است و در پایان مقاله به این نتیجه رسیده است که نگرش سنتی (فرمالیستی) باعث می شود تا مترجم با نگاهی جزئی در چهارچوب متن محصور شود و همه پیام را از زبان مبدأ دریافت نکرده و انتقال ندهد حال آنکه در نگرش گفتمانی جنبه های فرامتنی پیام هم قابل انتقال است.
رویکرد خاصّ فرهنگ ایرانی در برگردان پاره ای از مفاهیم عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیده ها نیز ارائه می کند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگ های شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر می یابد و با روحیّات خاصّ آن متناسب شده است. پژوهش حاضر به رویکرد ایرانیان در پذیرش برخی از معانی و مفاهیم زبان و ادبیّات عربی در قالب مصداق های گوناگون اهتمام خواهد داشت. تحوّل مدلول ها، تطوّر نمادها و جلوه های فرهنگ عربی در زبان و ادبیّات فارسی با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی مدّ نظر است. به نظر می رسد شرایط اقلیمی، تاریخ، نظام عقیدتی و اجتماعی، مناسبت های قدرت و غیره در شکل گیری این جهان بینی و شیوة تفکّر، تأثیر داشته است؛ به عبارت دیگر، ایرانیان و عرب ها در پذیرش مفاهیم از یکدیگر، منفعل عمل نکرده اند و در قبول و ترجمة آن به تناسب ذوق و قریحة خویش دستکاری ها کرده اند. بسیاری از این دگردیسی ها، آرام آرام و به صورت ناخودآگاه در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس صورت گرفته است که امروزه می تواند آگاهانه در ترجمه های ارتباطی مورد توجّه قرار گیرد. این طیف پژوهش ها ظرافت های زبانی و قومی را به مترجمان می آموزد که توجّه نکردن بدان ممکن است از رسایی و دلنشینی اثر بکاهد و رنگ و بوی ترجمه به آن بدهد.
بررسی جلوه های فرهنگ و تمدن ایرانی در شعر مهیار دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ایرانی، از دیرباز تاکنون، یکی از پربارترین فرهنگ های بشری به شمار آمده و همواره مورد توجّه شاعران قرار گرفته است. مهیار دیلمی، از شاعران ایرانی تباری است که فرهنگ و تمدّن خویش را به ادبیّات عرب معرّفی نموده است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و تمدّن اصیل ایرانی در اشعار مهیار دیلمی است که به شیوه ای نظام مند به بررسی جشن ها، آداب و رسوم ایرانی، الفاظ و واژه های فارسی، ذکر پادشاهان ایرانی و... در دیوان مهیار می پردازد. در این مقاله، ضمن اثبات تأثیرپذیری عمیق مهیار از فرهنگ و تمدّن ایرانی، به این نتیجه نیز دست یافته ایم که علاقة قلبی مهیار دیلمی به سرزمین خویش، او را از توجّه به مبادی اسلامی بازنداشته است؛ امّا معرّفی فرهنگ و تمدّن جامعة ایرانی به ادیبان عرب، از دغدغه های مهمّ فکری اوست و دلیل بر این مدّعا، بسامد واژگان و اصطلاحات فارسی در دیوان اوست.
سرگشتگی روشنفکر در راه آب نامة محمدعلی جمال زاده و قندیل ام هاشمِ یحیی حقی بر اساس رویکرد اجتماعی ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرگشتگی روشنفکرِ شرقی به عنوان یکی از پیامدهای تقابل سنّت و تجدّد، موضوع پژوهش حاضر است که به طور موردی رمان های راه آب نامة جمال زاده و قندیل امّ هاشم یحیی حقّیرا بررسی می کند. پس از مطالعة تاریخی ایران و مصرِ معاصر و بیان شباهت های اجتماعی این دو کشور، مضمون دو داستان تحلیل و بررسی می شود تا شباهت ها و
تفاوت های موجود در محتوا، کنش شخصیّت ها، بحران روحی و سرگشتگی آن ها و راه های برون رفت از این بحران مقایسه و تطبیق داده شود.
