مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کامو
حوزه های تخصصی:
اسطوره سیزیف کتابی است که آلبر کامو در آن به مساله پوچیِ انسانِ معاصر می پردازد. این کتاب و اسطوره مطرح شده در آن، از جمله آثار تاثیرگذار بر شاعران معاصر ما بوده است تا آن جا که شاعرانی چون رحیمی، شفیعی کدکنی، شاملو و... با الهام گیری از این کتاب و اسطوره آن، اشعاری سرودند. با این وجود این الهام گیری ها به دلیل خوانشِ متفاوت شاعران از این اسطوره، با یکدیگر تفاوت های بنیادینی داشت. در مجموع رویکرد شاعران ایرانی به این کتاب و اسطوره را می توان به چهار شکل زیر دانست: الف) شاعرانی که تنها به روایت مجدد و بی کم وکاست این اسطوره پرداختند. (شعر تقدیر سروده رحیمی)؛ ب) شاعرانی که با در نظر داشتن این اسطوره و درون مایه های فلسفی آن به آفرینش نمادهای مشابه اقدام کردند. (شعر رود سروده احمد شاملو)؛ ج: شاعرانی که اسطوره سیزیف را از بار فلسفی آن خالی ساخته، به آن بُعدی اجتماعی دادند. (شعر چرخ چاه سروده شفیعی کدکنی)؛ د) شاعرانی که تنها درون مایه های این اسطوره را در شعر خود انعکاس دادند. (شعر جهان را که آفرید سروده احمد شاملو)
رئالیسم کامو در کاشش قبول شادمانه و ناگزیر واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه و آثار آلبر کامو واجد ویژگیهایی هستند که در کل می توان آنها را به ئالیسم نسبت داد. اما، رئالیسم علاوه بر معنایی که به طور عمومی در دنیای ادب و هنر دارد، نزد کامو بار مشخصی دارد که عبارت است از تلاش نویسنده به منظور حفظ گونه ای تعادل در ارتباط میان انسان و جهان. ارتباطی که بی شک مساله دار و پر تنش است. با این حال و به ویژه پذیرش ذات ناسازگار این ارتباط است که به رئالیسم کامو معنا می بخشد و به ما اجازه می دهد تا او را نویسنده ای واقع گرا و مدرن بنامیم. در واقع اینگونه می توان گفت که کامو، محدودیتهای هستی خویش را می شناسد و آگاهانه آنها را می پذیرد. تمام هنر و زندگی این نویسنده متاثر از چنین نگرشی به هستی است و این همان نکته ایست که ما در این مقاله بر آن انگشت گذاشته ایم. باری تفکر آلبر کامو واجد یک جور هنر خویشتندار و ظریف است که وی را از در غلتیدن در دام افراط کاری های قوه استدلال و انتزاع محافظت می کند و او را در عرصه واقعیت نگاه می دارد.
مقاله به زبان فرانسه: رویکردى تطبیقى به مسأله ى جنایت در بیگانهى آلبر کامو و دست هاى آلودهى ژان پُل سارتر (Une approche comparée du crime dans L’Étranger d’Albert Camus et Les Mains sales de Jean-Paul Sartre)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع جنایت همواره توجه نویسندگان را که در جستجوی پرداختن به طرح های داستانی پیچیده بوده اند، جلب نموده است. به واسطه جنایاتی که تا ابد، نه تنها برای کسانی که به قضاوت این جنایات می نشینند بلکه برای مرتکبانشان نیز غیر قابل حل می نمایند، وجه رازآلود جنایت بیشتر از پیش تقویت می یابد. دو جنایتی که در رمان بیگانه آلبر کامو و در نمایشنامه دستهاى آلوده ژان-پل سارتر به وقوع می پیوندند، با قرار گرفتن در زمره این جنایات مبهم، موضوع مورد بحث این مقاله قرار می گیرند که با رویکردى تطبیقى به بررسی محرک های این دو جنایت که در بین آنان « تصادف » به عنوان مهم ترین و تعیین کننده ترین عامل ظاهر می شود، می پردازد. علاوه بر عواملی که به قتل منتهی می شوند، محاکمه و مجازاتی که در انتظار این دو جنایت شوم می باشند نیز موضوع مقایسه این مقاله قرار می گیرند. در نهایت با پرداختن به رابطه ادبیات و جنایت این مقاله با گذر از تاریخچه این رابطه به بررسی مسایل فلسفی آن خواهد پرداخت که امکان فهم این دو اثر مورد نظر را میسر خواهند ساخت.
