مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
198 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از اصول بسیار مهم و مطرح در حسابرسی تردید حرفه ای است. طبق استانداردهای حرفه ای، شک به عنوان نگرش حسابرس به ارزیابی انتقادی شواهد حسابرسی تعریف می شود. تردید حرفه ای نوعی نگرش است که لازمه آن، وجود ذهن پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد توسط حسابرس است. اصل تردید حرفه ای، به طور گسترده در استانداردهای حسابرسی ریشه دوانده است و نظارت کنندگان در سراسر جهان، اغلب کمبود شک را یکی از دلایل اساسی کاستی های حسابرسی معرفی کرده اند؛ اما همیشه نمی توان تردید بدون پشتوانه را ملاک کاستی حسابرسی قرار داد. ادبیات حسابرسی و حسابداری، عوامل مختلفی را دلیل این امر می داند که فزونی و کاستی این مهم، می تواند پیامدهای مختلفی به همراه داشته باشد. برای مدیریت پیامدهای احتمالی، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و اکتشافی است. داده های پژوهش از مبانی نظری و همچنین، از طریق مصاحبه با افراد خبره در حوزه رفتارشناسی حسابرسی در سال ۱۴۰۳ گردآوری شده است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۸ نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل دلفی و به کمک نظر خبرگان قبلی و جدید، عوامل احصا و تأیید شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج عوامل مؤثر بر تردید حرفه ای حسابرس عبارت اند از: مؤلفه های ابعاد فرهنگی، اختلال های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، اخلاق حسابداران، استقلال حسابرسان، اعتماد، بی طرفی حسابرس، قضاوت حسابرس، تجربه حسابرس، ادراک حسابرس، ایدئولوژی سیاسی حسابرس، تعهد حرفه ای، تقلب، جنسیت حسابرس، چرخش حسابرس، رده حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی، سبک رهبری حسابرس، سرمایه اجتماعی، تردید حسابرس، شناخت صاحب کار، شهرت حسابرس، صلاحیت حسابرس، تفکرهای حسابرس، عملکرد حسابرس، فرسایش قدرت در حسابرسی، کیفیت حسابرسی، مؤلفه های رفتاری حسابرسان، هویت، ویژگی های شرکت، ویژگی های صنایع، ساختار مالکیت، ویژگی های نظارتی، کیفیت اطلاعات، ویژگی های بازار شرکت، ریسک شرکت، سطح اهمیت، ویژگی های هیئت مدیره، آموزش، سابقه حسابرسی حسابرس از صاحب کار قبلی، نوع اظهارنظر قبلی حسابرس از صاحب کار، پیچیدگی کار صاحب کار، فناورانه بودن نوع فعالیت صاحب کار، شیوه برنامه ریزی کار حسابرسی توسط حسابرس، ذهن پرسشگر، ترک قضاوت، اتکا به خود، خودباوری، فشار کاری، حجم کاری و انگیزه. گفتنی است که این عوامل، مدل مفهومی تردید حرفه ای حسابرس را تشکیل می دهند.
نتیجه گیری: حسابرسان در فرایند حسابرسی با عوامل مختلفی روبه رو هستند که می تواند بر میزان تردید حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد؛ از این رو آن ها باید در سطح فردی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی این عوامل را تحلیل کنند و آموزش های لازم را جهت پیشگیری منطقی دیده باشند. همچنین، به صاحب کار و ویژگی های محیط حسابرسی توجه ویژه ای داشته باشند؛ زیرا صاحب کار و نوع ارتباط با آن، می تواند از عوامل تأثیرگذار بر میزان تردید حرفه ای باشد. اطلاعات از بابت نحوه ارائه و افشا و همچنین، پیچیدگی آن، می تواند میزان تردید آن ها را افزایش دهد؛ از این رو تردید حرفه ای، قضاوت حرفه ای را به دنبال خواهد داشت.
