مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
یادگیری مادام العمر
حوزه های تخصصی:
در جامعه های دانش محور کنونی، نیاز افراد برای همگامی با تحولات سریع، تسلط فناوری در تمام امور، دسترسی و استفاده از اطلاعات افزایش یافته است. کسب یادگیری مادام العمر که از چالشهای اصلی در توانمندسازی افراد در دسترسی به اطلاعات است، مورد توجه نظام آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است. یکی از هدفهای عمدة این تغییرات، آموزش مهارتهای یادگیری مادام العمر به فراگیران است. یکی از هدفهای طرح ارزشیابی تحصیلی در ایران نیز، به عنوان تحولی در نظام آموزشی ابتدایی، «آموختن چگونه آموختن» و تقویت مهارتهای «یادگیری مادام العمر» در دانش آموزان است. مسئله اصلی پژوهش، آگاهی از این واقعیت است که آیا طرح توانمندی تحقق هدف نظام آموزشی یعنی پرورش مهارتهای یادگیری مادام العمر را دارد و آیا برای کتابخانه مدرسه که زیرساخت لازم برای چنین آموزشی را فراهم میکند، جایگاهی در طرح در نظر گرفته شده است؟این پژوهش با روش پیمایشی انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از نظرسنجی و تحلیل محتوای متون واسناد مرتبط با طرح و واقعیت نمایی استفاده گردید. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و سیاهه وارسی میباشند. جامعه مورد پژوهش را 81 معلم، مدیران 29 مدرسه مجری طرح در خراسان رضوی و کتابخانه های این مدارس تشکیل میدهد. یافته های پژوهش نشان داد گرچه در طرح جایگاه خاصی برای کتابخانه در نظر گرفته نشده است، ولی از دیدگاه مدیران و معلمان، وجود کتابخانه و استفاده از منابع غیردرسی برای پیشبرد آموزش ضروری است. همچنین، نتایج مقایسه وضعیت کتابخانه های مدارس با استانداردهای جهانی نشان داد این کتابخانه ها به دلیل نداشتن شرایط لازم نمیتوانند به تحقق هدفهای طرح در نظام آموزشی کمک کنند. تفاوت زیاد میان نگرش و عملکرد مدیران و معلمان مشخص میکند که آنها شناخت لازم در مورد هدفهای طرح و چگونگی اجرای آن را ندارند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که طرح توانمندی لازم برای پرورش مهارتهای یادگیری مادام العمر در دانش آموزان را ندارد. یافته ها و پیشنهادهای این پژوهش، رهنمودهایی را برای تجدیدنظر، تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اجرای موفق طرح در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیران قرار میدهد.
نقش آموزش عالی در یادگیری مادام العمر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییرات وسیع اقتصادی- اجتماعی و فناوری، تاثیر قوی بر نظامهای تعلیم و تربیت در کشورهای صنعتی نشان داده است. مفاهیم و عباراتی همچون جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دانش محور و جوامع یادگیری، هماکنون ویژگی برجستهای در مسیر اصلی مباحث سیاسی آموزشی و دولتی شده و اهمیت یادگیری در هر مرحله از توسعه انسانی به شکل گستردهای قابل تشخیص است. ا مروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان مکانهای کلیدی برای توسعه یادگیری مادام العمر در نظر گرفته میشوند. هدف از ارائه این مقاله مروری بررسی یادگیری مادام العمر و نقش آموزش عالی در توسعه آن بود.
نتیجهگیری: یادگیری مادام العمر می تواند به عنوان مجموعه ای از اصول راهنما برای توسعه به جای مساله ای اضافی برای موسسات آموزش عالی ارایه شود. برای ایجاد و توسعه یادگیری مادام العمر در آموزش عالی، موسسات نیازمند توسعه آگاهی نظام مند و تحلیل ارتباطات داخلی بین سطوح گوناگون سازمان های خود و درک چگونگی وابستگی این عوامل با تعاملات شناختی و عاطفی یادگیری هستند. یادگیری مادام العمر تعقیب کننده اهداف عمومی مانند عمومی سازی آموزش هم در کیفیت و هم در کمیت و اقامه کننده اصل یادگیری واقعی در آموزش اجباری و تسهیل کننده توسعه و پیشرفت از تحصیل به کار است. برای این منظور نیاز به عزم ملی در سطح جامعه و آموزش عالی است و بایستی این نگرش به واقعیت و باور در ذهن افراد جامعه تبدیل شود.
