مطالب مرتبط با کلیدواژه

اللیل


۱.

بررسی تطبیقی «سبب نظم کتاب» در مصباح الارواح و چند اثر عرفانی دیگر (عنوان عربی: دراسة مقارنة «لسبب نظم الکتاب» فی مصباح الأرواح و کتب عرفانیة أخری)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان عارف مراقبه خرد تفکر شب پیر خلوت مصباح الارواح زمان قدسی وجود قدسی مصباح الأرواح العرفان العارف الشیخ العقل اللیل الخلوة المراقبة التفکر الزمان القدسی الوجود القدسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۶۹۳ تعداد دانلود : ۸۹۶
در مقاله حاضر، بخشی از کتب عرفانی تحت عنوان «سبب نظم کتاب» بررسی شده است. بررسی همسانی و همگونی این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانی آنها در مصباح الارواح ــ تالیف شمس الدین محمد بردسیری ــ و دیگر آثار عرفانی به چشم می خورد.این بخش از آثار معمولا با صبحی مبارک، شبی نورانی یا سحری فرخنده آغاز می شود که نماد لحظه تفکر و مراقبه است. مشخصه های این لحظه مبارک، نورانیت، سکون و سکوت، زیبایی و ماورایی بودن آن است. در لحظه ای دیگر، عارف با حالتی قدسی تصویر می شود که دست از همه مادیات شسته، سر بر زانوی تفکر نهاده و در بحر مکاشفت مستغرق شده است. در این لحظات، او غرق شعف و شادی است و آسمان ها زیر پای او قرار دارند. هم در این لحظه است که شخصی نورانی و خوش سیما بر او ظاهر می شود. او را به نام های مختلف می خوانند: یار، دوست، انس جلیس، معشوق پری چهره، پیر نورانی و... او صفاتی قدسی دارد. او دنیایی نیست و از زمان و مکان برتر است؛ همه چیز می داند و بر هر سری آگاه است. او عارف را خطاب می کند و از او می خواهد به باغ و گلستان یا صحرایی که او می نمایاند، پای نهد. عارف همراه او به گلشن قدسی می رود و دیدنی ها می بیند؛ آنچه که با چشم سر امکان دیدنش نیست. سپس پیر رهنما که در عمق وجود عارف خانه کرده است و کسی جز خرد برتر نیست، او را به تحریر آنچه دیده است، تشویق می کند و عارف چنین می کند و آنچه که خرد برتر به او تلقین کرده است، می نویسد و این اثر او است.چکیده عربی:عالج هذا المقال جزءا من الکتب العرفانیة بعنوان «سبب نظم الکتاب». فمعالجة هذا الجزء من حیث المشابهة بحاجة إلی دقة عالیة وعنایة شدیدة؛ کما أن هذه المشابهة تتضح فی مصباح الأرواح لشمس الدین محمد بردسیری وباقی النتاجات العرفانیة.یبدأ هذا الجزء عادة بفجر مبارک، أو سحر میمون یرمز إلی لحظة تأمل ومراقبة یمتازان بالنور، والسکون، والصمت، والجمال، وکونهما ماورائیین. ثم یتم تصویر العارف فی حالة من القداسة حیث یترک کل المادیات غارقا فی التفکیر مستغرقا فی بحر المکاشفة. وفی هذه الأثناء یظهر له شخص و سیم له نور. یسمی هذا الشخص بأسماء مختلفة: کالحبیب، والصدیق، والمونس، والجلیس، والمعشوق ذات الوجه الملکی، والشیخ المشرق، و... وله صفات قدسیة. لیس من هذه الدنیا ویفوق الزمان والمکان؛ یعرف کل الأمور وخبیر بکل الأسرار. وهو ینادی العارف داعیا إیاه إلی دخول جنة، أو روضة، أو صحراء یدله علیها. والعارف یرافقه إلی روضة قدسیة ویری مرئیات لایمکن العین البشریة رؤیتها. ثم یطلب الشیخ المرشد الذی سکن فی وجود العارف ولیس له تفسیر إلا العقل الأکبر، من العارف کتابة ما رآه والعارف یتمثل الأمر ویسجل ما لقّنه العقل الأکبر وتعد تلک المشاهد نتاج العارف.
۲.

