فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
73 - 95
حوزههای تخصصی:
در پدیده جنگ و ناامنی مسائل امنیتی به ویژه مرزها اهمیت ویژه ای می یابند. این مسأله در ایران بعد از جنگ جهانی دوم که با اشغال نیروهای متفقین و توجه آمریکا به مسائل امنیتی خود روبرو شد صدق می کند اهمیت توجه به مرزها در برهه زمانی 1325 تا 1326ه.ش تا جایی بود که در قالب دستورالعملی از جانب وزارت کشور دولت پهلوی نظارت بر مسائل مرزی در دستور کار قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با استفاده از چهارچوب نظری رئالیسم تدافعی و بررسی اسناد آرشیوی در این سالها به تبیین موضع گیری نظامی ایران پس از جنگ جهانی دوم در فاصله ی سالهای(1325تا 1326) بپردازد. انتخاب این بازه زمانی به دلیل توجه ویژه دولت ایران به مسائل امنیتی مرزها تحت تاثیر فعالیت و عضوگیری حزب توده در مناطق مرزی کشور و سیاست سدنفوذ امریکا بود. نتایج بررسی ها نشان می دهد دولت ایران با توجه به رویکرد تدافعی سعی در حفظ خود در شرایط نظام آنارشیک را داشت و در این برهه از تاریخ استحکام بخشی مرزبانی ها در راستای حفاظت از سرحدات مملکت، افزایش قدرت نسبی، جلوگیری از اقدامات سوء دولت های همسایه ایران و حفظ بقا بود.
چالش های صلح جویی حقوقی در پرتو دادگستری جنایی ترمیمی، در بستر راه ابریشم کهن و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه ابریشم به عنوان نمادی از گفت وگوی درون تمدنی و همگرایی اقوام و تقویت زمینه های فرهنگی، کمتر از دیدگاه حقوقی بررسی شده است. تعامل اقوام بسیار متنوع و ناآشنا با یکدیگر، همواره تنش زا و بسترساز درگیری و اختلاف ها بر سر دادوستدها و ارتباطات بوده است. از نظر تاریخی، صلح جویی و مفاهمه فراتر از صرف اجرای سازوکارهای رسمی و قضایی، در صورت بروز اختلاف های حقوقی در ارتباطات راه ابریشم (الگوی صلح جویی حقوقی ترمیمی)، در مقایسه با ابزارهای تنبیهی و کیفری، راه گشاتر در تداوم مسیر کاروان ها و ره گذران راه ابریشم بوده است. صلح جویی حقوقی بدون تکیه بر قانون گذاری، به معنای امروزی و دادرسی قضایی دیوان سالار، فرهنگ صلح جویی و میانجی گری و سازش در جرائم معمول ارتکابی در راه ابریشم را در طول تاریخ این منطقه از جهان رواج داده است. مقاله این پرسش را می کاود که آیین های حل اختلافات کیفری در مناسبات راه ابریشم کهن - به ویژه میانجی گری مبتنی بر عدالت ترمیمی چه ظرفیتی در حل منازعه های حقوقی مورد رخداد در راه جدید ابریشم ایجاد می کند؟ در پاسخ این فرضیه را دنبال می کنیم که سازوکارهای صلح جویانه (دادگستری ترمیمی)، روش عمومی در حل وفصل اختلاف های حقوقی در این راه بوده است. پژوهش حاضر به روش کیفی با تحلیل تاریخی و حقوقی صلح جویی کیفری در چارچوب نظریه عدالت ترمیمی در جرم شناسی به عنوان یکی از علوم جنایی، پس از تبیین مبانی نظری صلح جویی حقوقی، نقش روابط فرهنگی و حقوقی در راه ابریشم را با توجه به الگوی انتقال سیاست جنایی از نظر تاریخی بررسی می کنیم. بنابر یافته های این نوشتار، بر این اساس که مهم ترین رکن روابط بین المللی، به ویژه همکاری های حقوقی پیمان های عرفی بر محور اشتراک های فرهنگی تکیه دارد و از دیگر سو، تفاهم حقوقی، از سخت ترین جلوه های تفاهم فرهنگی است، به ویژه در ملت های کهن که جهانی شدن و تقریب ارزش های واحد حقوق بشری، در غیر از تجربه های موفقی همچون راه ابریشم آنچنان مطرح نبوده است، احیای راه ابریشم با طرح «یک کمربند و یک راه» (راه ابریشم جدید)، بدون توجه به تعارض های نظام های حقوقی کشورهای مسیر حمل ونقل با یکدیگر، چالشی از جنس همان مشکل راه ابریشم کهن است. خروج از این چالش در گرو روزآمدسازی آیین های قضازدایی برای رفع اختلاف های کیفری احتمالی با تدوین رژیم حقوقی برساخته از بازگشتن کشورهای مرتبط از صلاحیت کیفری سرزمینی است.
