مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
وام واژه
حوزه های تخصصی:
محصولات فرهنگی بیگانه نظیر فیلم و سریال، بخش قابل توجهی از فرآورده های سمعی و بصری موجود را تشکیل می دهد جاذبه این محصولات و بالطبع استقبال مخاطبان، اهمیت آن ها را در همکاری های فرهنگی آشکار می سازد. در این میان عدم تسلط عموم مخاطبان فرهنگ مقصد به زبان بیگانه از یک سو و لزوم نظارت بر مسائل اخلاقی، مذهبی و سیاسی که از طریق رسانه فیلم و تلویزیون انتقال یافته و کلیت فرهنگی جامعه را می سازند از سوی دیگر، وجود شاخه ای از علم ترجمه به نام ترجمه فیلم را ایجاب می کند. مقاله پیش رو ضمن پرداخت سطحی و مختصر به برخی مباحث نظری در این زمینه، کلیاتی را در زمینه عناصر فرهنگی فیلم شامل لهجه ها، گویش، اسامی و نام های مذهبی، اسامی اشخاص، وام واژه ها و ترجمه طنز بیان می کند.
وام واژة خدیو در شاهنامة فردوسی
حوزه های تخصصی:
واژة خدیو، از وام واژه های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه های معادل آن در دیگر زبان های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته برداری شده است. این واژة یونانی و شکل های گرته برداری شدة آن در زبان های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. بعدها، افزون بر معنای اصلی خود، به معنای «پروردگار، خدای بزرگ و یگانه» نیز به کار رفته است. در این پژوهش، کاربردهای گوناگون واژة خدیو در شاهنامه فردوسی بررسی شده است.
ماهیت واکه درج شده در وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی بر مبنای نظریه بهینگی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی شکسته شدن خوشه های همخوانیِ آغازین وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی، که منجر به تغییر هجا می شود، می پردازد. داده های پژوهش از سه فرهنگ معتبر، انوری (1383)، مشیری (1371) و زمردیان (1384)، جمع آوری شده است. چارچوب این پژوهش نظریه بهینگی ـ یکی از رویکرد های محدودیت بنیاد ـ است که پرینس و اسمولنسکی در سال 1993 آن را در چارچوب مکتب زایشی مطرح کردند. در این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال هستیم که نظریه بهینگی چگونه می تواند تغییر و تحولات خوشه های همخوانی آغازین وام واژه ها را، که منجر به تغییر ساخت هجا در زبان فارسی می گردند، تجزیه و تحلیل کند؟ پاسخ مقاله حاضر به سؤال مذکور این است که زبان فارسی برای دستیابی به برون داد های بهینه به تعارض محدودیت های نشانداری و پایایی در نظریه بهینگی پرداخته، با فرایند درج واکه (میانجی و آغازی) خوشه های همخوانی را می شکند و تغییری در ساخت هجا پدید می آورد. علت اصلیِ درجِ واکه همگونی در نظر گرفته شده است.
وام واژه های بلخی در پارسی نو
حوزه های تخصصی:
بلخ یکی از خاستگاه های ادبیات پارسی نو است. ازاین رو، در زبان پارسی نو، شماری از واژه ها از زبان بلخی وام گرفته شده اند. این واژه ها را می توان به دو دسته بخش کرد. دسته نخست واژه هایی که در آن ها d ایرانی باستان به l تبدیل شده اند و شمارشان بیش تر است؛ دسته دوم واژه هایی که این دگرگونی آوایی در آن ها صورت نگرفته است.
