مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present mixed methods study examined the relationship of three constructs within applied linguistics, namely, shame, guilt, and grit among Iranian EFL learners. By considering the principles of positive psychology, the authors tried to determine the existence of any significant association between the variables. In this vein, 263 Iranian students aged between 13 to 18 participated in the study and filled out the questionnaires. Analyses of the data revealed strong negative relatedness between shame and the other two variables, while the learners’ guilt and grit were found to be positively correlated. Expanding the quantitative results, the authors utilized a grounded theory approach and interviewed 30 students to further investigate the shame-inducing factors in L2 classroom and the analyses signaled that the ashamed learners suffer from internal and external shame-provokers. Attending to shame and other negative feelings would possibly reduce the learners’ shame and stress, help them progress in learning and enhance their well-being.
تحلیل حقوقی و فقهی شرط سلب حق انتقال در قراردادها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام حقوقی ایران، قراردادها به عنوان ابزارهای مهمی برای تنظیم روابط حقوقی و اقتصادی میان اشخاص شناخته می شوند. شروط قراردادی نقش ویژه ای در تعیین محدودیت ها یا اعطای امتیازات خاص به طرفین قرارداد ایفا می کنند. در این میان، شرط سلب حق انتقال که انتقال گیرنده را از انتقال موضوع قرارداد به شخص ثالث منع می کند، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش به بررسی وضعیت حقوقی و فقهی این شرط در ایران پرداخته است. مواد و روش ها: در این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی عمل شده است. ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است. یافته ها: در بخش اول، مبانی نظری و مفهومی شرط سلب حق انتقال بررسی شده و جایگاه آن در چارچوب شروط قراردادی تبیین می شود. این بخش شامل تعریف شرط، انواع آن، و ضرورت تحقیق در این زمینه است. بخش دوم، مشروعیت این شرط را از منظر فقه اسلامی تحلیل می کند و آرای مختلف فقها را درباره اعتبار یا عدم اعتبار آن مورد ارزیابی قرار می دهد. در بخش سوم، جایگاه شرط سلب حق انتقال در قوانین ایران بررسی شده و آثار آن بر حقوق و تکالیف طرفین تحلیل می شود. آرای قضایی مرتبط نیز برای درک بهتر ابعاد عملی این شرط مورد توجه قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش با شناسایی چالش های فقهی و حقوقی، پیشنهادهایی برای اصلاح قوانین ارائه کرده و تلاش دارد درک عمیق تری از این شرط و آثار آن به دست دهد.
بررسی مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: روستای قلعه بالا شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش عظیمی از ذخایر کالبد تاریخی و سرمایه های فرهنگی در روستاها قرار دارد و زندگی روستایی با معماری بومی عجین شده است. معماری بومی در سکونتگاه های روستایی، گواهی بر پیشینه معماری و فرهنگ ارزشمند آن سرزمین است، اما در تحولات امروزی ساختار روستاها، به معماری بومی کمتر توجه شده است. لذا شناخت معماری بومی، می تواند زمینه ای را برای مرتفع ساختن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش فراهم نماید و در انتقال فنون معماری و تجارب فرهنگی به دیگر مناطق نیز مؤثر باشد. ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی و نمود آن ها در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه اسناد کتابخانه ای، ابعاد معماری بومی و مؤلفه های آن مشخص گردیده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری بیان شده است. در ادامه با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، نمود آن در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود موردبررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اقتصادی-معیشتی، اجتماعی-فرهنگی، اقلیمی-محیطی در شکل گیری معماری بومی در سکونتگاه های روستایی مؤثر هستند. در بعد اقتصادی-معیشتی، مؤلفه نوع کارایی و کارکرد، نوع معیشت و وضعیت درآمد و نوع مصالح ساخت و در بعد اجتماعی-فرهنگی، مؤلفه امنیت و آرامش، روابط و تعاملات اجتماعی، حس تعلق خاطر، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد محیطی-کالبدی، مؤلفه ساختار فضایی و کالبدی، آسایش محیطی و هماهنگی اقلیمی، انعطاف پذیری فضایی و عملکردی تأثیرگذار است. نتیجه گیری: ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی در عین واحد بودن، روی یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بافت و مسکن روستای قلعه بالا شاهرود از تمامی این مؤلفه ها و شاخص های آن تأثیر پذیرفته و معماری روستای قلعه بالا شاهرود نمونه ای از معماری بومی منطبق با اقلیم، فرهنگ و زندگی روستایی است.
