مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۵۰۴٬۹۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اگر فضاهای جغرافیایی را پدیده ای در حال تغییر و تحول بدانیم؛ فضای روستاهای مجاور کلان شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست. شناخت چیستی و چرایی این دگردیسی ها و برنامه ریزی برای مواجهه با آن ها (چگونه) موضوعی است که هدف این پژوهش قرارگرفته است. برای گردآوری تحقیقات و مطالعات انجام شده 40 نمونه پژوهش بدون اعمال محدودیت زمانی انتخاب شدند. برای تحلیل مطالعات با روش فراتحلیل از شاخص سه گانه بلیکی استفاده شد. لذا روند ارائه مطالب نیز بیشتر به صورت اسنادی و یافته های حاصل از نتایج مطالعات مختلف مرتبط با موضوع است. طبق یافته ها، مطالعات این حوزه با نوعی روند کاهشی همراه است. به لحاظ بعد روش شناسی، عمده پژوهش های این حوزه با استفاده از داده های ثانویه (اسنادی-کتابخانه ای) به دست آمده است و عمدتاً هم با روش های مختلف کمی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و روش های کیفی و ترکیبی کمتر در جریان مطالعات لحاظ گردیده است. بررسی بعد محتوایی مطالعات نشان می دهد چرایی ها، اغلب به صورت سطحی بررسی شده و نکته قابل توجه آنکه در بررسی چگونه بودن پدیده صرفاً به ارائه راهکارهایی در چکیده و پایان مقالات فارسی محدودشده است. وجود تکرار در روش ها و نتایج حاصل از چیستی و چرایی پدیده، سبب شباهت راهکارها شده است. در پایان نوشتار، متناسب با یافته های تحقیق، الگوی نهایی پژوهش در سه محور ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش می تواند با ترکیب مطالعات پیشین و دستیابی به نگرشی جدید در خصوص مطالعه تحولات سکونتگاه های روستایی مجاور کلان شهرها، ایده ها و راهکارهای نوینی را به مدیران و سیاست گذاران حوزه علم عرضه کند.
تأثیرات گردشگری در فضاهای پیراشهری صحنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
روستاهای پیراشهری با توجه به ساختار و کارکرد متفاوت با دیگر روستاها، از نمونه روستاهایی محسوب می شوند که می توان تأثیرات گردشگری را در آن ها به خوبی مطالعه نمود. در این پژوهش سعی شده که تأثیرات این رویکرد در روستاهای گردشگری در پیرامون شهر صحنه در استان کرمانشاه بررسی و تفاوت ها مشخص گردد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش میدانی است. در این پژوهش روستاهای پیراشهری صحنه شامل سه روستای درکه، بیدسرخ و گروس علیا موردمطالعه قرارگرفته اند. جامعه آماری پژوهش برابر با 1749 نفر بوده است. بر اساس فرمول کوکران، نمونه آماری در سطح ساکنان روستایی به تعداد 315 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق 10 نفر از محققان و پایایی آن نیز با تکمیل 30 پرسش نامه و با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تائید شد. نتیجه نشان داد که اثرات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی گردشگری در مناطق پیراشهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بیشترین تأثیرگذاری گردشگری مربوط به اثرات کالبدی و اجتماعی به ترتیب با مقدار 668/3 و 614/3 بوده است. آزمون کروسکال والیس نیز از وجود تفاوت درزمینه تأثیرات گردشگری در مناطق پیراشهری (درکه، گروس علیا و بیدسرخ) اشاره دارد. نتیجه آزمون فریدمن درزمینه اولویت بندی اثرات توسعه گردشگری نشان داد که شاخص افزایش کارهای جمعی و مشارکتی با میانگین رتبه ای 67/29 ، بیشترین تفاوت را داشته است. درمجموع گردشگری، می تواند به عنوان یک رویکرد توسعه ای، تغییرات قابل توجهی در فضاهای پیراشهری ایجاد نماید.
بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران (1991- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابرها به عنوان یکی از پیچیده ترین و تأثیرگذارترین متغیرهای سیستم آب و هوا، علاوه بر تغییر در بیلان انرژی، در توزیع زمانی و مکانی بسیاری از متغیرهای اقلیمی موثر هستند. از سوی دیگر از آنجا که ابرها دارای تغییرات زمانی و مکانی بسیاری هستند، لذا بررسی رفتار آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران و آشکارسازی رفتارهای آشکار و نهان سری زمانی آن است. بدین منظور از داده های روزانه متغیر ابر برگرفته از سازمان هواشناسی کشور طی یک دوره 31 ساله برای تعداد 30 ایستگاه استفاده شد. جهت بررسی روند داده ها، آزمون ناپارامتری تخمین گر شیب سن در سطح اطمینان 95 درصد به کار گرفته شد. نتایج تحلیل روند داده ها و مقدار معناداری آنها حاکی از تغییرات معنادار کاهشی در 16 ایستگاه و تغییرات معنادار افزایشی در 3 ایستگاه است و در سایر ایستگاه ها هیچ روند معناداری مشاهده نشد. به منظور تحلیل همسازها و استخراج چرخه های معنادار از روش تحلیل طیفی بهره گرفته شد و نمودارهای دوره نگار با فاصله اطمینان 95 درصد ترسیم شدند. نتایج نشان داد ایستگاه هایِ شامل یک چرخه معنادار دارای بالاترین فراوانی و بیشتر در مناطق جنوب، مرکز، شرق و شمالشرق بوده است و ایستگاه های چند چرخه ای با فراوانی کمتر در مناطق شمال، شمالغرب و جنوب غرب کشور مشاهده شد. همچنین با محاسبه سهم واریانس هر چرخه بیشترین سهم واریانس برای همساز چهاردهم و بیشترین دوره های بازگشت برای دوره های 5-2 ساله با احتمال رخداد 32 درصد و کمترین آنها مربوط به دوره های بیش از 10 ساله با احتمال رخداد 6 درصد بدست آمد.
