مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
104 - 122
حوزههای تخصصی:
هواویزها ذرّات جامد یا مایع معلق در جوّ هستند که از منابع طبیعی و انسان زاد انتشار می یابند و با جذب و پراکندگی تابش های طول موج کوتاه خورشیدی و طول موج بلند زمینی به طور مستقیم بر توازن تابشی جوّ اثر می گذارند. از آنجائی که هواویزها نقش عمده ای در هسته زایی قطرک های ابر و بلورهای یخ به صورت ناهمگن دارند، به طور غیرمستقیم بر فرایندهای خردفیزیکی ابر نیز تأثیر می گذارند. پیچیدگی سازوکار مربوطه موجب شده تا بررسی آ نها در خلال توفان های تندری از اهمّیّت بیشتری برخوردار شود. در مطالعه حاضر، اثر هواویزها بر ویژگی های ابر در مناطق غرب و جنوب غرب ایران در طی رخدادهای توفان تندریِ سال های 2000 تا 2014 بررسی شده است. در این راستا، داده های اندازه گیری شده کسر ابر، ضخامت نوری ابر یخی، فشار و دمای قلّه ابر و عمق نوری هواویزها (AOD) از سنجنده MODIS برای دو منطقه متفاوت اقلیمی R1 و R2 برای بازه مطالعاتی 15 ساله استخراج شد. از سال 2000 تا 2003 از داده های ماهواره Terra و از سال 2003 تا 2014 از داده های ماهواره Aqua استفاده شده است. منطقه R1 به دلیل موقعیت جغرافیایی آن و نزدیکی به بیابان های کشورهای همسایه تحت تأثیر توفان های گردوخاک قرار می گیرد. منطقه R2 ساحلی بوده و بیابان های کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز تراکم کشتی ها سبب ایجاد منابع گوناکون هواویز در این منطقه می شود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزایش هواویزها، کسر ابر را در هر دو منطقه افزایش می دهند (با ضرایب همبستگی به ترتیب برابر 35/0 و 39/0)، اما بسته به نوع هواویزها، اثرات متفاوتی بر ضخامت نوری ابر یخی و ارتفاع قلّه ابر دارند. همبستگی مثبت (54/0) بین AOD و ضخامت نوری ابر یخی در منطقه R1 و همبستگی منفی (25/0-) بین AOD و ضخامت نوری ابر یخی در R2 وجود دارد. همچنین، بین AOD و ارتفاع قلّه ابر در هر دو منطقه به ترتیب همبستگی مثبت 54/0 و 32/0 به دست آمد
The Nexus of Identity and Stability under Consensus Democracy “The Case of Iraq”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
122 - 147
حوزههای تخصصی:
The relationship between Identity and stability occupies the core of consensus democracy philosophy, as this governance model is designed to ultimately realise stability by addressing societal fragmentation in divided societies. In Iraq, this relationship shapes a complicated trajectory, mainly because the society moved fast from identity politics (transition) to issues politics (post-transition), which turned the consensus democracy itself that succeeded in realising stability in the transition by functioning well in addressing identity-related crises paradoxically into a driver for instability in the post-transition, for its dysfunctionality beyond the identity sphere. This article argues that this dysfunctionality is primarily linked to flaws of Arend Lijphart’s theory of consensus democracy more than problems stemming from the Iraqi context. It reviews and analyses the existing literature on the nexus of identity and stability under consensus democracy, taking Iraq as a case study. As a review article, this research uses the qualitative method; its data are collected from secondary sources. It found that the philosophy of consensus democracy is designed to primarily meet transition demands, which makes rapid societal transformation beyond transition raise bottom-up pressures expressed in new demands that this democracy cannot accommodate, creating a growing gap between the post-transitional social dynamics and the transitional politics, which generates chronic instability. Further research is needed on stabilisation mechanisms in post-transition, as most studies of consensus democracy focus on stability in transition.