أنسنة اللیل فی شعر ذی الرّمّة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اللیل ذوالرمة أنسنة

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۴۱۹
الأنسنةُ إضفاء صفاتِ الإنسانِ على غیرِ الإنسان، سواءٌ أکان محسوساً ملموساً أم معنویّاً ذهنیّاً. والأنسنة فی الشّعر هی التّوجّه إلى الآخر المُغایر للإنسان، وإلى عقلنته. وهذه الدّراسة تبحث فی کیفیة أنسنة اللّیل فی شعر ذی الرّمّة، وتحاول أن تبیّن أسباب هذا التّوجّه ودوافعه. ولما کانتْ ظواهر الطّبیعة رافداً من روافد التّجربة الشّعریّة، ویتّخذُ الشّاعر من مشاهدها أدوات فنیّة لصیاغة مشاعره، ومکنونات نفسه، فإنّ لأنسنة تلک الظّواهر صلةً رمزیّةً بحاله النّفسیّة، واللّیل إحدى تلک الظّواهر، وهو رمزٌ للهمومِ والأحزانِ، وللارتحال الطّویل عند ذی الرُّمّة بسبب بعده عن المحبوبة، فکان اللّیل مُتَنَفَسَاً عمّا بهِ من همٍّ وشوقٍ. یتناول هذا البحث أنسنة اللّیل فی شعر ذی الرُّمّة، الذّی کان من أکثر شعراء عصره ارتباطاً ببیئته، ما منحه إحساساً متمیزاً بعناصرها، دفعه إلى أنسنة ما حولَه بجمالیاتٍ، ولغایاتٍ مختلفة. والبحثُ قراءةٌ لنماذج شعریة لذی الرُّمّة تقوم على التّحلیل والتّأویل، عَبْرَ التَّعمق فی بنیة النّصوص الشّعریّة المدروسة، والوقوف على أسالیب الأنسنة الفنیّة التّی وظّفها ذو الرُّمّة فی صور الأنسنة وأشکالها. وتوصَّل البحث إلى أنّ أنسنة اللّیل عکست معانی عمیقةً، ومشاعر دفینة کانت تعتمل فی نفس ذی الرُّمّة.
۳.

«اللیل» وما یتصل به فی الشعر الجاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۵۱۷
الشعراء الجاهلیّون قد وصفوا اللیل وصفاً حسیاً، صادقاً جمیلاً، ورسموا حالهم، وعبّروا عن أحاسیسهم وعواطفهم فیه، کماصرّحوا بأعمالهم اللیلیه. فالمقاله هذه تناولت کلَّ ذلک من خلال المواضیع التالیه: 1- المغازله 2- المسامره 3- لیالی السرور 4- التلهّف والتحسّر على اللیالی 5- الضیافه 6- ذکر الأحّبه 7- لیالی الهموم والغموم 8- لیالی الشدائد والمصائب 9- اللیالی القرات 10- السواری 11- التهیّو للرحیل لیلاً 12- السفر لیلاً 13- لیالی الصحراء 14- الغاره فی اللیل 15- اللیل الطویل الثقیل والتضجر منه 16- ظلام اللیل 17- القرب 18- اللیالی المضیئه.
۴.

