مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
تمرین بدنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای بررسی اثر شیوه های مختلف تمرین ذهنی بر زمان واکنش زنجیره ای دانشجویان انجام شد. به همین منظور 60 آزمودنی با دامنه سنی 19 تا 26 سال به صورت تصادفی به 5 گروه 12 نفری همگن شامل گروه های تمرین ذهنی، تمرین بدنی (تمرین ذهنی + تمرین بدنی)، (تمرین بدنی + تمرین ذهنی) و گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. گروه ها غیر از گروه کنترل تمرین ها را 20 جلسه، هر جلسه 20 بلوک 36 تکرار انجام دادند. برنامه تمرینی گروه بدنی به صورت بدنی و گروه ذهنی به صورت ذهنی اجرا شد. برنامه تمرینی گروه ترکیب (ذهنی + بدنی) نخست به صورت ذهنی و سپس به صورت بدنی و گروه ترکیب (بدنی + ذهنی) ابتدا بدنی و سپس ذهنی اجرا شد. گروه کنترل نیز بدون فعالیت در آزمایشگاه حضور داشتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون زوج ها، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین ذهنی و بدنی هر کدام به صورت مجزا بر کاهش زمان واکنش زنجیره ای اثر معنی داری دارند که در گروه بدنی این کاهش بارزتر بود. همچنین در گروه ترکیب، اثر معنی داری بر زمان واکنش زنجیره ای مشاهده شد که کاهش زمان واکنش در گروه (ذهنی + بدنی) بیشتر بود.
مقایسه اثر ترکیب های مختلف تمرین بدنی، مشاهده ای و تصویرسازی بر یادداری فوری و تأخیری مهارت سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های آموزش شناختی موجب تسهیل یادگیری مهارت های حرکتی می شوند و در این بین ترکیب تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی در پژوهش های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تسهیلی ترکیب های مختلف تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی بر یادداری فوری و تأخیری سرویس بلند بدمینتون بود. جامعة آماری پژوهش حاضر دانشجویان پسر دانشگاه رازی بودند که از میان آنها یک نمونة 84 نفری با میانگین سنی (4 /1 ± 42 /20) سال و میانگین نمرة توانایی تصویرسازی (19 /6 ±69 /48) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. اندازه گیری ها در پیش آزمون، یادداری فوری و تأخیری با استفاده از آزمون سرویس بلند بدمینتون اسکات و فاکس انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش براساس نمرة پیش آزمون در 7 گروه 12 نفری (تمرین بدنی، تصویرسازی، مشاهده ای، بدنی – مشاهده ای، بدنی – تصویرسازی، مشاهده ای – تصویرسازی و بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی) قرار گرفتند. سپس آزمودنی ها براساس دستورالعمل ویژة هر گروه، سه جلسة 90 دقیقه ای کوششی تمرین سرویس بلند بدمینتون را انجام دادند. در پایان آخرین جلسة تمرینی، یک آزمون یادداری فوری و پس از گذشت 48 ساعت یک آزمون یادداری تأخیری گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد گروه ترکیبی تمرین بدنی – مشاهده ای – تصویرسازی و گروه تمرین بدنی در یادداری فوری و تأخیری در عملکرد سرویس بلند بدمینتون به طور معناداری بهتر از دیگر گروه ها بودند (05 /0P<). همچنین گروه ترکیبی بدنی - تصویرسازی نسبت به گروه بدنی – مشاهده ای نتایج بهتری در عملکرد سرویس بلند بدمینتون کسب کرد، ولی این نتایج از نظر آماری معنادار نبود (05 /0 P<). نتایج نشان داد همة گروه ها در یادداری فوری و تأخیری نسبت به پیش آزمون پیشرفت معناداری کردند. این یافته ها اثربخشی ترکیب روش های آموزش شناختی به همراه تمرین بدنی را خاطرنشان میکند.
