فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
احساس تنهایی می تواند نوجوانان را در معرض انواع مشکلات عاطفی، هیجانی و رفتاری قرار دهد، همچنین تقویت رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است در نوجوانان ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان دختر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری گروه کنترل انجام شد. تمامی مادران و فرزند دخترشان که در سال تحصیلی 401-1400، در آموزشگاه مقطع متوسطه اول حضرت نرجس منطقه ۶ شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، جامعه مورد نظر پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر شامل 20 مادر از جامعه مورد نظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) و مقیاس احساس تنهایی راسل (1978)، بود که توسط دانش آموزان در سه مرحله اندازه گیری، تکمیل شد. آموزش مدیریت هیجان به مادران گروه آزمایش بر اساس مدل گراس در هشت جلسه ارائه شد، اما گروه کنترل در طی این دوره هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تأثیر آموزش مدیریت هیجان به مادران بر احساس تنهایی و مسئولیت پذیری نوجوانان در مرحله پس آزمون معنادار بوده است (05/0>P). اما در مرحله پیگیری معنادار نبود (05/0<P). از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت آموزش تنظیم هیجان در راستای کاهش احساس تنهایی و افزایش مسئولیت پذیری فرزندان نوجوان استفاده کرد.
مطالعه رابطه کنش و شخصیت در شخصیت های زن نمایشنامه های «خواب در فنجان خالی» و «خانه» اثر نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 198
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده ای برای اینکه بتواند شخصیتی منطقی و درعین حال جذاب خلق کند، روش های گوناگونی به کار می بندد؛ اما تأثیرگذارترین عامل در شخصیت پردازی همواره زندگی روزمره خودِ نویسنده است. شخصیت های ساخته شده توسط نویسندگان غالباً بازنمودهایی از افرادی هستند که نویسنده در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده است. ازاین رو همواره می توان با شناخت شخصیت های خیالی نویسندگان در زمان های مختلف، درباره مردم آن زمانه اطلاعات مفیدی کسب کرد. به همین جهت بررسی شخصیت پردازی شخصیت های داستانی و نمایشی در آثار نویسندگان، در دوره های زمانی مختلف، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش ضمن بررسی شخصیت پردازی و رابطه آن با کنش های شخصیت، به سراغ دو نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» و «خانه» رفته و شخصیت های زن در این دو نمایشنامه را موردتحلیل قرار دادیم؛ همچنین این نکته موردبررسی قرار گرفت که چه عواملی در شخصیت سازی زنان نمایشنامه های نغمه ثمینی تأثیرگذار بوده و هریک از شخصیت ها، با توجه به پیشینه و ارزش هایشان، به چه واکنش های دربرابر خانه (نظام حاکم مردسالار) دست می زنند؛ سرانجام این نتیجه حاصل گردید که ارزش های زنان در جامعه معاصر، بر شخصیت پردازی شکل گرفته در آثار نمایشی، ازجمله آثار نغمه ثمینی، تأثیرگذار بوده اند.
بررسی مقوله «میل» و بازقلمروسازی «زنانگی» در یرما با تکیه بر آراء دلوز و گاتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
545 - 564
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم «میل» و تأثیر آن بر بازتعریف ساختارهای فرهنگ جنسیتی حاکم می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و با بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر دلوز و گاتاری در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه مفهوم «میل» زنانه مولد است و می تواند با رقم زدن نوعی «شدگی» گفتمان دوانگاره محور جنسیتی را به چالش کشد؟ بدین منظور نمایشنامه یرما یکی از سه گانه لورکا بررسی می شود. این پژوهش که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است به چگونگی تأثیر مفهوم «زن شدگی» در شکل گیری فرهنگی متفاوت از گفتمان جنسیتی و سلسله مراتبی حاکم می پردازد. چنین استدلال می شود که لورکا با تمرکز بر «میل زنانه» و درهم شکستن مدل تک صدا، «پیش رونده» و «پارانوئیدیِ» روایت رئالیسمی ادیپ محور، به نوعی «قلمروزدایی» دست می زند که سوژگی را منوط به تسلیم در برابر قدرت مردانه نمی داند. لورکا با تمرکز بر «میل شیزوئیدی»، نه تنها در راستای چالش دوانگاره های حاکم گام برمی دارد، بلکه با بازقلمروسازی «هویت زنانه» می کوشد هنجارهای درونی شده را به منزله نوعی «برساخت» معرفی کند که اصل واقعیت زنانگی را پنهان کرده اند. از این رو، می توان گفت که از منظر لورکا ظهور فرهنگی پویا ماحصل تقابلی آگاهانه با گفتمان حاکم و هنجارهای زنانگی از پیش تعیین شده است که ناگزیر از رستاخیز میل شیزوئیدی، «زن شدگی» و مقابله با گفتمان پارانوئید ادیپ محور است.
