فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
118 - 157
حوزههای تخصصی:
طبق قوانین و مقررات جامعه حسابداران رسمی ایران، گزارش های حسابرسی صورت های مالی با دو امضا صادر می شود. طبق ضوابط یادشده، بررسی مدیر دوم در حکم بخشی از نظام کنترل کیفیت در ایران مدنظر قرارگرفته است. تاکنون وضعیت تعامل و مذاکره میان مدیرمسئول کار (مدیر اول) و مدیر دوم که نقش اساسی در کیفیت حسابرسی دارند، در ایران مورد پژوهش قرار نگرفته است و جنبه های مختلف این رابطه تبیین نشده است. برای تبیین دقیق این ارتباطات، در این پژوهش از مدل مذاکره میان حسابرس- مدیران اجرایی صاحبکار که توسط گیبنز و همکاران (2001) توسعه یافته، استفاده شده است. برای این منظور با انجام مصاحبه عمیق و نیم ساختاریافته با 24 نفر از شرکای مؤسسات حسابرسی ایرانی که به عنوان مدیر اول یا دوم حسابرسی فعالیت دارند و همچنین متن مصاحبه چاپ شده 7 نفر از حسابداران رسمی باسابقه در نشریات حرفه، داده های پژوهشی گردآوری و پس از تجزیه وتحلیل آن، مدل مفهومی تعامل و گفتگو میان مدیر اول و دوم برجسته شده است. یافته ها تصویر جامعی از این فرایند تعاملی را نشان می دهد که شامل آن است که گفتگو پیرامون مسائل پیچیده صورت می گیرد (حسابداری، حسابرسی، قوانین و مقررات) و بیشتر به صورت چهره به چهره است، مذاکره امری عادی در اجرای حسابرسی است، مذاکره وابسته به بستر آن است، فرایند مذاکره مشارکتی و غیرخصمانه است، تجارب همکاری گذشته بر مذاکرات جاری مؤثر است و همچنین شیوه تعامل و گفتگوی جاری نیز می تواند تعامل های آتی را تحت شعاع قرار دهد. دیگر یافته ها نشان می دهد که بررسی کننده کنترل کیفیت در ایران شکلی است، فرایند تعامل ...
مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با استفاده از ابزارهای هوش تجاری (BI): مطالعه موردی بانک ها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
73 - 92
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، ابزارهای هوش تجاری (BI) به عنوان یکی از ارکان اصلی ارزیابی عملکرد سازمان ها در بخش های مختلف از جمله بانکداری شناخته می شوند. این تحقیق به بررسی نقش هوش تجاری در ارزیابی عملکرد بانک ها پرداخته و تأثیر آن بر بهبود فرآیندهای تصمیم گیری و ارتقاء کارایی سازمان ها را بررسی کرده است. با استفاده از مدل های ارزیابی متوازن (Balanced Scorecard) و ابزارهای BI، بانک ها قادر به تحلیل داده های پیچیده و تصمیم گیری های استراتژیک می باشند. این تحقیق نشان داده است که پیاده سازی موفق BI در بانک ها می تواند باعث شفافیت بیشتر، تحلیل داده های دقیق تر و در نهایت بهبود عملکرد کلی سازمان ها گردد. با این حال، چالش هایی نظیر هزینه های پیاده سازی، نیاز به زیرساخت های مناسب و تغییرات فرهنگی در سازمان ها، از جمله موانع استفاده بهینه از این ابزارها به شمار می روند. تحقیق حاضر به شناسایی این چالش ها پرداخته و راهکارهایی برای رفع آن ها ارائه داده است.
نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی در قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی - همبستگی است بخش میدانی پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه در جامعه هدف گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، حسابداران رسمی شاغل و مدیران حرفه ای شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که کل تعداد جامعه آماری 1300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 297 نفر تعیین، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری هوش چندگانه از پرسشنامه 7 سوالی هوش سازمانی کارل آلبرخت(۲۰۰۳)، پرسشنامه 8 سوالی هوش معنوی کینگ (SISRI-24) و پرسشنامه 8 سوالی هوش عاطفی کرون(2007) استفاده شده است. و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. که شاخص های شش گانه آن شامل فرهنگ آلوده به تقلب، ارتباط با دیگران و کسب و کار، فشار مالی، فرصت ارتکاب تخلف، تغییرات رفتاری متخلف و نشانه های تخلف می باشد. ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوایی قرار گرفت و روایی پرسشنامه تأیید می گردد. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که هوش های چندگانه(هوش سازمانی، هوش معنوی و هوش عاطفی) بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی تاثیر معناداری دارد.
