فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
ساختار پژوهش از منظر قرآن و روایت های فقهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که علم آموزان تعمقی در امور ارزشی همه سو نگر اسلام و ژرف نگری قرآن مجید و معرفت شناسی داشته باشند تا برای تفقه اهمیت بیشتری قائل شوند و به توصیه های اسلام در این باره عنایت ویژه داشته باشند و فضایل اخلاقی پژوهش را خاطر نشان سازند. زیرا یکی از مولفه های ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت نظام های آموزشی، تعداد پژوهشگرانی است که تربیت می کند و در خدمت جامعه قرار می دهد. و با پژوهش و تحقیق است که درخت دانش بارور می شود. پیشرفت های مادی و معنوی و فن آوریهای علمی جوامع انسانی و آموزش پرورش مرهون پژوهش و تحقیق است.
عالمی باید ساخت
حوزه های تخصصی:
برخی مخالف اند و برخی موافق؛ عده ای نیز نه مخالفت می ورزند و نه همراهی می کنند؛ اما حرفی جدی نیز برای گفتن ندارند. در این میان البته عده ای نیز نه مخالفند و نه موافق؛ اما حرف هایی دارند برای گفتن که شایسته شنیدن است و بایسته تأمل. علوم انسانی اسلامی و مباحث پیرامون آن مقصود نظر است که امروزه برای بسیاری از گپ و گفت ها و گعده های خیابانی تا سمینارها و همایش های بزرگ سوژه آفرینی می کند. فارغ از رأی موافق یا مخالف به علوم انسانی اسلامی ـ با هر تعبیر و تفسیری که از آن می شود ـ حرف هایی است که قابل تأملند و شاید مقاربت زای موافق و مخالف. دکتر اکبر جباری را می توان از سلک آنانی دانست که دغدغه تأمل عمیق و ژرف اندیشی در باب امور شناسای شایسته ای برای شان است. پای صحبت های ایشان که نشستیم از عالَم گفتند؛ از عالَمی که علوم انسانی مولود آن است و در آن ریشه دارد. متن زیر حاصل گفت و گوی ما با ایشان است.
علوم انسانی را برای چه می خواهیم؟
حوزه های تخصصی:
گفتیم که افسوس ما دیر به دنیا آمده ایم و فرصت برای بهره بردن از شما برایمان اندک است. مقدمه ی ما که تمام شد، گفتند: همان طور که اشاره کردید من زود به دنیا آمدم! ما از علوم انسانی پرسیدیم. بعد از یک عمر تفکر « در » و « درباره » علوم انسانی، دوباره در مورد آن فکر کردند؛ هم مشتاق و امیدوار، هم خسته و د لریش، سر از زیر برداشتند وا ز راهی طی شده دردمندانه سخن گفتند: من درباره علوم انسانی چه می توانم بگویم؟ متن سخنان را تنظیم نموده و خدمت استاد فرستادیم، از دقت و حوصله ی فراوانی که برای اصلاح و تکمیل متن صرف شده بود، دریافتیم که با تفکر تنفس می کنند.
نقش ارتباطات در تحول و توسعه علوم میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان تنها موجودی است که تغییر را درمی یابد، خود را مشمول آن می داند و برای حفظ وضع موجود و ثبات خود دگرگونی را می پذیرد. عمده ترین ابزار تغییر ارتباط است. انسان ارتباط و تغییر را می پذیرد تا به یاری آنها تمامیت خود را حفظ کند. ارتباطات و فناوری های ارتباطات و اطلاعات، با شکل دهی به علوم، به تحول و توسعه در آفرینش حوزه ها، میان رشته ها و رشته های جدید، در نتیجه به تداوم حیات بشر در سازگاری با محیط زیست یاری می دهند. ارتباطات نیز همزمان و به موازی و به تناسب این دگرگونی ها متحول می شود.
علوم میان رشته ای، ارتباطات، اطلاعات، فناوری، تغییر
جایگاه خطیر علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
نقش آشکار علوم انسانی در تبیین مبادی و مبانی علوم تجربی و ریاضی مؤید جایگاه خطیر علوم انسانی است. علوم انسانی عامل تعیینکننده اهداف، غایات و نحوه استفاده علوم دیگر است، چنانکه علوم دیگر به لحاظ نظری و ارزشی و کاربردی محاط بر علوم انسانی و در آنها غوطه ورند. در این مقاله ضمن توجه به ضرورت قرار دادن علوم انسانی به عنوان پشتوانه فرهنگ و ارزشهای اصیل هر ملت، نگاه نقادانه به وضعیت آن در شرایط کنونی شده است.