تبیین عوامل پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
109 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: مناسب سازی بستری جهت پایداری زنان در سطوح مدیریتی، علاوه بر فراهم نمودن زمینه بهبود ارتباطات سازمانی و تسهیل نوآوری به رشد توانمندی های فردی آنان نیز منجر می شود. این پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی انجام شده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 220 مدیر زن در سازمانهای تابعه وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی شهرستان اهواز است که به روش تمام شمار انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از تکنیک فازی در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمی استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با نظر خبرگان و ضریب آلفای کرونباخ (90/0) محاسبه و تایید گردید. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری در ن رم اف زار PLS بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی و فرهنگی سهم بیشتری در تبیین پایداری شغلی مدیران زن دارند که در این میان ارزیابی مدیران بر اساس موفقیت و نه جنسیت، برابری در توزیع پاداشها و نتایج، نظارت بر عملکرد مدیران بدور از جنسیت، دسترسی به منابع اطلاعاتی سازمان از مهمترین عوامل پایداری شغلی هستند.
تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش در وهله اول تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین می باشد. روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) است که در بخش کیفی روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از نوع روش نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 تن از اساتید روانشناسی که در زمینه روان شناسی دینی و اختلالات اضطرابی آشنایی داشتند و در بخش کمی شامل کلیه زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین مراجعه کننده به پزشکان متخصص زنان شهر کرمانشاه در سال 1401- 1400 که تعداد آن ها 200 نفر بود و نمونه شامل زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین بود که در ابزارهای سنجش شامل: (پرسشنامه تنظیم هیجان گروس وجان، پرسشنامه تحمل آشفتگی (DTS) سیمونز و گاهر و پرسشنامه باور وحشت زدگی گیرنبرگ) نمره بالایی آورده بودند و تعداد آن ها 30 نفر بود، که بر اساس ملاک ورود و کسب رضایت آگاهانه در دو گروه 15 نفره مداخله و 15 نفره کنترل گمارده شدند. برای گروه مداخله پروتکل آموزشی به صورت 9 جلسه دو ساعته ارائه شد و سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج مقایسه بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی ذهَن آگاهی معنوی بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی در نمرات پس آزمون تأثیر معنی دار داشته است و همچنین آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد این تغییرات از پس آزمون تا پیگیری مکرر پایدار بوده است..
نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی برموبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ﮔﺴﺘﺮش ﺷﺒکﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋی و اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺴﺘﺮده از آنﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ زوﺟیﻦ، ﺗﺄﺛیﺮات ﻣﻬﻤی ﺑﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔی آﻧﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان متأهل شهر قاین بودند که از میان آنها 200 زن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش به طور هدفمند بر روی داده های جمع آوری شده از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل با پایایی 93/0، پرسشنامه طلاق عاطفی با پایایی 94/0 و پرسشنامه آمادگی طلاق با پایایی 91/0 انجام و نتایج به کمک نرم افزار Spss23 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نمرات ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی) با طلاق عاطفی و آمادگی طلاق رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و از بین ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی)، دو بعد عملکردفردی و خودکنترلی توان پیش بینی طلاق عاطفی و بعد خودکنترلی توان پیش بینی آمادگی طلاق را دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش بایستی زوجین را به استفاده درست و به اندازه از شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی برای افزایش رضایت زناشویی تشویق کنیم و آنها را از خطرات و تهدیدهای شبکه اجتماعی و دنیای مجازی آگاه کنیم و شبکه های اجتماعی سالم و علمی را ایجاد و راه اندازی کنیم.
