فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه چرخش های روش شناختی در علوم اجتماعی و انسانی به پدیده ای تبدیل شده است که به صورتی پرشمار، در آثار صاحبان رای در این حوزه، به آنها اشاره و ارجاع شده، مقولات بسیاری بر مبنای آنها توضیح داده می شود. در این مقاله، ابتدا به دو چرخش مهم در حوزه علوم انسانی، یعنی چرخش های زبانی و فرهنگی می پردازیم و سپس به چرخش های روش شناختی ذیل این دو، از جمله چرخش های روایی، زندگی نامه نویسی و خودزندگی نامه نویسی و تاریخی اشاره می کنیم. بررسی مبانی فلسفی چرخش های مذکور در قالب ضدیت روش شناختی با رویکرد پوزیتیویسم، در ابتدا بازنموده شده است.تغییر رویکرد از اثبات گرایی به رویکردهای انسان گرایانه تفسیری و تفهمی، و تغیر موضع از روش های کمی به روش های کیفی بررسی جنبه های گوناگون پدیده های انسانی و اجتماعی را فارغ از چارچوب کشف قوانین علی ممکن ساخته و فضا را برای قوت گرفتن سویه هایی چون تاریخ و زندگی نامه پژوهی و روایت است.
بررسی تحلیلی برونداد علمی مجله علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد صعودی تولیدات علمی در ایران و جهان، نیاز به معیارهایی برای سنجش و مقایسه انتشارات علمی به شدت احساس می شود که این امر با استفاده از علم سنجی صورت می گیرد؛ علمی که از روش تجزیه و تحلیل داده ها بهره می گیرد. مجله علمی - پژوهشی زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، یکی از مجلات معتبر و مهم در زمینه زبان و ادبیات عربی در ایران به شمار می رود که در 11 شماره منتشره، 82 مقاله را از 131 نویسنده با مدرک دانشگاهی معتبر و از 27 دانشگاه و مؤسسه آموزشی به چاپ رسانده است. مقاله حاضر به بررسی آماری و تحلیلی تعداد نویسندگان مقالات، مدارک نویسندگان، میزان همکاری بین نویسندگان، مراکز و مؤسسات فعال در مجله و ... پرداخته است. در این میان نتایج زیر به دست آمده است: 37 مقاله به صورت انفرادی و 45 مقاله نیز به صورت مشترک نگاشته شده است که 36 مقاله از مقالات مشترک به صورت هم دانشگاهی و 9 مقاله به صورت غیرهم دانشگاهی تألیف شده است. حسن عبداللهی با 5 مقاله، بیشترین مشارکت را در نگارش مقالات مجله داشته و بیشترین فراوانی در زمینه مدارک علمی با 8/45 درصد متعلق به استادیاران است. ادبیات معاصر نیز با 4/30 درصد بیشترین فراوانی را در موضوعات مقالات نگارشی داشته است.