آسیب شناسی نظام نظرسنجی ذینفعان (مورد مطالعه: شرکت گاز استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی نظام نظرسنجی ذینفعان شرکت گاز استان یزد است. روش شناسی این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی می باشد. شیوه ای که برای نمونه گیری این پژوهش برگزیده شد، نمونه گیری قضاوتی و یا هدفمند است که با این روش 11 تن از خبرگان از جمله مدیران و کارکنان شرکت گاز به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. پس از انجام مصاحبه، تجزیه وتحلیل داده های حاصل از آن با استفاده از روش تحلیل تم انجام شد که 245 کد اولیه در قالب 28 تم فرعی و 7 تم اصلی و نهایی استخراج شد. درنهایت، در این پژوهش هفت تم اصلی از جمله؛ دید منفی ذینفعان به نظرسنجی، توجه ناکافی شرکت به نظرسنجی، همکاری ضعیف ذینفعان در پاسخ دهی، ضعف زیرساخت های شرکت، ضعف زیرساخت نظرسنجی، عوامل بیرونی مؤثر بر شرکت، عدم کاربردی بودن تحلیل ها را تحت عنوان آسیب های نظام نظرسنجی شرکت گاز استان یزد شناسایی و بیان نمود که نتایج این پژوهش می تواند برای بهبود فرایند نظرسنجی در سازمان حائز اهمیت باشد.
مخرج مشترکِ نظریّات تفکیک قوا (از تفکیک قوا در حقوق اساسی معاصر تا استقلال قوا در حقوق اساسی ایران)
حوزههای تخصصی:
اصل تفکیک قوا به مثابه مهم ترین دستورالعمل حقوقی، با هدف جلوگیری از تمرکز قدرت در دستان یک شخص یا نهاد و تضمین حقوق و آزادی های مردم شکل گرفت. این اصل در بستر "سیّالیّت رژیم های سیاسی" تکامل یافت و در نهایت در معرض برداشت ها و تفاسیر گوناگون واقع گشت. به طوری که، در برخی برداشت ها تمرکز قدرت مبنای تفکیک قوا بوده و هم زمان در همان مقطع تعادل قوا نیز در نظر گرفته شده است. چنان که در زمانی برابری قوا و در زمانی دیگر سلسله مراتب قوا به چشم می خورد. این اختلاف در برداشت ها تا حدّی است که برخی نویسندگانِ عصر حاضر نظیر لارنس کلاوس، در نوشته های خود جسورانه آراءِ صاحب نظرِ کلاسیک این مفهوم، همانا منتسکیو را نیز در بوته ی نقد، نظر و چالش جدّی قرارداده اند. در این مقاله می کوشیم تا با معرفی و ارائه ویژگی "تحوّل پذیری رژیم های سیاسی" و همچنین استخراج وجوه و شاخصه های مختلف و عدیده ی این مفهوم در رژیم های سیاسی معاصر به تنها مخرج مشترک میان آن ها دست یابیم. وجوه و شاخص های پیش گفته مشتمل اند بر: "نوع نگاه به قدرت و انسان"، "منشأ قوا"، "مجادله تعداد قوا"، "ساماندهی حقوقی دولت"، "اصل جلوگیری از تمرکز قدرت و وضعیّت اضطراری"، "اصل منع جمع مشاغل دولتی"، "برابری افقی قوا"، "استقلال قوا " و "سامانه نظارت و تعادل". نوشتار پیش رو با این پرسش آغاز می شود که با توجّه به برداشت های مختلف از تفکیک قوا در طول دوره های مختلف، چه وجه مشترکی می توان میان تمامیِ آن ها یافت؟ فرضیه ارائه شده نیز حاکی از آن است که برمبنای ویژگی سیّالیّت رژیم های سیاسی تنها یک مخرج مشترک و اصل الزامی میان تمامی برداشت ها از تفکیک قوا وجود دارد -یا می توان آن را یافت و یا می توان آن را ارائه نمود- و آن نیز این مهمّ است که در شرایط عادی، اِعمال قوای سه گانه ازسوی یک شخص و یا یک نهاد صورت نگیرد و پس از اتمامِ شرایط اضطراری موجود، تمرکز قوایِ ایجاد شده به حالت نخستین و انعطاف پذیر خود بازگردد. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به روش گردآوری کتابخانه ای نگاشته شده است.
