مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مزاحمت خیابانی
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
جرم شناسی مزاحمت جنسی و خیابانی علیه زنان و دختران در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از اشکال خشونت جنسی که در قانون آمده عبارت است از مزاحمت بانوان و دختران که به آن مزاحمت جنسی نیز اطلاق می گردد. زنان هر روزه با تروریسم به شکل مزاحمت جنسی در خیابان – که به مزاحمت خیابانی مشهور است- مواجه هستند. شمار معدودی از زنان در برخی اماکن و بعضی اوقات از مزاحمت خیابانی نگرانی نداشته اند، اما کمتر می توان زنی را یافت که از این گونه تروریسم پرهیز نکند. پژوهش حاضر در صدد ارایه پاسخی درخور به سؤال؛ آیا صرف قانون گذاری می تواند زنان و دختران را از خشونت ها و تبعیض هایی که از نظر فرهنگی مجاز شناخته شده اند، مصون بدارد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین اماکن عمومی پرتردد، نوع وسیله نقلیه مورد استفاده و ساعت رفت و آمد با مزاحمت جنسی (خیابانی) اتفاق افتاده رابطه وجود دارد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تأثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تأهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تأثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تأثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تأهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تأثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.
تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی به عنوان آزارهایی مبتنی بر جنسیت، از مشکلات اساسی زنان برای حضور در فضاهای عمومی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران، ضمن بررسی میزان و انواع مزاحمت های خیابانی می باشد. بدین منظور از میان تمامی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران شاغل به تحصیل در پردیس این دانشگاه، نمونه ای با حجم 362 نفر با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد. نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه تصادفی طبقه بندی شده متناسب انجام گرفته است و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. چهارچوب به کار رفته در این پژوهش نظریه های فمنیستی، جامعه پذیری جنسیتی و یادگیری اجتماعی بوده است. یافته های این تحقیق حاکی از این است که تنها 2.6 درصد پاسخگویان، در یک سال گذشته، هیچ وقت مورد مزاحمت قرار نگرفته اند؛ و در مجموع 70.6 درصد پاسخگویان از روزی چندین بار تا ماهی یک بار مورد این مزاحمت ها قرار گرفته اند. نتایج تحلیلی این پژوهش نیز نشان می دهد که پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن تأثیر منفی دارد، اما پذیرش ارزش های مردسالاری و یادگیری اجتماعی، هیچ یک بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن مؤثر نیستند. همچنین سطح دینداری بر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی و پذیرش ارزش های مردسالاری مؤثر است.
مطالعه اثر مؤلفه های اجتماعی- فرهنگی والدین بر مزاحمت جنسی (خیابانی) فرزندان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت جنسی شکلی از آزار مبتنی بر جنسیت مفهوم سازی شده است که آثار شایان توجهی بر قربانی دارد. زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند، به طور روزمره با استرس ها و مشکلات ناشی از وجود آزار و مزاحمت جنسی روبه رو می شوند که این مسئله موجب بسیاری از عوارض روان شناختی و جامعه شناختی می شود. هدف مطالعة حاضر در چرخشی موضوعی، سنجش مؤلفه های اثرگذار بر وضعیت عاملان ایجاد مزاحمت یعنی پسران است. تحقیق پیش رو به روش کمی و با تکنیک پیمایش انجام گرفته است. جامعة آماری شامل تمام افراد مذکر 18 تا 30 سال ساکن در سنندج می شود. نمونه گیری پژوهش به صورت سهمیه ای متناسب با حجم جامعه انجام گرفت که بعد از مشخص کردن طبقات فرعی براساس سن و سهم هریک از طبقات از نمونة کل، افراد منتخب از طریق پاسخگویی به پرسشنامة محقق ساخته، بررسی و تحلیل شدند. درکل، براساس نتایج توصیفی از مزاحمت جنسی که شامل چهار نوع مزاحمت کلامی، بصری، تعقیبی و فیزیکی می شود، از مجموع 380 نفر فقط 18 نفر مرتکب هیچ گونه مزاحمتی نشده اند. نتایج تحلیل چندمتغیره (رگرسیون و تحلیل مسیر) نشان می دهد از میان شش متغیر موجود در تحلیل، سه متغیر میزان سنتی بودن، میزان جنسیت زدگی و میزان خشونت در خانواده، تأثیرگذارترین متغیرها بر مزاحمت جنسی هستند.
