۱.
کمتر کسی را می توان یافت که بارها و بارها نشنیده و یا نخوانده باشد که: «ایران دارای فرهنگی غنی و ریشه دار است.» این گزاره واقعیتی تردیدناپذیر را بیان می کند. اگر به تعریف تایلور از فرهنگ، آنجا که «فرهنگ را مجموعه پیچیده ای از دانش ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرامی گیرد»، اعتماد کنیم، برای هر جنبه ای از مؤلفه های این تعریف می توانیم هزاران مورد برجسته را در حوزه تمدن ایرانی - اسلامی برشمریم و به آن ها ببالیم؛ اما آیا این به خود بالیدن ها و به عظمت و شکوه پیشینیان نازیدن ها و فخر فروختن ها، اگر در زندگی امروز ما حضور محسوس نداشته باشند و ما نتوانیم آن ها را برای پویا و سرزنده نگه داشتن زندگی امروزی مان به کار گیریم، چه معنایی خواهد داشت؟ در این صورت، ما نه تنها حافظ فرهنگ غنی نیاکانمان نبوده ایم، بلکه ویرانگر آن بوده ایم.
۱.
زمینه/هدف: هر اثری که در طول دوره ها با استقبال بیشتری مواجه شده و مدت زمان بیشتری در ذهن و زبان مردم ساری و جاری باشد؛ به تبع آن بستری مناسب برای انجام مطالعات و پژوهش های گسترده و متنوع خواهد بود. همین مقوله تنوع و گستردگی، اغلب سردرگمی پژوهشگران متأخر را به دنبال دارد. هزارویک شب از جمله آثار بسیار مهم و مورد توجه در سراسر جهان است که از زمان پیدایش همواره مورد توجه و تتبع بوده است و از حیث تأثیرگذاری در آثار بعد از خود منحصربه فرد است.روش/رویکرد: در این پژوهش تلاش شده تا با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تحقیقات کتابخانه ای، پژوهش های معتبر علمی مرتبط، ابتدا احصا و سپس براساس موضوع دسته بندی و نقد و تحلیل شوند. طبقه بندی پژوهش ها با درنظرگرفتن سیر تاریخی و با توجه به حوزه های مرتبط و بینا رشته ای، با محوریت زبان فارسی انجام گرفته است و در تلاش است تصویر روشنی از خط سیر مطالعاتی و پژوهشی را در این موضوع، برای استفاده پژوهشگران ارائه دهد.یافته ها/نتایج: در این جستار یک صد اثر علمی –پژوهشی منتخب بررسی شده در پنج کلان دسته، طبقه بندی شده اند که عبارت اند از: پژوهش های مادر، ساختاری - روایی، محتوایی، بینارشته ای و تطبیقی. پژوهش های مادر نقش زیربنایی و مرجع دارند و پژوهش های دیگر در بخش های اصلی، وامدار آن ها محسوب می شوند. بازه زمانی مورد بررسی، یک صد سال اخیر تا پایان 1400 است. پژوهش های مرتبط با تحلیل های تطبیقی، ساختاری - روایی و محتوایی و بینارشته ای به ترتیب از بیشترین تا کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند و هرکدام به زیر مجموعه هایی تقسیم می شوند. همچنین پژوهش های حوزه تطبیقی جذاب ترین و زیرگروه بینارشته ای جدیدترین و کاربردی ترین پژوهش ها را تشکیل می دهند.
۲.
زمینه/ هدف: آیین های باروری یکی از گونه های پربسامد اساطیر است که بخش گسترده ای از اساطیر جهان را در خود جای داده است. این اسطوره، توجیه انسان عصر باستان از زندگی دوباره گیاهان در فصل بهار است که به شکل های گوناگون در گوشه و کنار جهان نمود یافته است. دُموزی/ تموز، آتیس، آدونیس، دیونیزوس، اوزیریس، بَعَل، پرسفون، بالدر، معروف ترین ایزدان گیاهی در اساطیر جهان هستند. در اساطیر ایرانی نیز سیاوش در زمره ایزدان گیاهی است که ماجراهای مربوط به او بخش بزرگی از شاهنامه را دربرگرفته است. نگارنده در بررسی های میدانی خود افسانه ای را ضبط کرده است که همسانی های شگرفی با دیگر داستان های مشابه خود در اسطوره های جهان دارد. این روایت پیش از این در هیچ منبعی مکتوب نشده و با توجه به این که شمار اندکی از افراد کهن سال این افسانه را در خاطر دارند، در آستانه فراموشی است. هدف این پژوهش ضبط و بررسی تحلیلی این روایتِ در آستانه فراموشی است
روش/ رویکرد: این مقاله به روش میدانی و کتاب خانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی نگارش شده است.
یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که شخصیت «گدولی» که در این قصه در نقش ایزد گیاهی ظاهر شده است، مانند دیگر همتایان خود از تولد تا مرگ، ارتباطی ویژه با طبیعت و سرسبزی آن دارد؛ قهرمان داستان برای نجات طبیعت و بازگرداندن حیات و سرسبزی به جهان، با دیو خشک سالی که عامل زایش- ماده گاو- را به بند کشیده است، نبرد می کند و با شکست دادن او، جهان دوباره نو می شود. ایزد نباتی در این داستان عامیانه نیز مانند دیگر همتایان خود، به وسیله زنی- که در این داستان در نقش معشوق ظاهر می شود- به درون گیاه نی فرستاده می شود. هر چند این زن/ الهه، برخلاف داستان های مشابه، تلاشی برای بازگرداندن ایزد نباتی نمی کند. حضور شخصیت هایی مانند گدولی، ماندنی و گل بس، نقش پررنگ اونالک ها در روند داستان، مطرح شدن گاو به عنوان عامل زایش، مکان های بومی و آشنا برای مردم منطقه، رنگ و بوی بومی به داستان داده است.
۳.
زمینه/هدف: عروسک های نخودی به عنوان بخشی از فرهنگ بومی فرخشهر در استان چهارمحال و بختیاری، بازتابی از پیوند هنر بومی با طبیعت و سنت های کشاورزی هستند. برجستگی ها و فرورفتگی های طبیعی نخود، شباهتی نسبی به چهره انسان ایجاد می کند که با افزودن جزئیاتی ساده مانند نقاشی چشم و دهان، به عروسکی نمادین تبدیل می شود. این عروسک ها در دو جنس مونث و مذکر ساخته می شوند و در نوروز بر روی سبزه ها قرار می گیرند تا مفاهیمی همچون برکت، باروری و نان آوری را تداعی کنند. نگارندگان تلاش دارند با هدف شناسایی ارتباط عروسک های نخودی با مفاهیم باروری و نان آوری به این سوال پاسخ دهند که "نقش جنسیت های مونث و مذکر در عروسک های نخودی چیست و چگونه با مفاهیم باروری و نان آوری پیوند خورده اند؟"روش / رویکرد: پژوهش حاضر به لحاظ هدف رهیافتی توسعه ای دارد و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام می شود؛ نگارندگان با رویکردی توصیفی-تحلیلی حاصل از مطالعات اسنادی و میدانی و بر مبنای رویکرد مردم شناسی، به بررسی نقش جنسیت در عروسک های نخودی و پیوند آن با باورهای اجتماعی می پردازند. یافته ها/نتایج: یافته ها نشان می دهند که عروسک های نخودی علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی، دارای مفاهیم عمیقی در زمینه هویت فرهنگی، باورهای اجتماعی و نقش های جنسیتی هستند. جایگاه این عروسک ها در تقویت هویت ملی، حفظ آیین های سنتی و ارتباط آن ها با مفاهیم باروری و نان آوری، اهمیت آن ها را در فرهنگ ایرانی برجسته می سازد. افزون بر این عروسک های نخودی بازتابی از نقش های اجتماعی زنان و مردان در جامعه سنتی ایران هستند و در کنار ارزش های آیینی، به عنوان عاملی برای انتقال باورها و سنت ها به نسل های آینده عمل می کنند.
۴.
زمینه/ هدف: در افسانه نخودی آذربایجان، زایش و تداوم حیات در ارتباط مشخص با آب و مرگ و نابودگری و اثبات حقانیت در ارتباط با آتش است. پژوهش حاضر در پی این است که بر پایه نظریات نشانه شناسی پیرس بیان کند که نمادها و نشانه های اسطوره ای آب و آتش در افسانه نخودی آذربایجان چگونه ظهور یافته اند تا ضمن بررسی این نشانه ها به فهم باورهای اسطوره ای مردم آذربایجان دست یابد.روش/ رویکرد: در این پژوهش اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده و پژوهش به صورت توصیفی _تحلیلی با تکیه بر الگوی نشانه شناسی پیرس انجام می گیرد و در آن خلق نشانه ای اسطوره آب و آتش در افسانه نخودی آذربایجان توصیف و تحلیل می شود و تبیین می گردد که آب و آتش جز کدام یک از اشکال نشانه ای شمایلی، نمایه ای و نمادین هستند.یافته ها/ نتایج: با توجه به یافته ها چنین دریافت می شود که آب در افسانه نخودی در وجه نشانه ای، نماد برکت و فرزندآوری است. همچنین غرق نشدن قهرمان در آب انبار را می توان با احتیاط اسطوره گذر از آب دانست که نماد تولد دوباره می باشد و نیز تغییر موقعیت و سرنوشت قهرمان با به دست آوردن ثروت به نوعی رسیدن به تعالی است و نماد تغییر و تحول نیک است. همین طور مقوله سوزانندگی آتش آن را به نمادی از مرگ در افسانه نخودی مبدل می سازد. ایضا بخش رهایی یافتن نخودی از آتش تنور و پیروزی بر پادشاه، نماد تطهیر و اثبات پاکی برشمرده شده است. در مجموع شناخت درست این نشانه ها در افسانه نخودی، سبب درک بهتر و عمیق تر این افسانه شد.