بررسی فراگشت آموزش و پژوهش میان رشته ای: نیاز دیروز، رویکرد امروز، زیرساخت فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دو هدف را پی میگیرد: در مرحله نخست رخداد فراگشت میان رشته ای با تکیه بر فرایند تحول و نه تاریخ تحول بررسی می شود، و در مرحله بعد رویکرد آینده در امتداد این فراگشت در چارچوب رویکرد مدیریت علم آینده نگر پیشنهاد می شود. بدین ترتیب نشان داده می شود که فراگشت میان رشته ای از مرز روش شناسی مدل یک یا سرمشق معمول عبور کرده و در حال گذر از مرحله پسامعمول یا روش شناسی مدل دو است. همچنین در ادامه پیش بینی می شود این فراگشت که تاکنون دارای تحول انگیختگی سازگاری بوده است منتهی به انگیختگی هم گزینگی در چارچوب مهندسی تفاعلی خواهد گشت. بدین ترتیب این مقاله با بررسی تمایزهای میان رشته ای، به فلسفه وجودی این حوزه پرداخته و با گذر از روش شناسی ناشی از فلسفه وجودی آن به بررسی چالش ها، ویژگی های آموزش و پژوهش میان رشته ای و در نهایت ارایه راهکاری جدید برای افزایش بهره وری در تثبیت و توسعه این روند می پردازد.
تنوع گونه شناختی در آموزش و پژوهش میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیت های میان رشته ای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میان رشته ای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون می توان ادعا کرد میان رشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیت ها و تجارب میان رشته ای نیز گونه ها و اَشکال متنوع و متکثری از میان رشتگی را پیشنهاد می کند. پارهای از آنها متعارف و آشناترند، اما گونه ها و دانشواژه هایی از آن کمتر مانوس و مورد استفاده و استقبال عموم هستند، اما کاربردی هستند و از خصلت ها و ویژگی های خاصی برخوردارند. با علم به اینکه، هر گونه ای از میان رشته ای، نشانگر جهت نگاه و چگونگی شناخت و فهم موضوعاتی است که در فضاهای پیچیده و چند وجهی میان رشتگی معنا می یابند، در این مقاله تلاش می شود عمده ترین گونه های میان رشتگی و مصادیق مفهومی و کاربردی آنها توصیف و تبیین شوند.
میان رشته ای ها: مفاهیم، رویکردها، دیرینه شناسی، و گونه شناسی
حوزه های تخصصی:
درک بهینه میان رشته ای ها، نخست، نیازمند واکاوی مفهوم مطالعات رشته ای است که بخش نخست این نوشتار را به خود اختصاص داده است. به باور بسیاری از اندیشه پردازان، کاستی ها و نقاط ضعف مطالعات رشته ای، پیچیدگی مسایلی که جامعه بشری با آنها روبرو شده است و تغییرات پارادایمی پدیده آمده در عرصه جامعه بشری، که مسیر را برای گذر از جامعه صنعتی به سوی جامعه دانش هموار می کند، از جمله بایسته های پرداختن به فعالیت های میان رشته ای قلمداد شده است. بخش دوم این نوشتار بیشتر بر مفهوم سازی ها در قلمرو میان رشته ای ها، بر مبنای رویکردهای متفاوت، به نگارش درآمده است که از جمله، در برگیرنده رویکرد دگرگونه ساز، رویکرد هنجاری، و رویکرد شناخت شناسانه است که مفهوم سازی های متفاوتی را درباره میان رشتگی موجب می شود.
تاریخچه، چیستی و فلسفه پیدایی علوم میان رشته ای
حوزه های تخصصی:
مطالعات میان رشته ای گونه ای از علوم است که بعد از آشکارشدن ضعف ها و کاستی های تخصصی شدن و شعبه شعبه شدن علم به رشته های تخصصی ریز، ضرورت یافته است. این اندیشه و طرح بر وحدت و یکپارچگی علوم در حوزه های فلسفه، علوم طبیعی، علوم ریاضی، و علوم انسانی تاکید می ورزد. فلسفه پیدایش علوم میان رشته ای از سویی، در واقعیات عینی و ظهور پدیده های منفرد، اما چند وجهی و پدیده هایی ریشه دارد که تبیین همزمانی، مشکل شناسی میان رشته ای، راه حل شناسی میان رشته ای، و اقدام همگانی و فراگیر را می طلبید. از سوی دیگر، در مجادلات نظری و نقد روش شناسی تجزیه و ترکیب و علوم پوزیتیویسمی ریشه دارد. این گونه مطالعات هم محدودیت ها و کاستی های روش تجزیه گرایی و تخصصی محوری را برطرف می کند، هم ظرفیت ها و امکانات پژوهشی جدیدی برای حوزه های مختلف علوم فراهم می آورد.
