فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژگان تک کاربرد نسبت به سایر واژگان در قرآن کریم، نیاز به دقت بیش تری در ترجمه دارند؛ زیرا گزینه های توضیحی دیگری در سایر آیات نداشته و این فقدان مصداق و سیاق آیه مشابه، بازگردانی آن ها را با دشواری همراه کرده است. فعل « نشط » یکی از واژگان تک کاربرد در قرآن کریم است که تنها یک بار در آیه 2 سوره نازعات مورد اشاره قرار گرفته است. به نظر می رسد مترجمان در برخورد با این واژه ، گونه های مختلفی از ترجمه را در پیش گرفته و دچار تشتت آراء شده اند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل داده ها و انتخاب ترجمه برتر، با روش دسته بندی رویکردهای مترجمان و تحلیل داده های قرآنی، اقدام به بررسی و نقد گونه های معنایی ارائه شده توسط ایشان نموده تا به این مسأله پاسخ گوید که نهایتاً کدام رویکرد دارای اعتبار بیشتری است؟ رهاورد پژوهش چنین است: مترجمان سه روش تحت اللفظی، وفادار و تفسیری را در ترجمه این آیه به کارگرفته اند؛ اما حقیقتاً هیچ یک نتوانسته است تمامی موازین نهفته در حقیقتِ واژه را رعایت نماید. در نتیجه لازم است در بازگردانی این آیه تجدیدنظر صورت گیرد.
نقد واژگانیِ ترجمه موسوی گرمارودی از قرآن کریم (با تکیه بر سطح معنایی لغوی گارسس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نقدهایی که بر ترجمه های متون مختلف از جمله قرآن کریم، قابل اعمال است، نقد واژگانی می باشد. از جمله الگوهای ارائه شده در این نوع نقد، مبتنی برآرای گارسس است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا انتخاب های واژگانی ترجمه موسوی گرمارودی از قرآن کریم را براساس سطح معنایی لغوی الگوی گارسس، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. برای این منظور ابتدا و به طور مختصر نظریه گارسس معرفی و سپس موارد قابل کاربستِ این نظریه بر مثال های مستخرج از ترجمه مذکور، تحت عناوین جداگانه و به طور مفصل، ذکر می شود. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روشی تحلیلی – توصیفی نگاشته شده، بیانگر آن است که واژگان ترجمه گرمارودی از منظر مؤلفه های نظریه گارسس، قابل نقد و ارزیابی است. این ترجمه هم توضیحی توضیح تفسیری و واژگانی است و هم موارد بی شماری از همانندی و معادلسازی معادل مرسوم و غیر مرسوم ، قبض و بسط واژگانی و همچنین انتقالِ ابهام را در خود دارد.
ارزیابی مقایسه ایِ انسجام در سوره طارق و ترجمه آن از محمّدمهدی فولادوند: از دیدگاه نظریه هالیدی و حسن ( 1985.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآن کریم را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن به شمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز به کارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمده ترین مباحث انسجام بخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد می دانند. از طرفی، یکی از سوره های کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره ""طارق"" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، می تواند مورد سؤال قرار گیرد. بدین روی، در این پژوهش، براساس نسخه تکامل یافته از نظریه نظام مندِ هالیدی و حسن 1985م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجمله ای و متن بنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان می دهد که علیرغم وجود تفاوت هایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
ارزیابی کاربست احادیث نبوی در تبیین مفردات قرآن در تفسیر کشاف و بازتاب آن در ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی مهم زمخشری در تفسیر کشاف، استفاده از احادیث نبوی برای واکاوی مسائلی نظیر علوم ادبی، علوم قرآنی و... در جهت فهم معنای آیه است؛ در این میان، وی در 20 مورد، از احادیث نبوی برای کاربست معنای واژگان استفاده نموده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، چهار کاربستِ چالش زا، از حیث معنای واژه را با تحلیل دیدگاه زمخشری و روایت مربوطه، مورد ارزیابی قرار داده، سپس نتیجه بررسی صورت گرفته از معنای واژه را در ترجمه های فارسی معاصر بازتاب داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که از یک سو زمخشری در اکثر موارد، کاربست روایات را به درستی اشاره ننموده است و از سوی دیگر، ترجمه های فارسی نیز در برگردان واژگان مورد بررسی، به این موضوع توجه کامل، مبذول نداشته اند. در هر حال مرحوم مشکینی از سایر مترجمان مورد بحث، دقیق تر عمل نموده است.
