فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
206 - 219
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن ارائه تعریفی از مفهوم هویت جنسی، قبول و تحسین جنسیت کودکان از سوی اطرافیان، آموزش نقش جنسی به کودکان از همان اوایل کودکی و نیز نفی تبعیض جنسیتی بین کودکان را از ارکان اصلی تربیتی در شکل گیری هویت مناسب جنسی می داند. این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی و با هدف تبیین نگاه آیات و روایات در بررسی نقش متغیر جنسیت در تربیت، عمده ترین الزامات تربیتی را در شکل گیری هویت جنسی دختران و پسران بررسی نموده است. داده پردازی مقاله کتابخانه ای همراه با استناد به آیات و روایات است و نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که جهت حصول تربیتی سالم و کارآمد باید جنسیت کودکان را فارغ از نگاه های فرهنگی و سوگیری های جنسیتی به عنوان رکن مهم تربیتی مورد دقت قرار داد. بر اساس یافته های این پژوهش نگاه تساوی طلبانه به جنسیت و نیز توقع یکسان در ارائه نقش جنسیتی، نگاهی ناصحیح و به دور از واقعیات تکوینی کودکان و مخلّ امر تربیت است.
زن، خانواده، تربیت نسل منتظر
حوزههای تخصصی:
خانواده از نگاه اسلام و آموزه های دینی، نهادی مقدس، سازمانی حرکت آفرین، بستر تربیت و رشد و جایگاه پیشرفت مادی و معنوی است. در این بین بی تردید باید به تربیت زمینه ساز، اهمیت بیشتری داده شود؛ بی شک نقش والدین به ویژه مادر، در تربیت نسل منتظر و افرادی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)باشند، اهمیت خاصی دارد؛ چراکه نسل امروز، آیینه تمام نمای اعتقادات، باورها، ارزش ها و ایمان خانواده است. برای اینکه مادران بهتر بتوانند نسل امروز را با اهداف و آرمان های مهدوی آشنا کنند، باید خود، عامل معارف دین باشند تا بتوانند آن را به فرزندان انتقال دهند. همچنین سازوکارهای تربیت نسل منتظر را با تکیه بر قرآن و عترت، بشناسند و آنها را با فهمی عمیق، زیبا و شیرین درک کرده و برای فرزندان بیان کنند. این تحقیق به بررسی نقش زن و خانواده در تربیت نسل منتظر پرداخته است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر گرایش به طلاق عاطفی (مورد مطالعه: زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
179 - 194
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر گرایش به طلاق عاطفی در روابط زناشویی (مورد مطالعه: زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران) انجام شده است.مواد و روش ها: پژوهش فوق، از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از نظر روش، توصیفی تبیینی و از نوع پیمایشی است. ابزرا گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان و زنان متأهل مناطق 4، 16 و 22 شهر تهران می باشند که به منظور مشاوره خانوادگی به مراکز مشاوره این مناطق مراجعه کرده اند که تعداد آن ها 1134 نفر بود. به منظور تعیین حجم نمونه در تحقیق حاضر از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 420 نفر به دست آمد.یافته ها: نتایج نشان داد بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 56 درصد)، بین سبک زندگی مدرن زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 68 درصد)، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 65 درصد)، بین تعارضات زناشویی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 64 درصد)، بین احساس محرومیت نسبی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 63 درصد)، بین سرمایه اجتماعی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 45 درصد)، بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 35 درصد)، بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 57 درصد)، بین سرمایه فرهنگی نهادی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 18 درصد) همبستگی معنی داری وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: هر چه زوجین به مشارکت های اجتماعی و مسائل فرهنگی علاقه مندی بیش تری داشته باشند و هر چه از سبک زندگی مدرن، رسانه های اجتماعی مجازی و مادیات فاصله داشته باشند امکان طلاق عاطفی بین آن ها کم تر است.