ارزیابی بلوغ سازمانی هوش مصنوعی: مرور سیستماتیک ادبیات و استخراج چارچوب های بلوغ هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
145 - 170
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای بهره گیری مؤثر از هوش مصنوعی، نیازمند درک جامعی از سطح بلوغ هوش مصنوعی خود هستند. ارزیابی میزان بلوغ هوش مصنوعی می تواند نخستین گام در تدوین نقشه راه تحول دیجیتال و استراتژی های هوش مصنوعی باشد. این پژوهش با هدف ارائه یک چارچوب جامع برای ارزیابی بلوغ سازمانی هوش مصنوعی انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده مرور نظام مند ادبیات بوده و در این فرآیند، پس از غربالگری و کیفیت سنجی مقالات علمی و گزارش های مشاوره ای، 31 عنوان مستند منتخب مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ابعاد کلیدی بلوغ هوش مصنوعی شامل استراتژی و رهبری، سازمان و فرهنگ، داده، فناوری و زیرساخت، عملیات، تصمیم گیری، اخلاق و مقررات، امنیت و حریم خصوصی است. همچنین مشخص شد که مدل های بلوغ موجود بیشتر بر ابعاد فنی و مدیریتی تمرکز دارند و به جنبه های اجتماعی، قانونی و اخلاقی کمتر پرداخته شده است. این تحقیق ضمن بررسی تطبیقی مدل های مختلف بلوغ هوش مصنوعی، چارچوبی جامع برای سنجش میزان آمادگی سازمان ها در پذیرش و توسعه هوش مصنوعی ارائه می دهد که می تواند به عنوان راهنمایی برای سیاست گذاران و مدیران سازمانی مورد استفاده قرار گیرد.
ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی از منظر جرم شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
143 - 154
حوزههای تخصصی:
دولت متعهد به ارائه خدمات عمومی به شهروندان است و ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی به دلیل گسترده تأثیرگذاری نقش دولت، تأثیرات گسترده و عمومی برجای می گذارد. به عبارتی، ترک فعل مجرمانه درصورتی که مرتکب آن، مقام دولتی و یا دارای سمت رسمی باشد، ممکن است موجد آسیب ها و تبعاتی در سطوح کلان گردد و همین امر، مطالعه جوانب مختلف ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی را ضروری و اجتناب ناپذیر نموده است. از طرفی از آنجا که ارزیابیِ شیوه جرم انگاری، فرآیند کشف و تعقیب و کاستی های موجود در حوزه های تقنینی، قضایی و اجراییِ مرتبط با پدیده مجرمانه یکی از مهم ترین رسالت های جرم شناسی حقوقی است، بنابراین در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی به تحلیل ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی از منظر مطالعاتی مورد اشاره پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر جرم شناسی، ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی، معلول عوامل مختلفی همچون ساختار اداری نامناسب، عدم به کارگیری و اِعمال نظریه انتخاب عمومی، ضعف نظام عدالت کیفری در راستای اتخاذ رویکرد واکنشی افتراقی و همچنین چالش های موجود در حوزه سازوکارهای نظارتی است. نتیجه این که استفاده از سیستم نظارت الکترونیک، خسارت محورنمودن تدابیر واکنشی علیه جرایم، حذف عنصر روانی و مطلق فرض نمودن جرم ارتکابی، جرم انگاری علی حده ترک فعل ها در متون قانونی مصوب و استفاده از سازوکارهای مبتنی بر دام گستری و نظارت مستمر را می توان از مهم ترین راهبردها به منظور مقابله و کاهش ترک فعل های مجرمانه مقامات دولتی، قلمداد نمود.
فراکافت نقش حقوقی نهادهای تنظیم بازار در پرتو ابزارهای مقررات گذاری اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
183 - 218
حوزههای تخصصی:
بازار و تنظیم آن صرفاً یک مفهوم اقتصادی نیست، بلکه نهادی است که در بطن خود مفاهیم سیاسی و حقوقی را نیز گنجانده و مفهوم آن در بستر هر کدام از رویکردهای کلان سیاسی، چهره متفاوتی بخود می گیرد. هر یک از این رویکردها جهت دستیابی به اهداف و تئوری های خویش از ابزارهای متفاوتی جهت تنظیم بازار بهره می گیرند؛ دولت ها گاهی با نگرش «قواعد» و «ابزار» که از جنس دستور و نظارت هستند و ناشی از حاکمیت و قدرت عمومی دولت و از نوع سیاست های الزامی و در زمره ابزارهای سنتی مقررات گذاری بوده، بهره می برند و گاهی با نگرش فراحقوقی، از ابزارهای انعطاف پذیر و مدرن حقوقی استفاده می کنند. بنابراین متناسب با رویکردها، در میانه ی تنظیم روابط دولت و بازار، ابزارهای سه گانه «اجباری»، «داوطلبانه» و «ترکیبی» مورد کاربست قرار می گیرند که در این ساحت، «شورای رقابت» و «ستاد تنظیم بازار» با ابتنای بر نگرش های دوگانه imperium و dominium و استفاده از ابزارهای مختلف مقررات گذاری، نقش رگولاتوری را دارا هستند. این نوشتار در آینه شناخت ابزارهای چندگانه و سیاست گذاری و جانمایی نهادهای کنترل گر بازار، بازاندیشی چندوجهی برای تبیین توانمندی ابزارهای مقررات گذاری بر ظرفیت حقوقی-اقتصادی نهادهای تنظیم بازار را مدنظر دارد، با رویکرد توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی و فراکافت بازار و نسبت آن با دولت، به بنیادگرایی نهادی و بازاری در بازار سرمایه –به عنوان هدایت گران رشد اقتصادی- و حمایت از عاملین اصلی بازار توجه دارد و در گستره ای متفاوت، رگلاتوری ابزارهای مرزی و داخلی و همچنین چالش های ناکارآمدی تنظیم بازار را لحاظ می نماید.