این پژوهش، نشان می دهد که جامعة روح الله (شخصیّت راه آب نامه) و جامعة اسماعیل (شخصیّت قندیل) شرایط مشابهی دارند که موجب پدیدآمدن این مضمون مشترک داستانی شده است. اسماعیل که نمودی از شخصیّت یحیی حقّی است؛ برای حلّ بحران، علم اروپایی را با ایمان همراه می سازد و میان فرهنگ شرق و غرب آشتی برقرار می کند، امّا روح الله، که نمودی از جمال زاده است، در سرگشتگی خود باقی می ماند و برای گریز از آن به سنّت ها پناه می برد.
قرائت زن گرایانه از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت های دفاع از حقوق زن مسلمان، که تحت تأثیر جنبش فمینیسم غربی در جهان اسلام شکل گرفته بود، در اواخر قرن بیستم قرائت زن گرایانه از قرآن را پدید آورد. این قرائت با اعتقاد به این که رسول خدا (ص) در پانزده قرن پیش با توجه به آیات قرآنی ارزش و شخصیت ویژه ای به زن داد، بر آن است که پس از رسول خدا، قرآن دست خوش تمایلات مردسالارانة مفسران شده است. قرائت زن گرایانه از قرآن با توجه به برابر بودن زن و مرد در آفرینش ایدة برابری حقوقی زن و مرد را مطرح می کند. این قرائت رویکرد هرمنوتیک و موضوعی در تفسیر آیات قرآن را در حکم مبنای روش شناختی خود مطرح می کند و توجه به ماهیت جنسیتی و قواعد زبان عربی در تفسیر از قرآن را ضروری می داند. طرف داران این قرائت معتقدند بر این اساس می توان بسیاری از آموزه ها و احکام قرآنی مربوط به زن، هم چون تعدد زوجات، حجاب و دیگر مسائل حقوقی زنان را به گونه ای دیگر تبیین کرد.
انطباق واجی واکه های وام واژه های زبان عربی در فارسی؛ رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة انطباق وام واژه ها مدت هاست، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تلاش بر این است تا چگونگی انطباق واجیِ واکه های وام واژه های زبان عربی بررسی شوند. چارچوب نظری این پژوهش نظریه بهینگیِ پرینس و اسمولنسکی (2004) است. داده های بررسی شده، 1647 واژه است که از فرهنگ معین و سخن گردآوری شده اند. تلفظ وام واژه ها در زبان مبدأ (عربی) با بهره گیری از چهار فرهنگ زبان عربی آوانگاری شده اند و سپس تغییرات آوایی/ واجیِ رخ داده درباره هریک از وام واژه ها در زبان مقصد (فارسی) بررسی شده اند. تلفظ وام واژه های زبان عربی در فارسی با استفاده از فرهنگ های معین و سخن گرد آوری و آوانویسی شده اند. در این بررسی پس از معرفی نظام آوایی و واجی زبان های فارسی و عربی، فرایند های واجی دخیل در انطباق واکه های وام واژه ها، هریک به تفصیل بررسی شده اند. فرایند جایگزینی، پربسامدترین فرایند واجی دخیل در انطباق واکه های وام واژه های زبان عربی است.