وام واژه های روسی در زبان فارسی و فرهنگ بزرگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ بزرگ سخن پژوهشی به نسبت جدید در زمینة فرهنگ نویسی زبان فارسی به شمار می آید که ضمن بهره گیری از دستاوردهای فرهنگ های پیشین، دارای نوآوری های برجسته ای است. این فرهنگ ضمن استفاده از پیکرة زبانی در انتخاب واژه ها، به آوانویسی، ترکیبات واژه ها و ارائة مثال ها و شواهد مناسب پرداخته است. یکی از ویژ گی های این فرهنگ، ریشه یابی واژه ها به ویژه واژه های دخیل در زبان فارسی است که در میان آن ها نَود واژة روسی نیز دیده می شود. اما با بررسی دقیق، در شناسایی ریشة این واژه ها کاستی هایی مشاهده کردیم که در مقالة حاضر به آن می پردازیم. هم زمان با بررسی این گونه واژ ها در فرهنگ بزرگ سخن، موارد دیگری را نیز تحلیل می کنیم. در بعضی از وام واژه های روسی تغییرات معنایی و یا حوزة معنایی، در برخی از آن ها گاه تغییرات آوایی و در گروهی دیگر نیز تغییرات دستوری پدیده آمده است. وام واژه هایی نیز روسی انگاشته شده اند؛ ولی پس از بررسی مشخص شدند که آن ها واژ ه های اصیل فارسی بوده اند که به زبان روسی وارد شده و سپس با تغییرات آوایی به زبان فارسی بازگشته اند.
پیشینه ی نفوذ واژه های ایرانی در زبان های هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانهای ایرانی و زبانهای هندی هر دو از زبانهای آریایی هستند. پیشینه ی ارتباط آن ها به سده ی6 ق.م باز می گردد. در دوره های پس از میلاد هم، به سبب ورود بسیاری از کتابهای هندی در زمینه های مختلف به ایران، ارتباط بین زبانهای ایرانی و هندی حفظ شد. در دوره های بعد، به خاطر تسلّط سلسلههای مسلمان ایرانی فارسی زبان بر آن منطقه، ارتباط بین زبان های ایرانی و هندی بیشتر شد و زبان فارسی قرن ها زبان رسمی سرزمین هندوستان بود. پیامد این ارتباط ژرف و طولانی، تأثیر این دو زبان بر همدیگر بود. این تأثیرات باعث شد که این دو زبان عناصری را از همدیگر قرض بگیرند. زبان هندی در طول این ارتباط دیرینه خود با زبان فارسی واژگان بسیاری را از این زبان قرض گرفته است. بنابراین، پیشینه ی ورود واژگان زبان فارسی به زبان هندی به دورهای باز می گردد گه آغاز روابط بین ایرانیان و هندیان است. برای انجام این پژوهش، نخست وام واژههای ایرانی در هندی از واژهنامههای معتبر زبان سنسکریت و هندی استخراج شد و سپس شواهدی از متنهای کهن سنسکریت و کتیبههای هندی برای واژگان ذکر شد و در خاتمه، ریشه شناسی این واژگان در زبانهای ایرانی برای اثبات ایرانی بودن واژگان آورده شد. به نظر میرسد انجام این پژوهش برای تحکیم بخشیدن به شواهد تاریخی مبنی بر ارتباط ایرانیان و هندیان در دورههای مختلف تاریخی، ضروری است.
انطباق واجی واکه های وام واژه های زبان عربی در فارسی؛ رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة انطباق وام واژه ها مدت هاست، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تلاش بر این است تا چگونگی انطباق واجیِ واکه های وام واژه های زبان عربی بررسی شوند. چارچوب نظری این پژوهش نظریه بهینگیِ پرینس و اسمولنسکی (2004) است. داده های بررسی شده، 1647 واژه است که از فرهنگ معین و سخن گردآوری شده اند. تلفظ وام واژه ها در زبان مبدأ (عربی) با بهره گیری از چهار فرهنگ زبان عربی آوانگاری شده اند و سپس تغییرات آوایی/ واجیِ رخ داده درباره هریک از وام واژه ها در زبان مقصد (فارسی) بررسی شده اند. تلفظ وام واژه های زبان عربی در فارسی با استفاده از فرهنگ های معین و سخن گرد آوری و آوانویسی شده اند. در این بررسی پس از معرفی نظام آوایی و واجی زبان های فارسی و عربی، فرایند های واجی دخیل در انطباق واکه های وام واژه ها، هریک به تفصیل بررسی شده اند. فرایند جایگزینی، پربسامدترین فرایند واجی دخیل در انطباق واکه های وام واژه های زبان عربی است.
