فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Using a qualitative approach and the grounded theory, the present study seeks to analyze the perception of marriage by the university students in Isfahan. The field of the research was the state universities in Isfahan, including Isfahan University, Isfahan University of Technology, and the Medical University of Isfahan. The participants included thirty students of various fields of study at different levels of education. They were selected through purposeful-theoretical sampling, and the required data were derived from semi-structured in-depth interviews. The data analysis was performed by open, axial and selective coding processes and a paradigmatic model as the analytical tool. Also, the content validity of the research was evaluated with validation techniques, by an external expert, and through analytical comparisons. As the research findings indicated, university students’ perception of marriage can be discussed based on the components of a paradigmatic model, including causal conditions (i.e., underlying obstacles, failure phobia, limitation assumptions, mental imaging of marriage), intervening conditions (i.e., available alternatives, marriage patterns), background conditions (i.e., variation of roles, commercialization of marriage), strategies (individual and institutional ones), consequences (psychological, affective, social and economic ones), and the core category of ‘marriage as an unpredictable phenomenon’
طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش شغلی از جمله نقشهایی است که در کنار نقشهای خانوادگی در سالهای اخیر برای غالب افراد جامعه حایز اهمیت شده است. بر این اساس برقراری توازن بین نقشهای شغلی و خانوادگی همواره مورد توجه محققان بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضا هیآت علمی و کارمندان شاغل در دانشگاه اصفهان و کلیه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در خصوص تعالی شغل-خانواده از سال 2001 تا سال 2022بود. پژوهش به روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) انجام گرفت. دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) با استفاده نرم افزار مکس.کیو.دا.24 و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزارآماری اموس- 21 و اس.پی.اس.اس-25 تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل تعالی شغل-خانواده دارای هشت بعد برجستگی نقش شغلی، برجستگی نقش خانوادگی، برنامه شغلی انعطافپذیر، سرریزی مثبت، رضایت خانوادگی، رضایت شغلی، رضایت از مسیر شغلی و حمایت با واسطهگری متغیر دلبستگی است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مشاوره شغلی مبتنی بر مدل طراحی شده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خانواده-شغل مؤثر است(05/0>P).
تدوین مدل معادلات ساختاری تاب آوری براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری سازگاری زناشویی در پرستاران زن
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیتی در مقابله با چالش های شغلی و زناشویی نقش مؤثری ایفا می کند. شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این ویژگی می تواند به بهبود وضعیت روانی و عملکرد افراد کمک کند. ازاین رو، بررسی متغیرهایی که پیش بینی کننده تاب آوری هستند، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش از نوع بنیادی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به روش همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل 400 پرستار زن متأهل شاغل در مراکز درمانی و بیمارستان های دولتی استان البرز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، نسخه کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورن و اسمیت)، و مقیاس سازگاری زناشویی لاک-والاس بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام گرفت. این پژوهش با شناسه IR.ABZUMS.REC.1401.297 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی البرزرسیده است. مشارکت کنندگان با رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت کردند و محرمانگی داده هایشان تضمین شد. نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود (r=0/712) و سازگاری زناشویی (r=0/796) ارتباط مثبت و معناداری با تاب آوری در سطح اطمینان 01/0 دارند. همچنین، تأثیر میانجی سازگاری زناشویی در ارتباط بین تمایزیافتگی خود و تاب آوری تأیید شد. نتایج نشان داد که داده ها با مدل مفهومی پژوهش برازش دارند. یافته ها حاکی از آن است که داده ها با مدل مفهومی پژوهش سازگاری دارند. برای ارتقای تاب آوری پرستاران متأهل، پیشنهاد می شود سیاست گذاران حوزه سلامت به عوامل عاطفی، شناختی و هیجانی این گروه توجه بیشتری داشته باشند.
