مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
اشتغال زنان
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تاثیر اشتغال زنان متاهل برپایداری خانواده هایشان شکل گرفته است.برای پاسخ نیازمند مقایسه بین دو گروه نمونه از خانواده هایی بودیم که در زمینه اشتغال یا عدم اشتغال زن متفاوت بودند.بر همین اساس پیمایشی بین زنان متاهل25 تا 45 ساله صورت گرفته است. سازه پایداری خانواده را با ده مولفه پایداری سنجیدیم.ناهمسازی موجود درداده ها را با تحلیل عاملی اکتشافی در ابعاد متغیر پایداری خانواده تبیین نمودیم که در طی آن مشخص شدکه این سازه دارای سه مولفه ناهمساز و متفاوت با همدیگر است.به بیانی دیگردرجامعه فعلی ما، سه نوع خانواده پایدار وجود دارد که بر حسب نوع نقش مسلط زن یا مرد، با همدیگر تمایز دارند. بنابراین این مفهوم وسیع تر از آن است که بتوان آن را در یک غالب مطرح نمود نتایج متفاوت تحقیقات پیشین نیز از اینجا سرچشمه می گیرد. ساختارخانواده درجامعه هدف نزدیک به 73 درصد از مدل اقتدارگرایانه پیروی میکندکه بیش از50 درصدآن سهم خانواده هایی با اقتدارمردانه است. با وجود تاثیر معنا دار اشتغال زنان بر ابعاد سازه پایداری خانواده،سهم این تاثیر فقط 10درصد است و اشتغال زنان علی رغم آنچه به نظر می رسد سهم مهمی از این جهت ندارد.
نقش کارآفرینی زنان روستایی در توسعه گردشگری غذایی(مطالعه موردی، روستای سرولات واقع در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
252 - 267
هدف: بین زنان خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان، منشاء تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی در روستاها شده اند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش کارآفرینی زنان روستایی در توسعه گردشگری غذایی(مطالعه موردی، روستای سرولات واقع در استان گیلان) می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توسعه استراتژیک می باشد. جامعه آماری تحقیق زنان کارآفرین روستای سرولات استان گیلان بودند. این روستا دارای 509 نفر جمعیت می باشد. 261 نفر مرد و 248 نفر زن در این روستا زندگی می کنند. به روش سر شماری 30 تفر از زنان روستا در مطالعه شرکت داشتند. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با موضوع جهت مبانی نظری تحقیق و همچنین از روش میدانی برای اجرای پرسشنامه و انجام مصاحبه با مسئولین و کارشناسان روستا استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون استقلال صفات به کمک توزیع کای دو انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ویژگی های فردی عامل ریسک پذیری در کارآفرینی زنان روستایی بیشترین تاثیر را در توسعه گردشگری غذایی این روستا داشته است و بعد از آن به ترتیب خلاقیت و نوآوری و مسئولیت پذیری موثر بوده است؛ همچنین شاخص درآمد همسر کمترین اثر را در توسعه گردشگری غذایی نشان داد و بعد از آن به ترتیب نارضایتی از شغل قبلی و آینده نگری کمترین اثر را داشته است؛ بین ویژگی های فردی زنان کارآفرین روستایی و توسعه گردشگری غذایی رابطه ای معناداری وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به این که ایجاد و حفظ کسب و کار برای زنان کارآفرین دشوار است؛ لذا سیاستمداران باید با ایجاد یک محیط مساعد برای ارتقاء کارآفرینی زنان کمک کنند.
