مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرابت رضاعی با شیرخوردن طفل، برحسب شرایط مندرج در ماده ۱۰۴۶ ق.م، از زنی ایجاد می شود که مادر واقعی طفل نباشد. این قرابت، مانع ازدواج میان خویشاوندان رضاعی می شود و آثار قرابت ناشی از نسب، مانند ارث و انفاق، در آن مطرح نمی شود. قانون مجازات اسلامی به پیروی از فقه شیعه، سرقت مستوجب حد را موجب قطع عضو می داند و صرف خویشاوندی را موجب سقوط مجازات حدی نمی شمارد؛ اما مجازات حد قطع در سرقت مالِ فرزند توسط پدر را براساس بند «ج» ماده ۲۶۸ ساقط کرده است. به کار بردن واژه کلی «پدر» در فقه و قانون، این سؤال اساسی را به ذهن متبادر می سازد که اگر سرقت توسط پدر از مال فرزند رضاعی صورت گیرد و جامع تمام شرایط موجب حد باشد، می توان بر سقوط حد قطع از پدر رضاعی قائل بود؟ جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای، با تتبع و بررسی دقیق ادله اربعه درباره سرقت حدیِ پدر و تطبیق آن با دیگر قواعد فقهی و قانونی، به این نتیجه رسیده است که قانونگذار با وضع مواد 120 و 121 قانون مجازات اسلامی بر تفسیر موسع از قاعده درأ گرایش دارد و حدیث «أنت ومالک لأبیک» نیز که دلالت بر وجوب احترام به پدر دارد، شامل قرابت ناشی از رضاع نیز می شودبرای جلوگیری از قطع رحم، از سرایت حکم عام در آیه می کاهد که براساس تلازم احکام عقل و شرع، همچنین تسالم اصحاب بر قاعده درأ و اهتمام شارع بر احتیاط در دماء در جرائم مستوجب حد، شبهه مصداقیه ای در گستره آیه سرقت ایجاد می شود که بر پدر رضاعی سرایت می کند و معافیت از مجازات قطع عضو در ماده 268 قانون مجازات اسلامی بر پدر سارق از مال فرزند رضاعی را دارای وجاهت شرعی و قانونی نشان می دهد.
تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر یکی از چالش های اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقه ای تلاش برای درک تفاوت های اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقه ای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقه ای را از میان برداشت. یکی از سیستم هایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقه ای می باشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهره وری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساخت های فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامه های ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایت های مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقه ای کلانشهر تبریز دارند.
شناسایی راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۲۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
درک صحیح از ماهیت علم، به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی سواد علمی، بیش از یکصد سال است که مورد توجه آموزشگران علوم قرار دارد. ایجاد چنین درکی از ماهیت علم در دانش آموزان مستلزم آماده سازی و توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان در تمامی سطوح (ابتدایی و متوسطه) است. در چنین شرایطی، شناسایی مهم ترین راهبردهای آموزش مؤثر ماهیت علم به معلمان (شامل رویکردها، ابزارها و بافتارهای آموزشی) به منزله یک ضرورت مطرح می شود. در پژوهش حاضر، به منظور شناسایی این راهبردها، از روش کیفی فراترکیب مقالات منتشر شده در مجلات معتبر آموزش علوم استفاده شده و 58 مقاله، در زمینه آموزش ماهیت علم به معلمان و دانشجو -معلمان، مورد تحلیل محتوا قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دادند که در اغلب مقاله ها، از مهم ترین ابزارهای آموزش ماهیت علم (شامل کاوشگری، تاریخ علم، مباحثه و مسائل بحث برانگیز علمی-اجتماعی) با رویکرد صریح تأملی در بافتار علوم به منزله راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان بهره گیری شده است. جزئیات و ملاحظات بهره گیری از این راهبردهای مؤثر آموزشی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از یافته های این پژوهش می توان برای توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان بهره گیری کرد.
ارائه الگوی توسعه ای بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای به روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۳۰
77 - 104
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارائه الگوی توسعه بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای به روش دلفی سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، جزء پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل صاحب نظران مسلط به موضوع بازاریابی دیجیتال می باشد. حجم نمونه با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه به روش دلفی بود. روایی از طریق چند نفر از خبرگان به تایید رسید. پایایی از طریق پایایی باز آزمون به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد محصول یا خدمت متناسب با مشتری، وجود زیرساخت لازم (دسترسی به اینترنت و...)، وجود شبکه یا ابزار مورد نیاز (کامپیوتر، موبایل و...)، بازاریابی محتوا، وجود راهبرد (استراتژی) بازاریابی دیجیتال، مخاطب هدف، نگرش و ادراک مدیریت، امنیت دیجیتال، عوامل سازمانی و داشتن فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان مؤلفه های بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای شناسایی شد. همچنین الگوی پژوهش دارای اعتبار لازم بود.