۵.
در اواخر سده ی هجده میلادی افرادی از کشورهای اروپایی (با پیشتازی آلمان- برلین و مونیخ؛ اطریش- وین) و امریکایی با فرش های شرقی- ایرانی آشنا شدند و بر حسب دلایلی که امور اقتصادی در صدر آن بود، تحقیق و تألیف درباره فرش، رونق یافت. آثاری که همچنان روایی دارند. هدف این مقاله آشنایی مخاطب با برخی محققین و آثار آنها به جهت بهره مندی در پژوهش های امروزی و تجزیه و تحلیل نقاط مثبت و منفی آثار و آراء آنهاست. با توجه به علاقه نویسنده مقاله، چنانچه این افراد نظراتی در خصوص طبقه بندی فرش ها و نام گذاری نقوش داشتند به صورت خلاصه بدان پرداخته و در پایان به غیبت محققین ایرانی در این زمان اشاره ای مجمل شده است. باید اضافه کرد که چون قالیبافی در طبقه هنرهای سنتی قرار می گیرد، از انتقال سینه به سینه بهره می گرفته و تعهد اساتید بر این شیوه آموزش و حفظ آن، بتدریج عاملی در بیرون راندن نگارش رموز و فنون کار، ثبت هویت و مشخصات تولیدات هنری و هنرمندان یا به بیانی دیگر، انجام امور تحقیقاتی در قالیبافی شده است. روش تالیف مباحث مطروحه مطالعات کتابخانه ای با رویکردی تاریخی و شیوه ای توصیفی است. یافته ها نشان می دهند که تحقیق در مورد فرش های شرقی چگونه پای مباحث جدیدی را به این حوزه باز کرده و باعث رواج آنها می شود. مباحث مربوط به برگزاری نمایشگاه های فرش های شرقی، مورد توجه قرارگرفتن قالی های روستایی- عشایری، نوشتن اولین فرهنگ های فرش دستبافت، نام گذاری فرش ها و نقوش فرش، ورود فرش به خانه های غربی همچون کالایی مصرفی برخی از این مباحث و نتایج هستند.
۶.
نام هر پدیده، نشانگر هویت متمایزبخش آن است و نامجایها، بخشی از تاریخ و هویت فرهنگی-اجتماعی جامعه هستند. تفاوت و تعارض نامهای اداری و نامهای اصیل مناطق بلوچستان از مسائل مهمی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. این پژوهش در پی گشودن این بحث در مجامع علمی و فرهنگی است. دادههای این پژوهش با مطالعه میدانی به دست آمدهاند و هر جا که ممکن بوده است با اسناد سنجیده شدهاند. این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت دقّت در ثبت صورت درست نامِ شهرها و روستاها، نشان داده شده است که بسیاری از نامهای رایج اداری این منطقه با کمدقتی ثبت شدهاند و این موضوع ضمن آشفتگی تلفظ و نوشتار آنها، ناخواسته مایه کاهش کارآیی و رسانگی فرهنگی آن نامها شده است. نامجایهای مناطق بخشی مهم از میراث تاریخ و تمدن ایرانزمین هستند که در بلوچستان غالباً از طریق شاخه بلوچی خانواده زبانهای ایرانی به روزگار ما رسیدهاند و توجه یا بیتوجهی نسبت به حفظ اصالت آنها، آیینه نوع برخورد ما با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین است. از برجستهترین بیدقتیها در ثبت اداری نامهای نقاط جغرافیایی میتوان به آن دسته از نامها اشاره کرد که برخلاف قواعد دستوری زبانهای بلوچی و فارسی ثبت شدهاند و غلط املایی محسوب میشوند این امر باعث اشتباه در شیوه تلفظ و در نتیجه تداعی بیربط معنایی آنها میشود. چندگونهنویسیهای یک نام، بیتوجهی به املای تاریخی، ثبت ترجمه فارسی نامجای یا بخشی از آن به جای صورت اصیل آن و استفاده نابجا ازحروف عربی از برجستهترین موارد اشکالات ثبت این نامجایهاست.