ماهیت دانش و ضرورت مطالعات بین رشته ای با تاکید بر اندیشه های پست مدرن دریدا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت دانش و به تبع آن، تحلیل ضرورت مطالعات بین رشته ای از منظر دریدا، نماینده مشهور فلسفه پست مدرن است. دریدا بر آن است که در طی تاریخ اندیشه غرب، حوزه هایی ازدانش، همچون فلسفه، ریاضیات، و منطق، خردمندانه و در نتیجه، مهم معرفی شده است و در مقابل، ادبیات، شعر، و هنر نابخردانه انگاشته شده و به حاشیه رانده است. او با بهره گیری از ساخت شکنی نتیجه می گیرد که حوزه های گوناگون دانش، جلوه ها و نظام های گوناگون زبانی است و از آنجا که زبان ذاتا استعاری، تفسیری، تاریخی، و تغییرپذیر است. با توجه به یافته های پژوهش، طراحی دانش بر مبنای ارتباط افقی رشته ها، به جای ارتباط عمودی، طراحی بین رشته ای و چند رشته ای و طراحی دانش بر مبنای موضوعات، به جای طراحی بر مبنای رشته ها، به متخصصان و سیاست گذاران پیشنهاد شده است.
نظریه دیده بانی: روشی برای کشف علوم میان رشته ای
حوزه های تخصصی:
فسلفه های مضاف یکی از مباحث و علوم نوظهوری است که به تازگی، کتاب مستقلی به فارسی در باب آن نگاشته شده است. فیلسوفان فلسفه را به معنای عام و خاص تفسیر کرده اند و فلسفه خاص را عوارض هستی دانسته اند. دیدگاه برگزیده در چیستی فلسفه، عبارت از عوارض وجود انضمامی انسان است. این تعریف به ما میدان می دهد تا به گونه ای گسترده، با انواع فلسفه های مضاف به حقایق بپردازیم. یکی از انواع فلسفه های مضاف عبارت است از فلسفه مضاف به علوم با رویکرد تاریخی - منطقی یا نظریه دیده بانی که به پژوهشگر اجازه می دهد با رویکردی درجه دوم به پرسش های بیرونی علوم بپردازد و رابطه علوم را با یکدیگر کشف کند. این کشف، نه تنها به پرسش های فلسفه مضاف و پرسش های برون علمی پاسخ می دهد، بلکه مهم ترین روش برای کشف و تاسیس علوم بینارشته ای است؛ به ویژه، اگر موضوع علم را محوری مشترک بدانیم که احکام و عوارضی معین بر آن حمل می شود. پس این مقاله درصدد است تا با تعریفی برگزیده از حکمت نوین اسلامی و چیستی و انواع فلسفه های مضاف و نظریه معیار تمایز علوم به این ادعا بپردازد که فلسفه مضاف به علوم یا نظریه دیده بانی، مهم ترین روش برای کشف و شناسایی علوم بین رشته ای است و نباید در علوم بین رشته ای کشف شده و تحقق یافته توقف کرد.
بازخوانی دانش سیاست گذاری در زمینه پست مدرنیسم: شکل گیری خط مشی در عصر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی ماهیت علوم انسانی و علوم طبیعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
- حوزههای تخصصی علوم انسانی تعامل علوم انسانی با حوزه فرهنگ ساختار قدرت سیاسی و علوم انسانی
این مقاله ضمن مرور مهم ترین آموزه های شکل گیری خط مشی در پارادایم مدرنیسم، با بهره گیری از روش ساختار شکنی ژاک دریدا به بازسازی این دانش، در زمینه آموزه های پست مدرنیسم می پردازد. بر این اساس، در بخش نخست، آموزه های کلیدی مدرنیسم، در قالب بحث از عینیت گرایی، عقلانیت، توسعه و وحدت گرایی و تاثیر آن در شکل گیری خط مشی مرور می شوند. در بخش دوم، ضمن معرفی آموزه های مختلف پست مدرنیسم، نظریات شکل گیری خط مشی در پارادایم پست مدرن بازسازی می شوند.این مقاله ادعا نمی کند که بر خلاف مشی متفکران پست مدرن، به بازسازی دانش تدوین خط مشی پست مدرن، در قالب یک فراروایت می پردازد؛ بلکه صرفا، در مقام تبیین و نقد نظریات مدرن سیاست گذاری در زمینه ای جدید است.
الزامات زبان شناختی مطالعات میان رشته ای
حوزه های تخصصی:
با تکیه بر باور امروزی در علوم مختلف انسانی در خصوص رابطه میان زبان و فکر، گسترش روابط بینازبانی در تماس میان رشته های مختلف علمی، ابزاری برای بسط اندیشه و افق های نگاه است که علوم در اختیار یکدیگر قرار می دهند. بدین ترتیب، حساسیت زبان در ارتباط علوم دریافت می شود و از سوی دیگر، نگرانی ها درباره صدماتی افزایش می یابد که ممکن است در اثر اختلال در روابط بینازبانی به وجود آید. توجه به برخی ویژگی های زبان علمی، مانند تفاوت نهادن میان جنبه های تعیینی و تاریخی، در تنظیم این روابط بسیار حساس و تعیین کننده است و تعیینی انگاشتن مفاهیم تاریخی، یا عکس آن، ممکن است نتایج مخربی را در روابط میان رشته ای داشته باشد. برخی مطالعات زیربنایی، مانند دست یافتن به نوعی تبارشناسی زبانی از زبان های علمی می تواند سلامت و ثمربخشی بیشتر برای مطالعات میان رشته ای را تضمین کند.