The Role of Economic Reforms in Consolidating Neopatrimonialism in Saudi Arabia from the Conflict Theory Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
258 - 279
حوزههای تخصصی:
This article employs the theoretical framework of the conflict school to examine the role of economic reforms in consolidating neopatrimonialism in Saudi Arabia. The central hypothesis of the article is that the recent initiatives of Mohammed bin Salman, particularly through the Vision 2030 document, aimed at adapting the Saudi political system to internal and external changes, maintaining stability and continuity of the regime, and centralizing power in his hands, have contributed to the consolidation of neopatrimonialism in the country. While these economic and social reforms ostensibly aim to modernize Saudi Arabia's economy and society, they effectively function as tools to reinforce traditional power structures and solidify the dominance of the Al Saud family, particularly Mohammed bin Salman himself. By analyzing available data and recent political-economic trends in Saudi Arabia, the article addresses the question of how economic reforms have contributed to the consolidation of neopatrimonialism and what implications this has for the country's power structure. The findings reveal that these reforms, while creating superficial changes in the economy and society, act as mechanisms to preserve and strengthen the patrimonial system and perpetuate the dominance of the ruling elite.
تحولات جمعیتی و چالش های فراروی حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهر اهواز، این شهر را با چالش های مهمی در زمینه های مختلف محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و غیره روبر ساخته و این مشکلات حکمروایی در این شهر را با چالش هایی مواجه کرده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی شده است به اولویت بندی و تحلیل تحولات جمعیتی و چالش های فراروی حکمروایی خوب شهری در شهر اهواز پرداخته شود. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی–تحلیلی است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه «دیمتل» و برای اولویت بندی معیارها از تکنیک «دنپ» بهره گیری شده است. تمامی مراحل با استفاده از نرم افزار اکسل که شامل 4 معیار و 25 زیرمعیار می باشد انجام شده است. روایی پرسش نامه به تأیید خبرگان رسید. برای سنجش پایایی پرسش نامه از نرخ ناسازگاری استفاده شده است. از آن جایی که نرخ ناسازگاری ماتریس F از 1/0 کمتر می باشد، در نتیجه ماتریس مورد نظر که منبعث از آراء نظرات خبرگان است پایایی دارد و می توان ادامه مسیر را پیمود. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد که به ترتیب: چالش های اجتماعی- فرهنگی، چالش های محیط زیستی، چالش های کالبدی-زیرساختی و چالش های اقتصادی رتبه های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج زیرمعیارها نشان داد به ترتیب زیرمعیارهای رشد مهاجرت، حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی و پیری جمعیت با امتیاز 064/0 ، شکل گیری کانون های بروز ناهنجاری و جرائم اجتماعی با امتیاز (059/0) و آلودگی محیطی (هوا، آب وخاک و آلودگی صوتی) با امتیاز 057/0 رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند و این شاخص ها می توانند در راستای تحقق تحولات جمعیتی و شناساسایی چالش های فراروی حکمروایی خوب شهری در شهر اهواز کمک بسزایی کنند.
طراحی و اعتبار سنجی تجربه هوشمند مشتریان در بانک کشاورزی استان خراسان رضوی با رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و طراحی تجربه هوشمند مشتریان در بانک کشاورزی استان خراسان رضوی می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نوع روش در حوزه پژوهش های توصیفی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. پژوهش به روش آمیخته و در دو فاز کیفی و کمی صورت گرفته است. این پژوهش دارای دو جامعه آماری، خبرگان و همچنین مدیران و کارکنان بانک کشاورزی است. در بخش کیفی 12 خبره و در بخش دلفی فازی 40 خبره با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش آزمون مدل 290 نفر از کارکنان و مدیران بانک انتخاب شدند. در فاز کیفی، با استفاده از مصاحبه با 12 خبره، مؤلفه های کلیدی تجربه هوشمند مشتریان شناسایی شد که در قالب 54 کد باز استخراج گردید و سپس این کدها به 12 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی سازمان دهی شدند. مقوله های اصلی شامل تجربه ناشی از شخصی سازی و پیش بینی، تعامل، پشتیبانی هوشمند، امنیت و حریم خصوصی، و احساس ایمنی و خوشایندی بودند. در فاز کمی، با استفاده از دلفی فازی و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، نتایج فاز کیفی تأیید شد. این مقوله ها در قالب پرسشنامه ای به 290 نفر از کارکنان و مدیران بانک کشاورزی ارائه و مدل نهایی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که مقوله هایی نظیر پیش بینی و پیش فعالی، تجزیه وتحلیل داده ها، شفافیت و دسترس پذیری تأثیر زیادی بر تجربه مشتری دارند، درحالی که مقوله هایی مانند خودمختاری و رضایت و لذت تأثیر نسبی تری دارند. نتایج پژوهش می تواند راهنمایی مهم برای بهبود خدمات بانکی هوشمند و افزایش رضایت و وفاداری مشتریان باشد.