شناسائی و ارزیابی عوامل موثر برتوانمندی های فناورانه صنعت خودرو ایران (مورد مطالعه: شرکت ایرا ن خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
17 - 36
حوزههای تخصصی:
موفقیت صنعت خودروی ایران در گرو شناخت صحیح عوامل توانمندی فناورانه و چگونگی ارتقاء آنها است. برای شناخت اولیه این عوامل، به مدلهای ارزیابی توانمندی فناوری در تحقیقات پیشین توجه شد. با نظر خبرگان، عوامل توانمندی های اشاره شده در مدل راماناسن و پاندا، بدلیل جامعیت و سازگاری بیشتر با صنعت خودرو انتخاب شدند. مدل اولیه سنجش با 9 عامل و 67 شاخص تعریف شد. تعداد شاخصهای مذکوربا انجام روش دلفی فازی و نظر خبرگان، به 47 مورد کاهش یافت. پرسشنامه براساس 9 عامل و 47 شاخص تعریف شد. روائی پرسشنامه از طریق محاسبه بار عاملی و پایائی پرسشنامه نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای دست یابی به مدل ارتباط عوامل از روش معادلات ساختاری (SEM) و روش حداقل مربعات جزئی ( نرم افزارPLS-Smart ) استفاده شد و برازش کلی مدل بدست آمد. نتایج حاصل از مدل نشان میدهد که توانمندی های خدمات پس از فروش، بازاریابی و فروش و ساخت قطعه دارای بالاترین میزان ارتباط و توانمندی های خلاقیت و نوآوری و مدیریت راهبردی در رتبه های بعدی و توانمندی های طراحی و مهندسی، تولید و اکتساب فناوری در رتبه های آخر از ارتباط با توانمندی فناورانه صنعت خودوری ایران قرار گرفته اند.
طراحی مدل جامع شایستگی مدیران عالی دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاههای اسلامی نقش بی بدیلی در توسعه علمی- فرهنگی جوامع اسلامی ایفا می کنند. شایستگی مدیران این دانشگاهها، عاملی کلیدی در بهبود عملکرد علمی و تربیتی نظام آموزش عالی به شمار می رود. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه شناسایی جامع شاخصها و شایستگی های مدیران دانشگاههای اسلامی، این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جامع برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران سطح عالی دانشگاه اسلامی بود. به واسطه اهمیت این موضوع در سطوح عالی حکمرانی علمی-فرهنگی کشور، در کنار سایر تحقیقاتی که در این پژوهش بررسی شده اند، این مقاله برای پر کردن خلأ پژوهشهای پیشین، به طور خاص به بررسی اسناد بالادستی نظام های آموزشی و حکمرانی کشور، به ویژه سند دانشگاه اسلامی پرداخته است. روش: این پژوهش بر اساس نوع هدف، توصیفی- اکتشافی و راهبرد تحقیق، ترکیبی(کیفی-کمّی) بود. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از روش رتبه بندی عوامل استفاده شد. برای استخراج شایستگی های مدیران، بیش از 300 منبع پژوهشی، از جمله اسناد و مصوبات؛ منابع آموزش عالی، مدیریتی و اسلامی بررسی شد. پس از پایش اولیه، برای طبقه بندی شایستگی ها، از مدل سه لایه ای بُعد– مؤلفه– شاخص استفاده شد. در ادامه به منظور غربال و اولویت بندی شایستگی ها از طریق توزیع پرسشنامه بین ۲۳ خبره دارای دانش تخصصی یا تجربه مدیریت در حوزه آموزش عالی، اقدام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مدل پژوهش در سه بُعد فردی، اجتماعی و سازمانی و در هشت مؤلفه با 12 شاخص اولویت دار شناسایی و ارائه شد. توصیه می شود در راستای افزایش بهره وری در نظام آموزش عالی کشور، از الگوی نهایی برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران دانشگاهی در انتخاب مدیران دانشگاهها استفاده شود.
واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای دانش بنیان، فعالیت های مبتنی بر فناوری های نو در مسیر خدمات رسانی بهتر، کاهش هزینه و همچنین جلوگیری از خروج ارز در هر کشوری است که به دلیل اهمیت این شرکت ها در توسعه اقتصادی و مقابله با برخی از مسیرهای تحریمی بسیار بااهمیت هستند. ازاین رو این پژوهش، با هدف واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان انجام شده است. شرکت کنندگان، شامل 112 فر از کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان شهرستان آباده بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق، شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از رویکرد فراترکیب و در بخش کمی از شیوه توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بر همین اساس، 4 عامل سازمانی، فردی-دانشی، محیطی-بازاریابی و اقتصادی- حمایتی؛ به عنوان عوامل واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان تشخیص داده شدند. همچنین روایی در هر دو شیوه به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفتند و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار (SPSS و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد، شاخص های فردی-دانشی و اقتصادی- حمایتی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تأثیر معنادار داشتند؛ اما عوامل محیطی-بازاریابی به عنوان یکی از راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان در شرکت های شهرک صنعتی شهرستان آباده مورد تائید قرار نگرفتند"؛ بنابراین به نظر می رسد، جهت تقویت کسب وکارهای دانش بنیان ضمن توجه به مرتفع کردن مشکلات سازمانی می بایست عوامل فردی و دانشی کارکنان و حمایت های دولتی و بخش خصوصی در بخش مالی موردتوجه باشد.
تأثیر همکاری شرکت تولیدی با دانشگاه بر افزایش جذابیت محصولات تولیدی شرکت برای مصرف کنندگان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1055 - 1081
حوزههای تخصصی:
هدف: ارتباط صنعت و دانشگاه، یکی از موضوعات مهم و مورد توجه در محیط های دانشگاهی و صنعتی کشورمان است. یکی از دلایل مهم توجه به این امر، امکان بهره گیری صنعت از ظرفیت های علمی دانشگاه است؛ اما سؤال مهمی که اینجا مطرح می شود، این است که آیا چنین ارتباطاتی می تواند بر دیدگاه مصرف کنندگان ایرانی به محصولات تولیدی شرکت ها تأثیر مثبتی داشته باشد؟ پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است. واضح است که شرکت های تولیدی به منظور افزایش جذابیت محصولات تولیدی خود در دید مصرف کنندگان نهایی، از روش های مختلفی بهره می برند. استفاده از فناوری نوین، مواد اولیه باکیفیت، تبلیغات، قیمت گذاری مناسب و توزیع مناسب، برخی از روش های مورد استفاده شرکت ها برای جلب نظر مصرف کنندگان است. در این بین همکاری شرکت تولیدی با دانشگاه در تولید محصول نهایی، به ندرت در کانون توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اعلام چنین همکاری هایی توسط شرکت تولیدی، بر جذابیت محصولات تولیدی شرکت، از دید مصرف کنندگان ایرانی است. در واقع با توجه به ظرفیت بالای همکاری های صنعت و دانشگاه، پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که آیا همکاری یک شرکت تولیدی با دانشگاه، بر جذابیت خرید، شامل ترجیح محصول، تمایل به خرید و تمایل به پرداخت مصرف کنندگان ایرانی تأثیر مثبتی دارد.روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان ایرانی در نظر گرفته شده است. رابطه علی معلولی با استفاده از روش آزمایشی اثر همکاری شرکت با دانشگاه بر جذابیت محصول تولیدی شرکت بررسی شده است. بدین منظور پنج مطالعه آزمایشی انجام شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که همکاری شرکت تولیدی با دانشگاه در تولید محصول، به افزایش جذابیت محصولات منجر می شود؛ به نحوی که ترجیح دادن محصول، تمایل به خرید و تمایل به پرداخت مصرف کنندگان ایرانی افزایش می یابد. این موضوع هم برای شرکت های استارتاپی و هم برای شرکت های باسابقه تأیید شد. یافته ها نقش متغیر میانجی اعتماد مصرف کنندگان به محصول شرکت را در رابطه اشاره شده تأیید می کند. در واقع، دلیل جذابیت بیشتر محصولات تولید شده با همکاری دانشگاه، این است که از نظر مصرف کنندگان ایرانی، محصولات چنین شرکت هایی قابل اعتمادتر هستند.نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دیدگاه مصرف کنندگان ایرانی به همکاری صنعت و دانشگاه در تولید محصولات تولیدی مثبت است. بر این مبنا، نه تنها به شرکت های تولیدی توصیه می شود که در تولید محصولات جدید از همکاری دانشگاه ها استفاده کنند؛ بلکه توصیه می شود که در این خصوص، به مصرف کنندگان بالقوه اطلاع رسانی مناسب صورت گیرد. در واقع، پیشنهاد می شود که شرکت های تولیدی در برنامه های ارتباطی و تبلیغاتی محصولاتی که با همکاری دانشگاه تولید کرده اند، بر این همکاری تأکید کنند. هر چند در این پژوهش، رابطه علّی مورد بررسی در چند سناریو و با استفاده از روش آزمایشی بررسی شد، به منظور تعمیم نتایج این پژوهش به شرایط دیگر، به خصوص حوزه خدمات، انجام پژوهش های جدید توصیه می شود.
