مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زبان عربی
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
موضوع وحیانی بودن نص از مهمترین مباحث وحی است. طبق دیدگاه عمومی مسلمانان، یگانه، مصدر و منبع وحی و آیات قرآن کریم در لفظ و معنا، خداوند حکیم و علیم است. بسیاری از دانشمندان اسلامی وحیانی بودن نص قرآن کریم را امری مسلم گرفته و برخی دیگر از جمله علا مه طباطبایی به آن تصریح کردهاند، قلمرو وحیانیت نص در محدودة الفاظ، ترکیب و تنظیم آنها است، و از آثار و نتایج آن، مهیمن بودن قرآن کریم بر دیگر کتابها، قدسی و ماورایی بودن، واقع نمایی و حقیقتپردازی و اعتبار والای سند آن است.
از ادلة آن میتوان به اتفاق مسلمانان، ادعاهای خود قرآن کریم، از جمله آیات وحی، انعام، 15؛ طه، 114 و آیات دخالت نداشتن پیامبر در متن وحی، از جمله یونس، 15؛ نمل، 6 و نحل، 103 و ادلة بیرونی از جمله اُمی بودن پیامبر9، آیات تحدی و اعجاز قرآن و تعبیر قرآن به قرائت و کتاب اشاره کرد.
مخالفان از عصر رسالت، همواره شبهههایی را ضد بر علیه متن قرآن مطرح کردهاند تا آن را بشری جلوه دهند. مخالفان عصر رسالت، پیامبر را به سحر، افترا و اسطورهگویی متهم میکردند، در این عصر نیز خاورشناسان با طرح مصدر بودن تورات و انجیل برای قرآن و نیز قرآن لفظ و سخن محمد است، به تضعیف این نص الاهی میپردازند که از جمله میتوان بروکلمان، ریچارد بِل، فیلیپ حتی، بول، ان جی داود و یوسف درة الحداد را نام برد؛ اما تمام مطالب آنها برداشتهای شخصی با دلیلهای سست و بیپایه است. همچنین برخی از روشنفکران، وحی را تجربة نبوی و تابع پیامبر میدانند که شواهد تاریخی و آیات قرآن، همه نشان میدهد که «پیامبر» تابع وحی است نه «وحی» تابع او و وحی، تجربة او نیست.
تأملی در انواع جمله در زبان عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به سنت فرهنگ نویسی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نگاری ریشه در تمدن بشری دارد . ایرانیان ، آشوریان و چینیها دارای سنت فرهنگ نویسی بوده اند . خاستگاه این سنت به حفظ زبان از بیم زوال باز می گردد . اما در میان ملت عرب علاوه بر این ، رویکردی دینی یافته است . پیشینه فرهنگ نگاری در میان این ملت به نگارش رساله های کوچکی باز می گردد که بیشتر از باب آفرینش انسان ، گیاهان و درختان بوده است . روش بنیانگذاران این سنت بیشتر شفاهی و به بادیه رفتن بود و به تدریج روشمند و به جهتی دو مکتب معناگرا و لفظ گرا و حتی بنا به شیوه و شخصیت صاحبان آن به مکتب خلیل ، مکتب ابوعبید ، مکتب جوهری و مکتب برمکی تقسیم شد .
نگاهی تازه به واژگان اضداد در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع روابط بین واژگان در زبان ، ترادف ، تشابه ، اشتراک و تضاد است . آنچه زبان شناسان سنتی از تضاد دریافت کرده اند ، با نگرش زبان شناسان معاصر متفاوت است . این واژگان در زبان عربی به اضداد معروفند . زبان شناسان عرب قائل به اضداد در واژگان عربی و از جمله در قرآن هستند . این مقاله می کوشد ضمن ارائه نگرش آنان در باب اضداد و ورود آن در قرآن به تحلیل و در نهایت نقد و نگرش آنان بپردازد ...
نگاهی به انواع جمله در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین وظیفه زبان را برقراری ارتباط می نامند ، آنچه که بار این وظیفه را بر دوش دارد ، واژگان نیستند بلکه جمله است . از این رو ، بحث جمله در زبان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بنابه اهمیت موضوع ، تقسیم بندی جمله و ساخت آن در هر زبانی اهمیت یافته است . در زبان عربی از دیرباز تقسیم بندی جمله به دو قسم فعلیه و اسمیه صورت گرفته که تقریباَ ساخت ثابت یافته است . در این مقاله کوشش خواهد شد تا با نگاهی تازه به این تقسیم بندی و ضمن نقد ساخت سنتی ، گونه های احتمالی دیگر ارائه گردد .