تئوری ارزشمندی اشتغال زنان روستایی با تأکید بر آیات قرآن کریم بر پایه روش زمینه ای و برتری آن بر سایر الگوهای اشتغالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
103 - 119
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی کار زنان روستایی نشان از مغفول ماندن ارزشمندی اشتغال آنها دارد که عدم توجه به آن بر آسیب های اشتغال زنان در روستا اثر گذار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین نظریه ارزشمندی اشتغال زنان روستایی با تأکید بر آیات قرآن کریم بر پایه الگوی زمینه ای، به روش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای از نوع نظریه پردازی داده محور انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه به ترتیب اولویت (آیات قرآن کریم ، احادیث، مقالات علمی، گزارشات و تحقیقات میدانی انجام شده در این موضوع) بررسی شد و مقولات محوری کشف و کدگذاری گردید و با کشف مقولات فرعی مدل اصلی کشف شد. نتایج و الگوی کشف شده نشان داد که ارزشمندی اشتغال زنان روستایی در بستر فراهم شدن 4 مقوله محوری یعنی، فراهم سازی زمینه اشتغال ایشان در کنار همسر، فرزندان و محارم، متناسب بودن شغل با ویژگی های روحی و جسمی ایشان، تأثیر مثبت شغل بر فرزند آوری و روحیه کارآفرینی این زنان ایجاد می شود. براین اساس ، اشتغال زنان روستایی ویژگی هایی دارد که با مقولات استخراج شده از قرآن کریم در موضوع اشتغال زنان هم خوانی دارد. همچنین در کدبندی محوری، ارتباط منطقی و علّی مقوله های شرایطی و فرایندی و راهبردهایی که به پیامدهای مناسب منجر می شود، مشاهده شد.
بررسی و برازش مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر تحقق شاخص های توسعه پایدار در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اغلب به نوعی ارتباط بین افراد و محیط کار آنها مربوط می شود. هدف از مطالعه حاضر ارائه مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر توسعه پایدار در سازمان های ورزشی است. فرضیه اصلی تحقیق وجود رابطه معنی دار میان مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان و تحقق اهداف توسعه پایدار در سازمان می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. که به لحاظ اجرایی کاربردی و از لحاظ زمان حال نگر است. 240 نفر از بانوان پرسنل در مجموعه های ورزشی به سؤالات پرسشنامه های استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و توسعه پایدار رضایی (1396) که دارای پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 81/0) بود، به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. برای بررسی روابط بین متغیرها از روش مدل سازی معادلات ساختاری (AMOS) بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بار عاملی "تعهد اجتماعی" (78/0) بالاتر از بقیه ابعاد بود و پس از آن ابعاد "تعهد اخلاقی" با 64/0، "تعهد اقتصادی" با 51/0 و "تعهد قانونی" با 44/0 قرار دارند. همچنین، مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان می تواند منجر به تحقق توسعه پایدار در سازمانهای ورزشی گردد. چرا که از بار عاملی 67/0 برخوردار است. در نتیجه تمامی فرضیه های تحقیق تایید می شود و با توجه به آنکه RMSEA معادل 150/2 می باشد، مدل نهایی از برازش کافی برخوردار است. بنابراین پیشنهاد می شود که بانوان شاغل با مقوله مسئولیت پذیری و ابعاد آن آشنا شوند، تعهد و پاسخگویی خود را افزایش و زمینه توسعه روزافزون مسئولیت اجتماعی خود را فراهم نمایند.
تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامیِ چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون (1996م) (رباب تمدن، آذردخت بهرامی، رؤیا صدر و نسیم عرب امیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامی چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون است. این مطالعه برروی اشعار رباب تمدن در نشریه «آهنگر»؛ کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!» از آذردخت بهرامی؛ «ه ، مثل تفاهم» از رؤیا صدر و «نامه به دزد» از نسیم عرب امیری انجام شده است. مسئله پژوهش این است که جریان های سیاسی و اجتماعی، قدرت ها و ایدئولوژی های چهار دهه اخیر چه تأثیری بر گفتمان طنز زنانه و میزان صراحت و پوشیدگی کلامِ طنزپردازان زن داشته است؛ دیگر این که کنشگران «مرد» در آثار آنان چگونه بازنمایی شده اند. غالباً در حوزه پژوهش به آثار طنزپردازان زن بی توجهی شده است؛ این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار شاخص طنزپردازان زن، این کوتاهی را جبران کند. در این پژوهش با کاربرد مؤلفه های الگوی ون لیوون شامل طبقه بندی، تشخص زدایی، نام دهی و...، ارتباط شیوه های بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز با ایدئولوژی ها و مناسبات قدرت تبیین و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طنزپردازان زن با محافظه کاری در حوزه طنز سیاسی به پوشیده گویی تمایل دارند. «صدر» در بسیاری از نمونه های مؤلفه طبقه بندی، کنشگران را براساس جنسیت، بازنمایی و مردان سلطه جو را ارزش دهی منفی می کند. «بهرامی» با کاربرد مؤلفه طبقه بندی، نوع ارجاعی، پیوند زدن و تفکیک کردن از نظام مردسالاری انتقاد می نماید. «عرب امیری» از زیرمجموعه وارونگی برای تحقیر معشوق استفاده می کند. «تمدن» برخلاف سه طنزپرداز دیگر کمتر به دغدغه های زنان می پردازد.
بازنمایی زیست جهان زنان بخارائی در دوران پیشا شوروی(با تکیه بر یادداشت های صدرالدین عینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
355 - 370
حوزههای تخصصی:
زیست جهان انسان بخارائی قرن 19 و 20 مبتنی بر زمینه ها و بافتار فرهنگی و تاریخی است که طی قرون متمادی و مبتنی بر تصادمات زیستی او ساخت نهایی خود را یافته است. آنچه در این زیست، بیش از دیگر جوامع خاورمیانه ای هم عصر خود توجه پژوهشگر را جلب می کند، ابهام تصویر ظاهری و کنش فردی و اجتماعی بانوان آن در جریان مطالعه متون تاریخی است. البته مذکر بودن تاریخ و فرهنگ و ادبیات در جهان ایرانی سخن تازه ای نیست، اما حقیقت این است که رویکرد فوق در عصر تجدد در بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله ایران به چالش کشیده شده است. گویی امارت بخارا در این میان یک مثال نقض است، زیرا به جای تحول در زیست جهان بانوان، با تداوم همان انگاره مبهم در آن مواجهیم؛ در نوشتار حاضر با تمرکز بر دایره المعارف یادداشت ها (که اثر یکی از روشنفکران سده نوزده و بیست بخاراست) و اندک یافته های پراکنده موجود در منابع این سرزمین، ابهام پژوهش را در قالب دو سوال اصلی این گونه طراحی نمودیم که: « شئون زیستی زنان بخارائی این زمان چه ویژگی هایی داشته و دیگر اینکه چرا در تحولات سالهای تجددخواهی تحرکی از جانب آنها دیده نمی شود؟» مدعای ما این است که « زنان بخارائی در نقطه کانونی نظام زیستی سنتی (خانواده) در کنار مختصات پوششی، آموزشی و طبقاتی خود، چالش حداقلی را با اجتماع داشته اند، و در جریان رشد جریان های تجدّدخواهی به دلیل بستر متفاوت اجتماعشان تحول معناداری را تجربه نمی کنند».
نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی برای تبلیغات شفاهی الکترونیک و تاثیر بر قصد خرید کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
489 - 518
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی باعث تغییراتی در ابعاد مختلف زندگی بشر شده و بازاریابی نیز یکی از حوزه هایی است که تحت تاثیر قرار گرفته است. با پیدایش تاثیرگذارانی با قابلیت نفوذ و تاثیر روی دنبال کنندگان گسترده در شبکه های اجتماعی، علاقه برندها به بازاریابی تاثیرگذاران به سرعت در حال رشد است و امروزه برندها قسمت اعظمی از بودجه های تبلیغاتی خود را برای بازاریابی تاثیرگذاران هزینه می کنند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل احتمال موشکافی اقناع و مفاهیمی چون تعامل فرا اجتماعی و بازاریابی شفاهی الکترونیک، بررسی تاثیر نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار بر روی قصد خرید دنبال کنندگان را به عنوان هدف پژوهش دنبال کردیم. مطالعه موردی این پژوهش، زنان تاثیرگذار زیبایی در اینستاگرام بود که به این منظور با شناسایی 4 تاثیرگذار مطرح زیبایی در میان کاربران ایرانی به بررسی صفحات این زنان تاثیرگذار در اینستاگرام پرداخته شده است. پژوهش حاضر از جنبه هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی بوده و روش آن از نوع پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها نیز پرسشنامه آنلاین است. با روش نمونه گیری در دسترس 396 پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 3 و SmartPls نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار که مربوط به «تخصص»، «قابلیت اطمینان» و «تجربه» با متغیر واسطه «اعتبار منبع» و نشانه های اقناعی مربوط به «خودافشاگری»، «جذابیت اجتماعی»، «نگرش همدلانه» با متغیر واسطه «تعامل فرا اجتماعی» بر روی «تبلیغات شفاهی الکترونیک» و در نهایت «قصد خرید دنبال کنندگان» تاثیر دارند و برخلاف انتظار محققان، «جذابیت فیزیکی زنان تاثیرگذار» تاثیری روی «تعامل فرا اجتماعی» و در نهایت تبلیغات شفاهی الکترونیک و قصد خرید دنبال کنندگان ندارد.
تأثیر تحقق اضطرار بر فقه کیفری خانواده
حوزههای تخصصی:
اضطرار از شرایطی است که می تواند باعث تغییر در احکام شریعت شود. ازآنجاکه خانواده، بنیادی ترین نهاد اجتماع ساز و مأمن انس و آرامش جسم و جان آدمی است، مجموعه احکام فقهی خانواده در دو قالب تکلیفی و وضعی، مقرر شده اند تا سعادت و تعالی مادی و معنوی این نهاد، اعضای آن و جامعه را تأمین و تضمین کنند. باوجوداین، تحقق شرایط اضطرار، گاهی فقه کیفری خانواده را نیز متأثر می کند. حال پرسش آن است که تحقق شروط اضطرار یعنی، ترس بر تلف شدن نفس محترمه یا اعضای بدن، فعلیت اضطرار، فقدان مفری برای خروج از وضعیت اضطرار و عدم ورود در شرایط اضطرار چه تأثیری بر احکام تکلیفی و وضعی در فقه کیفری خانواده دارد. دیگر آنکه ملاک و معیار در تشخیص تحقق اضطرار چیست. پژوهش پیش رو به روش تحلیلی-توصیفی و بااستناد به منابع کتابخانه ای بدین نتایج دست یافته است که براساس قاعده: «الضرورات تبیح المحظورات»، احکام تکلیفی ناظر بر حرمت به اباحه مبدل می شود، ولی در احکام وضعی ورود ندارد. ملاک و معیار در تشخیص تحقق اضطرار در امور ساده، مراجعه به نظر عرف و در موارد پیچیده، رجوع به اهل خبره است.