ایمنی روان شناختی زنان و راهبردهای مدیریت آن: پژوهشی کیفی در زنان عضو هیئت علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی روان شناختی ناشی از ادراک از میزان ریسک و تهدیدات محیطی بوده و بیانگر احساسی است که فرد در یک محیط بتواند بی دغدغه اظهارنظر کند و از سرزنش شدن هراسی نداشته باشد. هدف از این مطالعه، ارائه مدل ایمنی روان شناختی زنان با تمرکز بر علل و پیامدها در دانشگاه های برتر شمال شرق کشور با استفاده از رویکرد تفسیری و روش کیفی می باشد. استراتژی این تحقیق، داده بنیاد مبتنی بر طرح نظام مند استراوس و کوربین است. مشارکت کنندگان، زنان هیئت علمی در دانشگاه های برتر شمال شرق کشور هستند و با 12 تن از زنان هیئت علمی که پدیده ایمنی روان شناختی در محیط را تجربه کرده و از نظر سابقه خدمت، حداقل 10 سال سابقه کار داشتند، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی، سبب شناسایی 219 کد آزاد، 73 مقوله و 30 مضمون شد. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان مضمون ها برقرار شد و در ادامه، کدگذاری انتخابی نیز صورت گرفت. در این پژوهش، یافته ها نشان داد که پدیده محوری متشکل از امنیت گفتاری، امنیت رفتاری، امنیت احساسی و امنیت ادراکی است. شرایط علّی شامل ساختارهای بروکراتیک، ساختارهای مردانه، ساختارهای تبعیض آمیز، جو سازمانی منفی، عوامل شخصیتی- نگرشی، سبک رهبری غیرحمایتی، ارتباطات غیراثربخش و عدم تعادل کار- زندگی می باشد. همچنین راهبردها متشکل از راهبرد فعال (مشارکتی)، راهبرد توانمندسازی، راهبرد دفاعی، راهبرد شناختی و راهبرد فرهنگی است. پیامدها نیز شامل دلبستگی به شغل و سازمان، یادگیری سازمانی، رشد عملکرد فردی و شغلی، تحکیم سرمایه اجتماعی، اعتماد سازمانی، عدالت سازمانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. بسترها در این مطالعه شامل بسترهای آموزشی، قانونی و فرهنگی بود و شرایط مداخله گر متشکل از هویت برند سازمان، ویژگی های جمعیت شناختی و عوامل اقتصادی است. این الگو به دانشگاه ها و سایر سازمان ها کمک می کند تا راه های دستیابی به ایمنی روان شناختی در کارکنان را بشناسند و شرایط ایجاد آن را فراهم آورند. پیامدهای به دست آمده نیز مدیران را ترغیب می نماید تا برای تحقق توسعه ایمنی روان شناختی در سازمان تلاش کنند.
بررسی پوشش شاخص های بنیادین فمینیسم در روزنامه های منتسب به اصلاحات (بررسی موردی سال های 76 تا 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
15 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: دولت اصلاحات که در سال 1376 با شعار توسعه سیاسی و گسترش آزادی های مدنی و با مشارکت قابل توجه زنان در عرصه انتخابات، قدرت سیاسی را در اختیار گرفت، به نظر می رسد از یک سو طرح و پی گیری مسائل و مطالبات سیاسی-اجتماعی مربوط به زنان را در سطح گسترده تری در قیاس با گذشته دنبال نمود و از سوی دیگر زمینه را برای مشارکت و نقش آفرینی هر چه بیشتر زنان در امور جامعه و اداره کشور فراهم ساخت. روش: مساله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی فراگیری و پوشش شاخص های بنیادین فمینیسم در روزنامه های منتسب به جریان اصلاحات است که با روش علمی کاربردی تحلیل محتوای 8 عنوان روزنامه شاخص در بازه زمانی 76 تا 1380 و با استفاده از آزمون T، و تحلیل واریانس دو راهه انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که به رغم تحولات رخ داده در حوزه زنان در این دوره، روزنامه های منسوب به اصلاحات با اتّخاذ رویکرد محافظه کارانه، همچنان ظاهری مردسالارانه دارند و کمتر به مسائل اساسی و بنیادین زنان در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنر و رسانه، خانواده، آموزش، امور حقوقی، ورزش و سرگرمی پرداخته اند.
