مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
برندسازی مقصد
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
88 - 106
حوزههای تخصصی:
برند، منبعی قوی از ارتباطات احساسی وشناختی است که منجر به تجربیات به یاد ماندنی از یک مکان، یک شهر یا یک نام و نشان تجاری می شود. هدف مطالعه بررسی تاثیر همزمان برندسازی مکان بر ساکنان و گردشگران خارجی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه ساکنان در مناطق چهارگانه و کلیه گردشگران خارجی ورودی به شهرستان کرمان در شش ماهه اول سال1396 می باشد. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ با توجه به روش مقایسه ای پژوهش ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ نامعلوم معادل384 به دست آمد که تعداد 426 پرسشنامه برگشت داده شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و و از نظر روش توصیفی- پیمایشی می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید،که معادل 76/0 برآوردشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری (ضرایب رگرسیون استاندارد شده) و تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزارهای24SPSS و23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که، پیچیدگی برند شهر به واسطه هویت یابی بر تبلیغات دهان به دهان بیشتر برای ساکنان نسبت به گردشگران خارجی تاثیر معناداری دارد، می توان نتیجه گرفت که پیچیدگی برند به واسطه هویت یابی در ساکنان شهر بیشتر از گردشگران خارجی بر تبلیغات دهان به دهان آنان تاثیرگذار می باشد. و همچنین، پیچیدگی برند شهر به واسطه رضایت بر تبلیغات دهان به دهان بیشتر برای گردشگران خارجی نسبت به ساکنان تاثیر معناداری دارد، در نتیجه میزان تاثیر پیچیدگی برند شهر به واسطه رضایت بر تبلیغات دهان به دهان بر گردشگران خارجی تاثیرگذار می باشد و بر ساکنان تاثیر مثبتی ندارد. علاوه براین ، پیچیدگی برند شهر به واسطه تعهد بر تبلیغات دهان به دهان تاثیر مثبت ندارد.
بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به منطقه گردشگری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
برندسازی مقصد،یکی از مهمترین مباحث درحوزه بازاریابی گردشگری است. لذا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به شهر شیراز به منظور افزایش گردشگران و برندسازی مقصد است.پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری،گردشگرانی هستند که طی ماه های فروردین تا آبان 1396 از شهرشیراز بازدیدکرده اند.حجم نمونه براساس جدول مورگان و فرمول کوکران برای جامعه نامحدود معادل 384 به دست آمد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب توسط خبرگان و آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل سازی معادلات ساختاری،تحلیل عاملی تاییدی ونرم افزارهای SPSS23و AMOS23استفاده شد.یافته ها نشان داد که ارزش ویژه برند مقصد بروفاداری گردشگران تاثیر معناداری دارند. آگاهی از مقصد بر تصویرجامع تاثیر معناداری نداشته اما برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری دارد.تصویرجامع برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری داشته وکیفیت ادراک شده نیز بر وفاداری نگرشی و رفتاری تاثیرمعناداری دارد.تصویرشناختی وکنشی بروفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر عاطفی بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.تصویر شناختی وعاطفی از طریق تصویر جامع به عنوان متغیرمیانجی، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر کنشی از طریق تصویر جامع، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.