ریشه یابی ماده «لبس» و نقش آن در فرآیند معادل یابی در ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از گذشته های دور تاکنون، بارها به زبان های بسیار متنوعی ترجمه شده و از همین طریق، فرصت انتقال تعالیم والایش به مردمانی با فرهنگ های مختلف را پیدا کرده است. تمامی این تلاش ها موجب گشت که افزون بر نفس ترجمه، آثاری در مسائل نظری و کاربردیِ ترجمه قرآن نیز تدوین گشته و اصول، مبانی و روش شناسی آن مورد بحث قرار گیرد. مطالعه حاضر، در ادامه ی همین کوشش ها تلاش دارد «ریشه یابی واژگان» را به عنوان روش کارآمدی برای معادل یابی معرفی کرده و به کاربست آن در ماده ی قرآنیِ «لبس» بپردازد. عالمان مسلمان در آثار تفسیری و زبان شناختی خود، تحلیل های گوناگون و احیاناً متناقضی درباره معنای این ماده ارائه کرده اند که در ترجمه های قرآن کریم نیز بازتاب یافته است. این پژوهش توانست با کاربرد روش ریشه شناسی واژگان، برای نخستین بار به پیجویی ماده «لبس» در شاخه های مختلف زبان سامی پرداخته، قدیم ترین معنای این ریشه سامی را بازجسته و به مطالعه ی روند تحول معنایی آن تا عصر نزول قرآن اقدام نماید. سر آخر، این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی، میزان موفقیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم در ارائه ی معادل هایی از این ماده را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط قوت و ضعف هر یک را به بحث گذارده است.
چالش های ترجمه در باهم آیی های قرآنی (بررسی موردی: ترکیب های وصفی و اضافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باهم آیی ، کاربرد معمول دو یا چند واژه در کنار هم، با بسامد بالا و به گونه ای است که نتوان آن را تصادفی دانست. این پدیده زبانی در دوران معاصر، نظر بسیاری از ترجمه پژوهان را به خود جلب کرده و آنها را بر آن داشته است به رصد ترجمه باهم آیی ها در متون مختلف بپردازند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی، نخست به استخراج 55 باهم آیی وصفی و اضافی در قرآن و ترجمه آن در ده ترجمه معاصر قرآن کریم پرداخته و سپس به نقد و تحلیل این ترجمه ها همت گماشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عدم توجه مترجمان قرآن به این پدیده به عنوان یک واحد ترجمه، در موارد بسیاری، ترجمه هایی مختلف از یک باهم آیی یکسان قرآنی به دنبال داشته است و از طرفی مترجمان از باهم آیی های مختلف قرآنی، ترجمه هایی یکسان ارائه داده اند. در پایان، راه حل هایی برای این چالش ها پیشنهاد شده است مترجمان از پیش معادل هایی برای ترکیبات هم آیند قرآنی تعیین نموده و بر اساس آن، در سراسر ترجمه، یکسان سازی شود.