تجربه زیسته بیماران فلج مغزی از فرآیند درمان: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (مهر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۱
۱۶۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعه تجربه زندگی بیماران فلج مغزی از فرآیند درمان، اهمیت بسیاری در ارتقای بهبود و کیفیت زندگی این افراد دارد. این نوع مطالعات، با ارائه دیدگاه ها و تجارب واقعی بیماران، می تواند به پزشکان و متخصصان سلامت کمک کند تا بهترین روش های درمانی را با توجه به نیازها و تجربیات واقعی بیماران بررسی و به کار بگیرند. هدف: هدف پژوهش حاضر مروری بر تجربه زیسته افراد با فلج مغزی از درمان و متخصصان در شهر جدید پرند بود. روش: روش مطالعه حاضر پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود، میدان پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به فلج مغزی در شهر پرند بود که از میان آنها 15 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها به شناسایی 3 مضمون شامل اضطراب ها و نگرانی ها، انتظارات و امید به درمان و 11 زیرمضمون، افزایش شدت معلولیت، هزینه های درمان و نداشتن بیمه درمانی مکمل، ترک همسر به دلیل افزایش شدت معلولیت، نبود متخصص، اطمینان از درمان قطعی، رایگان کردن خدمات درمانی، بی تفاوتی نسبت به درمان به دلیل افزایش سن، نبود درمان قطعی در بین افراد، به دلیل مراجعه مکرر و نگرفتن جواب قطعی ناامید شدن، ناتوانی متخصصین در تشخیص و درمان به موقع، ایمان به معجزه و پیشرفت علم استخراج شد. نتیجه گیری: این نتایج می توانند به پزشکان و متخصصان سلامت کمک کنند تا راه حل های مناسب تری را برای درمان و مدیریت بهتر بیماران فلج مغزی پیشنهاد دهند.
An approach from the perspective theory framework and past stock performance on investors' financial behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Finance, Volume ۹, Issue ۲, Spring ۲۰۲۵
126 - 146
حوزههای تخصصی:
The correct understanding of behavioral factors affecting individual investment decisions in the stock market is one of the main goals of this research. This accurate knowledge will increase the efficiency of the market, and the financial resources will be adequately equipped and allocated. Finally, it will save resources in this market. Therefore, the current research seeks to investigate and test the effect of risk aversion based on the past performance of stocks in the financial behavior of investors. In this research, a regression model was used to test the hypotheses. The statistical population of this research is all the firms accepted in the Tehran Stock Exchange over 7 years, from 2016 to 2022. Considering the research period, the total number of data points is 980 years—firm (observation). Also, in this research, the stock price was used to evaluate the variable of past stock performance, which has not been paid attention to in past behavioral financial research due to its importance for investors' decision-making. The analysis of the research hypotheses showed that risk aversion has a positive relationship with investors' decision-making. In addition, the study of research data indicates that the past performance of stocks has a positive moderating role in the relationship between risk aversion and investors' decision-making.
مصادیق قاعده دفع افسد به فاسد در چهارچوب حقوق کیفری و مبانی حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارض ادله و احکام یکی از موضوعات بسیار مهم در علم اصول محسوب می گردد. قاعده دفع افسد به فاسد نیز یکی از قواعد مهم در باب حل تعارض می باشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین مصادیق قاعده دفع افسد به فاسد در چهارچوب حقوق کیفری و مبانی حقوق بشر می باشد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: قاعده دفع افسد به فاسد مبنای طراحی بسیاری از مواد قانون مجازات اسلامی می باشد؛ این قاعده نه فقط در مبنای قانون گذاری، بلکه در حل تعارض میان مصادیق رفتارهای مجرمانه در حقوق کیفری کاربرد دارد. از طرف دیگر، حقوق بشر و استانداردهای آن نیز به عنوان معیار شناسایی افسد از فاسد محسوب می گردد.
نتیجه : قواعد دفاع مشروع، امر آمر قانونی، اجرای قانون اهم، اضطرار، مصادیق متقن از قاعده دفع افسد به فاسد در حقوق کیفری محسوب می شوند. شناسایی قاعده دفع افسد به فاسد کمک شایانی به فرآیند اجرای قواعد حقوق کیفری می کند.
