مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
منشأ دین
حوزه های تخصصی:
مباحث دینشناسی از مباحث مهم روزگار ماست که توجه بسیاری از متفکران اسلامی را به خود جلب نموده است. از جمله کسانی که نظریات مهمی در این خصوص ارائه کرده است استاد مطهری است. بر همین اساس، نویسنده در این مقاله تلاش میکند تا برخی از مباحث اساسی دین شناسی را از منظر استاد مطهری بحث و بررسی نماید. مباحثی که در این نوشتار از آنها بحث شده است عبارتند از: تعریف دین، منشأ دین، قلمرو دین، کثرت دین و خاتمیت دین.
بررسی و نقد تأثیر معرفت شناسی هیوم بر رأی او پیرامون منشأ دین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
حوزه های تخصصی:
هیوم در ارایه رأی خود درباره منشأ باور دینی، از معرفت شناسی تجربه گرایانه اش بهره می برد؛ اما پاره ای تعارضات درونی آن را نحیف می کند و نظریه طبیعت گرایانه هیوم درباره خاستگاه دین را از انسجام و استحکام تهی می سازد. بر این اساس، در این جستار ابتدا رأی هیوم درباره منشأ دین بیان می شود و پس از بررسی میزان تأثیر معرفت شناسی هیوم بر گزاره فلسفه دینی او، نقدهایی بر هیوم وارد می کنیم که به طورعمده بر ناسازواری این گزاره فلسفه دینی هیوم با آرای معرفت شناختی او متمرکز است. پس از مشخص شدن تأثیر حداکثری معرفت شناسی هیوم بر نظر او در مورد منشأ دین، این نتیجه به دست آمد که اولاً بهترین نقدها بر نظر هیوم درباره منشأ دین، نقدهایی هستند که عمدتاً بر مبانی معرفت شناختی او متمرکز شده است؛ ثانیاً رأی هیوم در این مورد استحکام لازم را نداشته است و در این میان، نداشتن انسجام درونی، نقش عمده ای در تضعیف نظریه هیوم دارد.
بررسی تطبیقی نظریه فطرت استاد مطهری و نظریه کهن الگوی خداوند یونگ در باب منشأ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
787 - 806
حوزه های تخصصی:
پرسش از منشأ دین از پرسش های انسان مدرن محسوب می شود و مانند بسیاری از بحث های نوپدید دیگر، حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. این بحث با زمینه های دانشی دیگری و از جمله روانشناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی و نیز تاریخ ادیان مرتبط است. تبیین یونگ از منشأ دین در فضای غرب و تبیین استاد مطهری از این مسئله در فضای اسلامی، از تبیین های مشهور در این زمینه هستند. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. عمومیت و شمول کهن الگوها و فطریات، در ناخودآگاه قرار داشتن کهن الگوها و بالقوه بودن فطریات، بروز و ظهور کهن الگوها در شرایط خاصی مانند خواب و بروز و ظهور فطریات در حالات خاصی مانند ابتلا به خطرات، از اهم اشتراک های نظریات این دو اندیشمند است.
مقایسه نگاه کارکردی به منشأ دین از منظر دانشمندان غربی و اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال دوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
136 - 160
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث از منشأ دین، در شمار بحث های فلسفه دین و کلام جدید قرار گرفته و هنوز نمی توان تبیین نهایی و مورد اجماعی در این باره به دست داد. با این وجود، از جمله دیدگاه و رهیافت های مهم درباره دین، نظریه های کارکردی آن است که بر پایه مبانی خاص نظری، منشأ و خاستگاه دین با توجه به کارکردهای فردی و اجتماعی آن در دو رهیافت روان شناختی و جامعه شناختی توجیه و تبیین می گردد. در برخی آثار و اندیشه های متفکران مسلمان نیز زمینه های گرایش بشر به سوی دین و نیازهای معرفتی و عاطفی او به دین مورد توجه قرار گرفته و از تأملات کارکردی برای توجیه دینداری استفاده شده است. این نوشتار بر آن است تا مهم ترین تمایز دیدگاه کارکردی از منظر اندیشمندان غربی و مسلمان را مورد بررسی قرار داده و به نقدهای عام و خاص بر تبیین افراطی آن از جهت مبنا و روش، بپردازد. علاوه بر اینکه محتوای هر یک از این دو دیدگاه نیز مورد سنجش قرار گرفته و نگاه تقلیل گرایانه، به کارکردهای دین که ناشی از عدم توجه به حقانیت دین و خلط میان منشأ دینداری و منشأ دین است در اندیشه متفکران غربی، نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
