فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
7 - 37
حوزههای تخصصی:
واژه جایگزینی یا میزبانی به فرآیندی اطلاق می شود که در آن یک زن، نوزادی را برای شخص یا زوج دیگری که والدین سفارش دهنده، نامیده می شوند، حمل و به دنیا می آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی پدیده مادری جایگزین از منظر مادران سفارش دهنده باروری و مادران جایگزین است. روش مورد استفاده در این مطالعه کیفی و نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان از دو گروه مادران جایگزین (12 نفر) و مادران سفارش دهنده (10 نفر) تشکیل شده است. مشارکت کنندگان از طریق مراکز پزشکی، معرفی و سپس مورد مصاحبه قرار گرفتند. مقوله های محوری به دست آمده در پدیده مادری جایگزین از دید مادران سفارش دهنده عبارت اند از: مثلث خانواده، مادری و همسری، بی پاسخ ماندن درمان های قبلی، تداوم نسل و داشتن فرزند ژنتیکی، تعاملات و ارتباطات در جایگزینی، استرس و نگرانی از عدم تحویل نوزاد ، تقلیل دادن نقش جایگزین به حامل بودن، تأکید بر ژنتیک، کنترل و مدیریت بارداری، تداوم هویت مادری و ادراک خانواده کامل. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران سفارش دهنده: عبارت است از: اثبات هویت مادری. مقوله های محوری به دست آمده از دید مادران جایگزین در مورد پدیده مادری جایگزین عبارت اند از: مشکلات و نیاز مالی شدید، محدودیت اقتصادی اجتماعی، تجربه بارداری آسان، آشنایی قبلی با جایگزینی، انجام کاری بزرگ و ماندگار، خنثی سازی بارداری، تعاملات با مادر اصلی، تسلیم پزشک شدن، انتظارات در مسیر جایگزینی. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران جایگزین عبارت است از: احساس دوگانه ارزشمند بودن یا احساس پشیمانی و رها شدگی.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر بر خوشبینی و رضایتمندی از زندگی زنان درگیر تعارض در سال های اول زندگی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
195 - 215
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده ی سلامت خانواده، خوشبینی و رضایتمندی از زندگی است. هدف این تحقیق مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر زنان درگیر تعارض است که حداکثر پنج سال تجربه زندگی مشترک داشته اند. طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان درگیر تعارض شهر مشهد در فروردین ماه 1401 بود که به دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف مشهد مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش 1 تحت درمان متمرکز بر شفقت، گروه آزمایش 2 تحت درمان مثبت نگر طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفته و گروه گواه تا پایان تحقیق، مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای تحقیق پرسشنامه رضایت از زندگی انریچ (1989) و پرسشنامه خوشبینی شی یر و کارور (1994) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر بر خوشبینی و رضایتمندی از زندگی زنان گروه هدف با ضریب اطمینان (95/0) اثر بخش بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش مشکلات روانشناختی و بهبود کیفیت زندگی زنان درگیر تعارض زناشویی به کار گرفته شوند.
نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی – ادبی زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی-ادبی زنان ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون مربوط به مفهوم صورت ازلی نظریه یونگ و آثار فرهنگی- ادبی زنان ایرانی می باشد. نمونه پژوهش آثار اعتصامی، دانشور، بهبهانی و فرخزاد بود. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که طبق دیدگاه یونگ، صورت ازلی از طریق تجربیات مکرر و مشابه در زندگی پیشینیان در ضمیر ناخودآگاه جمعی به ودیعه گذاشته شده است. این صورت های ازلی به صورت های مختلف در اساطیر، رویاها و تخیلات فردی، در مذهب و هم چنین در ادبیات ظاهر می شوند. ماندگاری این کهن الگوها در اساطیر و ادبیات، به دلیل واقعی بودن آن ها است که می تواند معنای ژرف و عمیقی به زندگی انسان ها بدهد. یک نوشتار یا یک اثر ادبی با داشتن مضامین صورت ازلی است که می تواند یک مفهوم جهانی شود. بنا براین نویسندگان زن و شاعران زن با تصاویر معنایی مشترک یا همان کهن الگوهای مشابه با نماد جهانی روبرو می شوند، این ویژگی در ذهن انسان ها به طور همیشگی و جاودانه باقی می ماند.
