۱.
کلیدواژهها:
دوره نوسنگی دست ساخته های سنگی شکارورزی استقرار فصلی
در نیمه دوم هزاره هفتم پیش ازمیلاد در جوامع نوسنگی فارس تغییرات معیشتی صورت گرفته که نمود آن را می توان براساس بقایای جانوری و گیاهی محوطه های نوسنگی هرمنگان، رحمت آباد و موشکی بازشناخت. طی کاوش محوطه هرمنگان تعداد زیادی دست ساخته سنگی به دست آمد که تغییر الگوی معیشتی در این بازه زمانی به طور محسوسی بر صنایع سنگی تأثیر گذاشته است. بررسی صنایع سنگی به شناخت شاخصه های دست ساخته های سنگی این محوطه منجر شده و با شناخت این ویژگی ها می توان از دست ساخته های سنگی نیز جهت تاریخ گذاری نسبی سایر محوطه های نوسنگی فارس بهره جست. در این مقاله سعی بر آن است تا در ابتدا به گونه شناسی و تحلیل دست ساخته های سنگی محوطه هرمنگان پرداخته شود و سپس در بافت منطقه ای و فرامنطقه ای سنجیده شود. نتایج نشان می دهد که دست ساخته های سنگی هرمنگان کاملاً تیغه گرا بوده و با فن فشاری تولید شده اند، ریزابزارهای هندسی در بین مجموعه به طور چشمگیری وجود دارند که وجود این دست ساخته ها، تمایز دست ساخته های این دوره را با دوره های پیش و پس از خود نشان می دهد. نتایج تحلیل مواد فرهنگی هرمنگان نشان می دهد که اقتصاد معیشتی کاملاً متکی بر شکار بوده است که شباهت زیادی با الگوی معیشتی ساکنان تل موشکی در دشت مرودشت دارد.
۲.
کلیدواژهها:
سنگ نبشته اورارتویی سقین دل ساختارشناسی پتروگرافی XRD XRF
سنگ نبشته سقین دل واقع در بخش مرکزی شهر ورزقان، استان آذربایجان شرقی بر بدنه یک تخته سنگ مربوط به سال های حدود 750-733 پ م به خط میخی اورارتویی نقر شده و به سبب عوامل گوناگونی دچار آسیب دیدگی شده است. هدف از انجام پژوهش پیش رو، انجام مطالعات آزمایشگاهی برای ساختارشناسی این سنگ است و در همین راستا مهم ترین سؤالات پژوهش چنین است که باستان شناسی و زمین شناسی سنگ نبشته اورارتویی سقین دل چیست؟ خواص فیزیکی، شیمیایی و ساختارشناسی سنگ نبشته میخی اورارتویی سقین دل چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این سؤالات، علاوه بر مطالعات تاریخی و باستان شناسی، بررسی های میدانی و مطالعات آزمایشگاهی، بررسی مقطع نازک و پتروگرافی سنگ، پراش پرتوایکس (XRD) و فلورسانس اشعه ایکس (XRF) انجام شده است. در همین راستا، برای سنجش خواص فیزیکی و میزان مقاومت سنگ در برابر عوامل مختلف: آزمون های چگالی و تخلخل سنجی، نرخ جذب و محتوای آب نمونه صورت گرفته است. نتایج مطالعات ساختارشناسی نشان دهنده آن است که سنگ بستر از جنس تراکی-آندزیتی بوده و گزارش زمین شناسی نیز وجود توده های تراکی-آندزیتی در دامنه کوه زاغی محل قرارگیری آن را تأیید می کند، به علاوه، نتایج حاصل از آزمون های فیزیکی و شیمیایی بیان می دارد که سنگ های به کاررفته در ساخت سنگ نبشته دارای مقاومت نسبتاً خوبی بوده اما به علت قرارگیری در برابر عوامل فرایندهای محیطی مانند اقلیم سرد و کوهستانی، بادهای دائمی دچار آسیب های متعددی گشته که عمدتاً ناشی از هوازدگی فیزیکی و شیمیایی است.
۳.
کلیدواژهها:
پناهندگان ساسانیان رومیان
ساسانیان در کنار روم دو قدرت مطرح دنیای باستان بودند که بیشترین مناسبات دوستانه و یا خصمانه را با یکدیگر داشتند. در این بین گاه شاهد مهاجرت و حضور دائمی و یا موقتی برخی افراد در سرزمین های مزبور بودیم که البته همواره این آمدوشد، قانونی و از روی میل و اختیار نبود؛ بلکه افرادی بنابر مسائل گوناگون به دنبال مکانی امن برای حفظ جان و یا مال خود و یا یافتن موقعیت ازدست رفته به سرزمین های بیگانه پناهنده می شدند و قدرت ها نیز بنا به دلایل گوناگون و با توجه به مزایایی که این پناهندگان برای آن ها داشتند، آنها را پذیرا می گشتند. در این پژوهش سعی بر آن است که با مطالعه و بررسی و استفاده از منابع دست اول موجود و همچنین بهره بری از پژوهش های متأخر و با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی با توصیف جایگاه و موقعیت پناهجویان به شرح تأثیراتی که این پناهندگان در روابط خارجی دولت های مزبور و به ویژه پیشبرد اهداف توسعه طلبانه و برخوردهای نظامی ساسانیان به منظور سلطه بر مناطق مورد مناقشه داشتند، بپردازیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیش از هرچیز آنچه در پذیرش پناهندگان و نگرش مطلوب بدان ها از سوی دولت ساسانی و رومی مورد نظر بوده؛ نقشی است که این پناهجویان به عنوان اقلیت های دینی ساکن در مناطقِ مورد مناقشه، شخصیت های برجسته نظامی و حتی افراد منتسب به خانواده سلطنتی و حکمرانان در سهولت تسلط بر مناطق مرزی و پیروزی در نبردها داشتند. به نحوی که به سبب جایگاهی که این افراد در بین هم میهنان خویش و یا نیروی نظامی کشور خود داشتند و البته به دلیل بهره مندی از مهارت ها و آگاهی نظامی، در مواقعی می توانستند سبب جلب نیروهای دشمن شده و دولت های میزبان و به ویژه ساسانیان از شهرت و آگاهی آنها در برخوردهای نظامی و نفوذ در مناطق مورد نظر بهره جویند.
