مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اقلیم کردستان
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مابین اقلیم کُردستان و حکومت مرکزی، مسئله نفت است. این موضوع طی
چند سال اخیر، ابعاد و جوانب گسترد های یافته است که سبب عمی قتر شدن شکا فها میان اقلیم
کُردستان و حکومت مرکزی شده و روزب هروز بر تن شهای موجود م ی افزاید. قسمت اعظم
تن شها به ذهنیت و معانی بازم یگردد که طرفین برای هم قائ لاند و مطابق آن دست به کنش
م یزنند. تحقیق پیشرو به واکاوی این موضوع یا سؤال میپردازد که در شرایط کنونی که
م یتوان آن را بحران نفتی دوم عراق نامید، اقلیم کُردستان چه استراتژی و برنام های برای نفت و
حوز ههای نفتی تحت کنترل خود اتخاذ خواهدکرد؟ فرضیه پژوهش م یگوید ازآنجاک ه
خودمختاری و » ساختارهای سیاسی- اجتماعی اقلیم کُردستان همواره حول محورِ معنای
رشد یافته است، نفت م یتواند ب هعنوان یک کاتالیزور قوی سیاسی و اقتصادی در « استقلال
راستای این معانی به کار گرفته شود. در پژوهش حاضر از روش کیفی- کتابخان های و همچنین
از نظریه ساز هانگاری استفاده شده است
تأثیر تحولات پس از سقوط صدام بر وضعیت کردهای عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقوط صدام در سال ۲۰۰۳، دولت و نظام سیاسی عراق را به طورکلی متحول ساخت و آن کشور را در بحران چندساله ای فروبرد، به گونه ای که باعث قدرت گیری شیعیان برای اولین بار در تاریخ عراق و افزایش قدرت حکومت اقلیم کردستان گردید. کردستان تنها منطقه ای از عراق است که تا قبل از حمله داعش (۲۰۱۴) به برخی از مناطق آن، توانسته است بدون تأثیرپذیری از محیط ناامن، در راستای اهداف و برنامه های خود بکوشد و به عنوان یک بازیگر ذره ای، خود را در داخل منطقه و جهان مطرح نماید. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانه ای درصدد پاسخگویی به این سؤال است که: تحولات عراق چه تأثیری بر فرآیند استقلال خواهی کردها داشته است؟ یافته ها حاکی از آن است که طی چند سال گذشته تحولات ویژه ای در عراق روی داده است که ازجمله آن ها می توان به سقوط صدام در سال ۲۰۰۴، تدوین قانون اساسی عراق در سال ۲۰۰۵ و ظهور و قدرت نمایی داعش در سال ۲۰۱۴ اشاره نمود. این موارد علت اصلی استقلال خواهی کردها نیستند، اما موجب تسریع در فرآیند استقلال خواهی کردها شده اند و نقش متغیر تسهیل کننده را دارا می باشند. در این راستا، پیش بینی می شود در صورت سمت گیری تحولات به این صورت، استقلال کردستان عراق صورت خواهد گرفت.
کشمکش های سرزمینی در شمال عراق: سرزمین، قومیت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری فدرال عراق در جنوب غرب آسیا دارای قومیت ها و مذاهب متعدد، همراه با منابع انرژی فراوان است و ریشه بسیاری از کشمکش ها در آن به کنترل، مالکیت یا نظارت بر «سرزمین»، «منابع» یا «مردم» آن بازمی گردد؛ به گونه ای که رابطه ای پیچیده بین سیاست، قومیت و سرزمین پدید آورده است. عراق یکی از وسیع ترین میادین نفتی جهان را دارد که درآمد سالانه حاصل از فروش نفت آن ها تأثیری چشمگیر بر نقش زیربنایی صنعت نفت در اقتصاد این کشور می گذارد؛ به طوری که در سال 2011، 95 درصد از درآمد دولت از محل صادرات نفت به دست آمده است. نکته مهم دیگر، چگونگی پراکندگی جغرافیایی منابع انرژی به ویژه در شمال این کشور و رقابت حکومت فدرال (حکومت مرکزی) و ایالت فدرالی اقلیم کردستان بر سر کنترل منابع راهبردی به ویژه در «کرکوک»، در شمال عراق، به عنوان دومین منطقه نفت خیز پس از بصره است. این منطقه از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اهمیت دارد و به طور بالقوه می تواند به مهم ترین بحران عراق تبدیل و حتی زمینه ساز یک بحران در سطح منطقه ای و بین المللی شود. همچنین، وجود اقوام گوناگون در عراق مانند عرب، کرد و ترکمن که هریک ادعاهای سرزمینی ویژه خود را دارند، برانگیزنده احتمال بروز کشمکش های سرزمینی است؛ برای نمونه، کردها در ایالت اقلیم کردستان، «کرکوک» را بخشی از قلمرو فدرالی خود می دانند که حق بهره برداری و کنترل منابع آن را دارند، اما اقوام دیگر مانند عرب ها نیز ادعاهای مشابهی در این زمینه مطرح می کنند و حکومت مرکزی نیز با این امر مخالفت می ورزد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی کشمکش های سرزمینی در شمال عراق را بررسی می کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد نه تنها واقعیت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه مواد مندرج در قانون اساسی این کشور نیز نقشی مهم در شکل گیری و تعیین سرنوشت این گونه کشمکش ها دارد.