تحلیلی بر مبانی فقهی ولایت سیاسی زنان در فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
عدم حضور زنان در سطوح عالی مشارکت سیاسی در کشور به دلیل وجود شرط ذکورت در فقه و قید رجل سیاسی در قانون اساسی یکی از مصادیق تمایزات جنسیتی براساس مبانی توسعه غربی و نظرگاه فمینیستی تلقی شده است. این مبنا در قانون گذاری جمهوری اسلامی به ویژه پس از انقلاب به یکی از چالش های مهم نظام اسلامی در حوزه حقوق زنان بدل شده که در موسم انتخابات و انتقال قدرت بیشتر رخ می نماید. این اثر با هدف بازخوانی ادله فقهی برای حل این چالش با تحلیل و بررسی مبانی دو قول ممنوعیت و جواز ولایت سیاسی برای زنان با طی روند اجتهادی با روش تحلیلی-توصیفی و مطالعه کتابخانه ای، ممنوعیت ولایت سیاسی برای بانوان و عدم ممنوعیت فروعات آن برای ایشان را نتیجه گرفته است.
جستاری فقهی در مستندات قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار
حوزههای تخصصی:
امتناع مکلف از اوامر و نواهی الهی چنانچه به سبب عدم قدرت وی باشد، رافع هرگونه تکلیف و عقاب است، اما اگر مکلف با سوء اختیار خویش شرایطی را سبب سازد که به موجب آن ناچار به عدم اتیان از اوامر الهی گردد به سبب قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار، عمل وی ارادی و نامشروع تلقی می شود. بنابراین، آثار حقوقی و کیفری متناسب با آن را به دنبال خواهد داشت. باتوجه به اهمیت قاعده مذکور و کاربرد گسترده آن در فقه اسلامی، بررسی مستندات آن ضرورت دارد. ازاین رو نوشتار حاضر با هدف تبیین مستندات قاعده مذکور با روش تحلیلی – توصیفی صورت گرفته است. نگارنده پس از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن، بدین نتیجه دست یافت که هر چند بهترین مستند برای قاعده یاد شده، عقل است، اما می توان مستندات یا مؤیداتی در قرآن، سنت و اجماع برای این قاعده یافت.
واکاوی و بررسی حقوق بزه کاری اطفال در قانون انگلستان و ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به بررسی های انجام شده و اهمیت بالای نقش وتأثیر دوران طفولیت در دوران مختلف رشد و با توجه به مقایسه تطبیقی حقوق بشری اطفال در قانون انگلستان و ایران و بررسی اماره های عدم رشد، غیرقابل رد عدم رشد و نیز اماره قابل رد عدم رشد و اشکالات وارده بر این اماره ها و بررسی حقوق اطفال در ایران به عنوان منادی دفاع از حقوق بشر و واکاوی سن مسئولیت کیفری و سن بلوغ و رشد از نگاه علمای ایران، در این پژوهش روند دادرسی عادلانه کودکان معارض با قانون در قوانین جمهوری اسلامی ایران بررسی شده و تلاش جمهوری اسلامی ایران بر ایجاد سازوکارهای حمایتی از کودکان معارض با قانون به واکاوی گذاشته می شود. در این مقاله هم چنین به صورت اجمالی به مقایسه تطبیقی حقوق بزه کاری اطفال در قانون انگلستان و ایران پرداخته شده و نمایی از جریان رسیدگی عادلانه ای که در محاکم قضایی مبتنی بر نظام مسئولیت تدریجی در پرونده های قضایی کودکان اجرا می شود، بیان و در پایان به اقدامات حمایتی ایران از این کودکان اشاره می گردد.
