مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
باروری پایین
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناخت زمان وقوع تولد اولین فرزند، به یکی از مراحل اساسی در مسیر زندگی والدینی افراد است. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی 20 ساله ساکن در شهر - کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 30 زن ازدواج کرده 49 تهران در سال 1391 جمع آوری گردید. بر اساس یافته های این مطالعه زنان فرزند اول خود را به فاصله ای نزدیک به چهار سال پس از ازدواج به دنیا آورده اند. بر اساس این مطالعه تأخیر در تولد اولین فرزند در میان زنان جوان بیشتر معمول است و فرزندآوری تاخیری به عنوان هنجاری جدید در بین زنان ازدواج کرده در کوهورت های اخیر نمود یافته است. هزینه های مالی و هزینه ی فرصت ناشی از فرزندآوری، تغییراتی را در رفتارهای باروری زنان موجب شده است. عواملی نظیر مشکلات اقتصادی به ویژه نداشتن خانه و شغل ثابت همسر، هنجارهای اجتماعی مرتبط با سن مناسب ازدواج، اشتغال به تحصیل و تردید همراه با ترس در مورد پایداری ازدواج ناشی از افزایش میزان طلاق در جامعه منجر به فاصله گذاری بین ازدواج تا اولین تولد شده است.
وضعیت های متعارض و مسأله ی سیاست گذاری جمعیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۹۳ و ۹۴
19-46
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری در زمینه جمعیت، امری مسلم در همه ی دوره ها و مراحل گذار جمعیت شناختی ست. امروزه جمعیت ایران در یک وضعیت متعارض گرفتار آمده است: از طرفی باروری پایین تر از سطح جایگزینی است، از سوی دیگر، تداوم این سطح از باروری به سالخوردگی جمعیت در چند دهه ی آینده منجر خواهد شد. هدف از این مقاله پاسخ به این پرسش است: در این وضعیت متعارض، سیاست جمعیتی مناسب برای جامعه ی ایران کدام است؟ برای این منظور، از طریق تحلیل ثانویه ی نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن ایران و برآوردها و پیش بینی های صورت گرفته توسط افراد و سازمان های مختلف، از جمله بخش جمعیت سازمان ملل متحد، سیمای جمعیت ایران، روندهای گذشته و چشم انداز آینده ی آن، در چارچوب مدل کلاسیک گذار جمعیت شناختی ترسیم شد. نتایج نشان داد که روند تغییرات جمعیت در ایران موجد فرصت ها و تهدیدهایی بالقوه برای جامعه شده است. بر این اساس، ضمن تعیین اولویت های سیاست گذاری جمعیتی دولت، مسیرهای مداخله ی دولت برای سیاست گذاری جمعیت را مشخص کردیم. بر پایه ی این بررسی، مدیریت دریچه ی جمعیتیو ارتقای باروری، دست کم تا سطح جایگزینی،به ترتیب بایددر اولویت سیاست گذاری جمعیتی دولت قرار بگیرد. بررسی مسیرهای مداخله ی دولت برای ارتقای بارورینشان داد که سیاست گذاری برایافزایش سطح باروری بدون در نظرگرفتن عوامل، شرایط و زمینه های باروری پایین محکوم به شکست خواهد بود.
تجربه زیسته زنان شهر شهریار از تک فرزندی با تاکید بر چرایی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی تجربه زیسته زنان از تک فرزندی با تاکید بر چرایی و پیامدهای تک فرزندی است. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر از زنان دارای یک فرزند بالای 5 ساله شهر شهریار در سال 1395 جمع آوری شد. یافته ها نشان داد تجربه تک فرزندی م ترادف ب ا فرایندی برای تعادل بخشی بین حوزه فردی نظیر شرایط روحی- جسمی مادر و فرزند؛ حوزه خانوادگی نظیر موقعیت مالی خانواده و روابط با همسر؛ حوزه های اجتماعی نظیر محیط کار می باشد. به عبارتی تک فرزندی نتیجه تاخیر در ازدواج و فرزندآوری، پیشگیری از خطرات و آسیب های اجتماعی، احساس فقدان حمایت های خانوادگی و اجتماعی، مشکلات ترکیب کار و خانه و تغییرات نگرشی به سمت اهداف و ارزش فرزندآوری است. با وجود مزایایی نظیر فراهم کردن امکانات بیشتر برای فرزند، داشتن وقت بیشتر مادر و کمتر بودن بحث و جدل در خانواده، تک فرزندی، تجرب ه مطلوبی برای افراد نبوده و تک فرزندی الگوی مناسبی برای خانواده های ایرانی نمی دانستند. بسیاری از آن ها مهارت های کمتر فرزند در حل مسئله، تاب آوری کمتر، استقلال و یا وابستگی مفرط، فردگرایی، خودخواهی، حسادت، کمرویی، منزوی بودن فرزند و ترس از تنها شدن زودرس والدین در سنین میانسالی و سالخوردگی و خالی شدن فضای خانواده را به عنوان پیامدهای منفی تک فرزندی می دانستند.
تأثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی روی فاصلۀ تولد اول تا دوم در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های اخیر که در بسیاری از کشورها برای تبیین باروری پایین انجام شده است، در چارچوب نظریۀ برابری جنسیتی، تقسیم کار و نگرش های جنسیتی، به منزلۀ تعیین کنندۀ اساسی و مهم مطرح شده اند. در این مطالعه، تأثیر تقسیم کار و نگرش های جنسیتی بر فاصلۀ تولد اول تا دوم آزمون می شود؛ بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در پنج استان منتخب ایران - 1396 - و از اطلاعات 363 زن ازدواج کردۀ 49-15 سالۀ دارای یک فرزند شهر تهران استفاده شد. برای برآورد تابع بقای تک فرزندی، روش کاپلان مایر و برای شناسایی تأثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی بر فاصلۀ تولد دوم، الگوی گامای تعمیم یافته به کار گرفته شد. نتایج نشان دادند میانۀ فاصلۀ تولد اول تا دوم 84 ماه است و زنانی که نگرش جنسیتی برابرطلبانه دارند و کارهای خانه را به تنهایی انجام می دهند، با فاصلۀ طولانی تری فرزند دوم را به دنیا می آورند. براساس نتایج الگوی گامای تعمیم یافته، مشارکت مردان در کارهای داخل خانه تأثیر معنی داری بر فاصلۀ تولد دوم ندارد؛ اما داشتن نگرش جنسیتی برابرطلبانه و مشارکت نکردن مردان در امور مربوط به فرزندان، فاصلۀ تولد دوم را افزایش می دهد. یافته های این مقاله با نظریۀ برابری جنسیتی مطابقت دارند؛ به گونه ای که داشتن نگرش های برابری طلبانۀ جنسیتی میان زنان، تنها زمانی سبب افزایش باروری و کاهش فاصلۀ بین موالید می شود که مردان نیز در تصمیم گیری و امور خانه و فرزندان مشارکت داشته باشند. در زمینۀ اجرایی شدن سیاست های افزایش باروری، ضمن تلاش برای رسیدن به اقتصاد پایدار و چشم انداز خوش بینانه برای آینده، سیاست های افزایش جمعیت و سیاست های دوستدار خانواده، باید چارچوب وسیعی از ارزش های فرهنگی را در بر گیرند که با حمایت از افزایش مشارکت مردان در امور داخل خانه و کاهش نابرابری جنسیتی، مانع تأخیر بیشتر تولد دوم و افزایش باروری به سطح جانشینی شوند.
