مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ورع
حوزه های تخصصی:
اهل حقیقت بر این باورند که زهد و ورع یا پارسایی دو مقام از مقامات سلوک است. زهد در لغت به معنی بی رغبت شدن است (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت). اهل حقیقت با تکیه بر آیه 86 از سوره 11 قرآن کریم که می فرماید: «بقیه الله خیر لکم»، زهد را با همان بار معنایی بی رغبتی در سه چیز می دانند: دنیا، خلق، خود. ورع یا پارسایی نیز در لغت به معنی پرهیزگار شدن و پرهیزگاری و در اصطلاح عرفانی، اجتناب و خودداری کردن است از هر آنچه که مورد پسند نیست. بنابراین زهد پارسا گریز از هر سه مرتبه زهد است. در این مقاله، افزون بر بررسی این دو مقام، با بیان اختلاف آرای عرفا درباره مقدم یا متاخر بودن این دو، به انعکاس اندیشه شاعر بزرگ، بیدل دهلوی، درباره این دو اصطلاح عرفانی در دیوانش می پردازیم. شباهت یا تفاوت بار معنایی کلام وی درباره زهد و پارسایی با متون ناب عرفانی پیش از زمان شاعر و علل آن، از دیگر مواردی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
تاثیر آموزه های عرفانی اسلامی بر نهاد خانواده
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر تعالیم نظری و عملی عرفان بر نهاد خانواده است.در مقدمه بحث به مبانی عرفان، عرفان و هدف زندگی و ازدواج از منظر عرفان پرداخته شده است، سپس نقش تربیتی آموزه های نظری عرفان در زندگی انسان: عنصر معنویت، وسعت دید، تغییر نگاه به زندگی و انسان ها، مخالفت با نفس، تزکیه نفس، مراقبه و محاسبه احوال و تاثیر صحبت مطرح شده اند. عوامل تقویت و تداوم زندگی خانوادگی از نظر عرفان: آرامش باطنی، تلطیف روح، خوش خلقی، نشاط و شادی، اعتدال در معیشت و غیرت ورزی بیان شده اند. در بحث سیر وسلوک عارفانه و تاثیر آن در زندگی خانوادگی به مبادی سیر و سلوک احوال و مقامات عرفانی نظیر زهد، ورع، تواضع، صبر، توکل، عشق، و تاثیر آنها بر بنیاد خانواده پرداخته شده است.
ویژگی های شخصیتی حضرت احمدبن موسی و محمدبن موسی (علیهم السلام) (بررسی سبک زندگی آن دو بزرگوار)
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال اول بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
9-31
حوزه های تخصصی:
آشنایی با ویژگی های شخصیتی بزرگان دین و سبک زندگی آنان راهی روشن را برای رشد و تکامل فراروی انسان قرار می دهد و باعث می شود که از آن ها شیوه چگونه زیستن را بیاموزیم و از خورشید وجودشان بهره گیریم. هدف ما در این مقاله، شناخت ویژگی های شخصیتی حضرت احمدبن موسی و حضرت محمدبن موسی بن جعفر علیهما السلام و آشنایی با سبک زندگی آنان است. شیوه تحقیق از نوع بنیادی نظری است که اطلاعات به وسیله روش کتابخانه ای گردآوری و سپس با استدلال و تحلیل عقلانی به نتیجه گیری از آن ها پرداخته ایم. محقق پس از کنکاش و جستجو در منابع دست اول جهان تشیع به این نتایج دست یافت که مهم ترین و بارزترین ویژگی شخصیتی حضرت احمدبن موسی(ع) اطاعت محض از ولی و خلیفه خدا یعنی امامان معصوم، خصوصاً حضرت موسی بن جعفر و امام رضا (علیهما السلام) می باشد که خداوند اطاعت از آنان را واجب ساخته و با اطاعت از آن ها انسان به جاودانگی و شرف ابدی دست می یابد چون آن حضرت با امام رضا(ع) بیعت نمود و دیگران را نیز تشویق و ترغیب کرد که با امام رضا(ع) بیعت کنند و در تثبیت رکن ولایت که از مهم ترین ارکان اسلام است تلاش خستگی ناپذیری از خود بروز داد. در مورد ویژگی های شخصیتی حضرت محمدبن موسی(ع) باید گفت که او شخصی صالح و فاضل بود. از طهارت پیشه گان و نیکوکاران بود که خداوند در قرآن دوستی آنان را به صراحت اعلام می دارد و با شب زنده داری پیوسته قلب خویش را به یاد خدا روشن و منور نمود و محبت خاصی به راز و نیاز با خدا داشت و به بهترین کارها در طول زندگی خویش همت گماشت و مصداق بندگانی بود که در عبادت خداوند متعال در قرآن کریم آنان را می ستاید. محقق به استناد آیات قرآن بدین نتیجه دست یافت که سبک زندگی این دو بزگوار سبک و زندگی قرآنی است و چون آنان مطیع خدا و ولی او بودند جاودانه شدند و به عزت و شرف ابدی دست یافتند. محقق در این تحقیق به کمک الهی به مطالبی دست یافت که کاملاً نو و بدیع می باشد و این امر موفقیت محقق را دو چندان نمود.