ارائه یک رویکرد ترکیبی داده محور برای بررسی عوامل اثرگذار بر قیمت کربن طی فاز چهارم طرح تجارت آلایندگی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
قیمت کمک هزینه اتحادیه اروپا یک راهکار به منظور مدیریت انتشار گازهای گلخانه ای می باشد، عوامل بسیاری نظیر شاخص های اقتصادی، مالی، سیاسی و ... می تواند بر آن اثرگذار باشد. پژوهش پیش رو در نظر دارد تا میزان اثرگذاری 31 شاخص مختلف انرژی، مالی و کالاهای اساسی را بر آن بررسی نماید. ازاین رو با یک استفاده روش ترکیبی داده محور به بررسی این امر می پردازد. در ابتدا با استفاده از الگوریتم میانگین متحرک یکپارچه خود رگرسیون به پاک سازی داده های مربوط به آن می پردازد و پس ازآن با روش تجزیه حالت متغیر بخش های مختلف این شاخص ها را تجزیه می نماید و یک سری مد ذاتی به دست می آورد، پس ازآن این مدها در سه مقیاس زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت قرار می گیرند، سپس با استفاده از ادغام حذف بازگشتی ویژگی ها و جنگل تصادفی با در نظر گرفتن اعتبارسنجی متقابل اقدام به انتخاب بهترین ویژگی ها در این سه مقیاس گرفته می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد در مقیاس زمانی میان مدت و بلندمدت، مدل موفق به پیش بینی با دقت بیشتر می باشد و پیش بینی نوسانات قیمت کمک هزینه اتحادیه اروپا با استفاده از این رویکردهای ترکیبی، می تواند به تصمیم گیری های دقیق تر و به موقع درزمینه سیاست گذاری و سرمایه گذاری کمک کند.
سواد سلامت روان و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
48 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانشجویان در معرض خطر مشکلات تهدیدکننده روان مانند استرس، اضطراب و افسردگی هستند و یکی از عوامل موثر بر سلامت روان، سواد سلامت می باشد. این پژوهش با هدف بررسی سواد سلامت روان در دانشجویان کارشناسی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه، توصیفی همبستگی بود که با مشارکت ۳۰۰ دانشجوی کارشناسی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه الکترونیک شامل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه سواد سلامت روان اکنور بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمره کل سواد سلامت روان ۱۳.۳۳±۱۱۰.۰۹ بود و با جنسیت، محل سکونت و سن ارتباط معناداری داشت (۰.۰۵>p).نتیجه گیری: افراد با سواد سلامت روان بالاتر بهتر می توانند مشکلات و اختلالات روانی را تشخیص دهند و منابع حمایتی و درمانی مناسب را شناسایی کنند و یافته ها، آموزش سواد سلامت روان جهت ارتقای بهداشت روان دانشجویان را ایجاب می نماید.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری (مورد مطالعه: محله اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایه اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.
تحلیلی بر کمیت و کیفیت خدمات گردشگری استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید توسعه گردشگری در هر منطقه ای نیازمند شناسایی دقیق محدوده و ارائه تسهیلات و خدمات موردنیاز گردشگران است که آسیب شناسی ارائه خدمات، از جهت برنامه ریزی در تمامی سطوح برای دستیابی به توسعه موفق گردشگری ضروری است. این تحقیق به آسیب شناسی ارائه خدمات و اولویت بندی مقاصد گردشگری از لحاظ پتانسیل گردشگری در استان زنجان پرداخته است. تحقیق به صورت ترکیبی کیفی و کمی که روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تحلیل مصاحبه از مکس کیودا، برای ارزیابی معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی و برای توزیع جغرافیایی مقاصد گردشگری نیز از مدل جغرافیایی استفاده شد. براساس یافته های تحقیق استان زنجان علی رغم ظرفیت های مناسب گردشگری، دچار مشکلات فراوانی مانند کمبود امکانات، بی ثباتی در سیاست های ارتقای کیفیت خدمات گردشگری و عدم مدیریت و برنامه ریزی در توسعه گردشگری است و هنوز از پیشرفت مناسبی در این زمینه برخوردار نشده است. پایین بودن سطح عمومی خدمات و ناهماهنگی در برنامه ریزی ها و نگاه های متفاوت به گردشگری دو مشکل اساسی بخش خدمات گردشگری در استان زنجان است؛ اما براساس توزیع جغرافیایی، مقاصد گردشگری: گنبد سلطانیه، دودکش های جن، معدن انگوران، اقامتگاه بوم گردی اولجایتو، اقامتگاه بوم گردی سلطانیه، هتل بوئتیک، عمارت ذوالفقاری، ائل داغی، پل سید محمد، مسجد جامع زنجان، خانه خدیوی، کوه های رنگی در خوشه اول قرار دارند این بدین معنی است که مقاصد گردشگری موردنظر دارای توانمندی های بالایی که جمعیت بیشتری نیز دارند، احاطه شده اند که می بایست به عنوان مناطق اولویت در برنامه ریزی و توسعه خدمات قرار بگیرند.
تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
157 - 186
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین درون مایه های دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. آفرینندگان اصلی دوبیتی ها هنرمندان عامه هستند که از شهرت و مقامی بهره ندارند، ولی در میان گروه های مردم عادی زندگی می کنند. سینه های مردم و ذهن تاریخی نسل ها، وسیله نگهداری و انتقال دوبیتی ها بوده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تعداد 1200 دوبیتی عامه هزارگی مورد مطالعه قرار گرفت، یافته های اسنادی و میدانی نشان می دهد که درون مایه های اکثر دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان عشق است، زیرا از 1200 دوبیتی، 1100 دوبیتی یعنی تقریباً 92 درصد را مسائل عشقی و عاطفی تشکیل می دهد. همچنین در تجلی عشق می توان جلوه های معیشتی، شرایط محیطی و نمادهای مذهبی را نیز دید. از جمله مفاهیم برجسته عاشقانه در این دوبیتی ها، وصف زیبایی های معشوق، آرزوی وصل و دیدار، وفاداری به معشوق، بی قراری و سوز عشق و عاشق در انتظار معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه برآن ها نمادها و باورهای مذهبی، شکایت از اطرافیان، شرم از مردم، هجران و دوری از معشوق و وطن دوستی و غم غربت از جایگاهی ویژه در این دوبیتی ها برخوردارند. مفاهیم یادشده و نیز سوز و گداز، شور و اشتیاق، لحظه های غم و شادی و التهاب درونی از عوامل سرایش این دوبیتی هاست. در این دوبیتی ها، عشق ساده، دست یافتنی، زمینی و جسمانی بیشترین بازتاب را دارد تا عشق آسمانی و روحانی. همچنین دیده شد که شاعر عاشق پیشه هزارگی نمادهای مذهبی را برای توجیه عشق بازی های خود استفاده کرده است.
مرور نظام مند مؤلفه های محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 87
حوزههای تخصصی:
اهداف: سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان سلامت جامعه، متأثر از مؤلفه های متعددی می باشد. هدف پژوهش حاضر، مرور جامع پژوهش های صورت گرفته در خصوص مؤلفه های محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار محیطی بر آن می باشد.
روش ها: در یک مطالعه مروری سیستماتیک، کلیه مقالات مرتبط با موضوع بدون محدودیت زمانی و مکانی و با جستجوی نظام مند پایگاه های معتبر در دسترس شامل گوگل اسکولار، وب آف ساینس، اسکوپوس، پاب مد، جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی و بانک اطلاعات نشریات کشور بازیابی گردید که در نهایت 46 مقاله مطابق با معیارها و ملاک های ورودی موردنظر، به عنوان پژوهش های نهایی مرتبط با موضوع انتخاب شد.
یافته ها: طبق یافته های این تحقیق، اکثر مطالعات در کشورهای ایالات متحده و استرالیا انجام شده است. همچنین یافته های حاصل از مطالعه بیانگر آن است که اغلب تحقیقات در رابطه با حوزه شهری و در خصوص شهروندان و ساکنان محله و منابع بسیار کمی در حوزه معماری انجام شده که اکثراً در رابطه با کاربری مسکونی و تعداد اندکی در رابطه با کاربری های فرهنگی، درمانی و اداری می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مؤلفه های محیطی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی را می توان در 20 گروه اصلی دسته بندی نمود، بطوریکه بیشترین میزان مطالعات مربوط به فضاهای سبز طبیعی، مکان سوم، تجهیزات، مبلمان و دسترسی بوده است. از میان 28 شاخص سلامت اجتماعی مورد مطالعه، به ترتیب تعامل اجتماعی و روابط اجتماعی بالاترین میزان تأثیرپذیری را داشته اند.