میزان آمادگی یادگیری خودراهبر در دانشجویان رشته پزشکی
حوزه های تخصصی:
اهداف: در جهان امروز که دانش دایماً در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و تازه، جنبه ای مهم در رویارویی با بیماران است، مهارت های یادگیری خودراهبر برای موفقیت فراگیران در حرفه پزشکی ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی میزان آمادگی یادگیری خودراهبر دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی و کارآموزی) انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 182 نفر از دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهمن تا اسفندماه 1390 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ""آمادگی یادگیری خودراهبر فیشر"" با شاخص های سن، جنسیت، معدل دیپلم، نمره علوم پایه، مقطع تحصیلی و معدل تا زمان مطالعه بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 و آزمون T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آماره کوهن انجام شد.
یافته ها: دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر از مهارت خودمدیریتی بهتری برخوردار بودند و نمره کل یادگیری خودراهبر بهتری داشتند. ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان و مهارت های یادگیری خودراهبر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مهارت خودمدیریتی و همچنین نمره کل یادگیری خودراهبر در دانشجویان دختر و پسر متفاوت است و در پسران وضعیت بهتری دارد. ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان تاثیری در مهارت های یادگیری خودراهبر ایشان ندارد. دانشجویان هنوز ترجیح می دهند مواد درسی را از طریق فعالیت هایی با راهنمایی استاد یاد بگیرند.
مفهوم و مدل جامعه یادگیری [1] در کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان برای پاسخ به این سؤال که جامعه یادگیری چه نوع جامعه ای است، دیدگاه ها و مدل های گوناگونی ارائه کرده اند. با توجه به اینکه هر کشور باید مدل متناسب با شرایط خود را طراحی کند ، مقاله حاضر در صدد است تا مدلی مفهومی برای جامعه یادگیری متناسب با شرایط کشورمان ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های 24 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی وابسته به آموزش عالی در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز تجزیه وتحلیل شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که جامعه یادگیری ایرانی فرصت های یادگیری در سراسر دوران زندگی را فراهم می کند تا هر فرد، برای دستیابی به نتایج مورد علاقه خود و رشد توانمندی هایش به یادگیری بپردازد؛ به علاوه، در جامعه اثرگذار بوده، در توسعه آن مشارکت کند. این جامعه، فرصت های برابر یادگیری را توسعه می دهد تا عدالت اجتماعی برقرار شده، شهروندی فعال تشویق گردد و جامعه به انسجام اجتماعی در هدف نهایی؛ یعنی تعبد و بندگی خداوند، دست یابد. این جامعه با روش های مختلف انگیزه یادگیری، توانایی خود رهبری در یادگیری و یادگرفتن چگونه یادگرفتن را در افراد پرورش می دهد. میان بخش های مختلف آموزش رسمی آن ارتباط درونی وجود دارد و آموزش های غیررسمی و یادگیری اتفاقی یا لحظه ای نیز توسعه داده می شود. چنین جامعه ای فرصت های یادگیری را فراهم می کند تا افراد و جامعه از بازده های اقتصادی یادگیری بهره مند شوند و توسعه اقتصادی محقق شود.
تبیین و نقد مبانی فلسفی مفهوم یادگیری در طرح پایدیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد مفهوم یادگیری در طرح پایدیا است که بر مبنای دیدگاه مورتیمر آدلر مورد بررسی قرار گرفت. برای دست یابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شد. بنابراین، ویژگی های یادگیری در ارتباط با محتوای یادگیری، یاددهی، نقش معلم، فعالانه بودن یادگیری در طرح پایدیا، ارتباط یادگیری با سلامت ذهن و یادگیری مادام العمر و بزرگ سالی تبیین شد. سپس، به مهم-ترین نقاط قوت و ضعف مفهوم یادگیری در بستر پایدیا اشاره شد. بر اساس نتایج این پژوهش، فعالانه بودن یادگیری و در نظر گرفتن محتوایی گسترده برای یادگیری و زمینه سازی برای یادگیری مادام العمر در بستر آموزش مدرسه ای از نقاط قوت طرح پایدیاست. از مهم ترین نقاط ضعف آن نیز می توان به محدود کردن یادگیری در مسیری تک انشعابی و در نظر نگرفتن شاخه های حرفه ای و در نظر نگرفتن هوش عملی در سیر یادگیری اشاره نمود. بر این اساس، یکی از پیشنهادهای مهم این پژوهش برای بهبود یادگیری، استفاده از آموزش های جبرانی و استفاده از الگوهایی مانند الگوهای یادگیری در حد تسلط می باشد.