طراحی مدل چگونگی تبدیل حامیان مالی به شرکای مالی در لیگ برتر فوتبال ایران: یک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
117 - 101
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی از این تحقیق، تدوین مدلی است که بر اساس آن بتوان به حضور کوتاه مدت حامیان مالی در فوتبال ایران پایان داده و آنها را به شرکای مالی در لیگ برتر فوتبال ایران تبدیل کرد.روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی داده بنیاد همراه با رویکرد استراوس-کوربین انجام گرفته است. این تحقیق از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان ورزشی، اساتید دانشگاه و مدیران بازاریابی شرکت های حامی و لیگ برتر فوتبال ایران استفاده کرده و این تحقیق از نظر اجرا کیفی و روش نمونه گیری در آن هدفمند بوده و مصاحبه با 13 خبره تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد .یافته ها: در مجموع 12 مقوله اصلی، 30 زیرمجموعه و 107 مفهوم از مصاحبه ها استخراج شد. مولفه های اصلی حاصل از بررسی کیفی شامل: ابعاد مدیریتی، فرهنگی-اجتماعی، قوانین و مقررات، توسعه و پژوهش، محیطی، اقتصادی، ساختاری، رسانه ای، فناوری، بازاریابی، اصل مشارکت و شراکت بود و هر کدام در مضمون مرتبط قرار داده شدند.نتیجه گیری: برای این که اسپانسرها بتوانند سال ها در لیگ برتر فوتبال ایران دوام بیاورند و تبدیل به شریک مالی شوند جنبه های مختلفی را باید مد نظر قرار داد. اما شرکت های حامی و لیگ برتر فوتبال ایران (باشگاه ها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال ایران)، باید مراحل حمایت را یک فرآیند مشارکتی در نظر گرفته و از ابتدا همکاری متقابل با اعتماد و تعهد را مد نظر قرار دهند.
Developing a Model for Evaluating Business Model Innovation of Startups(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to design a model for evaluating digital innovation and transformation in startup business models.Method: The methodology of this reseatch is descriptive-exploratory and employs a qualitative approach. The thematic analysis was employed to study digital innovation and transformation in startup business models. The participants in this research were academic and industrial experts with a background in research and executive work in lean startups. Initially, a purposive sampling method was used to select the samples, and this was later extended using the snowball method. Ultimately, the researcher conducted 14 expert interviews to collect data. The data obtained from the interviews were reviewed and analyzed using coding based on theme analysis. Initially, codes were extracted from the text of the interviews. These codes were aggregated into more general codes, which were further studied and integrated into components. From these components, relevant dimensions were proposed, leading to the presentation of a model based on these dimensions and extracted components.Findings: The results indicate that the digital Innovation and transformation evaluation model for startup business models includes six main dimensions and 19 sub-themes. The proposed model consists of the following dimensions: "monitoring and analysis of market needs" with three components, "evaluation of product development costs" with three components, "digital innovation and transformation in the business model" with four components, "coordination and integration inside and outside the organization" with two components, "evaluation of learning ability and absorption of organizational knowledge" with three components, and "organizational resources and capacities" with four components.Conclusion: Based on the research findings, it is suggested that managers in the technology field understand the importance of lean startups. The indicators in the proposed model may be considered to help prepare and empower startups to improve their products and services. Each proposed dimension can be seen as a management skill necessary for the success of lean startups. Managers may create the appropriate conditions to integrate all of company capabilities.
شناسایی مزارع سیب زمینی برمبنای شاخص فنولوژی و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با استفاده از سامانه رایانش ابری Google Earth Engine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سیب زمینی چهارمین محصول کشت شده در جهان است. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تأمین امنیت غذایی، تهیه نقشه های دقیق از سطوح زیرکشت آن اطلاعات ضروری برای تخمین و پیش بینی میزان عملکرد محصول در مقیاس های متفاوت را فراهم می کند. اگرچه تا کنون رویکردهای متفاوت سنجش از دور، مبتنی بر سنجنده های اپتیکی یا مایکروویو، به طور گسترده برای پایش مزارع گوناگون (شامل سطح زیرکشت محصولات، شرایط و پیش بینی عملکرد آنها) به کار رفته، با استفاده از داده های سنجش از دور و یادگیری ماشین کمتر برای شناسایی مزارع سیب زمینی اقدام شده است. در این راستا، پژوهش حاضر به شناسایی و نگاشت محصول سیب زمینی در قطب تولید آن در کشور پرداخته است و سعی در مهیا سازی اطلاعات دقیق سطوح زیرکشت این محصول، برای حوزه مدیریت کلان کشاورزی را دارد.
