فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
لقد قال الحکماء قدیماً: ""إنّ العلمَ لغةٌ، أُحْکِمَ وضعُها"". ویفید هذا القول فی أن على العالم أو الباحث أن ینزل کَلِمَهُ فی مواضعه، أی أن یصوغ مصطلحاته بدقة وسلاسة ووضوح، وذلک عندما یعبر عن أفکاره وآرائه، ویقدم شروحاته واستقراءاته ونظریاته. انطلاقاً من هذا، فإنّ دراستی تروم إلى معالجة إشکالیة المصطلح المعجمی فی وضعه وتوحیده وتنمیطه، لما یترتب على ذلک من نتائج جیدة، وبخاصة فیما یتعلق بالمنظومة التواصلیة فی الحقلین العلمی والتعلیمی. وتحاول هذه الدراسة أن تخصص مصطلحات عربیة أو معرّبة للمفاهیم والتصورات المعجمیة الوافدة. وتستند إلى المبدأ المصطلحی القاضی بالتخلص من الاشتراک اللفظی، کما تطبق مبدأ آخر هو الاقتصاد فی اللغة الذی یرمی إلى تیسیر الاتصال، ومفاده أن المصطلح الذی یتألف من لفظ واحد أفضل من المصطلح الذی یتکون من لفظین فأکثر. لقد قام هذا البحث بطرح مقابلات عربیّة لبعض المصطلحات الغربیّة، وهذه المقابلات لم تأتِ ثمرة جهد شخصی فحسب، بل تمَّ رصد ما هو متداول أو مقترح فی المراجع والمعجمات اللسانیّة المختلفة.
مؤلفه های معنایی واژه «نزول» در قرآن کریم با تکیه بر دو محور هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادّه ی «نزل» یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی محسوب می شود که با صیغه های گوناگونی نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته است. این واژه که در اصل، به معنای «افتادن از فراز به فرود» است؛ در آیات قرآنی توسعه معنایی یافته و به معانی دیگری؛ همچون «آفریدن»، «بخشش»، «فراگیری»، «وارد شدن»، «ابتلا» و «قول» به کار رفته است. واژه «نزول» هرگاه در زمینه های دیگری چون «باریدن باران»، به کار رفته، بافت و قالب آن با فروفرستادن قرآن تفاوت دارد؛ چرا که همین مادّه در خصوص باران، تنها به همراه واژه «سماء» (آسمان) کاربرد دارد، حال آنکه هرگاه در ارتباط با فرو فرستادن «وحی» استفاده گردیده، همواره با واژگانی؛ چون «من عندنا»، «روح الأمین»، «قلب پیامبر» و با اضافه به صفات متعدد خداوند به کار رفته است. در قرآن کریم این واژه در محور هم نشینی با صفاتی چون «رحمان و رحیم»، «رب العالمین»، «عزیز حکیم»، «حکیم حمید»، «حقّ» هم نشین شده است و چنین کاربردی عظمت و قداست قرآن را نمایان می سازد و در حقیقت «کنشگر حقیقی» و «فاعل وحی» را خداوند معرفی می کند. در محور جانشینی نیز با واژگانی؛ چون «وحی»، «القاء»، «قرائت»، «تلاوت»، «آتَی»، «جاء»، «جعل»، جانشین شده است که هر کدام به نوعی، نزول قرآن را حکایت می کنند و رابطه پیامبر (ص) با فرشته وحی را به تصویر می کشند. در نوشتار توصیفی-تحلیلی حاضر، مادّه ی نزول بر اساس رویکرد معناشناسی بر دو محور هم نشینی و جانشینی مورد بررسی قرار گرفته و مؤلّفه های معنایی آن بیان شده است.