تبیین و تحلیل ماهیت و کارکرد میان رشته ای فلسفه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز مباحث مطرح در نظام های آموزشی، استفاده از «رویکرد میان رشته ای» است. مطالعات میان رشته ای خواهان تلفیق، ترکیب و تعامل میان دانش و مهارت ها در رشته های مختلف مرتبط است که به منظور افزایش درک و فهم ابعاد مختلف موضوعات مورد مطالعه، رشد توانایی تحلیل صحیح امور، توسعه تفکر انتقادی و قدرت خلاقیت و ...، استفاده از آن متداول شده است. از طرفی؛ فلسفه تعلیم و تربیت به منزله ی یکی از حوزه های معرفت بشری نیز با این مفاهیم سروکار دارد. موفقیت در اجرای رویکرد میان رشته ای زمانی است که نتایج و یافته های آن معتبر باشد و بتواند شناخت، فهم و راه حل های معتبر و واقعی برای مساله و یا موضوع مورد بررسی ارائه دهد. به عبارتی رویکرد میان رشته ای را زمانی می توان موفق و کارآمد دانست که در فرایند کار بتواند از انباشته ها، تجارب و ظرفیت های معرفتی، مهارتی و روشی رشته های مرتبط در جای مناسب و مقتضی، استفاده بهینه و موثر نماید. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و به این سوال که: در صورت امکان استفاده از رویکرد میان رشته ای، فلسفه تعلیم و تربیت با چه رشته های دیگر و در چه زمینه های (تئوریکی و یا عملی) می تواند تلفیق شود، پاسخ داده می شود. از آنجایی که فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان هسته اکثر رشته های علوم انسانی مطرح می باشد؛ با بهره گیری از رویکرد استنتاجی به حوزه های معرفتی مثل زبان شناسی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنر و دین پرداخته شده است. طبق نتایج مطالعات و تحلیل های بدست آمده، می توان چنین نتیجه گیری نمود که با توجه به ماهیت پیچیده انسان و به تبع آن، پیچیدگی و گستردگی تعلیم و تربیت، پرداختن به مسائل و علوم انسانی از حوزه یک رشته خاص، خارج است و لذا بهره گیری از رویکرد میان رشته ای ضروری است.
گزارشی از همایش تحول در علوم انسانی در دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی جایگاه نظریه و روش در بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی
مرزشناسی حوزه اخلاق سازمان و مدیریت
حوزههای تخصصی:
امروزه مساله اخلاق یکی از ضرورت های اساسی در سازمان ها می باشد و پرداختن به آن در سازمان ها امری گریزناپذیر است. مطالعات اخلاق در دنیای مدیریت و سازمان ذیل عناوین مختلفی چون اخلاق مدیریت، اخلاق سازمانی، اخلاق کار و ... انجام گرفته است و مطالعه مرزهای این دانش ها برای تفکیک گزاره های مطرح شده در هر یک از آنها ضروری است. در این مقاله ابتدا از منظر فلسفی به موضوع علم پرداخته می شود؛ آنگاه عناوین مطالعات اخلاقی مرتبط با مدیریت و سازمان که عبارتند از: اخلاق کار، اخلاق حرفه ای، اخلاق سازمانی، اخلاق کسب و کار و اخلاق مدیریت، مطرح شده و با توجه به تعاریف صاحبنظران و کنکاش در مباحث آنها سعی می شود که مرز مشخصی بین این حوزه ها ترسیم گردد تا بتوان جایگاه گزاره های مطرح شده در این حوزه ها را شناسایی نمود.
ارزیابی پارادایمی انسان به عنوان عنصر اساسی در طراحی پارادایم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بین الاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد و به سوالات اساسی درباره پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی علم پاسخ می دهد.در این مقاله ضمن معرفی پارادایم های غالب در علوم انسانی (اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی می شود تا پاسخ این سه پارادایم به سوالات انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایم های غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان می تواند زمینه ساز نقد نظریه های لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمه ای برای نظریه پردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
تلفیق اخلاق محیط زیست با رهیافت ارزیابی راهبردی محیط زیست برای دستیابی به توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداوم بحران های زیست برکره، انسان را به ضرورت بازنگری در شیوه برخورد خویش با محیط زیست در جریان توسعه یافتگی واقف نمود. در همین راستا، فنون و روش های علوم محیط زیست گسترش یافت که متداول ترین آن، انجام ارزیابی آثار طرح های توسعه بر محیط زیست (EIA) بود. اما این فنون و بخصوص EIA، از یک سو رویکردی اصلاحی دارند نه پیشگیرانه و از سوی دیگر قادر به تجزیه و تحلیل جامع اقدامات متنوع انسان که اغلب دارای اثرات تجمعی، القایی و ترکیبی می باشد، نیستند. وجود چنین نواقصی توجه به ارزیابی راهبردی محیط زیست را که رویکردی با نگرش راهبردی (p.p.p) است. ضروری می سازد تا ارزیابی های زیست محیطی در سطوح مختلف خط مشی گذاری، برنامه ریزی و عملیاتی صورت گیرد. اما این رویکرد نیز به دلیل اینکه در مراحل "مفهومی و تدوین" یک الگو تصمیم گیری دخالت ندارد، نمی تواند نقش فعال خود را در توسعه پایدار به خوبی بازی کند.نتیجه گیری: بنابراین با توجه به اینکه الگوهای تصمیم گیری از نظام ارزشی پیروی می نماید، تلفیق نمودن اخلاق محیط زیست که شالوده نظام ارزشی می باشد با ارزیابی راهبردی محیط زیست، با رفع نواقص پیشین، می توان حفظ و ارتقا، محیط زیست را هدف قرار داده و چارچوبی نو و جدید برای حل بحران های زیست محیطی ارایه دهد. در این مقاله نگارندگان با ارایه نظریه "تلفیق اخلاق محیط زیست با رهیافت ارزیابی راهبردی محیط زیست"، فرایندی جدید را برای ارزیابی های زیست محیطی طرح های توسعه برای نیل به «توسعه پایدار» پیشنهاد می کنند.