بررسی تغییرات معنایی و کاربردی وام واژه های زبان فرانسه در فارسی
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژه هایی یافت می شوند که از زبان های مختلف به امانت گرفته شده اند. به این کلمات اصطلاحاً واژه های «قرضی»، «دخیل» یا «وام واژه» می گویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژه هایی از زبان های یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبان های دیگر به فارسی راه یافته اند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، به همین دلیل، واژه های این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژه ای دارند. برخی از واژه های بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. گستردگی این واژه ها به گونه ای است که همه فارسی زبانان، از اقشار مختلف، به طور روزمره و مداوم از واژه های فرانسه استفاده می کنند بی آنکه اطلاعی از ریشه آن ها داشته باشند. دانشجویان و زبان آموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان به مرور درمی یابند که برخی از واژه های موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. بدیهی است که وام واژه ها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شده اند، اما در حوزه معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژه ها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وام واژه های فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.
بررسی تأثیر عناصر دستوری و وام واژه های زبان فارسی بر زبان کشمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان کشمیری از گروه زبان های «داردی» از خانوادة زبان های هندوایرانی است که در درة کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی مدت این زبان با زبان فارسی از سدة چهاردهم تا سدة نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می توان در سه بخش وام گیری واژگانی، تغییرات واجیو وام گیری دستوریمورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام واژه ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان های کهن و در دوره های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام گیری واژگانی، در ژرف ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می کرد، چه بسا جایگزین زبان کشمیری می گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام واژه های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه ها و همچنین تغییرات واجی وام واژه ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت های دستوری این زبان است.
بررسی ریشه شناختی نام های فارسی گیاهان در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دامنة نفوذ و گسترش واژه های فارسی در زبان های دیگر و از آن جمله زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی از جمله موضوعات درخور توجهی است که با وجود اهمیت انکارناپذیرش از منظر زبان شناختی و نیز فرهنگی و تاریخی کماکان ابعاد مختلف آن در مطالعات ریشه شناختی مغفول مانده است. در این بین، بررسی واژه های انگلیسی با ریشة فارسی بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از این مجموعه به نام های گیاهان اختصاص دارد؛ نام هایی که در دوره های مختلف زمانی و به شکل غیرمستقیم به این زبان راه یافته اند و در روند انتقال با تغییرات متعددی از جمله تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی (گسترش، کاهش، تغییر) همراه شده اند. در این نوشتارکه مبتنی بر مطالعه ای گسترده و جامع درخصوص وام واژه های فارسی در زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی تدوین شده است، بیست و چهار واژه از مجموعِ بیش از چهل واژه شناسایی شده برگرفته از نام های فارسی گیاهان در زبان انگلیسی، با تکیه بر فرهنگ ها و مطالعات معتبر ریشه شناختی به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی، سعی بر آن بوده تا اطلاعات مرتبط با ریشة واژه در زبان فارسی، معنا و دامنه کاربرد، روند انتقال، زبان های واسط، تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی به نحوی نظام مند ارائه گردد. به علاوه برای آشنایی بیشتر با نوع کاربرد این واژه ها در زبان مبدأ، تا حد امکان در مورد تعدادی از مدخل ها، داده هایی از نحوة کاربردشان در متون قدیم فارسی ارائه شده است. در مواردی نیز که این واژه ها به دیگر زبانهای اروپایی راه یافته اند، تلاش برآن بوده تا آنها نیز معرفی گردند.
