فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۱۱-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هنر در عصر حاضر در قالب هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و سینما به یکی از موضوعات پر طرفدار در جوامع بشری تبدیل شده است. از این رو، تاثیر هنر و رویدادهای هنری در مناسبات سیاسی، جغرافیایی و اجتماعی قابل تامل است. سیر تاریخی واژه هنر نیز نشان می دهد که واژه هنر در مکان ها و فضاهای جغرافیایی مختلف یک معنا و مفهوم مشترک را تداعی می کند. از این رو، می تواند رابطه مناسب و مستقیمی با جغرافیا داشته باشد. روابط سیاسی ایران با کشورهای آفریقایی از جمله تونس و سایر کشورهای شمال آفریقا به دلیل وجوه مشترک فرهنگی و هنری از سابقه طولانی برخوردار است. حضور در جشنوارهای هنری و ایجاد تفاهم نامه ها در حوزه های هنر، فرهنگ و آموزش نشان از روابط عمیق ایران با تونس دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی حضور هنرمندان تآتر در رویدادها و جشنواره های کشور تونس و تأثیر روابط فرهنگی و هنری بر مناسبات سیاسی و اجتماعی دو کشور در یک دهه اخیر می پردازد. آنچه مشخص است ایران و تونس به عنوان دو کشور مسلمان از اشتراکات فراوانی برخوردار هستند و برگزاری جشنواره های هنری و فرهنگی با توجه به صلح آمیز بودن اینگونه رویدادها نیز به غنای روابط دو کشور در عرصه سیاسی و اجتماعی کمک می کند و کشور تونس امنیت روابط سیاسی و اقتصادی ایران در شمال آفریقا را تامین کند و این امر باعث می شود روابط سیاسی ایران با سایر کشورهای این منطقه از آفریقا را بهبود یابد.
بررسی انگاره های بینامتنی در گونه گفتاری پدیدارساز؛ با تمرکز بر وضعیت انقلابی 57- 1356(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی، محمل بروز و ظهور گونه های مختلفی از گفتارهای سیاسی با کارکردهای متفاوت بود. یکی از گونه های رایج که در وضعیت انقلابی و با هدف مشروعیت زدایی از رژیم حاکم شکل گرفت، «پدیدارسازی» بود که بر خیانت های صورت گرفته از سوی رژیم پهلوی در حق آرمان های اصیل و ملی نظیر عدالت، اسلام، آزادی و قانون تأکید می نمود. هدف این مقاله بررسی وجوه بینامتنی این گونه گفتاری است و تلاش می شود ضمن شناسایی مهم ترین ویژگی های این گونه گفتاری، موارد مشابه آن در طول تاریخ تشیع مورد بررسی قرار گیرد و از رهگذر این شناسایی، ریشه تاریخی آن بررسی گردد. به عبارتی در چه دوره های تاریخی و در چه شرایط اجتماعی و از سوی چه خطیبانی این گونه گفتاری نضج گرفته است تا به دوره انقلاب اسلامی رسیده است؟ با استفاده از الگوهای تحلیل انتقادی گفتمان و از طریق کاوش در متون دوره های متفاوت تاریخی مشخص شد که پدیدارسازی بروز یافته در دوره انقلاب، مابه ازای تاریخی در دوره معاصر و صدر اسلام دارد و در هنگامه بی ثباتی سیاسی، رهبران دینی از استدلال های مشابه علیه حکام جور زمان بهره برده اند.