۷.
ایران شناسی کاربردی، رهیافتی بدیع به دانش ایران شناسیچکیدهایران شناسی به عنوان یکی از علوم میان رشته ای مهم، شاخصه های هویتی و تمدنی ایران را در ابعاد گوناگون بررسی می کند. با وجود تلاش های ارزنده برای تعریف ایران شناسی توسط محققان مختلف، این مقاله تلاش کرده به ارائه خوانشی جامع تر از شاخصه های ایران شناسی بپردازد. سوال پژوهش این است که ایران شناسی چه شاخصه هایی دارد؟ و آیا می توان از ایران شناسی کاربردی و زمینه های آن سخن گفت؟ ایران شناسی دارای سه شاخصه گذشته، حال و آینده است و تلاش می شود برای دستیابی به خوانشی بدیع از ایران شناسی، به بعد آینده ایران شناسی نیز در کنار سایر وجوه توجه بیشتری شود. در این میان، گردشگری، رسانه و محیط زیست به عنوان سه مقوله مهم معرفی شده اند که ایران شناسی می تواند در آن ها کاربردی عملیاتی و مسئله محور داشته باشد. روش پژوهش کیفی بوده و بر محور توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.واژگان کلیدی: ایران شناسی، ایران شناسی کاربردی، رسانه، گردشگری، محیط زیست
۸.
زمینه/ هدف: پرداختن به بحث انگاره های ذهنی می تواند منجر به شناخت دیدگاه ها و درک و فهم افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران شود؛ چرا که غالباً افراد، دیگران را براساس انگاره هایی که در ذهنشان از آن ها دارند، درک می کنند و بر همین اساس، سعی در ایجاد ارتباط با دیگران دارند. اکثر پژوهشگران، دیدگاه های مردان و نگرش های مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان بیان می کنند. در دوره محمّدرضاشاه (پهلوی دوم) در سال 1341، به زنان، حق رأی اعطا شد؛ امّا در این دوره نیز حضور زنان، در بخش های مختلف جامعه، از جمله سیاست، کم فروغ بوده است. بسیاری از فرهیختگان این دوره، از جمله مردان و زنان شاعر، به مشارکت زنان پرداخته اند که پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را ارزیابی، و انگاره های ذهنی آنان را درباره مشارکت سیاسی زنان بررسی کرده است.
روش/ رویکرد: تحلیل داده های این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی، به روش تحلیل مضمون صورت گرفته است و انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد (فعّال بودن و منفعل بودن زنان) و انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) بررسی و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل نشان می دهد همه شاعران مرد به مشارکت سیاسی زنان توجّه داشته و همواره مشوّق آنان جهت حضور مؤثّر و فعّال در اداره امور کشور بودند؛ در مقابل، شاعران زن، ضمن آن که انواع قابلیّت ها و حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای بانوان قایل بودند، جنس زن را از دید مردان، بی ارزش، ضعیف، اسیر و خوار پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کم رنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در عامل انگاره های ذهنی، می توان جستجو کرد.
۹.
از مسائل مبتلا به جامعه ی ایران در عصر قاجار پدیده ی کودکان کار بود که به موازات تشدید بحران اقتصادی دامنه ی آن گسترش می یافت. نوشتار حاضر، در پی بررسی مسئله ی کودکان کار در عصر قاجار است؛ با تأکید بر این پرسش که، وضعیت کودکان کار در آن عهد چگونه بود و در چه شرایطی به سر می بردند؟ با عنایت به این که تاریخ کودکی از حلقه های مفقوده ی پژوهش های تاریخی در زبان فارسی بودند، این موضوع با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کودکان کار در مشاغل: کار در معدن،پیشه وری، صنایع دستی،خدماتی، کشاورزی، دامداری، هنری، نظامی و تکدی گری به کار اشتغال داشتند و از نظر دستمزد، بهداشت، آموزش و تفریح در شرایط مطلوب به سر نمی بردند. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
۱۰.