رویکردی نوین به فرآیند واژه گزینی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابل انکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژه سازی و واژه گزینی از یک سو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برون رفت از چالش کمبود واژگان به شمار می روند به ویژه در کشورهای عربی زبان و فارسی زبان و از دیگر سوی به عنوان برجسته ترین بستر برنامه ریزی زبان، موردتوجه زبان پژوهان قرار دارند. هدف از نگارش جستار پیش رو، بررسی و مطالعه متون علمی و خبری زبان عربی در دوره معاصر با به کارگیری روش توصیفیِ کاربردنگر می باشد و تلاش دارد تا در گستره واژه گزینی و اصطلاح یابی به خوانش متون کلاسیک زبان عربی با تأکید بر متون شعری دوره جاهلی و تطبیق معنای کاربردی واژگان آن ها با تمرکز بر متن های علمی و خبری معاصر بپردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژگان موجود در متون ادبی کلاسیک در دوره معاصر به عنوان برابرنهاده های واژگان صنعت و مدرنیسم بیشتر در متون غیرادبی به کار گرفته می شوند؛ همچنین برآیند نهایی این پژوهش، حکایت از آن دارد که نظر به اشتقاقی بودن زبان عربی، شیوه های برابریابی واژگانی این زبان در حال حاضر به ترتیبِ میزان کاربردِ گویشوران عبارت اند از: واژه سازی، واژه گزینی با غلبه توسعه معنایی و مجاز امّا شیوه ها ی ترجمه وام واژه و سرواژه سازی در میان گویشوران معاصر عرب به تقلید از زبان انگلیسی صرفاً در راستای اختصار و در تعابیر و اصطلاحاتِ دارای اطناب کاربرد دارد.
حرف شرط «اگر» در دستور زبان فارسی و معادل های آن در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه جمله های شرطی به دلیل منطبق نبودن ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی، همواره مشکلاتی برای مترجم پدید می آورد. یکی از جوانب این دشواری ناشی از انطباق نداشتن ادوات شرط فارسی و عربی است؛ بدین معنی که بیشتر جمله های شرطی در زبان فارسی با حرف شرط «اگر» بیان می شود، در حالی که در زبان عربی بیش از یک واژه معادل حرف شرط «اگر» قرار می گیرد. با توجه به اهمیت معنایی جمله های شرطی در متون دینی و ادبی و به منظور ایجاد تعادل میان ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی در فرایند ترجمه، پژوهش حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ساختار نحوی جمله های شرطی زبان فارسی و عربی و تأمل در کیفیت قواعد نحوی آن، الگوهایی برای برگرداندن جمله های شرطی فارسی با حرف شرط «اگر» به عنوان اصلی ترین ادات شرط، به زبان عربی به عنوان زبان مقصد ارائه کند.
تغییر معنایی واژگان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
زبان یک پدیده زنده و متحوّل بوده و بسیار پیش آمده که بر اثر عواملی، از جمله تحولات زمانی و مکانی و فرهنگی، ساختار زبان به طور کلی یا بخشی از آن عناصر آن از جمله واژگانش، تغییراتی را بپذیرد. زبان عربی که زبان قرآن کریم نیز می باشد، از این قاعده مستثنا نیست.
در مقاله پیش رو به یکی از مباحث علوم قرآن و زبان شناسی، یعنی «تغییر معنایی الفاظ» بر اساس قرآن کریم و زبان عربی قبل از نزول قرآن و بالاخص شعر جاهلی پرداخته شده تا معلوم گردد که آیا واژگان قرآنی همچنان به معنای گذشته خود در زبان عربی جاهلی به کار رفته است یا آن معنا تغییر کرده و تبدیل به یک «اصطلاح قرآنی» گشته است و در وضعیت دوم، این تغییرات به چه شکلی می باشد. این بحث، هر چند از دیرباز نزد مسلمانان شناخته شده بود، امّا در دوران حاضر، با توجّه به گستردگی مباحث زبان شناسی، عمق و گسترش خاصی یافته و منجر به کشف زوایای پنهان واژه های زبان عربی و قرآن گشته است.