تأملاتی درباب منشأ مسأله ی «منشأ دین»
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
23 - 48
حوزه های تخصصی:
در مطالعات دین شناختی گاه دین امری فراطبیعی و ماورایی تلقی می شود و گاه در قالب منشأشناسی، کارکردگرایی، طبیعت گرایی و پدیدارشناسی، دین امری ساختگی یا زمینی شمرده می شود. جست وجو درباب خاستگاه دین و علل پیدایش و گرایش به آن، از قرن هجدهم در غرب برجسته شد. براین اساس، دین پدیده ای انسانی و اجتماعی است و باید دید بشر کی و کجا و براساس کدام نیاز پنداری یا خیالی دین را اختراع کرده است، یا دین از کدام حالت درونی وی (جهل، ترس، عقده ی جنسی، نظام سرمایه داری، ازخودبیگانگی و آرزواندیشی) برآمده است. این نگرش ها اغلب الحادی اند و تفکیک ننهادن بین جنبه های مختلف دین، آن ها را به مغالطات معرفتی و لغزش های روش شناختی کشانده است. صدق و کذب ادیان هیچ پیوندی با منشأ درست یا نادرست گرایش به آن ندارد و دین در مقام ثبوت، با دین در مقام اثبات (دین داری) بسیار متفاوت است و در ارزیابی صدق دین و گزاره های دینی، فقط مؤلفه های فلسفی دخیل اند، نه مؤلفه ها و معیارهای جامعه شناختی و روان شناختی. اتکا به اخبار تاریخی، دخالت پیش فرض های الحادی، ارائه ی نسخه ای واحد برای همه ی ادیان، بزرگ نمایی لغزش های متدینان در گرایش به دین، ازجمله دیگر خطاهایی است که در رویکردی وجود دارد که راستی آزمایی دین را به عوامل گرایش اولیه ی به دین فرومی کاهد. البته نمی توان پیدایش خرافات و شاخ وبرگ های اختراعی در دین و انحراف های تاریخی در دین داری بشر را انکار کرد؛ اما این انحراف ها را هم متون دینی و بزرگان دین محکوم کرده اند و هم به لحاظ منطقی، پیوندی با اصل دین ندارد. این پژوهش با روش تحلیلی، بدون ورود محتوایی به نقد اقوال، چالش های کلی این رویکرد، ازجمله صلاحیت نداشتن دانش های یادشده برای راستی آزمایی معتقدات دینی و مغالطات نهفته در آن ها را بیان می کند.
منشأ دین از دیدگاه اندرو لانگ (از نقد نظریه تطورگرایی تا طرح دیدگاهی جدید درباره منشأ دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم، انسان شناسان تطورگرا معتقد بودند که باور دینی بشر از صورت های ساده نخستین آغاز شده و پس از طی مراحل مختلف تحول تاریخی، به شکل ادیان مترقی کنونی درآمده است. بر اساس این دیدگاه، انسان های ابتدایی تصوری از مفهوم خدا نداشتند و شکل گیری این مفهوم در ذهن آدمی، مربوط به آخرین مرحله از مراحل تحول از اندیشه دینی بشر تلقی می شد. اندور لانگ، انسان شناس اسکاتلندی، از مهم ترین مخالفان استفاده از آموزه های تطورگرایانه در تبیین خاستگاه دین، ضمن نقد این دیدگاه، نظریه ای درباره وجود «موجود متعال» در باورهای انسان های اولیه ارائه داد که بعدها توسط برخی دیگر، به ویژه ویلهلم اشمیت، انسان شناس اتریشی، تکمیل و با عنوان نظریه «توحید ابتدایی» مطرح شد. لانگ باور به خدا و باور به جاودانگی روح را دو منشأ عمده و ضروری برای دین می داند و با استناد به شواهدی، معتقد است که حتی در میان عقب مانده ترین اقوام جهان هم سایه هایی از اندیشه پرستش «موجود متعال» مشهود است. این مقاله، ضمن مرور زمینه ها و مبانی فکری لانگ، و مهم ترین نقدهای او به آراء انسان شناسان تطورگرا (از فرضیات مادی گرایانه و پوزیتیویستی گرفته تا غفلت از ساحت فراروانی در وجود آدمی)، به تبیین مهم ترین نظریه او در حوزه انسان شناسی دین می پردازد.