رسانه، فرهنگ سازی و باروری: شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر باروری با استفاده از رویکرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
7 - 46
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از دهه 1380 به عنوان یکی از کشورهای دارای باروری پایین تر از سطح جانشینی شناخته می شود. بر این اساس، برنامه ریزان و سیاستگذاران به دنبال ارائه راهکارهای مناسب و کارآمد با هدف افزایش باروری هستند. هدف مقاله حاضر شناسایی و اولویت دهی به شاخص های تأثیرگذار بر باروری در ایران با استفاده از مدل ارزیابی مبتنی بر فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. بدین منظور، پرسشنامه خبره طراحی و توسط خبرگان علمی تکمیل شد و سپس نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده مبیّن این است که بر اساس دیدگاه خبرگان، شاخص رسانه های جمعی بیشترین اثرگذاری و شاخص وضعیت اقتصادی خانوار دارای کمترین اثر در باروری زنان است. از بین شاخص های رسانه، تلویزیون و اینترنت و شبکه های مجازی تأثیر قابل توجهی بر بارروی دارند. از دیدگاه خبرگان در بین زیر شاخص های موثر بر باروری، تقسیم کار برابر بین زن و مرد در خانواده رتبه اول را در بین شاخص های مؤثر بر باروری به خود اختصاص داده است. تجربه کشورهای با باروری پائین بیانگر تاثیر گذاری مثبت برابری جنسیتی بر نگرش و رفتار باروری در خانواده است، و از این رو تاکید بر این مهم در محتوی برنامه های رسانه ای می تواند بطور غیر مستقیم بر نگرش و رفتار زوجین در مورد فرزندآوری موثر باشد. به نظر می رسد از دیدگاه خبرگان علمی در این مطالعه، فرهنگ سازی هدفمند درمورد افزایش باروری از طریق شناخت مخاطبین آگاه و تحصیلکرده و بهره گیری از شواهد علمی و ارائه مطالب اقناعی برای آنان نقش مؤثری در تغییر ایده و رفتار زوجین در مورد باروری داشته باشد. بدیهی است ایجاد بسترهای لازم برای تحقق ایده های جوانان و زوجین در مورد ازدواج و فرزندآوری نیز نقش مهمی ایفا می کند.
معرفی مدل سازی عامل بنیان در تبیین باروری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
257 - 292
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم در جمعیت شناسی کمک به اتخاذ سیاست های مناسب و تأثیرگذار در مواجهه با باروری پایین می باشد. این موضوع برای ایران با توجه به تجربه باروری پایین تر از حد جانشینی اهمیت ویژه ای دارد، و در سال های اخیر مطالعاتی با استفاده از روش های تحلیلی برای تبیین باروری انجام شده است. در این مقاله ابتدا ضمن مروری اجمالی بر این مطالعات، روش های تحلیلی تبیین باروری پایین نقد و بررسی می شود. عدم وجود یک رابطه خطی، یکنواخت و همگن بین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر باروری پایین و عدم درک عمیق از سیستم پیچیده باروری پایین مواردی هستند که در مطالعات انجام شده مشهود است. روش مدل سازی عامل بنیان به عنوان یک ابزار تکنیکی و راهکار مناسب مبتنی بر برنامه نویسی کامپیوتری معرفی می شود که می تواند محدودیت های موجود در روش های تحلیلی را بر طرف نماید. امکان ایجاد ارتباط بین سطوح خرد و کلان، و نیز مدل سازی سیستم های پیچیده نقاط قوت روش های عامل بنیان در تبیین باروری پایین می باشند.
مرخصی زایمان و ارتباط آن با تصمیمات باروری در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت تجربه مادران شاغل از مرخصی زایمان و ارتباط آن با تصمیمات باروری انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی است. افراد مورد مطالعه شامل 25 زن شاغل با تجربه مرخصی زایمان ساکن شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، سمت، قرارداد و بخش شغلی انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوه ی گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تحلیل یافته ها، تحلیل مضمون به روش براون است. مقوله هسته «ارتباط نسبتاً متناقض مرخصی زایمان با باروری» است که برخواسته از دو مضمون اصلی «فرزندآوری به هنگام» و «ظرفیت افزایش محدود و مشروط باروری» است. براساس یافته ها اجرای مرخصی زایمان و افزایش مدت آن توانسته فرصتی برای فرزندآوری در زمان مناسب و جلوگیری از تاخیر طولانی فراهم کند، لیکن به دلیل زنجیره علی فرزندآوری و موانع نهادی متعدد، برای تحقق ایده آل ها و بالابردن تعداد فرزندان قصد شده کافی نیست. مرخصی زایمان به تنهایی و به صورت مجزا نمی تواند باعث افزایش تعداد فرزندان شود و لازم است ضمن تامین شرایط اقتصادی- اجتماعی مناسب برای فرزندآوری، مجموعه ای از برنامه ها و سیاست های حمایتی، بویژه در جهت دسترسی گسترده به خدمات عمومی مراقبت از کودک و انعطاف پذیری بازار کار اتخاذ گردد.