ارائه الگوی مدیریت بحران سازمانی در صنعت گردشگری ایران (با تأکید بر مسئولیت اجتماعی شرکتی CSR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
51 - 63
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی بهترین روش ها برای زنده ماندن در بحران، به گونه ای که کمترین ضرر را در صنعت گردشگری داشته باشد، امری مسلم است و قرار گرفتن کشور ایران در منطقهٔ بحران خیز خاورمیانه ضرورت ارائهٔ الگوی مدیریت بحران را دو چندان می کند. به منظور یافتن راهکاری مناسب در پذیرفتن بحران و ارائهٔ اقدامات کاربردی، عامل مسئولیت اجتماعی شرکتی بررسی شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا است و جمع آوری داده ها از مطالعهٔ ادبیات تحقیق و مصاحبهٔ عمیق با خبرگان انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از نرم افزار اطلس و غور در روابط مضامین نتایج به دست آمد.
یافته ها: شاخص های مدیریت منابع انسانی، مدیریت درآمد، ارتباطات بحران، رویکردهای جایگزین ارائهٔ خدمات و مشروعیت اجتماعی، که برگرفته از پذیرفتن شیوه های راهبردی مسئولیت اجتماعی است، نشان از اثربخشی بالای این عوامل در بحران های گردشگری دارد.
بحث: تشکیل گروه مدیریت بحران، تعیین بازار هدف، انطباق بازار و شبیه سازی محصولات و خدمات، اعتمادسازی در گردشگری ایران بررسی شد.
نتیجه گیری: مسئولیت اجتماعی شرکتی با شاخص های کلیدی و نمونه هایی از شاخص های فرعی به ترتیب ارائه می شود: در شاخص کلیدی مدیریت منابع انسانی، تمایل به بهتر شدن کارها و بهبود رقابت پذیری؛ در شاخص مدیریت درآمد، بهبود بهره وری و بهینه سازی قیمت؛ در شاخص ارتباطات بحران، تأثیر گذاری در اخلاق حرفه ای و کاهش آثار منفی در ذی نفعان؛ در شاخص رویکردهای جایگزین ارائه خدمات، انعطاف پذیری و بهینه سازی محصول و، در شاخص مشروعیت اجتماعی، ارزش مشترک و حفظ محیط زیست را ارائه می دهد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری طبیعت مبنا با رویکرد آینده پژوهی و روش بهترین - بدترین معیار (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
55 - 72
حوزه های تخصصی:
استان یزد، به دلیل برخورداری از تنوع جاذبه های طبیعی منحصربه فرد همچون کویرها، کوه ها و معادن، توان بالقوهٔ زیادی برای توسعه ازطریق گردشگری دارد. گردشگری طبیعت مبنا به منزلهٔ گونه ای از گردشگری پایدار می تواند نقش مهمی در توسعهٔ منطقه ای و ملی ایفا کند. لذا، هدف پژوهش حاضر، به منزلهٔ مطالعه ای توصیفی - تحلیلی و میدانی، شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد است. شیوهٔ گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است و با نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) تعداد پانزده نفر از استادان و پژوهشگران حوزهٔ گردشگری به منزلهٔ خبرگان انتخاب شده است. سپس، با رویکرد آینده پژوهی و با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری و مزایای نرم افزار Micmac، عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد شناسایی شده است. در ادامه، با بهره گیری از روش Best-Worst Method درجهٔ اهمیت هریک از آن ها تعیین شد. درنهایت، نوزده عامل در شش بعد اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شناسایی شد. این عوامل در دوازده مورد (شامل فنّاوری های اطلاعاتی، سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری غیردولتی، آموزش، کیفیت مسیرهای ارتباطی، مشارکت محلی، گونه های حمل ونقل، حمایت مالی سازمان های بین المللی، برنامه ریزی توسعهٔ گردشگری، امنیت، تبلیغات و جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا) با پیشینهٔ پژوهش اشتراک دارد و در هفت مورد (شامل ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین سازمان های مرتبط، قوانین مرتبط با توسعهٔ گردشگری، مناطق حفاظت شده، ایمنی، ارائهٔ تسهیلات دولتی برای جذب سرمایه گذار خصوصی، گردشگرپذیری و کیفیت هوای محیط) متفاوت است. گفتنی است از نظر این پژوهش مهم ترین و کم اهمیت ترین معیار به ترتیب «جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا» و « حمایت مالی سازمان های بین المللی» است.
چالش های استقرار بلاکچین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
73 - 89
حوزه های تخصصی:
قابلیت های گوناگون و متعدد فنّاوری بلاک چین، که در انقلاب صنعتی نسل چهارم بروز یافت، سبب شد صنایع گوناگون به فکر استفاده از این فنّاوری در بسترهای گوناگون خود باشند. اما استفاده از این فنّاوری با چالش هایی برای صنایع گوناگون ازجمله صنعت گردشگری کشور همراه بوده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری کشور و همچنین ارائهٔ پیشنهادهای عملی به منظور برون رفت از این چالش ها است. برای انجام این پژوهش در ابتدا، با استفاده از مطالعهٔ پیشینهٔ پژوهش، چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری بررسی شد. در ادامه، این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری به شکل سیستمی ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد از نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر را همهٔ خبرگان، مدیران و معاونان درگیر در حوزهٔ خدمات گردشگری کشور تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 9 چالش شناسایی شده در این پژوهش در 6 سطح کلی ساختاربندی شده اند و عامل قوانین و مقررات دولتی به منزلهٔ پایه ای ترین چالش بر سر راه استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری شناسایی شده است.