ملاحظاتی انتقادی در باب مواجهه با مساله علم، دین و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط رابطه میان علوم انسانی و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی نقد و بومی سازی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی بررسی مسئله سازگاری یا عدم سازگاری عقل و دین
این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاه رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعه نیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روان شناسی گرایی، معضلات تاریخ نگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مساله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایه یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطه علم، سنت و توسعه می شود، پرداخته می شود.
تنوع گونه شناختی در آموزش و پژوهش میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیت های میان رشته ای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میان رشته ای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون می توان ادعا کرد میان رشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیت ها و تجارب میان رشته ای نیز گونه ها و اَشکال متنوع و متکثری از میان رشتگی را پیشنهاد می کند. پارهای از آنها متعارف و آشناترند، اما گونه ها و دانشواژه هایی از آن کمتر مانوس و مورد استفاده و استقبال عموم هستند، اما کاربردی هستند و از خصلت ها و ویژگی های خاصی برخوردارند. با علم به اینکه، هر گونه ای از میان رشته ای، نشانگر جهت نگاه و چگونگی شناخت و فهم موضوعاتی است که در فضاهای پیچیده و چند وجهی میان رشتگی معنا می یابند، در این مقاله تلاش می شود عمده ترین گونه های میان رشتگی و مصادیق مفهومی و کاربردی آنها توصیف و تبیین شوند.
جایگاه تعلیم و تربیت اسلامی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزشی ما علوم انسانی، با وجود فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی، کاستی های فراوانی دارد. علوم تربیتی که شاخه ای از علوم انسانی است، به دنبال پرورش انسان های مؤثر و کارآمدی است که استعدادهای آن ها شکوفا شده است. در تعلیم و تربیت اسلامی تربیت انسان کامل با بهره گیری از معارف دینی امکان پذیر است. موفقیت نظام های آموزشی، مستلزم توجه به آموزه های وحیانی است. از سوی دیگر یافته های بشری در علوم تربیتی نیز نباید مغفول واقع شود. در این رابطه به سه رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به منزلة نظام توصیفی، استنباطی و استنباطی ـ تأسیسی اشاره شده است تا نسبت علوم تربیتی با معارف وحیانی تبیین شود. در این مقاله موضوع علوم انسانی، انسان و ماهیت او که موضوع اصلی علوم انسانی است، نسبت بین علوم تربیتی و تعلیم و تربیت اسلامی و عناصر مهم آن بررسی می شود.