بررسی رابطه ی بی نظمی فضای شهری و تجربه بزه دیدگی زنان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 150
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین بی نظمی شهری و تجربه ی بزه دیدگی زنان شهر یزد صورت گرفته است. برای تبیین مسئله از دیدگاه های فعالیت روزمره، شیوه زندگی، آسیب شناسی اجتماعی و شرایط جرم آکبلوم استفاده گردید.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های پژوهش با روش پیمایش و از نمونه ای با حجم 336 نفر از بین زنان 15تا60 ساله ساکن در شهر یزد به شیوه نمونه گیری خوشه ای متناسب (PPS) با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین متغیر بی نظمی شهری در دو بُعد اجتماعی و کالبدی رابطه مستقیم و معناداری با بزه دیدگی وجود دارد و رابطه ی بین آگاهی و شناخت با بزه دیدگی معکوس و معنادار است. همچنین متغیرهای سن، وضعیت حمل ونقل و محل سکونت نیز دارای رابطه مستقیم و ضعیفی با بزه دیدگی بودند.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای موجود در مدل قادرند تا 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند؛ از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر بی نظمی شهری، آگاهی و شناخت و سن معنادار بوده و بی نظمی شهری نیز بیشترین تبیین کنندگی را داشته است و آگاهی در مرتبه دوم و سن در مرتبه سوم تأثیر است و متغیرهای وضعیت سکونت و حمل ونقل دارای تأثیر معناداری نبودند.
انواع و ابعاد مزاحمت های خیابانی تجربه شده و مقابله ی فردی با آن، در میان دانشجویان دختر دانشگاه مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع و ابعاد مزاحمت های خیابانی تجربه شده توسط دختران و برخی از عوامل تأثیر گذار در این زمینه -(مانند گروه سنی، پایگاه اقتصادی –اجتماعی و مقابله فردی) - صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دختر دانشگاه مازندران و حجم نمونه 362 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسشنامه می باشد. در این پژوهش پس از مرور دیدگاههای نظری سنت گرا، دیدگاه لیبرال/ روانی و دیدگاه فمنیستی، از نظریه های فمنیستی به عنوان چهارچوب نظری، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بالاترین میزان تجربه مزاحمت خیابانی توسط پاسخگویان در سه ماه گذشته، به ترتیب شامل ابعاد مزاحمت غیر فیزیکی، متلک پراکنی، مزاحمت فیزیکی و پیشنهاد و تهدید جنسی بوده است. همچنین، بیشترین انواعِ تجربه شده مزاحمت های خیابانی در این ابعاد، به ترتیب شامل بوق زدن با وسایل نقلیه(89.1)، حرف های نا مناسب(متلک)(28.1)، تنه زدن(21.9)، و حرف های توهین آمیز و درخواستهای صریح جنسی(20.4) می باشد.همچنین بر طبق نتایج تحلیل رگرسیونی، متغیر مقابله فردی 0.199-(B= قوی ترین تبیین کننده متغیر وابسته تحقیق حاضر می باشند.و پس از آن متغیر مقابله غیر فردی و پایگاه اقتصادی –اجتماعی با میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن، رابطه دارند.
واکاوی پدیده مزاحمت های خیابانی فیزیکی با رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با تأکید بر شباهت مزاحمت های خیابانی فیزیکی با پدیده «تجاوز جنسی» و تأثیر زیان بارتر این مزاحمت ها به ویژه برای زنان، این پدیده را واکاوی کرده است. این مقاله، با رویکرد مردم نگاری انجام شده و در طیِ آن، اطلاعات گردآوری شده از 45 مصاحبه عمیق با قربانیان، عاملان و شاهدان مزاحمت های خیابانی فیزیکی و نیز داده های حاصل از مشاهده رفتارهای 44 نفر از این مزاحمان، در قالب متن های مشاهده و مصاحبه پیاده سازی و درنهایت، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل شده، 5 مقوله اصلی سیمای کنشگران، آیین عضویت، مطلوبیت زمان و مکان، قواعد رفتار و تجارب مشترک، را در برمی گیرد و به کمک آنها «خرده فرهنگ مزاحمت جنسی» را ارزیابی می کند. طبق نتایج، عاملان مزاحمت های فیزیکی در 2 تیپ «فرصت طلب ها» و «پوست کلفت ها» و قربانیان در 5 تیپ شاملِ «معترض پرخاشگر»، «معترض محترم»، «معترض محافظه کار»، «معترض منفعل» و «قربانی بی اعتنا» مقوله بندی شده اند (سیمای کنشگران). عاملان مزاحمت های فیزیکی در طی فرایند جستجوی راه برای ارضاء غریزه تا تبدیل شدن به یک مزاحم خیابانی پوست کلفت، به عرصه ای از کنش های متقابل وارد می شوند (آیین عضویت) که در آن «کنش های جنسی» و «رفتارهای جنسیتی» آنها در اماکن عمومی با پاسخ هایی از جنسِ «برخورد آشکار»، «برخورد ضمنی»، «فرار از موقعیت»، «انفعال» و «بی اعتنایی» قربانیان مواجه می شود (قواعد رفتار). در این عرصه، مطلوبیت فضا و زمان معنای متفاوتی دارد و بر مبنای اختلاط و ازدحام جمعیت تعریف می شود (مطلوبیت زمان و مکان). همچنین، در این عرصه تجارب مشترک کنشگران به مثابه عامل پیونددهنده و هویت بخش عمل می کند (تجارب مشترک).