بررسی کیفی عملکرد هنرهای جدید در توسعه گردشگری جوامع محلی (مطالعه موردی: جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
125 - 137
حوزه های تخصصی:
پیوند میان هنر و گردشگری از گذشته های دور شکل گرفته و برقرار شده است. به واسطهٔ مجموعه ای از عوامل مختلف، رفته رفته هنر و گردشگری با هم ترکیب و ادبیات جدیدی در این زمینه پدیدار شده است. در این میان، هنرهای جدید به دلیل ماهیت مکان ویژگی و رسانه محور بودن خود با گردشگری ارتباط نزدیک تری برقرار کرده اند. ای ن پژوه ش کیف ی با هدف شناسایی عملکرد هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی (جزیرهٔ هرمز) برای ارائ هٔ نظریهٔ نهایی خود از نظریهٔ بنیادی نسخهٔ سیستماتیک اس تفاده کرده است. برای نیل به این هدف، پرسش اصلی پژوهش این است که هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی با مطالعهٔ موردی جزیرهٔ هرمز چه عملکردی داشتند؟ اطلاعات لازم ازطریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، اسناد معتبر، مشاهدات میدانی و ثبت جزئیات، مصاحبه با افراد جامعهٔ هدف، توزیع پرسش نامه، رجوع به مستندات و تحلیل آن ها انجام شد. داده ه ا بر اس اس کدگ ذاری ب از، مح وری و انتخابی تجزیه وتحلیل ش دند. یافته ها شامل 34 مقولهٔ سطح یک، 10 مقولهٔ سطح دو و ۵ خوشهٔ اصلی هستند که پدیدهٔ مرکزی را در بر گرفته اند. درنهایت، مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات ترس یم شد و در قال ب م دلی پارادایم ی متش کل از ۵ بُع دِ موجبات علّی، زمینه ها، عوامل مداخله کننده و تعدیل کننده، راهبرده ا، کنش ها - کنش متقابل و درنهایت نتایج و پیامدها ارائ ه شد. نتایج مشخص کرد که گردشگری شدن جزیرهٔ هرمز مرهون رویدادهای هنر جدید است که به شرایط علّی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله کننده وابسته است. این عوامل موجب کنش هایی شده اند که درنهایت به توسعهٔ گردشگری در این جزیره ختم شده اند. مطالعه و تحلیل پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توسعهٔ گردشگری در جزیرهٔ هرمز و نیز رابطهٔ توسعهٔ گردشگری و توسعهٔ پایدار در این جزیره می تواند موضوع پژوهش های آتی باشد.
وارسی راهبردهای ژئوپلیتیکی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در ارتباط با چین در دوره جو بایدن (2024- 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
131 - 151
حوزه های تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فرازوفرود بوده است. سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا که در سال 2022 تدوین شده بخش مهمی از آن دور نمای روابط خارجی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و چین و متحدان آن ها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری بایدن را نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا چین را یک چالش و یک رقیب بزرگ ژئوپلیتیکی در نظام ژئوپلیتیک جهانی می نگرد که به دلیل برخوردار بودن از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی، نظامی و فناوری و نفوذ لازم در میان کشورهای جهان می تواند نظم بین المللی مدنظر ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش را به هم بزند و در راستای اهداف و برنامه های خود نظم نوینی در عرصه نظام ژئوپلیتیک جهانی شکل دهد. هدف از نگارش این مقاله تحلیل رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند راهبرد امنیت ملی این کشور در دوره جو بایدن (2024- 2020) با سه رویکرد چالش، رقابت و همکاری ژئوپلیتیکی با چین در این دوره است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند ذکرشده در قبال چین در عرصه ژئوپلیتیک نظام جهانی و منطقه ای و در چارچوب چالش ژئوپلیتیکی در حوزه نظم بین المللی موجود، رقابت ژئوپلیتیکی در حوزه سیاسی، نظامی، اقتصادی – تجاری، فناوری، راه های دریایی و در نهایت همکاری ژئوپلیتیکی در حوزه بهداشت، سلامت و آب وهوا و شفافیت متقابل است که طی این مدت این راهبردها در حوزه های ذکرشده برنامه ریزی و اجرایی خواهد شد.