شبیه سازی رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از رویکرد مدلسازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
کاهش باروری به زیر سطح جانشینی و پایین تر از آن در ایران، سیاستگذاران را به ارائه تسهیلاتی برای افزایش فرزندآوری زنان متوجه کرده است، با اینحال تاثیر مشوقهای باروری به دقت بررسی و ارزیابی نشده است. مقاله حاضر، با استفاده از داده های طرح بررسی تحولات باروری در استان تهران (1396) با حجم نمونه حدود 1500 خانوار، رفتار پیچیده باروری پایین را با استفاده از مدل سازی عامل بنیان در نرم افزار انی لاجیک پیش بینی می نماید. سناریوهای مختلفی از جمله سناریوهای اقتصادی، ارائه تسهیلات دولتی، افزایش تعداد ازدواج، کاهش میانگین سن ازدواج و سناریو ترکیبی در نظر گرفته شد. نتایج شبیه سازی روند نزولی برای باروری در استان تهران برای ده سال آینده را نشان داد و براساس آن میزان باروری کل از رقم 1.4 فرزند در سال 1398 به 1.06فرزند در سال 1408 خواهد رسید، ولی افزایش 20 درصدی تعداد ازدواج زنان، می تواند میزان باروری کل را از 1.60فرزند به 1.26فرزند در سال 1408 افزایش دهد. نتایج شبیه سازی سناریوی ترکیبی نیز نشان داد که درصورت کاهش میانگین سن ازدواج در کنار بهبود شرایط فرزند آوری، میزان باروری کل به 6/1 فرزند در سال 1408 افزایش خواهد یافت. نتیجه سیاستی تحقیق حاضر بیانگر این است که برنامه های افرایش جمعیت بایستی با در نظرداشت میزان تاثیرگذاری عوامل تشویقی بر رفتارهای باروری زوجین تدوین شوند تا ضمن تحقق باروری ایده آل و قصد شده آنان، دستیابی به اهداف سیاست های جمعیتی را تسهیل نمایند.
تفسیر و بازنمایی ابعاد مختلف مرخصی زایمان در بین مادران شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تفسیر و بازنمایی ابعاد مختلف مرخصی زایمان در بین مادران شاغل است. رویکرد پژوهش کیفی است. نمونه شامل 25 زن شاغل با تجربه مرخصی زایمان ساکن شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوه گردآوری داده ها مصاحبه عمیق به صورت انفرادی و حضوری و تلفنی و روش تحلیل یافته ها، تحلیل مضمون به روش براون است که به سه شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. از فرایند تحلیل داده ها مقوله هسته «دوگانگی در تجربه مرخصی زایمان» حاصل شد که برخاسته از دو مضمون «تجربه دووجهی زنان از فرصت مرخصی زایمان» و «تناقضات در سیاست و برنامه های اجرایی» است. براساس یافته ها «مهارت های مدیریت بدن»، «ارتقای سلامت زیستی کودک»، «ایفای باکیفیت نقش مادری» و «کمک به تعادل کار-خانواده» گویای درک زنان از مرخصی زایمان به مثابه فرصتی برای تقویت نهاد خانواده است، اما تردید در تصمیم گیری که ناشی از «ترس از جدایی از فرزند» و «تردید در بازگشت به کار» است و ناامنی و تنزل موقعیت شغلی نیز بخش مهمی از تجربه مادران به شمار می رود. درک مادران شاغل از نحوه اجرای برنامه نیز بیانگر متناقض بودن آن است که از سه زیرمضمون «نابسندگی قانون گذاری»، «تن ندادن بخش خصوصی» و «گشودگی بخش دولتی» احصا شده است. نتیجه اینکه سیاست مرخصی زایمان با توجه به نیازها و شرایط مادران، کودکان و کارفرمایان نیازمند بررسی، نظارت و بازطراحی است.