واکاوی معنای انواع «فاء» در قرآن کریم و ارزیابی برگردان فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان ادبیات عربی در تقسیم بندی انواع فاء و تحلیل معنایی آن با یکدیگر اختلاف دارند، این اختلاف در کنار محدودیت های زبانی، مترجمان قرآن را در برگردان و انتخاب معادل مناسب برای انواع فاء، با دشواری هایی مواجه ساخته است. این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، گونه های استعمال حرف فاء را در قرآن کریم مورد واکاوی قرارداده و برگردان فارسی هریک از آن ها را ارزیابی نماید. از مهمترین نتایج این تحقیق، آن است که دوگونه حرف فاء عاطفه و فاء رابطه در قرآن کریم مورد استعمال قرار گرفته است که فاء عاطفه از حیث معنایی به انواع ترتیب (معنوی و ذکری)، تعقیب، سببیت، تفریع و تعلیل و فاء رابطه به انواع جزا و شبه جزا و سببیت تقسیم می شوند. نیز بدست آمد که برگردان فارسی فاء فصیحه، تعلیلیه و سببیه (اگر در جواب نهی باشد)، به نسبت انواع دیگر فاء، با اشکال بیشتری مواجه و برگردان فاء ترتیب و تعقیب، در زبان فارسی با مشکل کمتری روبرو است.
بررسی دلالت های ضمنی کلمه های فاصله در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت فاصله در علوم مختلف دارای تعاریف معینی است، اما معنی آن در علوم قرآن متفاوت و عمدتاً عبارت از واژه های اواخر آیات است. عده ای نیز میان فواصل و رؤوس آیات فرق می گذارند و فاصله را، در مجموع، شامل تر از واژه های ابتدای آیات می شمارند. از سوی دیگربررسی دلالت های ضمنی در یک متن، روشی است که براساس آن امکان تمایز نهادن میان مترادف های زبانی فراهم می شود. پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این مهم است که اولاً فاصله ها تا چه اندازه در ایجاد دلالت های ثانوی و معانی ضمنی یک آیه دخالت دارد؛ و ثانیاً ترجمه های معتبر قرآنی به چه میزان از عهده انتقال این دلالت های معنایی برآمده اند. این تحقیق، با روش توصیفی –تحلیلی و با تکیه بر نظریه دلالت های ضمنی بر روی ترجمه فاصله از دو منظر آواشناختی و معناشناختی متمرکز گردیده و بر آن بوده است تا کاهش ها و تغییرات معنایی را در ترجمه های قرآن ،در سه بخش سایه خیال، زنگ حروف و تشابه های معناشناختی میان فواصل آیات بررسی کند.. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اولاً فاصله، نه تنها دلالت های یک آیه بلکه گاه کل سوره را نیز به لحاظ نحوی، معنایی و آوایی تحت تأثیر قرار می دهد و دوم این که، با تغییر در نظام آوایی یک متن در ترجمه، بخشی از معنای آن نیز از میان می رود.
قالب های معنایی فعل «رأی» در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی (بر پایه نظریه معناشناسی قالبی چارلز فیلمور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم، مهم ترین اندام جسمانی به شمار می رود که کاربرد آن، دریافت داده های گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایه های سه گانه ذه ن (تخیل، توهم و تعقل) و شکل گیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، به عنوان کار اصلی چشم، در ترکیب های هم نشینیِ گوناگون می تواند گستره معنایی خود را وسعت بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیز دلالت کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآن کریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشته است. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشته است تا با رویکرد زبان شناسی شناختی و با استناد به روش وصفی تحلیلی، قالب های معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی آن (مکارم شیرازی، ارفع، پورجوادی، خرم دل، الهی قمشه ای و صفارزاده) بررسی و تحلیل نماید. در نمونه های قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ادراکی به عنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهده کردن و درک کردن است که پای ه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر می باشد. دستاورد پژوهش، بیان گر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به خوبی عمل نکرده اند؛ ضمن آن که به تفاوت معنایی میان معادل های فارسی هم معنا مانند دیدن و مشاهده کردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی به جای یکدیگر به کار برده اند.