انتخاب تأمین کننده تاب آور و تخصیص سفارش با تحلیل اثر متقابل ریسک های اختلال در شبکه بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
211 - 254
حوزههای تخصصی:
اختلالات علاوه بر تأثیر روی تأمین کنندگان و تولید کننده؛ می توانند بر روی یکدیگر در ابتدای زنجیره یا بر تقاضای مشتری در انتهای زنجیره تأثیرگذار باشند. در این مقاله، میزان این اثرگذاری با استفاده از شبکه بیزی مدل سازی و حل می شود. از نرخ تورم برای پیش بینی و کاهش عدم قطعیت های تقاضا در یک مدل برنامه ریزی خطی با دو تابع هدف افزایش پراکندگی جغرافیایی و کاهش هزینه کل (حمل و نقل، خرید و سفارش دهی و...) استفاده شده است. در این مدل تأمین کنندگان و تولیدکننده برای افزایش تاب آوری زنجیره تأمین مشارکت می کنند. برای اولین بار مفهوم سطح تاب آوری تأمین کننده پیشنهاد می شود. مدل ارائه شده برای تخصیص سفارش علاوه بر قیمت و سایر هزینه های سفارش دهی، هزینه بهبود سطح تاب آوری تأمین کنندگان را نیز در نظر می گیرد. همچنین سطح رضایت مشتری به صورت ضمنی با افزایش هزینه عدم ارضای تقاضا افزایش می باید. به همین منظور یک مطالعه موردی در یکی از شرکت های خودروسازی ایران انجام گرفت. برای اعتبار سنجی مدل پیشنهادی یک مثال عددی حل و تحلیل حساسیت گردید. برای کاهش سناریو از روش خوشه بندی c-میانگین فازی و تحلیل متوازن اثر متقابل استفاده شد. مدل ارائه شده می تواند تولیدکنندگان را برای تصمیم گیری و برنامه ریزی بهتر در مواجه با ریسک ها و عدم قطعیت های آینده آماده کند.
تاثیر رهبری استراتژیک و جو سازمانی نوآورانه بر آوای کارکنان با نقش میانجی بلوغ اخلاق کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
379 - 408
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری استراتژیک و جو سازمانی نوآورانه بر آوای کارکنان با نقش میانجی بلوغ اخلاق کاری انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- پیمایشی از نوع علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کارکنان دانشگاه های فنی و حرفه ای استان آذربایجان غربی به تعداد 156 نفر است که از این تعداد 111 نفر به عنوان نمونه آماری براساس فرمول کوکران برآورد و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد رهبری استراتژیک (لیر، 2012)، جو سازمانی نوآورانه (سیگل و کایمر، 1987)، آوای کارکنان (زهیر و اردوقان، 2011) و بلوغ اخلاق کاری (گریگوری و همکاران، 1990) می باشد. داده های پژوهش، با استفاده از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS3) تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری استراتژیک با نقش میانجی بلوغ اخلاق کاری بر آوای کارکنان تأثیر معناداری دارد. همچنین، جو سازمانی نوآورانه با نقش میانجی بلوغ اخلاق کاری بر آوای کارکنان تأثیر معناداری دارد. بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که رهبری استراتژیک و جو سازمانی نوآورانه با ایجاد انگیزه و فضای مناسب برای بیان نظرات، به بهبود عملکرد سازمان کمک می کنند. در این میان، بلوغ اخلاق کاری به عنوان یک میانجی، نقش مهمی در ارتقای این تعاملات دارد و باعث می شود که کارکنان به صورت مؤثرتری در فرآیندهای سازمانی مشارکت کنند.
اثر ژنوتیپ اطلاعات بر اینرسی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور ذهنی سرمایه گذاران به تداوم شرایط فعلی بازار و درنتیجه عدم واکنش به اطلاعات سود به این معنی است که آنها تمایل به تعویق در تصمیم گیری دارند. همچنین شرکت ها جهت کاهش شدید قیمت سهام، اطلاعات را با الگوهای متفاوتی افشا می کنند تا از این طریق بر تصمیم گیری سرمایه گذاران اثر بگذارند. آنها تمایل دارند اخبار مثبت و منفی را به صورت متوالی یا همه را به طور هم زمان افشا کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر جهت ترتیب و الگوی ارائه اطلاعات (ژنوتیپ اطلاعات) بر اینرسی سرمایه گذاران است. به همین منظور نمونه ای شامل اطلاعات ۵ صنعت در ۵۸ شرکت پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ انتخاب شد. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از روش میدانی و جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون های خطی به روش داده های تابلویی استفاده شد و اطلاعات به دست آمده با کمک نرم افزارهای اقتصادسنجی Eviews و Excel تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که ژنوتیپ اطلاعات بر اینرسی سرمایه گذاران اثر مثبت و معناداری دارد؛ بااین حال اگرچه توالی اطلاعات منفی به مثبت بر اینرسی سرمایه گذاران تأثیر مستقیم و معنادار دارد، توالی اطلاعات مثبت به منفی بر اینرسی سرمایه گذاران تأثیر مثبت و معناداری ندارد.