التوجّهات اللّغویّة فی أشعار «رزوق فرج رزوق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ ""رزوق فرج رزوق""، أحد الشعراء العراقیین فی القرن العشرین، کان زمیلا ل ""بدر شاکر السیاب"" و""نازک الملائکة"" الذین نشأوا فی جیل واحد وفترة وتوجه أدبی وشعری متقارب، وکذلک کانوا الأعمدة الرئیسیة لإنشاء رابطة ""إخوان عبقر"" فی الشعر واهتمّوا إلى امتزاج الأدب القدیم بالحدیث. اهتمّ الشاعر فی دیوانه بأمر اللّغة وسماتها وکیفیة استخدام الکلمات والعبارات لإلقاء ما یریده وإیصال مقصوده إلى متلقّیه. هذا المقال بمنهجه الوصفی التحلیلی یرمی إلى دراسة أشعاره دراسة لغویة؛ وسنحاول من خلال الغور فی بحثنا هذا أن نستکشف ونفرز التوجهات اللغویة فی أشعار (رزوق فرج رزوق) وإعطائها تقسیمات رئیسیة ترتکز على ثلاث محاور؛ هی الرجوع إلى التراث اللغوی، واستعمال اللّغة المحکیة، واستعمال اللّغة البسیطة والسّهلة. إنّ الشّاعر اتّکأ على الموروث الأدبی وأجاد التّعامل معه وأصبح التراث الشعریّ مصدرا من مصادر إبداعه الشعریّ؛ واستلهم ما أعجب به وبصاحبه، من أشعار شعراء العرب ووظّفها توظیفا رصینا فی إیضاح فکرته التی أراد إیصالها إلى المخاطب. لم یستخدم الشاعر اللغة المحکیة (اللغة العامیة) فی قصائده إلا القلیل، وذلک ما عرفناه من خلال ما قرأنا فی أغلب قصائده، وبالنسبة إلى استعمال اللغة البسیطة نرى أنّ البساطة ملأت قصائده وأکثرها کانت خفیفة الظلّ على المتلقّی وغیر متعبة للسّامع خالیة من الغموض والتّعقید.
سیاق و کارکرد آن در کتاب التعبیر القرآنی (بررسی دیدگاه فاضل صالح السامرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاق از مقوله دلالتهای عقلی و بهترین قرینه در کشف دقیق معانی آیات برای مفسرین، زبان شناسان وعلمای بلاغت می باشد. مساله اصلی این پژوهش نیز تبیین، ارزیابی و چگونگی کاریرد آن در کتاب التعبیر القرآنی به قلم ادیب عراقی، فاضل صالح السامرایی بوده که با استقراء و گزینش برخی آیات از قرآن کریم انجام گرفته است. وی با هدف نشان دادن جلوه های ادبی اعجاز قرآن ضمن رد مساله تکرار به بیان اسرار آیات متشابه پرداخته است و ثابت نموده چگونه هر واژه ای بر جای خود آنچنان مستقر است که امکان جابجایی با لفظ مشابه را ندارد؛ زیرا با روح کلمه و کلام یعنی سیاق پیوند خورده است. یکی از شاخصه های مهم تبیین های او پیوند لغت و نحو با معانی در بلاغت است. وی در این عرصه با تکیه بر آراء پیشینیان و کتب آنها مانند «ملاک التاویل» غرناطی و تطبیق دیدگاه آنان با سیاق درون متنی و برون متنی، به ظرافتهای معنایی تازه ای دست یافته که می توان آن را توسعه معنایی در بستر سیاق تلقی نمود.
بررسی نظم در معانی افعال و مشتقات قرآنی با فاء الفعل (حرف فاء)مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی نظم در معانی افعال و مشتقات قرآنی با فاء الفعل (حرف فاء ) مشترک می پردازد. هدف اصلی کشف نظم در معانی لغات قرآنی است و این که گفته شود نظم علاوه بر این که در افعال و مشتقات قرآنی که در فاء الفعل مشترک هستند وجود دارد، در معانی آنها نیز وجود دارد و در صد قابل توجه ای از آنها دارای معنای یکسان (گشودن و جدا کردن) می باشند. به عبارت دیگر به بررسی این نکته می پردازد که چه میزان از افعال و مشتقات قرآن که با حرف فاء آغاز می شوند به معنای گشودن و جدا کردن است و این گونه حکایت گر نظم قرآن می باشند. برای یافتن پاسخ کتب لغت متعددی مورد مطالعه قرار گرفت. لذا تمام افعال و مشتقاتی که در قرآن با حرف فاء آغاز می شدند، به همراه معانی آن ها، استخراج شد و در تک تک آن ها معانی مورد نظر بررسی شد. در این راستا تمام افعال و مشتقات بدون تکرار و با تکرار از طریق میانگین موزون لحاظ شدند. در انتها این نتیجه به دست آمد که 38 درصد افعال بدون تکرار و 57 درصد آنها با تکرار دارای معنای گشودن می باشند. 6/54 درصد مشتقات قرآن نیز که ریشه آن ها با حرف فاء آغاز می شود دارای معنای فوق است. این تحقیق نشان داد که نظم قرآن علاوه بر اینکه در بین آیات و لغات قرآن موجود است، در بین معانی آنها نیز وجود دارد.