اثربخشی توان بخشی ذهنی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توان بخشی شناختی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شهر ارومیه در سه ماهه اول 1401 بود. تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مرکز پیشگامان امید ارومیه با روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند که در نهایت بعد از انجام مداخله داده های گردآوری شده از راه آزمون تحلیل واریانس و کواریانس چند متغیره و با نرم افزار 19 Spss تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد مداخله توان بخشی شناختی بر بهبود مؤلفه های رشد زبان شامل صحبت کردن (01/0 >p)، سازماندهی (01/0>p)، گوش کردن (01/0 >p )، مؤلفه گفتاری (01/0>p) و کاهش علایم اتیسم شامل مشکلات رشدی (01/0>p)، تعامل های اجتماعی (01/0 >p )، رفتار کلیشه ای (05/0 >p )، برقراری ارتباط (05/0>p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مداخله توان بخشی شناختی می تواند در بهبود رشد زبان گفتاری و کاهش علایم اختلال اتیسم اثربخش است.
ضرورت استقامت اجتماعی و الزامات محقق شدن آن، ازدیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۷۴-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
کلام الله مجید استقامت را ضرورت انکارناپذیر برای حیات اجتماعی بشر می داند. اگر زوایای مختلف این ضرورت به طور شایسته تبیین گردد، می تواند زمینه مناسب برای عینیت بخشیدن استقامت در بستر اجتماع را فراهم سازد. در این پژوهش تلاش شد تا با استفاده از روش تحلیل محتوا ضمن بررسی محتوایی آیات و روایات، برجسته ترین و مهمترین مضامین مورد اشاره، احصا و مورد بررسی قرارگیرد. ماموریت انبیای الهی برای تحقق بخشیدن استقامت در جامعه انسانی و همچنین استقامت اجتماعی است تا دفاع از ارزش های توحیدی، دفع فساد و دشمنی از اجتماع، محقق شدن امنیت و نشاط اجتماعی شکل بگیرد. بعد از بیان ضرورت گام بعدی که مورد واکاوی قرار گرفت، الزاماتی که بسترساز تحقق بخشیدن استقامت در جامعه بشری است و با عمل به آنها، استقامت اجتماعی به عینیت خواهد رسید. پایبندی به عهد و پیمان، تعاون، الگوپذیری از زوایای شخصیتی راد مردان مقاوم تاریخ و لزوم دعوت به تواصی به عنوان وظیفه اجتماعی، تنها بخشی از الزامات است که در قرآن و روایات مورد بررسی قرار گرفت که تبیین آن در تحقق و تقویت استقامت اجتماعی بسیار مؤثر است.
Ontological Insecurity and the Decline of the UK Empire: A Study of National Identity under the New Labour Government (1997-2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۹, Issue ۱ , Winter ۲۰۲۵
153 - 191
حوزههای تخصصی:
This article investigates whether the United Kingdom experienced a significant identity crisis, both geographically and historically, during the New Labour government (1997-2007); it argues that the United Kingdom, which was traditionally regarded as a dominant global superpower, can no longer sustain such a role in the complex and evolving dynamics of the modern world. In this regard, the key question raised is “To what extent were New Labour's policies under Tony Blair shaped by social factors such as trauma, anxiety, and status?” Using a mixed methodology, the article hypothesizes that the UK government struggled to assert material power, while addressing societal anxieties linked to its waning status as a middle power in the international society. The historical analysis traces the roots of the UK's self-perception, connecting this behaviour to a state of ontological insecurity—a national identity crisis in contemporary times to act as a great power in international society. The article concludes that this sense of ontological insecurity under the New Labour government (1997-2007) originates from the loss of Britain's prodigious power status to the United States after World War II, along with the gradual erosion of British influence over former dominions, colonies, and other territories.