کارکرد نشانه های تأکید در زبان عربی معاصر و معادل یابی آن در زبان فارسی (با تکیّه بر ترجمه ی کتاب الأیّام طه حسین و مقدّمة للشِّعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ای از نشانه هاست که برای پیام رسانی به کار می رود. برای آنکه این پیام ها میان فرستنده و گیرنده به راحتی انتقال یابد، گاهی با نشانه هایی همراه می گردد تا گیرنده همان پیامی را دریابد که مورد نظر فرستنده است. یکی از این نشانه ها در زبان عربی و فارسی، «تأکید یا توکید» نامید می شود و بر اساس نقش های ششگانه ای که یاکوبسن (Jakobsen) برای ارتباط کلامی بیان می کند، خود را بیشتر در نقش ترغیبی و ارجاعی زبان نشان می دهد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبانشناختی، می کوشد ضمن ارائة کارکرد نشانه های تأکید در سه قسمت «ابزار»، «حرف» و «اسلوب» به بررسی کاربرد و نقش آن در زبان امروزین عربی بپردازد و معادل های آن را در فارسی واکاوی کند. به همین منظور، دو کتاب «الأیّام» اثر طه حسین و «مقدّمة للشّعر العربی» اثر «أدونیس» و ترجمة آن دو را مورد بررسی قرار می دهد. این دو، از نویسندگان و ادیبان مطرح دورة معاصر هستند و نثر آنان به عنوان نثر معیار مورد قبول همة صاحب نظران است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابزارهای تأکید، کارکرد تأکیدی خود را در زبان امروزین عربی از دست داده اند و تنها برای تقویت و استحکام بافت کلام به کار می روند. لذا در زبان فارسی نباید برای آنها معادلی در نظر گرفت. نقش تأکیدی برخی از حروف تأکید نیز مانند «قَدْ» کمرنگ شده است و تنها در تعیین نوع فعل نقش آفرینی می کنند. دستة دیگر از آنها نیز در متون معاصر کاربرد بسیار کمی دارند؛ مانند:«ن» تأکید. ولی اسلوب های تأکید همچنان نقش تأکیدی خود را ایفا می کنند و به راحتی در زبان فارسی معادل یابی می شوند.
مقایسه لهجه صنعاء با عربی فصیح
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از خصوصیات آوایی لهجه صنعاء و مقایسه آن با زبان عربی معیار است. لهجه صنعاء یا لهجه صنعانیه درواقع لهجه مردمان صنعاء پایتخت یمن است. این لهجه بهواسطه غلبه معمول لهجه پایتخت بر دیگر لهجههای یمن شاید بهعنوان لهجه یمنی نیز شناخته شود. دادهها از طریق مصاحبه حضوری غیررسمی با دانشجویان یمنی به صورت فردی یا جمعی و مکالمه با افراد بومی در شهر صنعاء به عنوان سخنگوهای آن لهجه و همچنین مشاهده و شنیدن سخن آن ها و تجزیه و تحلیل کلامشان و با تکیه بر دیگر روش های تحقیقات میدانی گردآوری شده است. و در این مقاله تمرکز نویسندگان معطوف به بیان تغییرات آوایی در ضمایر و دستگاههای فعلی این لهجه است.