پیش بینی تغییر رفتار باروری زنان در استان تهران بر اساس رویکرد فرهنگی با استفاده از مدل سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش باروری در سال های اخیر و هم زمانی آن با تغییرات نگرشی و فرهنگی مقاله پیش رو بررسی و پیش بینی رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از مدل سازی عامل بنیان و تمرکز بر رویکرد فرهنگی در قالب سناریوهای تغییر نگرش به سقط جنین، اهمیت دینداری و تأثیر وسایل ارتباط جمعی را مورد توجه قرار می دهد. در ساخت مدل عامل بنیان داده های تهیّه شده در طرح بررسی تحولات باروری (1396) مورد استفاده قرار گرفت. فرایند پیاده سازی عامل ها و اجرای شبیه سازی در نرم افزار انی لاجیک انجام شد. نتایج شبیه سازی، میزان باروری کل زنان استان تهران را 06/1 فرزند در سال 1408 پیش بینی می نماید. در بخش دیگری از شبیه سازی ها با فرض سناریوهای افزایش و کاهش اهمیت دینداری زنان این عدد به ترتیب به مقادیر 07/1 و 03/1 فرزند می رسد. در صورت تحقق سناریوی افزایش و کاهش نگرش مثبت به سقط جنین میزان باروری به ترتیب اعداد 02/1 و 07/1 فرزند را به خود اختصاص خواهد داد و اگر افزایش آگاهی و اقناع سازی توسط رسانه های جمعی نیز در نظر گرفته شود میزان باروری کل به 16/1 فرزند خواهد رسید. البته با توجه به افزایش سواد و آگاهی جامعه هدف و نیاز به برنامه ریزی مبتنی بر شواهد علمی، رسانه زمانی می تواند به عنوان بازویی توانا در راستای سیاست های افزایش باروری کارآمد باشد که نخبگان متخصص نسبت به آن اقناع شده و با مخاطبین گفتمان اقناعی داشته باشند. این مهم باید همواره مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گیرد.
شیوع، علل و پیامدهای بی فرزندی در ایران و جهان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بی فرزندی و روند فزاینده آن طی چهار دهه گذشته در سراسر جهان، توجه محققان را به خود جلب کرده است. هدف مطالعه حاضر بررسی و مرور مطالعات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان است. مطالعات در سه بخش میزان بی فرزندی، علل و پیامدهای آن دسته بندی شدند. اگرچه میزان بی فرزندی در کشورهای درحال توسعه، کمتر از کشورهای توسعه یافته است، اما در دسته اوّل نیز رو به افزایش است. مهم ترین علل بی فرزندی، شهرنشینی، گسترش آموزش، هزینه های فرزندان، برابری جنسیتی، استقلال و رفاه فردی، نگرانی از افزایش جمعیت و پایداری محیط زیست، ساختارهای دولت رفاه و کمرنگ شدن نقش دین و باروهای مذهبی هستند. پیامدهای بی فرزندی عمدتاً منفی هستند: همچون افسردگی و اضطراب، اَنگ های اجتماعی، طلاق و خشونت همسر. هرچند پیامدهای مثبتی همچون سطوح بالاتر رضایت از زندگی و رفاه نیز گزارش شده است. نکته مغفول مانده در مطالعات، نادیده گرفتن مردان و نیز عدم بررسی تأثیر این پدیده بر خانواده ها و جامعه و تأکید صِرف بر زنان است. مطالعات در مورد بی فرزندی در ایران انگشت شمارند و آمارهای دقیقی از میزان آن وجود ندارد. آمارهای موجود مربوط به مطالعاتی است که با اهداف دیگری انجام شده اند. یافته ها حاکی از آن است که بی فرزندی هنوز به حدی نرسیده است که تبدیل به مسئله شده باشد، هرچند روندهای آن افزایشی است.