ابتکار امنیت جهانی و صلح توسعه ای :تحلیلی بر میانجیگری چین بین ایران و عربستان
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
7 - 21
حوزههای تخصصی:
میانجیگری چین بین ایران و عربستان که به تنش زدایی در روابط دو کشور منجر شد، نه تنها نقطه عطفی در روابط تهران -ریاض بلکه نقطه عطفی در تحولات خاورمیانه و همینطور ابتکارات چین برای صلح و امنیت جهانی قلمداد می شود. پرسش مقاله آن است که چه عواملی در موفقیت چین در تنش زدایی بین ایران و عربستان موثر بوده اند؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده آن است که در هم تنیدگی منافع بین چین و منطقه خاورمیانه، بویژه خلیج فارس، روابط نزدیک چین با تهران و ریاض و برداشت این دو از بی طرفی و انصاف چین در تعامل با این دو کشور، بعلاوه افزایش هزینه های ناشی از رقابت ایران و عربستان که دو کشور را بر سر دو راهی استراتژیک "آشتی" و "رقابت" قرار داده بود، زمینه را برای مداخله چین و موفقیت دیپلماسی این کشور فراهم ساخت. یافته های مقاله نشان داد که ابتکار چین در آشتی بین ایران و عربستان به اعتبار و در نتیجه اقتدار بین المللی چین می افزاید و راه را برای آغاز دوره ای بنام "صلح چینی" فراهم می سازد.
فهم معناشناختیِ جنبش های اسلامی معاصر؛ مطالعه موردی جنبش صحوه عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی پژوهش پیش رو فهم معناشناختی جنبش اسلامی صحوه در دوره های متقدم و متأخر است. در حقیقت، از آنجا که خاورمیانه همواره شاهد تحولات سریع و پی درپی بوده به طوری که تأملات نظری از تحولات عینی عقب می مانند، لذا فهم نظری این تحولات شایان توجه است. از این رو پژوهش حاضر در تلاش برای فهم تغییر و تحولات فکری جنبش اسلامی صحوه -که جزو جنبش های فکری-سیاسی کمتر شناخته شده به زبان فارسی است- با استمداد از چارچوب نظری شبکه ی معناشناسی قرآنی توشیهیکو ایزوتسو، اسلام شناس ژاپنی است. در معناشناسی، معنا از ارتباط علّی و متقابل میان واژگان مختلف حاصل می شود که از دل این ارتباط یک شبکه معنایی شکل می گیرد. با بهره گیری از این چارچوب نظری، گذار از شبکه معناشناختی متقدم صحوه با محوریت اسلام سیاسی در دهه ی 80 و 90 میلادی به شبکه معناشناختی متأخر صحوه با محوریت اسلام مدنی در آستانه ی قرن بیست ویکم قابل رهگیری است. این گذار معناشناختی موجد دگردیسیِ جهان بینیِ معناشناختی -به تعبیر ایزوتسو- جنبش صحوه از خشونت به مدارا است. پژوهش پیش رو این گذار را در میانه ی مناسبات گاه پیچیده میان صحویون، علمای وهابیت رسمی، خاندان پادشاهی سعودی و همچنین نیروهای جهادی در سه دهه ی اخیر پی می گیرد.