بررسی میزان آسیب پذیری زنان در مقایسه با مردان در دوران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
539 - 563
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد براساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان سنجش شد. داده ها به روش پرسشنامه ای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیون های مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل شدند. حجم نمونه شامل 1093 نفر بود که از این تعداد 523 نفر زن و 570 نفر مرد بودند. نتایج پس از تحلیل رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد، حاکی از آن است که افراد با سن بالاتر، مستأجران و خانوارهایی که تعداد اعضای بیشتری دارند دچار کاهش درآمد و پس انداز بیشتری شدند که در این بین مردان بیش از زنان آسیب دیدند. با بهبود طبقه درآمدی، تحصیلات و موقعیت اقتصادی اجتماعی می توان از آسیب های ناشی از کرونا کاست که در این زمینه، میزان کاهش در آسیب زنان نسبت به مردان مقدار بیشتری است. مشاغل آزاد و حقوق بگیران بخش خصوصی کاهش بیشتری در درآمد، پس انداز و بدترشدن وضعیت شغلی خود مشاهده کردند که در بین شاغلان، زنان شاغل بیش از مردان شاغل دچار زیان ناشی از کرونا شدند. همچنین براساس نتایج مطالعه با ارتقای طبقه درآمدی، تحصیلات و بهبود موقعیت اقتصادی-اجتماعی، زنان نسبت به مردان، بهبود بیشتری در وضعیت شغلی، درآمدی و پس اندازی خود مشاهده می کنند.
زنان و مصرف موسیقی رپ ناسزاگو (پژوهشی کیفی درباره دلالت های معنایی دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
173 - 159
حوزههای تخصصی:
ناسزاگویی به عنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامه پسند رپ، شاخص های زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر می دهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالت های ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوش دادن به آهنگ های ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریه زمینه ای و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 25 نفر از طرفداران تتلو (تتلیتی ها) انجام گرفته است. نمونه ها براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه ها با رسیدن به اشباع نظری متوقف شد. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات دختران هوادار نشان می دهد مقبولیت آهنگ های ناسزاگو در ارتباط با مجموعه ای از شرایط علی (بستر اجتماعی-فرهنگی، موقعیت های خاص، همذات پنداری، جذابیت تجربه زیسته هنرمند، مجوزنگرفتن و طردشدن از جامعه، پیشینه خانوادگی خواننده)، شرایط زمینه ای (فقر، بیکاری، انزوا، نداشتن سرگرمی) و شرایط مداخله گر (سلطه صنعت موسیقی، گروه همسالان) معنا می یابد. دختران با بهره گیری از راهبرد های عادی بودن ناسزا در سبک رپ و دلنشین بودن ناسزا، ناسزاگویی در موسیقی خیابانی را توجیه می کنند که از پیامدهای آن تخلیه انرژی، ایجاد گفتمان ناسزاگویی در ادبیات جامعه، عادی شدن ناسزاگویی به اطرافیان، تشدید ناسزاگویی در آهنگ های جدید و گرایش به نیهیلیسم است. هواداران، خود و خواننده را طردشده از جامعه و قربانی ظلم و تبعیض احساس می کنند و به دلیل اینکه در برابر تبعیض ها فاقد قدرت عمل هستند، به افراد درمانده و ضعیفی می مانند که صرفاً با ناسزاگویی قادر به ابراز خشمشان هستند.