راهبردی زبان شناختی در ترجمه قرآن از دیدگاه کارکرد نقش های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کارآییِ روش یکنواخت در ترجمه قرآن را برای رویارویی با آیات گوناگون به نقد می گذارد. مسئله این است که اتخاذ روش یکنواخت در ترجمه آیات متنوع به چه میزان می تواند ترجمه ای معادل از آیات ارائه دهد؟ و روشی که می تواند متناسب با تنوع آیات در ترجمه برگزیده شود چیست؟ روش تحقیق تحلیلی-تطبیقی خواهد بود. در بخش تحلیلی به دو نظریه رجوع می شود. 1. نظریه ترجمه بر اساس کارکرد نقش های زبان که استدلال می کند برای رسیدن به تعادل در ترجمه، روش ترجمه باید متناسب با نوع کارکرد زبان در تولید متن اصلی انتخاب شود. 2. نظریه انسجام قرآن که استدلال می کند قرآن در عین برخورداری از انسجامی کلی، موضوعات و اهداف متنوعی را در آیات دنبال کرده و بنابراین از اسلوب های بیانیِ مختلفی بهره برده. از این دو استدلال نتیجه گرفته می شود که برای ترجمه قرآن باید به نوع کارکرد زبان در تولید هر آیه متناسب با موضوع و هدف آیه دقت کرد و متقابلا همان نوع از کارکرد زبان را در زبان مقصد فعال کرد. در بخش تطبیقی، چهار نمونه از چهار روش مختلفِ ترجمه انتخاب می شود و در رویارویی با چهار آیه با بیان مختلف به طور مقایسه ای تحلیل می شود. این تحلیل در سطح نمونه ها نشان می دهد هر یک از روش ها در رویارویی با یک آیه، در رسیدن به تعادل در ترجمه از منظر نوع کارکرد زبان، موفق تر از سه روش دیگر عمل کرده است.
بررسی تطبیقی عناصر انسجام متنی در سورة مبارکه الناس و ترجمه فارسی آن بر پایه نظریة انسجام متن هالیدی و حسن
حوزه های تخصصی:
ساختار متن ﻗﺮآن کریم به گونه ای است که از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ پزوهشگران در هر عصری بوده است.امروزه نیز این موضوع در مطالعات میان رشته ای به ویژه در حوزه دین و معارف قرآنی ، جایگاهی خاصی پیدا کرده است. هدف این پزوهش مختصر تحلیل مقایسه ای عناصر انسجام متنی در سورة مبارکة الناس و ترجمه فارسی آن بر پایه مبانی نظریه ی انسجام متن هلیدی و حسن و در چارچوب رویکرد زبان شناسی متن است.بدین منظور در راستای نیل به هدف مقاله ، عناصر اﻧﺴﺠﺎم ﻣﺘﻦ سورة ناس در مقایسه با ترجمة فارسی آن از مهدی الهی قمشه ای بر اﺳﺎس مبانی چارچوب نظری پژوهش ، ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و آﻣﺎری ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار می گیرد .داده های پژوهش از قرآن کریم و منابع تفسیری معتبر و همچنین با استفاده از نرم افزار جامع تفاسیر نور گرد آوری شده است. با تحلیل آنها در چارچوب نظری تحقیق یافته هایی حاصل شد؛ از جمله این که ﺿﻤﻦ وﺟﻮد ﺗﻔﺎوت ها و شباهت ها در کاربست ﻋﻮاﻣﻞ دﺳﺘﻮری و واژﮔﺎﻧﯽ، ﻫﺮ دو ﻣﺘﻦ سورة ناس و ترجمة فارسی آن،از اﻧﺴﺠﺎم ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ،و دیگر این که بیشترین عناصر انسجامی در این سوره و ترجمة آن را، عناصر واژگانی تشکیل می دهند.