چارچوب عملیاتی جهت طراحی ساختمان فرم- انرژی کارا: (نمونه موردی: ساختمان های اداری بزرگ مقیاس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
اهداف: نور و شرایط حرارتی با اثر بر کیفیت فعالیت های ذهنی و فیزیکی نقش کلیدی در عملکرد کاربران ساختمان های اداری دارند. از آنجا که فرم نحوه مواجهه ساختمان با عوامل محیطی را تعریف می کند، می تواند با کمک به تامین روشنایی طبیعی و شرایط حرارتی مناسب، علاوه بر کاهش مصرف انرژی موجب ارتقاء بهره وری اداری در این بناها نیز گردد. ارزیابی عملکرد فرم ساختمان های اداری بزرگ مقیاس تهران و دستیابی به گونه شکلیِ بهینه فرم جهت تامین سالانه آسایش حرارتی و بصری نوری منطبق بر ویرایش چهارم مبحث نوزده (م.م.س) هدف این پژوهش است.
روش ها: این پژوهشِ کاربردی از نوع نظریه-ساخت بوده که در راستای دستیابی به اهداف، رابطه بین هندسه فرم و متغیرهای sDA، DGP و PMV را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده، داده های اولیه پس از استخراج کتابخانه ای به صورت میدانی صحت سنجی شده و با نرم افزارهای دیزاین بیلدر و پلاگین هانی بی در گرسهاپر مورد مدل سازی و شبیه سازی قرار گرفته اند. همچنین آنالیز داده های حاصل از شبیه سازی با تفسیر و مقایسه انجام شده است.
یافته ها: فرم مستطیل شکل با دو حیاط مرکزی دارای بهترین وضعیت در شاخص PMV و بدترین از نظر DGP می باشد. زیرگونه پیشنهادی از فرم مذکور با نسبت هسته به پوسته 2:1 با حفظ شرایط PMV توانست از منظر sDA و DGP نیز در حالت استاندارد قرار گیرد.
نتیجه گیری: فرم اغلب این بناها جهت تامین شرایط آسایش حرارتی و بصری نوری طبق مبحث نوزدهم مناسب نیست. طراحان می توانند از فرم مستطیل شکل با نسبت پیشنهادی هسته به پوسته 2:1 جهت تامین شرایط و کسب رده EC این مبحث استفاده نمایند.
کلمات کلیدی: آسایش حرارتی، آسایش بصری، عملکرد ساختمان، کاربری اداری، مبحث نوزده.
تحليل الوظائف اللغوية الست في ديوان «البحر يبدل قمصانة» للشاعرة عائشة السيفي في ضوء نظرية التواصل لجاكبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۳۲ سال ۱۴۴۶ شماره ۱
109 - 132
تُعد نظریه التواصل اللغوی لرومان جاکبسون من أهم النظریات اللسانیه الحدیثه، إذ تقوم علی تحلیل الرساله اللغویه بناء علی عده عوامل وضعها جاکبسون بغیه الوصول إلی خفایا النص والترابط العضوی بین الکلام وقُسِّم البناء اللغوی والتواصل إلی سته عناصر لعملیه الإتصال وست وظائف یتم عملها علی أسس تلک العناصر. ونظراً لأهمیه الشعر والتواصل اللغوی الموجود بین التراکیب الشعریه والمقاطع الناجمه عن ذاک الترابط لابدَّ من وجود عوامل لغویه سلیمه بین المرسل والمرسل إلیه وما برح الشعر ماده خصبه لنظریه التواصل اللغوی إذ یحمل فی طیاته عناصرا شتی حاصله من الانقلابات النفسیه والوجودیه التی تعتری الشاعر ولذا یمکن تطبیق الوظائف اللغویه علی طاوله تلک العناصر فی هذا المقال، سنقوم وفقاً للمنهج الوصفی- التحلیلی بتطبیق هذه النظریه علی دیوان (البحر یبدل قمصانه) للشاعره العمانیه عائشه السیفی فی ضوء الوظائف الست التی وضعها رومان جاکبسون فی نظریته کما وجدنا أنّه ثمه مظاهر جلیه فی شعر عائشه السیفی یمکن تحلیلها وفق هذه النظریه اللغویه التی تفرعت بعناصرها وظائفها الست، فقد اخترنا عده مواقع من قصائد عائشه وتناولناها حسب هذه الوظائف حتی اختُزل منها ما یطابق هذه النظریه اللغویه وتُرک الآخر للحصول علی تجلیات هذه النظریه اللغویه فی النصوص الشعریه المختاره. وما توصلنا إلیه أنَّ وظائف نظریه التواصل اللغوی ظهرت بشکل جلی عبر قناه اللغه الشعریه المألوفه فی نصوص عائشه السیفی لیتلقاها المرسل إلیه کما تبتغی الشاعره ولعلَّ الوظیفه الإفهامیه والوظیفه الشعریه هما الوظیفتان اللتان کان لهما الحظ الأوفر فی ظهورهما فی نصوص عائشه الشعریه .