نحت در زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگیزه های گوناگونی از دیرباز تاکنون باعث کوتاه کردن کلمات شده اند . اصل کمکوشی و دوری از تکلف و تسریع در امر انتقال و نیز بهره گیری از ظرفیتهای طبیعی زبان به منظور قرینه سازی و هرگونه تمهیدات ایقاعی و ضرورتهای شعری و به طور کلی استفاده درخور و بجا از ویژگیهای هنری - تجمیلی -ادبی می تواند در زمره موجبات این امر قرار گیرد . تخصصی شدن شاخه های گوناگون و در هم تنیده علوم و فنون ، که امروزه با کشف و ظهور یافته های نوپدید همواره فربه تر و پردامنه تر می شوند نیز بهره گیری از این ابزار را نه تنها مطلوبتر که ناگزیرتر ساخته است...
سفنجقانیه ، واژه ای در لسان العرب و بررسی ویژگی های زبانشناختی ، ادبی و تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زبانهایی که در حوزه واژگانی بر زبان عربی تاثیرگذاشته و واژه های فراوانی از آن به عربی وارد شده زبان فارسی بیش از همه قابل اعتناست و از این رهگذر، عناصر مربوط به فرهنگ و تمدن ایرانی هم فراوان به زبان و فرهنگ عربی راه یافته است. قاموس لسان العرب ابن منظور بسیاری از این عناصر را در خود جا داده است. ازمیان واژه های معربی که در لسان العرب به کار رفته واژه کمیاب «سفنجقانیه» با پیشینه دراز تاریخی اش توجه ما را به خود جلب کرد. در این مقاله با تکیه بر شکل معرب واژه سپنجگانی (= سفنجقانیه) و جستجو در متون تاریخی و ادبی، ضمن ارائه شواهد قاموسی و مراجعه به منابع تاریخی، به پیشینیه این واژه و تحولات معنایی آن پرداخته ایم. این پژوهش گوشه ای از فرهنگ و زبان دیرین ایران را روشن کرده است.
نقد مبانی فصاحت ( رویکردی زبان شناختی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیار فصاحت نزد بیشتر زبان شناسان و علمای بلاغت در زبان عربی مبتنی بر دو عنصر زبان و مکان بوده و به معیارهای درونی واژه ها، نظم درونی، نوع حروف، هم نشینی، همگنی، تنافر و قدرت تاثیر آن توجه نداشته اند. البته علمای بلاغت با زبان شناسان در کارکرد واژه با هم اختلاف داشتند؛ یعنی زبان شناسان به سلامت و زیبایی واژه توجه داشتند، ولی علمای بلاغت به ترکیبها و روانی واژه ها و سازگاری حروف و کلمات با هم عنایت داشته اند.
ترجمة فعلهای مضارع در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل مضارع در زبان قرآن و به طور کلی در زبان عربی از قابلیت و کشش زمانی ویژه ای برخوردار است و می تواند برگذشته، حال یا آینده دلالت داشته باشد. این قرینه های لفظی یا معنوی اند که این فعل را به یک زمان اختصاص می دهند، یا بدان معنای استمرار می بخشند. البته قرار گرفتن در یک اسلوب ویژه نیز می تواند معنی فعل مضارع را به یک زمان محدود کند. در این مقاله می کوشیم با استناد به قرآن کریم و برخی از ترجمه های آن به زبان فارسی معنای زمانی مضارع را در آیات مورد مداقه قرار داده و از این رهگذر به گوشه ای از زیباییهای معانی قرآن دست یابیم و بر اساس قوانین دریافت بهتر و استوارتری از آیات داشته باشیم.
مصاحبت در معانی حروف جر عربی و حروف اضافه ی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت ارتباط دو زبان ریشه دار عربی و فارسی، نگارندگان در پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات انجام شده در حوزه ی حروف جر و حروف اضافه1 و نیز بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، به بحث و بررسی در زمینه ی معنی «مصاحبت» به عنوان یکی از معانی مشترک حرفی میان دو زبان عربی و فارسی پرداخته و حروف نمایان گر مصاحبت و ویژگی های آن را مورد مطالعه قرار داده اند.
در این راستا، برای معنی مصاحبت در هر دو زبان، اداتی اصلی و کلیدی ارایه می شود. علاوه بر این، حروف جر و حروف اضافه ای که از این ادات نیابت کرده و مفید مصاحبت است، مورد بررسی قرار می گیرد. به امید این که نتایج آن برای پژوهش گران، زبان شناسان و به ویژه مطالعات ترجمه، سودمند واقع شود.