آسیب شناسی ترجمه فولادوند با تکیه بر کارکردهای صرفی، نحوی، واژگانی و بلاغی دانش معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن کریم و انتقال و شفاف سازی معانی والای آن، برای مخاطبان فارسی زبان از دیرباز موضع اهتمام محققان و اندیشمندان این کتاب الهی بوده است. یکی از مترجمانی که شمار کثیری از پژوهشگران،ترجمه او را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن بشمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن آیات و بکارگیری واژگان مأنوس زبان فارسی و مراعات قواعد زبانی و بیانی و نیز به لحاظ نگرش نوین به ترجمه و روزآمدسازی بسیاری از مفاهیم پرچالش قرآن کریم، مُتقن و قابل استناد می دانند، ترجمه فولادوند است. اما با وجود همه این محاسن، با اعمال نظری ژرف در فحوای ترجمه– دست کم در حوزه آیات مورد بحث- به نظر می آید که مخاطب با مواردی از لغزش یا سهو مواجه می شود که نشان از تسامُح یا احیاناً برداشتی ناهمگون از پاره ای ظرایف بدیع دستوری، واژگانی و ادبی قرآن دارد که در برخی موارد عدم رویکرد متناسب به این ظرافت های قرآنی، خواننده را در معرض برداشتی غیرهمسو با آیات شریفه قرار داده و علاوه بر مستور ماندن بخش هایی از وجوه اعجازی و تصاویر مبتکرانه آیات، جلوه ضعیف تری از بلاغت قرآنی در ترجمه فارسی نمود می یابد. این پژوهش درصدد است که با توجه به امکان سنجیِ میزان خطاپذیری، در ترجمه آیات مورد بحث، این موارد را با استناد به مبانی علمی دقیقِ حوزه های صرفی، نحوی، بلاغی، لغوی و واژگانی، به بوته نقد و بررسی گذاشته و راه های اصلاحی جایگزین نیز پیشنهاد شود تا بدین واسطه نمایه هایی از رویکردهای تحلیلی معنامحوردر چارچوب های مذکور فراروی محققان قرار گرفته و راه برای پژوهش های غنی تر و کاربردی تر در این حوزه ها گشوده بماند.
تأثیر ایدئولوژی مترجم در برگردان موتیف باده در رباعیات خیام به زبان عربی (با تکیه بر ترجمة احمد رامی، احمد صافی و ابراهیم عریّض)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باده در ادبیات فارسی، نمادی کهن و نیرومند است که طیف گسترده ای از افکار متناقض را در خود گرد آورده است. این نماد در فرهنگ ایرانی به مخاطب مجال می دهد تا بنا بر ظن و شخصیت خویش، درکی مادی یا معنوی از آن داشته باشد. پژوهش حاضر می کوشد برگردان رباعیات مشترک میان سه مترجم عرب (ابراهیم عریّض، احمد صافی و احمد رامی) را که در آن، سخن از باده و باده گساری است، گزینش نموده، درک و برداشت مترجمان از آن را بررسی و مقایسه نماید. دعوت به باده نوشی از آن لحاظ انتخاب شد که شراب در رباعیات خیام، نماد غنیمت شمردن وقت و تصویری از اندیشه و مضمون اصلی شاعر به شمار می رود. لذا اهمیت می یابد که مترجم نسبت به خوشباشی و دعوت به میخوارگی خیام، چه دید و برداشتی داشته است و این رویکرد، چگونه در زبان عربی بازتاب یافته است و چه ظرافت هایی را در ترجمه های آنان به دنبال داشته است؟ هر مترجم با سازوکارهایی مانند تصریح، حذف، تلطیف اندیشه و... به انتقال معنای دریافتی خویش پرداخته است و شخصیت و عواطف خود را به نوعی در زبان مقصد جای داده است؛ چراکه مترجم نمی تواند حتی در ترجمه های تحت اللّفظی، فارغ از شخصیت خود دست به ترجمه بزند. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی کیفی با رویکردی لغوی است.