سیمای سهل تستری در تصوف
حوزه های تخصصی:
سیماى سفیان ثورى در عرفان
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق کازرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
287 - 320
حوزه های تخصصی:
ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی، ملقب به شیخ غازی و شیخ مرشد، از مشایخ صوفیه در قرن چهارم و پنجم هجری و پایه گذار طریقه کازرونیه در فارس، تأثیر بسیاری در ترویج عرفان اسلامی داشته است. با وجود تحقیقات گسترده درباره زندگی و احوال شیخ ابواسحاق، برخی ابعاد طریقه عرفانی او هنوز ناشناخته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استناد به منابع موثق و دست اول، تصویری روشن و علمی از مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق ارائه می شود. این هدف با استفاده از الگویی متشکل از پاسخ های مشروح به چند سؤال محقق می گردد: در طریقه عرفانی شیخ ابواسحاق، مبدأ و مقصد سلوک کجاست؟ میان مبدأ و مقصد چند منزل با چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ میزان اهمیت منازل چقدر است؟ توانایی های لازم برای کسب دستاوردهای هر منزل کدام اند و چگونه حاصل می شوند؟ در منابع پاسخ دقیقی برای همه این سؤالات یافت نشد؛ اما بر اساس قراین، نتایج حاصل بدین قرار است: در مشرب عرفانی شیخ مبدأ توبه، مقصد توحید و منازل زهد، ورع، فقر، صبر، توکل، رضا، مراقبه، محاسبه، محبت، خوف و رجا، اُنس، اطمینان، مشاهده، عشق، صحو، اخلاص، فناء فی الله و بقاء بالله، میان آن ها قرارگرفته اند که در بین این منازل ورع نقش برجسته تری دارد. ابواسحاق رویکردی فعال در عرفان داشته و با سامان دهی تشکیلات نظامی و جهاد با غیرمسلمانان به ترویج اسلام پرداخت؛ همچنین با احداث خانقاه ها و ارائه خدمات به فقرا و مسافران، طریقه کازرونیه را به جریانی دیرپای که گستره فعالیت آن چندین قرن از آناتولی تا هند و چین ادامه داشته، تبدیل کرد.
"ورع و عفت" در آموزه های فقهی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
55 - 72
حوزه های تخصصی:
در واقعیات عملی زندگی مسلمانان، عدم استفاده از اخلاق اسلامی در گفتار و عمل قابل توجه است و این کوتاهی شخصیت آن ها را مخدوش و موجودیت شان را با خطر مواجه می کند. تعهد به عبودیت و اجرای آن از مسیر شناخت مفاهیم و مصادیق پرستش و تقرب به ذات الهی همچون "ورع" و "عفت"، زندگی جامعه اسلامی را با ایجاد تعادل و مقاومت در برابر وسوسه های ویرانگر، حفظ می کند. در مطالعه پیش رو به بحث و غور در آیات قرآن و نقد روایات مربوط به ورع و عفت پرداختیم. نتایج پژوهش دلالت بر این دارند که ورع و عفت از واژه های مهم حوزه فقه السلوک و علم السلوک معارف اسلامی هستند و اشتراک معنوی با هم دارند و تحت این عناوین، مصادیق مختلفی قرارمی گیرند. اگر دانش فقهی، شامل اعمال ظاهریِ نماز، زکات، ذکر، حمد و دعا باشد، علم السلوک و عرفان، مربوط به نیت، اخلاص، توکل، توبه به سوی خدا، امید، ترس، شکرگذاری، صبر، تقوا، عفت، زهد و ورع و سایر منازل سلوک برای سائرین و سالکان این راه است. هر دو این عناوین برگونه ای از بازدارندگی، پرهیز و ممانعت، دلالت دارند. معنای ورع و عفت در مصادیق خود بنابه شرایط متن و فرامتن که این مصداق، در آن نمود پیدامی کند متفاوت خواهدبود. مطالعه پیش رو به شیوه توصیفی-تحلیلی است.
موضوع شناسی ورع برای فقه المعرفه و العقیده، فقه الاخلاق و فقه العمل بر اساس روایات
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
61 - 84
حوزه های تخصصی:
موضوع فقه، رفتار مکلفان است که علی رغم اختلاف های میان فقیهان در شمولیت این موضوع، می تواند بر اساس نظر برخی، شامل سه حوزه فقه المعرفه و العقیده، فقه الاخلاق و فقه العمل باشد. فارغ از اختلافات در اصل مسئله، ورع نیز از واژگانی است که به تناسب کاربردهای مختلف در فقه به عنوان خصلت قاضی، مجتهد و مفتی و همچنین، گستردگی معنایی در روایات می تواند در هر سه حوزه فوق مطرح شود و موضوع حکم فقهی باشد. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی درصدد پاسخ به این سؤال است که باتوجه به ارتباط واژه «ورع» با سایر واژگان در روایات، ورع موضوع کدام یک از سه حوزه فقه المعرفه و العقیده، فقه الاخلاق و فقه العمل خواهد بود؟ جامعه آماری این پژوهش شامل 346 حدیث است که با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شدند. محدود دانستن ورع به محدوده فقه الاخلاق و فقه المعرفه و العقیده به دلیل وجود روایات متعدد که ورع را در زمره عمل یا مساوی با آن می دانند، صحیح نیست، بلکه ورع در محدوده فقه العمل نیز داخل است و محدود دانستن آن به باب های قضاوت، اجتهاد و تقلید و نماز در فقه العمل نیز کفایت نمی کند، بلکه ورع باید در باب عبادات فراتر از اوصاف امام جماعت نیز مطرح شود و چه بسا بتوان ورع را از اوصاف واجب همه بندگان و مکلفان اعم از مجتهد و مقلد دانست. در نهایت، ورع و واژگان مثبت همراه آن در روایات در صورتی موضوع فقه المعرفه و العقیده خواهد بود که دارای وصف معرفت شناختی باشد و اگر از مرحله شناختی خارج شد و به ظهور و بروز ظاهری در اعمال و رفتار انسان نرسید، در حوزه فقه الاخلاق وارد خواهد شد و اگر در قالب رفتار و فعل انسان عرضه شد، باید در وادی فقه العمل به دنبال حکم فقهی آن گشت.