روش شناسی هابرماس؛ الگویی برای علوم انتقادی
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرحی است بر روش شناسی یورگن هابرماس. در این مقاله چگونگی گذر وی از اثبات گرایی و عقل گرایی انتقادی کارل پوپر بررسی خواهد شد. هم چنین تلاش هابرماس برای ارایه عقلانیتی عام و جامع از طریق توصیف علایق سه گانه بشری و ارتباط این علایق با سه نوع دانش، یعنی علوم طبیعی، علوم تاریخی - هرمنوتیکی و علوم انتقادی، تبیین خواهد شد و در پایان، چگونگی بهره گیری هابرماس از هرمنوتیک گادامر و روانکاوی فروید برای پی ریزی این علوم و ترسیم وظایف و مرز هر یک شرح داده می شود.
هندسه مقدس در طبیعت و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه، طبیعت، معماری ایرانی، زیبایی شناسی، نسبت زرین
دانشگاه و تعریف آن
منبع:
رهیافت ۱۳۸۰ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
ساختار پژوهش از منظر قرآن و روایت های فقهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که علم آموزان تعمقی در امور ارزشی همه سو نگر اسلام و ژرف نگری قرآن مجید و معرفت شناسی داشته باشند تا برای تفقه اهمیت بیشتری قائل شوند و به توصیه های اسلام در این باره عنایت ویژه داشته باشند و فضایل اخلاقی پژوهش را خاطر نشان سازند. زیرا یکی از مولفه های ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت نظام های آموزشی، تعداد پژوهشگرانی است که تربیت می کند و در خدمت جامعه قرار می دهد. و با پژوهش و تحقیق است که درخت دانش بارور می شود. پیشرفت های مادی و معنوی و فن آوریهای علمی جوامع انسانی و آموزش پرورش مرهون پژوهش و تحقیق است.
تحولات روش شناسی پژوهش در علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
موانع و راهکارهای کاربست یافته های تحقیقاتی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط علوم انسانی و دستگاه های اجرایی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی چشم انداز آینده وضعیت فعلی علوم در ایران و جهان با تأکید بر علوم انسانی
در اغلب راهبردها و برنامه های کلان توسعه، تاکید ویژه ای بر تولید علم و تبدیل آن به کالاها و خدمات مورد مصرف جامعه شده است، هر چند که در برخی حوزه های دانش، مانند علوم پایه، شاهد رشد کمّی وکیفی خوبی بوده ایم؛ اما رابطه میان علم و عمل در علوم انسانی یکی از عمده ترین موضوعاتی است که درچند دهه اخیر مباحث و مناقشه های بسیاری را به دنبال داشته است. در این راستا مقاله پیش روی نتیجه مطالعه ای است که با هدف بررسی عوامل بازدارنده کاربست یافته های پژوهش حوزه علوم انسانی واجتماعی در سازمان ها و ارائه راهکارهای مناسب انجام گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در اینتحقیق، پیمایش بوده که در آن تاثیر چهار شاخص ویژگی های پذیرنده بالقوه، ویژگی های سازمان،ویژگی های پژوهش و ویژگی های ارتباطی، به عنوان «متغیرهای پیش بین» بر عدم کاربست نتایج پژوهش ها،به عنوان «متغیرملاک» را مورد بررسی قرار داده است. به صورت خلاصه نتایج نشان داد که هر چهارشاخص مورد نظر، اثرات تعیین کننده و معنی داری بر عدم کاربست یافته های پژوهش داشته اند. هرچند کهاز بین این عوامل، ویژگی های پذیرنده بالقوه با 83.6 درصد نمره، تاثیر بیشتری را داشته است.
شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران بر اساس روش دلفی است. براساس یافته های این پژوهش، در مجموع 48 مؤلفه تأثیرگذار در ناکارامدی کارکرد سیاست گذاری نوآوری شناسایی شده است. لازم به ذکر است که به 30 فقره از این عوامل در پژوهش های پیشین اشاره شده و 18 مؤلفه دیگر نیز بر اساس پیشنهاد خبرگان درباره ایران شناسایی شده است. این مؤلفه ها در سه دسته اصلی و در چارچوب دو مدل ناکارامدی سیاست گذاری نوآوری ایران (مدل تفصیلی و مدل جامع) ارائه شده اند.