پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی

پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی

پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی سال ششم پاییز و زمستان 1395 شماره 15 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

خوانشی تازه در تقابل زبان رسانه و معیار و تأثیر آن بر ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه زبان معیار اسلوب و ساختار زبان مطبوعات تراکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۶۰۴
زبان مطبوعات سپر دفاعی زبان عربی معیار است، به این معنا که ساخت های واژگانی و بافت های نحوی جدیدی که از رهگذر ترجمه از زبان های خارجی به زبان عربی وارد می شوند، ابتدا در زبان مطبوعات مطرح می شوند و پس از پذیرش مطبوعاتی و رسانه ای به زبان عربی معیار راه پیدا می کنند. این مقاله در پی آن است تا با بر شمردن آن بافت ها به تقاوت های ساختاری این زبان با زبان عربی معیار اشاره کند و تأثیری را که می تواند این تفاوت ها بر متن ترجمه بگذارد، مورد بررسی قرار دهد. از جمله این تأثیرات منفی می توان به گسترش دایرة اشتقاق، پیدایش تعابیر و اصطلاحات خاص، کم توجّهی به قواعد عربی و مجوّز ورود اصطلاحات خارجی و... اشاره کرد که می توانند باعث گمراهی مترجمان شوند. تفاوت عمدة زبان مطبوعات با زبان معیار را می توان به صورت کلّی در سه حوزه تقسیم بندی کرد: ساختارهای سهولت آمیز، ساختارهای وارداتی، و ساختارهای برگرفته از زبان محاوره ای که تأثیر زبان مطبوعات بر ترجمه بیشتر در سطح ساختارهای سهولت آمیز و ساختارهای وارداتی قابل بررسی و تحلیل است.
۲.

بازکاوی ترجمة عبداللّطیف تسوجی از داستان بنیادین هزار و یک شب بر اساس الگوی ژان رنه لادمیرال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه هزار و یک شب ژان رنه لادمیرال عبداللطیف تسوجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۶۴۶
ژان رنه لادمیرال نظریه پرداز نامدار فرانسوی، مؤلّفه هایی را برای رویارویی با مشکلات ترجمه برمی شمارد که مترجم باید آن ها را بشناسد و به آن ها عمل کند. این نظریه پرداز مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست است و ترجمه باید با بازنویسی همراه باشد و مترجم در آن به تولید معنا یا آفرینش مجدّد بپردازد. جستار پیش رو می کوشد که با روش توصیفی تحلیلی، ترجمة تسوجی را از داستان بنیادین هزار و یک شب بر اساس نظریة کاربردی لادمیرال نقد و بررسی نماید و نحوة عملکرد مترجم را در برگردان متن مبدأ ارزیابی نماید. نگارندگان این مقاله با پذیرش این اصل که مناسب ترین شیوه برای برگردان کتاب هزار و یک شب، شیوة مقصدگرا و آزاد است که به معنا و مفهوم توجه می کند نه به واژگان و عبارت ها، نظریة لادمیرال را منطبق ترین نظریه با این اصل دانسته اند. بنابراین، مؤلفه هایی را که لادمیرال برمی شمارد، معیار اصلی بررسی و سنجش نقاط ضعف و قوّت ترجمة تسوجی قرار داده اند. نتیجة پژوهش نشان می دهد که ترجمة تسوجی مطابق با این اصل، هم سویی چشمگیری با نظریة لادمیرال دارد و مترجم توانسته ضمن توجه به بازآفرینی و زایش معنا جز در موارد اندکی اثری زیبا و متناسب با بافت فرهنگی زبان مقصد ارائه نماید.
۳.

وجوه ابهام یا ایهام نحوی در زبان عربی و تأثیر آن بر ترجمة قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه قرآن کریم ابهام نحوی بافت زبانی ایهام ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۰ تعداد دانلود : ۷۴۸
ابهام به دو نوع زبانی و ادبی تقسیم می شود. ابهام نحوی که با عنوان ابهام دستوری مطرح می شود و برخی آن را ایهام ساختاری نامیده اند، یکی از وجوه ابهام زبانی به شمار می رود که به دو نوع گروهی و ساختاری تقسیم شده است. مقصود از این نوع ابهام آن است که گاه زنجیرة کلام به گونه ای چیده می شود که وجوه معنایی متفاوتی را متبادر می سازد. این معانی می تواند قابل جمع باشد. اضافة مصدر به فاعل یا مفعولٌ بِه، مرجع ضمیر، عطف به مضاف یا مضافٌ إلیه، خبریه یا انشائیه بودن جمله، متعلق شبه جمله، قابلیت تعدد در صاحب حال، تشابه نقش های حال، مفعول مطلق، مفعولٌ له، مفعولٌ فیه و مفعولٌ به، امکان مقول قول یا استینافیه بودن، تشابه عطف و استیناف، تشابه تابع و خبر، تعدد معانی حروف جر، از جمله وجوه ابهام نحوی است که در این پژوهش بدان توجه شده است و در ترجمه های قرآن کریم تأثیرگذار بوده است. توجه به بافت زبانی و غیرزبانی کلام می تواند تا حد چشمگیری مشکل فهم معنا را برطرف سازد، اما مشکل آنجاست که قراین کافی و یا مستدل برای یک معنا وجود نداشته باشد و از سوی دیگر، نتوان میان معانی مختلف جمع کرد.
۴.