نقد نظریه های جامعه شناختی منشأ دین با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ شماره ۲۹۴
45-58
حوزه های تخصصی:
ازجمله مباحث محوری در جامعه شناسی دین، بحث از منشأ دین است. جامعه شناسان غالباً بدون توجه به دواعی ادیان در تبیین منشأ خود، زمینه های اجتماعی تاریخی را در تکوین، استقرار، استمرار و تغییر دین دخیل می دانند. این نوشتار سعی دارد با رویکردی قرآنی در این خصوص اتخاذ موضع کرده و به سؤال از چیستی منشأ دین پاسخ گوید. در پرتو این موضع قرآنی روشن خواهد شد که نظریه های جامعه شناسان اگر در خصوص ادیان و نحله های بشرساخته صادق باشد، درباره ادیان الهی قرین حقیقت نیست. رویکرد نوشتار در استنباط دیدگاه قرآن، رویکرد استنطاقی است که از طریق تأمل و واکاوی مضامین آیات مربوط و بررسی متون تفسیری انجام پذیرفته است. تفکیک میان «منشأ دین»، «منشأ دینداری» و «خاستگاه اجتماعی دین» افقی برای شناسایی خلط های صورت گرفته، بر خواننده می گشاید. دیدگاه قرآن، متضمن سه مؤلفه «الهی بودن منشأ دین»، «فطری بودن منشأ دینداری» و «اجتماعی بودن خاستگاه دین» است. درحالی که در دیدگاه غالب جامعه شناسان، بدون توجه به نقش علّی خداوند در ارسال و انزال دین و گرایش فطری و سرشتی عمیق انسان به مطالبه و پذیرش آن، ظهور دین عمدتاً به زمینه ها، ضرورت ها و اقتضائات حیات جمعی مستند شده است.
بررسی تبیین تکاملیِ دین از دیدگاه ریچارد داوکینز و آلیستر مک گراث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مک گراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه می داند. به نظر مک گراث تبیینِ صرفا زیست شناختی از منشأ دین، نادرست بوده و ناشی از خلط میان تکامل زیستی و تکامل فرهنگی است. ناسازواری، فقدان دلیل، سوگیری شناختی، عدم تمایز میان گزاره های دین، عدم مشابهت میان ژن و مم از جمله اشکالات وی به دو فرضیه مزبور است. مسأله تحقیق پیش رو آن است که تقابل این دو رویکرد را به تصویر کشد و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانه ای – اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جسته ایم. دستاورد تحقیق نشان می دهد که اگر چه در مجموع، اشکالات مک گراث، مفید و اثر بخش است؛ اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی وی صورت نپذیرفته است.
بررسی انتقادی نظریه گیدنز در باب منشأ و معنابخشی دین، براساس آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک، منشأ دین را واکنشی به بی معنایی دانسته و «معنابخشی» را یکی از مهم ترین کارکردهای دین می داند. وی با بررسی پیامدهای مدرنیته چنین نتیجه می گیرد که دین می تواند الهام بخش دنیای بهتر در عصر مدرنیته متأخر باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. نوشتار حاضر این موضوع را با بهره گیری از الگوی تفسیر موضوعی با رویکرد «استنطاقی» در تفسیر میان رشته ای بررسی کرده است. این نظریه هرچند به لحاظ پاسخگو دانستن دین به سؤالات انسان امروزی، در زمره نظریه های معنویت گرایی دینی و نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده، اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: همسان سازی هویت ادیان گوناگون، مغفول ماندن منشأ الهی برای ادیان توحیدی (از جمله اسلام)، نشاندن ریشه دینداری به جای منشأ دین، نفی سرشت فطری دینداری، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، تعمیم های نابجا و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر (از جمله اسلام)، و تبیین محدود از کارکرد معنابخشی دین.
بررسی و نقد تحلیلی دیدگاه امیل دورکیم در باب منشأ دین از منظر شهید مطهری و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای فلسفه دین سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
دین یکی از عناصر و پدیده هایی است که از دیرباز بشر با آن سروکار داشته و هیچ دوره ای را نمی توان یافت که در آن دین وجود نداشته باشد. منشأ این پدیده مهّم همواره ذهن بسیاری از انسان ها را درگیر کرده و دیدگاه های مختلفی پیرامون این مسئله شکل گرفته است. امیل دورکیم بر این باور است که دین منشأئی اجتماعی دارد و عاملی برای وحدت و یکپارچه سازی جامعه است تا جامعه از تضادها و تعارضات خلاصی یابد و ورای این نمی توان منشأ و کارکردی برای دین قائل شد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی سعی بر این است تا به تبیین مبانی دورکیم دراین باره و نقد دیدگاه او از منظر شهید مطهری و جان هیک پرداخته شود. مبنای اصلی نظریه دورکیم همان توتمیسم است، اما هیچ مدرکى دال بر این امر وجود ندارد که توتمیسم به همان سان که دورکیم تصور مى کرد، پدید آمده باشد و سرچشمه نهایى دیگر ادیان باشد. از سوی دیگر، یکسان انگاری آموزه های دینی با آموزه های اجتماعی، نفی کارکردهای اخلاقی، معنوی، اقتصادی و شخصی دین و تمرکز صرف بر کارکرد اجتماعی آن و نسبی گرایی و عدم قابلیت تسّری این نظریه به تمام ابنای بشر، از جمله ی مواردی است که بطلان نظریه ی دورکیم را آشکار می سازد.