Authoritarian Personalities and their Geopolitical Approach (Case Study: Claiming Territory)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
29 - 74
حوزههای تخصصی:
When analyzing the histories of nations, it becomes clear that times of crisis often give rise to various figures who position themselves as problem solvers. Among these, authoritarian leaders are particularly notable. While certain aspects of their childhoods are frequently cited as significant, the geopolitical contexts and global shifts during their rise to power are equally crucial. These leaders typically emerge in countries experiencing similar external pressures, regional conflicts, or transformations in the international balance of power. By examining these shared geopolitical circumstances alongside personal histories, we gain valuable insight into the emergence and appeal of such figures during turbulent periods. This study identifies eight widely recognized cases from 1919 to 2011, including Adolf Hitler, Manuel Noriega, Idi Amin, Muammar Gaddafi, Benito Mussolini, Saddam Hussein, Pol Pot, and Tojo Hideki. Using a descriptive, analytical, and comparative approach, it seeks to answer the question: how do authoritarian figures exploit geopolitical environments to consolidate and expand their power? The findings suggest that such leaders often use ongoing crises to legitimize their actions, manipulate public sentiment, and push territorial or ideological agendas. To enhance accuracy and pattern recognition, artificial intelligence (AI) techniques were employed in the analysis phase. These tools helped reveal recurring behavioral and geopolitical patterns that may otherwise remain unnoticed. The study emphasizes the importance of identifying these dynamics early to prevent future international crises.
تحلیل امکان ساخت راهبردی نظم نوین منطقه غرب آسیا بر مبنای نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
297 - 330
حوزههای تخصصی:
بروز نشانه های تغییر در هندسه امنیتی منطقه غرب آسیا مبتنی بر تحولات سال های اخیر، بیانگر آغاز شکل گیری نظم نوین منطقه و البته ضرورت شکل دهی مطلوب به آن است. مسئله اساسی این است که چگونگی شکل دهی به نظم نوین و مطلوب منطقه به صورت منسجم و هدفمند واکاوی نشده است. یکی از دیدگاه های مطالعه این موضوع می تواند نظریه سازه انگاری باشد که به دلیل رویکرد تعاملی آن، بنیان مناسبی برای این مسیر است. براین اساس سؤال اصلی عبارت است از: زمینه های نظم نوین منطقه غرب آسیا بر مبنای نظریه سازه انگاری چیست؟ دراین راستا با بهره گیری از روش فراتحلیل و نرم افزار MAXQDA2020 و مراجعه به 52 مقاله عملی و پژوهشی منتشرشده، نظرهای صاحب نظران ایرانی در این رابطه تجزیه و تحلیل گردید و مطابق یافته های پژوهش 66 مؤلفه در حوزه هنجارها، گفتمان ها و ایده ها شناسایی و مشخص شد که اشتراکات فراوان و پررنگی همچون «ارزش های مشترک اسلامی»، «استقلال منطقه ای»، «حفظ یکپارچگی کشورها»، «رشد و توسعه»، «صلح و ثبات»، «مبارزه با جرایم سازمان یافته»، «مقابله با اسلام هراسی»، «مقابله با سبک زندگی غربی» و... میان کشورهای منطقه وجود دارد که در قالب ایده هایی نظیر «سازمان همکاری های اسلامی» قابلیت تحقق دارند. در پایان نیز تلاش شد که اقدامات بایسته و اولویت کاری لازم ارائه گردد.
تحلیلی تاریخی – تبیینی بر آراء مفسرین در مورد آیات آغازین سوره روم
حوزههای تخصصی:
توجه به تاریخ و سرگذشت پیشینیان، از موارد قابل توجه در قرآن کریم است، و یکی از جنبه های اعجاز قرآن خبر دادن از امور غیبی و از جمله موارد خبر قرآن از آینده که مرتبط با تاریخ ایران در دوره ساسانیان و موضوع مورد مطالعه این تحقیق است؛ پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان در زمان سلطنت خسرو پرویز است، که در آیات اولیه سوره روم بدان پرداخته شده است. در این مقاله، ابتدا به پیشینه روابط سیاسی- نظامی ایران و روم در عصر ساسانی به صورت گذرا اشاره و سپس نگاه قرآن به جنگ های ایران و روم مورد بحث و بررسی قرارمی گیرد. مسأله اصلی پژوهش حاضر، اعجاز قرآن کریم در پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان و به تبع آن علّت اصلی خوشحالی مسلمانان از نزول آیات آغازین سوره روم است. این مقاله درصدد است تا با بررسی و تحلیل متون و منابع تاریخی و تطبیق آن با آیات قرآن و تفاسیر شیعه و اهل سنت، به سوالات تحقیق پاسخ دهد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش که برآیند بررسی و تحلیل تاریخی - تبیینی آراء مفسرین است، نشان می دهد که علّت اصلی شادی مسلمانان همانا تحقق پیش گویی قرآن کریم - وعده خداوند در مورد وقایع آینده - و اثبات حقانیت و صدق گفتار رسول خدا(ص) بوده است.