مشارکت اقتصادی زنان و میزان باروری در استان های ایران: کاربرد رگرسیون استوار در تحلیل ناهمسانی واریانس(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از موضوعاتی که موردتوجه علوم اجتماعی به خصوص در علم اقتصاد بحث مشارکت زنان است. ازاین رو، این پژوهش اثر نرخ مشارکت زنان بر میزان باروری برای استان های ایران با استفاده از رگرسیون استوار بررسی نموده است. با توجه به وجود ناهمسانی واریانس که علت آن نقاط دورافتاده در مشاهدات بوده، لذا برای مواجهه با نقاط دورافتاده، از رگرسیون استوار کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از برآوردگر S بیانگر این است که متغیرهای نرخ باسوادی و امید زندگی تأثیر مثبتی بر میزان باروری داشته اند. از سوی دیگر متغیرهای نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ مرگ ومیر و میزان شهرنشینی بر میزان باروری اثر منفی و معنی داری داشته اند. نرخ مشارکت اقتصادی زنان اثر منفی و معنی داری بر میزان باروری دارد. نتایج نشان داد لازم است که سیاست گذاران کلان کشور شناخت صحیحی از عوامل مؤثر بر میزان باروری و نرخ مشارکت ازجمله متغیرهایی مانند نرخ باسوادی و امید زندگی داشته باشند. همچنین مشارکت زنان باید به نحوی باشد که علاوه بر شاغل بودن زنان سبب افزایش میزان باروری شود. از سوی دیگر با توجه به ناهمسانی در باروری استان های ایران، اعمال سیاست های یکسان و متمرکز برای همه استان ها فارغ از شرایط هر استان نتایج کارآمدی به دنبال نخواهد داشت.
نقش یونسکو در ارتقاء کمی و کیفی آموزش زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
135 - 158
در عصر حاضر کشورهای مختلف جهان در پی توسعه بیشتر و پایدار در قالب برنامه های مدون و سازمان های بین المللی می باشند و مطالعات صاحبنظران حوزه های مختلف در این رابطه نشان داده است که موضوع توسعه ودستیابی به پیشرفت و تعالی جامعه آنان بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نمی باشد و این مهم بدون آموزش تخصصی، پایدار و مدون برای زنان در سطوح جهانی و منطقه ای و با هم گرایی و مشارکت کشورهای مختلف راه به جایی نخواهد برد لذا صاحبنظران و دولتمردان یکی از مهمترین محور ها و اهرم های تسهیل این روند را بهره گیری از مکانیزم های سازمان های جهانی برای کمک بدین منطور می دانند که یکی از مهمترین این نهادهای بین المللی سازمان یونسکو می باشد که نقش مهمی در بهبود وضعبت و ارتقاء جایگاه زنان در سطح جهان ایفا ی کند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی نقش یونسکو در توسعه آموزش کمی و کیفی زنان در ایران می باشیم و پرسش اصلی ماپاسخ به این سؤال است که برنامه واستراتژی سازمان یونسکو چه تاثیری بر ارتقای کمی وکیفی آموزش زنان در ایران داشته است؟ به این نتیجه رسیدیم که سازمان یونسکو با تکیه بر برنامه های بین المللی ضمن تقویت و غنابخشی به ظرفیتهای علمی، فنی و انسانی،به طور ویژه در حوزه ی آموزش عالی وهمگانی در ارتقای سطح کیفی وکمی آموزش زنان در ایران تاثیر مثبت داشته است.
مطالعه ی تطبیقی محدوده ی استیذان زوجه برای اشتغال در فقه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه، اشتغال، زنان گریزناپذیر گردیده است. از دیگر سو، خروج از منزل شوهر بدون اذن او، «نُشوز» محسوب می شود. درباره ی محدوده استیذان زوجه برای خروج از منزل، گروهی از فقها، استیذان از زوج را به طور مطلق واجب و گروهی به قید «منافات نداشتن با حق زوج در استمتاع تام از زوجه»، مقیّد می دانند؛ هرچند زوجه نیز در صورت ضرورت می تواند از خانه خارج و به اشتغال بپردازد. همه ی مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند اگر اشتغال زوجه - چه خارج از منزل، چه داخل منزل- با حق استمتاع تام زوج در تنافی باشد، به اذن زوج نیاز دارد. فقه فریقین همراستای با هم بیان می کنند اشتغال زوجه نباید با مصلحت خانواده و همچنین با شؤون زوجین و وظیفه مشارکت در تربیت فرزندان و تحکیم خانواده در تنافی باشد. طبق وظیفه ریاست و اداره ی خانواده، زوج می تواند بر روابط و رفت و آمدهای زوجه نظارت داشته باشد. از آن سو، طبق اصل آزادی اراده، زوجه می تواند در تمام اموال خود تصرّف نماید و زوج حق ندارد در امور شخصی زوجه دخالت کند؛ هرچند اجازه از زوج، امری حَسَن به شمار می رود.