الزامات و چالش های طراحی برنامه درسی آموزش عالی با رویکرد جامعه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد که اگر آموزش عالی بخواهد در انجام وظیفه خود در زمینه سازی برای تحقق جامعه یادگیری در ایران، فرصتهای یادگیری عالی را گسترش دهد و برای ارتقای کیفی آنها برنامه درسی با رویکرد یادگیری مادام العمر طراحی کند، با چه چالشهایی روبروست؟ برای پاسخ به آن در این تحقیق کمی- کیفی با روش توصیفص – پیمایشی دیدگاههای 24 نفر از صاحبنظران مشغول به کار در موسسات تحقیقاتی وابسته به دانشگاه و مدیران دانشگاه های دولتی، از طریق مصاحبه و دیدگاه 153 نفر از اعضای هیات علمی این دانشگاه ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی است آموزش عالی با چالشهای عدم شناسایی نیازهای واقعی دانشجو و جامعه وبازنگری برنامه درسی متناسب با تحول در این نیازها، پیش بینی نکردن امکان انعطاف در برنامه درسی، عدم پذیرش تغییر در فلسفه و مفاهیم زیربنایی آموزش در آموزش عالی ، عدم بهره گیری از متخصصان حوزه برنامه درسی برای تدوین برنامه ها، استفاده نکردن از برنامه درسی دانشگاه های معتبر جهان متناسب با شرایط و نیازهای کشور، تمایل به تمرکزگرایی در تدوین برنامه های درسی، وجود برخی مشکلات در کمیته های برنامه ریزی درسی درون وزارتخانه و دانشگاه ها و عدم وجود ارتباط درونی میان برنامه درسی آموزش عالی و مقاطع قبل از آن روبروست. میان دیدگاه های اعضای هیات علمی درباره این چالشها بر حسب متغیر های جنس، تحصیلات، مرتبه علمی، نوع دانشگاه و سابقه تدریس و مدیریت تفاوتی وجود ندارد. . آنان در مورد وجود چالشهای مذکور اتفاق نظر دارند.
بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی کارکنان بر چابکی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت و تغییرات غیرقابل پیش بینی در عرصه کسب وکار، برای دستیابی به اهداف سازمانی و کسب مزایای رقابتی، چابکی سازمان، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سواد اطلاعاتی کارکنان در ارتقای یادگیرندگی سریع و دقیق سازمان و به دنبال آن افزایش توانمندی، انعطاف پذیری و شایستگی های سازمانی امری مهم تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر سواد اطلاعاتی بر چابکی سازمان در سازمان فرهنگی هنری شهرداری است. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی است و جامعه آماری کلیه کارشناسان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که از طریق آزمون صوری، روایی آن محاسبه شد. پایایی ابزار گردآوری اطلاعات نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و از آزمون فرض برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که تأثیر تمامی مؤلفه های سواد اطلاعاتی اعم از: تشخیص ماهیت و وسعت اطلاعات، دسترسی مؤثر و کارا به اطلاعات، ارزیابی اطلاعات و منابع آنها و تلفیق اطلاعات انتخاب شده به دانش قبلی، استفاده از اطلاعات برای رسیدن به منظوری خاص و آشنایی با موارد حقوقی، بر چابکی سازمان به صورت معنی داری مثبت ارزیابی می شود.
برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر رویکرد آموزش مادام العمر- رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی بهچارچوب برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر رویکرد آموزش مادام العمر می باشد. این پژوهش،کیفی و روش آن مطالعه موردی چندگانه کیفی می باشد. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب بر اساس رویکرد بافت نگاریاست. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق شامل 8 نفر از اعضای هیات علمی گروه های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و دامپروری، فنی و مهندسی و هنر و معماری دانشگاه شیراز بود که حداقل یکبار به عنوان عضو شورای برنامه ریزی درسی دانشگاه شرکت داشته اند و 5 نفر دیگر از صاحبنظران حوزه برنامه درسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع \#معیار\# انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون (پایه، سازمان دهنده و معنای فراگیر) با استفاده از نرم افزار N-Vivo استفاده شد. نتایج، بیانگر وجود 112 مضمون پایه، نه مضمون سازمان دهنده سطح اول بر اساس عناصر نه گانه برنامه درسی کلاین(هدف، محتوا، فعالیت یادگیرنده، منابع و مواد کمک آموزشی، راهبردهای یاددهی- یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروه بندی فراگیران و ارزشیابی) و 18 مضمون سازمان دهنده سطح دو بود. در پایان شبکه مضامین برنامه درسی مادام العمر در نظام آموزش عالی طراحی و اعتباریابی آن از طریق تکنیک های اعتبار پذیری و اعتماد پذیری با استفاده از همسوسازی داده ها انجام شد.
اولویت های یادگیری مادام العمر در قالب سوادهای عصر حاضر از دیدگاه استادان و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اولویت های یادگیری مادام العمر در قالب سوادهای عصر حاضر (اطلاعاتی، پژوهشی، تربیتی، رسانه ای، رایانه ای، زیست محیطی، سلامت، عاطفی، فرهنگی، مالی) است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی و تحلیلی و از نظر اجرا به صورت آمیخته (مصاحبه و پیمایش) انجام شد. جامعه آماری نیز شامل کلیه اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور و دانشجویان یادگیری الکترونیکی این دانشگاه در سال تحصیلی 97-96 است که تعداد 372 دانشجو و 86 عضو هیات علمی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در مرحله اول؛ پس از مطالعه ادبیات و پیشینه و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از متخصصان آموزشی مجموعه سوادهای عصر حاضر استخراج شد، سپس در مرحله دوم، دو چک لیست ویژه استادان و دانشجویان توزیع شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که هر دو گروه استادان ودانشجویان سواد اطلاعاتی را به طور مشترک به عنوان اولین اولویت خود انتخاب کردند، بعد از آن سواد سلامت در رتبه دوم قرار گرفت، دانشجویان سواد عاطفی را به عنوان رتبه سوم انتخاب کردند در حالی که استادان سواد مالی را در رتبه سوم اهمیت دانستند، درخصوص رتبه چهارم نیز استادان و دانشجویان به طور مشترک سواد رسانه ای را انتخاب کردند، همچنین نتایج آزمون t-test مستقل برای مقایسه سوادهای مورد مطالعه از دیدگاه استادان و دانشجویان نشان داد که سوادهای مالی، رایانه ای، پژوهشی، تربیتی از دیدگاه استادان به صورت معنی داری دارای اهمیت بیشتر نسبت به دانشجویان است در حالی که سواد زیست محیطی و سواد عاطفی، از دیدگاه دانشجویان به صورت معنی داری دارای اهمیت بیشتر نسبت به استادان است، همچنین درخصوص سایر سوادها، تفاوتی مشاهده نشد؛ در نهایت نیز مدل مفهومی جهت اولویت بندی سوادها از نظر دانشجویان و اساتید، پیشنهاد شد.