تاثیر مولفه های سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان 20 تا 50 ساله شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
325-354
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر مولفه های سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت اجتماعی زنان انجام شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را زنان 50-20 ساله زنان شهر ساری تشکیل می دهند. حجم نمونه 364 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه های محقق ساخته سرمایه فرهنگی و احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه با احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته با مقدار بتای 36 درصد ب یشت رین تاثیر را بیشترین ضریب تأثیر رگرسیون استاندارد شده را بر متغیر وابسته(احساس امنیت اجتماعی) داشته است. مقدار ضریب همبستگی چندگانه با R (62/0)، همبستگی آماری قوی ای بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته وجود دارد. مقدار ضریب تعیین یا 2R نیز که برابر با 38/0 می باشد، نشانگر تبیین 38 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی توسط مجموعه متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است.
مکانیسم و دینامیسم ارزش های خانواده در ایلام (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، نهاد خانواده متأثر از فرایند مدرنیته، تغییر و تحولاتی ژرف را در دو سطح عینی-ساختاری و ذهنی-تجربه کرده است. از این رو، هدف این پژوهش مطالعه مکانیسم و دینامیسم ارزش های خانواده در شهر ایلام می باشد. روش مورد استفاده، روش تحقیق ترکیبی متوالی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام که براساس روش نمونه گیری هدفمند (بخش کیفی) و تصادفی(بخش کمی) اطلاعات مورد نیاز از آن جمع آوری گردید. در بخش اکتشافی(کیفی) تحقیق تعداد 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقوله عمده استخراج گردید و مقوله هسته ای که به مثابه کشف تئوری است با عنوان خانواده مدرن و شکننده معرفی گردید. نتایج بررسی نشان می دهند که تحول ارزش های خانواده میان دو نسل درحوزه شیوه همسرگزینی، سبک زندگی، سنت های خانوادگی، فرزند محوری مشهود می باشد. در نتیجه خانواده؛ به سمت خانواده مدرن و شکننده در حرکت است. یافته های بخش کمی ضمن تأیید نتایج بخش کیفی، بیان گر آن است که ارزش های خانواده در چند دهه اخیر در ایلام تحت تأثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته و طی فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است.
بررسی جامعه شناختی تاثیر شیوه های همسرگزینی مدرن و سنتی در طلاق قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
113-150
حوزههای تخصصی:
دوگانگی ناشی از شیوه ازدواج مدرن و سنتی، باعث بسیاری از مسائل و مشکلات برای زوجین بوده است. این پژوهش، با استفاده از رویکرد تلفیقی نوین از نظریه «رابطه ناب» گیدنز با محوریت الگوی همسرگزینی و نظریه «طلاق» دیوید چیل با رویکرد روش شناختی تحقیق اثبات گرایی است و روش تحقیق، روش توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری شامل شش مجتمع قضایی دادگاه خانواده تهران بود. نمونه ها را به صورت تصادفی ساده و در دسترس می باشد. حجم نمونه به صورت تقریبی از میزان وقوع طلاق در شهر تهران 2500 تا بوده است که در فرمول کوکران عدد 384 بدست آمد. یافته ها نشان می دهد تاثیر همسرگزینی سنتی با همسرگزینی مدرن در طلاق قطعی متفاوت هستند. میانگین طلاق با سبک همسرگزینی مدرن بیشتر است از میانگین طلاق با سبک همسرگزینی سنتی. عاملی سبک ازدواج مدرن برابر 89/0 و سبک ازدواج سنتی برابر 71/0 بود. با توجه به اینکه مقدار سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 می باشد، فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت هر نوع همسرگزینی در طلاق قطعی تاثیر دارد. نتایج نشان می دهد که سبک ازدواج بر وقوع طلاق اثر داشته و سبک ازدواج مدرن اثر بیشتری بر وقوع طلاق داشت.