Teacher–Student Interaction Quality and Academic Motivation in Neurodivergent Learners: The Mediating Role of Social Relatedness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of teacher–student interaction quality on academic motivation in neurodivergent learners, with social relatedness examined as a mediating variable. A descriptive correlational design was employed using a sample of 403 neurodivergent secondary school students in Slovenia, selected based on Krejcie and Morgan’s sampling table. Standardized instruments were used to assess teacher–student interaction quality, social relatedness, and academic motivation, all measured on 7-point Likert scales. Data were analyzed using Pearson correlation in SPSS-27 to explore bivariate associations and Structural Equation Modeling (SEM) in AMOS-21 to test the hypothesized mediating model. Model fit was evaluated using multiple indices, including χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA. The results indicated significant positive correlations among all variables: teacher–student interaction quality was positively correlated with social relatedness (r = .61, p < .001) and academic motivation (r = .55, p < .001), while social relatedness was strongly correlated with academic motivation (r = .67, p < .001). The SEM analysis showed an acceptable model fit (χ²/df = 2.35, CFI = 0.97, RMSEA = 0.057). Teacher–student interaction quality had significant direct effects on both social relatedness (β = .61, p < .001) and academic motivation (β = .26, p < .001). Social relatedness significantly predicted academic motivation (β = .58, p < .001), and also mediated the relationship between teacher–student interaction and academic motivation (indirect β = .35, p < .001), confirming a partial mediation model. The findings underscore the critical role of social relatedness in explaining how supportive teacher–student interactions enhance academic motivation among neurodivergent learners. Educational interventions that strengthen relational dynamics in inclusive classrooms may foster higher motivation and academic engagement in this population.
بررسی و شناخت بازتاب های فضایی حاصل از حاشیه نشینی در دهستان های شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت بازتاب های فضایی حاصل از حاشیه نشینی در دهستان های شهریار انجام شده است. از این رو، به لحاظ هدف، بنیانی که استنتاجات آن کاربردی است، و از لحاظ ماهیت دارای توصیفی-تحلیلی و اکتشافی است، و از نظر روش در گروه پژوهش کیفی و کمی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری زمینه-ای، و مدل های DEMATEL، FMmadani و نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 49 مفهوم و 13 واحد معنایی (انزواطلبی، گسترش انحرافات و کجروی های اجتماعی، کمبود مشارکت و سرمایه اجتماعی، شغل های غیررسمی، عدالت و برابری کم، سطح نازل آموزش و پرورش، سیمای نامطلوب کلبدی-فضایی، ناآرامی های سیاسی، آسیب های امنیتی، افزایش بیکاری، آسیب های بهداشتی و نبود حکمروایی مطلوب، رانت زمین) شناسایی شد، سپس هر یک از واحد های معنایی در قالب مقولات: اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی-سیاسی و کالبدی-فضایی قرار گرفته شد.در ادامه نیز هر یک از بازتاب های مطرح شده در قالب پرسشنامه منعکس شد و در میان جوامع محلی توزیع شد، بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد، میزان بازتاب های حاشیه نشینی در ابعاد (فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی –سیاسی و فضایی-کالبدی)، در دهستان های مورد مطالعه متوسط رو به زیاد ارزیابی شد؛ در نهایت بر اساس نتایج مدل فازی ممدانی، بازتاب های اقتصادی و مدیریتی-سیاسی در دهستان های جوقین، رزکان و فردوس در وضعیت زیاد و در دهستان-های قائم آباد، سعید آباد و مویز در حد متوسط است. همچنین نتایج نیز مبنی بر آن است، دهستان های بازتاب های اجتماعی-فرهنگی و فضایی-کالبدی در دهستان های جوقین، رزکان و فردوس بیشترین میزان را شامل شده اند.