فهرست مثلنامه های عربی
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها ،ارزنده ترین میراث فرهنگی هرملتی است که درآنها ادبیات ،زبان ،افکار،احساسات،عقاید ،ارزشهای اجتماعی واخلاقی آن ملت منعکس میشود .ضرب المثل ها علاوه برثبت وقایع تاریخی ،حکایات وافسانه ها،ضبط لغات واصطلاحات زبان وحفظ معانی اصلی آنها رابرعهده دارند.ازاین روپژوهشگران مسلمان در طول تاریخ سخت به تدوین مجموعه های امثال همت گماشتندوگنجینه ها وفرهنگهای بی مانندی از خود به یادگار نهادندکه متاسفانه برخی از آنها ازمیان رفته ویا درگذر زمان به بوته فراموشی سپرده شده است.نظربه این که تاکنون کسی فهرست جامعی از مثلنامه ها تدارک ندیده بود ،نگارنده به جستجوی این گنجینه های بی نظیر پرداخته و مجموعه ای بالغ بر200 اثرفراهم آورده است.به رغم آنکه تلاش فراوانی برای تکمیل آن صورت گرفته ،اما هنوز نمی توان ادعا کردکه به راستی به حد کمال رسیده است. زیرادستیابی به تمامی آثاری که تاکنون در زمینه ضرب المثل ها تدوین شده بسی مشکل است وچه بسا درآینده ازلابلای کتاب های منتشر شده ، مثلنامه هایی نا شناخته سربرکشند.درهرحال نگارنده امیدوار است آنچه دراین مقاله ارائه شده برای دانش پژوهان سودمند باشد.
تمدن اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله ابتدا به توانمندی ها و نقش محوری زبان عربی، خصوصاً بر نقش فرهنگی آن از صدر اسلام تا عصر حاضر اشاره می کند. سپس بر این تاکید می شود که اسلام تنها نظامی صرفاً اعتقادی نیست، بلکه نظامی حکومتی، اجتماعی، حقوقی، فکری و هنری است که در آن مذهب نقش مرکزی را دارد. این دو موهبت یعنی زبان و مذهب نقش عمده ای در شکل گیری تمدن اسلامی داشته اند.
تمدن اسلامی علاوه بر استفاده از دستاوردهای تمدن های دیگر چیزهای زیادی بر آن اضافه کرده است. مشخصه بارز این تمدن یکی قدرت همگون سازی فرهنگی و دیگری توان تحمل نسبی آن است. در پایان بار دیگر، زبان عربی با زبان های زنده دنیا همانند انگلیسی و فرانسه مقایسه و بر توانمندی ها و نقش وحدت بخش آن تاکید می شود.
بررسی نگرش دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تاثیر جنسیت، پایه های تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرش سنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانش آموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آماده سازی نگرش سنج بر مبنای ویژگی های روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانش آموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایه های تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافته های دیگر، نشانگر تاثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانش آموزان است، این در حالی است که پایه های تحصیلی و جنسیت به تنهایی تاثیری بر نوع نگرش دانش آموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایه های تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تاثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانش آموزان بوده است.