واکاوی آینده نگاشت انقلاب اسلامی در پرتو سه خوانش ایدئولوژیک، عملگرا و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده های سیاسی ازجمله انقلابها، رخدادهای تاریخی ای هستند که مانند یک اُرگانیسم دارای مراحل تولد، نوجوانی و کسب تجربه، جوانی و نیرومندی، پختگی و تکامل هستند. انقلاب اسلامی سال 1979 ایران به عنوان آخرین حلقه از زنجیره انقلابهای قرن 20 در میانه پنجمین دهه عمر خود قرار دارد. این انقلاب دهه های آغازین خود را با فراز و نشیب فراوان طی کرد و اکنون در مرحله ای حساس از تاریخ خود قرار گرفته است. شاید مهمترین چالش پیش روی انقلاب اسلامی در این مقطع تاریخی شتاب شگفت انگیز تغییرات و دگردیسی در جهان و انسان باشد. پژوهشگران در تحقیق پیش رو بنا دارند ضمن بکارگیری رویکرد توصیفی-تحلیلی در چارچوب نظریه اقناع و دیپلماسی فرهنگی به این پرسش اصلی پاسخ دهند که در صورت بندی جدید عرصه جهانی، انقلاب اسلامی برای تضمین بقاء، تداوم حرکت و نیل به اهداف خود در چشم انداز آینده باید چه رویکردی را در پیش گیرد و با کاربست کدام رویکرد می تواند به این اهداف دست یابد؟ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انقلاب اسلامی از راه کاربست بازاندیشی در رویکردها و اقناع افکار عمومی با در نظر گرفتن دو سطح داخلی و خارجی برای آینده می تواند شش تصویر متفاوت را فرارو داشته باشد. این تصاویر فرضی تابعی از بکارگیری سه رویکرد ایدئولوژیک، عملگرایانه و مدنی هستند.
شبکه نظام مسائل راهبردی زنان در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
37 - 65
حوزههای تخصصی:
مسائل زنان در جمهوری اسلامی ایران به شدت متنوع و متکثرند. آن ها جنس واحدی ندارند و اهمیت شان در سیاست گذاری یکسان نیست. ضمن اینکه سیاست گذار نمی تواند به صورت هم زمان به همه آن ها بپردازد. تصمیم گیری مؤثر و نتیجه بخش در این خصوص، نیازمند شناخت نظام مسائل و اولویت بندی دقیق و درست آن هاست. این پژوهش با هدف شناخت این مسائل و اولویت بندی آنها، با استفاده از نرم افزار میک مک برآوردی از مسائل راهبردی زنان بر اساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری غیرمستقیم ارائه داده است. در برآورد این مسئله ها، زاویه دید سیاستگذار در چارچوب نظام حکمرانی و بایسته های سیاستگذاری در اولویت بوده است. از این رو پژوهش، مسئله هایی که با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در پیوند است را بازنمایی می کند. بر اساس یافته های این پژوهش، «تأخر اجتهاد حوزوی در قبال تحولات اجتماعی زنان»، «بحران نمایندگی سیاسی و ساختار رسمی مردانه تصمیم گیری و سیاست گذاری»، «تهدیدانگاری مطالبات زنانه و امنیتی سازی مطالبات زنان» و «سیاست زدگی در مدیریت مسائل زنان و اولویت بندی نادرست مسائل آنان» به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار در نظام مسائل زنان شناسایی شدند. «کاهش مرجعیت داخلی در حوزه زنان» و «استفاده ابزاری اپوزیسیون از بی توجهی حکومت به مطالبات زنان» دو متغیر وابسته به شمار می آیند که از همه عوامل تأثیرپذیرفته و کم ترین تأثیر را بر روی مسائل دیگر دارند. مهمترین متغیرهای تقویت کننده نیز، «شکاف بین سبک زندگی رسمی و عرفی زنان» و «نادیده انگاری مطالبات جدید زنان» بودند.
تحلیل بازیگرمحور آینده عراق متناسب با تمایلات خارجی اعضای بیت شیعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
91 - 109
حوزههای تخصصی:
عراق، یکی از مهم ترین کشورهای منطقه غرب آسیا است که تاریخی پرتحول داشته و طی سال های اخیر نیز در تلاش برای بازیابی نقش تاریخی خود در منطقه بوده است. بیت شیعی به عنوان اصلی ترین و پرجمعیت ترین کنشگر در عراق، در ترسیم این آینده، نقشی کلیدی دارد. ماهیت ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری این کشور، منجر به نگاه ویژه برخی کشورهای خارجی به عراق شده است. در همین چارچوب، بازیگران بیت شیعی عراق نیز متناسب با منافع و گرایش های خود، می کوشند تا جایگاه خود را در معادلات سیاسی این کشور، همسو با تمایلات خارجی خود سامان داده و و فراتر از آن، مناسبات سیاست خارجی عراق را ذیل این تمایلات قرار دهند. در این میان، جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا، سه بازیگر کلیدی ای هستند که بازیگران بیت شیعی عراق، با نسبت هایی از تعامل/ تقابل با آنها، در پی آینده سازی برای کشور خود می باشند. مقاله حاضر در پی شناخت سویه های این آینده متناسب با روابط تعاملی و تقابلی بازیگران بیت شیعی عراق با سه بازیگر نام برده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد میزان اهتمام بازیگران بیت شیعی عراق به گزینه توازن، قابل تأمل بوده و این مهم می تواند در ترسیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آینده، اثرگذار باشد.