جستاری میان رشته ای درباره ی زمینه ها و لوازم اجرای قانون
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
316 - 347
حوزههای تخصصی:
موضوع «اجرای قانون» گرچه اساساً به «نظام حقوقی» و «معرفت حقوقی» مربوط است اما هم زمان به دلیل ارتباط با حوزه ی اجرا در علومی مانند اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی، روان شناسی، مدیریت و سیاست گذاری نیز مورد بحث و توجه قرار می گیرد. در مقاله ی حاضر مباحثی در باب برخی از مهمترین نکات مربوط به اجرای قانون از منظر میان رشته ای با تأکید بر علوم حقوق و اقتصاد، اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی حقوقی، و مدیریت ارائه شده است؛ علومی که خود برساخته ی مفاهیم و گزاره های میان رشته ای هستند. هدف پژوهش ارائه ی بینش هایی در مورد چالش ها و پیچیدگی های موجود در اجرای قوانین، بررسی نقش ذی نفعان مختلف در این فرایند و چگونگی تأثیر تعامل آن ها بر اثربخشی قوانین است. به این منظور موضوعات مورد بحث در مقاله ی پیش رو، جایگاه اجرای قانون در نظریه های نهادگرایی، کیفیت اجرای قانون در اندیشه های اقتصادی، الزامات اجرای قانون در اندیشه های حقوق و اقتصاد و الزامات اجرای قانون در اندیشه های جامعه شناسی حقوقی و مدیریت است. یکی از محورهای اصلی در ایده های پیش گفته، نقش باور تابعان در کیفیت اجرای قانون و گره زدن توفیق یا ناکامی قانون در اجرا به باورپذیری مفاد قانونی توسط شهروندان است. در تحلیل جامعه شناسانه، از این باورپذیری به عنوان «درونی شدن» یک قاعده حقوقی یاد می شود. این ایده که یکی از لوازم اجرایی شدن هر قانون، تطابق با هنجارهای فردی و اجتماعی و عدم مغایرت با باورهای تابعان است، می تواند از طریق آموزه های جامعه شناسی حقوقی نیز تبیین شود. در مجموع با رویکرد مطالعه میان رشته ای در خصوص زمینه ها و الزامات اجرای قانون از منظر میان رشته ای می توان نتیجه گرفت که بخشی مهم از این زمینه ها و لوازم به عواملی خارج از متن قانون و اجزای نظام حقوقی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی باز می گردد. ازاین رو بهره گیری از اندیشه ها و ملاحظات صاحب نظران اقتصادی، جامعه شناسی، مدیریتی، سیاست گذاری و ... می تواند به تدوین و تصویب قانون قابل اجرا کمک کند. تصویب و اجرای «قانون خوب»، منوط به مداخله و مشارکت بیشتر صاحب نظران به ویژه علوم اجتماعی در فرایند قانون گذاری، و البته پیش از آن، فراهم کردن زمینه مشارکت آ نها توسط قانون گذاران و سیاست گذاران در این فرایند است.
بررسی الگوهای توزیع فضایی سکونتگاه های روستایی واقع در قلمروهای کوهستانی (مطالعه موردی: شهرستان مهاباد)
حوزههای تخصصی:
نابرابری فضایی، به عنوان مشکلی بزرگ در توسعه منطقه ای کشور ایران وجود دارد. برخلاف سیاست های توسعه منطقه ای ایران که بر اساس ایجاد عدالت فضایی و کاهش شکاف توسعه میان مناطق مختلف و ایجاد تعادل است، هنوز هم بعضی مناطق و نواحی از کمبود خدمات و تسهیلات پایه ای و نابرابری در تخصیص آن ها رنج می برند. هدف این پژوهش تحلیل نابرابری های عدالت فضایی در سکونتگاه های روستایی شهرستان مهاباد با نگاهی بر آمایش سرزمین است. در گردآوری اطلاعات تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و در راستای انجام تحقیق ابتدا با شناخت وضع موجود و سپس به واسطه هشت شاخص به بررسی نابرابری فضایی روستا های شهرستان مهاباد پرداخته شد. روش تحقیق در این مطالعه از نوع تحلیلی-توصیفی می باشد. در ابتدا آمار و اطلاعات جمع آوری شده و سپس به تجزیه وتحلیل بر اساس مدل های نظیر تاپسیس، مدل موران، لکه های داغ و سرد و تحلیل نزدیک ترین مجاورت در بخش آمار فضایی، به تشخیص نابرابری عدالت فضایی در روستا های شهرستان مهاباد پرداخته شده است. در این مطالعه از آمار توصیفی و استنباطی و، داده های پژوهش مربوط به سرشماری سال 95 می باشد. نتایج حاکی از این است، با توجه به توانایی سنجش عدالت از طریق شاخص ها و رجوع به داده ها و نتایج حاصل، عدالت فضایی در روستا ها و دهستان های شهرستان مهاباد محقق نگشته است و به عدالت فضایی در توزیع خدمات توجه نشده است. روستا های دهستان مکریان غربی برخوردارتر از سایر روستا ها در دهستان های دیگر شهرستان مهاباد هستند و باید توجه داشت این میزان برخورداری در قیاس با روستا های توسعه یافته تر در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