ساخت و رواسازی مقیاس ایرانی سنجش رویکرد یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تأثیر شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر بهزیستی ذهنی و یادگیری مادام العمر در دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش نقش مهمی در تسهیل یادگیری و بهبود مهارت ذهنی در دانش آموزان دارد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه شبیه سازی آموزشی می تواند مزایایی برای معلمان داشته باشد و یادگیری را به خصوص در سطوح ابتدایی و دبیرستان تقویت کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر بهزیستی ذهنی و یادگیری مادام العمر در دانش آموزان می باشد. روش کار: این پژوهش کاربردی و با روش شبه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوم دبیرستان منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش) و (30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو و یادگیری مادام العمر وتزل و همکاران می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، در متغیر بهزیستی ذهنی با (025/0 > P ، 02/106 = F ) و در متغیر یادگیری مادام العمر (025/0 > P ، 59/154 = F ) تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت و می توان گفت شبیه سازی آموزشی در بهبود بهزیستی ذهنی و یادگیری مادام العمر دانش آموزان مؤثر بوده است. بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، در بهزیستی هیجانی با (016/0 > P ، 85/8 = F )، بهزیستی روانشناختی با (016/0 > P ، 79/86 = F ) و بهزیستی اجتماعی با (016/0 > P ، 16/84 = F ) تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت و می توان گفت شبیه سازی آموزشی در بهبود مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان مؤثر بوده است. بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، در باورهای مرتبط با یادگیری و انگیزش با (016/0 > P ، 34/76 = F )، مهارت جست وجو اطلاعات با (016/0 > P ، 60/36 = F ) و توجه به صلاحیت فردی با (016/0 > P ، 38/52 = F ). تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت و می توان گفت شبیه سازی آموزشی در بهبود مؤلفه های یادگیری مادام العمر نیز مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر بهزیستی ذهنی و یادگیری مادام العمر در دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش بهزیستی ذهنی و یادگیری مادام العمر در دانش آموزان می شود.
ویژگی های روانسنجی مقیاس یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان دانشگاه سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین ویژگی های روانسنجی پرسشنامه یادگیری مادام العمر کربی، کناپر، لامون و ایگناتوف (2010)، در بین دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در این مطالعه ی همبستگی، شرکت کنندگان 417 دانشجوی دانشگاه سمنان بودند (183 پسر و 234 دختر) که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شد. تحلیل عاملی یک ساختار دو عاملی را آشکار کرد. عامل های "خود جهت دهی و خود ارزیابی" و "به کار بردن دانش و مهارت ها". همچنین تحلیل داده ها نشان داد که همسانی درونی عامل خود جهت دهی و خود ارزیابی (47/0) و عامل به کاربردن دانش و مهارت ها (63/0) و ضریب پایایی مقیاس با روش بازآزمایی در فاصله زمانی دو هفته برای عامل خود جهت دهی و خود ارزیابی(81/0) و به کار بردن دانش و مهارت ها(70/0) بود. همبستگی منفی بین نمرات یادگیری مادام العمر و فرسودگی تحصیلی (01/0> p ؛ 46/0- (r= بیانگر روایی واگرا، همبستگی مثبت با یادگیری عمیق (01/0> p ؛ 52/0 r= )، انگیزه پیشرفت (49/0) و پیشرفت تحصیلی (16/0) بیانگر روایی همگرای این مقیاس بود. لذا مقیاس یادگیری مادام العمر دارای روایی سازه، همگرا و واگرای مناسب و پایایی بازآزمایی مناسب است، اما به دلیل ناکافی بودن همسانی درونی نیاز به بررسی بیشتر دارد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی مورد بازنگری قرار گرفته و با افزایش تعداد سوالات مناسب نسبت به اصلاح همسانی درونی آن اقدامات لازم صورت گیرد.
تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری در دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
63 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری دانش آموزان است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوم دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش) و (30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از واقعیت افزوده و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یک ساعته آموزش دیدند. پیش آزمون –پس آزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادام العمر وتزل (2010) و عملکرد یادگیری مهدی پور (1393) بودند. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر عملکرد یادگیری و متغیر یادگیری مادام العمر تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (P<0.001). در مؤلفه های یادگیری مادام العمر (باورهای مرتبط با یادگیری و انگیزش، مهارت جست وجوی اطلاعات، توجه به صلاحیت های فردی) تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (P<0.001). به طور کلی نتایج نشان داد استفاده از واقعیت افزوده آموزشی بر یادگیری مادام العمر و عملکرد یادگیری دانش آموزان و همچنین مؤلفه های یادگیری مادام العمر تأثیر دارد و باعث افزایش یادگیری مادام العمر و بهبود عملکرد یادگیری در دانش آموزان می شود. پیشنهاد می شود که از واقعیت افزوده آموزشی در آموزش دروس مختلف و پایه های مختلف استفاده شود.