نقش های آسمانه
حوزه های تخصصی:
در زیر پیش آمدگی سقف خانه ای در کامو، که هویتش را از وقتی شهر خوانده شد، رفته رفته از دست می دهد، ردیفی از نقاشی جلب نظر می کند که تزیین آسمانه کوچه است. منظر کوچه های کامو استثنایی و خاطره انگیز است. نه به خاطر عناصر آن، که شاخص های ویژه برای این نوشهر هستند، بلکه به خاطر نور فضا. شفافیت منظر در کامو که در ارتفاع ... متری از سطح دریا قرار دارد، جلوه ای خاص نسبت به منظره های دیده شده در روستاهای دیگر می دهد. شهری تا این حد شفاف و درخشان، خاطره ای به یاد ماندنی در ذهن بر جای می گذارد. عناصر عادی منظر در سرزمین های این چنینی، از قبیل ردیف درختان صنوبر، کوچه های گلی سرخ رنگ و مزارع بی حصار، از جمله مهم ترین عناصر هویت ساز منظر در کامو هستند. همه این ها در غیاب تاری ناشی از غبار زندگی شهری و صنعتی و ارتفاع پایین، منظری را می سازند که مضمون آن در مقابل تازگی و بداعت تصویر شفاف آن، کمتر به نظر می آید. تزئین سقف در معماری سنتی ایران و بسیاری نقاط جهان، سابقه دارد. در میان آن ها، نورگیرهای بالای آینه، تزئینی در ارتباط با آسمان و نور است که با اشکال متنوع خود، زیبایی آفرینی مرتبط منظر آسمان را در درون فضای معماری پدید می آورد. در نمونه کامو، نکته کمی غریب تر است. پیش آمدگی جلوی خانه در کوچه و در فضای باز تزئین شده است. این زیبا آفرینی آنچنان که «نسیم مؤدب» در انتخاب تحسین برانگیز خود نمایش داده، ربطی به آسمان پیدا می کند. منظر آسمانه کوچه با نقش انسان های سنتی و منظر مردمی، نمونه ای بدیع در زیباسازی فضای زیست است. سایه بانی در برابر تابش آفتاب و بارش ابر، پیشانی جلوی خانه را پدید آورده که بنا نیست، نگاه به آسمان را سد کند، بلکه قابی برای آسمان رخشان است که بر خود نقش هایی از منظر مردمی را حمل می کند. ترکیب درختان کشیده، آسمان، دیوار، کوچه ها، قاب، نقاشی ها و شفافیت، منظر درخشان آسمان کامو را می سازد. منظری که مداخله های امروزین تدریجاً از مؤلفه های آن یک به یک می کاهد. از این منظر امروز، جز آسمان، درختان در حال میرایی و شفافیت چیزی باقی نمانده است. مهم ترین منظر کامو در حال از دست رفتن است.
مطالعه و تأملی بر رویکرد آلبر کامو به معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوءتفاهم یا حکایت زبان قاتل نویسندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
589 - 605
حوزه های تخصصی:
سوءتفاهم یکی از آثار چرخه ی پوچی محسوب می شود که در آن کامو انسان را به آگاهی از پوچی جهان و زندگی تراژیک انسان دعوت می کند. در این اثر، سکوتِ انسان بسان تسلیم و کلام نماد طغیان است. در واقع، پرسشِ «بودن یا نبودنِ» هملت به «صحبت کردن یا نکردن» بدل شده و اهمیتی کمتر از پرسش پیشین ندارد. به این ترتیب جان در سوءتفاهم با انتخابِ سکوت به قتل خود توسط مادر و خواهرش تن می دهد. در واقع می توان گفت که جان با صحبت نکردن به مارتا این حق را می دهد که او را قربانی کند. به این ترتیب مشاهده می کنیم که سخن یا کلام به مثابه سلاحی است که با آن می توان در جهانی خشونت بار و سیاه از خود برای زیستن دفاع کرد. ما در این مقاله به شرح چگونگی درک پوچی جهان و بی دفاع بودن انسان در مقابل همنوعانش و همچنین نقش سکوتِ خدا، طبیعت و انسان در شکل گرفتن سرنوشت جان می پردازیم
تقابل فرد و جامعه: رد پای ژان ژاک روسو در رمان بیگانه آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
276 - 293
حوزه های تخصصی:
آلبر کامو، رمان بیگانه را در سال 1942 به چاپ رسانید. بیشتر منتقدان ادبی، این رمان را نمایش ادبی فلسفه آبسورد می دانند که پیش از آن در رساله فلسفی اسطوره سیزیف عرضه شده بود، اما بعدها و برای چاپ ترجمه انگلیسی این رمان، نویسنده مقدمه ای نوشت و در آن به پاره ای شبهات در باره شخصیت داستان پاسخ گفت. اهمیت این مقدمه در آن است که در می یابیم که هسته اصلی رمان را تقابل میان فرد و اجتماع شکل می دهد. این موضوع در نوشته های متفکران پیش از کامو هم به چشم می خورد. شاید بارزترین و پر معناترین کوشش برای برجسته سازی این واقعیت را در اندیشه ژان ژاک روسو بیابیم که انسان طبیعی را در تقابل با جامعه متمدن اخلاقی قرار می دهد. مقاله حاضر بر آن است تا نشان دهد که میان انسان طبیعی روسو و شخصیت اصلی رمان بیگانه، شباهت های بسیاری وجود دارد، هرچند کامو هرگز اشاره ای به این شباهت ها و یا تاثیرات نکرده است، اما می توان در رمان او حضور فیلسوف سده 18 فرانسه را آشکارا دریافت.
