مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
صمیمیت عاطفی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی - رفتاری بر صمیمیت زوجین صورت گرفت. روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری شامل زوجینی بود که به دلیل مشکلات زناشویی به یکی از مراکز مشاوره ی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری شامل 32 زن و شوهر بود که با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس صمیمیت زناشویی و پرسش نامه ی بررسی نیازهای صمیمیت بود. گروه آزمایش در 10 جلسه زوج درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری شرکت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که کاربرد تکنیک های مبتنی بر نظریه ی شناختی - رفتاری میزان صمیمیت و صمیمیت عاطفی و جنسی زوجین را افزایش داده است
تحلیل مرثیه غنایی فارسی (بر مبنای نظریه ارتباط کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی در یکی از مهم ترین مفاهیم خودش شعری است که بیانگر احساسات و عواطف شاعر یا یک شخصیت شعری باشد. یکی از انواع مختلف احساسات که همواره در شعر مورد استفاده قرار گرفته احساس غم گوینده در سوگ از دست دادن کسی است؛ به این نوع شعر مرثیه می گویند. در این مقاله این نوع شعر از دیدگاه نظریه ارتباط کلامی بررسی شده است. بررسی مرثیه فارسی از این منظر نشانگر این است که در صمیمی ترین و عاطفی ترین این نوع اشعار اغلب جهت گیری پیام به سوی گوینده است؛ بنابراین خواننده با کارکرد عاطفی زبان مواجه می شود. زبان، ساده و عامه فهم است. جملات و ساخت های نحوی تکرار می شوند و در متن از استعاره هایی استفاده می شود که ژرف ساخت آن قلمرو عاطفی گوینده است. همچنین شاعر از شبه جمله های عاطفی زیاد بهره می گیرد. در این گونه شعری رابطه گوینده با متوفی اغلب یک رابطه خانوادگی است از این رو خواننده با گزاره های عاطفی مواجه می شود. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شده است و اهمیت آن در این است که مرثیه کلاسیک فارسی را از منظر نظریه ادبی نوین واکاوی می کند و تلاش می کند آن را حتی الامکان بدون توجه به عوامل برون متنی تحلیل کند.
اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور بر صمیمیت عاطفی و کیفیت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور بر صمیمیت عاطفی و کیفیت زناشویی زوجین بود. روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. سه زوج از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پروتکل درمانی رویکرد بافت نگر انصاف محور در طی 10 جلسه اجرا شد و پس از خاتمه درمان نیز پیگیری در دو مرحله و با فاصله یک ماهه صورت گرفت. آزمودنی ها در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری به خرده مقیاس صمیمیت عاطفی پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت و سنجه کیفیت زناشویی پاسخ دادند. داده ها به روش تحلیل دیداری، فرمول درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان بافت نگر انصاف محور موجب افزایش صمیمیت عاطفی و کیفیت زناشویی زوجین می شود. نتیجه گیری: رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور در افزایش سطح صمیمیت عاطفی و کیفیت زناشویی زوجین از کارآیی لازم برخوردار است و زوج درمانگران می توانند از این رویکرد در کار با زوجین به منظور افزایش صمیمیت عاطفی و کیفیت زناشویی استفاده کنند.