آینده پژوهی استقلال کردستان عراق
حوزه های تخصصی:
کردها همواره سودای تشکیل کشوری مستقل را داشته اند از اینروی اقلیم کردستان عراق در سالهای اخیر بدنبال عملی کردن برنامه اش برآمد، همه پرسی بعنوان مقدمه ای بر شکل قانونی دادن به خواسته جدایی است، اقلیم با اعلام برگزاری همه پرسی استقلال (2017) در مناطق کردنشین عراق به زعم خود در صدد احقاق حق تعیین سرنوشت شان برآمدند، علی رغم مغایرت برگزاری همه پرسی با قانون اساسی و اصول حقوق بین الملل برگزار شد و نهایتاً به نتیجه ای نیز نرسید، با وجو اینکه جدایی طلبی سابقه ای به قدمت تاریخ تشکیل دولتها دارد، در اسناد بین المللی این امر در قالب سرزمین های تحت استعمار، اشغال و رژیم های نژادپرست تصور شده است و از سویی حق تعیین سرنوشت که دارای دو بعد داخلی و خارجی است در بعد خارجی آن حقی بعنوان جدایی طلبی برای اقلیت ها در نظر گرفته نشده است؛ در تحقیق پیش روی در صدد بررسی این مطلب هستیم که با توجه به قواعد حقوق بین الملل و رویه دولتها در آینده امیدی به استقلال این منطقه می توان داشت یا خیر؟
اقلیم کردستان و ج. ا. ایران؛ میان تنازع هژمونی و سلطه
روابط واحدهای سیاسی بر دامنه ای از محور هژمونی- سلطه قرار دارد. در مقایسه با سلطه، هژمونی با احتمال بیشتری بر اعتماد نسبی طرفین و قدرت نرم استوار است، لذا از سلطه متفاوت است. تجربه نشان داده است واحدهای سیاسی و کشورهایی که روابط شان را براساس معیارهای هژمونیک مبنی بر رضایت نسبی طرفین بنیان نهاده اند، موفق تر عمل کرده اند و هزینه های چندبعدی و جبران ناپذیر در روابط سیاسی شان را با نسبت قابل توجهی کاهش داده اند. به نظر می رسد، در این میان با بررسی معیارهای گوناگون و سیر تاریخی روابط ج. ا. ایران با اقلیم کردستان همواره بر بعدی غیرهژمونیک و متمایل به سلطه استوار بوده است. گستره سیاست، بویژه تحولات منطقه ای در دو دهه اخیر تغییرات زیادی داشته است. درک نامناسب این تغییرات شرایط را بحرانی تر و ناکارآمد خواهد کرد. تحولات اقلیم کردستان قبل از هر چیز زائیده واقعیت های منطقه و ماهیت چندبعدی آن است. در حالیکه، برخورد با این واقعیت در روابط ایران همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است و در مجموع بر دامنه غیرهژمونیک روابط این دو بیشتر دامن زده است. بررسی چگونگی سیر تاریخی این وضعیت و چشم انداز احتمالی از این روابط در متن حاضر به بررسی گذاشته شده است با این هدف که به زوایای مختلف آن پرتو بیشتری بیافکند. بنابراین پژوهش حاضر در پی روشن کردن ماهیت هژمونی- سلطه روابط موجود از زوایای مختلف است.
عوامل ناکامی همه پرسی جدایی اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
63 - 94
حوزه های تخصصی:
کشور عراق از سده 20 میلادی، با سیلی از بحران ها مواجه شده است. یکی از مهمترین و پیچیده ترین این بحران ها، روند جدایی طلبی و استقلال خواهی اقلیم کردستان است که اوج آن در برگزاری رفراندوم در مهر ماه سال 1396 به نمایش در آمد. بدون شک در صورت به بار نشستن رفراندوم جدایی اقلیم و ایجاد کشور مستقلی به نام کردستان، منطقه غرب آسیا وارد تنش های دامنه دار جدیدی می شد. و از این رو، شناخت عوامل ناکامی این پروژه بحران آفرین از منظرهای آکادمیک، سیاسی و راهبردی ضروری می نماید. مقاله حاضر در جستجوی پاسخ به این سوال اصلی است که "چرا رفراندوم جدایی اقلیم کردستان با شکست مواجه شد؟" و برای رسیدن به پاسخ این سوال، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و رسانه ای، و با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، مطابقت اقدامات بازیگران موثر این ماجرا (دولت عراق، ایران، امریکا، اسرائیل و ترکیه) را با این فرضیه می آزماییم: "سناریوی جدایی اقلیم کردستان از طریق رفراندوم به علت مخالفت عمده بازیگران خارجی و عدم همراهی برخی از عناصر مهم درون اقلیم کردستان، به شکست انجامید". در این مقاله با استفاده از نظریه واقع گرایی انگیزشی، تطابق توان و اقدامات بازیگران موثر در فرایند جدایی اقلیم را با انتظارات تصمیم گیرندگان به برگزاری همه پرسی جدایی، مورد موشکافی قرار می دهیم.