اثر بازخورد خودکنترلی و نوع تمرین بر یادگیری زمان بندی نسبی و مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنترل حرکتی، دو مکانیسم مستقل (ارتباط بین اجزا در توالی حرکت و مقیاس بندی حرکت) را در تولید حرکت دخیل می دانند. لذا، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر نوع تمرین(بدنی و مشاهده ای) و نوع بازخورد (خودکنترلی و جفت شده) بر یادگیری زمان بندی نسبی و مطلق و همچنین مقایسه درصد طلب بازخورد و استراتژی درخواست بازخورد گروه خودکنترلی در طی تمرین بدنی و مشاهده ای بود. 120 آزمودنی (438/2±09/21) به طور تصادفی به چهار گروه تمرین بدنی و مشاهده ای (بازخورد خودکنترلی، جفت شده) تقسیم شدند. ابزارهای تحقیق دستگاه زمان بندی متوالی و پرسشنامه چیریاکوسکی و ولف (2002) بودند. تکلیف فشردن کلید های 2، 4، 6، 8 با حفظ زمان بندی نسبی و مطلق معین بود. در مرحله اکتساب 72 و یادداری و انتقال 12 کوشش انجام گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس عاملی مرکب، آزمون طرح اندازه های تکرار شده و آزمونt تحلیل شدند(05/0=α). نتایج نشان داد در مرحله اکتساب (043/0P = )، یادداری (001/0P = ) و انتقال (001/0P = ) گروه خود کنترلی دارای خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه جفت شده بودند. همچنین، بین درصد طلب بازخورد و استراتژی درخواست بازخورد در طی تمرین بدنی و مشاهده ای تفاوتی مشاهده نشد(492/0P = و756/0 t =). لذا به نظر می رسد یادگیری از طریق تمرین بدنی و مشاهده ای بر فرآیندهای شناختی مشابه استوار باشند..
تأثیر مراقبه ذهن_ آگاهی بر عملکرد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبه ذهن ـ آگاهی از راهبردهای ارتقاء عملکرد ورزشی است که از طریق بهبود تمرکز مؤثر واقع می شود. بااینحال پژوهش های کمی در تأیید تأثیر کلی آن بر عملکرد ورزشی انجام شده است. مطالعات اخیر نشان داده اند که ذهن ـ آگاهی ممکن است بر بهبود کنترل حرکتی، عملکرد تعادلی، تصمیم گیری، و آمادگی جسمانی مؤثر باشد. چندین پژوهش تجربی نیز نشان داده اند که رویکردهای مبتنی بر ذهن_ آگاهی می توانند بر عملکرد ورزشی در رشته های مختلف اثر بگذارند و باعث پایبندی به ورزش شوند. این مقاله با ارائه منطق نظری برای مداخله ذهن ـ آگاهی و یکپارچه کردن مفاهیم ذکرشده، نمایی کلی از این رویکرد نوین را برای افزایش عملکرد ورزشی فراهم می نماید. همچنین، نشان می دهد راهبردهایی که باعث بهبود ذهن- آگاهی، پذیرش تجارب درونی مانند افکار، هیجانها، و حس های بدنی، روشن کردن اهداف باارزش، کاهش تکانشگری، و افزایش توجه به نشانه های بیرونی می شوند، می توانند باعث بهبود عملکرد ورزشی شوند. پژوهش حاضر که یک مرور تحلیلی مبتنی بر شواهد است، ضمن بررسی دلایل تأثیر ذهن ـ آگاهی بر عملکرد ورزشی، پیشنهاد هایی را در زمینه ارتباط بین رویکردهای مبتنی بر ذهن_ آگاهی و عملکرد ورزشی مطرح می کند.