تبیین جامعه شناختی مزاحمت جنسی (خیابانی) از دریچه عاملیت مزاحم (مطالعه پسران 18 تا 30 سال شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات جامعه شناختی و انسان شناختی نشان می دهند که «روابط آنها» میان زنان و مردان بسیار پیچیده است، زیرا با ورود عنصر جنسیت به رابطه خود/دیگری شکلی از پیچیدگی در فهم یکدیگر حادث شود که تواند به مزاحمت و حتی خشونت علیه یکدیگر منجر شو د. اگرچه مزاحمت جنسی و پیامدهای آن، در سالیان اخیر در ایران و البته در بسیاری از کشورهای جهان به مسئله ای اجتماعی بدل شده است، اما پژوهش های چندانی در این زمینه انجام نپذیرفته است. مطالعه حاضر درباره بررسی وضعیت مزاحمت جنسی در شهر سنندج و زمینه های فرهنگی و ساختاری وقوع چنین پدیده ای و البته از زاویه ای متفاوت یعنی زمینه های اجتماعی فرهنگی عاملیت مزاحمت انجام پذیرفته است. تحقیق پیش رو به روش توصیفی از نوع پیمایش و با تکنیک پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری شامل کلیه افراد مذکر 18 تا 30 سال ساکن در شهر سنندج بوده است. نمونه گیری پژوهش به صورت سهمیه ای متناسب با حجم در مناطق مختلف شهر سنندج انجام پذیرفته و افراد منتخب از طریق پاسخگویی به پرسش نامه محقق ساخته، بررسی و تحلیل شده اند. براساس نتایج توصیفی به دست آمده از مزاحمت جنسی که شامل چهار نوع مزاحمت کلامی، بصری، تعقیبی و فیزیکی است، از مجموع 380 نفر تنها هیچ گونه مزاحمتی را مرتکب نشده اند. نتایج به دست آمده از تحلیل چندمتغیره (رگرسیون و تحلیل مسیر) نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای موجود در تحلیل، متغیر های سن، میزان سنتی بودن، مذهبی بودن، میزان جنسیت زدگی و فقر فرهنگی بر ارتکاب عاملیت به مزاحمت جنسی تأثیرگذار بود ه اند. و در این میان، متغیر فقر فرهنگی در حوزه مصرف فرهنگی اثر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است. بحث: چنین به نظر می رسد که فقر فرهنگی یا فقدان مصرف کالاهای فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر میزان مزاحمت است، بنابراین افزایش آگاهی و ارتقای مصرف فرهنگی جوانان با به کارگیری سیاست های یاری رسان در این حوزه می تواند در کاهش مزاحمت جنسی مؤثر باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان تجربه مزاحمت خیابانی (مطالعه موردی: زنان 18 تا 35 سال شهرستان همدان)
منبع:
دانش انتظامی همدان سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۰)
138 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی، توصیف، تفسیر و درک زنان نسبت به علل بزه دیدگی و قربانی شدن زنان در فضاهای شهری است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه زنان بین 18 تا 35 سال هستند که بر اساس فرمول کوکران (326) خانم به عنوان نمونه انتخاب شد. در طراحی پرسشنامه از پرسشنامه های استاندارد مزاحمت جنسی (فرچایلد، 2007؛ لرد،2009) استفاده شده است. از آلفای کرونباخ نیز به منظور به دست آوردن روایی تحقیق استفاده شده است که آلفای کرونباخ برای طیف میزان تجربه مزاحمت خیابانی در سطح 85/ است. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس، آزمون F و آزمون T و همچنین آزمون ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفته است. طبق یافته های تحقیق بین نوع آرایش، نوع پوشش، نابسامانی محل سکونت و میزان تجربه مزاحمت جنسی رابطه وجود دارد؛ همچنین بر اساس نتایج تحقیق بین حضور پلیس در سطح شهر و مزاحمت جنسی رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. مسأله بعدی بررسی رابطه بین وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، سن و میزان تجربه مزاحمت جنسی زنان است که خروجی تحلیل آماری رابطه معناداری را بین افراد متأهل و مجرد متصور نیست. بنابراین، می توان گفت که تجربه مزاحمت خیابانی در خانم ها ربطی به وضعیت تأهل و تحصیلات و سن آن ها ندارد.