کاربرد رویکرد کنترل بهینه در بهینه سازی سیستم های موجودی تولیدی در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف کاربرد رویکرد کنترل بهینه در بهینه سازی سیستم های موجودی تولیدی در زنجیره تأمین انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش پیشنهادی آن بر اساس هسته ی چندجمله ای برای مدل سازی متغیرهای حالت و توابع کنترل توسعه یافته است. به منظور دستیابی به پارامترهای وزن دهی برای هسته ی چندجمله ای، از رگرسیون بردار پشتیبان کمترین مربعات در طول فرآیند آموزش استفاده شده است. روش پیشنهادی امکان پیش بینی دقیق و کنترل مؤثر سطوح موجودی را فراهم می آورد که درنهایت منجر به کاهش هزینه ها و بهینه سازی عملیات زنجیره تأمین می شود. در این پژوهش با ارائه نمونه های آزمایشی مبتنی بر اطلاعات شرکت موردمطالعه، اثربخشی رویکرد پیشنهادی را بررسی می کند و نمودارهای سطح تولید بهینه و سطح بهینه موجودی فروشنده و خریدار را نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهند که شرکت سرنگ سازی می تواند ظرفیت تولیدی خود را از طریق بهینه سازی وضعیت فعلی با رویکرد مدل سازی عددی افزایش دهد. همچنین، با استفاده از کنترل بهینه و یادگیری ماشین، شرکت مذکور می تواند موجودی، هزینه های تولید و هزینه های نگهداری و جریان تولید را بهبود بخشد به گونه ای که تولید سالانه بهینه و مطلوب باشد. این تحقیق راه حل های متعددی برای افزایش اثربخشی فرآیندهای تولید ارائه می دهد که شامل بهبود فرآیندهای عملیاتی، فناوری و تجهیزات، زمان بندی، لجستیک، آموزش کارکنان، کیفیت محصول، تعمیرات و نگهداری، جریان اطلاعات و بازخورد مشتریان می شود. علاوه بر این، این تحقیق می تواند به عنوان مرجعی برای بهبود فرآیندهای تولید در صنایع مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
واکاوی نقش آشفتگی فناوری سبز و ظرفیت جذب سبز در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآورانه سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
63 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم در فعالیت شرکتها ملاحظات زیست محیطی است. در این راستا، برای رسیدن به هدف توسعه پایدار، نوآوری سبز می تواند باعث بالا بردن کارایی و بهره وری منابع و به طور موثر، کاهش آلایندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگر آشفتگی فناوری سبز و میانجی ظرفیت جذب سبز در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شرکتهای دانش بنیان استان قم به تعداد 107 نفر بود که تعداد 84 نفر به عنوان حجم نمونه تحقیق مشخص و پرسشنامه ها به روش تصادفی ساده از طریق شبکه های اجتماعی جمع آوری شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ، معیار Rho، پایایی ترکیبی و بارهای عاملی مورد تایید قرار گرفت. همچنین روایی همگرا و روایی واگرا پرسشنامه نیز با معیار AVE، معیار فورنل لارکر و نسبت HTMT تایید شدند. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز تاثیر مثبت و معناداری دارند و ظرفیت جذب سبز نقش میانجی را در تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز و بازارگرایی سبز بر عملکرد نوآوری سبز ایفا می کند. همچنین آشفتگی فناوری سبز تاثیر گرایش کارآفرینانه سبز، بازارگرایی سبز و ظرفیت جذب سبز بر عملکرد نوآوری سبز را تعدیل می کند. ضمن اینکه تجزیه و تحلیل چند گروهی نشان داد که بین تاثیرات گروههای مختلف جامعه (شرکت های نوپا و شرکتهای فناور و نوآور) نسبت به مسیرهای مورد نظر هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد.