پیامد ذهن شناسی کانت با تکیه بر نظریه مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
193 - 204
حوزههای تخصصی:
در عصر جدید پرداختن به مسائل معرفت شناسی در کانون توجه قرارداشت. برای کانت نیز معرفت شناسی دغدغه اصلی بود اما تمایز کانت در پرداختن به مسائل معرفت شناختی نسبت به گذشتگان در این نکته قرار دارد که او قبل از ارائه نظریه معرفتی خود، شناخت ذهن و ساختار عملکرد آن را در الویت قرار می دهد. آنچه کانت را درباره ذهن و شناخت آن متمایز می سازد نظریه ای است که از آن به عنوان انقلاب کپرنیکی یاد می شود. بر اساس این نظریه جای ذهن و عین عوض می شود و ذهن به عنوان عامل معرفت، بر روی عین تاثیر می گذارد. مساله محوری پژوهش حاضر، پرداختن به این چالش است که آیا کانت بواسطه انقلاب کپرنیکی خود در ذهن شناسی در چهارچوب فضای معرفتی عصر مدرن که به دنبال نشان دادن ساز و کار امکان معرفت با تکیه بر «باور صادق موجه» بودند چه خدمتی به این دغدغه محوری عصر جدید نموده است. در این پژوهش هدف، بررسی مساله یاد شده با روش توصیفی – تحلیلی است. نویسنده با رویکرد انتقادی و با محور قرار دادن آثار کانت به این نتیجه رسیده است که ذهن شناسی کانت به دغدغه معرفتی عصر جدید و امکان معرفت بر اساس نظریه مطابقت که از عصر افلاطون تا قرن بیستم در معرفت شناسی رایج بوده است خدمتی نکرده است و بلکه دچار نوعی ناسازگاری درونی می گردد و از جهتی منجر به دست کشیدن از میل ذاتی انسان در شوق به دانستن و نادیده انگاشتن آن می گردد.
Multiple Temporalities of State-Building and Care in South Korea(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تیر ۱۴۰۴ شماره ۵۱ (Special issue: Care & Time)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
State-building in South Korea since liberation in 1945 has seen some successes. However, from a care perspective—considering that women and families bear the primary burden of care responsibilities, the discrimination and disadvantages caregivers face both at home and in the labor market, and the reality that few are willing to engage in marriage, childbirth, or caregiving—it is challenging to evaluate the overall success of state-building in South Korea to date. This article highlights the diverse temporalities that have emerged in modern state-building in South Korea since 1945 and examines how these various temporalities serve as structural constraints on care. Amid the compressed timelines of state-building, I analyze how care is systematically overlooked, silenced, and marginalized; how it is devalued; how it is relegated to women’s and family work; and how caregivers experience discrimination and disadvantages, alongside the ideologies, norms, and socio-economic and political conditions and circumstances that contribute to these issues.