Theology Education and Its Application in Afghanistan's Educational Policies (1973–2021): A Narrative Review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۹, Issue ۱ , Winter ۲۰۲۵
117 - 152
حوزههای تخصصی:
In Afghanistan, theology forms a crucial component of the nation's cultural and societal identity, having been influenced by various political and social changes. This review article investigates the historical progression and present-day status of theology in Afghanistan, emphasizing pivotal historical periods such as the communist era, the Mujahideen governance, the Taliban governance, and the era of the Republic. It scrutinizes attempts to reconcile religious traditions with educational modernization, employing a qualitative-historical methodology. The research seeks to comprehend the shifts in theology and suggests recommendations to harmonize it with modern societal requirements. Despite the scarcity of literature, this study establishes a foundation for understanding the ways in which theology impacts Afghanistan's educational policies. By examining the evolution from 1973 to 2021, it underscores how political, social, and ideological factors have molded the substance and approaches of theology, thereby shaping Afghanistan's national identity and cultural growth. Significant fluctuations can be observed in the position, content, and teaching methods, as well as the application of theology during this period, which have directly influenced the national identity, as well as the social, and cultural development of Afghanistan. Religion and theology have been perceived as tools for gaining and maintaining power or as obstacles to the influence of power for the governments of Afghanistan over the past fifty years.
اخلاق حرفه ای در بازاریابی تاثیرگذار: مقایسه تطبیقی کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
207 - 236
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با نگاهی ویژه به یکی از ارکان جامعه آرمانی یعنی نهاد رسانه ها یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی پرداخته شد و مسئولیت نقش آفرینان آن (اینفلوئنسرها) که به واقع الگو های جامعه و رهبران فکر و عقیده جوامع می باشند را از منظر اخلاق حرفه ای در قبال بخش مهمی از اعضای جامعه یعنی گروه های آسیب پذیری همچون (کودکان- زنان- اقلیت ها) مورد مداقه و مباحثه قرارگرفت. شیوه اجرای پژوهش ازلحاظ رویکرد، کیفی؛ ازنظر هدف، کاربردی؛ بر اساس شیوه بررسی، تحلیل تم بوده است و پس از اجرای مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با تعداد 14 نفر خبره که درزمینه موضوع مورد بحث به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور تحلیل نهایی، از شیوه تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. بررسی های انجام شده حاکی از این بوده است که مسئولیت اخلاقی تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی در قبال گروه های آسیب پذیر با 27 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی مرتبط است. ه ر انسانی صرف نظر از سن ، جنس ، نژاد، رنگ پوست ، توانمندی فیزیکی و ذهنی ، زب ان ، دی ن ، بینش سیاسی ، یا خاستگاه ملی یا اجتماعی ، از یک کرام ت انفکاک ناپذیر و غی ر مش هور برخوردار است. هر یک از افراد و همچنین دولت باید ای ن کرام ت را حرم ت نهن د و از آن پاس داری نمایند. انسان ها همواره باید موضوع حقوق باشند و هدف تلقی شوند و هیچ گاه نباید وس یله صرف واقع شوند، هیچ گاه نباید موضوع فعالیت های تجاری و صنعتی در اقتصاد، سیاس ت ، رسانه ها، نهادهای پژوهشی و مؤسسات صنعتی قرار گیرند؛ بنابراین تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی نیز برای معتمد ماندن، بایستی حقوق ذینفعان خود که سه مورد از مهم ترین آن ها شامل کودکان، زنان و اقلیت ها هستند را در فعالیت های خود مدنظر قرار دهند.
بررسی وجوه شکل گیری مرقع هفت اورنگ ابراهیم میرزا صفوی با رویکرد تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگارگری از منابع غنی هنر ایران و تمدن اسلامی است و دوره صفویه جزء درخشان ترین دوره در هنر اسلامی به شمار می رود. مطالعه آثار این دوره به دلیل بازشناسی پیشینه فرهنگ و هویت ایرانی و تأثیراتشان بر هنر اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مرقع هفت اورنگ ابراهیم میرزا، معروف به جامی فریر، آخرین نسخه مصور ممتاز با معیارهای سلطنتی بوده که به سفارش و حمایت سلطان ابراهیم میرزا در دوره صفویه تولید شده است. این مرقع در دوره شاه تهماسب، همزمان با تغییرات سیاسی و اجتماعی و محدودیت های حمایتی از هنر و هنرمندان، خلق شده است. به نظر می رسد این اثر در فضایی نسبتاً آزاد و مستقل از تحولات و ایدئولوژی حاکم بر زمان خود شکل گرفته است.هدف پژوهش: این پژوهش با رویکردی تاریخی و گفتمانی، در چارچوب نظری نورمن فرکلاف، به بررسی بافت زمینه ای و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر شکل گیری مرقع هفت اورنگ ابراهیم میرزا می پردازد. روش تحلیل گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین برای واکاوی این اثر به کار گرفته شده است. از نظر هدف، این پژوهش در دسته تحقیقات توسعه ای قرار می گیرد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی-تاریخی-تحلیلی است. و بر پایه بررسی های تاریخی و اطلاعات به دست آمده از بسترهای اجتماعی و سیاسی زمان شکل گیری مرقع ابراهیم میرزا انجام شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. نتیجه گیری: با بررسی تاریخی بافت زمینه ای عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر شکل گیری این مرقع در چهارچوب نظری نورمن فرکلاف نشان می دهد که ابراهیم میرزا، به دلیل موقعیت سیاسی، روابط سلطنتی و جهان بینی متفاوت خود، نقشی محوری در خلق این اثر داشته است. همچنین، تغییرات سیاسی و مذهبی ایجاد شده در قدرت حاکم صفویه برموضوع، تصاویر و مضامین مرقع تأثیرگذاشته و سبب ایجاد اثری هنری با ویژگی های متفاوت نسبت به سایر آثار هم دوره اش شده است.