طراحی الگوی رفتار سمی کارکنان با تمرکز بر راهبردها و پیامدها در سازمان بنادر و دریانوردی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شناخت رفتارهای سمی در سازمان و توجه به آن از یک انتخاب فراتر رفته و به ضرورت و الزام مدیریتی تبدیل گردیده است.پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو رفتارهای سمی کارکنان با تمرکز بر راهبردها و پیامدها انجام گرفته است.روش ها:تحقیق از لحاظ هدف جزء تحقیقات بنیادی-اکتشافی و از حیث روش شناسی کیفی است. جامعه آماری مورد مطالعه صاحبنظران و متخصصان در حوزه مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی استان مازندران هستند که سیزده نفر تا رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند.برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.یافته ها:تجزیه وتحلیل دادها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با نرم افزار مکس کیو دی ای انجام شد و در مجموع 13 عامل اثرگذار در راهکارها در قالب یک مقوله فرعی و یک مقوله کلی، تضغیف الگوی سالم رفتاری و تشدید رفتارهای خطرناک شناسایی شدند،همچنین 18 عامل پیامدها در قالب دو مقوله فرعی و دو مقوله کلی عوامل فردگرایانه و سازمان گرایانه قرار گرفتند.و در ادامه با مجموع 29 عامل در قالب سه مقوله فرعی و یک مقوله کلی پدیده رفتار سمی با عوامل عاطفی، شناختی و کارکردی شناسایی گردید.نتیجه گیری: با توجه به چارچوب بدست آمده و بکار گیری از آن، قدرت پیش بینی رفتارها ازسوی مدیریت به مراتب دقیق تر و به روزتر می گردد.
بررسی رابطه متقابل بین آموزش های مهندسی دفاعی آجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
87 - 107
حوزههای تخصصی:
ویژگی های مختلف جنگ های آینده از دیدگاه صاحب نظران داخلی و خارجی در 15 دسته گردآوری شده است که با مطالعات انجام شده، هشت مؤلفه کلیدی در جنگ های آینده در مأموریت های مهندس کاربرد زیادی خواهند داشت که این هشت مؤلفه شامل: سرعت عمل، گستردگی صحنه نبرد، نوآوری، اتکا به فناوری های نوین، برخورداری از سامانه های هدایتی هوشمند، قدرت انهدام بالا، سرعت بالای چرخش اطلاعات، اتکا به نیروی متخصص و حرفه ای احصا گردیده است. لذا تلاش برای رمزگشایی از جنگ های آینده با ماهیت جدید یکی از چالش های اصلی در برنامه ریزی دفاعی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش آن بررسی مستقیم همبستگی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. روش جمع آوری اطلاعات از نخبگان به صورت مصاحبه بوده و از تمامی افراد جامعه مصاحبه انجام شده است و در بخش افسران میانگین نمونه از فرمول کوکران و جدول مورگان از 150 نفر جامعه، 106 نفر بوده که در پرسش نامه طراحی شده (با طیف پنج گزینه لیکرت) شرکت کرده اند. تجزیه وتحلیل کیفی داده ها با روش شناسی تحلیل محتوا (تِماتیک) و تحلیل کمی، با تکنیک های آماری مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart-Pls3 انجام شده است. یافته های این پژوهش با بررسی مستقیم همبستگی بین نیازهای دانشی جنگ های آینده و آموزش های مهندسی رزمی نزاجا نشان داد که مقدار میانگین همبستگی 2.9 بوده که از مقدار متوسط (3) کمتر است. لذا، برنامه های آموزش های مهندسی رزمی نزاجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده چندان مناسب نیست.
تأثیر عشق به برند بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند با واسطه گری ارزش درک شده مشتری مورد مطالعه: مشتریان تلفن همراه آیفون (Apple)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
123 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش بررسی تأثیر عشق به برند بر تاب آوری مشتری نسبت به نواقص برند با میانجی گری ارزش درک شده مشتری در بین مشتریان تلفن همراه آیفون در سراسر کشور صورت گرفته است که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان، حجم جامعه آماری نامحدود و به کمک روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس برابر با 384 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها یعنی پرسشنامه استاندارد به صورت اینترنتی از طریق شبکه های مجازی (غیرحضوری و از راه دور) توزیع و جمع آوری شده است. به طوریکه 390 پرسشنامه برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها توزیع و در نهایت 384 پرسشنامه به صورت تکمیل شده جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار های Spss 20 و Lisrel 8.8، و به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که متغیر عشق به برند بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند و ارزش درک شده مشتری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. از سوی دیگر، ارزش درک شده مشتری بر تاب آوری نسبت به نواقص موجود در برند تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، ارزش درک شده مشتری در رابطه بین عشق به برند و تاب آوری نقش میانجی دارد.