بررسی تاثیر رواندرمانی مبتنی بر روابط موضوعی بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخله ی روابط ابژه ای بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، در جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی اصفهان درسال 1401 اجرا شد. از میان این زنان ، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و گواه (15 نفر ) قرارگرفتند. با استفاده از پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر (1962) و سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) ، قبل از شروع جلسات مداخله و پس از پایان خشم و دلبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss20 و آزمون کواریانس جهت تحلیل فرضیه ها انجام شد . نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مداخله ابژه ای بر خشم و مولفه های آن (احساس خشمگینانه، تمایل به بروز کلامی خشم، تمایل به بروز فیزیکی خشم، خلق و خوی خشمگینانه، واکنش خشمگینانه، بروز خشم بیرونی، بروز خشم درونی، مدیریت خشم بیرونی و مدیریت خشم درونی) در تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش مدیریت خشم و در بقیه مولفه ها موجب کاهش آنها شده است (05/0>P). همچنین مداخله ابژه ای بر سبک های دلبستگی در بین زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش دلبستگی ایمن و کاهش دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی شده است(05/0>P).
زنان و مصرف موسیقی؛ پژوهشی کیفی درباره ذائقه موسیقایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
مصرف موسیقی در تجربه زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجسته ای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقه موسیقایی زنان چگونه شکل می گیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعه تجربه موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروه های سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری رایج در پژوهش های کیفی انتخاب شده اند. داده های مصاحبه های کیفی با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. یافته ها بیانگر آن است که ذائقه موسیقایی مخاطبان امر از پیش تعیین شده ای نیست، بلکه محصول تعامل پس زمینه های فردی و خاستگاه اجتماعی مخاطبان است؛ این به معنای اجتماعی بودن ذائقه موسیقایی است. تجربه زیسته زنان نشان می دهد سرمایه فرهنگی (پیشینه فرهنگی-خانوادگی، تحصیلات، دانش و مهارت موسیقایی)، سرمایه اقتصادی (موقعیت اقتصادی فردی و پیشینه اقتصادی-خانوادگی)، منابع هویتی چندگانه (شبکه گروه های مرجع، هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و هویت نسلی) و منابع رسانه ای (مصرف رسانه های جمعی و مصرف رسانه های اجتماعی)، ذائقه موسیقایی آن ها را شکل می دهد و بدان تمایز می بخشد.
بررسی نقش جامعه پذیری مبتنی بر آموزش در آمادگی برای ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم رضایت زناشویی، آمادگی ازدواج است و نقش جامعه پذیری در ایجاد این آمادگی، قابل بررسی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جامعه پذیری در زمینه ازدواج و زندگی زناشویی مبتنی بر آموزش توسط عوامل مختلف جامعه پذیری شامل پدر، مادر، مدرسه، تلویزیون، فضای مجازی و همسالان بر آمادگی ازدواج است. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده است. نمونه شامل 384 نفر از دختران و پسران مجرد ساکن شهر تهران بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه آمادگی ازدواج قلیلی رنانی (1391) و پرسشنامه محقق ساخته آموزش های ارائه شده در زمینه ازدواج و زندگی زناشویی توسط عوامل مختلف جامعه پذیری گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS 25 تحلیل شده است. براساس یافته ها میانگین نمره جامعه پذیری مبتنی بر آموزش های عوامل مختلف متفاوت بوده و به ترتیب آموزش های مادر، پدر، همسالان، فضای مجازی، تلویزیون و مدرسه قرار گرفته است و فقط جامعه پذیری از طریق آموزش های مادر بر آمادگی ازدواج مؤثر بوده است. بنابراین برای بهره مندی بهتر از جایگاه ویژه مادر در فرایند جامعه پذیری فرزندان برای ازدواج و زندگی زناشویی، آگاهی بخشی و ارائه آموزش به مادران در این زمینه پیشنهاد می شود. همچنین سیاست گذاری و برنامه ریزی برای بهره گیری از ظرفیت سایر عوامل جامعه پذیری، شامل پدر، مدرسه، تلویزیون و فضای مجازی، می تواند نقش مؤثری در ایجاد و افزایش آمادگی ازدواج ایفا کند.