اثر تداخل زمینه ای و نوع تمرین (مشاهده ای، بدنی و ترکیبی) بر یادگیری سرویس کوتاه، بلند و تیز بدمینتون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تداخل زمینه ای و نوع تمرین (مشاهده ای، بدنی و ترکیبی) بر یادگیری سرویس کوتاه، بلند و تیز بدمینتون انجام شد. بدین منظور 96 دانشجوی پسر داوطلب، راست دست و مبتدی با میانگین سنی 5/1±22 سال انتخاب و به صورت تصادفی به 6 گروه 16 نفری (تمرین بدنی قالبی، تمرین بدنی تصادفی، تمرین مشاهده ای قالبی، تمرین مشاهده ای تصادفی، تمرین ترکیبی قالبی و تمرین ترکیبی تصادفی) تقسیم شدند. شرکت کننده ها پس از شرکت در پیش آزمون به مدت 8 جلسه و در هر جلسه 2 بلوک 9 کوششی تمرین و سپس در آزمون های یادداری تاخیری و انتقال شرکت کردند. برای بدست آوردن امتیاز عملکرد شرکت کننده ها از آزمون استاندارد فرنچ و استاتلر برای سرویس کوتاه، آزمون استاندارد اسکات و فاکس برای سرویس بلند و آزمون استاندارد بالو برای سرویس تیز بدمینتون استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی دانکن تجزیه و تحلیل شد. نتایج در مراحل یادداری با تاخیر و انتقال تفاوت معنی داری را بین عملکرد گروه های آزمایشی نشان داد (0.05P<). نتایج آزمون تعقیبی دانکن در مراحل یادداری تاخیری و انتقال نشان داد که به ترتیب گروه های تمرین ترکیبی و بدنی تصادفی به طور معنی داری عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر آزمایشی و گروه های تمرین مشاهده ای قالبی و تصادفی عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه های دیگر آزمایشی داشتند (0.05P<). با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان به مربیان توصیه کرد که هنگام آموزش مهارت های ورزشی از روش تمرین ترکیبی (تمرین بدنی با تمرین مشاهده ای) تصادفی استفاده کنند.
اثر برنامه آموزش تصویرسازی بر اجرا و یادگیری مهارت های پایه مینی بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر برنامه آموزش تصویرسازی شناختی، انگیزشی و ترکیبی بر اجرا و یادداری مهارت های پایه مینی بسکتبال بود. تعداد 81 آزمودنی بر اساس نمرات پرسش نامه تصویرسازی حرکتی هال و مارتین (1997) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه (تصویرسازی شناختی- تمرین بدنی، تصویرسازی انگیزشی- تمرین بدنی، تصویرسازی شناختی و انگیزشی (ترکیبی)- تمرین بدنی و تمرین بدنی) قرار گرفتند. نتایج حاکی از برتری گروه تصویرسازی شناختی- تمرین بدنی در مراحل اکتساب، پس آزمون و یادداری بود. امّا تعامل معنادار تنها در دو گروه ترکیبی و انگیزشی و در دو مهارت شوت و پاس بدست آمد. الگوی تغییر نمرات از پیش آزمون به پس آزمون برای هر دو گروه افزایشی امّا از پس آزمون به مرحله یادداری تنها برای گروه تصویرسازی ترکیبی افزایشی بود. به نظر می رسد در مراحل اولیة تمرین، استفاده از تصویرسازی ترکیبی با دارا بودن مؤلفه های اجزاء شناختی و انگیزشی همراه با تمرین بدنی منجر به کُدگذاری بهتر مهارت های پایه حرکتی از جمله مهارت های پایه بسکتبال گردد.