رقابت در بازار محصول، قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارش های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط بازار محصول یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر توازن منافع و هزینه های قدرت مدیرعامل است. از یک سو، به عنوان یک مکانیسم خارجی راهبری شرکتی، می تواند احتمال اینکه مدیر از قدرت خود در راستای رفتارهای فرصت طلبانه استفاده کند و بر خوانایی گزارش های مالی اثر گذارد را کاهش دهد. از سوی دیگر، افزایش هزینه افشای اطلاعات در شرایط رقابتی بازار، حفظ موقعیت رقابتی و منافع شخصی ممکن است انگیزه هایی را برای مدیران قدرتمند ایجاد کند تا گزارش های مالی را پیچیده تر و با قابلیت خوانایی کمتری افشا کنند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارش های مالی است. فرضیه های پژوهش برای 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1401 آزمون شدند. نتایج نشان می دهد بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارشگری مالی رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، رقابت در بازار محصول بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و خوانایی گزارشگری مالی اثر تعدیل کننده کاهشی دارد.
شناسایی عوامل موثر بر برند سیاسی با استفاده ازنقشه شناختی فازی با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
23 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر برند سیاسی با استفاده از نقشه شناختی فازی با روش FCM انجام پذیرفت. برندها دارایی های استراتژیک و کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی هستند. برندها را می توان به عنوان یک دستگاه اکتشافی در نظر گرفت که مجموعه ای از ارزش ها را در بر می گیرد که مصرف کننده را قادر می سازد تا انتخاب های سریع و کارآمد داشته باشد. اخیراً، مفهوم نام برند سیاسی و شعارهای نام برند به طور گسترده توسط بسیاری از احزاب سیاسی پذیرفته شده است زیرا آن ها به دنبال متمایز کردن خود هستند و این منجر به علاقه در حال ظهور به ایده برند سیاسی شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و اکتشافی است که دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان حوزه های معاونت سیاسی استانداری لرستان و فرمانداران لرستان به علاوه اساتید رشته های علوم سیاسی و بازاریابی دانشگاه های لرستان است. که اعضای نمونه با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و دربخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب از طریق CVR و آزمون کاپای کوهن و دربخش پرسشنامه با استفاده ازروایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار مصاحبه و روایی و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است.
تأثیر رقابت بازار بر نگهداری وجه نقد شرکت: تحلیلی از نوآوری شرکت و محدودیت مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
270 - 287
حوزههای تخصصی:
یک معیار کلیدی برای ارزیابی درجه موفقیت صنایع و بنگاه ها در میدان های رقابتی، رقابت در بازار محصول می باشد. در یک محیط رقابتی، شرکت ها سعی می کنند جهت ایجاد مزیت رقابتی خود، وجه نقد بیشتری نگهداری نماید. از طرفی، افزایش رقابت شرکت ها را تحریک می کند تا مزیت های رقابتی در قیمت، هزینه یا تمایز محصول از طریق نوآوری ایجاد کنند. به علاوه، منابع بیشتر به سمت شرکت های موجود در صنایع متمرکز روانه می شود. لذا شرکت های با محدودیت مالی و نواوری بیشتر، وجه نقد بیشتری نگهداری می نماید تا موقعیت خود را در یک محیط رقابتی حفظ نمایند. با این حال، در غیاب شواهد علمی و تجربی کافی، تحقیق حاضر به بررسی اثر رقابت بازار بر تراز نقدی شرکت می پردازد: تحلیلی از نوآوری شرکت و محدودیت های مالی. در این راستا نمونه ای متشکل از 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 1401-1394 انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رقابت بازار محصول منجر به افزایش میزان نگهداری وجه نقد شرکت می شود و محدودیت مالی منجر به تشدید رابطه بین رقابت بازار محصول و نگهداری وجه نقد شرکت می شود. با این حال، نوآوری قادر به تغییر رابطه بین رقابت بازار محصول و حفظ نقدینگی نیست.