اثربخشی محرک زیر آستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی محرک زیرآستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان شاغل شهر تهران بود. جامعه آماری، شامل کلیه ی زنان شاغل در ادارات دولتی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 40 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب ودر دو گروه آزمایش(20نفر) و کنترل (20نفر)جایگزین شدند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده ﻣﻘﯿﺎس وسواس فکری- عملی گودمن و همکاران (1989) بود. روش محرک های زیر آستانه ای روزانه یک ساعت و طی 3 ماه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و تک متغیره( آنکوا) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. نتایج نشان داد که مداخله محرک زیرآستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان شاغل اثربخش بود (05/0>P). هم چنین مطالعات نشان داد که اﺧﺘﻼل وﺳﻮاس ﻓﮑﺮی - ﻋﻤﻠﯽ از جمله بیماری های روانی است که می تواند تحت تأثیر عوامل فرهنگی بروز یابد؛ بنابراین شناسایی مسائل خاص فرهنگی مرتبط با نشانه های این اختلال، از اهمیت بالینی ویژه ای برخوردار است. بیشترین اثرات فرهنگی بر اختلال وسواس فکری -عملی به ترتیب ناشی از باورهای نادرست مذهبی ، روابط خانوادگی، واکنش اعضای خانواده و هیجانات ، هنجارها و دیدگاه های اجتماعی نسبت به افراد و نیز سایر باورها و نگرانی های خاص فرهنگی است. بنابراین توجه به مسائل فرهنگی خانواده و جامعه بیماران، جهت درمان اختلالات وسواس فکری- عملی امری ضروری است.
شناسایی و تحلیل شاخص ها و مؤلفه های توسعه فوتبال حرفه ای بانوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تحلیل شاخص ها و مؤلفه های توسعه فوتبال حرفه ای بانوان ایران بود.
روش : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی بود که به صورت آمیخته کیفی و کمی انجام شد. نمونه گیری در بخش کیفی بر اساس پنل تخصصی و هدفمند و برابر با 19 نفر بود. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مسئولین و کارشناسان فوتبال بانوان فدراسیون فوتبال و هیأت های فوتبال استان ها، مدیران تیم های ملی فوتبال بانوان و مدیران باشگاه های فوتبال بانوان در سطوح شهرستان، استان و ملی بودند که به دلیل نوسان حضور تیم ها در مسابقات و فقدان آمار دقیق، تعداد نمونه، 384 نفر تعیین شد که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت غیرتصادفی در دسترس، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پایایی آن، علاوه بر کدگذاری داده های کیفی توسط دو کدگذار دیگر، با آزمون آلفای کرونباخ، نیز تأیید شد (93/0α=). برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و لیزرل استفاده شد.
یافته ها: نشان داد که 72 شاخص در قالب 18 مؤلفه و به ترتیب اولویت در ابعاد انگیزشی و نگرشی، فرهنگی و اجتماعی، فنی-تخصصی، مالی و زیرساخت و مدیریتی بر توسعه فوتبال حرفه ای بانوان اثرگذار هستند. مهیا شدن بستر و زمینه ای برای تقویت انگیزه های فردی و نگرش مثبت خانواده ها به فوتبال بانوان، ارتقاء سطح فرهنگی در باشگاه ها و جامعه جهت حمایت همه جانبه از فوتبال بانوان و توانمندسازی منابع انسانی فنی و تخصصی می تواند به توسعه فوتبال حرفه ای بانوان کمک نماید.