مفردات قرآن و ریشه شناسی تاریخی؛ بایسته ها و آسیب های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقه اللغة واژگان قرآن بر خلاف برخی از شاخه های علوم قرآنی در همان پارادایم سنتی خود تنفس می کند. حتا واژگان دخیل آرتور جفری نیز نتوانست واکنشی که تاریخ قرآن نولدکه یا مذاهب تفسیری گلدزیهر ایجاد کردند، در پی داشته باشد. روشن است که مواجهه علمی (نه ایدئولوژکی) با این نوع پژوهش های غربیان، نیازمند برخی پیش نیازهاست که در حال حاضر زیرساخت های آن در رشته های علوم قرآنی فراهم نیست. در این مقاله سعی شده به برخی از ابعاد این موضوع پرتو افکنده شود و ضرورت آن با ارائه نمونه هایی تبیین گردد. بخش نخست مقاله به بایسته های ریشه شناسی مفردات قرآن در دوره معاصر می پردازد که متضمن چهار پیشنهاد می باشد و ایجاد رشته زبانهای سامی در دانشکده های علوم قرآنی از مهم ترین آنهاست. بخش دوم بر محور آسیب شناسی متون لغوی (متقدم و معاصر) است که چهار مشکل اولیه را رصد کردیم. طبیعی است که این تعداد بر حسب حصر عقلی یا منطقی نیست، بلکه می توان با تأمل بیشتر موارد دیگری به هر دو بخش افزود
بررسی تاریخی زمینه ها و مصادیق تأثیر ادب ایرانی بر ادب عربی و پی آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از پی آمدهای ظهور دین اسلام و نزول قرآن کریم به زبان عربی، خارج شدن این زبان از مهجوریت و محدودیت دوران جاهلی و تبدیل آن به زبان اول و رسمی جهان اسلام در عرصه های مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. بدیهی است که زبان عربی در دوران جاهلی به دلیل کاربرد صرفاً گفتاری، آن هم در یک محیط جغرافیایی نسبتاً محدود، نمی توانست با همان توان محدود، چنین نقشی را در جهان اسلام ایفا نماید. بنابر این، بلافاصله پس از تثبیت و استقرار دین اسلام و شروع فتوحات بزرگ و همچنین شکل گیری نهاد خلافت و دیوان سالاری، مسلمانان ناچار شدند برای غنا بخشیدن به زبان و ادب عربی، از زبان و ادبیات و فرهنگ سایر ملل بهره گیرند. در این میان به دلایل متعدد تاریخی و ویژگی های منحصر به فرد، زبان و ادبیات پارسی توانست جایگاه نخست را به دست آورد و در طول چند قرن اثرهای گسترده و قابل توجهی بر زبان مقدس مسلمانان بگذارد. این مقاله کوشیده است در یک بررسیِ به صورت عمده تاریخی، و با روشی وصفی تحلیلی، پیشینه، زمینه ها و مصادیق تأثیرات ایرانی بر ادب عربی و برخی پی آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی را بکاود
بازتاب ترجمه شعر معاصر فارسی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه اول قرن بیستم با ترجمه ادب قدیم فارسی، نخستین گام های معرفی شعر و ادب فارسی به جهان عرب برداشته شد و در اندک زمانی شعرهای شاعران بزرگی چون فردوسی، مولوی، حافظ، سعدی، عطار، نظامی و خیام به زبان عربی نیز ترجمه و منتشر شد، زان پس، مترجمان عربی روی به سوی ترجمه ادبیات معاصر فارسی نهادند. با توجه به این که شناسایی روند ترجمه ادبیات فارسی در دوره معاصر، بیانگر چگونگی عملکرد مترجمان و نمایانگر چالش ها و راهکارهای ترجمه ادبیات معاصر فارسی برای حضور در عرصه جهانی است، پژوهش حاضر بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی، جریان ترجمه شعر معاصر فارسی به زبان عربی را مورد کاوش و بررسی قرار دهد تا بدین وسیله بستر ارتباطات ادبی و فرهنگی بین دو زبان همچون سابق فراهم شود. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که شعر معاصر فارسی در سال 1329ه .ش با ترجمه دیوان «پیام مشرق» توسط عبد الوهاب عزام به جهان عرب راه یافت. از سال 1379ه .ش روند ترجمه شعر سرعت گرفت و در سال های 1384ه .ش تا 1388ه .ش آثار بسیاری ترجمه و به جهان عرب ارائه شد؛ البته وضعیت ترجمه شعر در سال های اخیر با ضعف و رکود همراه شده است که توجه و تلاش دانشگاه ها، مراکز فرهنگی و مؤسسات نشر آثار را می طلبد تا به حمایت مترجمان همت گمارند و به ترجمه ادبیات فارسی، بیشتر توجه کنند.