تحلیل و بررسی روزنامه های ندای ایران و ندای ایرانی، نخستین تجربه موفق روزنامه نگاری زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
399 - 416
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه به تدریج زنان ایرانی به عرصه مطبوعات وارد شدند. ابتدا زنان پایتخت قدم به این عرصه نهادند. اندکی بعد زنان شهرستان ها نیز به تأسی از آن ها به این عرصه وارد شدند و به زودی موفق شدند در این زمینه فعالیت های قابل توجهی انجام دهند و نشریات مهمی را منتشر کنند. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که نشریات «ندای ایران» و «ندای ایرانی» در سال های 1326 تا 1331 در ایران به مسائل سیاسی و اجتماعی چگونه نگریسته اند. براساس یافته ها، روزنامه های ندای ایران و ندای ایرانی که در دهه 1320 در شهر شیراز توسط نصرت الملوک کشمیری زاده منتشر شدند، نگاهی انتقادی به مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود داشته اند. این روزنامه ها در زمینه امور سیاسی، با مقالات و تحلیل های تند و تیز انتقاداتی به عملکرد دولتمردان مطرح می کردند و به شدت با دولتمردان کم کار و بیگانه پرست مخالفت می ورزیدند. از سوی دیگر این روزنامه ها مسائل و معضلات اجتماعی شهر شیراز را نیز پیگیری و منعکس می کردند و با مطالبه از مدیران و مسئولان شیراز، خواهان رسیدگی به مشکلات شهر خویش بودند. مسائل زنان از دیگر موضوعات مدنظر این دو روزنامه بود و با به تصویرکشیدن دغدغه های زنان، بر ضرورت تغییر و تحول در جامعه برای بهبود وضعیت زنان تأکید داشتند. روش تحقیق در پژوهش حاضر مبتنی بر روش تاریخی و رویکرد توصیفی و تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به روش آرشیوی، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) است.
تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: کارکنان زن دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 292
حوزههای تخصصی:
عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها می تواند منجر به پیامدهای منفی متعددی مانند انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و نظایر آن شود. این عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها، به پدیده صخره شیشه ای معروف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده بود. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان زن دانشگاه تهران به تعداد 412 نفر بود که 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از چهار پرسشنامه صخره شیشه ای، سکوت سازمانی، انسداد سازمانی و حمایت سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری، سازه، همگرا و واگرا بررسی شد. از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه صخره شیشه ای 89/0، سکوت سازمانی 85/0، انسداد سازمانی 72/0 و حمایت سازمانی ادراک شده 77/0 برآورد شد. نتایج نشان داد میانگین صخره شیشه ای، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، بالاتر از حد متوسط و میانگین حمایت سازمانی، پایین تر از حد متوسط بود. طبق نتایج، صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین حمایت سازمانی ادراک شده روی سکوت سازمانی و انسداد سازمانی، تأثیر منفی و معنادار دارد. به علاوه نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در تأثیر صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی تأیید شد.
واکاوی کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی در ایران: موانع، پیشران ها، و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
167-199
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه ها و راهبردهای کارآفرینی اعضای هیئت علمی زن در مؤسسات ایرانی با روش تحلیل سوات (SWOT) انجام شده است. نخست، از طریق بررسی گسترده دیدگاه های نظری و مطالعات مرتبط، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی شناسایی شده است. دوم، این عوامل با نظرسنجی از اعضای هیئت علمی زن در مؤسسات ایرانی از طریق پرسشنامه، اعتباریابی شده اند. سپس، بر اساس تحلیل SWOT در یک گروه کانونی، راهبردهای کارآفرینی زنان عضو هیئت علمی تدوین و در چهار دسته راهبردهای تهاجمی (SO)، محافظه کارانه (WO)، رقابتی (ST) ، و تدافعی (WT) طبقه بندی شده است. یافته ها نشان دادند که مهمترین نقطه قوت اعضای هیأت علمی زن در کارآفرینی مدارک تحصیلی بالا، مهمترین نقطه ضعف دسترسی محدود به سرمایه و بازار، مهمترین فرصت ، افزایش تعداد زنان تحصیل کرده، و مهمترین تهدید کلیشه های جنسیتی هستند. ماتریس تحلیل داخلی-خارجی در این پژوهش پیشنهاد می کند که راهبردهای تدافعی (WT) باید برای ارتقای کارآفرینی اعضای هیئت علمی زن در ایران در اولویت قرار بگیرد. این راهبردها بر توسعه مهارت های کارآفرینی، اصلاحات سیاست گذاری، مشوق های مالی و اعتبارات، ایجاد یک جامعه حمایتی برای رسیدگی به تعارضات کار و زندگی، و توسعه مشارکت سیاستی زنان تأکید دارند.