تحلیل فضایی بزه حمل مواد مخدر در محیط شهری (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
جرم شناسی در دهه های اخیر تکامل یافته و بر بُعد محیطی تمرکز نموده است. جرم شناسی محیطی بر تأثیر محیط فیزیکی و شهری بر جرم تأکید دارد. جرم از نظر ابعاد اجتماعی و فضایی بر گروه های اجتماعی و محله های شهری تأثیر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی بزه حمل مواد مخدر در کلان شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعهٔ آماری شامل محدودهٔ قانونی کلان شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۳ است. حجم نمونه مشتمل بر ۳۲۸ مورد از جرایم مربوط به حمل مواد مخدر است. برای تعیین کانون های بزه سوءمصرف مواد مخدر از بیضی انحراف معیار، مرکز میانگین، شاخص موران و تراکم کرنل استفاده شده است. از نرم افزار GIS و Crime Analysis برای تحلیل داده ها استفاده شده است.نتایج پژوهش نشانگر آن است که مرکز میانگین بزه حمل مواد مخدر در شهر کرمانشاه در محلهٔ شاطرآباد قرار گرفته است. بیضی انحراف معیار این بزه دارای کشیدگی شمالی-جنوبی است. میزان شاخص مورانِ حمل مواد مخدر برابر با ۰٫۹۳ است که تأییدکنندهٔ خوشه ای بودن آن می باشد. از لحاظ تخمین تراکم کرنل، مهم ترین کانون های مرتبط با جرم حمل مواد مخدر به ترتیب در محله های جعفرآباد، رشیدی، تازه آباد، باغ فردوس، باغ ابریشم، جوانشیر، چنانی، مسیر نفت، زورآباد، پارک شیرین، دیزل آباد، دولت آباد، سه راه شرکت، چاه صاحب الزمان، پارک لاله، میدان مرکزی، چقاگلان، آریاشهر، کیهان شهر، میدان امام حسین، حکمت آباد، فرهنگیان فاز ۲ و سه راه شریعتی بوده اند.در نتیجه، جرم در کلان شهر کرمانشاه به صورت خوشه ای اتفاق افتاده است. در واقع، کانون های جرم خیز در کلان شهر کرمانشاه بر محله های سکونت گاه های غیررسمی منطبق شده است.
بررسی وجوه تفسیری آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه» با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه»عبس / ۲۴) یکی از آیات قرآن کریم است که دعوت به تفکر و تأمل در نظام آفرینش و نعمت های الهی می کند. این پژوهش با هدف بررسی وجوه تفسیری این آیه با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به تحلیل ابعاد مادی، معنوی، فلسفی و عرفانی آن می پردازد. شیوه ی تحقیق در این مطالعه، تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس بررسی عمیق و دقیق دیدگاه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبایی طعام را نمادی از نظام علت و معلولی در هستی می داند و آن را مقدمه ای برای درک نعمت های معنوی و کمال روحی می شمارد. همچنین، این آیه دعوتی به تأمل در زنجیره ی آفرینش و مسئولیت انسان در قبال نعمت های الهی است. از منظر عرفانی و فلسفی، طعام نمادی از تغذیه ی معنوی روح و تفکر در فلسفه ی وجود و هدف آفرینش است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که علامه طباطبایی با رویکردی عمیق و چندبعدی، آیه ی «فَلْیَنظُرِ الْإنسانُ إِلى طَعامِه» را به منبعی غنی برای درک پیام قرآن کریم تبدیل کرده است. نوآوری این پژوهش در تحلیل جامع و چندبعدی آیه ی مذکور با تکیه بر نظریات علامه طباطبایی است که پیش از این به طور تخصصی مورد بررسی قرار نگرفته بود. این مطالعه نه تنها به درک عمیق تر از پیام قرآن کریم کمک می کند، بلکه می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در حوزه ی تفسیر قرآن و فلسفه ی اسلامی باشد.