مزاحمت خیابانی در میان زنان؛ ازتجربه های تروماتیک تا حساسیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی در عصر کنونی یکی از معضلات موجود در جامعه است به نحوی که این مساله یکی از اشکال ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان است که عرصه عمومی را به محیطی ناامن و نامطلوب برای فعالیت اجتماعی آنان تبدیل می کند. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های تجربه زنان از مزاحمت خیابانی است. میدان مطالعه، شهر یاسوج بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۸ نفر از دختران دانشجوی دانشگاه یاسوج بوده اند که به صورت هدفمند، با شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای، ویژگی های جامعه مردسالار است که فرد با زندگی در جامعه با آن درگیر است. عدم رعایت ضوابط پوشش و آرایش و تابوشکنی، شرایط علی را به وجود می آورد که باعث بازخواست تابوشکنی زنان می شود. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «از تجربه احساسی تروماتیک تا حساسیت زدایی» است؛ بدین ترتیب تجربه دختران از مزاحمت خیابانی بر روی یک پیوستار قابل توضیح است، به عبارتی برای برخی تجربه ای تروماتیک با ترس های ویرانگر و برای برخی دیگر امری عادی، پیش پاافتاده و بی اهمیت است. نتیجه اینکه وجود مزاحمت های خیابانی به عنوان مصداقی از تبعیض جنسیتی و ناکارآمدی قوانین در جامعه علاوه بر پیامدهای منفی روانی برای فرد موجب به حاشیه رفتن زنان و بازتولید مردانگی هژمونیک می شود.
مطالعه تجربه مزاحمت خیابانی زنان و واکنش قربانیان به آن در شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
هدف همزمان با حضور زنان در عرصه اجتماع، مسئله مزاحمت برای آنها در کانون تحلیل قرارگرفته است. مزاحمت خیابانی ازسوی مردان شامل هر نوع عملی است که جنبه کلامی، فیزیکی و حتی تمجید از زنان را شامل شود. هدف از پژوهش حاضر، کشف انواع مزاحمت های ایجاد شده برای زنان ودختران و بررسی واکنش آنها درسطح شهر سنندج است. میدان پژوهش شامل کلیه زنان و دختران 18 تا 40 ساله شهر سنندج و مشارکت کنندگان تعداد 36 نفر از زنانی بودند که مزاحمت خیابانی را تجربه کرده اند. انها بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها بر اساس نظریه زمینه ای تحلیل شدند.و 51 مقوله در رابطه با علت، واکنش، استراتژی، پیامد و مقوله هسته استخراج شد. از دید این زنان مزاحمت خیابانی بیشتر در مکان های عمومی همچون خیابان، پارک ها و اخیراً فضای مجازی اتفاق افتاده و اکثریت زنان اولین مزاحمت را در دوران کودکی تجربه کرده بودند.. زنان عواملی چون بیکاری، مشکلات جنسی، تبدیل شدن خیابان به مکانی برای سرگرمی و پرسه زنی، کمبودهای عاطفی و برتری فضای مردسالارانه بر اجتماع را دلایل اصلی اقدام به مزاحمت خیابانی می دانستند. متداول ترین واکنش زنان، سکوت و عدم توجه به عمل زشت مزاحمت ، به ویژه متلک است که. پیامد آن احساس ترس و ناامنی برای زنان بود. مقوله هسته نهایی پژوهش مفهوم «خیابان فضای تخلیه ناکامی های اجتماعی- اقتصادی مردانه» نام گذاری شد.