نقش سرمایه های فرهنگی و روان شناختی در مشارکت ورزشی زنان (تحقیق کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
111 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های فرهنگی و روان شناختی در مشارکت ورزشی زنان بود. جامعه آماری تحقیق شامل؛ اعضای هیات علمی دانشگاه، مدیران، ورزشکاران و مربّیانِ زن فعال در سطوح قهرمانی استان خوزستان بودند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و با 14 نفر از افراد جامعه مذکور مصاحبه شد که از مصاحبه دوازدهم اشباع نظری حاصل گردید. روش پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی بود. جهت ساخت الگوی پیشنهادی پژوهش از روش نظریه برخاسته از داده ها (گرندد تئوری) استفاده شد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل و کدگذاری داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج نشان دادکه 5 مضمون اصلی (شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها) و 23 مقوله محوری استخراج گردید. عوامل علی در دو بخش سرمایه فرهنگی (برابری جنسیتی، سطح اقتصادی، عوامل اجتماعی) و سرمایه روان شناختی (تاب آوری، امیدواری، خودکارآمدی، خوش بینی) تقسیم شد. عوامل زمینه ای (تربیت فرهنگی، آموزش و آگاهی، رسانه ها،)، عوامل مداخله گر (تصورات قالبی، تبعیض جنسیتی، فرهنگ نگرانی از ظاهر، فقدان حمایت اجتماعی، بی عدالتی، محدودیت های اقتصادی)، راهبردها (آگاهی افزایی فرهنگی، حمایت اجتماعی، توسعه زیرساخت ها، پشتیبانی مالی) و پیامدها (ابعاد روان شناختی، ابعاد اجتماعی، و ابعاد فرهنگی) بودند. هم چنین مشخص شد سرمایه های فرهنگی و روان شناختی می توانند به تشکیل نگرش های مثبت نسبت به مشارکت زنان در ورزش کمک کرده و به بروز توانمندی زنان و بالندگی اجتماعی بیافزایند.
تعامل و همگرایی اخلاق و فقه در تعهدات و تکالیف زن و شوهر با تأکید بر مضمون آیه درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
7 - 25
حوزههای تخصصی:
اخلاق و فقه، فقیهان را در مسیر عمق بخشی به اجتهاد و استنباط احکام و نیز فهم تعامل ها و همپوشانی و همگرایی آن دو یاری می رساند. نوشتار حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، با تأکید بر آیه 228 سوره بقره، که به برخی از تکالیف و حقوق زنان اشاره دارد، به کشف چنین رابطه ای میان آن دو پرداخته است. با توجه به شواهد و ادله اخلاقی و فقهی، به دست آمد که اوّلاً: مطلوب از درجه، جانب داری برای مرد نیست، بلکه احکام شرعی با لحاظ فضائل اخلاقی، تشریع شده است؛ از این منظر، به جهت مسئولیتی که خداوند به شوهر داده، باید با همسرش حسن معاشرت را داشته و تعهدات و تکالیف مربوط به حالات جسمی و روحی او را در خانواده رعایت نماید و در واقع، همه حقوقش را از زن استیفا نکند و همین، درجه و منزلتی اخلاقی و معنوی برای شوهر است. ثانیاً: میزان مثلیت و همانندی حقوق و تکالیف زن و مرد، در برایند کلی حقوق و تکالیف متناسب است، نه تعداد آن؛ زیرا در تشریع حقوق و تکالیف زن و شوهر یکی بر دیگری برتری داده نشده است، بلکه براساس تفاوت های میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی و بر پایه فطرت انسانی می باشد.