اثربخشی آموزش مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متأهل شهرتهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم زمستان ۱۳۹۳شماره ۴۱
119-132
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهلصورت گرفت. روش: در این تحقیق جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل شهرتهران در سال تحصیلی 94-93 بودند. نمونه آن متشکل از دو گروه 20 نفره بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار:ابزار مورد استفاده شامل بسته آموزش مهارت های سبک زندگی و مقیاس صمیمیت عاطفی باگاروزی(1999) به ترتیب برای اندازه گیری مهارت های سبک زندگی و صمیمیت عاطفی به کار رفتند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که ابتدا از دانشجویان هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس به گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش مهارت های جرأت ورزی ارائه و در پایان پس آزمون ارائه شد و سپس داده های آنها استخراج و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهل موثر بود. بحث: بر این اساس مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهل موجب افزایش علاقه مندی آنها به روابط زناشویی می شود
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر پیوستگی، انطباق پذیری، صمیمیت عاطفی، و کیفیت ارتباطی والدین بعد از تولد فرزند نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بعد از تولد فرزند نخست، زوجین برای سازش یافتگی با شرایط جدید زندگی خود و ارضای نیاز به صمیمیت عاطفی همگام با سبک والدگری مطلوب، به طور کلی دچار سردرگمی می شوند. مدیریت مشکلات مربوط به پرورش فرزند و وظایف مراقبتی هر یک از والدین، ممکن است باعث آشفته تر شدن روابط زناشویی شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر پیوستگی، انطباق پذیری، صمیمت عاطفی، و کیفیت ارتباطی والدین بعد از تولد نخستین فرزند است. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوگروه آزمایش وگواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی والدین دارای یک فرزند زیر 5 سال بود که در 6 ماه اول سال 1398 در مهدکودک های شهر رشت حضور داشتند. حجم نمونه شامل 16 زوج (8 زوج گروه آزمایش و 8 زوج گروه گواه) از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی هیجان مدار انجام شد و گروه گواه در نوبت مداخله قرار گرفت. تمامی آزمودنی ها در طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه های انطباق پذیری و پیوستگی السون و همکاران (1985)، ارزیابی شخصی صمیمت شافر و السون (1981) و کیفیت ا رتباطی زوجین (خوشکام، 1385) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده نیز با تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر پیوستگی (0/001 < P ، 492/500= F )، انطباق پذیری (0/001 < P ، 225/231= F )، صمیمت عاطفی(0/01 < P ،482/1362= F ) و کیفیت ارتباطی(0/0001 < P ، 444/244= F ) والدین، تأثیر مثبت معنی دار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که روش زوج درمانی متمرکز بر هیجان با تأثیر بر سبک برقراری ارتباط مؤثر، گسترش پیوند عاطفی، شناسایی اعتقادات و باورها و پیشینه دلبستگی زوجین، درک رابطه رفتار با افکار و هیجان ها، و ایجاد انتظارات واقع بینانه درباره والدگری، به خصوص پس از تولد نخستین فرزند، موجب ارتقا و بهبود رضایت مندی و صمیمت هر یک از والدین می شود.
مقایسه ویژگی های روانی والدین خویشاوند و غیر خویشاوند دارای بیش از یک فرزند با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
304-313
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بعد از تولد فرزند نخست، زوجین برای سازش یافتگی با شرایط جدید زندگی خود و ارضای نیاز به صمیمیت عاطفی همگام با سبک والدگری مطلوب، به طور کلی دچار سردرگمی می شوند. مدیریت مشکلات مربوط به پرورش فرزند و وظایف مراقبتی هر یک از والدین، ممکن است باعث آشفته تر شدن روابط زناشویی شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر پیوستگی، انطباق پذیری، صمیمت عاطفی، و کیفیت ارتباطی والدین بعد از تولد نخستین فرزند است. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوگروه آزمایش وگواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی والدین دارای یک فرزند زیر 5 سال بود که در 6 ماه اول سال 1398 در مهدکودک های شهر رشت حضور داشتند. حجم نمونه شامل 16 زوج (8 زوج گروه آزمایش و 8 زوج گروه گواه) از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی هیجان مدار انجام شد و گروه گواه در نوبت مداخله قرار گرفت. تمامی آزمودنی ها در طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه های انطباق پذیری و پیوستگی السون و همکاران (1985)، ارزیابی شخصی صمیمت شافر و السون (1981) و کیفیت ا رتباطی زوجین (خوشکام، 1385) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده نیز با تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر پیوستگی (001/0 < P ، 492/500= F )، انطباق پذیری (001/0 < P ، 225/231= F )، صمیمت عاطفی(01/0 < P ،482/1362= F ) و کیفیت ارتباطی(0001/0 < P ، 444/244= F ) والدین، تأثیر مثبت معنی دار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که روش زوج درمانی متمرکز بر هیجان با تأثیر بر سبک برقراری ارتباط مؤثر، گسترش پیوند عاطفی، شناسایی اعتقادات و باورها و پیشینه دلبستگی زوجین، درک رابطه رفتار با افکار و هیجان ها، و ایجاد انتظارات واقع بینانه درباره والدگری، به خصوص پس از تولد نخستین فرزند، موجب ارتقا و بهبود رضایت مندی و صمیمت هر یک از والدین می شود.