مواد و روش ها: ازآنجاکه بیشتر محصولات کشاورزی، در طول دوره کشت، ویژگی های طیفی زمانی منحصربه فردی دارند، این پژوهش با استفاده از تصاویر سری زمانی و بدون آستانه گذاری صریح، روشی را برای تمایز دادن مزارع سیب زمینی از سایر محصولات مطرح کرده است. طبق این روش، با استفاده از لایه های مبتنی بر فنولوژی محصول سیب زمینی و نیز یادگیری ماشین، به شناسایی این محصول روی آورده شد. به منظور بهینه سازی پارامترهای داخلی الگوریتم، براساس داده های زمینی نوع محصول در سایت مورد مطالعه که مجموعاً شامل 1648 نمونه از مزارع سیب زمینی و سایر محصولات می شود، آموزش و ارزیابی مدل انجام شد. این داده ها با استفاده از گیرنده GPS دستی نمونه برداری شد. در این پژوهش، نگاشت مزارع سیب زمینی با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل 2 و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. با تهیه لایه های ورودی مناسب که شامل شاخص فنولوژیکی محصول سیب زمینی و شاخص آماری میانه NDVI (سری زمانی تصاویر ماهواره سنتینل 2) در بازه های مشخص می شود، مزارع سیب زمینی با دقت شناسایی شد. دراِدامه، این لایه ها به منزله ورودی های ماشین بردار پشتیبان به کار رفت. به منظور آموزش مدل بهینه برای ماشین بردار پشتیبان با استفاده از کرنل RBF، مقادیر gamma و C با روش 5-fold cross validation بهینه سازی شد. سپس این مقادیر، در فرایند اجرای الگوریتم، با استفاده از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین به کار رفت. کارآیی روش پیشنهادی در شهرستان های همدان و بهار که بیشترین میزان کشت این محصول را در ایران دارند، ارزیابی شد.
نتایج و بحث: براساس نتایج، مقادیر بهینه برای پارامترهای داخلی مدل C=70 و γ=0.3 محاسبه شد. این مقادیر در تابع RBF، به منظور شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی، در نظر گرفته شد. با اجرای الگوریتم طبقه بندی و سپس اعمال فیلتر Majority، نقشه سطوح زیرکشت سیب زمینی برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. این نقشه بیشترین تراکم کشت محصول سیب زمینی را در محدوده مرزی دو شهرستان (شمال غرب شهرستان همدان و شرق شهرستان بهار) نشان داد. سطح زیرکشت سیب زمینی برای سال زراعی 1399-1400، در شهرستان همدان، برابر 1/4527 هکتار و در شهرستان بهار، برابر 3/6088 هکتار به دست آمد. در ارزیابی نتایج، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برای همدان، 9/90% و 82/0 و برای بهار، 3/93% و 87/0 براساس ماتریس خطا برآورد شد. نتایج پژوهش حاضر به کارآیی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی اشاره دارد و همچنین نشان داده است که شاخص های منطبق بر فنولوژی سیب زمینی را می توان، به منزله ویژگی های متمایزکننده در شناسایی بهتر مزارع این محصول، استفاده کرد.
نتیجه گیری: شناسایی مزارع سیب زمینی، با استفاده از لایه های ورودی شاخص های منطبق بر فنولوژی محصول در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، نشان داد این روش می تواند صحت شناسایی سطوح زیرکشت این محصول را در سطح پایلوت بهبود ببخشد. ازاین رو می توان، برای شناسایی سایر محصولات مهم کشاورزی و نیز در دیگر مناطق، رویکردی مشابه را پیش گرفت و نتایج را ارزیابی کرد. همچنین پیشنهاد می شود کارآیی داده های مایکروویو و سایر الگوریتم های یادگیری ماشین در پژوهش های آینده مورد توجه قرار گیرد.
Cultural Silence and Emotional Suppression in Asian-American Families: A Phenomenological Exploration(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to explore the lived experiences of cultural silence and emotional suppression within Asian-American families. Methods: This qualitative study utilized a phenomenological approach to investigate emotional suppression among 24 Asian-American adults residing in the United States. Participants were selected through purposive sampling to ensure diversity across ethnic subgroups and generational backgrounds. Data were collected through semi-structured, in-depth interviews conducted via secure video conferencing platforms. Interviews lasted between 60 and 90 minutes and continued until theoretical saturation was reached. All interviews were audio-recorded, transcribed verbatim, and analyzed thematically using NVivo software. Thematic analysis was performed through an inductive coding process that emphasized participants’ subjective interpretations and cultural meaning-making around emotional expression. Findings: Four major themes emerged from the data: family communication norms, cultural identity and emotional suppression, impacts on mental and emotional health, and pathways to emotional expression and healing. Participants reported indirect communication, emotional stoicism, and intergenerational silence as common patterns within their families. These dynamics were often reinforced by cultural expectations of respect, shame, and self-control. Emotional suppression was linked to internalized distress, difficulty in emotional identification, and barriers to help-seeking. Despite these challenges, participants also described transformative experiences involving therapy, peer support, and bicultural integration that facilitated emotional literacy and relational healing. Conclusion: Emotional suppression and cultural silence in Asian-American families are shaped by deep-rooted cultural values and intergenerational practices. While these patterns may hinder emotional well-being, participants also demonstrated adaptive strategies and agency in redefining emotional norms. These findings underscore the importance of culturally responsive mental health practices that validate heritage while promoting emotional authenticity.