تحلیل لایه های علی نارضایتی اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمارهای منتشر شده و نظرات کارشناسی حاکی از آن است که روند نارضایتی اجتماعی در جامعه ایرانی، فزاینده است و به تبع آن دوره های شکل گیری اعتراضات اجتماعی کوتاه تر شده و این اعتراضات به سوی خشونت بیشتر و رادیکالیسم سوق یافته است که پیامدهای منفی موثری در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پی داشته است. از این جهت این پژوهش در پی شناخت و تبیین لایه های علی شکل دهنده به نارضایتی اجتماعی پس از انقلاب اسلامی است. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش این است که «لایه های علی ایجاد کننده نارضایتی اجتماعی پس از انقلاب اسلامی چیست؟» برای پاسخ به این پرسش و پیشبرد پژوهش از روش تحلیل لایه های علی بهره گرفته می شود. طبق این روش چهار لایه لیتانی، سیستمی، گفتمانی و استعاری در باب پدیده نارضایتی اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس یافته ها در سطح سیستمی، عواملی چون توسعه ناامیدی و احساس محرومیت، تبعیض و شکاف طبقاتی، توسعه ناکارآمدی، تحول زیست جهان و سبک زندگی و غیره در توسعه نارضایتی موثر هستند. در سطح گفتمانی و استعاری نیز عللی چون فرهنگ و تفکر شیعی، دوگانه ج.ا.ا / انقلاب اسلامی، دگرانگاری حاکمیت سیاسی و چالش های هویتی مطرح می باشند.
تحلیلی شهودگرایانه بر قلمرو آزادی های سیاسی در جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مناقشه برانگیز در حوزه مدیریت جمعی، تعیین قلمرو آزادی های فردی و اجتماعی در جوامع بشری است. پرسش اصلی این است که «در جامعه اسلامی، محدوده آزادی های سیاسی تا کجا است؟» در واقع مقصود این جستار، ترسیم حریم آزادی های خصوصی و اجتماعی در جامعه و دولت اسلامی است تا به مدد تعیین خطوط قرمز میان امور خصوصی و عمومی، اولاً در بخش قانونگذاری با پرهیز از تصویب طرح ها و لوایح بی مبنا، گنگ و مبهم، قوانین شفاف تر و دقیق تری به تصویب برسد و دوم اینکه آحاد جامعه نیز به دور از برداشت های شخصی، کژفهمی ها و تفسیر به رأی نسبت به قلمرو آزادی های سیاسی شناخت بهتری پیدا کنند. شایان ذکر است که مقاله به روش کتابخانه ای و بر مبنای یک چارچوب مفهومی شهودگرایانه فرضی نگاشته شده است. به طور کلی یافته های این پژوهش گویای آن است که از دیدگاه دینی، دولت اسلامی در امور سیاسی- اجتماعی بر آزادی تفکر، آزادی تحقیق، آزادی بیان در محافل علمی و حتی آزادی عقیده تأکید دارد اما افراد در مقوله آزادی بیان در عرصه تبلیغات و کنش سیاسی، بایستی تابع مصالح عمومی و منافع ملی باشند.