۴.
کلیدواژهها:
پیکار قادسیه عرب های مسلمان یزدگرد سوم فروپاشی دولت ساسانی مذاکره
در پی حمله عرب های مسلمان در جریان پیکار قادسیه، ایران ساسانی با شکست در مقابل دشمنی به مراتب ضعیف تر از خود روبه رو شد. شهریار ساسانی پس از فرار از پایتخت افسانه ای تیسفون، ضمن ساماندهی و جمع آوری مجدد نیرو در جنگ نهاوند با شکست به مراتب سنگین تری از قبل روبه رو شد و شالوده نظام اداری، سیاسی و درواقع شیرازه دولت شاهنشاهی از هم پاشید. فرماندهان ساسانی به مقاومت های پراکنده در برابر حمله عرب های مسلمان پرداختند. تلاش پادشاه و گروهی از فرماندهان برای مقاومت بی نتیجه بود. شهریار به ناچار به مرو گریخت و بنابر توصیه فرخزاد مشاور ارشدش درصدد برآمد با تجدید نظر در شیوه عملکرد گذشته باب دیرهنگام مذاکره را با عرب های مسلمان در زمینه پذیرش برخی از شرط های آنان آغاز کند. اما پس از شروع مکاتبه ها و اعزام سفیر برای پیگیری گفت وگو شهریار به شیوه مرموزی به قتل رسید و مذاکره های صلح بی فرجام ماند. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که دلایل عدم موفقیت پادشاه ساسانی، در مواجهه با مسائلی که باعث فروپاشی نظام سیاسی شد، چه بود؟ این پژوهش مدعی است، اختلافات داخلی، عدم درک تحولات منطقه ای و پیرامونی ، خودبزرگ بینی و نا آشنایی با اصول و قواعد مذاکره و فن دیپلماسی ازجمله عوامل اصلی هستند که زمینه های این شکست و فروپاشی را فراهم کردند. ایرانیان زمانی تن به مصالحه دادند که بخش عمده سرزمین ساسانی به تصرف عرب ها در آمده بود. یافته این پژوهش حاکی از این است که برخی از باورهای دین زرتشتی مانند ناپسند دانستن تجارت و بازرگانی و ضعف در تعامل و مذاکره و گسترش آیین زروانی گری و تقدیرگرایی محض تالی آن، باور به عقیده آخرالزمانی به علاوه تصمیم گیری غیرواقع بینانه و توهم نابخردانه و غیرمنطبق با واقع درباره قدرتمندی و توان بالای نظامی در ایران ساسانی، به جنگ و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی انجامید.
۵.
کلیدواژهها:
شاهنشاهی ساسانی شاپور اول خسرو اول
کتاب واپسین شاهنشاهی ایران اثر مایکل بانر تحلیل جامعی از ساختار سیاسی و نظامی شاهنشاهی ساسانی ارائه می دهد. بانر با تمرکز بر دوره هایی چون حکومت شاپور اول و خسرو اول، نقش شخصیت های کلیدی و چالش های داخلی و خارجی را بررسی کرده و مجموعه ای از عوامل مانند بحران های داخلی و حملات خارجی را به عنوان دلایل فروپاشی شاهنشاهی مطرح می کند. نپرداختن نویسنده به مسائل فرهنگی، هنری و اجتماعی را میتوان از نقاط ضعف کتاب به حساب آورد. بانر در این کتاب سعی کرده است تا با پرداختن به برخی نکات مهم و برجسته تاریخ ساسانیان و در نظر آوردن برخی نظرات و آرای محققان دیگر، روایتی مختصر، سودمند و دقیق از تاریخ ساسانیان عرضه نماید. ما نیز در این یادداشت تلاش داریم تا نگاهی به جزئیات آنچه که او بیان نموده است بیاندازیم.
۶.
Urartians ruled over the shores of lakes Van, Çildir, Sevan, and Urmia ca. 900 to 700 BC. Their presence in the east of Lake Urmia has been previously studied according to the inscriptions of Argišti I in Javanqale, Sarduri II in Seqindel, and Argištri II in Razliq, Nashteban, Shisheh, and Sarab, in addition to the inscribed discs from Varzeghan. There was not a single piece of evidence of Rusa I’s dominance over the region, unless the discovery of Qarajalu Urartian inscription. The severely damaged rock inscription contains his conquest of the region in Qaradaq area, along with constructing a fortification to the east of Urmia Lake. A possible route for his campaign through the east could be Ahar Chay Gorge and Qaradagh mountains, as they were well aware of the significance of the eastern shores of the lake. The authors aim to describe and analyze this inscription as the first footprint of Rusa, Son of Sarduri, in the region as the conqueror and constructor.