Hope and Emotion Regulation as Predictors of Perceived Discrimination in Individuals with Physical Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۱ (۲۰۲۵) : Serial Number ۹
43-51
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the predictive role of hope and emotion regulation in perceived discrimination among adults with physical disabilities. The study employed a correlational descriptive design with a sample of 390 adults with physical disabilities, selected based on the Morgan and Krejcie table. Participants completed validated measures assessing perceived discrimination, hope, and emotion regulation, including the Perceived Discrimination Scale, the Adult Hope Scale, and the Emotion Regulation Questionnaire. Data analysis was conducted using Pearson correlation to examine associations between variables and multiple linear regression to determine the predictive effect of hope and emotion regulation on perceived discrimination. Statistical analyses were performed using SPSS-27, with significance set at p < 0.01. The results indicated a significant negative correlation between hope and perceived discrimination (r = -0.45, p < 0.01) and between cognitive reappraisal and perceived discrimination (r = -0.38, p < 0.01), while expressive suppression was positively correlated with perceived discrimination (r = 0.41, p < 0.01). The regression model was statistically significant (F(2, 387) = 53.04, p < 0.01) with an R² value of 0.27, indicating that hope and emotion regulation explained 27% of the variance in perceived discrimination. Hope (B = -0.39, p < 0.01) and cognitive reappraisal (B = -0.28, p < 0.01) negatively predicted perceived discrimination, whereas expressive suppression (B = 0.31, p < 0.01) was a positive predictor. The findings suggest that hope and adaptive emotion regulation strategies, particularly cognitive reappraisal, serve as protective factors against perceived discrimination, whereas expressive suppression exacerbates discriminatory perceptions. These results highlight the importance of psychological interventions aimed at fostering hope and teaching adaptive emotion regulation strategies to mitigate the impact of discrimination in individuals with physical disabilities.
مؤلفه های بینشی و عناصر ساختاری موثر در زایش تمدن اسلامی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
جامعیت و ژرف نگری قرآن کریم به جهت ارائه راهبردهای مؤثر و با هدف معرفی و تقویت عناصر تمدن ساز، امری روشن و قابل تأمل می باشد. بطوریکه امروزه پس از گذشت قرن ها، تمدن پژوهان می بایست پایدارترین الزامات زایش در ساحت مطالعات تمدن اسلامی را در میان آیات الهی بررسی و جستجو نمایند. چنانچه لازم است بدین نکته تصریح نمود که به واسطه بازبینی آموزه های ناب وحیانی، ضمن شناسایی عناصر بینشی و نظامند قرآنی، معیارهای استوار جامعه مطلوب در دسترس متفکران و مصلحان جوامع اسلامی قرار خواهد گرفت. الگو هایی متعالی و ملاک هایی ارزشمند که می توانند جهت گیری جامعه اسلامی را به سمت نیل به اهداف تمدن اسلامی ترسیم نمایند. لذا این پژوهش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ بدین سوأل اصلی است که از منظر قرآن کریم کدامیک از مولفه های بینشی و عناصر ساختاری، جزء عوامل مؤثر در زایش تمدن اسلامی به شمار می آیند؟ به استناد آیات الهی و مراجعه به منابع کتابخانه ای نتایج نشان می دهد؛ عواملی همچون ارتقاء فرهنگ خدامحوری، حصول امیدآفرینی به واسطه اتکاء امت اسلامی به شعائر قرآنی و نیز جهت گیری بر مدار انسجام آفرینی، به مثابه الزامات بینشی در تحقق تمدن اسلامی محسوب می گردند. ضمنا مؤلفه هایی نظیر تامین عزت ملی در ابعاد حکمرانی، تدوین قوانین در جهت تحقق عدالت محوری، ارتقاء سطح توانمندی در عرصه علم مدارانه، تلاش در جهت تأمین امنیت نظامی و اهتمام به تقویت بن مایه های سرمایه ای به منزله عوامل ساختاری به زایش تمدن اسلامی کمک خواهند نمود.
تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی (مطالعه موردی: دهستان رادکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۰۷-۲۸۴
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا کند. بااین وجود مناطق روستایی عمدتاً از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغال زایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت های بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.
Exploring Research Designs, Purposes, and Tools of Data Collection in Applied Linguistics Mixed Methods Research(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۲, ۲۰۲۵
29 - 52
حوزههای تخصصی:
Evaluating research designs plays a pivotal role in promoting principled Mixed Methods Research (MMR). Although the quality of mixed methods designs has been among the most debated topics, scant attention has been drawn to the investigation of Applied Linguistics (AL) Islamic World Science Citation Center (ISC) journals. Informed by this gap, the present exploratory sequential mixed methods study aimed at analyzing the research designs, tools of data collection, and purposes of 303 MMR articles published in 12 leading ISC journals. This involved a qualitative content analysis using a code sheet based on established MMR typologies, followed by a quantitative frequency analysis to determine the prevalence of these coded categories. The findings indicated that sequential designs were more frequently used in the corpus. Moreover, as regards the tools of data collection, questionnaires and interviews were the most commonly utilized ones. Finally, exploration purpose was the prime purpose opted for by the researchers in the study corpus. The study highlights the importance of conducting principled MMR through the reconceptualization of designs from method to methodology level. It further argues for a systemic view of MMR in which there is a cyclic interaction among fully integrated stages of an MMR design. The implications of the findings are discussed throughout the paper.