چالش های نهادینه تر شدن اعمال قدرت دولت در سیاست های فرهنگی حوزه خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
37 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی چالش های نهادینه تر شدن اعمال قدرت دولت در سیاست های فرهنگی حوزه خانواده در جمهوری اسلامی ایران و نقش نهادهای فرهنگی و عملکرد آن ها در این حوزه است. مسئله اصلی این است که چرا باوجود اهمیت نهاد خانواده در باورهای مذهبی و سنت های ایرانی و همچنین سیاست گذاری فرهنگی دولت در این خصوص با افزایش چالش های این حوزه و تضعیف این نهاد در جامعه ایران طی دهه های اخیر مواجه هستیم. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش همبستگی و رویکرد نهادگرایی به مفهوم توسعه سیاسی و با توجه به همبستگی دو متغیر «نهادهای موازی فرهنگی» و «سیاست های فرهنگی» حوزه خانواده در جمهوری اسلامی ایران، میزان موفقیت اعمال قدرت دولت و تأثیر آن بر توسعه سیاسی در این نظام بررسی شود. یافته های این پژوهش به ما نشان می دهد که نهادهای موازی در حوزه فرهنگ نه تنها در تحقق سیاست های فرهنگی در حوزه خانواده با موفقیت عمل نکرده اند، بلکه شاخص های این حوزه نشان از افزایش چالش هایی نظیر افول قداست نهاد خانواده، تسهیل طلاق و کاهش تمایل به ازدواج، رواج الگوهای جدید همسرگزینی، کاهش عمومیت ازدواج، افزایش سن ازدواج، افزایش روابط جنسی خارج از ازدواج و کاهش تمایل به فرزند آوری طی سه دهه اخیر دارد.
The Role of the Europeans in the Midst of the US-Iran Crisis in January 2020: the Dilemma of bei0ng a Normative Power in an Amoral World
حوزههای تخصصی:
EU's foreign policy instruments have been mainly designed with a normative approach for contribu-tion to stability and peace in a changing political landscape. However, EU foreign policy faces differ-ent challenges that constantly test its ability related to conflict resolution, international understand-ing, and the defence of its Interests, namely, the crisis between the US and Iran in January 2020. This research is to answer the following question: What were the failures of the EU's foreign policy in the middle of the crisis between the US and Iran in January 2020? This paper aims to determine the shortcoming of the EU foreign policy affecting its role as a Global Power during the US-Iran crisis in January 2020. Main objective is to determine the failures of the EU's foreign policy affecting its role as a Global Power in the middle of the crisis between the US and Iran in January 2020 and specific objectives are to summarize the role of the EU as a Global Power in the middle of conflicts, to identi-fy the failure of the European foreign policy during the US-Iran crisis in January 2020 and to suggest a change in the EU foreign policy approach for improving Europeans' role in the international sys-tem.
تاثیر قدرت های نرم در حال ظهور بر امنیت خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
123 - 148
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به تحلیل نقش سه قدرت نرم در حال ظهور چین، هند و روسیه در امنیت خاورمیانه می پردازد. در واقع، چین یک قدرت جهانی در حال رشد رویزیونیست و دومین اقتصاد بزرگ پس از ایالات متحده است. به همین ترتیب، روسیه نقش جهانی خود را به عنوان یک قدرت بزرگ از دهه 2000 احیا کرده است. همچنین، هند به طور گسترده به عنوان یک "قدرت در حال رشد" در نظر گرفته می شود. اکنون پیش بینی می گردد که هند در مسیر تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان تا سال 2030 باشد.در واقع، از زمانی که اوباما در سال 2012 استراتژی محوری آسیا را صادر کرد،خاورمیانه نگران تعهدات ایالات متحده در قبال امنیت خلیج فارس بود.آنها قدرت های در حال ظهور، به ویژه چین و هند را جایگزینی برای نقش امنیتی ایالات متحده می دانند. این تحقیق همچنین برخورد استراتژی های قدرت های در حال رشد را بررسی می کند. توضیح می دهد که چگونه تغییر استراتژی قدرت های در حال رشد به سمت منطقه برای ملاحظات انرژی یا ژئوپلیتیک بر نقش امنیتی بالقوه آنها در خاورمیانه تأثیر گذاشته است. این تحقیق به بررسی منافع اصلی قدرت های نرم در حال ظهور در خاورمیانه می پردازد: روابط انرژی، تجارت و سرمایه گذاری نیز هست. بحث اصلی این تحقیق این است که قدرت های در حال ظهور استراتژی منسجمی برای امنیت منطقه ایجاد نمی کنند، بلکه سیاست ها یا رویکردهای کوتاه مدتی دارند، نه استراتژی های مشخص. بحث دوم این است که قدرت های در حال ظهور تمایلی به تامین کننده امنیت در منطقه خاورمیانه ندارند.