واکاوی سیاست تقنینی ایران در حقوق کیفری خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مداخله کیفری در حقوق خانواده، چالش برانگیز و در مواردی اجتناب ناپذیر است. در ساختار نظام حقوقی ایران و براساس اقتضائات تقنینی موجود در این ساختار، رویکردهای مختلفی در نحوه مواجهه حقوق کیفری در حیطه خانواده، قابل تبیین است. در گام نخست و از منظر شرعی و مطابقت با موازین اسلامی، رویکرد نص بسندی، تأثیر بسزایی در سیاست کیفری تقنینی خانواده داشته است، اما در ادامه و با تثبیت مجازات های تعزیری و بازدارنده در نظام کیفری جمهوری اسلامی ایران، دو رویکرد کلی کمینه گرا و بیشینه گرا در حقوق کیفری خانواده قابل ترسیم و تبیین است. پژوهش پیش رو با بررسی سیر کلی تحولات اخیر حقوق کیفری خانواده در ایران و واکاوی مصادیق اصلی مداخله کیفری در ارتباط با خانواده و با تمرکز و تأکید بر اساس خانواده و حلقه نخست خانواده در روابط زوجین، درصدد پاسخ به این مسأله اصلی است که سیاست تقنینی ایران در حقوق کیفری خانواده بر چه بنیانی استوار است؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی اسنادی با رویکردی انتقادی به مواد قانونی، به تحلیل و نقد سیاست تقنینی کیفری جمهوری اسلامی ایران در حیطه روابط زوجین به اقتضای روابط خانوادگی و فراتر از جرائم معمول میان افراد جامعه پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نظام تقنینی ایران و در حال حاضر، درخصوص مداخله کیفری در حقوق خانواده، سیاست مشخصی وجود ندارد و قانونگذار، سیاست تقنینی روشنی را دنبال نمی کند؛ درنتیجه در بعضی موارد، از رویکرد بیشینه گرایی کیفری تبعیت کرده است؛ درحالی که در بعضی موارد، کمینه گرایی در پیش گرفته یا باوجود اقتضای جرم انگاری، مسئله را به حال خود رها کرده است.مطالعات و بررسی های این نوشتار نشان می دهد؛ در نظام تقنینی ایران و در حال حاضر، در خصوص مداخله کیفری در حقوق خانواده سیاست مشخصی وجود ندارد. قانونگذار در بعضی موارد از رویکرد بیشینه گرایی کیفری تبعیت کرده است؛ درحالی که در بعضی موارد کمینه گرایی در پیش گرفته یا با وجود اقتضای جرم انگاری، مسأله را به حال خود رها کرده است.
بررسی تأثیر تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان با استفاده از شبیه سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
891 - 915
حوزههای تخصصی:
با کاهش باروری به زیر سطح جانشینی، نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده تصمیمات و رفتارهای باروری مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی و پیش بینی نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از ابزار مدلسازی عامل بنیان است. برای این منظور، از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در استان تهران (سال 1396) استفاده شد. نتایج شبیه سازی حاکی از روند تند کاهش باروری در ده سال آینده در استان تهران است. براساس این نتایج، پیش بینی می شود میزان باروری کل در استان تهران در سال 1408 به 06/1 فرزند برسد. در ادامه، سناریوهای کاهش و افزایش مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل در نرم افزار انی لاجیک اجرا شد و براساس این سناریوها، به پیش بینی میزان باروری کل استان تهران تا سال 1408 پرداخته شد. نتایج شبیه سازی عامل بنیان نشان داد در صورت کاهش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل در استان تهران به 03/1 فرزند خواهد رسید. در مقابل، در صورت افزایش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل به 09/1 فرزند در سال 1408 خواهد رسید. در بخش پیشنهادها، براساس نتایج مهم است که سیاست های افزایش جمعیت و سیاست های دوستدار خانواده، شامل مجموعه ای از ارزش های فرهنگی و اجتماعی در زمینه مشارکت مردان در امور منزل باشد تا بتوان روند کاهش نابرابری جنسیتی را با هدف افزایش باروری تقویت کرد.