سیمیائیه العنوان فی قصیدتی "شب گیر" لأحمد شاملو و"لیل یفیض من الجسد"لمحمود درویش (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۷۴۰
اهتم السیمیائیون فی النقد الحدیث بعنوان النص الأدبی اهتماماً واسعاً إذ أنّه الإشاره الأولى التی تواجه المتلقی، کما أنّه قد یکون مفتاحاً دلالیاً یختزل بناء النص فی کلمه أو عده کلمات، ومن خلاله یلج القارئ إلى أعماق النص لکشف دلالاته واستکناه معناه وفک شفراته ورموزه. ویمکّن القارئ من معرفه هویه ومضمون النص الذی یعنونه. لقد کان ل لیوهوک، وجیرار جینیت، وهنری میتران، وشارل غریفل و روجر روفر وغیرهم من النقاد الغربیین أثر کبیر فی فتح هذا المجال أمام النقاد المعاصرین لدراسه العنوان تعریفاً وتحلیلاً؛ حیث تناولت الدراسات المعاصره العنوان بالتحلیل والنقد بشکل ملفت للنظر وخاصه فی الآونه الأخیره. وقد قمنا فی هذا المقال بدراسه عنوان قصیده "شب گیر" للشاعر الإیرانی أحمد شاملو، وعنوان قصیده "لیلٌ یفیض من الجسد" للشاعر الفلسطینی محمود درویش، ومقارنه دلاله کلمه "لیل" فی عنوان کلا القصیدتین. ویتبع المقال المنهج الوصفی – التحلیلی، فی ضوء الأدب المقارن وضمن المدرسه الأمریکیه. إنّ نتائج دراسه وتحلیل هاتین القصیدتین تظهر أنّ مفردات "لیل" جاءت کدلاله رمزیه على سوء وتدهور الأوضاع فی المجتمعین الذین یعیش فیهما کلا الشاعرین.
۵.

نقد و بررسی زبان شناختی و تکنیک های به کار رفته در ترجمه رمان "اللّیل فی نعمائه"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد زبانشناختی تکنیک ترجمه اللیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۵۹
یکی از راه های تبادل فرهنگی در جوامع، عنصر ترجمه است. استفاده از زبان شناختی و تکنیک های ترجمه، باعث به وجود آمدن ترجمه ای روان و قابل فهم و همچنین پیشرفت اهداف علمی، اجتماعی و انسان شناسی می شود. بعضی از تکنیک های ترجمه بر اساس نظریه مونیلا والیبر (2002) عبارتند از: اقتباس، بسط، وام گیری، گرته برداری، توصیف، معادل یابی، جایگزینی، جابجایی، تخصیص و ... . پژوهش حاضر طبق نظریه های زبان شناختی و تکنیک های ترجمه، همانند نظریه رومن یاکوبسن (1959/114:2000) به نقد و بررسی رمان «اللّیل فی نعمائه» تألیف زید الشهید پرداخته است. در ترجمه این رمان، مترجم به خوبی از پس ترجمه های توصیفی- تحلیلی برآمده است؛ امّا بعضی از واژه ها را بر اساس ساخت دستوری یا مشابه بودن در موقعیت ترجمه کرده؛ که باعث پایین آمدن بار ادبی رمان شده است. مترجم در ترجمه این رمان، بیشتر از ترجمه مستقیم بین زبانی یا همان ترجمه واقعی کلمه، از یک زبان ملفوظ به یک زبان ملفوظ دیگر استفاده کرده و برخی از واژه ها را تحت اللّفظی ترجمه کرده است؛ حتّی بعضی از جمله های رمان را خواسته یا ناخواسته حذف کرده که مناسب و همگام با سیاق رمان نیست. همچنین مترجم از روشهای ترجمه غیرمستقیم کمتر استفاده کرده و از تکنیک های ترجمه (معادل یابی، همانندسازی، جایگزینی و...) به درستی و در جای مناسب استفاده نکرده است. این پژوهش طبق نظریه های زبان شناختی و با استفاده از تکنیک های ترجمه، ترجمه مذکور را مورد بررسی قرار داده و بعضی از واژه ها را معادل یابی یا جایگزین کرده و در صدد بیان کاستی های موجود در رمان برآمده است؛ تا رمان را پر محتوا جلوه دهد.