عدالت جنسیتی و گفتمان تغییر در احکام فقهی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی به معنای «عدالت استحقاقی در مورد زنان و مردان» است. گفتمان تغییر می کوشد نابرابری های فقهی میان زن و مرد را برای دستیابی به این امر کاهش دهد. هدف این پژوهش واکاوی متدولوژی این گفتمان و ارائه نقشه راه روشمندانه مطلوب برای دستیابی به عدالت جنسیتی است. در این راستا با روش تحلیلی انتقادی، آثار نویسندگان پس از انقلاب اسلامی در خصوص این نابرابری ها بررسی شده اند. در ذیل این گفتمان «رویکردهای غیرفقهی و روشنفکرانه» در اعتبار کتاب و سنت خدشه می کنند اما رویکردهای فقهی و شبه فقهی همچنان بر اعتبار فی الجمله ادله فقهی اصرار دارند. در ذیل این رویکردهای اخیر نیز، «رویکرد تغییر در اجرا»، دامنه تغییر را صرفاً در مرحله اجرای این احکام می شمارد. «رویکرد تغییر در افتاء»، مرحله استنباط این احکام را دستخوش تغییر دانسته، با «کشف فروع جدید» و بازنگری در ادله با روش های مرسوم در فقه شکل می گیرد و رویکرد «وضع اصول جدید» با اجتهاد در خود قواعد استنباط حکم شرعی و دستیابی به روش هایی نوین به اظهار نظرهای فقهی جدید دست می یابد. صرف نظر از اشکالات صغروی که در این رویکردها وجود دارد، فی الجمله صورت بندی های کبروی آنها قابل قبول است و نظم مطلوب در آن ها برای دست یابی به عدالت جنسیتی بدین شرح است: یکم وضع اصول جدید و بازنگری در قواعد استنباط؛ دوم کشف فروع جدید و بازنگری در ادله؛ سوم رویکرد تغییر در اجرا در فرضی که نابرابری مفاسدی به دنبال دارد و چهارم گفتمان ثبات در فرضی که هیچ تغییر موجهی حتی در مقام اجرا به اثبات نرسد.
عقد پنهانی بر مهریه در فقه امامیه و حقوق ایران با نگاهی به توافق پنهانی در حقوق فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۱
125 - 141
حوزههای تخصصی:
در قانون مدنی و قانون حمایت خانواده موضوع توافق پنهانی زوجین نسبت به مهریه و آثار آن دیده نشده است و این امر موجب گردیده تا در اعتبار آن تردید پیش بیاید و این سؤال مطرح شود که که آیا توافق پنهانی نسبت به قرارداد اعلام شده بین طرفین و همچنین در برابر اشخاص ثالث قابلیت استناد و اعتبار دارد یا خیر؟ از طرف دیگر باید بین طرفین اعتبار توافق پنهانی باوجود قرارداد اعلام شده با استناد به این قرارداد پنهانی در برابر اشخاص ثالث تفکیک قائل شد. در حقوق فرانسه هرچند نهادی به نام مهریه وجود ندارد، ولی عقود پنهانی را در برابر قرارداد رسمی خاص و نیز در برابر اشخاص ثالث قابل پذیرش نمی دانند. لیکن در فقه نیز تشتت نظریات مشهود است و گرایش به اعتبار قرارداد پنهانی در روابط طرفین است. با این وصف اجازه اثبات توافق پنهانی راجع به مهریه به یکی از طرفین عقد در برابر دیگری و نیز در برابر اشخاص ثالث دارای تالی فاسد خواهد بود که هم بر بنیاد خانواده آسیب جدی وارد خواهد ساخت وهم نظام ثبتی کشور را به دلیل نادیده گرفتن اعتبار سند رسمی ازدواج خدشه دار می سازد.
مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
161 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف : اضافه وزن تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی قرار دارد. یکی از متغیرهایی که با اضافه وزن در ارتباط می باشد، اختلال خوردن است. این مطالعه با هدف مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش : مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده ی بدنی (28BMI≥) شهرستان کنگاور بود که در سال 1398به باشگاه های ورزشی و مراکز بهداشت مراجعه کرده بودند. تعداد 450 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس های استاندارد اختلالات خوردن (EDDS)، خودشیء انگاری (SO)، پذیرش و عمل (AAQ-II) و کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Amos استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که کمال گرایی، اجتناب تجربه ای و خودشیء انگاری متغیرهای برونزادی هستند که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر درونزاد اختلال خوردن اثر می گذارند و اثر سایر متغیرهای برونزاد بر متغیر درونزاد خوردن فقط به شکل مستقیم است. همچنین، متغیر میانجی در ارتباط بین متغیرهای پیش بین و ملاک دارای اثر جزئی معنی دار می باشد. نتیجه گیری : خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی می تواند پیش بینی مناسبی برای اختلال خوردن در زنان از طریق نگرانی از تصویر بدنی در آنها باشد.