Future Scenarios of the Iran-Saudi Rapprochement: an Iranian View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۴, Issue ۳۷- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Due to different interests, ideologies, and geopolitical goals, the Islamic Republic of Iran and the Kingdom of Saudi Arabia have long been in competition, which occasionally got severe. After a seven-year rupture, on March 10, 2023, the two states agreed to restore diplomatic relations to reduce tensions. This research examines the rapprochement between Iran and Saudi Arabia and tries to answer this question: what are the future scenarios of the Iran-Saudi Arabia rapprochement? To tackle the question, this research tends to analyze the Iranian-Saudi relationship and shed light on the future scenarios of the deal from an Iranian perspective. Three scenarios are presented: the first one is the cynical one and pays attention to challenges and the driving forces that can deteriorate the present de-escalated relations. The second scenario considers the positive potentialities of the deal and the situation it can make for more stability and peace. The third one regards both elements of tension and compatibility. Ultimately, the third scenario is considered the most logical one based on the framework presented as the Balance of Interests.
هند، خلیج فارس و ظهور یک ابرمجموعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه ایرانی روابط بین الملل سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
125 - 160
حوزههای تخصصی:
هند در سال های اخیر کوشیده است خود را به عنوان یک قدرت جهانی معرفی کند و از این رو تلاش های گوناگونی را به عمل آورده تا موقعیت خود را تحت این عنوان به دیگر کنشگران بقبولاند. از منظر نظریه مجموعه امنیت منطقه ای هر گاه یک قدرت منطقه ای قدرت خود را به یک مجموعه امنیتی دیگر فرافکنی کند، در واقع تلاش می کند تا به عنوان یک قدرت بزرگ عمل کند. هند به عنوان کشوری که در مجموعه امنیتی آسیای جنوبی قرار گرفته نیز به این منظور کوشیده است قدرت خود را به مجموعه امنیتی خلیح فارس فرافکنی کند و از این رو در ارتباط گیری با کشورهای این منطقه استراتژی خود را اعمال می کند. بر اساس نظریه مجموعه امنیت منطقه ای، در این وضعیت و از طریق ادغام دو مجموعه امنیتی یک ابر مجموعه ایجاد می شود. سؤال اصلی این پژوهش این بود که حضور هند در خلیج فارس چه تأثیری بر مجموعه امنیت منطقه ای خلیج فارس خواهد داشت؟ بر اساس این سؤال، فرضیه تحقیق بیان می دارد که حضور هند در خلیج فارس منجر به ایجاد یک ابرمجموعه ناشی از ادغام دو مجموعه امنیتی خلیج فارس و آسیای جنوبی می شود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا اقدام به بررسی اسناد و بیانات مندرج در وزارت خارجه هند نموده و آن ها را بر اساس نظریه مجموعه امنیت منطقه ای مورد تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان دادند حضور هند در مجموعه امنیتی خلیج فارس ناشی از تغییر پارادایم سیاست خارجی هند در دوره مودی بوده و منجر به ایجاد یک ابرمجموعه شده است.
بررسی اهداف اقتصادی ایران و چین در سند همکاری جامع راهبردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و چین پیشینه تاریخی طولانی دارد. اولین ارتباطات آنها از طریق جاده ابریشم قدیم صورت گرفت و امروزه با طرح جاده ابریشم نوین توسط چین و سند همکاری جامع راهبردی ۲۵ ساله، روابط دو کشور به سطح مشارکت راهبردی گسترش پیدا کرده است. چین برای عملیاتی کردن طرح کمربنده راه با کشورهای زیادی سند همکاری امضا کرده است. ایران نیز به دلیل موقعیت زئوپلیتیکی خاص، مورد توجه ویژه پکن قرار گرفته است. از این رو، در 7 فروردین ۱۴۰۰ سند همکاری جامع راهبردی ۲۵ ساله بین وزرای خارجه ایران و چین به امضاء رسید که قرار است نقشه راهی برای همکاری آینده طرفین باشد. پژوهش حاضر تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که جمهوری اسلامی ایران و چین از طریق سند همکاری جامع راهبردی ۲۵ ساله چه اهداف اقتصادی را دنبال می کنند؟ فرضیه مطرح شده این است که اصلی ترین هدف چین در قرارداد مذکور تنوع بخشی به منابع انرژی و تأمین امنیت آن است. از طرف دیگر، مهم ترین هدف جمهوری اسلامی ایران نیز رهایی از محاصره اقتصادی از طریق افزایش مبادلات تجاری با چین در شرایط اعمال تحریم های اقتصادی است. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و گردآوری اطلاعات نیز به صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب، مقالات، اسناد و داده های اینترنت می باشد.