پژوهشی در الفاظ غیر مشهور دالّ بر اعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمارش با اعداد برای تعیین مقادیر-اعم از وزن، کیل، مساحت و مسافت- از بدو تولد انسان از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ زیرا ازآنجایی که انسان موجود اجتماعی بود و جهت گذران زندگی خود نیاز به تعامل با سایر همنوعان خود داشت، این تعامل ایجاب می کرد که با دیگران دادوستدی انجام دهد و برای شمارش ایام و مقادیر نیاز به اعداد داشت. در ابتدا و قبل از تطور علم حساب، مقادیر به صورت مبهم –مانند یک مشت، به اندازه کف دست و...- تعیین می گردید و با توجه به ثابت نبودن این معیارها، انسان به فکر معیاری برای تعیین مقادیر ثابت افتاد و بعدها اعداد به وجود آمد. امروزه اعداد در قالب: مفرد، مرکب، معطوف و عقود به کار می روند و یکسری الفاظی برای آن ها وضع شده است که بدون اختلاف دارای کاربرد مشخص و مشهوری هستند؛ اما الفاظی نیز در بین عرب وجود دارد که غیر مشهور و گاهی با اختلاف نظر مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله با بررسی ها و مطالعات انجام شده در منابع قدیمی، این الفاظ استخراج و مورد پژوهش قرارگرفته اند. گاهی علاوه بر تبیین به اختلاف نظر در کاربرد آن ها بین قبایل نیز اشارتی رفته است.
مکان یابی پهنه های مناسب به منظور ایجاد مسیر پیاده گردشگری در بافت تاریخی شهر کرمان با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی نه تنها به لحاظ جاذبه های تاریخی، زیباشناختی، تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی به شهرهای ما ارزشمند بوده؛ بلکه محل زندگی و کار بخش قابل توجهی از جمعیت شهرها محسوب می شوند. زنده سازی این گونه بافت ها از طریق جذب گردشگر علاوه بر اینکه موجب درآمدزایی می شود در احیای حیات اجتماعی این بافت ها تأثیر بسزایی دارد. مسیرهای پیاده گردشگری، به عنوان راهکاری کارآمد در جذب گردشگران داخلی و خارجی ضمن حفظ آثار با ارزش، منجر به ارتقای هویت تاریخی آنها شده و در ارتقای کیفیت و احیای حیات اجتماعی شهرها نیز موثرند. بافت تاریخی شهر کرمان با جاذبه های تاریخی متعدد نمونه ای از این فضاهای شهری می-باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پهنه های مناسب جهت ایجاد مسیرهای گردشگری پیاده در بافت تاریخی کرمان می باشد؛ بر این اساس در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی پس از مشخص شدن معیارهای موثر، وزن دهی آن ها طبق نظر کارشناسان گردشگری صورت گرفته است. سپس با استفاده از مدل AHPو نرم افزار Arc Map۱۰ لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده، با یکدیگر تلفیق شده که خروجی آن، نقشه پهنه بندی چهارگانه بافت تاریخی جهت ایجاد مسیر پیاده گردشگری می باشد. با توجه به نقشه نهایی مشخص شد که پهنه کاملاً مناسب بیشتر در قسمت مرکزی بافت و این پهنه جاذبه هایی از قبیل (بازار بزرگ، مجموعه گنجعلی خان، مجموعه ابراهیم خان، میدان ارگ، مسجد جامع، مسجد امام) را در خود جای داده است و نیز با فاصله گرفتن از مرکز بافت به سمت حواشی از مطلوبیت اراضی کاسته می شود؛ همچنین در بین ۱۲ معیار پژوهش معیار نزدیکی به شبکه ارتباطی با وزن (۲۱۷/۰) بیشترین ارزش و معیار فاصله از پارک با وزن (۰۲۶/۰) کمترین ضریب اهمیت را نسبت به سایر معیارها به خود اختصاص داده اند.