دلایل، بسترها و پیامدهای مزاحمت های کلامی از نظر دانشجویان دختر دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 64
حوزه های تخصصی:
مزاحمت کلامی نوعی از مزاحمت خیابانی و اعمال خشونت علیه زنان است که زنان در جوامع مختلف از جمله ایران به انحای مختلف آن را تجربه می کنند و امنیت روانی، ذهنی و عینی آنان را به مخاطره می اندازد. پیامدهای نامطلوب آن بر فعالیت اجتماعی زنان و القای محیطی اشباع شده از ناامنی برای آنان مطالعه تجربه زنان در این مورد را ضروری می کند. از این رو، هدف این پژوهش واکاوی دلایل و زمینه های بروز مزاحمت کلامی، راهبردهای مقابله ای و نیز پیامدهای این نوع آزاردیدگی برای دانشجویان دختر در فضاهای عمومی است. در این تحقیق، با استفاده از روش نظریه پردازی زمینه ای، افراد مورد مطالعه از طریق روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دختر دانشگاه ایلام، دارای تجربه حضور در مکان های عمومی و دارای تجربه آزاردیدگی انتخاب شده اند و گردآوری داده ها با بهره گیری از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. داده های به دست آمده با استفاده از امکانات نرم افزار تحلیل داده های کیفی Maxqda نسخه 2018 تحلیل شده اند. در مرحله کدگذاری باز، تعداد 298 گزاره معنادار و 97 مفهوم اولیه به دست آمد. در مرحله کدگذاری محوری نیز با تلفیق مفاهیم، 45 زیر مقوله و 20 مقوله محوری مشخص شد و با فهم دلالت های نهفته در مفاهیم و مقوله ها، به کشف مقوله هسته مبادرت شد. نتایج تحقیق حاکی از «درماندگی آموخته شده» و عادت شدن نقش «قربانی منفعل» برای دختران است که به تقویت بسترها و شرایط مشحون از مؤلفه های فرهنگ مردسالارانه کمک می کند. ماحصل کلی تحقیق را باید ذیل مقوله هسته تحقیق یعنی «مرسوم شدن سکوت زناندر برابر آزارگری»مورد تحلیل قرار داد که اشکالی از خرده فرهنگ انحرافی را پرورش می دهد.
تحلیل اجتماعی مزاحمتهای خیابانی و واکنشهای انفعالی دختران نسبت به آن (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۰
261-231
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت علیه زنان از دیرباز در جوامع مختلف صرف نظر از هر گونه طبقه، مذهب و نژاد وجود داشته است. یکی از اشکال خشونت علیه زنان که توسط افراد غریبه، در بیرون از محیط خانواده و در مکانهای عمومی رخ می دهد، مزاحمتهای خیابانی است. مزاحمتهای خیابانی به عنوان نوعی از خشونت علیه زنان که جنسیت زن را مورد تحقیر قرار می دهد، یکی از آشکارترین جنبه های آزار جنسی در سطح عمومی جامعه است. این نوع از خشونت، می تواند پیامدهای منفی متعددی هم برای زنان قربانی (به شکل افزایش آسیبها و اختلالات جسمی و روانی) و هم برای جامعه (به شکل محروم شدن از فعالیتهای اجتماعی زنان) به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه بخش اعظم تحقیقات انجام شده داخلی در حوزه خشونت علیه زنان، به خشونتهای خانگی اعمال شده توسط شوهران پرداخته اند، به موضوع مزاحمتهای خیابانی و جنسی، توجه کمتری شده است. مزاحمتهای خیابانی با وجود سکوتی که سالها بر محافل علمی حاکم بود، در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. محققان و پژوهشگران خارجی در کشورهای مختلف دنیا به دنبال شناخت علمی این مسأله برآمده اند. اما در داخل کشور تحقیقات انجام شده در این زمینه بسیار اندک است. نظر به شیوع مزاحمتهای خیابانی در برخی شهرهای کشور مانند تهران، مشهد، کرمان، گرگان، شیراز و سنندج ، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل اجتماعی مزاحمتهای خیابانی نسبت به دختران و واکنشهای منفعلانه ای که آنها به این مزاحمتها نشان می دهند، است. روش: این پژوهش با روش کمی انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه 6399 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران هستند که 362 نفر از میان این دانشجویان، با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بوده است و داده ها به وسیله نرم افرار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از این است که بیشترین پاسخگویان، دانشجویان دختر جوان (میانگین سنی 22.1 سال)، ساکن خوابگاه دانشجویی و در