تغییر در نظام معنایی امر طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم و معانی، بنیادی ترین ساحت هر پدیده را شکل میدهند. معنایی که نظریه پردازان و کنشگران اجتماعی برای طلاق قائل هستند، بعدی پراهمیت از ساختار این پدیده بشمار می آید. این مقاله با اتکاء به الگوی روش شناختی در قالب روش شناسی بنیادین، پارادایمی و کاربردی مبتنی بر مفروضات پارادایم پدیدارشناسی، به شیوه استقرایی و کیفی و با استفاده از روش پدیده نگاری به مطالعه معنای طلاق در بستر اندیشه و نگرش زنان مطلقه پرداخته است. براساس روش های نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند با 64 نفر از زنانی ساکن کلانشهر تهران که بین سالهای98-1384شمسی طلاق گرفته اند، مصاحبه عمیق انجام یافت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پدیده طلاق بمثابه یک امر چندمعنایی، مشتمل برساحت های اخلاقی–عاطفی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. نوشتار حاضر با تکیه بر سیالیت معنای طلاق بیان میکند که زنان مطلقه از یک ذهن خالی نسبت به مساله و پدیده طلاق برخوردار نبودند بلکه جهان فکری آنها مملو از آگاهی و معانی پیرامون پدیده طلاق بوده است.
بررسی رابطه میزان سازگاری زناشویی و نشاط زنان متاهل تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
28 - 40
حوزههای تخصصی:
نشاط نیز یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان و سازگاری زناشویی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثر گذار بر عملکرد خانواده به شمار می رود . این پژوهش با هدف تعیین رابطه میزان سازگاری زناشویی و نشاط زنان متاهل منطقه چهار تبریز انجام گرفت . روش تحقیق ، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه های استاندارد بودند . جامعه آماری زنان متاهل ساکن شهر تبریز بودند که تعداد 205 نمونه به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شد . داده های جمع آوری شده نشان داد که میانگین میزان سازگاری زناشوئی 57.04 درصد و میانگین نشاط 59.17 درصد بود . آزمون های معنی داری نشان دادند که بین میزان سازگاری زناشویی (وابعاد چهارگانه آن ) و نشاط زنان متاهل منطقه چهار شهر تبریز رابطه معنی دار مستقیم وجود دارد . هرقدر سازگاری زناشویی بیشتر باشد به همان اندازه میزان نیز نشاط بیشتر است . نشاط زمینه ای برای رشد روانی و اجتماعی زوجین و بهبود روابط زناشویی و مقابله با فشارهای روانی و اجتماعی می باشد.
ابعاد تجربه میانسالی در زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تجربه میانسالی در زنان بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان میانسال مناطق یک، دو و سه شهر تهران بودند که از بین آن ها، با اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته، 12 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند تا به اشباع رسیدن اطلاعات، انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع کیفی و تجزیه و تحلیل آن با روش تحلیل مضمون انجام شد. محتوای مصاحبه ها از طریق روش بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار اطلس، کدگذاری، طبقه بندی و تحلیل شد و در نهایت منجر به استخراج مضمون ها گردید. یافته ها نشان داد که مضامین اصلی شامل شش مضمون «تغییرات جسمانی»، «تغییر در روابط»، «توجه به جنبه های درونی»، «معنویت»، «دغدغه مالی» و «فرایند حل تعارض ها» می باشد. با توجه به آسیب پذیری زنان میان سال و احتمال ابتلای این گروه سنی به اختلالات روانی، به نظر می-رسد پرداختن به موضوع ابعاد مهم زندگی زنان میان سال، نیاز است در اولویت فعالیت های نظام بهداشتی درمانی کشور قرار گیرد.
مقایسه الگوهای ارتباطی، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی و رفتار عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه الگوهای ارتباطی، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی و عادی صورت گرفت. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود که به صورت گذشته نگر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول شهرانزلی در سال تحصیلی 98-1397 و همچنین نوجوانان ارجاع داده شده به اورژانس بیمارستان شهر انزلی می شود. حجم نمونه مورد مطالعه 60 نفر (30 دانش آموز با رفتار خودزنی، 30 دانش آموز بدون رفتار خودزنی) بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس، پرسشنامه جرئت ورزی گمبریل و ریچی و مهارت های ارتباطی بارتون بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات الگوهای ارتباطی و همه مؤلفه های آن (الگوی شنود، الگوی بازخورد و الگوی کلامی)، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی کمتر از دختران با رفتار عادی است. نتایج به دست آمده حاکی از پایین بودن سطح متغیرهای مورد مطالعه در دختران نوجوان با رفتار خودزنی بود که نیازمند برنامه های آموزشی به منظور افزایش و بهبود سطح این متغیرها در این گروه از نوجوانان است.
تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت بانوان در ورزش همگانی شهر گرگان
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
43 - 59
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت بانوان در ورزش همگانی در شهر گرگان انجام شد. این پژوهش دارای ماهیتی کیفی بوده که در آن از روش نظریه داده بنیاد استفاده گردید. جامعه آماری این مطالعه شامل ورزشکاران نخبه زن، مربیان و کارشناسان حوزه ورزش همگانی، متخصصین و اساتید تربیت بدنی و علوم ورزشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور اطمینان در خصوص پایایی داده های به دست آمده از دو روش پایایی بازآزمون و پایایی بین دوکدگذار استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. بر اساس تحلیل های صورت گرفته 46 کد باز مستخرج شد که این کدها در 5 طبقه موانع شخصی، موانع خانوادگی، موانع امکاناتی و اقتصادی، موانع فرهنگی و موانع اجتماعی طبقه بندی شدند. با توجه به نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که بخشی از موانع مشارکت بانوان در ورزش همگانی مربوط به عوامل شخصی و بخشی دیگر مربوط به عوامل محیطی و اجتماعی است. به طور کلی می توان گزارش نمود که افزایش آگاهی بانوان در خصوص فواید فعالیت های بدنی و هم چنین رفع برخی موانع فرهنگی، محیطی و اجتماعی زمینه لازم برای مشارکت بیشتر بانوان در ورزش های همگانی را فراهم می نماید.
آزمون مدل علی خشونت خانگی براساس ذهن خوانی از طریق چشم و بدرفتاری روان شناختی دوران کودکی با میانجی گری کیفیت رابطه زناشویی در زنان آسیب دیده
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی خشونت خانگی براساس ذهن خوانی از طریق چشم و بدرفتاری روان شناختی دوران کودکی با میانجی گری کیفیت رابطه زناشویی در زنان آسیب دیده بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان متأهل آسیب دیده از خشونت خانگی شهر اردبیل در سال 1400 تشکیل دادند. تعداد آزمودنی ها300 نفربود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت آنلاین در پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش خشونت نسبت به زنان حاج یحیی (2002)، آزمون ذهن-خوانی از طریق چشم ها بارون- کوهن (2005)، مقیاس بدرفتاری روان شناختی دوران کودکی کواتس و مسمن مور (2014) و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ذهن خوانی از طریق چشم، بدرفتاری روان شناختی دوران کودکی با خشونت خانگی در زنان آسیب دیده اثر مستقیم دارد؛ و این متغیرها از طریق کیفیت رابطه زناشویی با خشونت خانگی در زنان آسیب دیده اثر غیرمستقیم دارند. هم چنین برازش مدل علی خشونت خانگی در زنان آسیب-دیده با استفاده از شاخص های مختلف مورد تأیید قرار گرفت.
تبیین الگوی خانواده در باروری با رویکرد تحلیلی و استناد برآموزه های قرآنی
حوزههای تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمان های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند. رشد فردگرایی و تفکرات اومانیستی، تغییرات باورها و نگرش ها، رشد سکولاریسم، دگرگونی در ارزشهای خانوادگی و تحول خواهی در زمره مهم ترین تحولات مرتبط با باروری است. هدف از این پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر در باروری در حوزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی و تبیین الگویی برای خانواده در زمینه باروری با استناد بر شواهد معتبر و با تکیه بر آموزه های دینی است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع کیفی و به صورت فراتحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، مدرنیزاسیون، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در خانواده ها و باروری وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان التزام به باورهای دینی خانواده بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر و هر چه میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن خانواده ها بیشتر است. در این میان مدرنیزه شدن و تبعات متأثر از آن بر خانواده و به ویژه زنان سهم زیادی در تغییر نگرش ها داشته است. بنابراین مهم ترین اصل، تغییر در نگرش، باور و ارزش و کنش در سه سطح فرد، خانواده و جامعه است. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل می گیرند و سپس به به باورها و ارزش ها و نهایتاً به کنش تبدیل می شوند و زمانی که شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمی باشد از این رو باید در این زمینه اقدامات مؤثری شکل بگیرد.