پیش نگری الگوی مدیریت جنگ های نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
223 - 252
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش با هدف پیش نگری مدیریت جنگ نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی با رویکرد آمیخته انجام شده است. بدین منظور، ابتدا اسناد راجع به جنگ های نامتقارن جمع آوری و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عوامل مدل شناسایی و استخراج شد. سپس با فعالان حوزه جنگ های نامتقارن در رابطه با عوامل بدست آمده مصاحبه شده است و با تلفیق نتایج به دست آمده از مرحله کیفی، الگوی سه بعدی پیش نگری مدیریت جنگ های نامتقارن بدست آمد و در بخش کمی ابعاد و مولفه های مدل بوسیله آزمون مدل معادلات ساختاری برازش شد، نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد مدل از قدرت تبیین مناسبی برخوردارند این ابعاد عبارتند از: عوامل ساختاری(توانمندی های اطلاعاتی، تجهیزات، آموزش و قدرت نظامی) عوامل رفتاری/ محتوایی (ویژگی های فردی- روانشناختی، ویژگی های مدیریتی، قابلیت خلق نوآوری در عملیات نظامی، دانش و آگاهی در حوزه جنگ های نامتقارن) و عوامل محیطی/ زمینه ای (موقعیت جغرافیایی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی) که در جهت بهبود وضعیت مدیریت جنگ های نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی تاثیر دارند.
خصوصیات روان شناختی نتانیاهو و تأثیر آن بر رویکرد اسرائیل در جنگ غزه (2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
169 - 189
حوزههای تخصصی:
جنگ غزه که متعاقب عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی را دچار غافل گیری نمود، بار دیگر موجب نمایان شدن افعال تهاجمی، فرصت طلبانه و غیرستیزانه رژیم صهیونیستی در برابر دیدگان جهانیان شد. در این مقاله به دنبال تبیین و تشریح رویکردهای اسرائیل در این جنگ، از طریق بررسی تأثیر خصوصیات شخصیتی نتانیاهو بر سیاست خارجی اسرائیل می باشیم. برهمین اساس، پرسش اصلی این است که: اولاً خصوصیات روان شناختی نتانیاهو شامل چه مواردی است؟ و دوماً تأثیر این ویژگی های روان شناختی بر رویکرد اسرائیل در جنگ غزه چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش نیز به این شرح است که خصوصیات روان شناختی نتانیاهو، خصوصاً مواردی مانند پیچیدگی مفهومی و انسجام شناختی موجب رفتار تهاجمی و گسترش گر اسرائیل در این جنگ شده و جلوه های آن را می توان در رد پیشنهاهای آتش بس، کشتار و بمباران بی وقفه نوار غزه، عدم توجه به فشارهای داخلی مانند مطالبات خانواده های گروگان ها و همچنین بی توجهی به فشارهای بین المللی حتی از سوی آمریکا؛ مشاهده نمود. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- تبیینی می باشد، به صورت تلفیقی از برخی نظریه های روان شناسی شخصیت و روان شناسی شناختی، بهره خواهیم بُرد.
تهدید فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرایند رژیم های بین الملل (مطالعه موردی سند 2030)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
132 - 107
حوزههای تخصصی:
سند 2030، در تلاش است ظرفیت های کشورهای مختلف را جهت توسعه همه جانبه به کار گیرد. در ماهیت این سند چالش های وجود داشته و به نظر می رسد بر خلاف ادعاهای اولیه، این سند در چارچوب توصیه های خویش، به تحمیل ارزش هایی به منظور جهانی سازی ملت ها می پردازد. این پژوهش در صدد است ماهیت سند 2030 را مورد بررسی قرار داده و به سوال «تهدید فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرایند رژیم های بین الملل در ذیل سند 2030 چیست؟» پاسخ دهد. رویکرد این پژوهش کیفی بوده و به کمک مطالعات کتابخانه ای تلاش دارد جامعه آماری مقالات، کتاب ها و گفت وگوهای حیطه موضوع سند 2030 را مورد بررسی قرار دهد و از طریق تحلیل محتوای کیفی، ماهیت سند 2030 را به صورت نظام مند تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد سند 2030، با گذراندن مراحل «تدوین شاخص های اختیاری»، «شکل دادن هنجارها»، «تشکیل نهادهای اختیاری»، «تدوین قواعد و اصول الزام آور قانونی» و در نهایت «تشکیل رژیم بین الملل» با بهره گیری از سه محرک قدرت، دانش و منافع و با فعال کردن بازیگران دولتی و غیر دولتی، حاکمیت فرهنگی کشورها خصوصاً جمهوری اسلامی ایران را به ویژه در حیطه آموزش محدود کند و به بهانه هدف چهارم سند توسعه پایدار، به عنوان مهمترین هدف با عنوان «به سوی آموزش و یادگیری مادام العمر با کیفیت، برابر و فراگیر» به کمک چهار شیوه «آموزش مستقیم»، «آموزش های غیر مستقیم»، «تاثیر بر سازمانها و نهادهای داخلی و بومی» و «جریان سازی های اجتماعی»، بر سیاست گذاری های فرهنگی دخالت نماید.