نوع باور مردان به اشتغال زنان؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان یکی از موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی است که هم چنان با موانع و چالش هایی مواجه است. یکی از مهم ترین مؤلفه ها در این زمینه نوع نگاه مردان به اشتغال زنان است که هدف پژوهش حاضر، واکاوی این نوع نگاه در بین مردان یزدی است. مطالعه در سال 1398 در شهر یزد انجام شد و روش مطالعه، نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین است. با معیار اشباع داده ها و رعایت اخلاق پژوهش، 21 مرد به روش نمونه گیری هدفمند و نظری و با مصاحبه نیمه ساختاریافته وارد مطالعه شدند. تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد، که درنهایت منجر به استخراج 38 مفهوم، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای شد. مقوله های اصلی پژوهش شامل: عوامل علّی (جامعه پذیری سنتی، ساختارهای نابرابر جنسیتی)، عوامل زمینه ای (بسترهای تسهیل کننده پذیرش اشتغال، تناسب و زنانه شدن محیط و شرایط کاری)، عامل مداخله گر (بازتعریف ارزشی شغل زنان)، استراتژی ها (کنش سازگارانه و ناسازگارانه با پذیرش شغل زن) و پیامدها (فرصت ها و تهدیدهای پذیرش اشتغال زن)، می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود تغییرات وسیع اجتماعی، بیشتر مشارکت کنندگان، شغل زنان را همراه با دغدغه های اجتماعی مورد پذیرش دارند. این پذیرش که در مطالعه حاضر تحت عنوان مقوله هسته باور مشروط برساخت گردید از یک سو به زمینه های اجتماعی و فرهنگی و از سوی دیگر به ماهیت شغل و بستری که زن در آن مشغول است مربوط است؛ لذا، باور مشروط، زنان را در محدوده های شغلی خاصی تعریف می کند، که ضمن توجه به مؤلفه های فرهنگی جامعه، نقش های اصلی زنان در خانواده را تحت الشعاع قرار ندهد. سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی در جهت توزیع و بسط مشاغل زنانه مرتبط با بسترهای اجتماعی و فرهنگی از یک سو و حفظ کیان خانواده ازسوی دیگر پیشنهاد می گردد.
تاثیر اشتغال زنان بر ساختار قدرت در خانواده های شهر ایوانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
133 - 149
حوزههای تخصصی:
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصه های عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال می باشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر روابط زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی بین دو گروه زنان متأهل شاغل و غیرشاغل مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای بالغ بر 384 نفر از زنان شاغل و غیرشاغل ساکن در شهر ایوانکی واقع در استان سمنان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری سهمیه ای انجام شده است. برای آزمون فرضیه از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان دسترسی زن و مرد به منابعی همچون درآمد و تحصیلات می تواند اقتدار به نفع هریک از آنها را در خانواده افزایش دهد. افزایش اعتقاد به ایدئولوژی جنس گرایانه در زنان موجب می شود تا اقتدار به نفع مرد در خانواده افزایش یابد. همچنین مشارکت زنان در تامین مخارج خانواده می تواند اقتدار به نفع زن را در خانواده افزایش دهد.