بازنمایی وام واژه ها در ترجمه متون ادبی: بررسی موردی رمان عطر سنبل، عطر کاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور وام واژه ها از نخستین تبعات برخورد دو جامعه زبانی است. در سال های اخیر، پژوهش های فراوانی در باب ماهیت و کاربرد وام واژه ها در چارچوب مطالعات جامعه شناختی زبان صورت گرفته است. گاه استفاده پرتکرار و آگاهانه از وام واژه ها در متون ادبی بازتاب سبک و نیت نویسنده است که باید در فرآیند ترجمه و شیوه انتقال وام واژه ها به متن ترجمه لحاظ شود. پژوهش حاضر بر آن است تا، بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، ضمن ذکر اهمیت وام واژه ها در متون ادبی و نحوه بازنمایی آنها در ترجمه این متون، به بررسی موردی ترجمه رمان امریکایی عطر سنبل، عطر کاج نوشته فیروزه جزایری دوما بپردازد. به این منظور، تعداد 148 وام واژه از این رمان استخراج شده و شیوه ترجمه آنها به فارسی، با در نظر گرفتن سه متغیرِ زبان وام دهنده، حوزه های معناییِ وام واژه ها و راهکارهای ترجمه، مورد مطالعه قرار گرفت. داده های پژوهش نشان می دهند که دو راهکار معادل گزینی و تعریف در اولویت انتخاب های مترجم قرار گرفته اند و این امر اغلب به کم رنگ شدن نقش فرهنگی وام واژه ها و نادیده گرفتن نیت نویسنده متن مبدأ از انتخاب واژه های غیرانگلیسی منجر شده است.
بررسی روابط معنایی واژگانی واژه های بسیط معاصر عربی در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مشخص کردن نوع و بسامد روابط معنایی واژگانی همزمانی میان واژه های فارسی و عربی به بررسی تطبیقیِ معانی واژه های بسیط عربی در فارسی، می پردازد؛ بدین منظور دو فرهنگ بزرگ سخن و فرهنگ عربی عبدالنبی قیم انتخاب، و واژه های مشترک عربی در فارسی میان دو فرهنگ استخراج شد. سپس براساس چندین آزمون زبانشناختی، شش نوع رابطه معنایی واژگانی هم معنایی، شمول معنایی، تقابل معنایی، جزء واژگی، عضو واژگی و واحدواژگی مشخص و بسامد هر کدام در سطح واژه ها و هم چنین در سطح معانی آنها مشخص گردید. بر این اساس، بسامد وقوع هر کدام از روابط در 4506 واژه به ترتیب: هم معنایی 83/76 درصد، شمول معنایی 75/14 درصد، تقابل معنایی 28/0 درصد، جزء واژگی 57/0 درصد، عضو واژگی 04/0 درصد و واحد واژگی 13/0 درصد مشخص شد. هم چنین با تطبیق معانی 4506 واژه با یکدیگر در مجموع 26326 تطبیق صورت گرفت که بسامد وقوع روابط معنایی واژگانی بین این تطبیق ها به ترتیب هم معنایی 75/16 درصد، شمول معنایی 61/2 درصد، تقابل معنایی 04/0 درصد، جزء واژگی 09/0 درصد، عضو واژگی 007/0 درصد و واحد واژگی 02/0 درصد مشخص شد .
بررسی وام واژگان فرانسوی و روسی در دیوان ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان موجودی پویا و زنده است که همواره در حال دگرگونی، رشد و گسترش است. یکی از اصلی ترین شاخص های پویایی زبان پذیرفتن وام واژه هایی است که تحت تأثیر روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و . . . از زبان های دیگر به آن زبان وارد می گردد. زبان فارسی نیز با وجود توان بالقوه در داشتن واژگان، از این امر مستثنی نبوده و شاهد حضور وام واژگان عربی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی و روسی و . . . در آن هستیم. ایرج میرزا، شاعر دوره قاجار، یکی از شاعرانی است که در شعر خویش از وام واژگان فراوانی بهره برده است. وی بیشتر از زبان و فرهنگ عربی تأثیر پذیرفته است . با مطالعه شعر وی می توان به وضوح وام واژگان فرانسوی و روسی را در شعر وی مشاهده نمود. وی از واژگان فرانسوی مانند آژان، ژاندارمری، تلفن، پودر و . . . و نیز وام واژگان روسی مانند: اسکناس، چمدان و اتو و . . .استفاده نموده است. پژوهش حاضر برآنست با روش توصیفی- اسنادی و با بهره گیری از فرهنگ لغت های مختلف و ریشه یابی کلمات، وام واژگان فرانسوی و روسی در شعر وی را برای خوانندگان تبیین و بررسی نمایند.