بررسی و نقد دیدگاه پوزیتیویستی آگوسنت کنت در باب منشأ دین بر اساس نظریه فطرت شهید مطهری
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
97 - 120
حوزه های تخصصی:
منشأ دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین و کلام جدید است که در مورد آن دیدگاه های مختلفی از سوی متفکران غربی و اندیشمندان اسلامی مطرح شده است. آگوست کنت جامعه شناس مشهور فرانسوی منشأ دین را جهل آدمی می داند. ازآنجایی که نگرش وی در این زمینه مبتنی بر مراحل تکامل اندیشه بشر است و دین را محصول مرحله اول، یعنی دوره تبیین الهیاتی پدیده ها می داند؛ بنابراین ازنظر او دوران ادیان سنتی به پایان رسیده است. در مقابل شهید مطهری که از برجسته ترین اندیشمندان معاصر است؛ منشأ گرایش به دین را فطرت انسان می داند؛ یعنی گرایش به خداپرستی در ذات و نهاد انسان ریشه دارد. ازنظر وی بر مبنای فرمایش امیرالمؤمنین(ع) بعثت پیامبران برای آگاه کردن مردم به گرایش های نهفته در وجودشان مانند گرایش به حق و حق پرستی است. بر این اساس آنچه در این پژوهش صورت گرفته است، تبیین دیدگاه کنت و نقد آن بر مبنای نظریه فطرت استاد مطهری است. درنهایت بر اساس نقدهای وارد بر رویکرد کنت معلوم شده است که تلقی ساده انگارانه وی از دین و رسیدن به پارادوکسی که خودش نیز به آن اعتراف کرده است با نظریات تکاملى و کارکردى او قابل رفع نیست.
کاوشی نو در باب منشاء دین در دعوی توقف تاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 28
حوزه های تخصصی:
منشأ دین در دعوای ورشکستگی از موضوعات مورد مناقشه بین حقوقدانان بوده و این اختلاف عقیده در آرای محاکم نیز انعکاس یافته است. تعیین و شناخت منشأ دین و بررسی تأثیر آن در دعوای ورشکستگی در اصلاح نارسایی ها و کاستی ها و تسهیل کیفی سازی فرایندها و در نهایت صدور آرای عادلانه از سوی دادگاه ها و رویه قضایی مثمرثمر است و بدین ترتیب کیفیت عدالت را بهبود می بخشد. پدیده حقوقی «توقف از پرداخت دین» به دلیل عوامل اقتصادی ایجاد می شود، اما آثار حقوقی بر جای می گذارد. با توجه به قلمرو و ابعاد ناتوانی از پرداخت دین، دو نظام حقوقی اعسار و ورشکستگی، در نظام حقوقی ایران در نظر گرفته شده است. قانونگذار، واقعیات اقتصادی را در نهاد ورشکستگی بیشتر از اعسار در نظر گرفته است و همین موضوع باعث شده است. در برخی موارد، حقوق ورشکستگی از اصول کلی حقوقی و حقوق مدنی منحرف شود و حتی در مواردی که تجار، در پرداخت دیونی که جنبه تجاری ندارند، ناتوان هستند، تاجر را مکلف کرده تا مطابق مقررات قانون تجارت، رسیدگی به امر ورشکستگی خود را درخواست کند. مسیر قانونگذاری دلالت بر آن دارد که منشأ دین و ماهیت آن تأثیری در دعوای ورشکستگی ندارد. در نهایت به این هدف می رسیم که تفکیکی بین دارایی تاجر صورت نمی گیرد و این عقیده تقویت می شود که بدون توجه به منشأ یا نوع دینی که حاصل شده است، صرف سلب قدرت پرداخت تاجر از پرداخت دین موجب تحقق ورشکستگی است.