جایگاه عربستان سعودی در رقابت استراتژیک چین و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
273 - 297
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رقابت چین و آمریکا به حوزه ها و مناطق متنوعی گسترش یافته و شکل دیگری به روابط این دو کشور داده است. در این راستا مسئله کلی مقاله آن است که در حال حاضر عنصری به نام «رقابت استراتژیک» به رقابت میان این دو نظم بخشیده که مهم ترین علت آن عدم توانایی آمریکا در مهار چین است. درواقع گسترش حضور چین در منطقه خاورمیانه موجب شده است تا مهار این کشور به یکی از مهم ترین دغدغه های آمریکا تبدیل شود. در همین راستا سؤال اصلی مقاله این است که عربستان سعودی در رقابت استراتژیک میان چین و آمریکا چه جایگاهی دارد؟ براساس روش شناسی کیفی و رویکرد توصیفی - تبیینی از منظر چارچوب نظری «واقع گرایی ساختاری»، فرضیه اصلی این است که عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار منطقه ای با ظرفیت های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک و توانمندی همراه سازی بازیگران پیرامونی (شورای همکاری خلیج فارس) جایگاه مهمی را در رقابت استراتژیک چین و آمریکا در منطقه خاورمیانه دارد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که اولویت اصلی این دو کشور در رقابت استراتژیک، گسترش نفوذ سیاسی و افزایش نقش آفرینی در مناطق استراتژیک از جمله خاورمیانه در راستای تغییر موازنه به سود خود بوده است. در همین راستا چین در حال برقراری روابط استراتژیک با متحدین آمریکا در منطقه و یارگیری می باشدکه یکی از این کشورها عربستان سعودی است.
The role and position of Iranism in political development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
National identity as a country's definition of its position in different, plural and sometimes contradictory approaches, one of the main axes of attention in this research is the answer to the question of how Iran's political development has been defined, retrieved, pursued and ultimately led to what specific results in the form of one of the cultural dimensions of Iran's national identity, namely "Iranianity". Based on the definition provided by the variables of this research - Iranian culture and identity and political development - some of the teachings of Iran's political culture have been in shaping the political developments of Iranian society in different periods in a negative and positive way, and in order to maximize the constructive capacity of Iranian identity in the path of the country's political development, there is a need to create a transformation in this area. The three axes in question were; In the first axis, we express the main concepts we are considering and review the history. In the second axis, we explain the basic characteristics of Iranian identity and political development of Iran from the perspective of experts. In the third axis, referring to national identity and the lack of participation of the people in the Pahlavi government, the obstacles and capacities available in it for creating change in line with the political development of Iran at present are explained. The conclusion is that a positive view of national identity is in line with the strengthening and transformation of political development.
Reza Shah and the National Assembly: A Re-examination of Despotism in the Structure of Laws from the Sixth to Twelfth Sessions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Research Objective: The present study aims to examine how Reza Shah's despotism influenced the Iranian legislative system in the contemporary era. This is primarily done through an analysis of the National Assembly's performance during its sixth to twelfth sessions. The study also aims to explain the mechanisms used to strengthen authoritarianism by intervening in the legislative process. Research Methodology: This paper utilizes the theoretical framework of patrimonialism and employs a documentary method with descriptive analysis. Historical sources, official documents, and legislative texts form the basis for data collection and analysis.Findings: The research findings indicate that Reza Shah successfully manipulated the legislative environment to consolidate his personal power. He achieved this by undermining the Assembly's independence, interfering in the composition of its representatives, eliminating political opponents, and leveraging authoritarian legitimacy. These interventions not only impacted the selection process of representatives but also significantly influenced the content of the laws passed. Conclusion: The study concludes that Reza Shah's despotism, by dominating the legislative body, played a crucial role in weakening political institutions and reducing the transparency of the legislative process in Iran. By offering a clear depiction of the interplay between authoritarianism and legislation, this study contributes to a more profound understanding of institution- building in contemporary Iranian history
نقش قهرمان ملی در استحکام هویت ملی (مطالعه موردی شهید قاسم سلیمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
27 - 45
حوزههای تخصصی:
هویت ملی از موضوعاتی است که دولت ها برای تحقق و تثبیت آن در جامعه اهتمام می ورزند. ازجمله مواردی که می تواند در استحکام بخشی به هویت ملی مؤثر واقع شود، قهرمانان ملی هستند. تاریخ کهنسال ایران، قهرمانان ملی بزرگ و نامداری را در دامان خود پرورش داده است. یکی از افرادی که در دهه اخیر به عنوان قهرمان ملی در جامعه ایران شناخته شده، شهید قاسم سلیمانی است. چرایی و چگونگی تکوین شخصیت سلیمانی به عنوان قهرمان ملی موضوع قابل درنگی است که بررسی ابعاد و زوایای آن پژوهش جامعی می طلبد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این گونه مطرح می شود که عوامل مؤثر در تکوین شخصیت شهید سلیمانی، به عنوان قهرمان ملی، چه بوده و این عوامل چه نسبتی با برجسته سازی هویت ملی دارند؟ به نظر می رسد شخصیت شهید سلیمانی با اثرپذیری از رویه های مکتبی و مذهبی متناظر با رویکردهای منشی و کنشی قهرمانان ملی ایران که فردوسی در شاهنامه بدان ها پرداخته، نقش برجسته ای در همگرایی و تقویت هویت ملی به دنبال داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتارهای بینشی و کنشی شهید قاسم سلیمانی از قبیل اخلاص، وطن دوستی، خاکساری و مردم داری، مبارزه با دشمنان ایران، مردانگی و آزادگی، در کنار ویژگی های فیزیکی و رفتارهای غیرکلامی، در معرفی وی به عنوان الگوی تجربه شده از قهرمان ملی مؤثر بوده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با اتکا به منابع کتابخانه ای است.