مدل مفهومی تحزب براساس منظومه فکری آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحزب به عنوان یکی از عناصر کلیدی نظام های سیاسی، کارکردهای متفاوتی در چارچوب های فکری و ایدئولوژیک مختلف دارد. در اندیشه اسلامی، برخلاف مدل های متداول غربی که مبتنی بر رقابت برای کسب قدرت هستند، حزب نهادی برای سازماندهی، هدایت اجتماعی و تقویت همبستگی سیاسی و فرهنگی محسوب می شود. این پژوهش با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد و تحلیل کیفی بیانات آیت الله خامنه ای طی سال های ۱۳۵۸ تا ۱۴۰۳، به ارائه یک مدل مفهومی از تحزب مطلوب در گفتمان انقلاب اسلامی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در نگاه ایشان، تحزب مطلوب بر چهار رکن اساسی استوار است: 1) انسجام و استقلال تشکیلاتی، ۲) فراتر بودن از رقابت های انتخاباتی و داشتن نقش آگاهی بخش، ۳) برخورداری از هویت ایدئولوژیک اسلامی و ۴) ایفای نقش تربیتی و معرفتی در جامعه. همچنین، این پژوهش تفاوت های بنیادین میان الگوی تحزب اسلامی و تحزب رایج در نظام های غربی را بررسی کرده و نشان داده است که احزاب در چارچوب انقلاب اسلامی، علاوه بر ایفای نقش سیاسی، باید به عنوان ابزار پیشبرد عدالت اجتماعی و بسترساز تمدن نوین اسلامی عمل کنند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به کارگیری این مدل مفهومی می تواند به اصلاح ساختارهای حزبی موجود در کشورهای اسلامی و تبیین چارچوبی بومی برای مشارکت سیاسی مبتنی بر ارزش های اسلامی کمک کند.
تطور مفاهیم پیرامون فرجام شناسی فردی در آیین زرتشتی از متون گاهانی تا متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به جهان پس از مرگ و دریافت پاداش و پادافره، از اعتقادات راستین زرتشتیان است؛ به گونه ای که بر تمام بنیان های اعتقادی آنان سایه افکنده است. این باور در متون دینی در دوره باستان (اوستایی) و در دوره فارسی میانه (پهلوی) به خوبی بیان شده است. هرچند این متون این باور را به صورت کلی تبیین کرده اند، اما هر کدام از آنها برخی از زیرمجموعه های جهان پس از مرگ را تبیین کرده یا تفصیل داده اند. در این تحقیق، با تحلیل متون دینی زرتشتیان در ادوار اوستای متقدم، اوستای متأخر و متون پهلوی، تغییرات صورت گرفته درباره فرجام و حیات پس از مرگ را مورد بررسی قرار داده و به تبیین مفاهیم آخرت شناسی در آنها پرداخته ایم و تلاش کرده ایم که تطور مفهوم مرگ را در این دوره ها مورد بررسی قرار دهیم. ازهمین رو مفاهیم اصلی وابسته به مفهوم مرگ و فرجام شناسی فردی مشخص شده است و بر مبنای آنها متون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. مفاهیم آخرت شناسی در متون گاهانی به صورت کلی، اما در متون پهلوی به صورت کامل تری بیان شده اند. سیر تطور در این دوره ها به این صورت بوده است که مفاهیم آخرت شناسی با پیوستگی و یکسانی نسبی در متون دوره باستان طرح و سپس به دوره میانه منتقل شده اند.
مکانیابی پارکینگ طبقاتی عمومی در شهر ایذه با استفاده از روش AHP و ماتریس SWOT
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد سریع شهرنشینی و افزایش تعداد وسایل نقلیه در مناطق شهری منجر به افزایش مشکلاتی همچون ترافیک، کمبود فضای پارک و کاهش کیفیت زندگی شده است. شهر ایذه، به دلیل تمرکز مراکز تجاری و خدماتی در هسته مرکزی و محدودیت های معابر، با مشکل جدی کمبود پارکینگ مواجه است. این پژوهش، مکان یابی بهینه پارکینگ های طبقاتی عمومی در ایذه به منظور کاهش مشکلات ترافیکی و بهینه سازی فضاهای پارک شهری است. روش شناسی: این پژوهش از رویکرد توصیفی-تحلیلی بهره می برد و داده ها از طریق مطالعات میدانی، بررسی اسناد و نظرات کارشناسان جمع آوری شده اند. برای اولویت بندی معیارهای مکانیابی، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای تحلیل شرایط محیطی، از ماتریس SWOT استفاده شده است. معیارهای بررسی شده شامل تراکم جمعیت، میزان ترافیک، دسترسی پذیری، فاصله از مراکز تجاری، مساحت، امکان اجرای عملیات عمرانی و هزینه زمین بوده اند. تحلیل داده ها بر اساس مقایسات زوجی صورت گرفته و وزن هر معیار مشخص شده است. نتایج و یافته ها: نتایج نشان می دهد که هسته مرکزی شهر ایذه، به دلیل تمرکز بالای کاربری های تجاری و اداری، بیشترین نیاز را به پارکینگ طبقاتی دارد. تحلیل AHP نشان داد که معیارهای تراکم جمعیت و میزان ترافیک بالاترین وزن را در مکانیابی پارکینگ دارند، درحالی که هزینه زمین و محدودیت های فیزیکی به عنوان چالش های اصلی شناسایی شدند. از سوی دیگر، تحلیل SWOT مشخص کرد که بهترین راهبرد برای حل مشکل کمبود پارکینگ، استراتژی تهاجمی (SO) است که بر استفاده از فرصت های موجود و بهره گیری از نقاط قوت تأکید دارد. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود که برای کاهش چالش های اجرایی و افزایش کارایی، از سرمایه گذاری بخش خصوصی استفاده شود. همچنین، مکانیابی پارکینگ باید به گونه ای انجام شود که نه تنها به تقاضای بالای پارکینگ پاسخ دهد، بلکه چالش های اجرایی و اقتصادی نیز به حداقل برسد. این مدل قابلیت تعمیم به سایر شهرهایی که با مشکلات مشابه در حوزه پارکینگ شهری مواجه هستند را دارد.