استراتژی اسرائیل در کردستان عراق و نگرانی های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری در سال 1948 توجه خاصی به کردستان عراق داشته و تنها کشوری است که به حمایت آشکار از پروسه استقلال خواهی اقلیم کردستان پرداخت. بر این اساس مسئله تحقیق حاضر این است که علت این حمایت ها و همکاری های استراتژیک بین اقلیم کردستان و رژیم صهیونیستی بدون داشتن روابط رسمی دیپلماتیک چیست و چه تبعات و پیامدهایی برای ایران به دنبال داشته است؟ ازاین منظر فرضیه ذیل مطرح می شود که رژیم صهیونیستی به دنبال تأمین منافع سیاسی، اقتصادی و استراتژیک خود در منطقه بوده و با توجه به توان و نفوذ ایران در منطقه، سعی در نزدیکی به مرزهای ایران و مقابله با سیاست های منطقه ای آن از طریق استقلال کردستان و تجزیه عراق دارد. هدف از تحقیق پیش رو پاسخ به پرسش های پژوهش و بررسی صحت یا نادرستی فرضیه مطرح شده با تکیه بر روش تبیینی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی است. نتایج تحقیق، حاکی از گسترش روزافزون روابط رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی است.
تحلیل چالش های اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق و تأثیر آن بر آینده کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
909 - 928
حوزه های تخصصی:
عراق پس از فروپاشی رژیم بعث وارد ساختار جدید سیستم حکمرانی و تقسیم قدرت بین بلوک های قومی- مذهبی شد و کردها با توجه به فرصت پیش آمده توانستند مطالبات خود را در سیستم جدید عراق قانونی کنند و حکومت اقلیم کردستان را تشکیل دهند. کردها با توجه به شکاف های هویتی با جهان عرب و وزن ژئوپلیتیکی بالا به سیاست های غیرهمسو با حکومت مرکزی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و همچنین رفراندوم و حرکت به سوی استقلال روی آوردند و این وضعیت موجب به وجود آمدن چالش های متعددی بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی شد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- اینترنتی به جمع آوری داده های مورد بحث پرداخته است. در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین چالش های بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق پرداخته شده و سپس با استفاده از داده های به دست آمده تأثیر این چالش ها بر آینده سیاسی عراق بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین اقلیم کردستان عراق و حکومت مرکزی چالش های متعدد ساختاری و کارکردی شامل شکاف هویتی، فروش مستقیم نفت و سیاست های اقتصادی، قدرت نظامی، روابط خارجی و قلمروخواهی در مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان وجود دارد که اگر این چالش ها به صورت قانونی و با تفاهم بین طرفین حل وفصل نشوند، آینده سیاسی عراق و اقلیم کردستان با خطر مواجه شده و بحران در آن کشور تشدید می شود.
سناریوهای همه پرسی استقلال کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« پیشمرگه های کرد» پس از تهاجم داعش، به طور غیررسمی کنترل برخی از مناطق شمالی رها شده توسط نیروهای نظامی عراق را در دست گرفتند و درنتیجه خواسته ها برای استقلال کردستان قوت گرفت. این رویداد، پیامدهای داخلی و منطقه ای مهمی را می تواند برای اقلیم کردستان عراق درپی داشته باشد. از این رو، هدف نوشتار پیش رو بر پایه روش آینده پژوهی و تکنیک سناریوپردازی، پاسخ به این پرسش اصلی است که با توجه به رویدادهای کنونی و پیش بینی روند آینده آن ها، چه سناریوهایی پیش روی حکومت اقلیم کردستان قرار دارد؟ بر این پایه، پنج سناریو در سه دسته بندی را می توان مطرح نمود: الف) سناریوی مطلوب : 1) انجام مذاکرات اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق، ایران، ترکیه، آمریکا و متحدان غربی آن و اعلام استقلال کردستان؛ 2) استقلال اقلیم کردستان و بهره گیری از توان مندی های اقتصادی اربیل برای تاثیرگذاری بر کنش ها و واکنش های سیاسی آینده؛ ب) سناریوی محتمل : 1) میانجی گری بازیگر ثالث و کسب امتیاز اقتصادی و سیاسی در اداره مناطق مورد مناقشه و ایجاد سیستم کنفدرال در ازای تعویق یا کنار گذاشتن استقلال کردستان؛ 2) علام فوری استقلال کردستان عراق پس از شکست مذاکرات احتمالی با حکومت مرکزی عراق و دولت های منطقه ای و فرامنطقه ای؛ ج) سناریوی ممکن : ایجاد کردستان بزرگ. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که پیامدهای حاصل از برگزاری رفراندوم 25 سپتامبر 2017، اقلیم کردستان را دچار مشکلات عدیده کرده است؛ بنابراین چنانچه حکومت اقلیم کردستان نتواند بر این بحران غلبه کند بسیاری از دستاوردهای فعلی در حوزه اقتصادی، آزادی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را از دست خواهد داد.