اشتغال زنان فارغ التحصیل آموزش عالی و عوامل جمعیتی و اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
83 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اشتغال زنان فارغ التحصیل آموزش عالی و عوامل جمعیتی اجتماعی مؤثر بر آن صورت گرفته است. در این مطالعه از روش تحلیل ثانویه داده های نمونه 2 درصدی سرشماری 1385 استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان (آموزش عالی) زن و فعال 20 سال و بیش تر شهر تهران می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که زنان بیش تر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق فارغ التحصیل شده اند. بیش از 90 درصد زنان شاغل، مزد و حقوق بگیر بخش عمومی و خصوصی هستند و کم تر از 10 درصد زنان فارغ التحصیل صاحب پست های مدیریتی می باشند. زنان بیش تر در بخش آموزش و بعد از آن در بخش بهداشت و مددکاری اجتماعی حضور دارند. نتایج تحلیل دو متغیره نشان داد که به جز متغیر مهاجرت اخیر، بین تمامی متغیرهای مستقل (سن، وضعیت تأهل، داشتن فرزند، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و مهاجرت طول عمر) و میزان اشتغال زنان فارغ التحصیل آموزش عالی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که احتمال اشتغال برای زنان فارغ التحصیل 49-35 ساله بیش از سایر گروه های سنی است. هم چنین زنان فارغ التحصیلی که طی ده سال گذشته (85-1375) مهاجرت به شهر تهران نداشته اند، از اشتغال بیشتری برخودار هستند. از نظر رشته تحصیلی، زنان فارغ التحصیل رشته علوم تربیتی در مقایسه با زنان فارغ التحصیل رشته های علوم انسانی و هنر اشتغال بالاتری دارند.
سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی (مطالعه موردی شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
427 - 451
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزه مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان می دهد که بین نقش های کاری و نقش های سنتی خانه داری، همسرداری، و فرزندداری و همچنین روابط اجتماعی تعارض وجود دارد و رابطه میان آن ها معنادار و مستقیم است. علاوه بر این، به موازات بالا رفتن سن و تعداد فرزندان، فشار کاری نیز افزایش می یابد. بین تحصیلات و فشار کاری نیز رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد از میان چهار متغیر مستقل اول، تنها دو متغیر، یعنی تعارض در روابط اجتماعی و تعارض در خانه داری، وارد معادله رگرسیونی و متغیرهای دیگر از معادله خارج می شوند. درنتیجه، می توان گفت فشار کاری زنان شاغل بیشتر روابط اجتماعی آن ها و خانه داری شان را تحت الشعاع قرار می دهد و در این زمینه ها برای آن ها تعارض ایجاد می کند. مسلماً تعارض های نقشی، به ویژه فشارهای کاری، می توانند سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل را در معرض خطر قرار دهند.
ورود زنان به مشاغل مردانه: دلایل و پیامدها واکاوی کیفی آرای کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
399 - 424
حوزههای تخصصی:
جنسیت، به منزله یکی از عناصر تعیین کننده فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از ابعاد حیات جمعی زنان همچون اشتغال آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند بر نوع مشاغل زنان و مردان در جامعه تأثیر گذار باشد. امروزه، جداسازی جنسیتی مشاغل در ایران به تدریج در حال برداشته شدن است، اما سیاست گذاری اجتماعی در مورد این موضوع نیازمند مطالعات علمی است. از این رو، در این مطالعه با استفاده از روش کیفی و بحث گروهی متمرکز، دیدگاه های 19 نفر از کارشناسان مسائل زنان و خانواده درباره پدیده «ورود زنان به مشاغل مردانه» و دلایل آن، مورد پرسش و بحث قرار گرفته است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل تماتیک نشان داد مشارکت کنندگان در مورد این پدیده دیدگاه های پیامدگرای مثبت گرا، پیامدگرای منفی گرا و تلفیقی داشتند. تعالی توانایی های فردی و ارتباطی زنان و تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی از دلالت های مثبت ورود زنان به مشاغل مردانه ذکر شده اند. همچنین، جداسازی مشاغل زنان مانع پرورش استعدادهای آن ها، تقویت باورهای جنسیتی در جامعه و عدم تعادل اقتصادی جنسیتی قلمداد شده است. اما پیامدگرایان منفی گرا ورود زنان به مشاغل مردانه را مترادف فاصله گیری زنان از دنیای زنانه، عدم تعادل هویتی و شخصیتی، فرسودگی جسمی و روانی، کاهش فرصت ازدواج، ناامنی اخلاقی و جنسی برای زنان درگیر در این مشاغل و بازخوردهای اجتماعی مردانه دانسته اند.