تحلیل ساختار «لا أقسم» در ترجمه های انگلیسی قرآن بر اساس روش تطبیقی مبتنی بر هم ارزی متنی هاوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأکید ساختار لاَ أقسم ترجمه های انگلیسی قرآن نظریة متن گرایی هاوس تعادل ساختاری و واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۲ تعداد دانلود : ۵۵۴
قرآن کریم مشتمل بر انواع روش های تأکید از جمله قَسَم است. قَسَم با شیوه های گوناگونی بیان می شود که در این بین، ساختار «لا أقسم» موردی است که به لحاظ ساختاری، محل تضارب آراء است. بررسی این ساختار به عنوان یک مقولة نحوی تأکیدی در ترجمه های انگلیسی قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را بر اساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت و کارکرد این ساختار در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های آن بر اساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راهگشای ترجمه ای دقیق تر در این زمینه باشد. از بین شش وجه تفسیری ذکر شده برای این ساختار، احتمال اینکه اکثر مترجمان «لا» را زائد و «أقسم» را قَسَم، و یا کلّ ساختار «لا أقسم» را به عنوان یک صیغة قَسَم در نظر گرفته باشند، بیشتر از وجوه تفسیری دیگر است؛ زیرا نوع معادل یابی آن ها هماهنگ با نظرات مفسّران این دو نظریه است. اما به طور کلّی، علی رغم عملکرد بهتر در زمینة ایجاد تعادل واژگانی، نقص عمدة معادل های اکثر مترجمان با گرایش های مختلف تفسیری، نداشتن هم ارز گرایی ساختاری و معادل یابی تأکیدی خود جملة قَسَم (أقسم) است که در اکثر موارد، با ساختار تأکیدی دستور زبان مقصد مطابقت ندارد. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمة متعادل و یا نامتعادل این ساختار، تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی این ساختار در متن مبدأ، می توان با استفاده از روش ترجمة آشکار هاوس و عبارت «I do swear by» برگردانی هم ارز با متن مبدأ ارائه نمود.
۵.

ساختار شکل گیری معنا در سورة کافرون به مثابة اثری ادبی از دیدگاه نظریة ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی تقابل های دوگانه همنشینی و جانشینی سورة کافرون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۳۵
این مقاله می کوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون به مثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شده اند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابل های دوگانه و محورهای هم نشینی و جانشینی مطالعه می شود. روش مطالعه، تحلیلی تطبیقی خواهد بود. در بخش اول، تحلیلی کاربردی از روش ساختارگرا برای مطالعة یک متن خاص ارائه می شود. در بخش دوم، سورة کافرون با تطبیق روشی که در بخش اول ارائه شده، تحلیل می گردد. در نتیجة این تحلیل، مشخص می شود که سورة کافرون بر اساس سه تقابل دوگانة اصلی، از سه سازة اصلی، و سازة دوم نیز بر اساس سه تقابل دوگانة فرعی از چهار سازة فرعی تشکیل شده است. یکی از این سازه های فرعی، عیناً دو بار در متن به کار رفته است که یک بار دلالت ایجابی و یک بار دلالت سلبی دارد. عناصر زبانی در متن به گونه ای تنظیم شده اند که سازه های سوره را همزمان از هم جدا می کنند و به یکدیگر پیوند می دهند تا از این طریق، ساختار کلی متن شکل بگیرد. این جدایی و پیوند هم در سطح معنایی سوره به طور عینی نمود دارد و هم در سطوح واجی و واژگانی و نحوی. این مطالعه با تحلیل ساختار سورة کافرون نشان می دهد که چگونه معانی مدّ نظر در سوره، از طریق روابط جانشینی و همنشینی میان سازه های سوره در چارچوبی منسجم ارائه شده اند.
۶.

تأثیر ایدئولوژی مترجم در برگردان موتیف باده در رباعیات خیام به زبان عربی (با تکیه بر ترجمة احمد رامی، احمد صافی و ابراهیم عریّض)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت ترجمه رباعیات خیام باده زبان عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۷۶۳
باده در ادبیات فارسی، نمادی کهن و نیرومند است که طیف گسترده ای از افکار متناقض را در خود گرد آورده است. این نماد در فرهنگ ایرانی به مخاطب مجال می دهد تا بنا بر ظن و شخصیت خویش، درکی مادی یا معنوی از آن داشته باشد. پژوهش حاضر می کوشد برگردان رباعیات مشترک میان سه مترجم عرب (ابراهیم عریّض، احمد صافی و احمد رامی) را که در آن، سخن از باده و باده گساری است، گزینش نموده، درک و برداشت مترجمان از آن را بررسی و مقایسه نماید. دعوت به باده نوشی از آن لحاظ انتخاب شد که شراب در رباعیات خیام، نماد غنیمت شمردن وقت و تصویری از اندیشه و مضمون اصلی شاعر به شمار می رود. لذا اهمیت می یابد که مترجم نسبت به خوشباشی و دعوت به میخوارگی خیام، چه دید و برداشتی داشته است و این رویکرد، چگونه در زبان عربی بازتاب یافته است و چه ظرافت هایی را در ترجمه های آنان به دنبال داشته است؟ هر مترجم با سازوکارهایی مانند تصریح، حذف، تلطیف اندیشه و... به انتقال معنای دریافتی خویش پرداخته است و شخصیت و عواطف خود را به نوعی در زبان مقصد جای داده است؛ چراکه مترجم نمی تواند حتی در ترجمه های تحت اللّفظی، فارغ از شخصیت خود دست به ترجمه بزند. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی کیفی با رویکردی لغوی است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