روند بحران کرکوک در تحولات سیاسی منطقه و سناریوهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
385 - 401
حوزه های تخصصی:
شهر کرکوک واقع در کردستان عراق به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه یکی از عوامل اصلی ظهور بحران ها و چالش های مابین اقلیم کردستان، عراق و منطقه در صد سال اخیر بوده است.در خصوص اهمیت این مکان جغرافیایی می توان به نفت خیز بودن این شهر، تنوعات قومی- مذهبی و دعاوی ارضی و قومی تاریخی بر سر آناشاره کرد که امکان ظهور و بروز تنش را در منطقه مدام زنده نگه داشته است. این وضعیت کرکوک را از یک مسئله به بحران ملی و بین المللی مبدل ساخته است. این نوشتار بر آن است، ضمن توصیف مختصر مختصات جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی کرکوک و چگونگی ظهور بحران آن و تنازعات قومی- ژئوپلیتیکی بر سر آن، تبیین و تحلیل کند که این بحران در دوره نظام فدرال عراقچه مراحلی را تجربه کرده است و مسیر احتمالی در رابطه با تحولات ژئوپلیتیکی منطقه آن چگونه خواهد بود. پرسش مطرح این است که تأثیر و تأثر بحران کرکوک در تحولات عراق و منطقه و سناریوهای آتی چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه نمایان می شود که بحران کرکوک تحولات عراق و منطقه را تحت تأثیر قرار داده و اکنون نظام فدرال عراق را با شکاف های عمیق تر از گذشته روبه رو کرده است و این بحران بالفعل با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از تحولات منطقه استعداد بالقوه تغییرات ژئوپلیتیکی را در بردارد. این وضعیت رابطه دولت عراق را با اقلیم کردستان، آسیب پذیر و شکننده کرده و آینده کرکوک را در ابهام فرو برده که سناریوهای متعددی برای آینده کرکوک متصور است. یافته ها چندین احتمال را جهت حل منازعه ارائه داده است. لیکن گروه ها در خصوص بیشتر سناریوها اجماع نظر ندارند و احتمال اینکه این بحران حادتر شود و نظام فدرال از هم بپاشد و در نهایت وضعیت جدید ژئوپلیتیکی را وضع کند، دور از انتظار نیست. مقاله حاضر در چهار بخش تدوین شده است؛ بخش اول تلفیق نظریه ژئوپلیتیک و منازعه، بخش دوم ویژگی های عمومی کرکوک، بخش سوم سیر بحران در تحولات جدید و نقش بازیگران دخیل و در نهایت در بخش چهارم احتمالات پیش رو و راهکار حل منازعه بررسی شده است.
روندهای مسلط منطقه ای و آینده نظم در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر شناخت روندهای ساختاری و نهادینه در خاورمیانه و پیش بینی تحولات آتی با تأکید بر تجزیه طلبی کردها است. سؤال اصلی مقاله این است که روندهای ساختاری موجود در خاورمیانه، به خصوص تجزیه طلبی کردها چه تأثیری بر نظم منطقه ای خواهند داشت؟ منظور از روندهای ساختاری و نهادینه مسائل مهمی چون احتمال تجزیه برخی از کشورها و شکل گیری کشورهای جدید بر محوریت کردها، اوج گیری اسلام رادیکال سنی و احتمالاً افول آن طی سال های آینده، احتمال فزاینده تسری بی ثباتی به قدرت ها و بازیگران اصلی خاورمیانه به خصوص ترکیه و عربستان، روند روبه گسترش سیاست های دست راستی در اسرائیل، کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکا و درنهایت اهمیت فزاینده خاورمیانه برای کشورهای اروپایی است. با توجه به این روندها و در پاسخ به سؤال اصلی، فرضیه بدین شکل مطرح می شود: «نظم منطقه ای در خاورمیانه درنتیجه هجوم عوامل و بازیگران مختلف در آستانه یک دوره انتقالی جدی قرار دارد، بر این اساس پیش بینی می شود در سالیان آینده شاهد خاورمیانه ای متفاوت با محوریت رشد ملی گرایی، تجزیه طلبی، شکل گیری کشورهای جدید و جدال آن ها با بازیگران مسلط، تداوم رقابت ایدئولوژیک قدرت های منطقه ای با افزایش احتمال تسری بحران به آن ها باشیم». مقاله حاضر قصد دارد این موضوع را در پنج بخش به روش تحلیلی و با رویکردی مبتنی بر آینده موردبحث و بررسی قرار دهد.