بازخوانی نظرات پیرامون تعیین حد برای مهرالمثل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
72 - 94
حوزههای تخصصی:
مهرالمثل مالی است که در مواردی مثل ازدواج بدون تعیین مهر (به شرط مواقعه)، رابطه ناشی از شبهه، رابطه اکراهی و نکاح فاسد، برای زن ثابت می شود. قانون مدنی درباره حداکثر میزان مجاز در تعیین این مهر ساکت است و برای ملاک مهرالمثل شرف و نسب زن و... را بیان کرده و حداکثری برای میزان آن مطرح نکرده است. ممکن است تصور شود که با توجه عدم ذکر قانونگذار در مورد حد مهرالمثل اصل بر این است که حدی قائل نیست. در حالی که مبنای این بحث در فقه است. هنگام رجوع به فتاوای فقها ملاحظه می شود که در این زمینه میان فقها اختلاف نظر است. برخی قائل به عدم تعیین حد، برخی قائل به تفصیل و گروهی مانند مشهور فقها و بعضی از معاصرین چون مرحوم امام معتقدند که مهرالمثل نباید از میزان مهرالسنه بیشتر شود. با توجه به این که بر اساس اصل 167 قانون اساسی در موارد سکوت قانون، باید به فتاوای معتبر فقها رجوع شود و قضات غالباً در موارد سکوت یا اجمال قانون به نظر مرحوم امام و مشهورفقها رجوع می کنند، این پندار ایجاد می شود که باید در حقوق نیز حدی برای مهرالمثل تعیین نمود و بیشتر از مهرالسنه به زوج بازگردانده شود. این پژوهش با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی و تحلیلی در مقام نقد و بررسی ادله نظرات تعیین حد برای مهرالمثل پرداخته و در نهایت نظر عدم تعیین حد پذیرفته شده است و پیشنهاد شده در متن قانون این موضوع تصریح گردد.
رابطه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه وتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از ضرایب همبستگی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت. سلامت معنوی در بین زنان متأهلی که کیفیت زناشویی خوبی دارند بالاتر بود.
بانوان و سبک زندگی ایرانی اسلامی در منظومه فکری مقام معظم رهبری مدظله العالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با رواج سبک زندگی غربی در جوامع مختلف، بنیان و شالوده اصلی اجتماع یعنی خانواده با خطرات جدّی مواجه شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ایمدّظلّه العالی در بیانات خود، به ویژه گام دوم انقلاب، به چالش ها و آسیب های سبک زندگی غربی اشاره و برنامه ریزی برای مقابله با آن را خواستار شده اند. با توجه به اهمّیت و تأثیر خانواده در تمدّن سازی اسلامی و نقش بی بدیل بانوان در این فرایند، پژوهش حاضر با هدف کشف الگوی مطلوب نقش آفرینی زنان در تحقّق سبک زندگی اسلامی ، با استفاده از «روش تحلیل مضمون»، به واکاوی در بیانات رهبر معظم انقلاب پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه مقام معظّم رهبریمدظله العالی، بانوان در سه محور فردی، خانوادگی و اجتماعی، در تقویت سبک زندگی اسلامی نقش دارند که علاوه بر خودسازی، مراقبه، پایبندی به اعتقادات مذهبی و احساس وظیفه در راستای بهینه سازی تربیت فرزندان، در بعد اجتماعی نیز با هدف افزایش گنجینه اطلاعات مورد نیاز و ایجاد انگیزه به منظور ایجاد تغییرات، به آموزش و مهارت هایی نیازمند هستند.
نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب
حوزههای تخصصی:
دین اسلام همواره برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بوده و بخصوص سفارش های فراوانی از ائمه علیهم السلام در مورد زن در متون دینی و روایات وارد شده است و یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش زن در عرصه خانواده و اجتماع است. در روایات اسلامی دختران و زنان بعنوان حسنات الهی ذکر شده اند و این در حالی است که حسنات در اسلام مورد پاداش خدا هستند و نعمت ها مورد بازخواست و سوال خداوند قرار می گیرند با سیری در منابع اسلامی می توان فهمید که زن در اندیشه اسلامی چه جایگاه والایی داشته و دارد اما در غرب و در شعار«زن،زندگی،آزادی» بالعکس این است. میتوان اینگونه بیان کرد که هر چه میزان تعهد به اسلام و زندگی اسلامی بیشتر باشد تداوم آن زندگی بالاتر خواهد بود و به عکس هر چه میزان تعهد کمتر آرامش روانی و اسایش فرد در محیط زندگی و اجتماع کمتر خواهد بودهمچنین باید اینگونه بیان کرد که فروپاشی نظام غرب براساس آزادی نامحدود است. این تحقیق،از روش آمیزه ای و به کمک اسناد نوشتاری وسامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی وتحلیلی بهره می برد. هدف با رجوع به منابع دینی، نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق عبارتند از این که با رجوع به قرآن، روایات ، جایگاه و نقش زن در خانواده و در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و بالعکس غرب را که موجب آرامش و... می شود، مورد بررسی قرار می دهد.