نام شناسی زیرمجموعه ای از زبان شناسی است که در پیوندی تنگاتنگ با معناشناسی قرار دارد و با رویکردهای مختلفی قابل مطالعه است. یکی از مهمترین این رویکردها نام شناسی به روش تاریخی است که در آن نام ها از هر نوع و دوره تاریخی که باشند، مورد بررسی قرار می گیرند. آنچه سبب اهمیت نام هاست کارکردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی، زبان شناسی، سندشناسی، باستان شناسی و موارد دیگر است. در این پژوهش آن دسته از نام هایی که در بخش های مختلف اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه فردوسی، در پیوند با «آب» قرار دارند، با روش اسنادی کتابخانه ای بررسی شده اند. حاصل کار نشان می دهد که هر کدام از این نام ها برای یک مدلول خاص در ارتباط با توتم، دین و کیش مورد پذیرش (پرستش) از باب تضاد یا تناسب به کار رفته اند. از سوی دیگر، جزء آب در برخی از این نام ها محرّف پسوند دیگری است و ارتباطی با آب ندارد. گاه نیز، وجود نام آب در یک نام خاص در پیوند با محتوای یک داستان قرار داشته و محصول دورانی متأخر است و برای تطبیق اسطوره بر واقعیت در یک فرایند داستانی آفریده شده است.
۱۱.
شعر «ایران مال شماست» از محمدتقی بهار، نمونه ای برجسته از ادبیات ضداستعماری دوران قاجار است که با بهره گیری از گفتمان های ملی گرایی و دین گرایی، تصویری هماهنگ از این دو مفهوم را ارائه می دهد. این اثر در دوره ای خلق شد که ایران با چالش های گسترده ای از جمله تهدیدات خارجی، دخالت های استعماری و بحران های داخلی روبرو بود. بهار با درآمیختن مفاهیم ملی و دینی و استفاده از زبانی خطابی و استعاری، تلاش کرده است حس مسئولیت پذیری و آگاهی ملی و دینی مخاطبان خود را تقویت کند. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر زبانی، تصاویر شعری و استعاره های موجود در این اثر پرداخته و به تحلیل نقش آن ها در بازتاب شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که بهار چگونه از ترکیب گفتمان های ملی و دینی برای تشویق مخاطبان به واکنش اجتماعی و سیاسی بهره گرفته است. یافته ها نشان می دهد که شاعر با تکرار عبارت «ایران مال شماست»، نه تنها بر تعلق ایرانیان به سرزمین خود تأکید می کند، بلکه این عبارت را به عنوان فراخوانی برای اتحاد ملی و مقابله با چالش های داخلی و خارجی به کار می برد. همچنین، استفاده از مفاهیم تاریخی و دینی بهار را قادر ساخته است تا تصویری هشداردهنده از آینده ایرانِ تحت تهدید ارائه دهد. هدف اصلی این پژوهش نشان دادن این است که چگونه بهار از تهدیدات بیرونی و بحران های درونی به عنوان محرکی برای بیداری ملی و دینی بهره برده و زمینه را برای شکل گیری یک گفتمان ضداستعماری قوی فراهم کرده است.
۱۲.
در طول تاریخ و در روند شکل گیری تمدن و سیر حکومتها در کنار عناصر مهمی همچون جغرافیا و تاریخ مشترک، دین نیز می تواند منبع مهمی در هویت جمعی و معنا بخشی بدان محسوب گردد. بر این اساس یکی از ابهامات مهم این پژوهش آن است که در عصر ساسانی دین چه تاثیر و نقشی در تقویت هویت ایرانی داشته و دولتمردان ساسانی چه تدابیری در بهره بری بهتر از دین در متحد ساختن و همراه گردانیدن ایرانیان با سیاستهای خویش در پیش گرفته اند. در این جستار، با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های برآمده از متون دینی، با رویکردی توصیفی-تحلیلی این نتایج حاصل آمده است که؛ با توجه به رسمیت بافتن مسیحیت در قلمرو رومیان و تهاجماتی که از سوی شرق، قلمرو ساسانیان را تهدید می کرد، ساسانیان از جمله تدابیر مهمی که اندیشیدند ، تاکید بر دین مزدیسنی به عنوان دین ایرانی در برابر ادیان انیرانی بود که متولیانی در ورای مرزهای ایرانی داشت؛ تا بدین نحو جبهه مستحکم و نیرومندی را در برابر نفوذ ادیان انیرانی در بین ایرانیان ایجاد کنند. ساسانیان در پیشبرد این سیاست افزون بر بنیاد پرستشگاهها و ایجاد مستعمره های ایرانی در مناطق انیرانی، پروپاگاندای گسترده ای در اهمیت دین به راه انداختند و حتی با ایجاد انشقاق بین پیروان ادیان غیرمزدیسنی با هم مسلکان آنها در خارج از مرزهای ایرانشهر، در ایرانی ساختن برخی اقلیت های مهم و همبستگی بین آنها با سایر افراد جامعه کوشیدند.