بازتحلیل واژگانی، جلوه ای از فارسی سازی وام واژه ها در زبان فارسی؛ یک بررسی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
35 - 54
حوزه های تخصصی:
بازتحلیل واژگانی، یکی از جلوه های بومی سازی است که در اثر ناآگاهی افراد از ریشه واژه، رخ می دهد. در بازتحلیل واژگانی، جزئی از وام واژه بر اساس شباهت ظاهری، با یک تکواژ یا واژه مشابه، اشتباه گرفته می شود و با آن جایگزین می شود. پدیده بومی سازی در هر زبانی با توجه به قواعد خاصِ آن زبان، شکل ویژه ای به خود می گیرد و در پی آن نامی مرتبط با اسم همان زبان، بر آن گذارده می شود. بنابراین دراین مقاله، بومی سازی وام واژه ها در زبان فارسی، «فارسی سازی» نام گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی ساختاری بازتحلیل واژگانی به عنوان یکی از روش های ویژه فارسی سازی و دسته بندی آن بر پایه ساختارِ ارائه شده است. در همه موارد بازتحلیل واژگانی، سه مؤلفه مشترک (وام واژه، بوم واژه، و ویژگی های معنایی وام واژه) وجود دارد و بین این سه مؤلفه نیز سه رابطه (دال و مدلولی، شباهت صوری، و ارتباط مصداقی) حاکم است. رابطه سوم، یعنی ارتباط مصداقی بین مفهوم وام واژه و بوم واژه بر اساس شکل، کارکرد و یا معنای وام واژه که در مؤلفه سوم نمایان شده است، تغییر می کند. بر همین اساس، پدیده بازتحلیل به انواع بازتحلیل صوری، بازتحلیل نقشی و بازتحلیل معنایی گروه بندی می شود و ضمن ارائه نمونه هایی، هرکدام جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل و بررسی نخستین آثار و شواهد زبان فارسی در چین: ردپایی از ایران پس از اسلام در چین معاصر
یکی از کانونهای اصلی جاده ابریشم، به عنوان شاهراه ارتباطی شرق و غرب، سرزمین پهناور چین است. جاده ابریشم نه تنها راه مبادلات تجاری چین با سایر کشورها محسوب می شده، بلکه مهمتر از آن مسیر تبادلات فرهنگی، بینا فردی و اجتماعی نیز به شمار می رفته است که اساسی ترین ابزار چنین تبادلی، زبان و محصولات زبانی است. ایران از جمله کشورهای بزرگی است که بخش اعظم جاده ابریشم از آن عبور می کرده است؛ شرایط خاصِ ایران یعنی قرارگرفتن در بخش عمده جاده ابریشم و همسایگی با چین باعث گردیده تبادلات فرهنگی و زبانی میان این دو تمدن بزرگ بسیار گسترده شود.آثار به دست آمده و پژوهشهای انجام شده مؤید این موضوع است که علاوه بر زبان سانسکریت، زبان فارسی تأثیرات عمیقی در فرهنگ چینی به ویژه در فرهنگ اقلیت قومی مسلمان این کشور به جا گذاشته که تأثیرات آن تا به امروز باقی است.
وام واژه های روسی در گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وام گیری پدیده ای است جهانی و چنانچه کنترل شده باشد، موجب غنای زبان مقصد می شود. میان سرزمین های گیلان و روسیه همواره روابط زبانی گسترده ای وجود داشته و شاهد واژه های فراوانی هستیم که به واسطه همجواری و سال ها روابط فرهنگی، سیاسی، نظامی، تجاری و ... از زبان روسی وارد گویش گیلکی شدند، درحالی که نشانی از آنها در زبان فارسی معیار و دیگر گویش های ایرانی نیست. در این مقاله، با تکیه بر واژه نامه های گیلکی فهرستی از وام واژه های روسی تهیه و آنها را در دو دسته طبقه بندی کرده ایم: وام واژه های روسی مشترک در فارسی و دیگر گویش ها؛ وام واژه هایی که تنها وارد زبان گیلکی شدند. در مقابل هر وام واژه معادل روسی آن را ذکر و تلفظش را آوانویسی و تغییرات معنایی، آوایی و صرفی واژه ها را پس از ورود به زبان مقصد بررسی می کنیم. هدف از این تحقیق معرفی و تدقیق ویژگی های کلی روند وام گیری در گیلکی است. با بررسی وام واژه ها به این نتیجه می رسیم که وام گیری غالباً از نوع واژگانی است و وام واژه ها بیشتر در گستره زندگی روزمره اهالی گیلان به چشم می خورند و در اغلب موارد دچار دگرگونی شدید معنایی نشدند.