زبان عربی در ایران گذشته، حال و آینده (عنوان عربی: اللغة العربیة فی إیران ماضیها، حاضرها و مستقبلها بقلم فکتور الکک)
حوزههای تخصصی:
زبان عربی در برهه ای از زمان چهره جهانی به خود گرفت و دایره نفوذ خود را با گسترش اسلام در سراسر جهان وسعت بیشتری بخشید. مرزهای چین را درنوردید و با گذر از خاورمیانه، مصر و شمال افریقا به جنوب باختری اروپا رسید. پایه گذار این گستره فراگیر جهانی چیزی نبود جز تمدنی که این زبان با خود داشت و باعث هدایت انسان ها به سوی پیشرفت و شکوفایی شد. مردم جزیره العرب با نشر اسلام به وسیله زبان قرآن راه این تمدن را هموار کردند و باعث شدند تا دیگر ملل نخبه جهان با شیفتگی فراوان زبان عربی را در آغوش گیرند، و با این زبان، میراث فرهنگی دیرپای خود را منتقل کنند.ایرانیان با مشارکت عظیم خود در تمدن اسلامی و عربی، و با نقش آفرینی بی همتا در ساماندهی زبان عربی، از دیگر ملل سرآمد بودند. و این گفته ابن خلدون است که: «بیشتر علمای اسلام از ایرانیان بودند». (? ابن خلدون، 1967م.)با این همه، و علی رغم گسترش زبان عربی در ایران، این پرسش مطرح است که چرا زبان عربی به عنوان زبان گویشی مردم در قلمرو شاهان ساسانی آن گونه که در سرزمین ما بین النهرین، سوریه، فلسطین و لبنان مورد استفاده قرار گرفت، به کار گرفته نشد؟ زبان فارسی دری با پایان قرن سوم هجری رو به شکوفایی نهاد، و نشانه های شعر و شاعری در آن نمایان شد، و سرانجام راه پرفراز و نشیب خود را با رودکی (329 هـ. / 1020 م.)، شاعر پرآوازه ایرانی آغاز کرد.چکیده عربی: أصبحت اللغة العربیة فی فترة معینة لغة عالمیة واتسع نطاقها باتساع نطاق الإسلام فی کل العالم. تجاوزت هذه اللغة حدود الصین وبعد أن تجاوزت الشرق الأوسط، ومصر، وشمالی إفریقیا، ألقت رحالها علی الضفة الجنوبیة للقارة الأوروبیة. والحضارة التی حملت فی طیاتها هذه اللغة هی التی أدت إلی هذه الشمولیة العالمیة وسوق البشریة إلی الرقی والکمال. واستطاع سکان شبه الجزیرة العربیة بنشرهم الإسلام وبواسطة اللغة العربیة أن یمهدوا الطریق أمام هذه الحضارة کما دعوا باقی الأمم المتقدمة إلی اعتناق اللغة العربیة بولع شدید لینقلوا تراثهم التلید بها.وکان للإیرانیین فضل السبق فی إکمال اللغة العربیة بدورهم الریادی فیها وبمشارکتهم العظیمة فی الحضارة الإسلامیة والعربیة. وهذا جعل ابن خلدون یقول: «إن غالبیة علماء الإسلام کانوا من الفرس.» (ابن خلدون، 1967م.)ولکن بالرغم من هذا کله یبقی سؤالا وهو أن اللغة العربیة لماذا لم یتم استخدامها لغة الحوار فی منطقة نفوذ الساسانیین کما تم استخدامها فی بلاد ما بین النهرین، وسوریا، وفلسطین، ولبنان؟ إن الفارسیة الدریة أقبلت نحو الرقی بعد انتهاء القرن الثالث الهجری، وظهرت فیها أمارات الشعر والشاعریة، وأخیرا بدأت مشوارها الطویل منذ ظهور رودکی (329 هـ . / 1020 م.)، الشاعر الإیرانی الشهیر.
نگاهی به ابیات و عبارات عربی دیوان دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر دوران مشروطه، شعری با مفاهیم و طرحهای تازه است که با رویکردهای انتقادی، سیاسی و اجتماعی تا حد زیادی مردمی شده و مخاطبان فراوانی یافته است؛ اما به لحاظ روساخت و شکل، همچنان همانندیهای زیادی با شعر دوران کلاسیک دارد که یکی از وجوه آن استفاده از زبان عربی در اشعار این دوران است. دهخدا نیز یکی از شاعران دوران مشروطه است که به نظر می رسد عربی مابی به عنوان یک ویژگی عمده، شعر او را در شکل و ساختار به شعر گذشتگان شبیه کرده است. بسامد فراوان کلمات، عبارات، مصرعها و ابیات عربی یکی از دلایل مهم چنین شباهتی است. در این مقاله سعی می شود با دسته بندی موضوعی اشعار دیوان دهخدا، که در آنها لغات و عبارات و ابیات عربی به کار رفته، نوع استفاده دهخدا از زبان عربی مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود این عربی مابی تا چه اندازه با مضامین و اندیشه جدید در شعر دوران مشروطه هماهنگ است و تا چه حدی تحت تاثیر اندیشه و شعر دوران گذشته قرار دارد.
نقش شرق شناسان در پیشبرد وگسترش زبان و ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های شرق شناسان در کشورهای شرقی ـ اسلامی با اهداف و انگیزههای گوناگونی همراه بوده است. آنان مطالعاتشان را در کشورهای عربی با تحقیق در آثار و دست نوشتههای نویسندگان و شاعران قدیم عرب ـ که سال ها حتی از دید خود شرقیان هم پنهان بود ـ آغاز کردند. مهم ترین عامل و پشتوانه خاورشناسان برای مطالعه و تحقیق در این آثار علمی و ادبی، از یک سو داشتن وقت و علاقه و از سوی دیگر توجه دولت مردان و مسؤولان مراکز علمی آنان به این مهم بوده است. برخی از خاورشناسان کتابهای زیادی را از زبان عربی به زبان های دیگر ترجمه نمودند و برخی دیگر کتاب های ارزشمندی را درباره دین اسلام، قرآن و ادبیات عربی تألیف کردند. چاپ و انتشار این نسخه های خطی و آثاری که شرق شناسان درباره آنها نوشتند، روش پژوهش را برای نویسندگان و دانشمندان معاصر عرب در زمینه های گوناگون آسان تر کرد.