۱۳.
پژوهش حاضر سعی دارد با تکیه بر نظریه کنش های سه گانه به این پرسش پاسخ دهد که «موارد همانندی بن مایه های ماورایی در انواع حماسه های منظوم ایران در چهارچوب نظریه اسطوره شناسی کنشگرای ژرژ دومزیل کدام اند؟. با توجه به هدف پژوهش، یک منظومه اساطیری «گرشاسب نامه»، یک منظومه دینی «خاوران نامه»، یک منظومه پهلوانی «شهنشاه نامه» و یک منظومه تاریخی «ظفرنامه» اساس تحلیل قرار گرفته است. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد در هر یک از این منظومه ها یکی از کنش های سه گانه مدّنظر ژرژ دومزیل نمود بیشتری دارد. عامل اصلی در این زمینه «جهانبینی حاکم بر اثر» و «درون مایه» این منظومه ها است. در هر سه منظومه «خواب دیدن و پیشگویی» عامل شکل گیری جریان روایت است؛ اما در هر یک کارکرد متفاوتی دارد. در اندیشه «ایرانشهریِ» مستوفی، کنش «فرمانروایی» نمود بیشتری دارد و شاه به عنوان نماینده مطلق خداوند بر روی زمین، جایگاهی والا و مقدس دارد؛ زیرا از یک سو دارای فرّه ایزدی است و از سوی دیگر ویژگی دینداری، دادورزی، بخشش و تدبیر در کنش های این شخصیت قابل بررسی است. در «گرشاسب نامه» با توجه به درون مایه این اثر «وصف جنگاوری های «گرشاسب» و گزارش اعمال وی»، دو کنش جنگاوری و باروری نمود بیشتری دارند.در منظومه مذهبی «خاوران نامه» که به شرح دلاوری های پیشوای شیعیان می پردازد، کنش جنگاوری / سلحشوری نمود بیشتری دارد و عناصری مانند فرّه ایزدی و روئین تنی به شیوه متفاوتی بازنمایی شده اند و معجزه و قدرت ماورایی قهرمان اثر بر سایر وجوه حماسی این منظومه غلبه دارد. در شهنشاه نامه صبا نیز کنش های فرمانروایی/ شهریاری و جنگاوری و سلحشوری غلبه بیشتری دارد...
۱۴.
زمینه/هدف: مرلوپونتی زبان را به مثابه شناخت می داند و میان تفکر، زبان و بدن نوعی همبستگی قائل است. در نزد او، کلیه نشانه ها و قراردادهای زبانی انباشتی از پیش موجود و محصول تفکر و کنش بیانی یک جهان-فرهنگ است و تن-سوژه با «درک تنانه» و «کاربرد فردی» آن را پرمعناتر و گسترده تر می کند. این مقاله ضمن بررسی پدیدارشناسی زبان در نزد مرلوپونتی، تلاش دارد تا زبان استعاری-تمثیلی شعر عرفانی را بر اساس آرای این فیلسوف فرانسوی پدیدارشناسی کند.روش/رویکرد: این مقاله با تکیه بر مؤلفه های استخراجی از آراء پدیدارشناسانه-زبان شناختی مرلوپونتی، به مطالعه زبان استعاری شعر عرفانی ایران می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، اشعار عرفانی شعرایی نظیر مولوی، حافظ و عراقی است و نگارنده به صورت هدفمند 30 بیت از این اشعار را جهت مطالعه و استناد برگزیده است.یافته ها/نتایج: با تکیه بر پدیدارشناسی زبان در نزد مرلوپونتی، عارف نمی تواند به صورت کامل از سیطره زبان-جهان سنت برهد، ولی او با تنیدن در مولفه های اعتقادی جهانِ سنت و محدودیت های زبانی آن، فردیت خویش را -با توجه به قدرت خلاقه تن روان در ادراک و به کارگیری جریان زبان- در اثر بروز می دهد. او به مدد زبان استعاری خود، می تواند هر مضمون را برای توصیف حالات درونی یا رابطه عاشقانه خود با حق در شعر خویش به تمثیل گیرد و ضمن گسترش دلالت ها در مضامین و نمادهای عرفانی، معانی را به هم سوق و پیوند دهد تا در آخر مقصود زبان-جهانِ سنت را متذکر شود: یعنی معنای فرابود و فراگیر حق در کائنات.
