مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تجربهی دینی
حوزه های تخصصی:
تجربهی دینی مواجههی حضوری متدینان با بخشی از واقعیات هستی است، که محصول اعتقاد آنان به باورهای دینی و عمل به مقتضای آنهاست. در این مقاله پس از بررسی معانی مختلف تجربه، هویت تجربهی دینی از منظر ذات گرایان و ساختار گرایان مورد بحث قرار گرفته است. اقسام تجارب دینی، همچون تجارب متدینان عادی، تجاربی که متوقف بر تطور وجودی در آنان است، تجارب عرفانی و تجارب وحیانی، تفاوت تجربه و تعبیر و تفاوت آن دو با تفسیر تجربه،
تأثیر پذیری تجربه از چارچوب مفهومی صاحب تجربه، و به طور کلی شاکلهی معرفتی و وجودی او در مرحلهی تبلور ذهنی و زبانی تجربه، به منظور ارائهی تصویری شفاف از سرشت تجربهی دینی، از مباحث دیگر مقاله است. آخرین بحث این مقاله، که هم اهمیت تجارب دینی را نشان میدهد و هم جایگاه آن را مینمایاند، بررسی ویژگیهای تجربهی دینی است. اموری همچون معرفت بخشی و نقش توجیهی تجارب دینی و توجیه پذیری آنها، هدایتگری، معنادادن به زندگی و تأثیرات مثبت تربیتی در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
اصول و مبانی تجربه ی دینی و عرفانی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربهی دینی و عرفانی از اسرار و عجایب عالم انسانی بوده و کلید علم به این اسرار شناخت روح انسان است. به عقیدهی عرفا روح انسان مظهر تجلی خداوند بوده و انسان مرآت ذات، صفات و افعال خداوند میباشد. همچنین انسان عالمی است منطبق با کل عوالم هستی و لذا راه وصول به خداوند و دیگر حقایق ماورای طبیعی، که از آن به تجربهی دینی و عرفانی نام میبرند، سیر و سلوک انفسی است. مسیر این سیر و سلوک، روح و قوای روحی انسان است. عرفا قوایی نظیر خیال و واهمه
را مبدأ مکاشفات و الهامات میدانند و از نظر آنان کشف و شهود امری است ذو مراتب که بالاترین مرتبهی آن متعلق است به انبیا. بعضی از عرفا وحی و الهام و نیز مکاشفه و مشاهده را متمایز دانسته و معتقدند وحی مخصوص انبیا، الهام مختص اولیا و کشف برای اهل سلوک میباشد.
ماهیت شناسی تجربه ی دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربهی دینی» امری فراگیر و همگانی است، امّا اندیشهی تجربهی دینی (یعنی تجربهی دینی به عنوان فصل مهمی از مباحث فلسفی و دین شناختی) اندیشهی جدیدی است که در دورهی جدید (مدرنیته) و در کانون مباحث فلسفهی دین، فلسفهی عرفان، الهیات، پدیدارشناسی دین، روانشناسی دین و دین پژوهی تطبیقی طرح شد. مباحث متنوع بسیاری در قلمرو تجربهی دینی مطرح شده است؛ تعریف تجربهی دینی، ماهیت و حقیقت آن، تجربه و تفسیر (ذات گرایی و ساختیگرایی در تجربهی دینی و عرفانی) و حجیّت معرفت شناختی تجربهی دینی، از جملهی مسائل مهمی است که در فلسفهی دین و دین پژوهی معاصر
مورد توجه اندیشمندان واقع شده، و موجب شکلگیری نظریات مختلفی در این عرصه شده است.
نویسنده، در مقالهی حاضر که هدف عمدهی آن،«ماهیتشناسی تجربهی دینی» است، پس از تبیین بحث و طرح مباحث مقدماتی و زمینههای ظهور تجربهگرایی دینی، به نقد و بررسی سه نظریهی مهم در باب سرشت تجربهی دینی میپردازد:
1 ) نظریهی حسی بودن تجربهی دینی (دیدگاه شلایرماخر و ...)؛
2 ) همانندی تجربهی دینی با ادراک حسی (دیدگاه آلستون)؛
3 ) تبیین ما فوق طبیعی تجربهی دینی (دیدگاه پراودفوت).
در ضمن بحث از ماهیت تجربهی دینی، مباحث دیگری نیز به تناسب مطرح شده است، برخی از این مباحث عبارتند از : تجربه و تفسیر یا این مسأله که آیا تجارب دینی دارای هستهی مشترکی هستند؟ (ذاتگرایی و ساختیگرایی)، کثرت گرایی دینی و .... همچنین در پایان هر یک از نظریات سهگانه پیرامون ماهیت تجربهی دینی، موضع هر کدام از آنها نسبت به مسألهی موجّه سازی باور دینی از طریق تجربهی دینی (حجیّت معرفت شناختی تجربه دینی) به طور اجمال بیان شده است.