شناسایی شاخص های تعاملات خانواده های دارای فرزند عادی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های تعاملات خانوادگی در خانواده های دارای فرزند عادی بود. روش : پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و در قالبِ روش و طرح پژوهشی زمینه ای انجام شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در دسترس و هدفمند بود که طی آن پژوهشگر پس از شناسایی یک مدرسه مقطع اول و یک مدرسه مقطع دوم متوسطه در شهر قزوین، مبتنی بر اصل اشباع اطلاعاتی، تعداد هشت دانش آموز عادی را برای مشارکت در پژوهش انتخاب کرد و مورد مصاحبه قرار داد. همه مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و درنهایت با استفاده از روشِ سیستماتیک اشتراوس و کوربن (1987) تحلیل گردید. یافته ها: تحلیل تعاملات خانوادگی دانش آموزان عادی منجر به شناسایی 13 کد باز و 4 کد محوری (صمیمیت عاطفی _ فکری (زوجی و والد _ فرزندی)، برخورداری از توانمندی های ارتباطی، تسلط در به کارگیری مهارت های حل مسئله، احترام و همکاری همه جانبه و سیستماتیک) گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش منجر به شناسایی شاخص های تعاملات خانواده های دارای فرزند عادی شد.
تحلیل کیفی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
177 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف تحقیق حاضر واکاوی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق بود. هیچ تحقیق قبلی، صمیمیت مخدوش شده را از دریچه زوج های در آستانه طلاق بررسی نکرده است. بنابراین ، این مطالعه کیفی تلاشی برای بررسی انواع صمیمیت های مخدوش شده در زوج های ایرانی است و عوامل حساس به فرهنگ را معرفی می کند. روش : روش پژوهش کیفی با فن مصاحبه عمیق بوده است. نمونه مورد مطالعه، بانوان در آستانه طلاق بوده که به مرکز مشاوره "بهار نکو" وابسته به نهاد نمایندگی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه داشتند. نمونه گیری به طور هدفمند انجام شده است، حجم نمونه به شیوه اشباع 30 نفر برآورد شده است. مصاحبه ها با روش نظریه پدیدار گشته از تجربه تحلیل شده و در طی سه مرحله کد گذاری باز و محوری و گزینشی تعداد 233 مفهوم23 مقوله و 42 زیر مقوله بدست آمد. یافته ها : یافته ها نشان میدهد علیرغم اعلام بسیاری از پژوهشها که صمیمیت عاطفی را مفهوم هسته ای پدیدار گشته در صمیمیت مخدوش شده در زنان درآستانه طلاق می دانند؛ در این بررسی مشخص شد که صمیمیت عاطفی مفهوم هسته ای مدل پارادایمی بوده و به نوبه خود مخدوش شدن آن تحت تاثیر مخدوش شدن صمیمیت ارتباطی (صمیمیت در گفتار، توجه صمیمانه) و صمیمیت روانشناختی (صمیمیت فکری، صمیمیت شخصیتی، صمیمیت پور نو مجازی) است. مقوله های زمینه ساز و مداخله گر در مخدوش شدن صمیمیت در زنان در آستانه طلاق عبارتند از: صمیمیت معنوی، صمیمیت اجتماعی (صمیمیت تفریحی ، صمیمیت در رفتار اجتماعی)، صمیمیت ذهنی، صمیمیت زمانی و صمیمیت جنسی . پیامدهای مورد انتظار در فهم زنان از برقراری روابط صمیمانه، رسیدن به ثبات زناشویی، ارضاء نیازها ، آرامش در زندگی مشترک، سعی در تقویت صمیمیت، ایجاد عشق و علاقه به همسر، پایبندی به اصول و ارزش ها و تقویت تعهد نسبت به همسر است.
اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
249 - 278
حوزه های تخصصی:
طلاق تأثیرات مخربی می تواند بر روی زوج ها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش زوجین متقاضی طلاق مرکز مشاوره دادگستری بوشهر در سال 1396 بود. افراد نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 زوج) جایگزین و پرسشنامه های انطباق پذیری و صمیمیت عاطفی در پیش، پس و پیگیری تکمیل شد. گروه های آزمایش در برنامه های مداخله شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس چند متغیره همراه با آزمون تعقیبی تحت نرم افزار spss19 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در زوجین متقاضی طلاق متفاوت است؛ صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی زوجین متقاضی طلاق شهر بوشهر در سه گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است؛ اثربخشی هر سه رویکرد در افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در مرحله پیگیری پایدار بود؛ بنابراین برای افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری زوجین متقاضی طلاق می توان از این سه رویکرد استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
۸۱-۵۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهرستان شهریار (شهر اندیشه) صورت گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زوج هایی بودند که مرد مرتکب خیانت شده و در سال 1397 به مراکز مشاوره شهراندیشه مراجعه کردند. با نمونه گیری در دسترس 24 زوج انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه، 8 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی در 10جلسه زوج درمانی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها به پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس بلوکی نشان داد: زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و زوج درمانی یکپارچه نگر بر مولفه رضایت از تقابل در بعد صمیمیت جنسی اثربخشی معناداری داشتند (۰۵/۰>p) ولی تفاوت معناداری بین دو رویکرد مشاهده نشد. همچنین زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی در همه مؤلفه ها اثر بخش بود ولی این اثر بخشی در زوج درمانی یکپارچه نگر بدست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر مولفه رضایت از تقابل در صمیمیت جنسی، استفاده از این رویکردها در ارتقاء صمیمیت جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی می تواند مؤثر باشد. همچنین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در افزایش صمیمت عاطفی و جنسی، این رویکرد می تواند مورد استفاده ی زوج درمانگران قرار گیرد. شماره ی مقاله: ۳
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال به دوره ی والدگری غالباً با شور و نشاط و لذت فراوانی همراه است، اما این مرحله تغییرات زیادی را به دنبال دارد که می تواند کارکردهای فردی و زوجی را تحت تاثیر قرار دهد. از یک طرف تولد فرزند نشان دهنده ی تحقق رویای والدین است، از طرف دیگر می تواند به معنای تجربه لحظات دشوار و آزار دهنده ای باشد که در نتیجه تقاضاهای مراقبت و یادگیری بی پایان و سازمان دهی های مجددِ لازم به عنوان یک فرد، همسر، عضو خانواده و حرفه ای (شغلی)، حاصل شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول بوده که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش، 20 زوج بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و بر اساس نقطه برش پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (شوم و همکاران، 1986) انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) گمارده شدند. از هر دو گروه، پیش آزمونی برای تعیین وضعیت همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی، طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برنامه زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند را به صورت زوجی دریافت کردند. پس از گذشت یک ماه و نیم بعد از اتمام درمان، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه همدلی زناشویی (جولیف و فارینگتون، 2006) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت (شِیفر و السون، 1981) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که در متغیرهای همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی، افزایش معناداری در نمرات پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است. این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 05/0 >p معنادار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که از جمله رویکردهای مؤثر برای کاهش مشکلات و ناهماهنگی های زناشویی ناشی از زایش نخستین فرزند، رویکرد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند است که می توان از این رویکرد به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت
نقش میانجی امید به زندگی و تاب آوری در رابطه بین ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
128 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی امید به زندگی و تاب آوری بین ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی در زنان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان متأهل شهر شیراز در سال 1400 بودند. که از بین آن ها 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش، شامل مقیاس ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2020)، پرسش نامه صمیمیت زوجین اولیاء (1385)، مقیاس امید به زندگی اسنایدر و همکاران (1991) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد امید به زندگی نقش میانجی معناداری در ارتباط بین ترس از کرونا و تاب آوری دارد. با این حال، امید به زندگی نقش میانجی معناداری در ارتباط بین ترس از کرونا و صمیمت عاطفی ندارد. همچنین تاب آوری نقش میانجی معناداری در ارتباط بین امید به زندگی و صمیمیت عاطفی، امید به زندگی و صمیمت عاطفی و ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی دارد (052/0- = β، 012/0>P)براساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با عوامل زیربنایی مانند امید به زندگی و تاب آوری که موجب اثرگذاری بر رابطه صمیمانه بین زوجین می شود مداخله صورت گیرد تا نسبت به ارتقاء هماهنگی خانوادگی و اجتماعی اقدام شود.