تحلیل اثرات پروژه بین المللی ترسیب کربن با رویکرد توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
163 - 182
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پروژه بین المللی ترسیب کربن در زمینه مسائل مربوط به منابع طبیعی، جذب کربن و توسعه فضای سبز و حفظ منابع طبیعی با مشارکت همه جانبه مردم محلی می باشد که دارای ابعاد مختلف می باشد.هدف: بر این اساس هدف از این تحقیق، تحلیل اثرات توسعه ای پروژه ترسیب کربن با رویکرد توسعه پایدار روستایی در شهرستان اسفراین است.روش شناسی: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل جامعه آماری تحقیق شامل 8 روستا است که کل خانوار آن تحت پوشش پروژه ترسیب کربن در شهرستان اسفراین می باشد. لذا براساس فرمول کوکران و ضریب اطمینان 0.95 تعداد 244 نفر سرپرست خانواده به عنوان نمونه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی انتخاب شدند. دادها نیز از طریق پرسشنامه ساختاریافته جمع آوری گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای محل اجرای پروژه ترسیب کربن در شهرستان اسفراین می باشد.یافته ها و بحث: تحلیل داده ها نشان داد که دستیابی به نتیجه مطلوب بر اساس آزمون تحلیل واریانس، برابر نبوده و تفاوت بین رضاتمندی از ابعاد طرح وجود دارد. بطوریکه طرح ترسیب کربن در اقتصاد منطقه تاثیر مطلوبی نداشته، اما در ابعاد اجتماعی (مانند توانمندسازی، مشارکت طلبی، کاهش سطح مهاجرت) و زیست محیطی(حفظ محیط زیست، تقویت مراتع، استفاده بهینه از منابع) نسبتا مطلوب بوده است.نتیجه گیری: مردم محلی بر اساس اهداف طرح، از نتایج اقتصادی آن رضایت کامل را ندارند و نتوانسته است در معیشت خانوار تاثیر چشمگیری داشته باشد. لذا ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی طرح برای موفقیت های بعدی بسیار مهم می باشد.
الگوهای تعیین دستور کار در شوراهای شهر، نقش مجریان و سیاست گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
74 - 88
مقدمه: با اینکه تعیین مسائل در دستور کار و شیوه دستورگذاری بر همه مراحل تصمیم گیری و سیاست گذاری از جمله انتخاب راه حل ها و ابزارها و اجرای خط مشی اثر می گذارد، اما نحوه عملکرد بازیگران در سیاست گذاری شهری برای در دستور قرار دادن مسائل و مشکلات در پرده ای از ابهام قرار دارد. مسئله یابی امری هنجاری و ارزشی است، در حالی که رویکرد حل مسئله، با مفروض دانستن مشکل، یک امر فنی به شمار می رود [1]. دیدگاه عینی گرایانه و فنی در خصوص ماهیت مسائل در سیاست گذاری عمومی نمی تواند توضیح دهد که چرا یک واقعیت واحد، اغلب به اشکال متفاوتی توسط ذی نفعان خط مشی و سیاست گذاران و دستورگذاران مختلف تعبیر و تفسیر می شود. غالباً چنین است که از اطلاعات واحد در خصوص یک مشکل، تعاریف و تفاسیر مختلفی ارائه می شود. دستورگذاری به معنای تصمیم گیری در خصوص این است که درباره چه مسائلی تصمیم گرفته شود و چه کسانی تصمیم می گیرند که درباره چه مشکلاتی اتخاذ تصمیم شود؟ تصمیم گیری برای اینکه چه چیزی «مسئله» است مهم تر از تصمیم گیری درباره راه حل مسئله خواهد بود [2]. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه یک مسئله این شانس را خواهد داشت که در صحن علنی شورای شهر بررسی شده و برای آن تصمیم گیری شود؟
مواد و روش هاپدیدارشناسی هرمنوتیکی و مشاهده به عنوان هرمنوتیک پدیدارشناختی به عنوان روش در آن پژوهش استفاده شده اند. در حالی که نظریه داده بنیاد ساخت گرا ریشه در پدیدارشناسی هرمنوتیکی دارد، در عین حال برای دستیابی به فهم بهتر پدیده دستورگذاری، ناگزیر هستیم که از هرمنوتیک پدیدارشناختی استفاده کنیم. نظریه داده بنیاد ساخت گرا با جمع آوری داده ها آغاز شد [28] و سپس از کدگذاری اولیه و متمرکز استفاده شد. در این پژوهش از مشاهده و تحلیل متن استفاده شد. حضور در کمیسیون های تخصصی شورای شهر و جلسات شورا به پژوهشگر امکان داد تا در مواجهه نزدیک با ساختاربندی مسائل و مشکلاتی که به صورت احتمالی در دستور کار شورا خواهند بود قرار گیرد. پس علاوه بر تحلیل متن گفت وگوها و پیش نویس لوایح و طرح های پیشنهادی، رفتار بازیگران هم در قالب مشاهده در کمیسیون های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده آنچه افراد در حین یک کار انجام می دهند غنا و بی آلایشی فراوانی را در اختیار محقق می گذارد که با پرسش از آن ها درباره توصیف آنچه انجام می دهند حاصل نمی شود. در این پژوهش محقق مشاهده کننده محض بوده است و به علت شرایط خاص حضور در کمیسیون ها و لزوم حفظ شرایط واقعی محیط پژوهش، از هرگونه مداخله اجتناب ورزیده است.یافته هااین پژوهش تفکیک و تمایزی میان دو بازیگر عمده فرایند تعیین دستور کارها (Agenda Setting) در شوراهای شهر را به دست آورد: سیاست گذاران و مجریان. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد هر یک از این دو کنشگر حول موضوعات و مسائل متفاوتی نقش خود را در دستورگذاری بازی می کردند، در حالی که در روند تعیین دستور کارها توجه مجریان به الزامات فنی و الزامات اقتصادی معطوف بود، سیاست گذاران برای دستورگذاری الزامات فرهنگی و سیاسی را مهم تر دانسته و توجهی خاص به جامعه هدف داشتند. اولین موضوع مهمی که در عرصه دستورگذاری دیده می شد، تفاوت میان نحوه دستورگذاری مسائل مورد حمایت مجری (شهرداری) و سیاست گذار (شورای شهر) بود. طرح ها و لوایح مورد حمایت شهرداری به صورت متکی بر استدلالات فنی و اقتصادی مطرح می شدند. در موضوعات مرتبط، عملکرد نماینده شهرداری و یا سازمان متبوعه مبتنی بر دفاع از توجیهات اقتصادی و فنی طرح یا لایحه متمرکز می شد و مباحثی همچون جامعه هدف، الزامات فرهنگی یا سیاسی و ... از چارچوب های مباحث حتی الامکان خارج می شد. به عکس، بخش بزرگی از جنبه های غیر فنی و اقتصادیِ مباحث و مناقشات پیرامون مسائلی که قرار بود در دستور کار قرار گیرند توسط بدنه سیاست گذار مطرح می شد و در کانون توجه قرار می گرفت. اسناد بالادستی اثرگذار بر مسئله، طی فرایند دستورگذاری در هر دو گروه مهم قلمداد می شد. نتایج حاصل از مشاهده رفتار بازیگران نیز نشان از تمایز میان این دو بازیگر داشت. استفاده از الگوی IPA به عنوان هسته اصلی تحلیل مشاهدات، مبین نوع رفتار مبتنی بر خصوصیات و توانایی فردی بازیگران بود. بازیگران مختلف هنگام دستورگذاری رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند که بر اساس آن می توان آن ها را در دسته بندی های مختلفی جای داد. رفتار نمایندگان مجری به رغم تغییر فردی آن ها در کمیسیون های مختلف، تقریباً بدون نوسان و یکنواخت و تابعی از یک الگوی مشخص بود. این افراد در حوزه مسائل مبتنی بر الزامات فنی و یا الزامات اقتصادی غالباً نقش وظیفه پذیر فعال داشتند و به عکس در زمینه مسائل حول الزامات سیاسی و فرهنگی وظیفه پذیر غیرفعال بودند، اما رفتار سیاست گذاران پرنوسان بود و بر حسب دانش و آگاهی و تجربه عضو شورا ممکن بود هر یک از نقش های 4 گانه را بپذیرد. به بیان دیگر، مجریان با در اختیار داشتن دانش فنی و اجرایی رفتاری وظیفه پذیر از خود بروز می دادند که بر حسب موضوعِ در دستور کار و الزامات مرتبط با آن به وظیفه پذیر فعال یا غیرفعال بدل می شدند. رفتار سیاست گذاران بیشتر جنبه عاطفی اجتماعی داشت که جنبه مثبت یا منفی آن غالباً تحت تأثیر جامعه هدف قرار می گرفت.
نتیجه گیریالگوی غالب دستورگذاری در شورای شهر مشهد ترکیبی از دو رویکرد توجه به محدودیت های دستورگذاری و مناسبات قدرت در بعد دوم است. از یک سو برای تعیین دستور کار صحن شورا، مجریان (نمایندگان شهرداری در کمیسیون ها) به علت دانش تخصصی و تجربه، قدرت تأثیرگذاری بالایی در کمیسیون ها دارند. در کمیسیون ها و دستور کارهایی که متکی بر الزامات فنی و اقتصادی است و یا اسناد بالادستی اثر محسوسی بر آن ها می تواند داشته باشد، مجریان قادر هستند تصمیمات را به عدم تصمیمات (non-decision) تبد یل کرده و مسائل را از دستور کار خارج کنند. عملکرد سیاست گذاران نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. مسائلی که متضمن الزامات اقتصادی و فنی و محدودیت های اسناد بالادستی هستند، در قالب عقلانیت محدود قرار می گیرد و نقش آن ها را در دستورگذاری کاهش می دهد. از سوی دیگر، در دستور کارهای مبتنی بر الزامات فرهنگی و سیاسی و متمرکز بر جامعه هدف، سیاست گذاران با تکیه بر بعد دوم قدرت تصمیمات را به کانون توجه می آورند و یا از آن خارج می کنند. یکی از مهم ترین ویژگی های این الگو، فردگرا بودن آن است. فردگرایی در فرایند دستورگذاری هم به صورت عدم وابستگی سیاسی و گروهی دیده می شد و هم به صورت بی توجهی به مستندات. انتظار می رفت که توجه مجریان به دستور کارهای مبتنی بر مستندات بوده و تمرکز سیاست گذاران بر قضاوت های ارزش محور در فرایند دستورگذاری باشد که الزاماً هم راستا با مستندات علمی و فنی نیستند [31]، اما در الگوی موجود چنین پیش فرضی کارایی نداشت و فردگرایی بر تعیین دستور کارها کاملاً سایه افکنده بود.
شناسایی پیشران های مؤثر بر بازآفرینی محورهای گردشگری شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری، به عنوان یک رویکرد جامع، همه ذی نفعان و عوامل تأثیرگذار در بحث گردشگری را دربرمی گیرد. هدف از این پژوهش ارزیابی شناسایی پیشران های مؤثر بازآفرینی بر گردشگری شهری در سطح شهر ایلام با رویکردی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جهت شناسایی شاخص های مفهومی تبیین کننده پیشران های اصلی بازآفرینی و گردشگری شهری از روش اسنادی و دلفی هدفمند استفاده شد. حجم نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش 30 نفر است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل آثار متقاطع و با استفاده از برنامه Micmac به تحلیل مؤلفه های بازآفرینی و گردشگری شهر ایلام پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری Smart PlS استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج اولویت بندی ابعاد مؤثر در بازآفرینی محورهای گردشگری شهر ایلام نشان داد که بعد کالبدی (354/4) در رتبه اول اهمیت، بعد اجتماعی فرهنگی (607/2) در رتبه دوم، و بعد زیست محیطی (545/2) و بعد اقتصادی (464/2) در رده های بعدی اهمیت قرار دارند. در نهایت با توجه به نتایج مرتبط با تحلیل آثتر متقاطع در شناسایی پیشران های مؤثر بازآفرینی بر آینده محورهای هفت گانه گردشگری شهر ایلام 6 عامل کلیدی (روابط اجتماعی، عملکرد، تسهیلات و خدمات رفاهی، زیرساخت ها و تأسیسات، اقتصاد گردشگری، سرزندگی) شناسایی شد. آنچه از این تحقیق برمی آید نشان دهنده تأثیر قوی بازآفرینی بر تحقق گردشگری موفق در 7 محور گردشگری این شهر است. و با توجه به درهم آمیزی مؤلفه ها و شاخص های مفهوم بازآفرینی شهری نقش آن بر جوانب مختلف گردشگری شهری و آینده آن در شهر ایلام انکارناپذیر است.