بررسی ابعاد مختلف خوداشتغالی و موانع آن در میان دانشجویان دختر دانشکده کشاورزی (مطالعه موردی: دانشگاه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
343 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی ابعاد مختلف و موانع خوداشتغالی در میان دانشجویان دختر دانشکده کشاورزی است. این پژوهش توصیفی همبستگی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه مطالعه شده دانشجویان دختر سال آخر مقطع کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1394 1395 بودند (135N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد (63=N). نمونه ها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه محقق ساخته ابزار جمع آوری داده ها بود که روایی آن از طریق آرای اعضای هیئت علمی دانشگاه زنجان و پایایی آن از طریق پایلوت تست و اندازه گیری ضریب آلفای کرونباخ، به میزان 71 / 0- 89 / 0 برآورد شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد اولویت های مهم اشتغال به ترتیب کار تعاونی، خوداشتغالی و استخدام است. از انگیزه های مهم خوداشتغالی دستیابی به رفاه بیشتر، آزادی و انعطاف پذیری در کار و استفاده از همه دانش، مهارت و ایده های خود بود . دانشجویان تمایل بیشتری به اشتغال در بخش خدمات رسانی کشاورزی داشتند و مهم ترین ملزومات خوداشتغالی از نظر آن ها به ترتیب سرمایه مالی ، برخورداری از آموزش تخصصی جهت راه اندازی کسب وکار و تجربه های کاری در زمینه مربوطه بیان شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هفت عامل حمایتی، قانونی و موانع جنسیتی، خطر پذیری کشاورزی و ضعف مهارت های ارتباطی، ضعف مادی و دانشی، نگرشی و امنیتی، گرایش به راحت طلبی و عدم ریسک پذیری در اشتغال، ضعف مهارت مدیریتی و فنی و کمبود تسهیلات توانستند 34 / 74 درصد از کل واریانس موانع خوداشتغالی دانشجویان دختر در بخش کشاورزی را تبیین کنند.
اشتغال زنان، نشاط زناشویی و گرایش به طلاق (مطالعه موردی: متأهلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
451 - 475
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تأثیر اشتغال زنان بر پایداری خانواده، به مقایسه خانواده های تک شاغل و خانواده های هر دو شاغل پرداخته است. جامعه آماری این پیمایش، زنان و مردان متأهل شهر تهران است و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای هزار و 736 نمونه از 50 حوزه شهر تهران انتخاب شد و در تجزیه تحلیل نهایی به کار گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد: نشاط زناشویی در مردان خانواده های هر دو شاغل بیش از مردان خانواده های تک شاغل است. درآمد و منزلت شغلی بالا در مردان خانواده های تک شاغل با کاهش نشاط زناشویی و در زنان خانواده های تک شاغل افزایش درآمد با افزایش نشاط زناشویی در ایشان همراه است. همبستگی نشاط زناشویی و گرایش به طلاق در زنان خانواده های هر دو شاغل بیش از زنان خانواده های تک شاغل و در مردان خانواده های تک شاغل بیش از مردان خانواده های هردو شاغل است. هزینه کرد مالی اشتراکی در خانواده های هردو شاغل بیش از خانواده های تک شاغل و تضاد میان کار و خانواده در آن ها کمتر است. به طور کلی، می توان گفت یافته هایی که نشان دهد اشتغال زنان پایداری خانواده را تضعیف می کند مشاهده نشد، اما اشتغال زنان منابعی را برایشان فراهم می کند که از آن می توانند در انحلال زندگی زناشویی ناخوشایند استفاده کنند. با توجه به اینکه نشاط زناشویی و گرایش به طلاق از شرایط شغلی متأثر است، به کارگیری سیاست های مناسب اشتغال می تواند در پایداری خانواده کمک کننده باشد. یافته های تحقیق تأییدکننده تئوری های مبادله، فرصت اقتصادی و اقتصاد خانه جدید است.