smart diplomacy; Examining the performance of Martyr Soleimani in the axis of resistance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Shahid Soleimani designed and implemented a new model of diplomacy during the years of commanding the Quds Force of the Islamic Revolutionary Guard Corps, which can be analyzed based on the conceptual framework of smart diplomacy. The main problem of the present research is also the observation of how this type of diplomacy is organized and formed and the ability to institutionalize it. (The main question) This article, which is based on the (qualitative case study) method, is what model and principles does diplomacy have in Shahid Soleimani's school? The findings of this exploratory research show that Shahid Soleimani was able to create a unique example of diplomacy in the region with the help of the four basic principles of military-security networking, simultaneous multi-layered action, nation-centered and ideology-based diplomacy. make a foot In this model of diplomacy defined in the specific political-cultural and economic context of the West Asian region, Shahid Soleimani was able to increase the national security factor and increase the influence of the ideology of the Islamic Revolution with the defeat of ISIS far more than in the past.
زیست بوم آمادگی شناختی دفاع سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
147 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیچیدگی و عدم قطعیت در محیط های دفاعی مدرن مانند عرصه سایبری به معنای تغییر نیازهای آتی نیروهای مسلح و ضرورت خلق شایستگی ها و قابلیت های دفاعی جدید است. پژوهش حاضر با هدف تعریف زیست بوم آمادگی شناختی دفاع سایبری، مؤلفه های آمادگی شناختی موردنیاز محیط دفاع سایبری و عوامل مؤثر بر آن را در قالب یک زیست بوم مطرح کرده است.روش شناسی: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و رویکرد آن در جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها آمیخته است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا و برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از آمار توصیفی و برای ارزیابی برازش مدل مفهومی از روش تحلیل - عاملی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است.یافته ها: نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که آمادگی شناختی دفاع سایبری، دارای ابعاد آمادگی شناختی کارکنان، فناوری های سایبری، فرایندهای سایبر شناختی و عوامل مؤثر هستند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مؤلفه های آمادگی شناختی دفاع سایبری و عوامل مؤثر بر آن دارای بار عاملی و تأثیر معنی داری بر سازه های مربوطه هستند و داده های حاصل از این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس، برازش مناسبی دارد.نتیجه گیری: آمادگی دفاع سایبری، زیست بومی متشکل از فرایند ها، فناوری ها، مؤلفه های آمادگی شناختی و عوامل محیطی مؤثر بر آن در قالب یک زیست بوم فنی – اجتماعی با اجزا: درون داد، فرایند، برون داد، بازخور، عوامل محیطی و پیامدها است. شناسایی آمادگی های شناختی موردنیاز برای دفاع سایبری این امکان را می دهد که کارکنان اغلب بدون نیاز به آموزش مجدد، یادگیری خود را از یک سیستم یا سناریو به سیستم یا سناریوی دیگر انتقال دهند
چالش های دولت-ملت سازی در سوریه بعد از سال 2000
حوزههای تخصصی:
سوریه از جمله کشورهایی است که به دلیل مداخله قدرتهای بزرگ، روند دولت-ملت سازی مطلوبی را طی نکرده است. نقشه جغرافیایی، وضعیت مرزها و همچنین حکومت این کشور توسط قدرتهای بزرگ شکل گرفته است. چالش هایی زیادی مانند عدم تجانس قومی و مذهبی، سلطه همراه با سرکوب و در نتیجه تنش و بی ثباتی از جمله پیامدهای دولت-ملت سازی ناموفق در سوریه بوده است. میراث دولت-ملت سازی ناموفق در سال 2000 به بشار اسد رسید. اگرچه وی در ابتدا سعی در ایجاد اصلاحاتی داشت، ولی با ادامه روند اقتدارگرایی، بویژه بعد از شکل گیری بهار عربی در سال 2011 سوریه وارد بحرانی حاد شد که به سرعت تبعات منطقه ای و بین المللی پیدا کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسانه چالش های دولت-ملت سازی در سوریه بعد از روی کار آمدن بشار اسد است. پرسش این است که دولت-ملت سازی در سوریه بعد از روی کار آمدن بشار اسد در سال 2000 با چه چالش ها و آسیب هایی مواجه بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی و مداخلات خارجی باعث عدم دستیابی به دولت-ملت سازی موفق در سوریه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات و داده ها با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است.