جستجوی راه حل پایدار در مناقشه اسرائیل و فلسطین از منظر جودیت باتلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رویکرد انتقادی جودیت باتلر، فیلسوف پساساختارگرا، به مناقشه اسرائیل و فلسطین می پردازد و راه حل های جایگزینی را که او بر پایه مفاهیم اخلاقی و سیاسی ارائه می دهد، تحلیل می کند. باتلر با نقد رادیکال مفاهیم «دولت-ملت» و «صهیونیسم»، راه حل های مرسوم مانند «دو دولت» یا «یک دولت» را به دلیل تداوم بی عدالتی تاریخی، طرد فلسطینیان و اتکا به منطق انحصارگرایانه، ناکارآمد می داند. در مقابل، او مفاهیم «دیاسپورا» و «هم زیستی» را به عنوان چارچوبی جایگزین پیشنهاد می کند. دیاسپورا از نگاه باتلر، نه صرفاً وضعیتی جغرافیایی، بلکه یک موضع اخلاقی مبتنی بر تجربه مشترک تبعید و آوارگی یهودیان و فلسطینیان است که بر اهمیت زیستن در نسبت با «دیگری» تأکید دارد. هم زیستی نیز فراتر از همجواری فیزیکی، به معنای ایجاد فضایی سیاسی مشترک مبتنی بر برابری مطلق حقوق، احترام متقابل به تکثر فرهنگی و مسئولیت پذیری مشترک برای آینده است. باتلر با الهام از ادوارد سعید و هانا آرنت، بر ضرورت «ترجمه» فرهنگی و اخلاقی میان روایت های متضاد و گذار از ساختارهای دولت-ملت تأکید می ورزد،
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانش آموزان دبیرستان علامه حلی 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روا ن شناختی لوتانز (2007) (PCQ) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) (ERQ) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون سرمایه روان شناختی و تنظیم هیجانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). درنتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای افزایش سرمایه های روان شناختی و بهبود تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران و فرزندانشان در سال 1401-1400 بود. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و دردسترس بود که از این بین 382 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. اما در نهایت داده های 350 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988 DSI-SF,)، سیاهه ساختار شخصیت کاستا و نئومک کری (1985 NEO-FFI,) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978 DAS-26,) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت (05/0>P) و در مجموع 3/56 درصد از واریانس متغیر تمایزیافتگی فرزندان را تبیین می کنند (05/0>P). به طورکلی می توان بیان داشت که برای ارتقای تمایزیافتگی خود باید به نقش ساختار شخصیت والدین و نگرش های ناکارآمد آنان توجه ویژه داشت.
اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر دشواری تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر دشواری تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روانشناسی شهر ساوه در سال 1403 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانر و همکاران (2000 SPIN,)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004 DERS,) و اضطراب تعامل اجتماعی هیمبرگ و همکاران (1998 SIAS,) بود. گروه آزمایش تحت درمان گروهی برنامه زمانی پارادوکسی طی 4 جلسه ۹۰ دقیقه ای هفته ای یک بار قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون گروه آزمایش و گوا تفاوت معناداری در سطح ۰۰۱/0>P وجود داشت. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه زمانی پارادوکسی بر کاهش اضطراب تعاملات اجتماعی و دشواری تنظیم هیجان بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی اثربخش بوده است.