التثلیث للجذر اللغوی فی الأسماء الخمسة بحث مقارن فی اللغات السامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُعنى هذا البحث بمسألة تحدید الجذور فی ضوء المقارنات التی تظهر أهمیة مثل هذه الدراسات اللغویة المقارنة، مع الأخذ بالقوانین الصوتیة؛ فالبحث الحدیث ارتضى تطبیقها لتحدید أصالة الکلمة أو عدم أصالتها من الناحیة الاشتقاقیة. کما یسهم التحلیل والشرح اللغوی والمقارنة فی تتبع الأبنیة الصرفیة برصد التغیرات والتحولات التی طرأت على اللغة العربیة عبر الأزمنة. فالدراسة تأصیلیة لبنیة الجذر العربی فی الأسماء الخمسة، بالمقارنة مع اللغات السامیة، وفی نتائجها تفسیرات علمیة لظاهرة لغویة طالما دَرَسَها اللغویون العرب القدامى، فَذُکِرَتْ فی کتبهم ومصنفاتهم آراؤهم، وعلى فکرة المیزان الصرفی بَنَوا معاجمهم؛ فدرسوا الظواهر اللغویة، مثل: الاشتقاق، والإعراب.
إن البحث یقوم على منهج التحلیل المقارن، فیعمل على فحص التکوین الثنائی المعجمی، ووصف العلاقات الصوتیة والصرفیة والنحویة الخاصة بالأسماء الخمسة، وبالأبنیة والصیغ التی تفتح علیها فی مدونة المعجم العربی، وفی معاجم اللغات الأکادیة والأوغاریتیة والفینیقیة والآرامیة والعبریة.
لقد کشف البحث عن العلاقات الصوتیة والصرفیة والنحویة فی الأسماء الخمسة، وذهب إلى تطبیق القوانین الصوتیة، وتتبع الأبنیة والصیغ فی المعاجم العربیة والأکادیة والفینیقیة والآرامیة والأوغاریتیة، فنبه البحث لأهمیة رصد التغیر اللغوی؛ لأن لغتنا العربیة بعیدة العهد، مرت بمراحل زمنیة متعاقبة، لذلک فالحاجة شدیدة إلى معجم تاریخی، تؤرخ فیه الألفاظ وفق استعمالاتها خلال العصور المختلفة بدءاً من الأصل الأقدم.
التناوب ظاهرة أسلوبیة فی القرآن الکریم (دراسة فی سورة ""الأعراف"" نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، از سبک و اسلوبی ویژه برخوردار است که هیچ اسلوب دیگری نظیر آن نیست؛ به نحوی که با واژه های الهام برانگیزش، ترکیب ها و جمله های بی نظیرش، از سایر متون دینی متمایز گشته است. هر حرف، واژه و جمله ای در قرآن کریم، معانی جدیدی دارد، چون قرآن کریم، به یک کلمه معنایی می بخشد که به کلمه ی دیگر نمی بخشد و برای یک معنا، از ترکیبی خاص استفاده می کند، سپس از آن ترکیب عدول کرده و در موقعیت و مقامی دیگر - که موجد معانی ثانویه می شود - از ترکیب دیگری سود می جوید. بیشتر اوقات می بینیم که قرآن کریم، از نُرم رایج و معمول کلام خارج شده و از تکنیک هایی استفاده می کند که خارج از معیار زبانی است؛ همان تکنیک هایی که در اثر اختلاف معانی، دچار تغییر و تحول می شوند. مفهوم ""تناوب"" یکی از مهمترین تکنیک های هنجار گریزی است که از پدیده های مهم زبانی به شمار می رود؛ مفهومی که هدف اصلی آن در خلق معانی جدید، از طریق آشنایی زدایی و خروج از معیار زبانی، است . تناوب، یعنی جایگرینی کلمه یا جمله ای به جای کلمه یا جمله ای دیگر که با آن نظیر بوده و منجر به معنای جدید می شود. به دلیل بسامد بالای تناوب در قرآن کریم و استعمال زیاد آن در آیات شریفه، این مفهوم، به یک پدیده ی سبکی بدل گشته است و قرآن کریم از این مضمون استفاده کرده است تا دو هدف را با هم محقق کند: ابتدا، جنبه ی دلالی که به شکل توسع و شمولیت در معنی نمود پیدا کرده است و دیگری تنوع سبکی که از مهمترین ویژگی های سبک قرآن کریم به حساب می آید.