خوانش تطبیقی زنانه نویسی در رمان ذاکرة الجسد نوشته احلام مستغانمی و هرس نوشته نسیم مرعشی بر اساس بعد زبانی نظریه الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 172
حوزههای تخصصی:
در متن امروزه ایده ها و انگاره های فمینیستی، ابزار مناسبی برای بررسی میزان تأثیر رویکرد فمینیستی در ساختار اثر ادبی است. در این میان، نظریه ابعاد چهارگانه «الین شوالتر» منتقد نامور آمریکایی سده بیستم، این فرصت را برای نقد نوشتار زنانه اثر فراهم می سازد و با اتکا بر آن می توان جایگاه زنان را در آثار ادبی نویسندگان زن و مرد شناخت. از این رو پژوهش حاضر با رویکرد آمریکایی در ادبیات تطبیقی و روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر نظریه شوالتر، رمان ذاکره الجسد از احلام مستغانمی (الجزایری) و رمان هرس از نسیم مرعشی (ایرانی) را برای نقد نوشتار زنانه برگزیده و آن را بر پایه بعد زبانی از ابعاد چهارگانه الین شوالتر مطالعه می کند تا میزان کاربرد مؤلفه های زبانی زنانه و تعلق هرکدام از آثار به سنت های نوشتاری مشخص و شناخته شود. مطابق دستاوردهای تحقیق، هردو نویسنده در کاربرد مؤلفه های زبانی مطابق قواعد نوشتار زنانه عمل کرده اند و با اطمینان خاطر و با تکیه بر استقلال زنانه به نگارش اثر پرداخته و در نتیجه گفتمان زنانگی را تقویت کرده اند. از جهت تفاوت، میزان کاربرد برخی از عناصر زنانه مانند پرداختن به رنگ واژه ها، جزئی نگری در رمان مرعشی بیش از رمان مستغانمی است؛ زیرا با اینکه در رمان مستغانمی شخصیت اصلی زن است، شخصیت های مرد داستان نیز حضور و نقش فعالی دارند، اما رمان مرعشی زنانه صرف است. در هر دو رمان نشانه های اندکی از تلاش زنان برای برون رفت از سنت فمینیسم و ورود به سنت مؤنث دیده می شود.
تحلیل اجتماعی همسرگزینی در زنان امدادگر و پرستار فعال در مناطق جنگی در دوران جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک وقوع جنگ تحمیلی در قالب حملات گسترده غافلگیرانه و خونبار دشمن و تداوم نبرد، از جمله تغییرات اجتماعی مهمی است که نظم نهادها و ساختار اجتماعی را دستخوش تحولات جدی ساخته است. این پژوهش با بررسی کتب انتشاریافته زندگینامه نگاری پرستاران جنگ به منزله اسناد کتابخانه ای و نیز مصاحبه میدانی با آنان، موضوع نوع ازدواج و الگوهای همسرگزینی و نیز ارزشها و نگرشها مرتبط را در بین آنان مورد واکاوی قرار می دهد. یافته ها نشان می دهد ارزش ازدواج در مورد این کنشگران محرز و معیار همسرگزینی همگون گزینی بوده است. الگوی ازدواج درون گروهی و منظور از آن گروه های اجتماعی و نه گروه های خویشاوندی و صورت اصلی آن تک همسری و دائم بوده است. اساس همسان همسری ارزشی، مذهبی، جغرافیایی، سنی و باورهای جنسیتی و دربردارنده آشنایی عمدتا مستقیم، به رسمیت شناخته شدن حق انتخاب زنان بوده است. همسرگزینی به این شیوه از سوی زنان به ویژه با در نظر گرفتن سنشان، در برابر الگوی ازدواج ترتیب یافته و خویشاوندی بعنوان صورت نسبتا رایج ازدواج، نشانی از عاملیت آگاهانه زنان بوده و در امتداد عزم آنان برای مشارکت اجتماعی و تداوم فعالیت امدادگری پرستاری آنان در مناطق پرخطر جنگی قابل تعریف است.