عوامل موثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تاکید بر مولفه های قیمت و رقابت (مورد مطالعه: غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
143 - 165
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استان مازندران به دلیل داشتن آب وهوای مطلوب و جاذبه های طبیعی گردشگری از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی گردشگری سلامت برخوردار است. با این حال، کارآفرینی گردشگری سلامت در این استان با چالش های متعددی مواجه است که می تواند بر مزیت قیمتی-رقابتی کارآفرینان فعال در این حوزه تأثیرگذار باشد؛ لذا هدف پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران است.
روش شناسی: جامعه هدف تحقیق حاضر، شامل مدیران مراکز گردشگری سلامت غرب استان مازندران (مرکز گردشگری سلامت بام دریای نوشهر، بیمارستان خصوصی شهسوار، دهکده سلامت زانوس) بودند. در این تحقیق نمونه گیری به صورت غیر احتمالی به شیوه هدفمند از میان جامعه هدف انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. از آنجا که این تحقیق به عوامل مؤثر بر مزیت های کارآفرینی گردشگری سلامت با تأکید بر مؤلفه های قیمت و رقابت در غرب استان مازندران از طریق تجارب مدیران این مراکز است؛ لذا از استراتژی پدیدارشناسی با استفاده از روش کلایزی بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که مزیت قیمتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه کاهش هزینه کارآفرینان گردشگری سلامت و مؤلفه کاهش هزینه های سفر گردشگران سلامت است و مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران دارای دو مؤلفه بازاریابی هوشمندانه و مؤلفه منحصربه فرد بودن محصولات و خدمات گردشگری سلامت است.
نتیجه گیری و پیشنهادها: به کارآفرینان گردشگری سلامت غرب استان مازندران پیشنهاد می شود تا با استفاده از روش های تأمین مالی خلاقانه مانند جذب سرمایه گذاران، اخذ وام های ارزان قیمت، اجرای طرح های مشارکتی و... برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود اقدام کنند و با ایجاد همکاری های راهبردی همچون ایجاد شبکه های همکاری با سایر بخش های گردشگری و درمانی برای به اشتراک گذاری منابع و کاهش هزینه ها و انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمین کنندگان و ارائه دهندگان خدمات برای تضمین قیمت های مناسب تر یک مدیریت مالی مناسب داشته باشند. همچنین با بهبود فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی مانند پیاده سازی سیستم های یکپارچه مدیریت اطلاعات و فرآیندها برای بهبود کارایی، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی برای افزایش بهره وری و ایجاد ساختار سازمانی متناسب با اهداف و نیازهای کسب وکار، این صنعت مهم کشور را ارتقا بخشند.
نوآوری و اصالت: این تحقیق در حوزه کارآفرینی گردشگری سلامت غرب استان مازندران از جهت بررسی مؤلفه های قیمت و رقابت توسط سایر محققین مورد بررسی قرار نگرفته است و به توسعه دانش موجود در حوزه مزیت رقابتی کارآفرینی گردشگری سلامت در غرب استان مازندران کمک می کند.
Evolution of EFL Teacher Education In Iran: An Inquiry into the Ministry of Education’s Teacher Education Developmental Trajectories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines the evolution of teacher education in Iran, with a specific focus on English language teacher training. Utilizing a qualitative analysis of historical documents, the study identifies six distinct periods in this evolution. The first period marks the foundation of teacher education with the establishment of the Dar al-Fonun School. The second period saw the formalization of teacher education through the Central and Higher Teacher Training Colleges. In the third period, teacher training expanded with the creation of Preliminary and Higher Colleges, focusing on multidisciplinary fields, including the French language. The fourth period introduced specialized programs, such as English language teaching, which replaced French. During the fifth period, teacher training centers reached their peak and then declined. Finally, the sixth period marks a shift in the educational system’s approach to teacher education, highlighted by the establishment of Farhangian University. Throughout these periods, English language teacher curricula evolved from classical and structural approaches to communicative and interactive methods. This shift not only highlights the changing pedagogical landscape in Iran but also underscores the need for curricula that better prepare teachers for contemporary classroom dynamics. The findings showcase the developmental trajectory of teacher education in Iran, emphasizing the need to address future challenges.