نقد ترجمه ساختار لغوی معنایی آیةالکرسی در ترجمه های فارسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات 257-255 سوره بقره معروف به آیةالکرسی است که به علت کثرت قرائت و روایات متعدد در منابع فریقین، به یکی از پرکاربردترین و برجسته ترین آیات قرآن نزد مسمانان تبدیل شده و توجهی ویژه را می طلبد. این مقاله با رویکردی ریشه شناختی، به بررسی و نقد هشت ترجمه مشهور فارسی پس از انقلاب اسلامی از آیةالکرسی پرداخته است. بررسی و دقت در این ترجمه ها نگارنده را به این نتیجه می رساند که هیچ یک از مترجمان، ترجمه دقیقی برای این سه آیه ارائه نداده و هر یک از آنها در ترجمه فرازهایی لغزش داشته اند. بیشترین لغزش مترجمان در ترجمه واژه های «قیوم»، «کرسی» و «طاغوت» بوده است. رویکرد ریشه شناختی در تعیین معنای دقیق این واژگان، بسیار یاری رسان است و می تواند در نقد روشمند ترجمه های موجود کارآمد باشد و حتی اگر پاسخ قاطعی برای این گونه مسائل به دست ندهد، دست کم از ابهام ها و تاریکی های فراروی امر ترجمه می کاهد و ابزار نقد قابل توجهی برای آشکار کردن مرزهای قوت و ضعف کار مترجم به دست می دهد. در این نوشتار با استفاده از تفاسیر معتبر و نقد و بررسی ترجمه ها، در هر فراز از آیات، لغزش های مترجمان بیان و ترجمه دقیق تر آورده شده است.
نقد و بررسی معادل ترکیبی «حَلالِ طَیّب» در 54 ترجمه فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلمات «حَلالاً طَیّباً» و «طَیّبَات» در قرآن مجموعاً، بیش از بیست بار (صراحتاً و یا به عنوان مصداق بارز) درباره غذا به کار رفته است. معانی متفاوتی از این ترکیب در ترجمه ها ارائه شده است. باید دید که معنای دقیق ترکیب «حلال طیب» چیست؟ نویسنده با پیشنهاد معنای «گوارا» و «خوش» برای «طیب»، ادله و شواهدی را در جهت اثبات و تقویت این معنا اقامه نموده است. در همین راستا بیش از پنجاه ترجمه فارسی قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. معنای «پاکیزه» یا «حلال»، معنای دقیقی نبوده و جزو معانی مجازی شمرده شده و بیشتر از این که تحلیل مفهومی «طیب» باشد، به مصداق آن توجه دارد. اکثر مترجمان «طیب» را در معنای دقیق خود ترجمه ننموده اند. البته در این بین مترجمانی وجود دارند که در مواردی «طیب» را «گوارا و لذیذ» معنا کرده اند که متأسفانه آن ها نیز در تمامی آیات این مطلب را مراعات نکرده و از خود وحدت رویه نشان نداده اند. البته برخی از مترجمان در تمامی موارد، «طیب» را به معنای پاکیزه دانسته که هرچند از نظر تحقیق حاضر، ترجمه دقیقی ارائه نکرده اند، اما کارشان به خاطر رعایت وحدت رویه ستودنی است. از دیگر نتایجی که از مقاله حاضر بدست می آید نقش وصفی «طیب» برای «حلال» در ترکیب «حلالاً طیباً» است. اکثر مترجمان به نقش وصفی «طیب» دقت نکرده و آن را با حرف عطف واو به صورت «حلال و طیب» ترجمه کرده اند.