کارکرد اخلاقی نهادها و دلالت های توسعه ای آن برای ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
42 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد اخلاقی نهادها و دلالت های توسعه ای آن برای ایران است. در پژوهش حاضر تلاش گردید تا ضمن تشخیص مسأله در حوزه ی روابط دولت و مردم در ایران که به صورت بی اعتمادی و عدم همکاری معرفی می شود، در چهارچوب نظریِ فراهم آمده از تلفیق رویکرد فرونتیک و رهیافت نهادگرایی، و نیز پیوند رویکرد اخلاقی معطوف به فضیلت ارسطو، با ایده های مربوط به کارکرد نهادها در آراء نهادگرایان، با روش تحلیل کیفی، کارکرد اخلاقی نهادها به مثابه ی متغیر میانجی در توسعه تشریح شده و دلالت های توسعه ای آن برای ایران به عنوان هدف پژوهش حاضر تأمین شود. نتایج نشان داد که در دوره های معدود اما درخور توجه در تاریخ ایران که طی آنها تمهیدات نهادیِ تدارک دیده شده در جهت تنظیم روابط دولت و مردم به گونه ای بوده است که با افزایش قابلیت پیش بینی پذیری و شفافیت، سطوحی از همکاری و اعتماد میان دولت و مردم برقرار شده است، شاخص های توسعه ای در حوزه های گوناگون اقتصادی و سیاسی رو به بهبود گذارده است. بدین ترتیب پس از تثبیت این مفروضه که روابط مردم و دولت در فرایند توسعه به مثابه ی متغیر اصلی قابل طرح است، کارکرد اخلاقی نهادها که به شکل افزایش اعتماد و همکاری تعریف می شود، می تواند در این فرایند به منزله ی متغیر میانجی لحاظ گردد.
تحلیل روند مناسبات کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل از واگرایی به همگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
204 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مناسبات کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل از واگرایی به همگرایی است. در این راستا بر اساس نظریه سیستمی، فرایند واگرایی به همگرایی میان کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل تبیین گردید و نتایج بررسی ها نشان داد که وابستگی و کنش متقابل برآمده از چالش ها و فرصت های مشترک کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل، در همگرایی آنان در ساحت های سیاسی، اقتصادی و دانشی مؤثر بوده است. البته تأمین منافع سیاسی- اقتصادی قدرت های بزرگ بین المللی در منطقه غرب آسیا نیز در حمایت و پشیبانی روابط مسالمت آمیز آنان نقش مؤثری ایفا کرد. مادامی که سیاست عادی سازی، تنها به عنوان یک سیاست تحمیلی از سوی دولتمردان جبهه غربی، عبری و عربی دنبال می شود، چشم انداز روشنی از روابط کشورهای خلیج فارس و اسرائیل متصور نیست؛ بلکه نشانه ای از احتمال افزایش تنش میان آنان در منازعه های آتی اسرائیل با فلسطین و لبنان است. افزایش سطح همکاری های ایران با کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به اسرائیل می تواند افزون بر موازنه در همگرایی، سبب موازنه در تهدید شود؛ به بیان دیگر، همگرایی ایران با کشورهای خلیج فارس در ساحت های امنیت، سیاست و اقتصاد می باید فراتر از وابستگی کشورهای عربی به اسرائیل باشد تا ضمن اثربخشی بر محیط بین المللی (منطقه ای- جهانی) و بر محیط ذهنی سیاست گذاران کشورهای عربی، محدوده رفتاری آنان را نیز تنظیم کند.