تحلیل و بررسی نخستین آثار و شواهد زبان فارسی در چین: ردپایی از ایران پس از اسلام در چین معاصر
یکی از کانونهای اصلی جاده ابریشم، به عنوان شاهراه ارتباطی شرق و غرب، سرزمین پهناور چین است. جاده ابریشم نه تنها راه مبادلات تجاری چین با سایر کشورها محسوب می شده، بلکه مهمتر از آن مسیر تبادلات فرهنگی، بینا فردی و اجتماعی نیز به شمار می رفته است که اساسی ترین ابزار چنین تبادلی، زبان و محصولات زبانی است. ایران از جمله کشورهای بزرگی است که بخش اعظم جاده ابریشم از آن عبور می کرده است؛ شرایط خاصِ ایران یعنی قرارگرفتن در بخش عمده جاده ابریشم و همسایگی با چین باعث گردیده تبادلات فرهنگی و زبانی میان این دو تمدن بزرگ بسیار گسترده شود.آثار به دست آمده و پژوهش های انجام شده مؤید این موضوع است که علاوه بر زبان سانسکریت، زبان فارسی تأثیرات عمیقی در فرهنگ چینی به ویژه در فرهنگ اقلیت قومی مسلمان این کشور به جا گذاشته که تأثیرات آن تا به امروز باقی است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر بر آنیم تا اولین اسناد و نشانه های یافت شده و باقی مانده مربوط به خط و زبان فارسی را در زبان چینی به ویژه در مورد نخستین مراحل آموزش زبان فارسی در این سرزمین بررسی و معرفی کنیم. وام واژه های فارسی موجود در زبان چینی، نخستین مدرسه ترجمه و اولین فرهنگ لغت فارسی- چینی "خویی خویی"[1] در چین، از جمله این اسناد به شمار می روند، در ادامه به تحلیل و بررسی آن ها خواهیم پرداخت. [1] 回回
توزیع واج های خیشومی در خوشه دو همخوانی؛ و ویژگی های توزیعی-واج شناختی وام واژه ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
417 - 466
حوزه های تخصصی:
بخش نخست این مقاله به بررسی توزیع خیشومی ها در خوشه های دوهمخوانی پرداخته است. در این بخش قصد داریم الگوهای توزیعی واج های خیشومی را در خوشه های همخوانی بشناسیم. فرض ما این است که خیشومی ها در واژه هایی که به لحاظ ریشه شناختی فارسی هستند، در دو موضع C1 و C2 گرایشی قوی به توزیع تکمیلی دارند؛ به این معنی که حضور واج m و n، به ترتیب، در دو جایگاه C1 و C2 از خوشه همخوانی با محدودیت همراه است. ازآنجا که چنین هدفی مستلزم تمایز میان واژه های فارسی (به لحاظ ریشه شناختی) و وام واژه هاست، بخش دوم این مقاله به بررسی توزیع مختصه های واجشناختی در واژه های (به لحاظ ریشه شناختی فارسی) و وام واژه ها پرداخته است. فرض ما در این بخش این بود که توزیع مختصه های واجی در وام واژه ها، نسبت به واژه های فارسی، از پراکندگی بیشتر و توزیع متوازن تری برخوردار است. با این حال، اگر وام واژه ها به طبقه ساختواژی مشخصی از زبان مبداء تعلق داشته باشند، این موضوع موجب تجمع مختصه های واجی در وام واژه ها و درنتیجه، پراکندگی کمتر و عدم توازن در پراکندگی شان خواهد شد. در ادامه مبادی مختلف ورود وام واژه ها و تصادفی بودن فرایند وام گیری را دلیل چنین ویژگی توزیعی ای عنوان کردیم. درانتها دلایلی را برای پربسامد بودن خوشه nC در زبان فارسی مطرح کردیم که تبیین ارائه شده بر اهمیت مختصه انسدادی در توصیف واج های خیشومی تأکید دارد. داده های این پژوهش از فهرست واژه های زایا که حاوی حدود ۵۵۰۰۰ واژه است، به دست آمده است.