تحلیل ارتباط میان نرخ اشتغال زنان و میزان باروری (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
311 - 325
حوزههای تخصصی:
یکی از تحولات بزرگ صورت گرفته طی دهه های اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصه های اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطه میان مشارکت زنان در بازار کار به عنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخ های باروری به منزله عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطه بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهه 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از داده های سال های 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شده اند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانه ای با وقفه های توزیعی به بررسی رابطه میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافته های مطالعه نشان می دهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطه منفی دارند؛ در حالی که نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطه ای مثبت دارد که نشان می دهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطه منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمی شود.
مدرنیزاسیون و تغییر نگرش: مقایسه و تحلیل نگرش زنان شهری و روستایی به انواع مشاغل (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان نظریه های توسعه، شاید نظریه ی مدرنیزاسیون را بتوان جامعه شناختی ترین آن ها دانست. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که موافق نظریه متعارف مدرنیزاسیون، زیستن در شهر که در مقایسه با روستا که از سطح توسعه اقتصادی اجتماعی بالاتری برخوردار است باعث گرایش بیشتر زنان به کار و اشتغال شده یا خیر؟ در واقع، شناخت تفاوت زنان شهری و روستایی استان اصفهان در گرایش به اشتغال و فعالیت در انواع مختلف مشاغل هدف پژوهش حاضر بوده است. روش اصلی انجام تحقیق پیمایش بوده است. کل حجم نمونه 1815 نفر بود که از این تعداد 1017 نفر شهری و 798 نفر روستایی بوده اند. در پژوهش حاضر گرایش زنان به 29 شغل در سه دسته ی «مشاغل سنتی»، «مشاغل سنتی در قالبی نوین» و «مشاغل نوین» مورد مطالعه قرار گرفته است. براساس یافته ها ملاحظه می شود که اگرچه زنان روستایی در کل نسبت به زنان شهری تمایل بیشتری به شاغل شدن در انواع مشاغل دارند، ولی هر چه از مشاغل سنتی به سمت مشاغل نوین حرکت کنیم از معناداری این تفاوت کاسته می شود به نحوی که در اغلب مشاغل نوین تفاوت معناداری بین زنان روستایی و شهری دیده نمی شود. نتیجه اصلی پژوهش حاضر آن است که در شرایط فعلی ایران، مدرنیزاسیون و توسعه اقتصادی اجتماعی بیش از آنکه بر سطح تمایل زنان به شاغل شدن اثرگذار باشد بر نوع گرایش آنان به انواع مشاغل اثرگذار است. شهری شدن موجب می شود که زنان تمایل کمتری به شاغل شدن در مشاغل سنتی داشته باشند و از مشاغلی که همراه با نقش های سنتی زنانه است دوری کنند.
نقش سبک های دلبستگی در ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان با توجه به وضعیت اشتغال مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابط? سبک های دلبستگی (دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) با ارضای نیازهای اساسی روان شناختی (نیاز به استقلال، شایستگی و مرتبط بودن) با توجه به وضعیت اشتغال مادران است. به این منظور 409 دانش آموز دبیرستانی به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای پاسخگویی به پرسشنام? سبک های دلبستگی شارپ و همکاران (1998، به نقل از گیلبرت و آیرونز، 2005) و مقیاس ارضای نیازهای اساسی روان شناختی (گانیه، 2003) انتخاب شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک دلبستگی ایمن، ارضای نیاز به مرتبط بودن را به طور مثبت و معنی داری پیش بینی می کند. این سبک با ارضای نیاز به شایستگی و نیاز به استقلال رابط? معنی داری نداشت، سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، ارضای هر سه نیاز اساسی روان شناختی را به طور منفی و معنی داری پیش بینی می کنند و رابط? معناداری بین وضعیت اشتغال مادر و ارضای نیازهای اساسی روان شناختی مشاهده نشد.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
تاثیر اشتغال زنان بر رضایتمندی جنسی ایشان در خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۰
111 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش : امروزه تغییر در الگوی زندگی، ارزشها و افزایش سطح تحصیلات زنان، تمایل آنان به حضور پررنگ در عرصه های اقتصادی را دو چندان نموده است. اشتغال زنان در مسائل اقتصادی مسائلی را مطرح کرده است که بدلیل اهمیت، موضوع پژوهشهای متعددی قرار گرفته است. این مقاله با هدف شناخت تاثیر اشتغال زنان بررضایتمندی جنسی ایشان در خانواده انجام شده است.