به این ترتیب، این مفهوم را – به شیوه ی تحلیلی توصیفی- در سوره ی مبارکه ی اعراف مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم و به بررسی ویژگی انواع مختلف تناوب از جمله: تناوب در فعل (تضمین نحوی)، تناوب در اسم، تناوب در صیغه ها و تناوب در جمله پرداختیم، به صورتی که برای ما مشخص گشته است که تناوب در فعل (تضمین نحوی)، در مقایسه با انوع سه گانه ی دیگر، فضای بیشتری را به خود اختصاص داده است و همچنین ثابت گشته است میان دو کلمه ی (پیشین و جایگزین) ارتباطی وجود دارد و بیشترین نوع ارتباط از نوع مترادف و لزوم است. ضمن اینکه، این پژوهش مشخص کرده است که بافت – چه از نوع زبانی و چه از نوعی موقعیتی- یکی از عناصر اصلی پیدا کردن مفهوم تناوب و معانی ثانویه ای است که در کلمه یا جمله های برگزیده پنهان گشته است.
رویکردی نوین به فرآیند واژه گزینی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابل انکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژه سازی و واژه گزینی از یک سو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برون رفت از چالش کمبود واژگان به شمار می روند به ویژه در کشورهای عربی زبان و فارسی زبان و از دیگر سوی به عنوان برجسته ترین بستر برنامه ریزی زبان، موردتوجه زبان پژوهان قرار دارند. هدف از نگارش جستار پیش رو، بررسی و مطالعه متون علمی و خبری زبان عربی در دوره معاصر با به کارگیری روش توصیفیِ کاربردنگر می باشد و تلاش دارد تا در گستره واژه گزینی و اصطلاح یابی به خوانش متون کلاسیک زبان عربی با تأکید بر متون شعری دوره جاهلی و تطبیق معنای کاربردی واژگان آن ها با تمرکز بر متن های علمی و خبری معاصر بپردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژگان موجود در متون ادبی کلاسیک در دوره معاصر به عنوان برابرنهاده های واژگان صنعت و مدرنیسم بیشتر در متون غیرادبی به کار گرفته می شوند؛ همچنین برآیند نهایی این پژوهش، حکایت از آن دارد که نظر به اشتقاقی بودن زبان عربی، شیوه های برابریابی واژگانی این زبان در حال حاضر به ترتیبِ میزان کاربردِ گویشوران عبارت اند از: واژه سازی، واژه گزینی با غلبه توسعه معنایی و مجاز امّا شیوه ها ی ترجمه وام واژه و سرواژه سازی در میان گویشوران معاصر عرب به تقلید از زبان انگلیسی صرفاً در راستای اختصار و در تعابیر و اصطلاحاتِ دارای اطناب کاربرد دارد.
ماهیت و پیامدهای تحول معنایی واژگان عربی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان عربی در زبان فارسی دستخوش تحولات اساسی در حوزة معنایی شده اند؛ چنانکه در ترجمة بسیاری از این واژه ها به زبان عربی باید از واژگان دیگر عربی کمک بگیریم. بسیاری از این کلمات معنی خویش را کم وبیش از دست داده اند، معانی دیگری یافته اند و یا به کلی فارسی شده اند؛ تا جایی که می توانیم بگوییم که این کلمات اگر با همین معنایی که در زبان فارسی دارند به زبان دیگری راه بیابند، یک واژة فارسی به آن زبان راه یافته است، نه واژة عربی. تحول معنایی به چالش های فراروی یادگیری روشمند زبان عربی و ترجمه به این زبان دامن زده است. نگارندگان این مقاله، با هدف تبیین گستردگی چنین تحولی و آسیب شناسی آن در یادگیری عربی و تسهیل فرآیند یادگیری این زبان، علل تحول این واژگان را واکاوی کرده اند و تأثیر عوامل فرهنگی- دینی، روانی و زبانی در تحول معنایی واژگان عربی در فارسی را با مثال های متعدد بیان نموده اند. نتایج این پژوهش حاکی از تغییر معنایی طیف وسیعی از واژگان عربی است که حوزة معنایی آن ها در فارسی تحول یافته و به شکل توسعة معنایی، تخصیص معنایی یا تباین معنایی جلوه گر شده است.