۱۵.
تصحیح اغلاط حمزه نامه با تکیه بر عبارات قالبیچکیدهیکی از شخصیّت های معروف صدر اسلام، حمزه بن عبدالمطلب است که زندگی نامه او از ساحت واقعّیت دور افتاده و رنگ قصّه و افسانه گرفته است. حمزه نامه یکی از روایات عامیانه و افسانه گون زندگی حمزه است که ظاهراً در سده هفتم کتابت شده و از آن، تنها یک دست نویس باقی مانده است. جعفر شعار براساس همین تک نسخه، حمزه نامه را تصحیح نموده است که عاری از لغزش نیست. هدف نگارنده در این مقاله نشان دادن و اصلاح پاره ای از این لغزش ها و خواندن واژگان ناخوانای متن و یا بازیافت عبارات محذوف کتاب است. روش ما در اصلاح این لغزش ها وبازیافت عبارات محذوف، مبتنی بر مقابله عباراتی است که در موقعیّت های یکسان در این قصّه تکرار شده است. این عبارات مکرّر که به آن ها عبارات قالبی اطلاق می شود، در داستان های شصت ونه گانه حمزه نامه، بسامد بسیار دارد. نتیجه این که واژگان مغلوط و عبارات سقط شده، گاه متن را آشفته و پریشان و درک روند قصّه را مختل می کند و به همین سبب اصلاح لغزش ها و بازسازی جملات محذوف با تکیه و استناد به عبارات قالبی، بایسته است. با اعمال این اصلاحات چاپ های بعدی حمزه نامه که از کهن روایات عامیانه زندگی حمزه است منقّح تر خواهد شد.واژه های کلیدی: حمزه بن عبدالمطلب، حمزه نامه، عبارات قالبی، مقابله، اغلاط، تصحیح، جعفرشعار
۱۶.
قابلیّت های هنری و زبانی و اشتمال بر مباحث فکری و معرفتی گوناگون در آثار عطّار نیشابوری سبب نگارش مقاله های متعدّد درباره آثار، اشعار و زندگی وی شده است. در این مقاله، پژوهش های عطّارشناسی در حوزه مقالات از سال ۱۳۰۰ تا پایان سال ۱۳۹۴ (شامل ۳۷۵ مقاله) بررسی شده است. این پژوهش علاوه بر بررسی رویکردهای مربوط به عطّار و آثار وی در مقالات به پیدا کردن و نشان دادن موضوعاتی که پژوهشگران کمتر به آن توجّه کرده اند با هدف پیشگیری از دوباره کاری و انجام کارهای موازی صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این رساله توصیفی – تحلیلی است. مقالات در سه مؤلفه سیر تاریخی، رویکرد پژوهشگران به آثار مختلف عطّار نیشابوری و محورهای موضوعی به بحث گذاشته شده است.حاصل پژوهش نشان دهنده رشد عطارپژوهی از اواخر دهه هشتاد و نود است. از میان آثار عطار منطق الطیر به دلیل پختگی در محتوا و ساختار، کثرت و تنوع مضمونی کلام و همچنین تدریس در دانشگاه، با 159 مقاله (42.4 %) در صدر قرار دارد. سپس به ترتیب الهی نامه، مصیبت نامه، تذکره الاولیا، دیوان غزلیات، آثار منسوب به عطار( پند نامه، فتوت نامه و...، مختارنامه( رباعیات) در رده های بعد قرار دارند. از لحاظ محتوایی موضوعات به شش حوزه تقسیم بندی شدند که به ترتیب بسامد آماری عبارتند از: مقالات مقایسه ای و تطبیقی، مقالات نکته یاب، مقالات نظریّه محور، مقالات مربوط به شناسایی و بررسی آثار عطّار، مقالات نسخه شناسی و مقالات زندگی نامه ای.
۱۷.