بررسی میزان بهره گیری تفکر انتقادی در تدوین عناصرهدف و فعالیت های یاددهی و یادگیری برنامه درسی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۲۷۹-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تفکر انتقادی یکی از موضوعات اصلی است که در هر برنامه درسی فارغ از محتوای موضوعی بایستی در نظر گرفته شود. با بررسی ادبیات این حوزه به ویژه در دوره اول متوسطه پژوهشی که به بررسی میزان بهره گیری از این سازه پراهمیت در برنامه های درسی بپردازد یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان بهره گیری تفکر انتقادی در تدوین عناصرهدف و فعالیت های یاددهی و یادگیری برنامه درسی در دوره متوسطه اول انجام شد. روش: در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 11 نفر از اساتید دانشگاه ها، دبیران و کارشناسان که در حوزه اهداف و برنامه درسی اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی بوده است. جامعه آماری بخش کمی دبیران و کارشناسان در آموزش و پرورش بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 300 نفر انتخاب شدند. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده-های پژوهش در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی استیودنت) در نرم افزار spss نسخه 26 بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش حاکی از آن بود که 30 شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های اهداف و 33 شاخص مهمترین شاخص های فرایند یاددهی یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری اهداف و فرایند دروس دوره متوسطه اول استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین عمل به شاخص های اهداف و فرایند برای دروس دوره متوسطه اول نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد. نتیجه گیری: تفکر انتقادی بسان یک بعد پایه ای و مهم در زنجیر نظام آموزشی کشور به ویژه در دوره متوسطه اول
تکانه های کارایی نهایی سرمایه گذاری و پازل مصرف: کاربردی از الگوهای تعادل عمومی تصادفی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
267 - 290
حوزههای تخصصی:
الگو های تعادل عمومی تصادفی پویا برای توضیح حرکت مصرف با تولید به دنبال تکانه کارآیی نهایی سرمایه گذاری ارائه شده اند. در واقع، کاهش مصرف پس از تکانه مثبت کارآیی نهایی سرمایه گذاری، با ادوار تجاری شناسایی شده تجربی در تضاد است. انگیزه و نوآوری اصلی مطالعه حاضر، درک اثر تکانه کارآیی نهایی سرمایه گذاری بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران و تحلیل پازل مصرف است. تخمین پارامترهای الگو، با استفاده از رویکرد بیزین، الگوریتم گام تصادفی متروپولیس-هستینگز و داده های متغیرهای قابل مشاهده تولید ناخالص داخلی بدون نفت، مصرف خصوصی، سرمایه گذاری، مخارج دولت و نرخ تورم (ناخالص) در دوره 1401:02-1383:01 استفاده شده و نتایج حاکی از آن است که ترجیحات تفکیک ناپذیر و در شرایطی که افزایش ساعات کار، اثر مثبت بر مطلوبیت نهایی مصرف دارد (مکمل بودن ساعات کار و مصرف)، هم حرکتی سرمایه گذاری، تولید، ساعات کار و مصرف قابل توجیه است و پازل مصرف رخ نمی دهد
National and Cultural Identity: Comparing Rabindranath Tagore and Ferdowsi(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
51 - 59
حوزههای تخصصی:
This article explores the themes of national and cultural identity as depicted in the thoughts and works of Rabindranath Tagore- a pivotal figure in specifically sub-continental literature, and Ferdowsi- the legendary Persian poet. Both writers, separated by centuries and cultural contexts, utilized their literary genius to reflect on nationhood and cultural pride. Tagore, writing during the British colonial era in India, and Ferdowsi, during the formation of a unified Persian identity under various rulers, offer unique perspectives on how literature can serve as a vehicle for expressing and shaping national identity. This essay delves into how these literary giants contributed to forming cultural consciousness and national identity in their respective societies by comparing their thoughts and beliefs showcased in their works.