جایگاه و تاثیر روشهای تدریس فعال و مشارکتی بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث
حوزه های تخصصی:
روش تدریس یکی از مهم ترین نیازهای جوامع بشری و از محورهای توسعه می باشد این تحقیق با هدف جایگاه و تاثیر روشهای تدریس فعال بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث در سال تحصیلی 97-96 انجام گرفت، روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و ازنظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان دختردوره اول متوسطه مدارس شهرستان ثلاث که 987 نفر در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای است. بنابراین حجم نمونه آماری پژوهش عبارت است از دانش آموزان دو کلاس از هرکدام از مدارس پس از موازنه سازی آزمودنی ها به شیوه تدریس مشارکتی به تعداد 32 نفر موردبررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان یادگیری گروه ها از آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه ازنظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفاده شد. برای تحلیل داده های آماری در مورد هر یک از فرضیه های پژوهشی به علت تعیین تفاوت و محاسبه و مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون درگروه های آزمایش و گواه از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادکه بین نمرات یادگیری هر دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر روشهای تدریس فعال و مشارکتی بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث تأثیر مثبتی داشته است.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های شهر یادگیرنده با تأکید بر یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
105 - 126
حوزه های تخصصی:
«شهر یادگیرنده» مفهومی جدید است که هدف آن بسیج منابع برای یادگیری همه شهروندان در تمام طول عمر و همه مکان ها است تا موجب رشد فردی، توسعه اقتصادی و انسجام اجتماعی افراد شود. این مفهوم ابعاد و مؤلفه های متفاوتی دارد که توسط محققان و نهادهای گوناگون استخراج شده اند. در این تحقیق به بررسی ابعاد و شاخص های شهر یادگیرنده از دیدگاه «شورای یادگیری کانادا»، «کمیسیون اروپا» و «مؤسسه یادگیری مادام العمر یونسکو»، و با تأکید بر مفهوم یادگیری مادام العمر پرداخته شده است. نوع پژوهش توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری پژوهش،20 نفر از متخصصان حوزه آموزش رسمی و استادان دانشگاهی در محدوده مطالعاتی شهر قزوین بود. پس از جمع بندی، مؤلفه های نهایی شهر یادگیرنده در پنج بعد که شامل «نظام آموزش وپرورش رسمی»، «یادگیری در جوامع و خانواده ها»، «یادگیری در محل کار»، «فناوری و کیفیت یادگیری» و «فرهنگ یادگیری» است، استخراج و به روش «تحلیل سلسله مراتبی (AHP)» و توسط نرم افزار «اکسپرت چویس» مورد تجزیه وتحلیل قرار و اولویت ها در هر بعد مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین ابعاد شهر یادگیرنده، یادگیری رسمی و یادگیری در جوامع و خانواده هاست و بر اساس آن مهم ترین مؤلفه ها عبارت اند از: «گسترش آموزش رسمی»، «استفاده از مربیان آموزش دیده»، «حمایت از آموزش گروه های محروم»، «تشویق یادگیری مداوم در خانواده و جامعه» و «یادگیری از طریق رسانه ها و فرهنگ ها» که با توجه به شرایط کشور برای دستیابی به شهر یادگیرنده می تواند در اولویت قرار گیرد.