اثربخشی بسته آموزشی برای زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه مداخله آموزشی برای همسران به هرگونه مداخله ای اطلاق می شود که با کاهش میزان روابط مخرب و تقویت رفتارهای سازنده، افراد و روابط آنها را از رذایل مشترک زندگی زناشویی بازدارد. مداخلات آموزشی معمولاً بر محافظت از همسران در برابر عوامل خطر، مانند الگوهای روابط مخرب متمرکز است و باورهای غیرمنطقی و ایجاد عوامل رابطه حمایتی، مانند نگرش مثبت و زناشویی صمیمیت. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از روش کمی استفاده کرده است. برای این منظور، ۲۰ نفر از زوجین، برای اجرای پروتکل انتخاب شد. روش تحقیق در این مرحله از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل خواهد بود. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه آزمایشی و گواه به وسیله پیش آزمون مورداندازه گیری قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه بوده و نتایج توسط واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شده است. برای آزمون نرمال بودن توزیع نمرات مرتبط با متغیرهای پژوهش از آزمون نرمالیته شاپیرو – ویلک استفاده شد، همچنین نتایج مقایسه های زوجی با استفاده از آزمون بونفرونی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: محقق تحقیق خود را در قالب سه فرضیه موردبررسی قرار داد و نتایج نشان داد بسته آموزشی بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و می توان گفت که بسته آموزشی زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی مؤثر است و این تأثیر ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بسته آموزشی باعث افزایش سازگاری زناشویی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بوده و نیز باعث کاهش تعارضات زناشویی گردیده است. تازه های تحقیق بهمن اکبری: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۵۰-۲۳۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناسازگاری زناشویی با افزایش اضطراب و اجتناب دل بستگی و کاهش صمیمیت عاطفی همراه است که ضرورت زوج درمانی را افزایش می دهد. باوجوداین، در زمینه تأثیر زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی در زوج های ناسازگار، شکاف پژوهشی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. نمونه ای به تعداد 20 زوج با روش نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوج ها بر اساس پرسشنامه سبک های دل بستگی همسران (کیان زاده، 1388) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شفر و اولسون، 1981) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوج درمانی متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب دل بستگی و اجتناب دل بستگی و نیز افزایش صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار مؤثر بود (0/01p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده زوج درمانی متمرکز بر شفقت با تأکید بر همدلی و شفقت با خود و همسر، تعامل مبتنی بر شفقت با همسر، مواجهه مبتنی بر حل مسئله با چالش ها و مشکلات زناشویی، پذیرش خویشتن و همسر با همه نقاط قوت و ضعف و کلام و رفتار مشفقانه موجب بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار می شود. بنابراین می توان از زوج درمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری طبق نظر داور محترم و بر اساس رویه موجود در آخرین مقاله های چاپ شده مجله به مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده اشاره شده است.