بررسی ادبی واژه ویل و بیان مخاطبان آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم بررسی واژه ها می باشد.خواستگاه هر واژه، در فهم مطالب هرعبارت بسیار تأثیر گذار است. این مقال به بررسی و بیان واژه ویل و کاربرد آن در آیات قرآن کریم می پردازد. روشن شدن جایگاه و معنای اصیل لغت مورد نظر، می تواند مخاطب را به فضای نزول قرآن برده و درک وی را از غرض کاربردی واژه در آیات ،روشن نماید. ویل در لغت عرب برای بیان حسرت و اندوه فراوان برای یک عمل شر و اندوهناک و دارای عذاب وعواقب شدید به کار می رود.و یکی از واژه هایی است که خداوند از آن برای ابراز تنفر و وعید عذاب استفاده کرده است.. از جمله ی مخاطبین این واژه، کافران، مشرکان، می باشند که در اثر انجام اعمال یا ترک افعالی مورد خشم پروردگار قرار می گیرند و مشمول عذاب سخت الهی واقع می شوند. پس از بیان معنای ویل با استفاده ازلغت نامه های معتبرعربی به جمع آوری آیاتی که کلمه ویل در آنها به کار رفته پرداخته ایم واحیانا به تفسیر مختصری از آنها اشاره شده است.ازمهمترین یافته های این مقاله می توان به این نکته اشاره کرد که هر جا قرآن کریم از این واژه استفاده کرده است ، بیشترهشداربه کافران و معاندان بوده است.و به آنان وعید عذاب و آتش داده است. ویل برای کسانی است که پیامبران و سفراء الهی را تکذیب نمودند و نسبت ناروا مثل دروغگویی یا جنون یا سحر به آنها دادند.
ارزیابی ابعاد کالبدی- فضایی کیفیت محیطِ شهری در بافت میانی شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرها و توسعه ی کالبدی آن ها موجب بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط شهرها شده است. در کشور ما هم به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط در نواحی شهری به شدت تنزل یافته است. بحران کیفیت در محیط های شهری، توجه به رویکردهای مؤثرتری را که قابلیت های اجرایی بیش تری داشته باشند، به یک موضوع جدی تبدیل کرده است. شهر زنجان به عنوان یکی از شهرهای میانه اندام کشور از بحران کیفیت محیط شهری بی نصیب نمانده و با مشکلات فراوانی در ابعاد مختلف کیفیت محیط شهری روبروست. روش تحقیق در این مطالعه، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی و رویکرد آن بصورت کمی و کیفی می باشد. بر این اساس کیفیت محیط شهری بافت میانی شهر زنجان با استفاده از شاخص های کالبدی- فضایی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد مناطق سطح مطلوبیت متوسط 92/23 درصد و مناطق پایین تر از سطح مطلوبیت متوسط 6/39 درصد از سطح منطقه بافت میانی شهر زنجان را به خود اختصاص داده است، که در واقع نشان از وضعیت نامطلوب و نامناسب شاخص های کالبدی- فضایی و فاصله کیفی شاخص ها از وضعیت مطلوب دارد. پهنه بندی محدوده بافت میانی شهر زنجان از لحاظ میزان مطلوبیت ابعاد کالبدی- فضایی کیفیت محیط شهری نشان می دهد که محلات ترانس، بی سیم، قیر باشی، دروازه ارک، گونیه، درمانگاه در وضعیت نامطلوب و محلات امجدیه، صفا و مقدم در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارند. در نهایت پیشنهاد هایی برای ارتقای کیفیت محیط شهری در مقیاس محدوده مورد مطالعه ارائه شده است.