ارائه چهارچوبی برای پشتیبانی کتابخانه های عمومی ایران از یادگیری مادام العمر و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در راستای چگونگی پشتیبانی کتابخانه های عمومی ایران از یادگیری مادام العمر به ارائه چهارچوبی متشکل از چشم انداز، مأموریت، ارزش ها، و راهبردها، و همچنین اعتباریابی آن می پردازد. روش: روش پژوهش مورداستفاده در این مطالعه از نوع پژوهش ترکیبی بود. بدین منظور، در ابتدا از تحلیل محتوای استقرایی به منظور ارائه چهارچوبی برای پشتیبانی کتابخانه های عمومی ایران از یادگیری مادام العمر استفاده شد. جامعه این بخش پژوهش شامل کلیه مقالات مرتبط نمایه شده در سال های 1980 تا 2019 در پایگاه های اطلاعاتی مختلف، و همچنین اسناد، برنامه های راهبردی، و وبگاه کتابخانه های عمومی کشورهای مختلف دنیا بود که 71 منبع به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوم پژوهش، برای اعتباریابی چهارچوب پیشنهادی از روش تحقیق پیمایش اینترنتی استفاده شد. جامعه آماری این بخش، شامل کلیه متخصصان حوزه علوم تربیتی و علم اطلاعات و دانش شناسی می شد که دارای تجارب علمی یا حرفه ای مرتبط بودند. از این جامعه آماری، 18 نفر به شکل هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ارزیابی محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه ارزیابی با استفاده از نظرِ پنج متخصص این حوزه بررسی و تأیید شد. همچنین، به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از روش توافق بین ارزیابان استفاده شد که مقدار آن 0.86 محاسبه شد. داده های گردآوری شده با استفاده از میانه و آزمون علامت تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: با بهره گیری از یافته های حاصل از تجارب جهانی و با در نظر گرفتن چشم انداز کتابخانه عمومی ایران، چهارچوبی متشکل از چشم انداز، مأموریت، ارزش ها، و راهبردها برای پشتیبانی کتابخانه های عمومی ایران از یادگیری مادام العمر ارائه شد. در نهایت، نتایج ارزیابی متخصصان نشان داد که چهارچوب پیشنهادی جامع و کامل بوده و برای تحقق یادگیری مادام العمر در کتابخانه های عمومی ایران مناسب است. اصالت/ارزش: با وجودِ تأکید اسناد بالادستی بر نقش کتابخانه های عمومی در تحقق یادگیری مادام العمر، راهنمای عملی برای پشتیبانی کتابخانه های عمومی ایران از یادگیری مادام العمر وجود ندارد؛ لذا پژوهش حاضر با ارائه چهارچوبی به رفع خلأ موجود می پردازد. چهارچوب حاصل از این پژوهش می تواند به کتابخانه های عمومی ایران کمک کند تا به سهم خود نقش مؤثرتری در ساختن جامعه یادگیرندگان مادام العمر ایفا کنند.
ارزیابی وضعیت عنصر محتوا در برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر؛ ارزیابی وضعیت موجود محتوا در برنامه درسی اجراشده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر بود که به روش توصیفی – پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به تعداد 242 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم طبقات و با رعایت اصل تصادفی بودن، 145 استاد به عنوان نمونه انتخاب و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که در نهایت 103 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. پایایی ابزار با محاسبه ضریب الفای کرونباخ 0.94 به دست آمد. روایی ابزار با نظر صاحب نظران و یافته های تحلیل عاملی بررسی و تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد وضعیت محتوا در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. از بین شاخص ها، ارائه فعالیت های یادگیری یادگیرنده محور و تأکید بر رویکردهای یادگیری عمیق (مساله محوری) نسبت به سایر شاخص ها از جایگاه بهتری برخوردار بوده و در وضعیت مطلوبی دارد.
بررسی به کارگیری سرمایه فکری، نوآوری و خلاقیت به عنوان محرک های اصلی برای توسعه پایدار درازمدت در چارچوب اقتصاد خلاق و جامعه دانش بنیان