تجزیه و تحلیل خشک سالی هیدرولوژیک و پهنه بندی کاهش جریان رودخانه ای حوزه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
187 - 205
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه اخیر افزایش تقاضای آب به دلیل افزایش جمعیت و گسترش فعالیت های انسانی سبب شده این منبع حیاتی به نحو مطلوب مورد استفاده قرار نگیرد و با فشار مضاعف روبه رو شود. این مسئله به خصوص در سال هایی که با پدیده های تغییر اقلیم و خشک سالی مواجه هستیم و میزان آب های جاری به حداقل خود رسیده است حادتر شده و تبعات محیط زیستی را به دنبال داشته است. از این رو، محاسبه جریان حداقل در رودخانه و دانستن ویژگی های آن در مطالعات هیدرولوژیکی مختلف از جمله مدیریت کیفیت آب، تعیین حداقل دبی مورد نیاز جهت تولید برق، طراحی سیستم های آبیاری، و ارزیابی تأثیر دوره های خشک سالی طولانی مدت بر اکوسیستم های آبی بسیار مهم است. پژوهش حاضر به بررسی خشک سالی هیدرولوژیک و دوره های کمبود جریان با استفاده از روش حدآستانه (70Q، 80Q، 90Q، و میانه) در حوزه آبخیز حبله رود پرداخته و نتایج به منظور تشخیص دوره های خشک و پهنه بندی این پدیده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد بیشترین حجم کمبود و بیشترین تداوم خشک سالی هیدرولوژیک در حدآستانه در بیشتر ایستگاه ها از روند صعودی تبعیت می کنند. در نهایت بر اساس نقشه پهنه بندی نهایی مشخص شد قسمت های مرکزی حوضه خشک سالی شدیدتری را تجربه کرده اند.
تحلیل فضایی تحقّق پذیری طرح ساماندهی فضاها و مراکز روستایی شهرستان مشهد و اثرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح ساماندهی فضاها و مراکز روستایی، به عنوان یکی از راهبردهای مناسب به منظور ایجاد بستری برای توسعه پایدار محیط و ساماندهی سلسله مراتبی خدمات و تأسیسات روستایی و توزیع بهینه جمعیت شناخته می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزی ابی میزان تحقّق پذیری طرح نام برده، در سطح سکونتگاه های روستایی شهرستان مشهد براساس خدمات پیش بینی شده است؛ ازاین رو، با توجه به اهمیّت این موضوع، تحقیق حاضر در سطح 42 روستای شهرستان که به صورت تصادفی در سه سطح مراکز مجموعه، حوزه و آبادی های اقماری انتخاب شده اند، صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیّت، از نوع توصیفی - تحلیلی است و آمار و اطلاعات آن ازطریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل 24636 خانوار ساکن در روستاهای مورد مطالعه است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 375 پرسش نامه انتخاب شد. همچنین ضریب اطمینان آلفای کرونباخ مؤلفه های جمعیتّی 78/0، اقتصادی 81/0و اجتماعی 82/0، نشان دهنده مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. داده ها و اطلاعات به دست آمده با روش های آماری در قالب نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، میزان تحقّق خدمات، براساس ضریب ویژگی در سطوح سه گانه روستاها تحلیل شد؛ تعدّد و پراکندگی میانگین برحسب سطوح سه گانه، نشان دهنده تفاوت زیادی از این لحاظ، میان مراکز مجموعه و حوزه با آبادی های اقماری است؛ به عبارت دیگر، ازنظر ضریب ویژگی، اختلاف زیادی میان مراکز مجموعه و مراکز حوزه وجود نداشته، ولی به مراتب بیشتر از آبادی های اقماری است. ازلحاظ اثرات اقتصادی و جمعیتی طرح، تفاوت چندانی بین مراکز مجموعه و حوزه نیست، اما مراکز حوزه ازنظر اجتماعی شرایطی بهتر از مراکز مجموعه دارند.