چالش های ترجمه آیات متشابه لفظی مفرد در قرآن کریم (موردکاوی: موارد ناهمگون به لحاظ اسم و فعل یا نوع فعل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مشتمل بر شگفتی ها و زیبایی های بی پایانی است. حوزه بیانی و ادبی قرآن کریم بستر بخش عمده ای از جذابیت ها و برجستگی های آن است. بخشی از این زیبایی ها در قالب آیاتی ارائه گردیده که هم به لحاظ موضوعی و هم از لحاظ اسکلت واژگانی با هم یکسان اند و تنها در حروف یا واژگان اندکی ناهمگون می باشند. قرآن پژوهان از این امر با عنوان "" متشابه لفظی "" یاد کرده اند تا با اصطلاح "" آیات متشابه "" که در حوزه علوم و معارف قرآن مطرح است، پوشیده نگردد. از جُستارهای شایسته درنگ درباره این گونه از آیات، ترجمه آن ها به زبان فارسی است؛ چه ظاهر مشابه این دسته از آیات، گاه موجب لغزش مترجم می شود و بدون توجه به ناسازگاری اندکی که در واژگان این آیات هست، دریافت یکسان و در نتیجه ترجمه مشابهی از آن ها ارائه می گردد که این امر کاستی ترجمه را در پی دارد. در این پژوهش که با رویکرد توصیفی و تحلیل انتقادی صورت گرفته است، برخی از آیات متشابه لفظی مفرد، از نوع موارد ناهمگون به لحاظ اسم و فعل یا متفاوت از نظر نوع فعل مورد توجه قرار گرفته و در کنار تحلیل چرایی تشابه و تفاوت موجود در میان آن ها، ترجمه های ارائه شده از این آیات، توسط مترجمان قرآن (آیتی، خرمشاهی، شعرانی، فولادوند، قمشه ای، مکارم شیرازی) واکاوی شده است. در بررسی این ترجمه ها، روشن گردید که در بیشتر موارد، مفاهیم آیات مورد بحث، به درستی و استواری برگردان نشده؛ لذا نگارنده برگردان دقیق تری از این گونه آیات را پیشنهاد داده است.
تحلیل انتقادی ادوات تأکیدی مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف در ترجمه های انگلیسی قرآن براساس نظریه متن گرایی هاوس (مطالعه موردی ترجمه های شاکر، ایروینگ، هلالی– خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات خاص زبان قرآن، ترجمه آن به زبانی دیگر را با مشکل مواجه می کند. بررسی اسلوب تأکید، به عنوان یک مقوله نحوی در ترجمه های قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را براساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت این اسلوب در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های دو وجه مفعول مطلق تأکیدی و عطف مترادف براساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راه گشای ترجمه دقیق تر در این زمینه باشد. بررسی دو وجه تأکیدی مزبور در ترجمه های انگلیسی شاکر، ایروینگ و هلالی – خان با این معیار که بر گزینش واژگان و ساختار هم ارز با متن مبدأ استوار است، پرده از برخورد ناهمگون آن ها در برقراری تعادل های مذکور بر می دارد. معادل یابی سطحی مفعول مطلق تأکیدی، عدم انعکاس ساختار تأکیدی معادل در زبان مقصد و کیفیت برخاسته از آن و نیز عدم برقراری تعادل ساختاری مناسب در آیات مزیّن به قاعده عطف به مترادف (توسط واو) از جمله مهم ترین نواقص این ترجمه هاست. اما مترجمان در برخی موارد، چون برقراری تعادل مناسب ساختار تأکیدی با استفاده از الگوی ساختار موازی در زبان مقصد در مورد قاعده عطف به مترادف (توسط واو به همراه لا) عملکرد مناسبی داشته اند. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمه متعادل و یا نامتعادل این ادوات تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی تأکید در متن مبدأ، روش ترجمه آشکار هاوس می تواند روش برتر در این حوزه درنظر گرفته شود.