بررسی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وام واژه ها که از برخورد دو جامعه زبانی متولد می شوند، می توانند کاربردهای گسترده ای در گفتار بومیان یک زبان پیدا کنند. گسترش کاربرد وام واژه ها بسته به عوامل گوناگون زبانی و غیرزبانی متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است تا برمبنای روشی تحلیلی توصیفی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی را از سه منظر معنایی، کاربردشناختی و جامعه شناختی بررسی کند. بدین منظور 600 دقیقه از پیکره گفتاری فارسی دانشگاه الزهرا (س)، شامل 14000 جمله به زبان فارسی در 100 موقعیت و موضوع مختلف که توسط 240 گویشور زن و 80 گویشور مرد به کار رفته اند، با در نظر گرفتن «حوزه معنایی»، «انتزاعی و غیرانتزاعی بودن» وام واژه ها ، بسامد کاربرد یا میزان «نفوذپذیری» آن ها، و دو متغیر جامعه شناختی زبان شامل «انگیزه استفاده» از وام واژه ها و «جنسیت» گویشوران بررسی شده است. نتایج حاصل از مقایسه تنوع وام واژه ها و بسامد کاربرد آن ها بر اساس حوزه های معنایی مختلف نشان می دهد وام واژه های مربوط به «فعالیت های پایه و فناوری»، «روابط اجتماعی و سیاسی» و «گفتار و زبان» بیشترین سهم را در حوزه های معنایی وام واژه ها دارند. به علاوه، داده های پژوهش نشان می دهد درصد بیشتری از وام واژه ها مربوط به مفاهیم و پدیده های انتزاعی اند و میزان کاربرد این واژه ها نیز در مقایسه با مفاهیم و پدیده های مادی بیشتر است. از منظر جامعه شناختی نیز نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از وام واژه هایی که دارای معادل رایج فارسی اند استفاده می کنند و «پر کردن خلأهای ارتباطی در زبان قرض گیرنده» و «ارزش و اعتبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی زبان قرض دهنده» مهم ترین انگیزه های کاربرد وام واژه ها توسط گویشوران زبان فارسی هستند.
محدودیت های واج آرایی در وام واژه های سه هجایی دارای توالی سه همخوانی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش محدودیت های واج آرایی را در وام واژه های سههجایی که در زیرساخت، توالی سه همخوانی دارند، در چارچوب بهینگی بررسی می کند. از نظر پولگرام و میچ (1965:76) رشته ای از همخوان ها که درون یک هجا هستند، خوشه نام دارند و اگر در در دو هجای متوالی باشند، توالی تشکیل می دهند. اغلب توالی های سه همخوانی، در زیرساخت نتیجه وجود خوشه همخوانی آغازی در هجای دوم یا سوم می باشند که با پایانه هجای قبل تشکیل توالی می دهد. برای مطالعه این توالی ها، 9725 واژه بسیط سه هجایی موجود در زبان فارسی از فرهنگ مشیری و دهخدا استخراج شدند و پس از ثبت و تحلیل در نرم افزار اکسل، 36 واژه دارای توالی سه همخوانی در مرز هجاها شناسایی گردید. مطالعات نشان می دهند همه واژه های دارای توالی همخوانی، وام واژه هستند، بجز سه مورد که متعلق به فارسی قدیم با کاربرد مهجور هستند. همچنین، توالی های سه همخوانی حاصل از خوشه آغازی برای شکستن خوشه آغازی و انطباق با ساخت هجایی فارسی بازهجابندی می شوند و بازهجابندی بدون درج واکه و یا همراه با درجِ واکه به صورت اجباری و همنوا رخ می دهند تا از تشکیل خوشه آغازی در فارسی جلوگیری شود. در همه این موارد، بازهجابندی منوط به برقراری رسایی در مرز هجاست و با استفاده از استدلال گوسکوا (2001) درباره نقش محدودیت مجاورت هجا تبیین می شود