دراسه تحلیلیه إحصائیه فی النظائر اللغویه فی تفسیر مجمع البیان «الترادف والتباین والاشتراک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الملخص إنّ البحث فی النظائر اللغویه من أهمّ العلوم التفسیریه التی یکاد یستحیل الاستغناء عنه فهماً للقرآن الکریم تعود سابقتها إلی صدر الإسلام وتناوله علماء بحثاً ودراسه سبقوا الطبرسی، أو جاؤوا بعده کما أنّه أحصیِت فیه الوجوه عدداً إلی القرن التاسع لمؤلّفات طبعت فیها. وأمّا المجمع مع توسّعه فیه فإنّه لم یستوف حقّه من هذا البحث فدراستنا هذه انطوت علی النظائر المستخدمه فی المجمع مع أشکالها ومفاهیمها المختلفه اللغویه تحلیلاً وإحصاءاً. والنظائر فی المجمع لم یکن ما عنی به البعض بالوجوه (الاشتراک اللفظی) وهی ما اتفق لفظه واختلف معناه وإنّما النظائر فیه تعنی الترادف فحسب وهو ما اختلف لفظه واتفق معناه. والتعبیر عن النظائر عند الطبرسی رُسم علی أشکال مختلتفه ک «متقاربه المعنی»، «علی معنی واحد»، «مثل»، و«شبیه» وما إلیها. کما أنّ الطبرسی إذا أراد الاشتراک اللفظی عبّر عنه بالوجوه من دون أخذ الاعتبار بالنظائر وقد کان ممن سبقه من الباحثین استعمل الوجوه والنظائر معاً. وبالنسبه إلی النظائر بمعنی الترادف فبما أنّه لم یذهب إلی الترادف التام فإنّه قد دخل فی موضوع التباین اللغوی تحت عناوین نحو«الفرق» أو «الفروق» علی منهج متشابه لأبی هلال العسکری.
وام واژه های فارسی در کتاب الامتاع و المؤانسة ابوحیان توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ ایرانی که از سده های نخست اسلامی وارد زبان و ادبیات عربی شده بود، در قرن چهارم گویی جزئی از فرهنگ عربی شده، در میان مردم رایج و معمول بود. این فرهنگ با ابزار زبان انتقال داده شد. بنابراین نفوذ گستردة آن را باید در آثار نویسندگان ایرانی نژاد عربی نویس یافت. ابوحیان توحیدی، دانشمند بزرگ جهان اسلام در قرن چهارم هجری، از جملة این نویسندگان است که در آثار او نشان ایران فراوان است؛ در کتاب الامتاع و المؤانسة وی بیش از صد وام واژة فارسی به چشم می خورد که از آن میان تقریباٌ 22 واژه برای اولین بار در اثر ابوحیان ذکر شده و 21 مورد آن، واژه هایی است که در عصر جاهلی وارد زبان عربی شده بود و در این قرن کاربرد داشت و بیشتر از 57 واژة دیگر، وام واژه های عصر اسلامی و عباسی می باشند. کلمات فارسی کتاب در حوزة تمدن مادی قرار دارند و بیشتر مربوط به خوراک، پرندگان، حیوانات و گیاهان دارویی می باشند و بسیار کم نام گل، ابزار موسیقی، بازی ها، ابزار مخصوص ساختمان و... در بین آن ها به چشم می خورد. از آنجا که وام واژه های فارسی بار معنایی خود را دارند، بنابراین هدف از پژوهش در واژه های معرّب، تعیین بارهای فرهنگی فارسی انتقال یافته به زبان عربی است و بدین گونه با معناشناسی واژه ها، نوع فرهنگ تأثیرگذار مشخص می شود.
ملامح نظریه السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث (ملامح السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شغلت دراسه السیاق مجالاً واسعاً فی الدرس اللغوی المعاصر، وارتبط السیاق بجهود کثیر من علماء اللغه قدیماً وحدیثاً، حتى صارت نظریه متکامله على ید العالم الانکلیزی فیرث (J.R Firth). وقد اهتم علماء اللغه قدیماً بالسیاق ومدى تأثیره على المعنى، من دون إهمال للظروف المحیطه بالحدث الکلامی، ومن خلال ربطهم لفکره «المقام» و«المقال»، فقد وجدوا أن اللفظ المجرد من سیاقه لا یکشف المعنى، وقد ظهر ذلک عند أهم رموزه: کالجاحظ وابن جنی والجرجانی الذی أبدع نظریه النظم التی قامت على دراسه السیاق لتظهر أفکارهم التی تصلح أن تکون نظریه متکامله وقد ظهر جهدهم بما حواه التراث العربی من التفسیر وعلوم القرآن والحدیث والبلاغه والنحو واللغه والصرف....