مقایسه تصویرسازی ذهنی و تمرین بدنی بر تعادل پویای بیماران اسکلروسیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی و تمرین بدنی بر تعادل پویای بیماران مرد اسکلروسیس چندگانه بود. مطالعه حاضر نیمه تجربی و جامعه آماری شامل بیماران مرد اسکلروسیس چندگانه شهر اهواز در سال 1391 بود (300 نفر). برای نمونه گیری از پرسشنامه تصویرسازی بینایی و حسی-حرکتی و مقیاس EDSS در بین جامعه مورد نظر استفاده شد. در نهایت 33 نفر با توانایی تصویرسازی یکسان و دارای اختلال متوسط در مقیاس گسترش یافته ناتوانی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه تصویرسازی ذهنی-تمرین بدنی(11نفر)، تصویرسازی ذهنی (11نفر) و تمرین بدنی (11نفر به عنوان گروه کنترل) قرار گرفتند.آزمون بلند شدن و رفتن زماندار برای ارزیابی تعادل پویا در پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری استفاده شد. برنامه تمرینی، 3 جلسه در هفته به مدت شش هفته بود. آزمون یادداری دو هفته پس از آخرین جلسة تمرینی گرفته شد. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها و برابری واریانس ها، داده ها به روش آماری تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری تکراری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین گروه ها در مرحله پس آزمون (02/0=P) و یادداری (003/0=P) تفاوت معنا داری وجود دارد و در هر دو مرحله گروه ترکیبی در مقایسه با گروه های دیگر اجرای بهتری داشت. با توجه به نتایج تحقیق، تصویرسازی ذهنی را می توان به عنوان یک روش کاربردی برای عملکرد بهتر تعادل پویای افراد اسکلروسیس چندگانه محسوب کرد.
تأثیر تمرین بدنی و مشاهده ای بر ویژگی های الکترومیوگرافی عضلات اصلی درگیر در مهارت سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ت أثیر تمرین بدنی و مشاهده ای بر ویژگی های الکترومیوگرافیک عضلات فعال منتخب در اجرای سرویس بلند بدمینتون می باشد. بدین منظور، 30 نفر از دانشجویان دختر در رشته های غیر تربیت بدنی (با میانگین سنی 93/0±80/20 سال) پس از پیش آزمون و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرین بدنی، مشاهده ای و ترکیبی جای گرفتند. شایان ذکر است که حین انجام سرویس بلند بدمینتون در پیش آزمون، از عضلات دوسر، سه سربازویی و قسمت میانی دلتوئید، الکترومیوگرافی سطحی انجام شد. همچنین، هنگام مشاهده در گروه تمرین مشاهده ای و پس از چهار جلسه تمرین، از آزمودنی های تمام گروه ها(مشابه با پیش آزمون) تست الکترومیوگرافی به عمل آمد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مختلط سه در دونیز جهت تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که زمان فعالیت، میانگین و اوج فعالیت نرمال سازی شده در عضلات دوسربازویی و دلتوئید در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر معنا داری داشته است . همچنین، از دیدگاه عصب فیزیولوژیک، مشاهده فعالیت فرد دیگر، مکانیسمی آینه ای را فعال می کند و تحریک زیر بیشینه عمل ادراک شده، منجر به تسهیل حرکتی برای رفتار تقلیدی می شود.
تأثیر فعالیت های بدنی بر کارکرد شناختی و عملکرد حرکتی کودکان مبتلابه اختلال توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
1 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت های بدنی بر کارکرد شناختی و عملکرد حرکتی کودکان مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی بود. نمونه پژوهش 45 پسر مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و براساس نمره های پیش آزمون، در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند.از آزمون های مجموعه ارزیابی حرکتی برای کودکان، خرده مقیاس فراخنای عددی، مقیاس هوشی وکسلر کودکان- فرم تجدیدنظرشده و آزمون حافظه کاری دیداری- فضایی بلوک های تپنده کورسی استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت بدنی موجب افزایش حافظه کاری کلامی و حافظه دیداری- فضایی کودکان مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی شد. همچنین، فعالیت بدنی موجب بهبود عملکرد حرکتی و مهارت های دستی، تعادلی و توپی کودکان مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی شد. می توان نتیجه گرفت که تمرین بدنی بر کارکرد شناختی و عملکرد حرکتی کودکان مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی مؤثر است.