برابریابی دستوری و ترجمه پژوهی فراز «فمافوقها» در قرآن برپایه بینامتنیت با احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر باز مفهوم فراز قرآنی«بَعُوضَةً فمافوقها»،«پشه و فراتر از آن»، موضوع بحث و اختلاف مفسران و مترجمان قرآن بوده، ظاهراً واژه «فوق» در معنای متداول آن (بالاتر و بزرگ تر) به کار نرفته، که نظر به در مقام تمثیل بودن این عبارت، معنای متضاد آن یعنی «کمتر و پائین تر» مورد اعتنا است. این نوشتار ضمن بهره گیری از دانش های زبانی با استناد به کتب لغت، نحو و تفسیر، و باتوجه به تفاوت های واژه های «ف »، «ما» و «فوق»، با روش توصیفی– تحلیلی، و بر پایه روابط بینامتنی به بررسی مدلول این شیوه کاربرد در احادیث بزرگان صدر اسلام پیامبر(ص) و امام علی (ع) و امام موسی کاظم (ع)) پرداخته- که توجه به این بینامتنیت برای دریافت مفهوم آیه تاکنون از نظر دور مانده بوده است- و معنای این فراز را براساس تفسیر «بزرگ تر و بالاتر» روشن نموده است؛ نیز با عنایت به روابط بینامتنیت این عبارت قرآن و فرازی از خطبه 164 نهج البلاغه مشخص می شود «ف َ» در این فراز، به معنای «إلی» است و باید در فارسی به واژه «تا» برگردان شده، مراتب سیر صعودی به بزرگ تر را نشان دهد؛ ضمن آنکه با نقد و بررسی بسیاری از ترجمه های فارسی این عبارت و ارائهنمودارهای آن، نشان می دهد واژه «فوق» در زبان فارسی قطعا دو معنای متضاد را (در هر صورت) بر نمی تابد و بر این اساس فقط برخی ترجمه ها وفادار می نماید.
تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم درست معنای یک واژه، نیازمند استفاده از روش های گوناگون معنی شناسی است تا از طریق آن ها، به توصیف دقیق معنای آن واژه دست یافت. یکی از این روش ها، روابط مفهومی و از جمله تقابل معنایی است. هدف این پژوهش، بررسی تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم است. بدین منظور، 106 جفت واژه متقابل، همراه با بسامد آن ها و آیاتی که در آن ها به کار رفته است از منابع مختلف و به ویژه از «تفسیر نور» اثر مصطفی خرم دل، استخراج و گردآوری شده و سپس بر اساس شش نوع تقابل معنایی مورد توافق زبان شناسان، تجزیه و تحلیل گردیده است. به علت حجم محدود مقاله، از آوردن همه این جفت واژه ها خودداری گردیده و برای هر نوع تقابل معنایی چند نمونه ذکر شده است. بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که شش نوع تقابل معنایی مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی و تباین معنایی در قرآن یافت می شود و تقابل های مدرج، مکمل، دوسویه، واژگانی، تباین معنایی و جهتی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد می باشد. در پاره ای موارد میان این تقابل ها هم پوشانی وجود دارد. مد نظر قرار دادن پدیده تقابل معنایی می تواند در ترجمه درست واژگان قرآن مؤثر باشد.
نقدی بر ترجمه فارسی قرآن کریم حدّادعادل از منظر ترجمه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ترجمه قرآن کریم، نقد و بررسی روش های ترجمه نیز، محور توجه ترجمه پردازان، به ویژه در نیم قرن اخیر قرار گرفت. این اهتمام جدی به روش های مختلف ترجمه، حاکی از نگرش مثبت زبان شناسان و ترجمه پژوهان برای رسیدن به ترجمه ای کامل، وفادار و مطلوب است. غلامعلی حدّادعادل، از جمله مترجمان قرآن است که نوع ترجمه خود را «مفهوم به مفهوم» خوانده است؛ امّا با تأمل در ساختار و محتوای این ترجمه، چنین دریافت می شود که وی، نه تنها به متن اصلی مقیّد و متعهّد است، بلکه به زبان مقصد و ساختارهاى آن نیز، تا سر حد امکان، توجّه داشته است. هدف این مقاله، ارائه شواهد و نمونه هایی برجسته در نقد نظریه مفهومی ایشان است تا نشان دهد که این ترجمه، علاوه بر رویه معنایی مفهومی، در بسیاری موارد، ترجمه ای تحت اللفظی، وفادار و امین است. از مهم ترین نتایج این مقاله این است که ترجمه یاد شده، علاوه بر اعتماد به نثر فاخر فارسی و سلاست آن، حسب اعتقاد مترجم به روش ترجمه مفهومی، غالباً با ساختارها و مختصات زبان مبدأ (قرآن) نیز معادل و مطابق است. در این ترجمه شاخص های بسیاری یافت می شود که خلاف روش مفهومی است.