مدلسازی پیش بینی سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از ایجاد شوک در گروه های صنعتی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
99 - 114
حوزههای تخصصی:
یکی از کانال های شکل گیری سرایت مالی، ریسک نگهداری دارایی های مشترک یا ریسک سبد همپوشان است. با توجه به اینکه سرایت مالی ناشی از این ریسک می تواند به یک نهاد سرمایه گذاری زیان زیادی وارد سازد و کل بازارسهام و حتی اقتصاد را دچار بحران کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای پیش بینی سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از شوک در گروه های صنعتی است. این پژوهش از نوع پیمایشی تحلیلی است که با استفاده از روش آماری تحلیل تشخیصی انجام شده است. در این راستا، بر اساس داده های مربوط به سبد سهام نهادهای سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران مدل تشخیصی چند متغیره مبتنی بر شوک در گروه های صنعتی ارائه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که متغییرهای مستقل؛ «مبلغ سرمایه گذاری شده در گروه صنعتی» و «تنوع سرمایه گذاران در گروه صنعتی» به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از ایجاد شوک در گروه صنعتی تایید شده است. بخش های نظارتی می توانند با استفاده از مدل ارائه شده در این پژوهش گروه های صنعتی که ریسک همپوشانی سبد بالایی دارند را شناسایی کنند و با اتخاذ تدابیر مناسب ثبات سیستم مالی را حفظ نمایند.
یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید در صنایع با موج نوآوری بلند: (مطالعه موردی: حوزه معادن و صنایع معدنی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با پیچیده تر شدن علوم و بازارهای رقابتی، توجه به نوآوری برای بقای شرکت ها در بازار، اهمیت زیادی دارد. در صنایعی که سرعت ارائه محصولات جدید بیشتر است، امواج نوآوری در آن ها کوتاه تر است. شرکت های فعال در حوزه معادن و صنایع معدنی، به عنوان بنگاه هایی با موج نوآوری بلند، علاوه بر نیاز اساسی به شناخت و فهم خرده دانش ها و فناوری های جدید، به جذب و یکپارچه سازی آن ها بر پایه بنگاهی موجود خود نیازمندند. هدف اصلی این مطالعه، ارائه مدلی برای ارتقای توانمندی های فناورانه بنگاه های با موج نوآوری بلند مبتنی بر یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید است.
روش: روش این پژوهش براساس مطالعه موردی پروژه های موفق در حوزه معادن و صنایع معدنی (به عنوان یک صنعت با ویژگی های مشابه با صنایعی با موج نوآوری بلند) صورت گرفت. در این پژوهش، سطح تحلیل مربوط به بنگاه های متأخر در صنایع با موج نوآوری بلند و واحد تحلیل، پروژه های موفق انجام شده در یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید، در پایه دانشی بنگاه در این بنگاه ها بوده است. به همین دلیل، از روش مطالعه تک موردی اکتشافی جزءنگر استفاده شده است. انتخاب واحد تحلیل، بر اساس معیارهای مشخص صورت گرفت و در نهایت چهار پروژه موفق در صنایع معدنی، انتخاب و تحلیل شد. برای تحلیل چهار پروژه موفق منتخب، ۱۲ مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی، به روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد.
یافته ها: یافته های این مطالعه، به مجموعه ای از فعالیت ها و ابتکارهای شناسایی شده بنگاه های با موج نوآوری بلند، در ابعاد سازمانی (کارکردی و مدیریتی) و فناورانه (محصول محور و فرایندمحور) برای موفقیت در یکپارچه سازی دانش فناورانه منجر شد. این اقدام ها و ابتکارها، در سه مرحله اصلی تشخیص و انتقال دانش فناورانه جدید (مشتمل بر سه زیربخش تشخیص دانش فناورانه جدید، تشخیص منبع دانشی مناسب و انتقال دانش فناورانه جدید)، ترکیب دانش فناورانه جدید با پایه دانشی بنگاه (مشتمل بر سه زیربخش تفسیر دانش فناورانه جدید خارجی، تسهیم دانش فناورانه جدید خارجی و تثبیت دانش فناورانه جدید خارجی) و بهره برداری از دانش فناورانه جدید (مشتمل بر دو زیربخش اجرا و بازپیکربندی) معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اقدام هایی را معرفی کرده است که می تواند به عنوان بینش های جدید بنگاه ها، برای موفقیت بیشتر در یکپارچه سازی در نظر گرفته و بهره برداری شود. این اقدام ها عبارت اند از: جایابی فناوری جدید در کارکردهای عملیاتی، زمان دهی مناسب به فناوری جدید برای تطبیق با پایه دانشی بنگاه، نگهداری و مراقبت از فناوری و تجهیزات نو، ارزیابی تطابق محصول جدید با استانداردهای بین المللی و همچنین، راه اندازی سیستم یکپارچه سازی فرایندهای فناوری اطلاعات. این مطالعه فرصت های تحلیل و مطالعات بیشتری را برای پژوهشگران آینده خلق کرده است و می تواند به عنوان مبنای دانشی برای ادامه پژوهش های بیشتر در حوزه یکپارچه سازی دانش فناورانه استفاده شود.