ابعاد تمدن ایرانی- اسلامی در خط مشی های توسعه گردشگری پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در هر کشوری متأثر از ایدئولوژی ها و سیاست های حاکمیت است. بنابراین، با تأثیرگذاری دیدگاه های سیاسی بر گردشگری می توان آن را فراتر از یک حرکت و جابجایی دانست که می تواند سبب گسترش الگوهای فکری و فرهنگی شود. هدف؛ نظر به تفاوت در ارزش ها و ایدئولوژی های قبل و بعد از انقلاب و تأثیرپذیری گسترده گردشگری از آرمان ها و سیاست های حاکمیت، هدف این مطالعه، تحلیل ابعاد تمدنی ایرانی- اسلامی در خط مشی های توسعه گردشگری با محوریت سه بدیل از تمدن نوین اسلامی یعنی اسلام، فرهنگ و سیاست در گردشگری است. روش شناسی؛ بدین منظور، به روش تحلیل محتوا 22 سند بالادستی انقلاب اسلامی ایران شامل قوانین و سیاست های اصلی برای توسعه گردشگری کشور بررسی شده اند. یافته ها؛ مؤلفه های به دست آمده شامل کیفیت زندگی، عدالت، اصالت ایرانی- اسلامی، همبستگی، توسعه بازار، دیپلماسی فرهنگی، توسعه علمی و هویت انقلابی هستند. نتایج نشان می دهد در خط مشی های گردشگری به توزیع عادلانه فرصت ها و منافع گردشگری، تقویت انسجام اجتماعی و هویت ملی از طریق گردشگری، معرفی فرهنگ و ارزش های ایرانی- اسلامی به جهانیان از طریق گردشگری، توجه شده است. همچنین، نتایج ناظر بر اهمیت نگرش علمی از طریق آموزش و پژوهش به گردشگری برای حفظ میراث فرهنگی و هویتی کشور است. بدین ترتیب، مؤلفه های استخراج شده حاکی از ظرفیت گردشگری در تحقق غایت تمدن نوین اسلامی است.