سناریوهای استقلال کردستان عراق و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال ۱۹۹۱، مسئله استقلال اقلیم کردستان عراق یکی از اهداف مهم این اقلیم به شمار می رود. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق برای رسیدن به این هدف در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی همه پرسی تعیین استقلال این اقلیم را از حکومت مرکزی برگزار نمود و عراق را تا آستانه خطر تجزیه طلبی و جنگ داخلی پیش برد و کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و سوریه که دارای اقلیتی از اکراد می باشند، این مسئله را تهدیدی بالقوه علیه امنیت ملی خود قلمداد کردند. مقاله حاضر به دنبال ارائه پاسخی متقن بدین سؤال است که به رغم برگزاری مسئله همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، چه سناریوهای محتملی را می توان برای آینده این اقلیم متصور بود؟ و این مسئله چه تأثیراتی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران خواهد گذارد؟ نویسندگان با بهره گیری از روش آینده پژوهشی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی به ترسیم سه سناریو عمده در خصوص آینده اقلیم کردستان عراق مبادرت نمودند و یافته ها پژوهش حاکی از آن است که تحریم های سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه همچون ایران، ترکیه و عراق، مرگ جلال طالبانی، چالش های درونی اکراد در درون اقلیم کردستان باعث تعلیق همه پرسی شده و آینده اقلیم کردستان عراق، مطابق متغیرهای الگویی کانتوری و اشپیگل نه تنها سبب همگرایی منطقه ای نمی شود بلکه واگرایی وسیعی در منطقه رقم خواهد خورد و تهدیداتی ناشی از سطح ماهیت انسجام، ماهیت ارتباطات، ساختار روابط و سطح قدرت و بازیگر مداخله گر را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه خواهد داشت.
ریشه های بحران ژئوپلیتکی عراق و تداوم مقاومت ضد ژئوپلیتیکی کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
126 - 150
حوزه های تخصصی:
بعد از تاسیس عراق جدید در عصر پسا جنگ جهانی اول، بحرانهای ژئوپلتیکی مهمترین شاخصه پویایی های سیاسی در این کشور بوده است که به صورت ویژه در فرایند ضد ژئوپلتیکی کردی در طی دهه های گذشته نمود پیدا کرده است. در این راستا، این پژوهش هدف خویش را بر مبنای پاسخگویی بدین پرسش اساسی گذاشته است که، ریشه های بحران های ژئوپلتیکی در عراق و به صورت ویژه ضد ژئوپلتیک کردی کدامند و چه عواملی در تداوم این بحران موثر بوده اند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که، ژئوپلتیک تحمیلی قدرت های بزرگ پیروز در جنگ جهانی اول بخصوص بریتانیا در شکل دهی به نظم منطقه ای پسا جنگ جهانی اول، منجر به شکل گیری و تداوم بحران ژئوپلیتیکی در عراق و به صورت ویژه مقاومت ضد ژئوپلیتیکی کردی شده است. از طرف دیگر،مداخلات بشر دوستانه شورای امنیت و به صورت ویژه صدور قطعنامه 688 شورای امنیت و در نهایت حمله آمریکا به عراق در 2003، منجر به باز شدن مرزهای مسدود ژئوپلیتیک و قدرتمند شدن مقاومت ضد ژئوپلتیکی کردی در عراق شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، و روش گردآوری داده ها منابع کتاب خانه ای و اینترنتی است.