بررسی تأثیر نام برندسازی مقصد بر توسعه گردشگری روستایی (روستاهای دهستان سراوان، گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۴)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
گرد شگری روستایی راهبرد ی، جهت تقویت جوامع محلی د ر مناطق روستایی بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس، برنامه ریزان توسعه روستایی و گرد شگری، برای د ستیابی به این مزایا، بر ابزارهای جد ید ی د ر راهبرد های برنامه ریزی روستایی تأکیدد اشته و به سمت استفاد ه از مفاهیم جد ید ی چون نام برند سازی مقصدگام برد اشته اند . پژوهش حاضر، به اهمیت و بررسی تأثیر نام برند سازی مقصدبر توسعه گرد شگری روستایی می پرد ازد . د ر این زمینه، شکاف مطالعه هایی د ر ایران و به خصوص د ر مناطق شمالی ایران احساس می شود ، که قابلیت های فراوانی جهت توسعه گرد شگری روستایی د ارند ، روستاهای د هستان سراوان د ر استان گیلان، به عنوان یکی از مطلوب ترین مقاصدگرد شگران د اخلی و بین المللی، نیاز به گسترش فعالیت های گرد شگری و شناسایی مولفه های برند سازی گرد شگری د ارد . مطالعه حاضر، با استفاد ه از روش های کیفی و تجزیه و تحلیل محتوا، قصدد اردتأثیر برند سازی مقصدرا، بر توسعه گرد شگری، د ر روستاهای د هستان سراوان د ر استان گیلان، بررسی کند . روش پژوهش به صورت کیفی و جامعه آماری پژوهش را کارشناسان گرد شگری، متخصصان و استاد ان د انشگاهی و گرد شگران، (مصرف کنند گان اصلی محصولات و خد مات ارائه شد ه) تشکیل د اد ند . جهت تجزیه و تحلیل د اد ه نیز از نرم افزار MAXQDA استفاد ه شد . با توجه به خروجی نرم افزار و نتایج پژوهش، معیارها د ر سه بخش شامل پاید اری اجتماعی و فرهنگی، توسعه و پاید اری اقتصاد ی و عوامل زیست محیطی شناسایی شد ند . بر اساس تجزیه و تحلیل کیفی، این مطالعه د ر موردمسیر تحقیق و پیشنهاد های پژوهش های آیند ه بیشتر بحث می کند .
ارائه الگوی کاربردی برای بازاریابی چندحسی در برندسازی مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
63 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،ارائه نوعی الگوی کاربردی برای بازاریابی چندحسی در برندسازی مقصد گردشگری است. روش پژوهش مطالعه حاضر، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری آن را تمام گردشگران (ایرانی خارجی) تهران به تعداد 10000 نفر شکل داده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و به کمک فرمول نمونه گیری لوی و لمشو (1381)، حجم کل نمونه 407 نفر محاسبه شد؛ اما در نهایت 394 نفر در تحقیق مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تدوین شده بر اساس مدل مفهومی و متغیرهای تحقیق است. نتایج به دست آمده از تأثیر بازاریابی چندحسی بر برندسازی مقصد گردشگری با ضریب تأثیر 813/0 حکایت دارد که با توجه به نمره تی در سطح 05/0 معنادار است. همچنین مقدار 2 R برابر با 661/0 به دست آمد؛ به این معنا که 1/66 درصد از تغییرات برندسازی مقصد گردشگری مربوط به بازاریابی چندحسی بوده و باقی مانده تغییرات به سایر متغیرها مربوط می شود. به نظر می رسد گردشگری و بازاریابی گردشگری به خلق تجربه دلپذیری برای مشتری از مقصد ارتباط دارد و ساختن این تجربه از طریق بازاریابی چندحسی امکان پذیر است.
نقش ارزش های تجربی در برندسازی مقصد گردشگری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
147 - 133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ارزش های تجربی در برندسازی مقصد گردشگری ورزشی اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور، 245 گردشگر که ایران را به عنوان مقصد گردشگری ورزشی انتخاب کرده بودند، پرسشنامه های ارزش های تجربی آن و همکاران (2019)، تصویر برند مقصد اندرسن و همکاران (2018) و نیت های رفتاری شارما و نایاک (2019) را تکمیل کردند. روش تحلیل داده ها، الگوسازی معادلات ساختاری بود که با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس نسخه 3 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از این بود که ارزش های تجربی، شامل بازگشت سرمایه مصرف کننده، تعالی خدمت، زیبایی شناسی و سرگرم کنندگی، می توانند به طور معناداری بر تصویر مقصد تأثیر بگذارند و تصویر مقصد گردشگری ورزشی نیز به دنبال آن می تواند بر نیت های رفتاری گردشگران ورزشی درباره ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی تأثیرگذار باشد. نتیجه گیری: بر مبنای یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی در پی افزایش سهم خود از بازار گردشگری ورزشی جهان است، باید به چهار بٌعد ارزش های تجربی به منزله یکی از عوامل مهم در برندسازی مقصد گردشگری ورزشی توجه ویژه ای داشته باشند.