تأمل فلسفی آلبر کامو در ردّ کیفر مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های حقوق کیفری پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
295 - 326
حوزه های تخصصی:
ورود درد و رنج بر جسم و روان انسان و تبلور آن در تحمیلِ کیفر و شکلِ خاصی از آن به نام «اعدام»، همواره در گذر دوران، موضوع تأملات فلسفی در حوزه های مختلف بوده است؛ اینکه آیا ایراد شدیدترین حالت درد و رنج بر دیگری در قالب کیفر مرگ امری اخلاقی و موجه است؟ پاسخ به این پرسش در بیشتر موارد با تکیه بر کارکردهای این کیفر بیان شده یا چون «شرّی ضروری»، به کار بردن آن از روی ناچاری اعلام شده و درستی اخلاقیِ ماهیت آن، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آلبر کامو از جمله ادیبان و فیلسوفانی است که به این موضوع پرداخته وبُن مایه های انتقاد به مبانی حقوقی اخلاقی کیفر مرگ را می توان در آثار متعدد او به نظاره نشست. در این مقاله با روشی استقرایی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، دیدگاه انتقادی کامو به این کیفر بیان شده است. از نگاه او، اعدام قتلی دگربار و این بار زیر لوای قانون بوده و نمی تواند مبنای حقوقیِ مستدل و قابل اعتمادی داشته باشد؛ به ویژه که چنین کیفری به گواهی تاریخ، ناتوان از تحقق کارکردهای توجیهی خویش بوده است. از دیدگاه کامو، ناروایی کیفر مرگ، به سبب ناسازگاری آن با مبانی فلسفی اخلاقی حیات، عدم بررسی سنجه های دخیل در ارتکاب جنایت، تعارض با اصل شخصی بودن کیفر و غیر اخلاقی بودن ایراد درد و رنج بر انسان می باشد. کامو تحمیل تعمدی درد و آزارِ برتافته از نمایش اعدام را به منزله سازماندهی مجددِ «کشتن» دانسته و کیفرزدایی از آن را گامی در جهت حمایت از حیات انسانی می داند.
«عصیان و ارزش» بازخوانی آراء نیچه و کامو در باب نیست انگاری با تکیه بر مفهوم عصیان در برابر بی معنایی زندگی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
219 - 241
حوزه های تخصصی:
در دوران تجدد، یأس و بیمعنایی بر روح و جان انسان متمدن چیره گشته و باعث شده است تا ارزشهای اخلاقی که بشر همیشه به آن به چشم ارزشهای ماوراء عقلی نگاه میکرد، بیارزش شده و معنای خود را از دست بدهند. بنابراین بررسی و تبیین ضرورت انکارناپذیر نقش و اهمیت معنا در زندگی اهمیت دو چندان یافت و اندیشمندان را بر آن داشته تا به آن عطف نظر نمایند. در این میان فیلسوفان اگزیستانسیالیست به واسطهی ماهیت موضوع که نظر به ذات و حقیقت انسان است، به آن توجه بیشتری کردهاند. از این رو در این پژوهش تلاش شده است تا به روش توصیفی و تطبیقی، ضمن بررسی نظرات دو فیلسوف اگزیستانسیالیسم، به مهمترین مسئلهی زیستی بشر امروز، به طریق نقش عصیان در معنابخشی به زندگی پاسخ داده شود. نیچه و کامو می کوشند تا نشان دهند، خداباوری و ارزش های اخلاقی به پوچی منتهی شده و درک پوچی جهان به عصیان منجر می شود. نیچه با رد ارزش های اخلاقی از عصیان همچون نوعی درمان یاد می کند که در آن دیگر، انسان رنج را بی ارزش نمی داند بلکه آن را مبنای جدیدی از اخلاق دانسته که به برداشت جدیدی از لذت و جایگاه آن در زندگی منتهی می شود. کامو نیز با رد اخلاق سنتی و با تکیه بر مفهوم عصیان، اخلاقی نو بنا می کند که نوعی لذت از پس آن حاصل می شود که نتیجه ی پذیرش توامان دنیا با همه ی خوبی و بدی هایش می باشد. نیچه و کامو هر دو با انکار خدا تنها راه نجات را در عصیان می دانند. از منظر آن ها، عصیان با دمیدن روح تعهد در انسان ها و تربیت انسان های کنشگر با نیهیلیسم به مبارزه بر می خیزد و در نهایت منجر به اهتمام محض به زندگی این جهانی می شود.