چالش های تحقق دموکراسی در عراق با تاکید بر اقلیم کردستان ( 2003 الی 2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق دموکراسی در عراق به ویژه در اقلیم کردستان با چالش های عدیده ی فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امنیتی مواجه است که به سدی در مسیر دموکراتیزاسیون بدل شده اند. مقاله ی حاضر در تلاش است تا به این سوال بپردازد که «چالش های تحقق دموکراسی در عراق با تمرکز بر اقلیم کردستان کدامند و چگونه به مانعی در مسیر دموکراتیزاسیون بدل شده اند؟» در پاسخ اولیه می توان اذعان کرد که «عراق و به ویژه اقلیم کردستان از 2003 تا 2019 طیفی از چالش ها در مسیر گذار به دموکراسی از قبیل خشونت علیه اقلیت ها، ظهور رادیکالیسم اسلامی، غلبه ی فروملی گرایی، بحران رانتیریسم، شکاف در لایه های نخبگان ملی و نیز مداخلات خارجی مواجه بوده است». یافته های مقاله نیز صحت این مولفه ها را در کنار موضوعاتی از قبیل نظام قضایی نا عادلانه و توسعه ی اقتصادی نامتوازن به عنوان موانع تحقق دموکراسی در این کشور را تایید می نماید. این پژوهش از روش ترکیبی کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان بهره می برد تا ضمن تفسیر تاریخی با بررسی روندها، ابعاد و کمیت ها به تشریح و تبیین سوال اصلی بپردازد. روش جمع آوری داده ها از نوع اسنادی و از منابع کتابخانه ای و اسناد و آمارهای معتبر است؛ بعلاوه در این مقاله از منابع کردی با رویکرد چند علتی به جای رویکرد تک علتی – تقلیلی استفاده شده است تا درک عمیق تری از وضعیت چالش عدم تحقق دموکراسی در عراق با تمرکز بر اقلیم ارائه شود
بازتاب مناطق مورد منازعه اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنش بین کردها و دولت مرکزی عراق در طول تاریخ معاصر این کشور همواره تداوم یافته است. ژئوپلیتیک تحمیلی قدرت های فرا منطقه ای در عراق بیش از نیم قرن است که مقاومت خشونت آمیز قومی را رقم زده است. کشور عراق قبل از هر چیز مخلوق سیاست ژئوپلیتیکی فرامنطقه ای است. رهبران این کشور همواره در ایجاد هویت ملی فراگیر با مشکل رو به رو بوده و تنها ابزارهای خشن را به کار برده اند. یکی از مشکلات عراق برای ثبات سیاسی و ایجاد یک ساخت منسجم توافق با حکومت فدرال کردستان عراق بر سر مسائل مورد مناقشه است، در این میان یکی از مناقشه انگیزترین عوامل بین حکومت مرکزی با کردها مسائل مربوط به مناطق مورد مناقشه است، که چگونگی حل و فصل آن در قانون اساسی عراق و قطعنامه های شورای امنیت بازتاب گسترده داشته است و راهکارهای متنوعی ارائه شده است. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی درصدد است که منازعه سرزمینی کردها و دولت مرکزی عراق را بررسی و تبیین نماید. نتایج تحقیق گویای آن است که حل و فصل مناقشات سرزمینی تحت تاثیر رقابت های ژئوپلیتیکی قرار گرفته و بهترین راه حل این بحران استفاده از الگوی حکمرانی خوب برای توسعه و ثبات آن مناطق است.
ظهور داعش در اقلیم کردستان عراق، فرصت ها و چالش های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر به نقشه کشورهای منطقه، به ویژه چهار کشور سوریه، ایران، عراق و ترکیه و نیز پراکندگی کردها نگاهی بیندازیم، درمی یابیم که این کشورها در یکی از بحرانی ترین مناطق دنیا قرار گرفته اند. در ده های اخیر بحران های بزرگی در این منطقه روی داده است؛ بحران هایی که خود کردها مولود آن می باشند. کردستان عراق در حوزه کشش و رانش سه میدان فرهنگی و تمدنی، ایرانی، عرب و ترک قرار دارد. میدان های مذکور، میدان های ایدئولوژیک با نگرش های تکنوکراتیک – الیگارشیک هستند که قابلیت جذب در میدان را برای کردها به حداقل می رساند. پژوهش حاضر ضمن پاسخگویی به سؤال اصلی یعنی تأثیر ظهور داعش در اقلیم کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، با بررسی شناخت محیطی و روابط دوجانبه ایران و کردستان عراق در بحران داعش، فرصت ها و چالش های این بحران بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. روش پژوهش، آمیخته ای از تجربیات میدانی محقق و استفاده از منابع کتابخانه ای است. بنا به یافته های پژوهش، چالش ها از فرصت ها بیشتر بوده و حضور گروهک های معاند با جمهوری اسلامی ایران از قبیل حزب دمکرات ایران، حزب کومله، p.k.k و سایر گروهک ها، مسئله قومیتی کردها و در پی آن رؤیای تشکیل کردستان بزرگ، ارتباطات روزافزون کردها با آمریکا و رژیم صهیونیستی در آشکار و پنهان، ایجاد حیاط خلوتی امن برای فعالیت هسته های مخفی گروهک های تروریستی داعش، از مهم ترین چالش های امنیت ملی جمهوری اسلامی در حوزه اقلیم کردستان عراق می باشد.