تجربه ی دینی و مسأله ی واقع نمایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است پیجویی این مسأله است که آیا تجربهی دینی حالت شناختی، مواجههی ارزیابی با یک وجود متعالی و مسلط بر هوش بشری دارد یا آنکه صرفاً ذهنی است و کاملاً ترکیب یافته از آرمان و احساس است که نمیتواند آن سوتر خود را بنگرد.
فرضیهای که در پاسخ به مسألهی مزبور مد نظر نویسنده است عبارت است از اینکه تجربهی دینی ناشی از وجود واقعیتی خارجی است که در مواجههی با آن، تجربهی دینی حاصل میشود.
نویسنده در راستای مسأله و فرضیهی مذکور ابتدا به پیشینهی بحث
تجربهی دینی اشاره مینماید و سپس هدف غرب از مطرح ساختن تجربهی دینی را به بحث میگذارد؛ پس از آن ماهیت و ابعاد تجربهی دینی را بررسی میکند و در آخر به ویژگیها و کاربردها و ثمرات تجربهی دینی میپردازد.
اعتبار تجربه ی دینی در توجیه باورهای دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از قرن هجدهم و با رونق مکتب اصالت تجربه، خصوصاً از زمانی که کانت مسأله تجربهی اخلاقی درونی را مطرح کرد، بسیاری از متفکران تغییر رویکرد از بیرون به درون را پذیرفته، مباحث خود را متوجه «تجربهی دینی» نمودند. این تغییر که حرکتی از عین به ذهن، یا از جستجو در جهان بیرون جهت یافتن شواهدی برای اثبات وجود خدا به سمت معطوف شدن توجه به حیطهی فردی و وجودی بود، قطعاً لحظهای مهم در تغییر تفکر فلسفی و کلامی دورهی معاصر به شمار
میرود. در این دیدگاه نوین، ما انسانها، ستارگان یا الکترونهایی نیستیم که بخواهیم نقش این ستارهها یا الکترونها را در نظام الوهی بکاویم، بلکه ما شخص هستیم و به طور مستقیم از رویارویی شخص خود با یک شخصی (خدا) در تجربیات دینیمان آگاه میشویم. در این دوره است که نقش انسان، که تا آن زمان مسکوت و کمرنگ مانده بوده است، نمود پیدا میکند. تأملات کلامی قرن نوزدهم به نحو قابل توجهی «خود - آگاهتر» شده و به تأمل نمودن بر تجربهی درونی و فردی انسان در میان دیگر اصول فکری الهیات گرایش پیدا کردهاند. هر چند این جریان توسط فیلسوفان مدرن، که از اعتبار تجربهی دینی در اثبات وجود خداوند سؤال کردند، تا حدی تضعیف شد، اما همچنان به عنوان یکی از مهمترین رویکردهای فکری ـ فلسفی قرن معاصر، در مباحث دینی، مطرح است.
از این رو، در این نوشتار، به کنکاش دربارهی تجربهی دینی و اعتبار آن، خصوصاً در توجیه باورهای دینی، پرداخته شده و مباحثی چند در این خصوص مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
تجربه ی دینی بر اساس نظریه ی رودلف اتو و ریچارد سوئین برن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از بحثهایی که امروزه در فلسفهی دین به آن توجه شایان میشود، بحث تجربهی دینی میباشد. هر چند که تجربهی دینی ـ مکاشفه در اصطلاح فرهنگ اسلامی ـ سابقهای دیرین به درازای تاریخ دین دارد، ولی نقد و بررسی آن در دین و موجه ساختن عقاید دینی پیشینهای کوتاه دارد. در این مقاله سعی بر آن است که، ضمن ارائهی تعریفی از تجربهی دینی، مسائل اساسی مطرح در آن ذکر شود. لذا به بررسی آراء دو تن از متفکران برجسته در این حوزه پرداخته شده است؛ رودلف اتو و
ریچارد سوئین برن. عمدهترین تلاش اتو در کتاب «مفهوم امر قدسی» منعکس شده است، که در این جستار به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. آن گونه که میکائیل مارتین ذکر میکند، تقسیمبندی تجربهی دینی توسط سوئین برن، یکی از جامعترین و واضحترین تقسیمبندیهایی است که در ادبیات معاصر به چشم میخورد. لذا این نوشتار درصدد است با رویکردی توضیحی، و نه لزوماً نقادانه، تصویر روشنی از بحث «تجربهی دینی» سوئین برن ارائه نماید. البته نقطهی مرکزی در بحث از سوئین برن، استدلالی است که او، براساس تجربهی دینی، برای اثبات وجود خداوند، اقامه کرده است؛ استدلالی که در آن اصل زودباوری به کارگرفته شده تا موجه بودن باور به وجود خداوند براساس تجربهی دینی به اثبات رسد.