مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
انسان شناسی دین
حوزه های تخصصی:
واکاوی اندیشه های اندیشمندان ایرانی یکی از مهم ترین وظایف دانشگا هیان و حوزویان است. در این مقاله به بررسی اندیشه های ابوریحان بیرونی در حوزه های پدیدارشناسی، روش شناسی و انسان شناسی پرداخته خواهد شد. ابوریحان دانشمندی با سبک و روش ویژه در علوم بود، به نحوی که هر عملی را با روش خاص آن علم دنبال می کرد. ایشان با ورود به دیار هندوستان توانست افق جدیدی در علوم انسانی بگشاید و مسئله مردم شناسی و انسان شناسی را با سبک و شیوه امروزی دنبال کند. از نظر بیرونی برای رسیدن به هدف به لوازمی همچون دانش زبان، بازدید میدانی، مشاهده مشارکتی، زندگی در بین مردمان مورد مطالعه و غیره نیاز است. البته در گفته ها و کتاب های وی چنین بیان نشده، اما شیوه و روش ایشان بر پایه همین لوازم و اندیشه ها به بار نشسته است. ابوریحان بیرونی از هرگونه پیشداوری و ارزشگذاری در انعکاس آرا، عقاید، دین و رسوم هندوان خودداری کرده و تنها به انعکاس آنچه خود آنها بیان می کردند، بسنده کرده و عقایدش را در تحقیق دخالت نداده است. حال این مقاله به بررسی ابعاد روش شناسی، پدیدارشناسی و انسان شناسی از دیدگاه ابوریحان اختصاص یافته است.
بررسی انسان شناسی نمادین مناسک و آئین های شمنی در بین اقوام ترکمن براساس دیدگاه کلیفورد گیرتز
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
۲۱۹-۲۳۵
حوزه های تخصصی:
یکی از بنیادی ترین مباحث در مطالعات دینی، مبحث ادیان ابتدایی است. پژوهش دربارۀ ادیان ابتدایی از سدۀ نوزدهم میلادی آغاز شد. رشته ای که مطالعه در این زمینه را عهده دار شد «انسان شناسی» و سپس «انسان شناسی دین» نام گرفت. این رشته به تدریج از مسألۀ «خاستگاه» فراتر رفت و برای شناخت دین و ریشه های آن به مطالعۀ فرهنگ جوامع روی آورد و از آنجاکه نمادها مهم ترین اجزاء فرهنگ هر جامعه را تشکیل می دهند، شناخت نمادهای هر فرهنگی لازمۀ شناخت فرهنگ و دین آن جامعه است. این مقاله می کوشد انسان شناسی نمادین تصورات و باورهای کهن اقوام ترکمن را که در باورها و آئین های شمنی این اقوام می گنجد، مورد پژوهش قرار دهد. باورهای شمنی از اعتقادات و باورهای کهن و پیشین اقوام ترکمن است. در بین ترکمن ها آئین شمنیسم شیوۀ درمانی است که مبتنی بر باورهای کهن قومی همچنان روح پنداری مرسومی است که به تدریج با باورهای دینی آمیخته شده اند و نمادهایی از آئین های شمنی با آمیختگی های دینی تا به امروز به حیات خویش ادامه داده اند. هدف اصلی این پژوهش بررسی مفاهیم بنیادین نمادهایی است که از باورها، آئین ها و مناسک شمنی اقوام ترکمن که از ادیان ابتدایی آن ها نشأت یافته است. پرسش های اساسی پژوهش عبارتنداز: شمن ها به عنوان بخشی از درمان گران بومی جامعه از نظام اعتقادی کهن مردم ترکمن، چه تصویری را بازتاب می دهند؟ عناصر نمادین شفابخش در آئین شمنیسم اقوام ترکمن کدام اند؟ نظام اعتقادی مردم ترکمن و خاستگاه های فرهنگی-بومی آن ها در ارتباط با باورهای شمنی چگونه تببین می شوند؟ اطلاعات و یافته ها با روش میدانی و مشاهدۀ مستقیم مردم شناسانۀ مبتنی بر رویکرد قوم باستان شناسی به همراه استفاده از منابع موثق کتابخانه ای، گردآوری شده اند. یافته های اصلی پژوهش به پایۀ نمادها و نشانه های شمنیسم، به عنوان باورها و آئین های کهن اقوام ترکمن استوار است. پری خوان ها (پر خوان) در بین اقوام ترکمن به عنوان اصلی ترین و آخرین بازماندۀ شمن ها به شمار می روند. هریک از پری خوان ها لشکری از اجنه را در اختیار و فرمان خود دارند. در این پژوهش سعی خواهد شد به پرسش های اساسی مانند عناصر کلیدی نمادین در آئین شمنیسم، جایگاه شمن باوری در نظام اعتقادی ترکمن ها و خاستگاه های تاریخی-فرهنگی آئین شمنیسم در فرهنگ اقوام ترکمن پاسخ دهد.