زمینه/ هدف: ن زیرا در نبرد با این موجودات، پهلوان در اکثر مواقع موفق به شکست اژدها می شود. اژدها به عنوان موجودی اساطیری در ایران و ملل دیگر به صور مختلف توصیف شده است و خویشکاری های آن نیز با توجه به پیشینه و فرهنگ هر تمدنی متفاوت است. حماسه بیوولف و هفت خان اسفندیار از حماسه هایی هستند که نبرد با اژدها به صورت یک حادثه مهم توصیف شده است؛ زیرا در هفت خان اسفندیار که نبرد با اژدها در خان سوم قرارگرفته، اژدها با هوشمندی و درایت اسفندیار کشته می شود، اما در حماسه بیوولف، علاوه بر کشته شدن اژدها توسط بیوولف، این نبرد عامل مرگ بیوولف است؛ باید گفت در هردو حماسه، اژدها به عنوان عنصری اهریمنی و ضدقهرمان توصیف شده است. هدف از این پژوهش بررسی موتیف نبرد با اژدها در دو منظومه حماسی شاهنامه و بیوولف است، تا از این بستر به میزان شباهت ها و تفاوت های موجود در هردو اثر دست یابد. روش/رویکرد: این پژوهش به روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها/ نتایج: دراین پژوهش شکل ظاهری اژدها، سلاح مبارزه با اژدها و علت نبرد پهلوان با اژدها تحلیل و بررسی شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که درون مایه جنگ و نبرد در متونی با موضوع حماسی، از درون مایه های اصلی یک متن حماسی است و شاخص نبرد با اژدها برای یک پهلوان شاخصی ضروری و پرتکرار در اغلب حماسه های جهان بوده و درون مایه هر دو حماسه نبرد خیر و شر و در نهایت غلبه خیر بر شر و اهریمن است.
۱۸.
زمینه / هدف: این پژوهش درپی آنست که سیمای فرم و وجوه ادبیت را در رباعیات عطار نیشابوری با توجه به هنرسازه تضاد نشان دهد. مشخص کردن این مسئله تا حدود زیادی الگوی جمال شناسیک رباعیات عطار را روشن می کند.روش / رویکرد: در این پژوهش از نظریه صورت گرایی استفاده شده است. این نظریه درپی آشکار کردن وجوه ادبیت متون ادبی است. از این میان رباعیات عطار نیشابوری ازطریق بررسی وجه غالب در ابیاتی که از هنرسازه تضاد بهره برده اند، انتخاب شده است. یافته ها / نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد مختارنامه عطار یکی از جامع ترین منابع به لحاظ برخورداری از انواع مضامین عرفانی است و این منبع در بردارنده تضادهای زبانی و عرفانی بسیاری است. اشکال ادبیت ابیات از سه الگوی کلی پیروی می کند که سهم تضاد در آن بسیار برجسته است. تضاد به عنوان یکی از ویژگیهای بارز کلام عطار برآمده از تجربیات و مکاشفات عمیق درونی اوست که در پی فراتر رفتن او از دنیای مادی و مواجه با حقایق برتر به دست می آید. گستره عرفان عطار بسیاری از حقایقی را که ما آن ها را در تضاد هم می بینیم در کنار هم تعریف می کند و تأمل در ژرفای این تضادها و روابط دوسویه آنان ما را به حقیقت عرفان عملی عطار نزدیک تر می کند.
۱۹.
افسانه ها یکی از انواع ادبیات عامیانه هستند که در گذشته از آن ها به عنوان شیوه انتقال دانش و اطلاعات به کار گرفته شده است. خراسان شمالی یکی از استان هایی است که دارای افسانه ها و قصّه های غنی و پرنغزی است. این استان شامل اقوام مختلفی از جمله: ترک، ترکمن، کرد و تات می باشد که هر یک از آن ها منابع مفیدی برای پژوهش در حوزه فرهنگ عامه به حساب می آیند. در این پژوهش به افسانه های قوم تات جلگه سنخواست پرداخته شده است. عنصری که بیش از همه در این افسانه ها به چشم می خورد و به آن ها جان می بخشد، بن مایه هاست که هدف پژوهش حاضر استخراج این بن مایه ها و ارائه طبقه بندی علمی آن ها بر اساس نظریّه آرنه تامپسون اوثر است. در این پژوهش مهم ترین بن مایه های 30 قصه تاتی از جمله موجودات و حیوانات واقعی، موجودات و حیوانات غیرواقعی و خیالی، اشخاص، حوادث و اعمال معمول، حوادث و اعمال غیرمعمول، مفاهیم و موضوعات و ... به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. حاصل این طبقه بندی، مشخص شدن پربسامدترین نوع هر بن مایه است که به ترتیب شغال، سیمرغ، شاه، پاپوش دوختن، حرف زدن حیوانات و عاشق شدن می باشد. منبع اصلی و مکتوب این 30 افسانه، کتاب «شبانه های کویر» تألیف حسین اسکندری است. دستاورد این مقاله این است که افسانه های این منطقه ریشه های مشترکی با افسانه های ایرانی دارند و می توان از این افسانه ها به اعتقادات و آداب و رسوم مردم این قوم پی برد.