تحلیل جامعه شناختی آثار رضاعباسی مبتنی بر نظریه میدان هنرِ بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
142-157
حوزههای تخصصی:
سرمایه فرهنگی مهم ترین سرمایه رایج در میدان هنر است، که هنرمند با کسب آن در موقعیت سلطه میدان قرار می گیرد. رضاعباسی هنرمند نامدار مکتب اصفهان که دارای سرمایه فرهنگی اولیه بود، برای کسب سرمایه فرهنگی غنی استراتژی های خاصی را در میدان هنر در پیش گرفت. علاوه بر عملکرد رضاعباسی، تحولات رخ داده در جامعه عصر شاه عباس اول نیز باعث افزایش سرمایه فرهنگی او در میدان هنر گردید. مسئله پژوهش، ابهام در چگونگی بازتاب ابعاد مختلف زندگی هنری رضا عباسی در کنش هنری وی در میدان تولید نگارگری عصر شاه عباس صفوی از منظر جامعه شناسی است. سوال اصلی پژوهش نیز عبارت است از اینکه: خط سیر کنشمندی رضا عباسی در میدان هنر نگارگری عصر شاه عباس صفوی چگونه بوده است؟ به این منظور، پژوهش در نظر دارد با استفاده از رویکرد جامعه شناسی هنر پیِر بوردیو به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی رضاعباسی بر روابط میان میدان قدرت و میدان هنر در عصر شاه عباس اول بپردازد تا با مطالعه و شناختِ تغییرات به وقوع پیوسته در مناسبات میان این دو میدان، تحولات به وجود آمده در نگاره های رضاعباسی را تبیین نماید. تحقیق پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد جامعه شناسی هنر پیِر بوردیو می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و منابع الکترونیکی انجام شده است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی می باشد. نتایج نشان دادند؛ رضاعباسی با کسب سرمایه فرهنگی غنی قدرت پیشروی به سوی میدان هنرِ مستقل را پیدا کرده و از سلطه میدان قدرت خارج شده و براساس منش خود که از طریق معاشرت با صوفیان شکل گرفته است، به تولید آثار هنری پرداخته است.
تحلیل موضوعی و ترسیم نقشه علمی پژوهش های مرتبط با حوزه اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتاب سنجی ابزاری است که امکان تحلیل انتشارات علمی و استنادات آنها را برای درک الگوها و روندهای پژوهش های علمی فراهم می کند. این مطالعه ساختار مفهومی پژوهش های مرتبط با اقتصاد مقاومتی را در پایگاه استنادی پایش علم و فناروی جهان اسلام (ISC) بررسی می کند و زیرحوزه ها و ابعاد مهم مفهوم اقتصاد مقاومتی را شناسایی می کند. روش: این پژوهش با استفاده از فنون کتاب سنجی و تحلیل هم رخدادی واژگان انجام شده است. تعداد 528 مدرک از پایگاه آی اس سی بررسی شد تا روند پژوهش های مربوط به اقتصاد مقاومتی در بازیه زمانی 12ساله (1402-1391) را شناسایی کنند. از تحلیل خوشه ای و نمودار راهبردی برای ترسیم ساختاری مفهومی پژوهش های حوزیه اقتصاد مقاومتی استفاده شده است. یافته ها: یازده خوشه در حوزیه اقتصاد مقاومتی شناسایی شدند که شامل (1) اقتصاد مقاومتی؛ (2) اقتصاد اسلامی؛ (3) شرکت های دانش بنیان و اقتصاد مقاومتی؛ (4) اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری؛ (5) اقتصاد مقاومتی در متون درسی؛ (6) اقتصاد مردم محور؛ (7) اقتصاد مقاومتی و تهدیدات خارجی؛ (8) نقش دانشگاه و نخبگان در اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری؛ (9) سبک زندگی و اقتصاد مقاومتی؛ (10) فنون ارزیابی و تحلیل نظام اقتصاد مقاومتی و (11) نقش کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی هستند؛ علاوه براین، با تحلیل محتوای مقالات منتشرشده در بازیه زمانی 12ساله، موضوعات نوظهور در حوزیه اقتصاد مقاومتی شناسایی شدند. نتیجه گیری: باتوجه به خلأ پژوهشی تحلیل کتاب سنجی در حوزیه اقتصاد مقاومتی، پژوهش های این حوزه بررسی و حوزه های موضوعی و انتشارات برجسته شناسایی شد. نتایج این پژوهش می تواند به توصیف فهمی جامع از حوزه های پژوهش کنونی کمک کند و با شناسایی الگوها و روندهای پژوهشی تصویری جامع از ساختار و پویایی حوزیه اقتصاد مقاومتی در پژوهش های علمی ارائه دهد و مبنایی برای جهت دهی مطالعات آینده باشد.