تجربه زیسته مردان افغانستان و پاکستان از تحصیل در رشته مطالعات زنان در ایران: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
219-254
حوزههای تخصصی:
رشته مطالعات زنان که بر اساس فعالیت های جنبش زنان در غرب تأسیس شد و تغییر نگرش از اهداف عمده آن بود، حوزه ای دائماً در حال تغییر و گسترش بوده است. امروزه گرایش های متنوعی از این رشته در کشورهای مختلف وجود دارد که در ایران با رویکرد اسلامی است. هدف این پژوهش، بررسی تجربه زیسته دانشجویان مرد افغانستانی و پاکستانی مطالعات زنان در ایران است که بیشتر با پس زمینه فرهنگی مردسالارند. روش این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری است که با انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با شانزده نفر از این دانشجویان صورت گرفته است. تحلیل داده ها با شیوه ون مانن و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 انجام شده و سه مضمون اصلی «آگاهی جنسیتی»، «باز نگرشی جنسیتی» و «کم رنگی جنسیت محوری» حاصل شده است. بر اساس یافته ها آگاهی جنسیتی بیان گر «فهم برساختگی نگرش های موجود به زن» و «فهم ماهیت مشترک زن و مرد در قرآن» بوده و «باز نگرشی جنسیتی» را که شامل «تأمل در خوانش های دینی نسبت به زن» و «بازنگری در باورهای اجتماعی نسبت به زن» بوده به دنبال داشته است که درنهایت به «کم رنگی جنسیت محوری» شامل «کم رنگی نگاه هژمونی مردسالارانه در خانواده» و «کم رنگی مزیت های مردسالارانه در جامعه» انجامیده است.
مسئولیت اجتماعی شرکت و حضور زنان در هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
343 - 363
حوزههای تخصصی:
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیم گیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیت های خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت ها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصت طلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود می بخشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حضور زنان در هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. به منظور اندازه گیری مسئولیت اجتماعی شرکت ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1399 است. متغیر مستقل پژوهش تعداد زنان در ترکیب هیأت مدیره و متغیر وابسته مسئولیت اجتماعی شرکت است. . مسئولیت اجتماعی به دو بعد داخلی و دو بعد خارجی تفکیک شده است. ابعاد داخلی شامل میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان و افشای اطلاعات مربوط به تولید، و ابعاد خارجی مشتمل بر میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور مدیران زن در هیأت مدیره تأثیر مستقیم و معناداری بر ایفای مسئولیت اجتماعی داخلی و خارجی شرکت ها و میزان افشای عملکرد اجتماعی دارد. درنتیجه حضور زنان به عنوان یکی از سازوکار های حاکمیت شرکتی منجر به ایفای بهتر مسئولیت اجتماعی و افزایش میزان افشای اطلاعات گردد.
بررسی ادله فمینیسم رادیکال بر جواز سقط جنین در راستای تحقق آزادی جنسی به عنوان امر اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
133 - 156
حوزههای تخصصی:
برخی از فمینیست های رادیکال نظیر آن اوکلی، کیت میلت، سیمون دوبوار و مری دیلی معتقدند، از منظر اخلاقی، زنان همانند مردان حق دارند از آزادی در همه عرصه ها برخوردار باشند. یکی از این عرصه ها، آزادی در روابط جنسی است. به ادعای چنین فمینیست هایی، مردان در برقراری روابط جنسی کاملا آزاد هستند؛ ازاین رو برای رفع تبعیض میان زنان و مردان، زنان نیز باید بتوانند همانند مردان، در روابط جنسی، محدود به خانواده و ازدواج نبوده و از روابط آزاد، به هر شکل که می پسندند، برخوردار باشند. آنان معتقدند زنان حق دارند از پیامدهای احتمالی و ناخواسته (بارداری) در چنین روابطی، به وسیله سقط جنین رهایی یابند. این دسته از فمینسیت های رادیکال برای اثبات اخلاقی بودن سقط جنین، به دلایل دیگری همچون حق خلوت و حق حفظ حریم خصوصی برای زنان متوسل شدند. از دیدگاه آنان، زنان حق دارند به وسیله سقط جنین، حریم خصوصی و فردی خود را مخفی نگه دارند تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیرند. در این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی، ادله فمینیست های رادیکال درباره آزادی سقط جنین و در راستای تحقق آزادی جنسی به عنوان یک امر اخلاقی، بررسی و نقد می شود. مهم ترین محورهای نقد بر این استدلال شامل ناسازگاری آزادی جنسی با امر اخلاقی، تبیین ناسازگاری حق سقط جنین با مبانی اخلاقی اسلام و ردّ ادعای جواز سقط جنین به دلیل حفظ حریم خصوصی زنان است.