رحم جایگزین: شبکه پیچیده اجتماعی برای فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
167-198
حوزههای تخصصی:
جایگزینی فرایندی است که در آن یک زن متعهد می شود نوزادی را برای زوج دیگری حمل و به دنیا آورد، در روند شکل گیری مناسبات جایگزینی ما شاهد مجموعه ای متشکل از یک شبکه پیچیده هستیم، مادرانی که مشتاق هستند از طریق جایگزینی صاحب فرزند شوند، در مقابل زنانی که حاضر به در اختیار قرارگذاشتن رحم خود هستند، واسطه ها، تیم پزشکی، بنگاههای حقوقی عقد قرارداد و اعضای خانواده های طرفین دیگر بازیگران در این فرآیند هستند. روابط مبادله که در طول مسیر فرایند جایگزینی شکل می گیرد تابعی از بازیگران مبادله است،که می تواند یک مبادله متقارن یا نامتقارن را نشان دهند. هدف مطالعه حاضر واکاوی مفهوم جایگزینی از سوی مادران جایگزین است. به این شکل زنانی که رحم خود را به اجاره می دهند، چگونه امر جایگزینی را معنا و تفسیر می کنند. روش پژوهش نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان عبارتند از: زنانی در شهر کرمان که حداقل یکبار رحم خود را اجاره داده اند. مقوله های محوری بدست آمده کالایی شدن بدن در فرایند جایگزینی، استیگما در رحم اجاره ای، کنترل گری مادر سفارش دهنده، آشنازدایی از بارداری و انتقال بارداری ، هویت پاره پاره و مقوله هسته عبارت است از: بیگانگی از بارداری
بررسی مبانی قرآنی پوشش اسلامی زن مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
131-146
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «پوشش اسلامی»، در زبان فارسی تقریباً معادل کلمه «حجاب» در زبان عربی است. امروزه، برخلاف گذشته که از کلمه «ستر» استفاده می شد، بیشتر واژه «حجاب» به کار می رود. یکی از دستورات اسلامی برای مسلمانان، مراعات حجاب در زندگی اجتماعی است. به لحاظ اهمیت نقش قرآن در زندگی مسلمانان، بررسی حجاب از نگاه قرآنی، حائز اهمیت است. هدف نوشتار کنونی، یافتن پایه های قرآنی در رابطه با ضرورت حجاب در اجتماع است. فرضیه مقاله، متکی بر این است که پوشش اسلامی و لزوم مراعات آن، یکی از آموزه های مسلم دینی و برآمده از متن قرآن است. یافته های پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به همراه اسناد و منابع کتابخانه ای در کنار شیوه استنطاقی آیات قرآن، معطوف به این است که از منظر قرآن، فرد مسلمان با در نظر گرفتن پایه های محوری و راهبردی در حیات ابدی اش، از آن جمله: معنادار بودن حیات، صعودی بودن زندگی، مواجهه انسان با شیطان، حیاء انسانی و ...، ملازم و مراقب پوشش خود باید باشد که در صورت مراعات عملی آن، می توان آثار و پیامدهای مثبت آن را در جامعه اسلامی به نظاره نشست.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود کودک معلول و مراقبت از آنها، در هر خانواده، سلامت روان اعضاء خانواده، به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، بررسی اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول است.
روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای فرزند معلول مرکز بهزیستی شهرستان نور در سال 1400 می باشد. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهش 30 نفر در نظر گرفته شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، خودانتقادی تامسون و زورف (2004)، افکار خودآیند منفی کندال و هولون (1980) استفاده شد. جلسات مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل 8 جلسه ای باونز و مارلات (2011) اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی در مادران دارای فرزند معلول به میزان 55/0، بر کاهش خودانتقادی به میزان 23/0 و بر کاهش افکار خودآیند منفی در مادران فرزند معلول به میزان 35/0 تاثیر دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول شد، لذا می توان گفت، به منظور کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مادران دارای فرزند معلول می توان بهره مند شد.
رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک و نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر بود. جامعه آماری، تمامی مادران دارای کودکان 2 الی 8 ساله ساکن تبریز و ارومیه در سال 1400 و 1401 بود که به مرکز مشاوره آرامش اندیشه تبریز و آرامش ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 225نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جهت گردآوری داده ها از مقیاس رابطه مادر کودک راس (1961)، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای اضطرابی فرانسیس و چوربیتا (2010) و مقیاس عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران (1998)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-24 وAmos- 24 استفاده شد. نتایج نشان داد باورهای اضطرابی، عاطفه مثبت و منفی مادر با اضطراب کودک رابطه معنی داری دارد و بین بیش حمایت گری مادران و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر رابطه معنی دار وجود دارد (001/0>p). هم چنین مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج به دست آمده ویژگی های روان شناختی مادران در فرهنگ ایرانی و سبک های تربیتی مبتنی بر فرهنگ بر اضطراب کودک تاثیر گذار است.
مدیریت بدن در زنان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
377 - 406
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی نحوه مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن است. در این پژوهش، به روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با هشت فوتبالیست زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمع آوری داده ها تا حد رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کلیه مصاحبه ها ضبط و سپس مکتوب شد. تحلیل یافته ها در حین گردآوری داده ها و بعد از آن انجام گرفت. برخی از شرکت کنندگان اظهار داشتند زنانگی و ورزشکاری با یکدیگر سازگارند و در هر دو متن ورزش و خارج از آن، این دو هویت را آشکار ساختند. برخی دیگر بیان کردند که زنانگی و ورزشکاری ناسازگار هستند. سه تجربه کلی در رویارویی با این ناسازگاری توسط شرکت کنندگان بیان شد: 1. آشکارکردن هویت ورزشکاری در متن ورزش و هویت زنانگی در متن خارج از ورزش؛ 2. برجسته کردن هویت زنانگی در هردو متن؛ 3. برجسته کردن هویت ورزشکاری در هردو متن. به طورکلی بازیکنان زن فوتبال از طریق مدیریت بدن و ظاهر از جمله پوشش، آرایش، دست کاری مو و بدن، لحن صدا، رفتار و وظایف نقش های جنسیتی، هویت زنانگی یا ورزشکاری خود را تقویت می کنند و آن را راهبردی برای کاهش فشارهای ناشی از ناسازگاری دو هویت درک می کنند. همچنین یک هم پوشانی بین وجود یا نبود سازگاری با نوع مدیریت بدنی که توسط بازیکنان زن فوتبال به کار رفته آشکار شد.
مبانی و روش تفسیر جنسیتی امینه ودود؛ تحلیل و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان نواندیش که ممکن است خود را فمینسیت بدانند یا خیر، از نیمه دوم قرن بیستم، به بازخوانی قرآن و عرضه ادبیات جدیدی درباره آیات مربوط به زن و خانواده پرداختند که مدخل اصلی آنها، تحول خواهی درباره زن مسلمان یا زن در جوامع اسلامی است و در نتیجه، قرآن پژوهی آنان، رویکردی انتقادی به سنت های تفسیری است. در میان آنها، امینه ودود به دلیل عمق اندیشه و تأکید بر روشمندی، تأثیر بیشتری در فضای تخصصی و عمومی دارد. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی و انتقادی نگرش تفسیری امینه ودود و هدف از آن، توسعه دانش تفسیری زن پژوهان در حوزه انتقادی است به این منظور که نقد و نظریات سلبی، دانش ایجابی تفسیری را به عمق بهتری برسانند. این مقاله نظری و ازطریق روش اسنادی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. یافته های پژوهشی در سه عنوان مبانی، روش و تفسیر زنانه نگر درباره چند واژه قرآنی در اندیشه ودود تجمیع شده که در این مقاله ضمن تبیین، به نقد آنها پرداخته شده است. نتیجه آنکه امینه ودود با نقد روشمندی کتب تفسیری، بر اساس هرمنوتیک کل گرا و قرآن محور، الهیات زنانه و ابزار تحلیل و ادبیات فمینیستی تفسیر جنسیتی خود از قرآن ارایه کرده که در همه محورهای فوق مورد نقد است.