بی نزاکتی در محل کار و بیگانگی شغلی: تحلیل نقش میانجی سرمایه اجتماعی و تعدیلگر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بی نزاکتی در محل کار بر بیگانگی شغلی کارکنان با نقش میانجی سرماییه اجتماعی و تعدیلگر سرماییه روان شناختی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است که در زمریه پژوهش های توصیفی از نوع علّی قرار می گیرد. جامعیه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آنها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های بی نزاکتی در محل کار بلائو و اندرسون (2005)، سرماییه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، سرماییه روان شناختی یوسف و لوتانز (2007) و بیگانگی شغلی نایر و ووهرا (2010) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشاناز بی نزاکتی در محل کار اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان و اثر منفی و معناداری بر سرماییه اجتماعی دارد. سرماییه اجتماعی نیز اثر منفی و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان دارد. همچنین بی نزاکتی در محل کار ازطریق سرماییه اجتماعی دارای اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان است و سرماییه روان شناختی نیز اثر بی نزاکتی در محل کار را بر بیگانگی شغلی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان تعدیل می کند.
Predicting Critical Thinking Tendencies of University EFL teachers through Problem-solving Skills: differences in gender and teaching experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Critical thinking is one of the main functions of education and it is considered as learners’ use of prior knowledge to make judgments and solve problems. This study aimed, firstly, to examine the relationship between university EFL teachers’ critical thinking tendencies and their problem-solving skills, and secondly, to explore the prediction of university EFL teachers’ critical thinking tendencies by problem-solving skills, gender, and teaching experience. The study was designed in a correlational survey method. In total, 70 university EFL teachers (35 males and 35 females), from Azad and Payame Noor universities located in Isfahan and Ilam provinces teaching undergraduate students majoring in English, participated in this research. Data were collected via the California Critical Thinking Disposition Inventory and the Problem-Solving Inventory. The collected data were analyzed using descriptive statistics, the Pearson Product-Moment Correlation Coefficient, and stepwise regression analysis. The relationship between critical thinking tendencies and problem-solving skills was investigated through the Pearson Product Moments Correlation Coefficient, and stepwise regression analysis was run to determine whether university EFL teachers' problem-solving skills, gender, and teaching experience can significantly predict their critical thinking tendencies. The findings indicated that there was a positive, moderate, and significant relationship between university EFL teachers' problem-solving skills and their critical thinking tendencies, while there was no significant difference according to gender. In terms of teaching experience, the correlation coefficient for novice teachers showed a weak, positive, and non-significant relationship, yet the correlation coefficient for experienced teachers indicated a moderate, positive, and significant relationship. This study has both theoretical and practical implications for EFL teachers, practitioners, learners, and policymakers.
اهمیت توجه به دوگانه منطق به کاربردنی/منطق آموختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۵۴-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
مفاهیم منطق آموختنی و منطق به کاربردنی و بحث از تمایز میان آنها از قرون وسطی در میان منطق دانان رواج یافت. البته این دوگانه پس از قرون وسطی مدت ها مورد توجه نبود تا اینکه پرس، منطق دان و فیلسوف پراگماتیست آمریکایی دوباره آن را وارد مباحث منطقی کرد. خود پرس از این مفاهیم برای بیان نظراتش در مورد ماهیت منطق بهره برد. امروزه منطق دانان دیگری مثل پریست از این دوگانه برای بیان و تبیین مسایل منطقی گوناگون بهره برده اند. در مباحثی مثل بررسی نقدهای وارد شده به منطق، آموزش منطق، مساله انتخاب منطق، کثرت گرایی منطقی، مساله امکان اصلاح و تجدید نظر در منطق و .... استفاده از این دوگانه می تواند باعث شود تا مواجهه بهتری با مسایل صورت بگیرد و بنابراین به تبیین بهتر مسایل و یافتن راه حل برای آنها کمک می کند.