تنظیم گری قیمت خدمات عمومی در پرتو رویه دیوان عدالت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
333 - 358
حوزههای تخصصی:
از آنجا که میزان بهای خدمات، مؤلفه ای بسیار تأثیرگذار در رضایت شهروندان از خدمات عمومی است، تنظیم گری قیمت خدمات عمومی از حیث رعایت اصول خدمات عمومی و صیانت از حقوق مصرف کنندگان از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین با توجه به تاثیرگذاری قیمت در وضعیت رقابت میان بنگاه ها و بازیگران خدمات عمومی، این موضوع از حیث حقوق رقابت نیز واجد اهمیت و حساسیت است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به مسئله تنظیم گری قیمت خدمات عمومی در پرتو رویه دیوان عدالت اداری پرداخته است. نتایج تحلیل آراء دیوان عدالت اداری در این موضوع نمایانگر این است که دیوان عدالت اداری در حوزه حقوق رقابت ضوابطی همچون نص محوری و عدم استناد به اصل «رقابت» و ممنوعیت امتناع از صدور مجوز کسب وکار به بهانه «اشباع بودن بازار»، و در حوزه حقوق مصرف کننده، ممنوعیت تعیین جریمه و مجازات از سوی دولت و ممنوعیت تبعیض ناروا در تعیین قیمت خدمات را مدنظر قرار داده است. همچنین در روش های تنظیم گری قیمت، ضوابطی همچون دارا بودن صلاحیت قانونی در تعیین تعرفه، عدم تغییر ماهیت تعرفه با تغییر عنوان آن، شناسایی تعیین سقف قیمت به عنوان روش تنظیم گری قیمت و تأکید بر به روزرسانی نرخ سقف قیمت براساس تغییرات اقتصادی را تصریح کرده است.
طراحی الگوی روابط بین عوامل موثر بر ارتقاء تاب آوری جامعه در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
175 - 207
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان توانایی بازگشت به شرایط اولیه، استفاده هوشمندانه از منابع، شبکه ها و ساختارهای پشتیبان تعریف می شود. این موضوع باعث ایجاد مفهومی از تاب آوری شده که به طور گسترده توسط محققانی که ناسازگاری های مفهومی در تحلیل تاب آوری و پتانسیل آن برای توجیه نظریه های خاص را برجسته می کنند، مورد انتقاد قرار گرفته است؛ بنابراین گنجاندن پایه های اجتماعی تاب آوری در چارچوب مفهومی آن برای پویایی لازم است. بر همین اساس، هدف این مقاله طراحی الگوی روابط بین عوامل مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جامعه در شهر تبریز بوده است. روش تحقیق توصیفی- علّی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش خبرگان و کلیه شهروندان شهر تبریز بوده است. در این پژوهش 12 نفر از خبرگان در بخش اول مشارکت داشته و 384 نفر از شهروندان بر اساس دهک های درآمدی در بخش دوم پژوهش به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری تفسیری و مدل سازی مسیری ساختاری بهره گرفته شده است. یافته های بخش مدل سازی ساختاری تفسیری نشان می دهد که عوامل مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جامعه در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح دارای روابط مستقیم و غیرمستقیم با سطوح دیگر است. در این بین عوامل اقتصادی، تأثیرگذارترین عامل و ظرفیت یادگیری، تأثیرپذیرترین عامل در الگوی طراحی شده بوده است. همچنین آزمون الگوی طراحی شده، نشان دهنده روایی و پایایی مناسب الگو و تأیید روابط مستقیم و غیرمستقیم عوامل مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جامعه در شهر تبریز بر اساس داده های تجربی بوده است.