واکاوی راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا پیرامون رفتار ژئوپلیتیکی روسیه در دوره جو بایدن (2024- 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
58 - 97
حوزه های تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فراز و فرود بوده است. آخرین سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در سال 2022 بخش مهمی از این سند دورنمای روابط سیاسی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و روسیه و متحدان آنها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری (بایدن) در جهان نشان می دهد. راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن بیشترین توجه خود را بر روی چالش های ژئوپلیتیکی روسیه، جنگ روسیه علیه اوکراین، رقابت ژئوپلیتیکی روسیه با آمریکا و غرب تمرکز یافته است. در این پژوهش کوشش شده است تا از منظر راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی آمریکا با روسیه در ابعاد و حوزه های مختلف مورد بررسی و تحلیل ژئوپلیتیکی قرار گیرد. از این رو، نگرانی شدید آمریکا نسبت به چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی روسیه در قلمروهای ژئواستراتژیک و مناطق ژئوپلیتیک جهان ضرورت پرداختن به رفتار روسیه را در راهبرد امنیت ملی کشور اجتناب ناپذیر ساخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس دو سند راهبردی آمریکا و سند ائتلاف ناتو آمریکا از این زمان به بعد وارد یک چالش و رقابت ژئوپلیتیکی جدیدی با روسیه شده است که نتیجه آن ساختار جدید ژئوپلیتیک نظام جهانی و سیاست نوین جهانی را شکل خواهد داد و نظام بین الملل از حالت گذار ژئوپلیتیکی به ثبات نسبی در قلمروها و مناطق ژئوپلیتیکی خواهد رسید.
بررسی تغییرات پوشش جنگلی حوضل آبخیز قلعه رودخان فومن و اثرات آن بر فرسایش حوضه با استفاده از طبقه بندی شی گرا و الگوریتم چند معیاره ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
119 - 138
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد سازمان شهرداری با رویکرد شهروند پرسش محور؛ مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
189 - 204
حوزه های تخصصی:
عملکرد مدیریت شهری می تواند باعث رضایت و یا عدم رضایت شهروندان باشد لذا بررسی عملکرد شهرداری می توان بهترین روش برای ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از شهرداری باشد. هدف پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه 4 اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن منطقه 4 شهرداری اردبیل می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 398 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روش های آماری مورداستفاده در این تحقیق روش های آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. یافته ها حاکی از آن است که سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه موردمطالعه با توجه به سن آنان متفاوت بوده، به گونه ای که میزان رضایت شهروندان کمتر از 40 سال از عملکرد شهرداری بسیار پایین تر از حد متوسط و شهروندان بالای 40 سال، میزان رضایت در حد متوسط بوده است. میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایین تر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط می-باشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداری ها از دیدگاه شهروندان منطقه موردمطالعه ازنظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت می باشد.
بررسی پیامدهای احداث دیوار مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
247 - 262
حوزه های تخصصی:
مرزها تولیدکننده فرصت ها و تهدیدهای متعدّد و متنوعی هستند و شناخت فرصت ها و کاهش تهدیدها مبتنی بر منافع و امنیت ملی در نواحی مرزی راه رسیدن به توسعه پایدار و ایجاد پل ارتباطی بین هسته کشور و نواحی مرزی در راستای ایجاد انسجام و توازن در فعالیت های مرزنشینان در توسعه در این مناطق است. سابقه ساخت دیوار در مرز کشورها یک موضوع تاریخی و قدیمی است ولی این قضیه برای کشور جمهوری اسلامی ایران و نیز کشورهای همسایه پدیده ای جدید است و عمر چندانی ندارد؛ دولت ترکیه دلیل اصلی دیوارکشی در مرز مشترک با ایران، را جلوگیری از نفوذ و رفت آمد شبه نظامیان مسلح کرد را به داخل خاک ترکیه عنوان می کند؛ اما این هدف تنها هدف انجام این پروژه تبلیغاتی ترکی- غربی نیست. این تحقیق درصدد است با مطالعه بروی اسناد، مدارک و مصاحبه عمیق با خبرگان به بررسی پیامدهای احداث دیوار مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان جمهوری اسلامی ایران از طریق روش علمی بپردازد. پژوهش گر، در نشست های مختلفی با اساتید متخصص به طراحی پرسشنامه پرداخته و برای پاسخ گویی در اختیار خبرگان مرتبط با موضع قرار داده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی با رویکرد آمیخته انتخاب شده است. نتایج این تحقیق مؤید این واقعیت است که ساخت دیوار انسداد مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان در شاخص های اقتصادی، محیط زیست، اجتماعی و سیاسی تأثیر منفی داشته و تأثیر مثبتی بر شاخص امنیتی مرتبط با فعالیت های آنان دارد.
سنجش و ارزیابی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی بر کیفیت فضاهای عمومی (مورد مطالعه: شهرهای ناحیه غربی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای ساحلی استان مازندران با دارا بودن جاذبه های طبیعی، اقتصادی و گردشگری ، طی سال های اخیر رشد بسیاری را متأثر از رشد جمعیت شناور و ورود مهاجران و گردشگران تجربه کرده اند. این روند مسائل و مشکلات متعددی از جمله ساخت وساز بی رویه و بدون برنامه در نوار ساحلی، رشد افقی و گسترش بی ضابطه شهرها به سمت اراضی کشاورزی اطراف و تغییرات زیاد در ساختار فضایی و کالبدی شهر و عدم توسعه فضاهای عمومی متناسب با توسعه فضاهای خصوصی و اقتصادی را برای این شهرها به دنبال داشته است.این پژوهش باهدف بررسی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی ناحیه غربی استان مازندران بر کیفیت فضاهای عمومی انجام پذیرفت. روش مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و میدانی است.جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهرهای ساحلی نوشهر،چالوس،تنکابن و رامسر بوده وحجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 382 نفر تعیین،که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از میان جامعه آماری انتخاب شده اند.روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و مهم ترین ابزار آن پرسشنامه است. روش تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل های رگرسیون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss-pls انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است وضعیت تحولات کالبدی شهرهای موردمطالعه در زمینه های توجه به سرانه و استاندارد در طراحی و ایجاد فضاهای شهری و ساماندهی سیما و منظر فضاهای شهری در حد مطلوب ارزیابی شده و در زمینه کیفیت فضای عمومی،مؤلفه راحتی،آسایش و زیبایی بصری دارای بیشترین تحقق پذیری و مؤلفه فعالیت دارای کمترین میزان تحقق پذیری در طراحی فضاهای عمومی بوده است. براساس مدل رگرسیون،شش مؤلفه توجه به سیما و منظر شهری،توسعه امکانات و خدمات،افزایش سطح اشغال و تغییر چشم انداز طبیعی،میزان بهره گیری از توسعه درونی شهر و آلودگی محیطی،تأثیر معناداری بر کیفیت فضاهای عمومی دارد.بر اساس مدل ساختاری تحقیق،مؤلفه تحولات کالبدی بر مؤلفه اجتماعی پذیری دارای بیشترین اثرگذاری و بر روی مؤلفه راحتی، آسایش و زیبایی بصری دارای کمترین اثرگذاری بوده است.
عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در توسعه نواحی روستایی، مورد مطالعه: شهرستان نظرآباد (استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآمدی راهبردهای برنامه های، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور در توسعه نواحی روستایی متأثر از عوامل درونی و بیرونی این نواحی است. این تحقیق که با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم در توسعه روستاهای شهرستان نظرآباد انجام گرفته، از جنبه روش شناسی کیفی و از نظر هدف توسعه ای-کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش دو گروه خبرگان ناحیه روستایی و خبرگان دستگاه های اجرایی مرتبط بودند. نمونه گیری مورد استفاده، نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری بود که نهایتاً 25 مصاحبه از خبرگان روستایی و دستگاه های اجرایی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تئوری زمینه ای استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که اثربخشی راهبردهای برنامه پنجم توسعه مانند ارائه خدمات نوین و تهیه برنامه اولویت بندی خدمات روستایی با توجه به شرایط منطقه ای و محلی؛ ساماندهی و استقرار فعالیت های کارآفرینی و اشتغال زای کوچک و متوسط تولیدی و خدماتی در مناطق روستایی از طریق ارائه مشوق های مالی و اعتباری، بهسازی، نوسازی، بازسازی و ایمن سازی ساختار کالبدی محیط و مسکن روس تایی مبت نی بر الگوی معماری اس لامی ایرانی با م شارکت م ردم، دول ت و نهادهای عمومی و ... بر توسعه روستایی تحت تأثیر عواملی که ماهیت درونی و بیرونی دارند، قرار گرفته است. نظام تامین و رفاه اجتماع محلی، تقویت زیر ساخت های حیاتی، ظرفیت سازی نهادی- مدیریتی، نظام پایش و ارزشیابی کارآمد، بکارگیری نیروی انسانی متخصص، ارتقاء سرمایه اجتماعی، هماهنگی در ساختار سیاسی و اجتماعی دولت های روی کار آمده از جمله عواملی هستند که نظام سیاستگذاری با تحلیل نقش این عوامل در عرصه های روستایی دیگر می تواند در برنامه های آتی توسعه به نحوی عمل نماید تا اثربخشی راهبردهای اتخاذ شده افزایش یابد.
تحلیل پایداری اجتماعی محلات و مسکن شهری به مثابه توسعه کالبدی پایدار در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر بر اینکه مقوله مسکن از اثرگذار ترین مباحث بر فرهنگ، هویت و به طور کلی بر زندگی انسان ها است، هدف پژوهش پیش رو دستیابی به راهکارهای پایداری در مسکن حائز اهمیت است. با رشد فراوان جمعیت و به تبع آن افزایش چشمگیر نیاز به مسکن و در نتیجه روند رو به رشد صنعت ساخت وساز مسکن، بخصوص در کلان شهرها، مقوله مسکن بیشتر از بعد پایداری اقتصادی و افزایش کمی ساخت و ساز بدون توجه به کیفیت سکونت موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر برای شناسایی مؤلفه ها و معیارهای اثرگذار بر پایداری اجتماعی مسکن شهر تبریز در دو مقیاس «محلات مسکونی» و «محیط داخلی مسکن» و با هدف ارائه راهکار هایی برای دستیابی به پایداری اجتماعی در محلات مسکونی قدیم و جدید شهر تبریز صورت پذیرفته است. در این پژوهش، ابتدا با تکنیک تحلیل محتوا به بررسی مطالعات پیشین مرتبط با مسئله پرداخته شد. پس از طبقه بندی نتایج پژوهش های پیشین، با استفاده از تکنیک دلفی از نظرات متخصصان و استادان این حوزه بهره گرفته شد. در نهایت با استفاده از روش پیمایشی-مقطعی، به تدوین پرسشنامه و سنجش میزان اهمیت مؤلفه ها و معیارهای نهایی از دیدگاه ساکنان محلات قدیم و جدیدالاحداث شهر تبریز پرداخته شد. بر اساس یافته ها، مؤلفه های «مطلوبیت کالبدی محله»، «خصوصیات فرهنگی-اجتماعی» و «کاربری و زیرساخت های اجتماعی محله» به ترتیب مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر پایداری اجتماعی محلات و مجموعه های مسکونی است. همچنین مؤلفه های «ارتباط مسکن با فضای باز و طبیعت زنده»، رعایت «محرمیت و حریم خصوصی» و «تنظیم شرایط محیطی مسکن» به ترتیب ازجمله تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر پایداری اجتماعی در محیط داخلی مسکن می باشند.