تحلیل گفتمان شبکه های خبری آمریکایی از سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه 27 دی ماه 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهادت سردار سلیمانی و ایراد سخنرانی در خطبه های نماز جمعه توسط رهبر معظم انقلاب، دو هفته پس از شهادت از اهمیت ویژه ای برای همگان برخوردار گشت. این مقاله می کوشد به بررسی دال های مرکزی این اتفاق در میان شش رسانه مهم آمریکایی بپردازد. این پژوهش مبتنی بر بازنمایی و برجسته سازی به روش تحلیل گفتمان پدام در پنج مرحله است. تأکید بر اهمیت حضور رهبر انقلاب در میان مردم خشمگین و سخنرانی ایشان، دلقک و دروغگو دانستن آمریکایی ها و لزوم عدم اعتماد به آنها، قدرتمند بودن ایران و نهراسیدن از آمریکا، مشابهت اروپایی ها به آمریکایی ها در خصوص تعامل با ایران، اطاعت محض اروپایی ها از آمریکا، ضعیف و حقیر شدن چهره ابرقدرتی آمریکا و مواردی از این قبیل به عنوان مهم ترین دال های شناسایی شده در این پژوهش مدنظر هستند.
بررسی تطبیقی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایراناز منظر آیت الله بهشتی (ره) و آیت الله مهدوی کنی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در اندیشه سیاسی آیت الله شهید بهشتی(ره) و آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(ره) می پردازد. توجه به نقاط اشتراک و افتراق این اندیشه ها، نظرگاه ها و توصیفات گوناگون از کیفیت حزب سیاسی، موجب شناخت بهتر این اندیشه ها در مواجهه با موضوع حزب شده، و نتیجه حاصل از آن تحلیل مقایسه ای، رشد معرفت حزبی در نظام حزبی موجود را درپی خواهد داشت. از این رو پرسش اصلی مقاله حاضر، چیستی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران از منظر آیت الله بهشتی (ره) و آیت الله مهدوی کنی (ره) همچنین شباهت ها و تفاوت هایشان است. برای دستیابی به پاسخ این پرسش؛ سه مؤلفه متفکر و عرضه کننده نظریه، مخاطبین و بافت یا زمینه تاریخی مورد توجه قرار گرفته است؛ که با روش توصیفی- تطبیقی به تحلیل و دسته بندی داده های گردآوری شده مبتنی بر شیوه کتابخانه ای، پرداخته شده است. بنابراین مقاله حاضر؛ پس از تبیین شاخص های اصلی، در دو بخش ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی غربی، به سوی نظرات این دو اندیشمند رفته، و آراء ایشان، در این دو بخش مورد بازخوانی و مقایسه قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد با وجود اشتراکات دو متفکر در بخش ماهوی و کارکردی احزاب، وجوه متمایزی نیز یافت می شود که خاص اندیشه آن متفکر است که در تعیین موضع حزبی او شایان توجه و دقت است. شهید بهشتی و آیت الله مهدوی، علی رغم اینکه هر دو با اصل حزب برای جامعه مخالفتی نداشته اند اما هر دو با حزبی شدن روحانیت مخالف بوده اند و سعی بر حفظ ساختار مستقل روحانیت داشته اند.
راهبردهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات نظامی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
41 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق بررسی تهدیدات نظامی آمریکا و ارائه راهبردهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در برابر آنها می باشد. روش: نوع تحقیق کاربردی بوده و اطلاعات لازم از مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه با صاحب نظران و پرسش نامه جمع آوری و از روش توصیفی با رویکرد آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری کلی تحقیق، 70 نفر و حجم نمونه بر جامعه آماری منطبق بوده و تمام شمار تعیین شده است. برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها، ضمن فیش برداری از مطالعات کتابخانه ای و انجام مصاحبه های تخصصی با به کارگیری روش های تحلیل اسنادی و تحلیل نخبگی، از روش های آمار توصیفی و استنباطی نیز استفاده شده است. یافته ها: تعداد 7 راهبرد اصلی بر اساس 73 عامل منتخب تحقیق (19 عامل قوت، 9 عامل ضعف، 10 عامل فرصت و 35 عامل تهدید) با تکیه بر راهبردهای بخشی ارائه شده، احصاء گردید. نتایج: نتیجه بردار بر روی محور مختصات دکارتی بیانگر آن است که رقابت ج.ا.ایران بیشتر معطوف به قوت ها است تا فرصت ها