زنان دانشگاهی و تعارض کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
243 - 267
حوزههای تخصصی:
انباشتگی نقش و وظایف متعدد شغلی و خانوادگی در دانشگاه برای بانوان دانشگاهی تعارض هایی به همراه دارد. برای پاسخ به دو سؤال مهم درباره اینکه: شغل بانوان هیئت علمی در دانشگاه چه ویژگی هایی دارد؟ و بانوان دانشگاهی چه تعارض هایی را در تناسب میان کار و خانواده تجربه می کنند؟ از رویکرد کیفی، انجام دادن مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 26 نفر از بانوان دانشگاهی در رشته های مختلف دانشگاهی و تحلیل تماتیک متون مصاحبه ها با کمک نرم افزار Max Q.D.A ورژن 2018 استفاده شد. در این مطالعه، از چارچوب و معیارهای یک شغل خوب برای بانوان و نظریات تعارض کار زندگی استفاده شده است. یافته ها حاکی از استخراج 2 مقوله اصلی، 6 مقوله فرعی، 25 مفهوم و بیش از 282 عبارت است که در این تحلیل ها فقط از 161 عبارت به طور مستقیم استفاده شد. ماهیت شغل اعضای هیئت علمی مزایایی مانند انعطاف زمان، دستمزد و حضور اجتماعی به همراه دارد، اما مشکلاتی مانند وظیفه محوری، استمرار وظایف شغلی موجب می شود بانوان دانشگاهی همواره دغدغه شبانه روزی داشته باشند و حتی به رغم حضور در خانه، با احساساتی مانند تنش، فشار زمانی، عذاب وجدان مادری، فراموشی نقش و غیره مواجه باشند. درواقع، بانوان دانشگاهی دچار تعارض هایی در مناسبات کار و زندگی خود می شوند که هم در حوزه نقش مادری، نقش همسری، ارتباط با والدین و خویشان و هم اولویت های شخصی شان ادامه دارد.
بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده: مطالعه ای در محله های افسریه و عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
141 - 166
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین این پژوهش عبارت است از «زنان متأهلی که همسر خود را از دست می دهند، چگونه هویت خود را بازتعریف می کنند؟» این پژوهش بر پایه رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته سیر زندگی و مشاهده است. نظریات گیدنز، کاستلز، جنکینز و گیلیگان در بازتعریف هویت بررسی شد. حجم نمونه 21 نفر از زنان «همسر از دست داده» است که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله افسریه (منطقه 15تهران) و عباس آباد (منطقه 6 تهران) انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن همسر از دست داده و سپری کردن دوران سوگواری، در موقعیت زن «همسر از دست داده» قرار می گیرند. با توجه به داده ها، سه مقوله هویتی اصلی در باره این زنان شناسایی شد که عبارت اند از: 1. زنان همسر از دست داده شاد، 2. زنان همسر از دست داده غمگین و 3. زنان همسر از دست داده سرگردان. زنان شاد به زیر مقوله های 1. زنان همسر از دست داده شاد حمایت طلب، 2. زنان همسر از دست داده شاد مستقل و 3. زنان همسر از دست داده شاد مقاوم دسته بندی می شوند. بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده در پنج الگوی پارادایمی 1. زن فناشده، 2. زن حمایت طلب، 3. زن تنها، 4. زن مقاوم و 5. زن مستقل قرار می گیرند. تعمق در روند شکل بندی هویت جنسیتی زنان همسر از دست داده، نشان می دهد که بازتعریف هویت آنان تحت تأثیر منابع اقتصادی فرهنگی و اجتماعی، روابط خانوادگی، سن و وجه مادری «زنان همسر از دست داده» است. هیچ یک از پنج الگوی پارادایمی در دو محله مسلط نبود.