تأثیر بازی های توجهی، تمرین بدنی و تمرینات ترکیبی بر انواع توجه و کارکردهای شناختی کودکان بیش فعال/ نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
81 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بازی های توجهی، تمرین بدنی و تمرینات ترکیبی (بازی های توجهی+ تمرین بدنی) بر انواع توجه و کارکردهای شناختی کودکان بیش فعال از نوع نقص توجه بود. به این منظور 40 کودک 9 تا 12 سال انتخاب شدند که به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین بدنی، بازی های توجهی، تمرینات ترکیبی و گروه کنترل توزیع شدند. شرکت کنندگان بر اساس گروه بندی ذکر شده به مدت 16 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به تمرین پرداختند. شرکت کنندگان پس آزمون را 24 و 72 ساعت بعد اجرا کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تقریبا در تمامی خرده آزمون ها گروه ترکیبی از سایر دو گروه تجربی دیگر بهتر عمل کرده است. این نتایج با توجه به استفاده از فواید دو حالت تمرینی دیگر در تمرین ترکیبی توجیه شدند.
چهار هفته تمرین استقامتی از افزایش سطوح سایتوکاین های پیش التهابی هیپوکامپ پس از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در موش های صحرایی نر جلوگیری می کند(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : محدودیت جریان خون با تغییرات فیزیولوژیکی متعددی در نورون ها همراه است که در نهایت به مرگ سلولی منجر خواهد شد. شواهد نشان می دهد که فعالیت بدنی اثرات محافظت عصبی دارد و می تواند از مغز در برابر آسیب های ناشی از محدودیت جریان خون محافظت کند. این مطالعه با هدف بررسی اثر 4 هفته تمرین استقامتی بر سطح عامل نکروزیس تومور آلفا، اینترلوکین-6 و اینترلوکین-1 بتا هیپوکامپ پس از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در موش های صحرایی نر صورت گرفت. روش تحقیق : تعداد 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به سه گروه کنترل، محدودیت جریان خون و تمرین- محدودیت جریان خون تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته بر روی نوارگردان دویدند. ایسکمی مغزی با انسداد شریان های کاروتید مشترک به مدت 20 دقیقه ایجاد شد. سطح سایتوکاین ها با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 0/05≥p، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها : تمرین استقامتی موجب کاهش معنی دار سطح عامل نکروزیس تومور آلفا (0/04=p)، اینترلوکین-6 (0/003=p) و اینترلوکین-1 بتا (0/004=p) شد. نتیجه گیری : تمرین بدنی استقامتی می تواند با کاهش التهاب ناشی از محدودیت جریان خون، در مقابل آسیب ها و اختلالات ناشی از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در ناحیه هیپوکامپ، اثر محافظتی داشته باشد.
تأثیر تمرین بدنی و الگوی مشاهده ای انتخابی و اجباری بر میزان انگیزه درونی و یادگیری شناختی مهارت شوت جفت بسکتبال: با رویکرد نیازهای روان شناختی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین بدنی و الگوی مشاهده ای انتخابی و اجباری بر میزان انگیزه درونی و یادگیری شناختی مهارت شوت جفت بسکتبال با رویکرد نیازهای روان شناختی پایه بود . روش پژوهش: 80 دانشجوی پسر (۱۸-22 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب و براساس نمرات پیش آزمون به صورت تصادفی در چهار گروه (20 نفر) خودکنترل، جفت شده، آزمونگر کنترل و کنترل قرار گرفتند. برای بررسی میزان انگیزه، از پرسشنامه انگیزه درونی ((IMI وبرای بررسی میزان یادگیری شناختی از پرسشنامه فراخوانی (اقتباس از نودسون، 1993) استفاده شد. ویدئوی آموزشی از مدل ماهر اجزای حرکت را نمایش داد و به آزمودنی ها ارائه شد. آزمون یادداری24ساعت بعد انجام گرفت. برای بررسی نتایج از تحلیل واریانس یکراهه (آنوا) استفاده شد (05/0≥P). یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله اکتساب میزان انگیزه درونی برای یادگیری مهارت شوت جفت بسکتبال آزمودنی ها در شرایط مشاهده خودکنترل به طور معنا داری بالاتر از آزمودنی ها در شرایط جفت شده و کنترل بود. همچنین در مرحله یادداری میزان انگیزه درونی در شرایط مشاهده خودکنترل به طور معنا داری بالاتر از دیگر شرایط آزمایشی بود. علاوه بر این در مراحل اکتساب و یادداری یادگیری شناختی (موفقیت فراخوانی) آزمودنی ها در شرایط مشاهده خودکنترل به طور معنا داری بالاتر از آزمودنی های در شرایط جفت شده و کنترل بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که انگیزه بر یادگیری تأثیر دارد، همچنین نمایش تکلیف به صورت کل- بخش- کل روشی مؤثر و کارامدی در مرحله شناختی یادگیری مهارت است.