واکاوی عوامل مؤثر بر میل به فرزندآوری با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف و فهم مؤلفه های مؤثر در فرایند فرزندآوری در زنان متأهل ایرانی است که با استفاده از روش کلایزی و راهبرد پدیدارشناسی در پائیز سال 1401 انجام شده است.روش : به منظور جمع آوری داده ها با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند و روش مصاحبه نیمه ساختارمند؛ در مصاحبه 23اُم اشباع نظری حاصل شد. این داده ها در مراحل هفت گانه روش کلایزی تحلیل و اعتبار روایی آن ها با استفاده از معیارهای لینکولن و گوبا بررسی و تأیید شد.یافته ها: یافته های حاصل حاکی از احصا 8-مضمون بود که 32-خوشه و 87 کد را پوشش می دادند. بر اساس کدهای شناسایی شده، مضامینی همچون اقتصادی(21کد)، فردی(19کد) و روانشناختی(14کد)، به ترتیب دارای اولویت بودند. برحسب فراوانی نیز، بیشترین فراوانی مربوط به "مشکلات اقتصادی" در خوشه موانع دولتی، "مشکلات معیشتی" در خوشه جامعه، "اجاره بها" در خوشه مسکن، "شاغل بودن مادر و امنیت شغلی زوجین" در خوشه اشتغال، "افزایش سن" در خوشه سن، "نگرش منفی" در خوشه مدرنیته و "عدم مسئولیت پذیری" در خوشه پذیرش نقش خود به عنوان پدر و مادر، بوده است.نتیجه گیری: باتوجه به اینکه جامعه شناسان عقیده دارند تمرکز جدی بر جوانان مبنای فرزندآوری برای نسل آینده است و ثروت هر کشور جمعیت جوان آن کشور است، بنابراین یافته های حاصل شده در پژوهش حاضر می تواند برای توسعه و پیاده سازی برنامه های بهبود فرزندآوری، موردتوجه مسئولان جامعه شناختی، اقتصادی، روان شناسی، مشاوره خانواده و ازدواج و واقع گردد.
زنان و تغییر ساختار اجتماعی؛ تحلیل روایت کنشگران زن فعال در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1043 - 1068
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال روایت فعالان زن از نقش و جایگاه زنان در تغییر ساختار اجتماعی اقلیم کردستان است. با استفاده از نظریات فمینیست های سوسیالیست و شرابی به تشریح وضعیت تغییرات ساختاری در اقلیم کردستان و نقش و جایگاه زنان در این تغییرات پرداخته شده است. این پژوهش در سنت روش کیفی قرار دارد و در آن از تحلیل روایت استفاده شده است. بدین منظور راهبرد مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند و همگن است. مصاحبه با هجده نفر از فعالان در انجمن ها صورت گرفت. داده ها در قالب ۱۲ مضمون اولیه و ۶ مضمون ثانویه تفسیر و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تغییرات ساختار اجتماعی بعد از سال ۱۹۹۱، یعنی زمان تشکیل اقلیم کردستان به وقوع پیوسته که درنتیجه آن، نقش و جایگاه زنان نیز دستخوش تغییر شده است. از آن زمان تاکنون، احزاب سیاسی به خواسته ها و انجمن های زنانه شکل داده اند و در چارچوب اهداف حزبی به مسائل زنان نگریسته اند. با وجود این، زنان با مشارکت و تصاحب پست های مدیریتی و سیاسی توانسته اند جایگاه خود را در این ساختار به دست آورند. در این میان نقش آموزش، رسانه ها و انجمن ها مهم و تأثیرگذار بوده است. انجمن های زنان به عنوان یکی از مهم ترین تغییردهندگان ساختار و خود زنان فعال به عنوان عامل تغییر، اقدام به تصویب قوانین عادلانه، ریشه کنی الگوهای کهن اجتماعی فرهنگی و گسترش آگاهی، حمایت و بازنمایی مشکلات و چالش های زنان کرده اند.