هر در چارچوب جامعه دانش بنیان و اقتصاد خلاق، سرمایه فکری، خلاقیت و نوآوری محرک های اصلی توسعه در هر دو سطح خرد وکلان برای اشخاص حقیقی، سازمان ها، مناطق و جوامع با عملکرد مناسب هستند. ما دریک اقتصاد به طور فزاینده نوآورانه و برپایه ی دانش نوظهور زندگی می کنیم که درآن تغییرات به سرعت و به طور مداوم ما را به چالش می کشند. دارایی های نامشهود و به طور ویژه سرمایه فکری و دانش بیشترین ارزش افزوده را تولید می کنند. علاوه براین در چارچوب اقتصاد خلاق، نوآوری یک محرک اصلی در مزایای رقابتی پایدار درازمدت می باشد. این مقاله دو موضوع اصلی را مورد مباحثه قرار می دهد. قبل از همه، ارزش سرمایه انسانی و سرمایه گذاری دریادگیری مادام العمر را مورد تحلیل قرار می دهد. در مرحله دوم، به صورت موردی، سرمایه گذاری در زمینه ی سرمایه انسانی در جامعه را به بحث می گذارد. نکته حائز اهمیت دراینجا این است که سرمایه گذاری در مورد افراد تنها سرمایه گذاری در مورد دانش و مهارت ها نیست بلکه همچنین پشتیبانی از آن ها برای تحریک آنان جهت خلاقیت و نوآوری را نیز شامل می شود. این دیدگاه کلی که از آموزش مادام العمر حمایت می کند، موجب تولید ارزش افزوده پایدار و رفاه، نه تنها از یک روز به روز دیگر، بلکه اغلب به صورت درازمدت خواهد شد. عملکردهای مربوط به این نوع ویژه از سرمایه گذاری، یکی از بهترین روش ها درافزایش بهره وری کار است. تجزیه و تحلیل تحقیق نشان می دهد که درکشور علیرغم تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته است، سرمایه گذاری درازمدت در آموزش از نقطه نظر کمی آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و از نقطه نظر کیفی نیز آن چنان موثر نیست. این تحقیق به دنبال توسعه ی یک چارچوب برای درک ارزش سرمایه فکری و اهمیت ارتقا خلاقیت و نوآوری برای سرمایه گذاری طولانی مدت درزمینه آموزش درکشور است. سازمان ها و شرکت ها باید درتلاش باشند تا سرمایه فکری، دارایی های نامشهود، خلاقیت، و نوآوری و سرمایه گذاری درازمدت در آموزش برای هردو جامعه ی آکادمیک و تجاری بسیار مفید و ارزشمند هستند.
بررسی ارتباط شهر یادگیرنده و سطح مشارکت شهروندان در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103 - 140
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی یکی از عوامل موثر در مشارکت شهروندان به حساب می آید. یادگیری همه جانبه، همگانی و مادام العمر مفاهیمی هستند که در مکانی تحقق می یابند که از آن به شهر یادگیرنده تعبیر می شود. در این پژوهش ابتدا ابعاد و مولفه های شهر یادگیرنده با استفاده از منابع اسنادی شناسایی و پس از بررسی تکمیل شده است. با جمع بندی نهایی، شهر یادگیرنده در سه بعد بستر ، فضا و دامنه یادگیری دسته بندی و با استفاده از روش آمیخته به صورت توصیفی -تحلیلی و نظرسنجی از نخبگان، مهم ترین مولفه های هر بعد شناسایی شد.در مرحله بعد با استفاده از پیمایش از بین 360 نفر نمونه مربوط به جامعه آماری شهر قزوین، ارتباط این مولفه ها با زمینه های مشارکت شهروندی (اجتماعی،اقتصادی و علمی) در شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آزمون همبستگی تائو بی کندال و نرم افزار SPSS، رابطه معنی داری میان این دو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت اجتماعی با آموزش رسمی، بسترهای جسمی-روانی، سیاسی -نهادی، اقتصادی و حوزه یادگیری رابطه معنی دار و مشارکت اقتصادی با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، سیاسی-نهادی،حوزه یادگیری و یادگیری مادام العمر رابطه معنی دار دارد و مشارکت علمی نیز تنها با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، فناوری و جسمی-روانی رابطه معنی دار دارد.
بررسی رابطه یادگیری مادام العمر با اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت و رابطه یادگیری مادام العمر با اثربخشی مدرسه است. جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران که شامل1109 نفر هستند، از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 240 نفر انتخاب گردید. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسشنامه است . جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 21 سوالی یادگیری مادام العمر بر مبنای مدل گای و همکارانش (2014) و از پرسشنامه محقق ساخته 18 سوالی اثربخشی مدرسه بر مبنای مدل چن و لین (2011) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزاربود. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی( شاخص های مرکز و پراکندگی) و استنباطی( آزمون های تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره خطی) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که : وضعیت یادگیری مادام العمر و اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5شهر تهران دارای تفاوت معنادار با وضعیت مطلوب در سطح آلفای 05/0 و بیانگر وضعیت نامطلوب است ؛ همچنین یادگیری مادام العمر و ابعاد آن دارای رابطه و اثر مثبت، مستقیم و معنادار با / بر اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران در سطح آلفای 05/0 هستند .