چالش های استقرار حکومت ایالتی در اقلیم کردستان عراق
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 28
حوزه های تخصصی:
از ابتدای دهه 1920 و به ویژه پس از تصمیم جامعه ملل در 16 دسامبر 1925 درباره الحاق ولایت موصلِ کردنشین به بغداد و بصره (دولت مرکزی عراق)، جنبش سیاسی کُرد، آغاز شده است. این جنبش از آن زمان تاکنون، طیفی از اهداف را از زیست در درون حکومت با حقوق مشخّصی تا استقلال و تشکیل یک دولت مستقل دنبال کرده است، امّا پس از اشغال عراق به وسیله آمریکا در سال 2003 و تصویب قانون اساسی جدید دائم؛ عراق فدرال، دموکراتیک و پارلمانی براساس ماده اول این قانون پذیرفته شد. در این زمینه، پرسش پژوهش حاضر این است که چرا باوجود طرح مسئله فدرالیسم در قانون اساسی عراق، این شکل حکومتی هنوز به طور کامل در اقلیم کردستان، محقّق و عملی نشده است. پاسخ موقّت به این پرسش به عنوان فرضیه پژوهش آن است که علّت عدم تحقّق کاملِ شکل گیری حکومت ایالتی کردستان و عملی نشدن آن را باید در سطح داخلی حکومت اقلیم کردستان، یعنی نظام و جامعه سیاسی کردستان عراق جستجو کرد. به این معنی که وجود چهار دسته از عوامل؛ یعنی عامل ساختارهای معیوب، عامل نهادی محدودکننده، عامل جامعه سیاسی نا متکثّر و عامل افکار عمومی نا متشکّل به همراه وجود گفتمان های رقیبی مانند کنفدرالیسم (در قالب شکل گیری دولت مستقل کرد) و ایده کردستان بزرگ در میان کردهای عراق به عنوان متغیّرهای مستقل؛ باعث عدم شکل گیری و تحقّق کامل حکومت ایالتی کردستان شده اند. در تجزیه و تحلیل عوامل عدم استقرار کامل فدرالیسم در عراق و بی قراری و هژمونیک نشدن آن در اقلیم کردستان عراق این مهم به دست می آید که هم یاری این عوامل راه را بر تثبیت هژمونی گفتمان فدرالیسم بسته و برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان عراق و به سمت کنفدرالیسم و تشکیل دولت مستقل حرکت کرد در اذهان مردم و نخبگان اقلیم، ناقوس زوال مشروعیت و مقبولیت و کارآمدی فدرالیسم را به صدا درآورده است، به گونه ای که ممکن است گفتمان فدرالیسم درنهایت عرصه قدرت را به پادگفتمان های رقیب واگذار کند. برای بررسی این فرضیه، روش پژوهش نوشتار پیش رو، مقایسه ای و تحلیلی است و هدف پژوهش آن است که با مقایسه حکومت ایالتی کردستان با واحدهای فدرال در آمریکا و سوئیس موضوع را بررسی کند.
مطالعه استقرارهای ساسانی در شمال عراق (اقلیم کردستان)، برپایه کشفیات باستان شناختی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
۱۴۲-۱۱۵
در دو دهه اخیر در نتیجه افزایش چشمگیر فعالیت های میدانی باستان شناسی در اقلیم کردستان عراق، محوطه ها و آثار مهمی از دوره ساسانی کشف شده است. باوجود آن که در دوره ساسانی، منطقه شمال عراق بخشی از قلمرو این شاهنشاهی به شمار می رفت، اما بسیاری از ویژگی های باستان شناختی این منطقه در دوره ساسانی، در محافل باستان شناسی داخل ایران ناشناخته مانده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، تعداد 42 محوطه باستانی یا اثر تاریخی مربوط به دوره ساسانی که عمدتاً در سالیان اخیر در کردستان عراق شناسایی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخی برای برخی پرسش های مطرح شده درباره موقعیت مکانی استقرارهای ساسانی منطقه و عوامل جغرافیایی و محیطی مؤثر بر شکل گیری آن هاست. آثار ساسانی کردستان عراق شامل انواع محوطه های استقراری، بناهای یادمانی، مجموعه های حکومتی، استحکامات، کانال های آبرسانی، گورستان ها و مراکز بومی تولید منسوجات و سفال هستند. نتیجه این پژوهش نشان می دهند که استقرارهای ساسانی اقلیم کردستان عمدتاً در سه ناحیه متمرکز هستند: 1. دشت شهرزور و ناحیه اطراف دریاچه دوکان، 2. دشت اربیل، 3. منطقه گرمیان. این مناطق که به شکل دشت های باز و دره های وسیع میان کوهی در حاشیه رودها هستند، به دلیل برخورداری از ویژگی هایی چون ارتفاع مناسب، منابع آبی سرشار، خاک حاصل خیز و قرارگرفتن بر سر مسیرهای مهم ارتباطی، در دوره ساسانی اهمیت داشته و به همین دلیل محل شکل گیری و تمرکز بیشترِ استقرارهای این دوره به شمار می روند.