أما فی الدرس اللغوی الحدیث فقد طور العالم فیرث نظریه الس یاق لیجعل منها نظریه لغویه متکامله تأثر بها من جاء بعده من اللغویین العرب والغربیین وسیتناول البحث ملامح السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث عند الغربیین الذین جاؤوا قبل فیرث وبعده، وعند العرب الذین انبهروا بالدرس اللغوی الغربی.
بررسی وام واژه های فارسی امثال مولد در مجموع الامثال میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدی بر نظریه بنت الشاطی در عدم ترادف میان واژه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنت الشاطی از محققان پرآوازة معاصر مصری است که دیدگاه وی در حوزة اعجاز بیانی قرآن مشهور است. وی از برجسته ترین دانشمندان معاصر است که وجود کلمات مترادف در قرآن کریم را انکار کرده و آن را یکی از پایه های اعجاز بیانی قرآن قرار داده است. اصلی ترین معیار و داور تعیین معنای دقیق واژه ها که آنها را از کلمات مترادفشان جدا می کند، از نظر وی قرآن کریم است. وی با تکیه بر همین معیار به شرح مسائل نافع بن ازرق پرداخته و در تمایز کلمات مترادف بسیار موفق ظاهر شده است. به طوری که روش وی الگوی بسیار مناسبی برای محققان است. اما با همة تلاشی که کرده در مواردی هم ناموفق مانده است. در مقالة حاضر ضمن معرفی نظریه و روش بنت الشاطی در رد ترادف میان الفاظ، نظر وی در چهار محور به نقد گرفته شده است.
1 ناتوانی از بیان تفاوت میان بعضی کلمات مترادف. 2 ناشناخته بودن بعضی معانی بیان شده برای اعرابی که قرآن به زبان آنها نازل شده است. 3 بی ثمر و اثر بودن بعضی تفاوت های بیان شده در تفسیر قرآن. 4 عدم قبول انکار ترادف در کلمات متعلق به دو لهجه.
واژه شناسی «اهل» و بررسی آن در آیه تطهیر با نظر به تفاسیر شیعه و اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه تطهیر یکی از پرمناقشه ترین آیات قرآن بین مفسران شیعه و اهل سنت، پیرامون مسئله عصمت «اهل بیت» است. شیعه «اهل بیت» را مختص خمسه طیبه(ع) می داند و در مقابل، برخی از علمای اهل سنت «اهل بیت» را مختص زنان پیامبر، برخی دیگر شامل زنان پیامبر و خمسه طیبه و برخی دیگر «اهل بیت» را اعمّ از خویشان و اقوام پیامبر و... می دانند.
در این بین یکی از ادلّه مفسران شیعه بر این ادعا، «تغییر ضمیر» از جمع مؤنث به جمع مذکر در آیه تطهیر است. این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی در پی نقد و ارزیابی این مطلب، به واژه شناسی کلمه «اهل» و موارد استفاده آن در لغت و قرآن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند با دلایل متقن عقلی و نقلی می توان ثابت کرد «اهل البیت» اختصاص به خمسه طیبه دارد، اما استناد اغلب علمای شیعه به «تغییر ضمیر» محل بحث و تأمل است.
بررسی بنیادی برخی از الفاظ قریب المعنی در قرآن کریم (دلالتها- کاربردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تحلیل و بررسی دلالت معنایی واژگان مترادف و قریب المعنی در قرآن کریم، روشن می شود که میان کاربرد این واژگان و بافت معنایی آن ها هماهنگی و پیوند عمیقی نهفته است؛ بطوریکه در ساختار زبانی قرآن کریم، هر واژه ای بار معنایی خاص خود را داشته و معنا و مفهوم آن در مقایسه با سایر واژگان قریب المعنی متفاوت است، لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا برای پی بردن به تفاوت های دلالی این الفاظ، معنای لغوی آن ها و نیز سیاق آیاتی که این الفاظ در آن به کار رفته اند، مورد بررسی قرار دهیم، سپس معنای لغوی آن ها را با معنای قرآنی ای که از این الفاظ است نباط می گردد، مقایسه کنیم.