فمینیسم و تاریخ شفاهی زنان: رویکردها و روشها
حوزههای تخصصی:
تاریخ شفاهی زنان در جایگاه یکی از روش های امتحان شده در حوزه پژوهش های مردمی، در تحلیل فرآیندهای اجتماعی زنان، نقش بسیار مهمی ایفا می کند، و با رویکردی جامعه گرا در پی آن است که انعکاس دهنده صدای زنانی باشد که امکان مکتوب کردن خاطرات یا بیان باورها، نظرات، عقاید و تجربیات شان را نداشته اند. رشد فزاینده اجرای طرح های تاریخ شفاهی زنان، آموزش این نحله از تاریخ نگاری در دانشگاه ها، تألیف پایان نامه های متعدد حول این موضوع و پژوهش پیرامون مباحث نظری و عملی تاریخ شفاهی زنان، گویای اهمیت و توجه به آن در سال های اخیر است. به رغم اینکه تاریخ شفاهی زنان در بدو پیدایش و تکوین برخاسته از جنبش های فمینیستی بود، اما در گذر زمان، کم کم هویت مستقلی پیدا کرد و به سوی تخصصی شدن گام برداشت، و به تبع، از افکار فمینیست ها فاصله گرفت. این مقاله با راهبرد توصیفی تحلیلی، نظریه هایی را که تاکنون درباره ارتباط فمینیسم و تاریخ شفاهی زنان و تأثیر یا تفکیک این دو مقوله از یکدیگر به رشته تحریر درآمده، تحلیل می کند تا به یک دسته بندی جامع راه یابد.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
تبیین جامعه شناختی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی وضعیت سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده در سال 1401 شهر تهران به روش غیرآزمایشی از نوع همستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 13تا 18 سال مقیم مراکزشبه خانواده شهر تهران در سال 1401 به تعداد 116 نفر (در 6 مرکز شبه خانواده) بود که همه ایشان وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مقیاس استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز (1998) که شامل مؤلفه های انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی است، جمع آوری و به روش همبستگی پیرسون، آزمون رتبه ای اسپیرمن و بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده با متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شکوفایی اجتماعی معنادار به ترتیب 542/.+، 395/.+، 590/.+، 476/.+ و627/.+ است که نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار آنها و سلامت اجتماعی مطلوب در این نوجوانان می باشد. براین اساس، می توان گفت که نگهداری نوجوانان بی سرپرست در مراکز شبه خانواده از جمله راه های مطلوب افزایش سلامت اجتماعی ایشان است که باید مورد توجه سیاستگذاران و متولیان نگهداری از این افراد قرار گیرد.