نقش سلامتی در ایجاد صلح در مراحل مخاصمه مسلحانه با اشاره به عملکرد سازمان جهانی بهداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
273 - 312
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلفی می توانند نقض حق بر سلامتی، تضعیف و حتی فروپاشی نظام سلامتی یک کشور را به دنبال داشته باشند که در این میان، بروز مخاصمه مسلحانه مهم ترین عامل محسوب می شود. تشدید بیماری ها، سوءتغذیه، تخریب زیرساخت ها و ساختارهای نظام سلامت و افزایش بیماری های روانی از مهم ترین آثار مخاصمات هستند. میان سلامتی و صلح به عنوان دو حق بنیادین بشر، رابطه ای متقابل وجود دارد. سلامتی می تواند نقش تأثیرگذاری در صلح سازی در مراحل سه گانه پیش، حین و پس از مخاصمه مسلحانه ایفا کند. در این میان، سازمان جهانی بهداشت ضمن درک اهمیت صلح پایدار، بر نقش ویژه پزشکان و کارکنان سلامت در ایجاد صلح، حفظ و ارتقا آن به عنوان مهم ترین عامل دستیابی به سلامت برای همه تأکید دارد. تردیدی نیست که ایجاد و حفظ صلح از راه سلامتی نیازمند رویکردی چندجانبه است که بدون مشارکت متخصصان بهداشت محقق نمی شود. نظام سلامت به عنوان پرچم دار درمانِ قبل از آغاز مخاصمه، حین و پس از آن، تکالیفی دارد که آن ها را از طریق کارکنان خود به انجام می رساند.در رأس این نظام، سازمان جهانی بهداشت قرار دارد. سازمان جهانی بهداشت ضمن
درک اهمیت صلح پایدار، بر نقش ویژه پزشکان و کارکنان سلامت در ایجاد صلح، حفظ و ارتقا آن به عنوان مهم ترین عامل دستیابی به سلامت برای همه تأکید دارد. این مقاله مبتنی بر یک روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که سلامتی چه نقشی در ایجاد صلح در مراحل مخاصمه دارد و در این خصوص، سازمان جهانی بهداشت چه عملکردی داشته است؟
روش: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. مطالب این مقاله با مراجعه به کتب و مقالات فارسی و انگلیسی گردآوری شده است. اسناد و گزارش های بین المللی و همچنین وب سایت ها نیز بررسی شده و مطالبی از آن ها استخراج شده است.
یافته ها: این مقاله استدلال می کند که به دو دلیل کلی، سلامت باید به عنوان محوری برای ایجاد صلح در نظر گرفته شود. نخست، خدمات اولیه بهداشتی و کیفیت اولیه بهداشت یک حق بشری است. در این مفهوم، بهبود سلامت یک هدف است. به ویژه برای جوامعی که توسط جنگ ویران شده اند، ارائه خدمات پزشکی و بهداشت عمومی بهبودیافته بسیار موردنیاز و مطلوب است؛ دوم، بهبود سلامت، جزئی جدایی ناپذیر از دیگر عناصر ایجاد و تثبیت صلح یعنی توسعه اقتصادی، مشارکت سیاسی و پایداری جامعه است. عملاً نظام سلامت می تواند از رهگذر دیپلماسی سلامت و مراقبت های بهداشتی، نقش کلیدی در حمایت از رشته های بهداشت، صلح و توسعه و همچنین در تبدیل فرهنگ خشونت به فرهنگ صلح ایفا کند. حین مخاصمه نیز نقش پزشکان، پرستاران و کارکنان حوزه سلامت در کاهش یا رفع مخاصمه و نهایتاً ایجاد و تثبیت بسیار مهم است. احیا یا تقویت اعتماد ازدست رفته جامعه به ویژه از طریق عادلانه کردن روند توزیع خدمات بهداشتی و درمانی راهکار مهمی است که می تواند در این مرحله از مخاصمه مفید باشد. در این خصوص نظام سلامت می تواند با حمایت از ارسال کمک های بشردوستانه و مشارکت در فرایند گفتگو میان طرفین از رهگذر دیپلماسی سلامت تأثیرگذار باشد و به کاهش یا رفع مخاصمه کمک کند.
این مقاله همچنین نتیجه می گیرد که نظام سلامت می تواند ازجمله به وسیله ارزیابی شاخص های سلامت عمومی و کمک به ارائه خدمات بهداشتی به پیشگیری از مخاصمه کمک کند. اعتمادسازی میان طبقات اجتماعی، تسهیل همکاری های بهداشتی، بهبود برابری سلامت از طریق گفتگو بین نهادهای دولتی، بهداشتی و بشردوستانه، ترویج همکاری متقابل و کمک به بازسازی زیرساخت های سلامتی، اقدام های مهمی هستند که می تواند به صلح سازی در حین و پس از مخاصمه کمک کنند. سازمان جهانی بهداشت نیز سال هاست که تلاش دارد از طریق اجرای دو برنامه «سلامتی به عنوان پلی برای صلح» و «واکنش بشردوستانه» در مسیر دستیابی به صلح از طریق سلامتی نقش آفرین باشد که البته نتایج آن ها علی رغم اثربخش بودن، متغیر بوده است.
نتیجه گیری: به طورکلی، موفقیت و اثربخشی سیستم های بهداشتی در ایجاد صلح متغیر است. در واقع نمی توان در مورد میزان تأثیرگذاری برنامه های بهداشتی در برقراری صلح نظر قطعی داد، اگرچه شواهد حاکی از اثربخشی متغیر آن هاست. واقعیت این است که نگاهی به شرایط کشورهای درگیر مخاصمه نشان می دهد که با توجه به موقعیت های متفاوت آن ها از نظر شرایط زمان مناقشه و همچنین توانایی ها، ظرفیت ها، امکانات بهداشتی، آموزشی و مالی، اثربخشی و موفقیت برنامه های بهداشتی در برقراری و حفظ صلح پایدار در این سرزمین ها قطعاً متفاوت است.