تحلیل جنسیت از نگاه مولانا بر مبنای نظریات انسان شناسی (با تا کید بر فیونا بوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
193 - 214
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی، اندیشه های مولانا در باب جنسیت را بر مبنای انسان شناسی دین از منظر فیونا بوی بررسی کرده ایم. این پژوهش نشان می دهد که مولانا نیز از منظر انسان شناسی دینی و عرفانی به مساله جنسیت نگریسته و مباحث زیبایی از آن را مطرح کرده است بعلاوه منظر اندیشه های مولانا باتوجه به برخورداری از غنای مکتب اسلام و عرفان اسلامی از وسعت بیشتر و معیارهای افزونتری برخوردار است. فیونا بوی، زن را با وجود خصوصیاتی چون مادر بودن و زایندگی، نماد طبیعت و زمین همراه دانسته و مولانا نیز او را نماد نفس انسانی می داند. و مرد را با وجود ویژگی هایی چون استواری و استقامت، نماد فرهنگ می داند. و مولانا مرد را نماد عقل انسان می داند که هردو(زن و مرد) دارای سویه های منفی و مثبت هستند یعنی گاهی متعالی و گاهی به سبب خواست های نابایسته، به سوی ضلالت پیش می روند. نگاه قدسی به جنسیت از وجوه مشترک آنهاست.
منشأ دین از دیدگاه اندرو لانگ (از نقد نظریه تطورگرایی تا طرح دیدگاهی جدید درباره منشأ دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم، انسان شناسان تطورگرا معتقد بودند که باور دینی بشر از صورت های ساده نخستین آغاز شده و پس از طی مراحل مختلف تحول تاریخی، به شکل ادیان مترقی کنونی درآمده است. بر اساس این دیدگاه، انسان های ابتدایی تصوری از مفهوم خدا نداشتند و شکل گیری این مفهوم در ذهن آدمی، مربوط به آخرین مرحله از مراحل تحول از اندیشه دینی بشر تلقی می شد. اندور لانگ، انسان شناس اسکاتلندی، از مهم ترین مخالفان استفاده از آموزه های تطورگرایانه در تبیین خاستگاه دین، ضمن نقد این دیدگاه، نظریه ای درباره وجود «موجود متعال» در باورهای انسان های اولیه ارائه داد که بعدها توسط برخی دیگر، به ویژه ویلهلم اشمیت، انسان شناس اتریشی، تکمیل و با عنوان نظریه «توحید ابتدایی» مطرح شد. لانگ باور به خدا و باور به جاودانگی روح را دو منشأ عمده و ضروری برای دین می داند و با استناد به شواهدی، معتقد است که حتی در میان عقب مانده ترین اقوام جهان هم سایه هایی از اندیشه پرستش «موجود متعال» مشهود است. این مقاله، ضمن مرور زمینه ها و مبانی فکری لانگ، و مهم ترین نقدهای او به آراء انسان شناسان تطورگرا (از فرضیات مادی گرایانه و پوزیتیویستی گرفته تا غفلت از ساحت فراروانی در وجود آدمی)، به تبیین مهم ترین نظریه او در حوزه انسان شناسی دین می پردازد.
انسان شناسی دینی و جایگاه آن در دانش انسان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
261 - 282
حوزه های تخصصی:
امروزه «انسان شناسی» واژه ای بسیار پربسامد و با معانی متعدد در متون علوم اجتماعی−انسانی بوده و با ترکیب با کلمات دیگر، عبارات متنوع و پردامنه ای را می سازد که گاه با یکدیگر اشتراک لفظی، تدال معنایی یا همپوشانی مصداقی دارند. مثلاً، آنچه در فارسی برای عبارت religious anthropology معادل گرفته می شود، معمولاً مشترکی لفظی برای دو مفهوم متمایز انسان شناسیِ دینی و انسان شناسیِ دین است. دراین مقاله، نخست علت این دست تداخلات مفهومی آشکار و سپس به کمک روش طبقه بندی منطقی، اقسام «انسان شناسی دینی» معرفی و جایگاه هریک از آنها در دانش انسان شناسی مشخص می شود. البته برای این منظور ابتدا باید شاخه های متنوع درخت دانش انسان شناسی در یک انگاره منطقی ترسیم شود.این تحقیق از نوع توسعه ای−کاربردی و روش آن توصیفی−تحلیلی است. داده ها به کمک روش کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع مقوله بندی، تجزیه وتحلیل و سرانجام در یک انگاره منطقی با معیار روش شناختی طبقه بندی شده اند. برمبنای نتایج این پژوهش، انسان شناسی دینی به هر چهار روش فلسفی، عرفانی، علمی و نقلی و البته با کاربردها و دامنه های متفاوت دسترس پذیر است.