طراحی مدلی برای نقش آفرینی روحانیون در تمدن سازی اسلامی بر اساس الگوی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تمدن سازی اسلامی و پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی، تبیین وظایف و مسئولیت های اقشار مختلف جامعه در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی و تمدن سازی ضروری است. روحانیون نقش سازنده ای در این گذار دارند، بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، یافتن مدلی برای تحلیل و بررسی نقش روحانیون در تمدن سازی اسلامی است. 14 نفر از اساتید، محققان و حوزویان به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش مصاحبه عمیق به گردآوری داده ها پرداخته شد. نتایج نهایی با الگوی داده بنیاد در قالب مدلی ارائه شدند. مدل نهایی نشان داد که روحانیون به واسطه موقعیت علمی مبنی بر اینکه به عنوان علمای اسلام قلمداد می شوند، نقش ارزنده ای در تحقق تمدن سازی اسلامی دارند و با اجرای راهبردهایی همچون بصیرت افزایی، ساختارسازی، مطالبه گری، تدوین برنامه، گفتمان سازی، نظارت و کنترل راهبردی به عنوان مجموعه ای از کنش و واکنش ها می توان با استفاده از جایگاه مهم روحانیون به پیامدهایی همچون نشر فرهنگ اسلامی، کمک به تحقق اهداف انقلاب، افزایش تعامل با دنیا، همکاری و هم افزایی نهادهای انقلابی، افزایش وحدت امت اسلامی، استقلال فرهنگی و بالاخره تحقق اهداف مربوط به سبک زندگی اسلامی- ایرانی در جهت تمدن سازی نوین اسلامی دست یافت. لزوم تعامل با اقشار مختلف، جلب حمایت دولت، ایجاد و نشر فرهنگ پذیرای تحولات و از همه مهم تر گسترش روحیه مطالبه گری در بین مردم به عنوان صاحبان و سازندگان اصلی تمدن اسلام با رویکرد نوین، نقش بسیار اساسی در موفقیت روحانیون و نقش آفرینی آن ها در تمدن سازی نوین اسلامی دارند.
چالش دولت مدرن و فعال گرایی سلفی در خاورمیانه عربی از منظر امنیت تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام دولت مدرن در خاورمیانه عربی در آغاز دهه 1970تکمیل شد به گونه ای که دیگر هیچ سرزمین عربی فاقد دولت حاکمیت دار مدرن نبود؛ اما در عین حال، پان عربیسم نیز رفته رفته رنگ باخت و دولتهای عربی عمل گرایی پیشه کردند و توجه خود را بر نوعی ملی گرایی وطنی سرزمین بنیان متمرکز ساختند. به موازات این تحولات، سلفی گرایی نیز بیش ازپیش رنگ سیاسی به خود گرفت و در برابر این روندها علم مخالفت برافراشت. آنچه در این میان درخور بررسی به نظر می رسد ارایه تحلیل مناسبی درباره چالشگری امنیتی سلفی گرایان علیه دولت مدرن در خاورمیانه عربی به عنوان گرانیگاه سرزمینی جهان اسلام است. در این چارچوب، در مقاله حاضر، با بهره گیری از ادبیات انتقادیِ مطالعات امنیتی، با استفاده از تحلیل محتوای متون مرتبط و مواضع و رفتارهای سلفی گرایان در طی بالغ بر پنج دهه اخیر، استدلال می شود که «تهدید دولت مدرن علیه امنیت تمدنی سلفی گرایان نوعی احساس ناامنی در آنها پدید آورده است به حدی که آنها را از لاک اندیشه پردازی بیرون آورده و به فعال گرایی سیاسی که درتلاش آنها برای تشکیل دولت اسلامی یا تاسیس خلافت اسلامی نمود یافته است کشانده است». یافته پژوهش حاکی از آن است که ساخت دولت مدرن در خاورمیانه عربی لاجرم برایند هم نشینیِ انگاره های سلفی گرایانه و هنجارهای حاکمیت بنیان خواهد بود. در نتیجه، پایداری نظام دولت مدرن در خاورمیانه عربی نیز در گروِ برقراری توازن ظریف میان این دو عامل تعیین کننده به نظر می رسد.