از تمایل تا أخذ تصمیم: فهم تصمیم ها و الگوهای کنش فرزندآوری زنان شاغل در شهر تهران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
13 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: باروری در ایران از اوایل دهه 1380 به زیر سطح جانشینی رسید و علی رغم افزایش اندکی در سال 1395، در سطح پایینی باقی مانده است. طی این دوره میانگین تعداد فرزندان ایدئال زوجین حدود 2/5 فرزند بوده است. شواهدی از شکاف بین شمار ایدئال و واقعی فرزند وجود دارد و نشان می دهد که دستِ کم بخشی از تمایلات فرزندآوری زوجین فعلیت پیدا نمی کند. مادران شاغل یکی از زیرگروه های خاص و مهم جمعیتی هستند که به واسطه تعارضات شغلی و خانوادگی، انتظار می رود تحقق ایدئال های فرزندآوری آنان با موانع و چالش های جدی تری در مقایسه با زنان غیرشاغل مواجه باشد. هدف مطالعه حاضر این است که نشان دهد فهم و تفسیر مادران شاغل از تصمیمات باروریشان چیست؟ و آنان استراتژی مواجهه خود را با خواست فرزندآوری از یک سو و دغدغه ها و چالش های ذهنی فرا روی خود را از دیگر سو، چگونه تعریف و تنظیم می کنند؟روش: با بهره گیری از رویکرد پژوهش کیفی، 22 نفر از زنان ازدواج کرده شاغل در شهر تهران در این پژوهش موردِمطالعه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت انتخاب شدند. داده ها به کمک تکنیک مصاحبه عمیق در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 جمع آوری شدند و به کمک تکنیک تحلیل مضمون موردِتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در این مطالعه، سه الگو از تصمیمات باروری زنان شاغل استخراج شد: الگوی چشم پوشی از تمایلات باروری که شامل زنانی است که قصد فرزندآوری ندارند اما تعداد فرزندان ایدئال شان بالاتر از تعداد فرزندانی است که درحال حاضر دارند. الگوی معقول پنداری پرهیز از فرزندآوری شامل افرادی است که قصد فرزندآوری ندارند و تصمیمات باروری خود را درست و عقلانی می دانند. الگوی سوم شامل افرادی است که درک متناقضی از تصمیمات باروری دارند، قصد فرزندآوری دارند، بااین حال دغدغه ها و نگرانی های متعددی در رابطه با محیط کار، محیط خانواده و فرزندان دارند.نتیجه گیری: نتایج مطالعه، اهمیت و ضرورت اتخاذ سیاست های رفاهی و برنامه هایی که به سازگاری نقش های کاری و والدینی می انجامد را نشان می دهد. جامعه ایران نیاز به ساختاری دارد که ناسازگاری بین اشتغال و والدگری را کاهش می دهد.
سیاست های تشویقی فرزندآوری و تأثیر آن بر تمایل به فرزندآوری: مطالعه ای کمی در شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
143 - 174
حوزههای تخصصی:
پدیده نوظهور باروری پایین، در دهه های اخیر موجب شده که کشور های زیادی شروع به اجرای سیاست هایی با هدف حمایت از خانواده ها و افزایش باروری کنند؛ از این رو، در ایران قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400 تصویب و ابلاغ شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های اجرای این قانون و نقاط قوت و ضعف آن در شهر اسلام آباد غرب و در سال 1402 انجام شد. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. داده های تحقیق با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در سال 1401 جمع آوری شده است. حجم نمونه شامل 374 نفر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر اسلام آباد غرب و برای تعیین واحد های نمونه از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و رگرسیون ترتیبی انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد بین جنسیت، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، ارزشمند بودن مشوق ها، ناکافی بودن مشوق ها و مداخله نکردن دولت در سیاست گذاری و تمایل به فرزندآوری رابطه معنادار و مستقیم است. بین تحصیلات، وضع فعالیت، بی اعتمادی به سیاست های تشویقی و ابهام در سیاست گذاری رابطه معنادار و معکوس است. مقادیر سه آماره (کاکس و اسنل، نیجل کرک و مک فادن) مربوط به ضریب تعیین پزودو نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند 068/0 تا 181/0 درصد از واریانس تمایل به فرزندآوری را تبیین کنند. به نظر می رسد که بسته ای از مزایای مالیاتی، مزایای نقدی و خدماتی ممکن است، هزینه های تربیت فرزندان را برای والدین کاهش دهد. این بسته ها می توانند تأثیر احتمالی بر ایجاد انگیزه های مالی برای داشتن فرزندان بیشتر ایجاد کنند.