تأثیر شاخص های کیفیت محیطی بر برندسازی گردشگری ورزشی دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
261 - 249
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برند گردشگری ورزشی هر کشور، به عنوان برند گردشگری مقصد، تأثیر انکارناپذیری در جذب گردشگران ورزشی دارد و می تواند گردشگران را در انتخاب مقصد راهنمایی و کمک کند و کمک شایانی به درآمدزایی یک کشور داشته باشد. باید گفت که عوامل بسیار زیادی می توانند بر برندسازی مقصد، تأثیرگذار باشند که در برخی مقالات و تحقیقات پراکنده به برخی از این شاخص ها اشاره شده است. هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیر شاخص های کیفیت محیطی بر برندسازی گردشگری ورزشی منطقه دماوند بود که از جاذبه های گردشگری محسوب می شود. روش پژوهش : تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از روش های آماری رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به بررسی نظرهای 384 گردشگر ورزشی که با استفاده از جدول مورگان و به شکل نمونه در دسترس، به عنوان نمونه تحقیق به پرسشنامه های رضوانی (2018) و آکر (1991) پاسخ دادند، پرداخته است. یافته ها: نتایج نشان داد از بین مؤلفه های کیفیت محیطی، مؤلفه اقتصادی بیشترین و مؤلفه محیط طبیعی کمترین تأثیر مستقیم را بر برندسازی گردشگری ورزشی دماوند داشته اند. همچنین با احتساب تأثیرات غیرمستقیم، مؤلفه محیط نهادی تأثیر بیشتری داشته است. نتیجه گیری: برای برندسازی گردشگری ورزشی دماوند، نیاز به توجه بیشتر به عوامل اثرگذار بر محیط اقتصادی و نهادی و رفع مشکلات محیط طبیعی است.
نقش آشنایی مقصد در برندسازی ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
197 - 210
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش آشناییِ مقصد در برندسازی ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی بود. روش تحقیق، توصیفی- همبستگی با تکنیک تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران ورزشی خارجی سفرکرده به ایران بودند که 360 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری در پژوهش مشارکت یافتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های «آشنایی مقصد» لیو و همکاران (2018)، «تصویر برند مقصد» اندرسون و همکاران (2018) و «نیت های رفتاری» وو و همکاران (2018) بودند. روایی (محتوا، همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامه ها حاکی از آن بود که ابزار اندازه گیری از روایی و پایایی مطلوبی برخوردارند. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج نشان داد که آشنایی مقصد می تواند با ضریب مسیر 83/0 بر تصویر برند مقصد تأثیرگذار باشد و تصویر برند مقصد نیز به دنبال آن، می تواند با ضریب مسیر 68/0 بر نیت های رفتاری گردشگران تأثیر بگذارد. همچنین، آشنایی مقصد می تواند به طور مستقیم و با ضریب مسیر 63/0، نیت های رفتاری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارتی، با افزایش آشنایی، تصویر مقصد و نیت های رفتاری گردشگران تحت تأثیر مثبت قرار می گیرند. در نتیجه، این یافته ها نقش آشنایی مقصد در برندسازی مقصد گردشگری را تأیید می کند.
بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که اگر مقصدهای گردشگری ورزشی ایران به دنبال افزایش سهم خود از بازار گردشگری ورزشی جهان هستند باید به نقش آشنایی به عنوان عامل کلیدی در برندسازی ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی توجه ویژه ای داشته باشند.