روش پژوهش : پژوهش حاضر پیمایشی از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه شهید بهشتی می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 170 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد از بین معرف های وضعیت شغلی با توجه بهp value<0/05 بین متغیرهای مدت خدمت کاری و ساعت کار و متغیر رضایتمندی جنسی ارتباط معنادار و معکوس وجود دارد.همچنین با توجه به pvalue<0/05 بین متغیرهای وضعیت شغلی تنوع کاری، تناسب شغل با مهارت و متغیر رضایتمندی جنسی ارتباط معنادار و مستقیم وجود دارد.
همچنین رابطه بین رضایت شغلی (خشنودی شغلی) ورضایتمندی جنسی تایید شد.بین متغیر های سن، مدرک تحصیلی، مدت تاهل با رضایتمندی جنسی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد ولی این رابطه برای متغیر تعداد فرزند معکوس ولی معنادار نشد.
نتیجه گیری: همانطور که از یافته های تحقیق بر می آید به موازات بالا رفتن سابقه کار و ساعت کاری و همچنین سن و تعداد فرزند و مدت تاهل، رضایتمندی جنسی زنان کاهش می یابد. همچنین زنانی که تناسب شغل با مهارت و تنوع در شغلشان وجود داشته از رضایتمندی جنسی بالاتری برخوردار بوده اند. نتایج تحقیق همچنین حاکی از این است که هرچه رضایت شغلی در زنان بیشتر باشد، رضایتمندی جنسی ایشان نیز بالاتر است.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی مناطق روستایی با تأکید بر نقش آفرینی اشتغال زنان روستایی در شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
ییکی از ویژگیهای نظام سکونتگاهی در کشورهای درحال توسعه ، تمرکز شدید و عدم تعادل فضایی است، که این ویژگی در برخی از مواقع معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی و تحلیلی است.در این پژوهش بمنظور سطح بندی روستاهای منطقه از تحلیل عاملی بواسط بهره گیری از 38 شاخص استفاده گردید. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران در خصوص توزیع فضایی توسعه، مثبت و برابر 237/0است و با توجه به اینکه مقدار Z- Score برابر با 38/16 محاسبه شده در سطح اطمینان 1 درصد بزرگتر از مقدار مورد انتظار(EI=2.58) می باشد ، درنتیجه خوشه ای بودن توزیع فضایی توسعه مناطق روستایی مورد تأیید قرار گرفت.همچنین مقدار آماره ی عمومی G برابر 25/0 و امتیاز Z برابر 96/3 می باشد که در سطح 01/0 معنی دار است و بیانگر این است که با روش تلفیقی تحلیل عاملی و تحلیل فضایی ، سطح بندی توسعه نواحی روستایی از نوع خوشه ای در شهرستان رامسر با واقعیت عینی بیشتری در انطباق شرایط اجتماعی اقتصادی همراه است. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد معیار توسعه روستایی در 63 سکونتگاه روستایی در شهرستان رامسر به طور مستقیم وابسته به اشتغال زنان روستایی است که این تحلیل با آزمون موران دو متغیره به اثبات رسیده است و نتایج دال بر تأثیر مستقیم نقش زنان روستایی در توسعه روستایی در 33درصد مناطق روستایی در شهرستان رامسر قابل توجه است.
چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان شاغل: شرایط، راهبردها و پیامدها (مورد مطالعه: معلمان زن شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و با روش نظریه مبنایی با هدف تبیین جامعه شناختی چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم شاغل در شهر گلپایگان صورت پذیرفته است. بر این اساس ۱۵ نفر از زنان معلم ساکن در شهر گلپایگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و طی مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد واکاوی قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری سه گانه باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از ۶۶۶ کد باز، ۸۱ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی در قالب مدل پارادایمی پیشنهادی اشتراوس و کوربین قابل بیان است. یافته ها نشان داد ازجمله عللی که باعث بروز چالش های اجتماعی و فرهنگی در بین معلمان زن شهر گلپایگان شده، مشکلات و محدودیت های کاری، نابرابری های حاکم بر مناسبات کاری، هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه، تعارض نقش خانواده-کار و پایین بودن سطح دستمزدها و فشار اقتصادی ناشی از آن است. همچنین، ۴ مقوله آموزش و توسعه فرهنگی، برخورداری از حمایت اجتماعی، بازتعریف قوانین در راستای تساوی حقوق زنان و بهینه سازی ساختارهای آموزشی و فرهنگی در آموزش و پرورش از بسترهای کاهش دهنده چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم به شمار می روند. شرایط مداخله گر که سهم بسیاری در کاهش چالش های زنان شاغل دارد شامل ۲ مقوله اصلیِ زمینه سازی شرایط اقتصادی و رفاهی و انعطاف پذیری در شرایط کاری می باشد. معلمان زن از ۲ مقوله به عنوان استراتژی و راهبردهای مؤثر در مواجهه و سازگاری با چالش های اجتماعی و فرهنگی پیش روی خود بهره می گیرند که شامل مدیریت زمان خانواده –کار و رشد توانمندی های فردی است. ازجمله پیامدهای حاصل از این مواجهه با چالش ها، کاهش مشکلات خانوادگی و فردی و همچنین کاهش توسعه پایدار در جامعه است و البته استقلال و توانمندسازی زنان در اثنای مواجهه با چالش های متعدد، از دستاوردهای مثبت رویارویی با بروز این چالش ها است.
سیاست های اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی و تحولات منزلتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب، دوره اى از تاریخ ایران آغاز شد که با ادوار پیش از خود، ازنظر شکلى و محتوایى تفاوت هایى اساسى و بنیادین داشت. در چهار دهه ای که از عمر این نظام سیاسی می گذرد شاهد تغییر و تحولات جدی در بنیان های فکری و اجتماعی و نهایتاً تغییر در سازوکارهای اداره جامعه به ویژه درخصوص نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان هستیم. مطالبات زنان ایرانی به ویژه تلاش برای بهبود جایگاه اقتصادی شان، از فردای بعد از انقلاب تا به امروز، وضعیت متغیری را تجربه کرده است. حال با عنایت به این واقعیت ها سؤال این است که چه علل و عواملی در انتقال و تغییر وضعیت اقتصادی زنان در پس از انقلاب اسلامی مؤثر بوده است و مسیر این تغییر وضعیت به چه سویی است؟ در پاسخ به این سؤال نویسندگان پژوهش حاضر با کمک چارچوب نظری ساخت یابی گیدنز توضیح می دهند که تغییر و تحولات حادث شده در وضعیت اقتصادی و شغلی زنان حاصل فراگردی پویا و تاریخی بین ساختار سیاسی و جامعه زنان بوده است که به موجب آن جامعه زنان در فرایندی دیالکتیکی متأثر از تصمیمات ساختاری به سطحی از دانش و آگاهی دست یافته اند که همین دانش و آگاهی در ادامه موجب بازتولید ساختارهای متناسب با بهبود وضعیت اشتغال زنان را فراهم آورد. مسیر این تغییرات نیز گویای کاهش شکاف جنسیتی و افزایش میل به بهره مندی از حقوق انسانی و شهروندی زنان است. پژوهش حاضر براساس نظریه ساخت یابی گیدنز و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی تلاش نموده است تا تأثیر متقابل سیاست های اقتصادی ایران بعد از انقلاب و ذهنیت اشتغال در نزد عامل را در چرایی روند کاهش شکاف جنسیتی توصیف و تحلیل کند.