مقایسه اثر شیوه های متفاوت تمرین ذهنی و بدنی بر عملکرد حرکتی دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر شیوه های متفاوت تمرین ذهنی و بدنی بر عملکرد حرکتی دختران و پسران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی است. نمونه آماری 80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان بشرویه با میانگین سنی 0/9±14 سال بودند که به تعداد برابر به صورت تصادفی به چهار گروه 20 نفری (تمرین بدنی، تصویرسازی سنتی، پتلپ و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها در پیش آزمون شرکت کرده و سپس به مدت شش هفته تمرین کردند. پس از تمرینات، در آزمون اکتساب شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه، روش تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبیLSD استفاده شد. سطح معنا داری 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دختران و پسران با توجه به شیوه های متفاوت تمرین، در عملکرد حرکتی تفاوت معنا داری وجود دارد. عملکرد هر دو جنس فقط در گروه های تمرین بدنی و پتلپ افزایش معنا داری پیدا کرد. همچنین میزان عملکرد در دختران و در پسران در گروه پتلپ نسبت به سایر گروه های تمرینی به طور معنا داری بهتر بود. علاوه بر این، پسران در گروه پتلپ نسبت به دختران عملکرد بهتری از خود نشان دادند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت و ضرورت توجه به شیوه های تمرین بدنی و پتلپ در بهبود عملکرد حرکتی دانش آموزان با توجه به جنسیت آنها را مطرح می کند. همچنین با قرار دادن تصویرسازی ذهنی پتلپ در برنامه ریزی تمرینی به خصوص پسران می توان افزایش عملکرد آنها را انتظار داشت.
تمرینات بدنی هدف مدار بر کارکردهای شناختی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر یک دوره تمرینات بدنی هدف مدار تکواندو بر کارکردهای شناختی کودکان با اختلال یادگیری اجرا شد.روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 20 نفر از کودکان پسر با اختلال یادگیری با مراجعه به آموزش و پرورش استثنایی شهر مشهد از مراکز اختلال یادگیری انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون، حافظه کاری و بازداری آزمودنی ها به ترتیب توسط آزمون های ان بک و استروپ سنجیده شدند. پس آن، گروه تمرین در برنامه تمرینی منتخب تکواندو به صورت سه جلسه 50 دقیقه ای در هفته، در بازه زمانی چهار هفته شرکت کردند. در هر جلسه پیش از اجرای پروتکل تمرینی از مجموعه بازی های شناختی مغز من استفاده شد. 10 دقیقه اول جلسه، اجرای بازی های شناختی، سپس 10 دقیقه گرم کردن، 30 دقیقه آموزش و تمرین تکنیک های تکواندو و در آخر 10 دقیقه سرد کردن انجام گرفت. طی این مدت، گروه کنترل فعالیت های عادی خود را انجام دادند. در انتها، متغیرهای وابسته مجدداً در مرحله پس آزمون اندازه گیری شدند. به منظور تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد.یافته ها: تمرینات بدنی هدف مدار تکواندو موجب بهبود کارکردهای شناختی در گروه تمرین شد؛ تمامی این تغییرات در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود (0/05>P).نتیجه گیری: تمرینات بدنی هدف مدار تکواندو می تواند به عنوان یک مداخله بر بهبود کارکردهای شناختی این گروه کودکان تأثیرگذار باشد.