بازتاب اندیشه های شیعی در کتاب حبیب السیر خواندمیر: باور راستین یا طرح اندازی تاریخ نویسی کارکردگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
188 - 215
حوزههای تخصصی:
دوره زندگانی خواندمیر، عصر گذار بین دو اندیشه اجتماعی و مذهبی بود؛ دوره ای که باورهای مذهبی جامعه در حال تغییرات بنیادین و در عین حال سازگاری و انطباق با شرایط جدید بود. از یک سو، دولت صفوی براساس اندیشه های صوفیانه و شیعی بنیان گذاری شد و از سوی دیگر، عقاید مبتنی بر اسلام سنتی یا اهل سنت در بطن جامعه ریشه دوانده بود. همچنین توجه به اهل بیت پیامبر(ص) و عناصر مذهب شیعه در طریقت های صوفیانه، به امری معمول تبدیل شده بود. به طور طبیعی اندیشه و بینش تاریخ نویسی خواندمیر تحت تأثیر چنین فضای تاریخی ای قرار گرفته بود. از این رو، فهم اندیشه و روش تاریخ نویسی این نویسنده و بازتاب اندیشه های شیعی موجود در کتاب حبیب السیر، به درک هرچه بهتر فضای فکری و تاریخی گفته شده، چگونگی رسمی شدن مذهب تشیع و بنیان گذاری دولت صفوی، یاری خواهد رساند. رهیافت مقاله حاضر برای فهم ماهیت اندیشه های شیعیِ کتاب حبیب السیر، «تفسیر خلاصه وار» است. بر این اساس، دیدگاه شیعی خواندمیر تحت تأثیر سه جریان فکری بود: نخست باورهای التقاطی سنی، شیعی و صوفیانه یا اسلام مردمی؛ دوم تشیع فقاهتی؛ و در نهایت تشیع فایده گرایانه ای که در راستای مشروعیت بخشی به دولت صفوی بود. به نظر می رسد وجه دوم و سوم اندیشه خواندمیر، یعنی تشیع شریعت مآبانه و کارکردگرایانه، تحت تأثیر جایگاه و وظایف مشروعیت بخشِ سیاسی و اداری نویسنده، به عنوان تاریخ نویس دربار صفویان قرار گرفته است. رگه های راستین باورهای مذهبی خواندمیر نیز بیشتر در محیط پرورش اجتماعی اش ریشه داشت؛ هرچند تأثیراتِ دو بُعد دیگر را در ماهیت واقعی اندیشه های شیعی خواندمیر نباید نادیده گرفت.
میرزا علی اصغر خان امین السلطان و تحولات ولایت خمسه (زنجان) در اواخر عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
240 - 266
حوزههای تخصصی:
میرزا علی اصغرخان امین السلطان از نخبگان برجسته اواخر عصر ناصری ، جایگاه مهمی در ایجاد و اجرای سیاست ها و برنامه های حکومت قاجاریه داشت. با توجه به مناصب مهم و روابط میرزا ابراهیم خان با گروه های مختلف ولایت خمسه، امین السلطان به مانند پدرش نقش برجسته ای در تحولات این برهه ایفا کرد. او پس از مرگ پدر و دریافت مناصب مهم وزارتی، بازیگردان و رکن مهم و تأثیرگذار در اقتصاد، جامعه و سیاست ولایت خمسه بود؛ به گونه ای که رخدادها، نقش و جایگاه عناصر مهم این منطقه در اواخر عصر ناصری، به دور از دخالت و نفوذ او ممکن به نظر نمی رسید. پژوهش حاضر با رویکرد کتابخانه ای و بهره گیری از اسناد سازمان های دولتی و خصوصی، کتاب ها و مقالات، با رویکرد توصیفی-تبیینی، ضمن تعیین و بررسی مسائل بنیادین و مهم ولایت خمسه در اواخر عصر ناصری، به این پرسش پرداخته است که امین السلطان در این دوره چه جایگاه و تأثیری در مسائل جاری ولایت خمسه داشت؟ و نتایج سیاست ها و اقداماتش درباره مسائل و طبقات مختلف چه بود؟ مدعای نخستین پژوهش بر استبداد دوره ناصری تأکید دارد که تمامی اهداف و سیاست های امین السلطان و سایر کارگزاران را تحت تأثیر قرار داد. به عبارت دقیق تر، برآوردن نیازها، خواسته ها و امیال شاه، رکن اصلی و در مرحله نخست سیاست ها و برنامه های حکومتی در ولایت خمسه قرار داشت. امین السلطان سپس در حوزه های اقتصاد، امنیت و سیاست، با رعایت نسبی خواسته گروه های مختلف و صلاح و نیاز جامعه و دولت، تصمیم بر رفع چالش ها و رسیدگی به مسائل جاری گرفت. برکشیدن جهانشاه خان سرتیپ و ریاست بر ایل افشار، از جمله سیاست های امین السلطان بود که بعدها در عصر مشروطه مصایب و دشواری های جدی برای مردم ایجاد کرد.