افزون بر این، بررسی های علمی برخی شرق شناسان از جهت دقت و نظم در شاخه های مختلف ادبیات عربی و به ویژه تاریخ ادبیات، به عنوان یک الگو مورد توجه نویسندگان و محققان در کشورهای عربی قرار گرفت؛ به گونه ای که بیشتر آنان کتاب های تاریخی ـ ادبی خود را بر اساس تقسیم بندی دوره های ادبی که در کتاب های تاریخ ادبیات شرق شناسان به چشم می خورد تدوین نمودند.
بررسی اسم فعل در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی برخی از زبان شناسان و نحویان اسم فعل یکی از انواع کلمه در زبان عربی است. آنها انواع کلمه را چهارگونه قرار داده اند و به اسم و فعل و حرف، اسم فعل را نیز افزوده اند.
اسم فعل لفظی است دلالت کننده بر فعلی معین که مشتمل بر معنی، عمل و زمان همان فعل است، اما علامت های فعل را نمی پذیرد. اسم فعل فوائدی دارد که برخی از آنها عبارت است از: مبالغه در معنی، ایجاز و اختصار در لفظ، گستردگی واژگان در تعبیر.
اسم فعل از ابعاد مختلف تقسیم بندی شده است: از جهت دلالت بر فعل به منقول، مُرتَجَل و مَعدول، از جهت وزن به سَماعی و قیاسی، از جنبه معرفه و نکره بودن به واجب التعریف، واجب التنکیر و جایز التعریف و التنکیر و بالاخره از حیث زمان به ماضی و مضارع و امر تقسیم می شود.
اسم فعل در برخی موارد شبیه به فعل و در برخی جنبه ها متفاوت از فعل است. جنبه های همانندی آن با فعل عبارت است از: 1ـ شباهت معنایی؛ 2ـ شباهت در لزوم و تعدی؛ 3ـ همانندی در اظهار و اضمار فاعل، اما در برخی موارد متفاوت از فعل است که شامل موارد ذیل است: 1ـ عدم تقدم معمول اسم فعل برآن (اسم فعل)؛ 2ـ عدم جواز نصب فعل مضارع در جواب اسم فعل؛ 3ـ عدم اعمال اسم فعل به صورت مُضمر؛ 4ـ غیر متصرف بودن؛ 5ـ عدم پذیرش علامت فعل.
شباهت اسم فعل به اسم هم دلیل پذیرش تنوین، و مثنی و جمع شدن، مضاف واقع شدن، گرفتن الف و لام و تصغیرپذیری است.
درباره مبنی یا معرب بودن اسم فعل نیز دیدگاه های گوناگونی وجود دارد، ولی بنا بر آنچه در بحث آمده است، شایسته است آن را مستقل از اسم و فعل بدانیم و برایش جایگاه اعرابی در نظر نگیریم.
بررسی و نقد اشکالات ادعایی عربیت زبان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب زبان عربی و همتاطلبی برای آن یکی از پرسش های مربوط به قرآن است. این مقاله به شبهاتی می پردازد که برخی سایت ها درباره عربیت این کتاب درافکنده اند.با آن که رسالت دین جهانی ادعا شده، چرا زبان عربی برای آن گزیده شده و چرا به جای عربی زبان دیگر انتخاب نشد تا برای عده بیشتری از مردم جهان فهمیدنی باشد؟ آیا غیر منطقی نیست که خدا کتابی به زبان عربی نازل کند و از دیگران بخواهد به آن ایمان آورند؟ آیا با آمدن زبان عربی مسیر کشف اعجاز قرآن طولانی نمی شود؟ چگونه همگانی شدن و تصدیق به آن، با زبانی محدود ممکن است؟ و شبهاتی دیگر.
در پاسخ به این شبهه در مقاله توضیح داده شده که زبان عربی مانع شناخت مردم از محتوای این کتاب نیست و همه وجه اعجاز قرآن، عربیت زبان نیست، محتوا و پیام های این کتاب است.