بازنمایی زنانگی در نقاشی های زنان کُرد (تحلیل نشانه شناختی نقاشی های نگین وکیلی و اکرم کریمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
267 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار تحلیل نشانه شناختیِ بازنماییِ زنانگی در نقاشی های زنان کُرد است. میدان مطالعه، نقاشانِ زن در شهر سنندج در دو دهه اخیر است که دو تن از و پرکارترینِ آن ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. تحلیل تابلوهای نگین وکیلی و اکرم کریمی، بر اساس مدل نشانه شناسیِ اجتماعی کرس و لیون، در سطوح سه گانه معانی بازنمودی و تعاملی و ترکیبی، بیانگر آن است که دو نقاش، به رغم اشتراک در مضمون و سبک بازنمایی، به دو نقطه متفاوت می رسند: زنانگیِ بازنموده در نقاشی های وکیلی نوعی جنسیت گرایی بازاندیشانه است، اما در آثار کریمی نوعی جنسیت گرایی منفعلانه. در تابلوهای وکیلی چون الگوی پیوندِ عناصر، روایتی است، راه برای بازاندیشی در هویت زنانه باز می شود، اما در تابلوهای کریمی عناصرِ تصویر بر اساس الگویی مفهومی به هم پیوند خورده اند و لذا ناخواسته نوعی جنسیت گرایی منفعلانه بازتولید می شود. وکیلی سوژه را در فضایی طبیعی و باز که یادآور جایگاه زن در تفکر اسطوره ای است نمایش می دهد، اما کریمی سوژه را در فضای خانه که تداعی گر جایگاه او در جوامع سنتی است بازنمایی می کند. تابلوهای وکیلی مخاطب را فرامی خوانند تا به نقش عوامل بیرونی در شکل بخشیدن به هویت و سرنوشت زنان توجه کند، اما تابلوهای کریمی مخاطب را به همدلی و همذات پنداری با زنی که محور اصلی زندگی خانوادگی است فرا می خوانند. سوژه بازنموده در آثار هر دو نقاش در متن عناصر نسبتاً مقدسِ جوامعِ سنتی (طبیعت و خانواده) به نمایش درمی آید، اما اولی ما را به تأمل انتقادی در آن وضعیت وادار می کند، و دومی ناخواسته ما را در نوستالژی آن وضعیت فرو می برد.
نشانگان ملکه زنبور عسل؛ نقش ادراک تبعیض و هویت یابی جنسیتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگان ملکه زنبور عسل به پدیده ای اشاره دارد که طی آن مدیران زن در سازمان هایی که اکثر پست های بالای سازمانی را مردان تصدی کرده اند، خود را از زنان دیگر جدا کرده و مانع پیشرفت آنان می شوند. در این پژوهش به واکاوی عمیق ترِ این مفهوم در دانشگاه ها پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر باور آنان به وجود نشانگان ملکه زنبور عسل در رفتارهای زنان متصدی پست های مدیریتی است. در این رابطه، نقش تعدیلگر هویت یابی جنسیتی و سطح آکادمیک نیز بررسی شد. پرسشنامه تحقیق میان اعضای هیأت علمی زن پنج دانشگاه مطرح کشور توزیع شد و از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر ادراک رفتارهای ناشی از نشانگان ملکه زنبور عسل توسط آنان تأثیر مثبت معناداری دارد. این رابطه توسط متغیر هویت یابی جنسیتی تعدیل شد؛ به گونه ای که رابطه مذکور در زنانی که هویت یابی جنسیتی بیشتری داشتند، کاهش می یافت. اما متغیر درجه آکادمیک تأثیر تعدیلگری معناداری در این رابطه نداشت.