نیازسنجی مادران شاغل بر اساس تجربه زیسته مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در جامعه امروزی اشتغال زنان ونوع مشارکت اجتماعی آنها تحولاتی را درنقش های کلیشه ای سنتی ایجاد کرده است و لازم است نیازهای زنان شاغل به عنوان مادر بررسی شود.روش: جهت بررسی مناسب تجربه زیسته زنان، مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. نوع نمونه گیری، هدفمند بوده تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشت. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است که با 6 مصاحبه اشباع داده ها بدست آمد. اما محققین جهت حصول اطمینان، مصاحبه ها را تا شماره 10 ادامه دادند. مشارکت کنندگان شامل 10 زن مدیر در سطوح عالی مدیریتی در ارگان های دولتی بودند که فرزندانی زیر سن 18 سال داشتند.یافته ها: برای سنجش روایی و پایایی داده های کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده و ازکمیته ی راهنما برای ارزی ابی و اج رای برنام ه ی مص احبه استفاده شده است. روش تحلیل مضمون براساس مدل براون وکلارک(2006) انجام گرفت. در مرحله تحلیل، 4 مضمون اصلی و 9 مقوله فرعی بدست آمد. مضامین اصلی شامل «نیازهای فردی»، «نیازهای ساختاری»، «نیازهای درون گروهی»، «بازنگری درقوانین» می شود. مقولات فرعی نیز شامل «توانمندی آموزشی»، « دریافت مشاوره»، «خدمات شهری»، «خدمات بهداشت»، « خدمات سازمانی»، «تغییرنگرش های اعضای جامعه»، «تغییر نگرش در خانواده»، «اصلاح در اجرای قوانین» و «ضمانت اجرای قوانین» است. نتایج: طبق نتایج بدست آمده نیازهای مادران شاغل باید علاوه بر سطح فردی در سطح ساختاری نیز در نظر گرفته شود. همچنین نیازها باید در بین گروه های عضویتی مادران ملاحظه شود و از سوی دیگر در حقوق مربوط به اشتغال زنان بازنگری صورت گرفته و قوانینی مناسب تر طراحی شوند.
مبانی فقهی حق مالکیت خصوصی زن با رویکردی به فقه مقارن و قوانین حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
147 - 168
حوزههای تخصصی:
با استناد به مبانی فقهی، گروهی از محققین استقلال مالکیت زن را به رسمیت شناخته و گروهی دیگر منکر استقلال وی در دارایی خود هستند. البته قانون مدنی ایران به صراحت از استقلال دارایی زن سخن گفته و مقرر نموده است که زن می تو اند به طور مستقل در دارایی خود تصرفات مالکانه داشته باشد. مسئله مالکیت خصوصی زن در فقه اسلامی از مسائل چالش برانگیزی است که رسیدن به چارچوب مناسب و طرح دیدگاه های آن با تحلیل مبانی فقهی، راهی است برای راستی آزمایی دیدگاه هایی که عدم مالکیت زن را مطرح نموده اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی مبانی فقهی استقلال مالکیت خصوصی زن قبل از ازدواج و پس از آن با رویکردی به فقه مقارن و قوانین حقوقی، به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور براساس تحلیل منابع مربوطه، دیدگاه رقیب مورد مطالعه قرار گرفت و چالش اساسی این مسئله یعنی، رویارویی حق استقلال مالی زن با اصل تحکیم خانواده و لزوم اطاعت از شوهر بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که در فقه اسلامی و قوانین حقوقی، اصل استقلال مالکیت زن و تصرفات ناشی از آن، پس از ازدواج تا بدانجاست که با اصل تحکیم خانواده و لزوم اطاعت از شوهر در تزاحم نباشد.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرآیندهای خانواده ایرانی و بهزیستی روانی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
21 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرایند خانواده ایرانی و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان سرپرست خانوار بود که به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نقر) جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی ازنوع پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ریف (1989) و مقیاس خودگزارشی فرایندهای خانوادگی برای خانواده های ایرانی سامانی(1387) بود. مداخله برنامه آموزش مثبت اندیشی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون برای دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و یک متغیری، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های فرآیند خانواده دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (90/11F= و 05/0>P). هم چنین بین میانگین های بهزیستی روانی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (85/13F= و 05/0>P). بنابر این می توان نتیجه گرفت که آموزش مثبت اندیشی بر فرآیند خانواده و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار اثربخش است و می توان برای ارتقاء فرایند خانواده ایرانی ، بهزیستی روانی و در پی آن توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده و جامعه بهره جست.