مقطع کارشناسی بوده اند. این پاسخگویان بیشتر متعلق به خانواده هایی با پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایین و متوسط بوده اند. به علاوه، 97.4 درصد از پاسخگویان نوعی از مزاحمت خیابانی در طول یک سال گذشته را تجربه کرده اند، در حالیکه 14.1 درصد از آنها مزاحمت خیابانی را روزانه گزارش کرده اند. الگوهای ایجاد مزاحمت نشان می دهد که مزاحمان، مردان جوان (زیر 29 سال) هستند که قربانیانشان را اغلب در مکانهایی مثل خیابانها، پارکها، بازارها و در زمان بین عصر تا شب مورد مزاحمت قرار می دهند. بحث: طبق یافته های پژوهش حاضر، مزاحمتهای خیابانی بدون در نظر گرفتن سن قربانی، و در زمانها و مکانها مختلف صورت می گیرد و پذیرش ارزشهای مردسالارانه موجب واکنش انفعالی تر به این مزاحمتها می شود. این یافته ها، همسو با نظریه فمنیسم رادیکال است که در آن بر روی چگونگی نظارت مردان بر زنان و همچنین به کارگیری خشونت علیه آنان تأکید می ورزد. هدف اغلب پژوهشهای رادیکال فمنیستی تحلیل خشونت مردان نسبت به زنان است و پرده برداری از این واقعیت که ارزشهای مردسالارانه، این خشونت را پنهان می کنند، کم اهمیت جلوه می دهند یا گناهش را به گردن زنان می اندازند. طبق این نظریه، خشونت علیه زنان و عکس العملهای منفعلانه زنان در رابطه با متلکهای جنسی، نشان می دهد زنان در یک نظام مردسالار سرکوب شده اند. علاوه بر این، میزان پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی توسط زنان و دختران بر واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی تأثیری ندارد. طبق آزمون همبستگی پیرسون، متغیر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی با متغیر واکنش به مزاحمتهای خیابانی همبستگی معنادار دارد، ولی نتایج تحلیل رگرسیونی، نشان داد که با افزایش پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی، میزان واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی، افزایش نمی یابد و افرادی که مطابق کلیشه های نقش جنسیتی خود عمل می کنند، واکنش انفعالی تری را در مقایسه با سایر زنان و دختران، نشان نمی دهند. به علاوه این نتیجه حاصل شده است که میزان یادگیری اجتماعی از خانواده، دوستان و همسالان بر واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی تأثیری ندارد، زیرا رفتار افراد ممکن است تحت تأثیر عوامل فراوانی باشد که نتوان آنها را به عواملی همچون مشاهده و تقلید، تقلیل داد. به نظر می رسد بین فرایند یادگیری به عنوان گام اولیه برای انجام رفتار، تا وقوع رفتار به عنوان مرحله نهایی، عوامل و شرایط گوناگونی می توانند به عنوان عوامل تعدیل کننده مداخله کند. لذا به نظر
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی (مورد مطالعه: زنان ساکن شهر هرات-افغانستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی، نقض حقوق شهروندی و یکی از اشکال خشونت جنسیتی است که بسیاری زنان، به خصوص زنان افغانستان با آن مواجه می شوند. مزاحمت های خیابانی علاوه بر اینکه باعث به وجود آوردن احساس ناامنی برای زنان می شوند، پیامدهای منفی دیگری را نیز برای زنان به وجود می آورند؛ از این رو تحقیق حاضر، با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی علیه زنان شهروند ساکن شهر هرات- افغانستان در سال 1398 انجام شده است. روش این تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، زنان 16سال به بالای شهر هرات و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Sample Power «350» نفر برآورد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Spss انجام شده است. متغیرهای مستقل شامل طرد اجتماعی زنان، عوامل محیطی و میزان پوشیدگی زنان است. آثار کل متغیرهای مستقل بر وابسته، با سطح معناداری حداقل 99درصد، نشان می دهد میزان پوشیدگی زنان با ضریب (0.322)، عوامل محیطی (0.312) و طرد اجتماعی (0.180)، بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر داشته و این روابط معنادار بوده است. ضریب تعیین حاکی از آن است که 27.3درصد از واریانس وابسته، یعنی مزاحمت های خیابانی در نمونه بررسی شده، به وسیله واریانس این متغیرها تبیین می شود.