مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
جمله شرطی
حوزه های تخصصی:
ترجمه جمله های شرطی به دلیل منطبق نبودن ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی، همواره مشکلاتی برای مترجم پدید می آورد. یکی از جوانب این دشواری ناشی از انطباق نداشتن ادوات شرط فارسی و عربی است؛ بدین معنی که بیشتر جمله های شرطی در زبان فارسی با حرف شرط «اگر» بیان می شود، در حالی که در زبان عربی بیش از یک واژه معادل حرف شرط «اگر» قرار می گیرد. با توجه به اهمیت معنایی جمله های شرطی در متون دینی و ادبی و به منظور ایجاد تعادل میان ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی در فرایند ترجمه، پژوهش حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ساختار نحوی جمله های شرطی زبان فارسی و عربی و تأمل در کیفیت قواعد نحوی آن، الگوهایی برای برگرداندن جمله های شرطی فارسی با حرف شرط «اگر» به عنوان اصلی ترین ادات شرط، به زبان عربی به عنوان زبان مقصد ارائه کند.
بررسی دو استدلال به نفع نظریه منطقدانان در تبیین معنای جملات شرطی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
107 - 140
حوزه های تخصصی:
کاربرد جملات شرطی در متون دینی و ضرورت تحلیل ماهیت حکم مشروط، توجه دانشمندان اصولی را به تفاوت دیدگاه دانشوران علم منطق و عالمان بلاغت در تعریف جمله شرطی جلب کرده است. نتیجه این توجه طرح مباحثی است که به شکلی بسیار گسترده تر از آنچه در کتب منطق و بلاغت مطرح است، به تبیین معنای جملات شرطی می پردازد. هر چند بررسی تفاوت این دو دیدگاه سهم اندکی از مباحث اصولی مربوط به تحلیل مفاد جملات شرطی را به خود اختصاص داده است، اما همین مقدار نیز دربرگیرنده استدلال های متفاوت و جالب توجهی است که به نفع هر کدام از این دو دیدگاه مطرح شده است. در این نوشتار، پس از تبیین نظریه منطقدانان و عالمان بلاغت، به بررسی دو استدلال که به نفع نظریه دانشوران منطقی مطرح شده است، می پردازم. نتیجه این بررسی تبیین سازگاری بیشتر نظریه عالمان بلاغت با ارتکازهای موجود از جمله شرطی و ارائه تقریبی کامل تر از این نظریه است که پاسخ گوی برخی ایرادهای مطرح شده در این زمینه است.
جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله شرطی جمله ای مرکب است که از دو بند شرط و جزای شرط تشکیل شده است. هدف ما در این پژوهش، بررسی جمله های شرطی زبان فارسی معاصر بر اساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) است. بر اساس این رده شناسی معنایی، جهان ممکنِ بند شرط به دو دسته حقیقی و نظری تقسیم می شود. جهان ممکن نظری می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار نوع بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی تقسیم می شود. در تحقیق حاضر، تلاش می شود این انواع با توجه به پیکره ای بالغ بر 286 جمله شرطی که از 10 کتاب داستانی معاصر استخراج شده است بررسی شود و بسامد وقوع هر یک به تفکیک مشخص شود. تحلیل جمله های شرطی فارسی نشان می دهد که ساخت شرطی فارسی با رده شناسی مذکور مطابقت دارد و جهان ممکن نظری باز، بالاترین بسامد وقوع را دارد و جهان های ممکن خنثی، بسته، حقیقی، غیرقطعی و ضدحقیقی به ترتیب، بیشترین بسامد را بعد از جهان ممکن باز به خود اختصاص داده اند. بالاتر بودن بسامد وقوع جهان ممکن باز از آنجا نشئت می گیرد که در این جهان ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی درباره وقوع آن وجود ندارد و این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین تطابق را دارد. همچنین، این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کلمات ربط شرطی معمول مانند «اگر، اگه، به شرطی که، والاّ، وگرنه و حتی اگر، که، تا و چنانچه» کلمات ربط دیگری مانند «چه ... چه؛ همچین که، وقتی که، به مجرد اینکه، حالا که، فرضاً، ولو، وقتی، آنگاه که، هروقت، همین که» نیز در نقش کلمه ربط شرطی به کار می روند.
دسته بندی معنایی ساخت شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
323 - 350
حوزه های تخصصی:
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطه علی/ نتیجه ای میان بندها، سبب می شود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجه ای و غیرنتیجه ای تقسیم بندی شود. در پیشینه مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون می توان به لحاظ معنایی، انواعی از ساخت های شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نام گذاری های مختلف برروی مفاهیم یکسان، از هم متفاوت شده اند ا. در این پژوهش، پس از مروری بر مطالعات نظری پیشین، تلاش می شود تا با توجه به نقاط اشتراک و اختلاف دسته بندی های ذکرشده و بر اساس پژوهشی پیکره بنیاد در زبان فارسی، دسته بندی جامعی ارائه شود که انواع مختلف ساخت های شرطی را به لحاظ معنایی پوشش دهد. در این راستا علاوه بر جملات شرطی باز، فرضی، مفروض، لفظی، کارگفتی و تضمنی، که در سابقه پژوهش مفهوم شرط موجود است، ساخت های شرطی تقابلی، شرطی تقابلی ضمنی، شرطی معکوس و شرطی دوسویه نیز با توجه به پژوهش داده بنیاد، معرفی می شوند. در شرطی های تقابلی، روابط میان بندها از نوع تضاد است. در شرطی تقابلی ضمنی رابطه تضاد میان یکی از بندها با معنای ضمنی بند دیگر است. در شرطی معکوس، برخلافِ شرطی بنیادی، بند «اگر» نتیجه بند دوم است و در شرطی دوسویه هریک از بندهای حاضر در ساخت شرطی می توانند نتیجه آن دیگری باشد.
ساختار جملات شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله شرطی به لحاظ ساختاری از یک بند پایه و یک بند وابسته تشکیل شده است. بند وابسته معمولاً با پیوندواژه شرط همراه می شود و به لحاظ معنایی وقوع گزاره در بند پایه را محدودبه شرایطی می کند. پژوهش حاضر با اتکا به رویکردی رده شناختی به بررسی ویژگی های ساختاری «بند شرط» و «پیوندواژه شرط» در زبان فارسی پرداخته و با نگاهی توصیفی و بر مبنای مطالعه ای داده بنیاد این ساخت ها را بررسی کرده است. در ارتباط با نقش نحویِ بند شرط، بررسی داده ها نشان داد اگرچه بند شرط عمدتاً نسبت به بند پایه در جایگاه افزوده قرار می گیرد و درنتیجه سازه اختیاری جمله و قابل حذف است، اما گاه مواردی دیده می شود که در آنها حذف بند شرط، جمله را نادستوری می کند. امکان بازنمایی مفهوم شرط در قالب بند قید زمان و موصولی در کنار بندهای شرطی، معرفی انواع پیوندواژه های شرطی زبان فارسی مانند «چنانچه»، «چون» و «که»، همچنین پیوندواژه های بند پایه شامل پیوندواژه های نتیجه ای، علی و مقایسه ای که سه ساخت شرطی را ازهم متمایز می کنند از موضوعات دیگری است که موردتوجه بوده است. معرفی «شرط انتظاری» در بحث محدودکننده های بند شرط و شیوه بازنمایی «شرط منفی» و پیوندواژه های مربوطه مانند «مگر»، «وگرنه» و غیره، همچنین امکان مشروط کردن بخشی از بند پایه، موضوع های دیگر موردبررسی بودند.