استقلال اقلیم کردستان در آیینه سیاست های اسراییل؛ تحلیلی بر اساس نظریه ساختاربندی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
رژیم صهیونیستی از قدرت های نوظهور در غرب آسیاست که به دلیل مشروع شناخته نشدن از سوی برخی کشورهای آسیا؛ به ویژه جمهوری اسلامی ایران با مشکلاتی روبه رو بوده است. اسراییل برای مشروعیت بخشی به موجودیت خود، سیاست «اتحاد پیرامونی» را در پیش گرفت و در پی اتحاد با کشورهای مسلمانِ غیرعربِ غرب آسیا برآمد.دلیل توجه اسراییل به کردها، سهولت جلب همکاری های متقابل آن ها در برابرِ وعده تشکیل کردستان بزرگ است. این پژوهش کوششی است برای پاسخ به این که: تحلیل وضعیت عراق پساصدام، موقعیت ژئوپولیتیکی عراق و اقلیم کردستان در چهارچوب نظریه ساختاربندی گیدنز چگونه است؟ فعالیت های رژیم صهیونیستی در کردستان عراق بر مبنای نظریه ساختاربندی گیدنز چگونه توجیه می شود؟ این امر موازنه قدرت را در منطقه غرب آسیا چگونه تعیین می کند؟ داده ها به شیوه کتابخانه ای و نیز از طریق مصاحبه با افراد ایرانی واجد منصب و مسوولیت در اقلیم کردستان گردآوری شده اند و بر اساس مفاهیمِ منابع، قواعد، قدرت، سلطه، مشروعیت و معنا تحلیل شده اند. مطالعات نشان دادند فعالیت های رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان به منظور دستیابی به منابع تخصیصی و اقتداری در این منطقه جهت دستیابی به قدرت، مشروعیت بخشی به خود از طریق به رسمیت شناختن استقلال اقلیم کردستان و مضاعف سازی قدرت خود سازمان دهی شده اند.
پیشینه گروه های جهادی در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
81 - 108
حوزه های تخصصی:
نگاهی به تاریخ کردستان نشان می دهد که سرزمین کردها در هر چهار پارچه کردستان (ایران، عراق، سوریه و ترکیه) محل زندگی فرقه های مختلف دینی همچون اهل سنت، شیعه، یارسان، یزیدی، شبک، بهایی و طریقت های قادریه و نقشبندیه و پیروان دیگر ادیان الهی همچون مسیحیت و یهودیت و همچنین پیروان آئین زردتشتی بوده است. چنین تنوعی به لحاظ عقیدتی بخشی از تاریخ کردستان بخصوص باشور کردستان (کردستان عراق) بوده است. علیرغم این تنوع فرقه ای در کردستان عراق و با وجود گفتمان حاکم بر این منطقه که عمدتاً گفتمان اهل سنت بوده درگیری و کشتار فرقه ای روایت نشده و یا اگر بوده، ناچیز بوده است. اما با رواج سلفی گری در کردستان، این همزیستی مسالمت آمیز فرقه ای جای خود را به تفکر خشونت آمیز سلفی گری داد. ریشه پیدایش سلفی گری در کردستان عراق به نفوذ تفکر اخوان المسلمین در عراق و کردستان (1940) بر می گردد. علی رغم اینکه اخوان المسلمین خود را یک جنبش اسلامی با خط مشی مسالمت جویانه به جهان اسلام معرفی کرده باید گفت که بیشتر رهبران گروه های جهادی از بطن اخوان المسلمین برخاسته اند و مبانی عقیدتی آنها به جماعت اخوان بر می گردد. به عنوان نمونه، متفکران اندیشه های رادیکالیسم اسلامی همچون سیدقطب مصری و ابوالعلاء مودودی پاکستانی در افکار و آراء خود امت اسلامی را به جهاد در راه خدا به منظور احیای خلافت اسلامی تشویق و دعوت نمودند. گروه های جهادی که در بخش های مختلف جغرافیای سیاسی جهان اسلام از جنوب شرق آسیا (فیلیپین) گرفته تا غرب قاره آفریقا (نیجریه) پراکنده اند. یکی از کانون های فعالیت آنها اقلیم کردستان عراق بوده است. پیدایش تفکر اخوان المسلمین در کردستان عراق از یک سو به دلیل وجود موزائیکی از اقلیت های قومی و مذهبی همچون کرد، ترکمن، آشوری، عرب، کلدانی، سنی شیعه، یارسان، قزلباش و شبک و از سوی دیگر فقدان یک مکانیسم حزبی از جانب احزاب ناسیونال و سکولار در این اقلیم منجر به شکل گیری گروه های جهادی و تندرویی همچون جندالاسلام، انصارالاسلام و جماعت انصارالسنه شد که با شعار بازگشت به سنت سلف صالح و مبارزه با بدعت تحت لوای احیای خلافت اسلامی در قالب جهاد در راه خدا به جنگ با احزاب کردی و ایجاد ناامنی در کردستان گام برداشت. این گروه های رادیکال اسلامی اگرچه توانستند اندک زمانی اوضاع سیاسی و اجتماعی کردستان عراق را متأثر سازند، ولی در نهایت کردستان از لوث وجود فیزیکی آنها پاک شد.