تحول در دیپلماسی اقتصادی برزیل و الزامات آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برزیل به عنوان کشوری که در دهه 1980 جزو بزرگترین بدهکاران دنیا محسوب می شد، از اواسط دهه 1990 با اصلاحات اقتصادی توانست مسیر پیشرفت و توسعه را با سرعتی کم نظیر بپیماید؛ اما دیپلماسی اقتصادی برزل در طی کمتر از یک دهه گذشته از سیاست های بسته عبور کرده و خواهان ادغام در نظم اقتصادی جهانی است. لذا پرسش مقاله حاضر این است که چگونه دیپلماسی اقتصادی برزیل از حمایتگرایی گذار و به سمت ادغام در اقتصاد جهانی حرکت کرده و ارتباط آن با ایران چیست. با به کار گیری نظریه وابستگی متقابل پیچیده در تحلیل دیپلماسی اقتصادی برزیل ، مشخص شد که این کشور ضمن کنار گذشتن سنت حمایتگرایی و گرایش به ادغام در ژئواکونومی جهانی، به تنوع سازی در شرکای خود در قالب توافقنامه های تجاری، کاهش اتکای صرف به مرکوسور، تقویت ورود سرمایه خارجی و حضور سرمایه گذارن برزیلی در خارج از مرزها، اتخاذ سیاست چندجانبه گرایی در قالب نهادهای بین المللی، کاهش نرخ تعرفه و موانع غیر تعرفه ای پرداخته است؛ لزوم انعقاد پیمان های تجارت ترجیحی و خصوصا آزاد میان ایران و برزیل، ایجاد ظرفیت صادراتی با توجه به مکمل بودن اقتصاد دو کشور و نیز عبور از چالش هایی از قبیل نرخ تعرفه و همکاری در جهت چندجانبه گرایی در قالب نهادهایی چون بریکس، مواردی هستند که به عنوان مسیر جهش و تقویت حوزه سیاستگذاری خارجی ایران در قبال برزیل را نشان می دهند.
سرمایه داری پردازش شده (فراسوی تفاسیر مارکسی و وبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 52
حوزههای تخصصی:
نویسنده دولت را «یک پارادایم قدرت» تعریف می کند و درصدد شرح رابطه اَبَرارگانیستی آن با سرمایه داری است. به زعم وی، در هر جامعه یک پارادایم قدرت مستقر و سه طبقه اجتماعی (شامل طبقه پارادایمی، طبقه ضدّپارادایمی و طبقه غیرپارادایمی) وجود دارد. هر یک از این سه طبقه، سرمایه داری ویژه خود را در جامعه در قالب «سرمایه داری پارادایمی، سرمایه داری ضدّپارادایمی و سرمایه داری غیرپارادایمی» ایجاد می کند. با این حال، همه این اَشکال سه گانه سرمایه داری، فرصت برابر برای رشد نمی یابند بلکه فقط شکل خاصّی از آنها (یعنی سرمایه داری پارادایمی) تکامل یافته و مسلط می شود. به زعم نویسنده، هر پارادایم قدرت فقط نیروهای پارادایمی خود را رشد می دهد. بنابراین در هر جامعه، فقط آن دسته از نیروهای سرمایه داری امکان تکامل طولانی مدت می یابند که جزو «طبقه پارادایمی» محسوب شده و با نظم پارادایمی (یا ساختار انباشت، هژمونی، هویت و مشروعیت پارادایم قدرت مستقر در آن جامعه) تناسب و سازواری قوی داشته باشند. وی در ادامه، فرایند تاریخی خاصّی را شرح می دهد که طی آن، پارادایم قدرت مستقر در هر جامعه، یک «الگوی جبری بقاء» و «حافظه خطّی انباشت و رشد» در ذهن همه انواع سه گانه سرمایه داری در جامعه ایجاد می کند و آنها را متقاعد و مجبور می سازد که برای تضمین بقاء و تداوم رشد خود، وارد مسیر سازواری با نظم پارادایمی شوند و فراتر از آن، بکوشند تا با استحاله خویش، خود را به جزئی از ابرارگانیسم دولت یا پارادایم قدرت مستقر در جامعه تبدیل سازند. در نتیجه، به زعم نویسنده انباشت بنیادین سرمایه در هر جامعه، تابع منطق سه پایه «سازواری اقتضائی؛ استحاله-الحاق؛ و مالکیت طبیعی دوگانه» می شود و نتیجه آن، «ازخودبیگانگی خودبخود سرمایه داری» و «ظهور یک سرمایه داری پردازش شده» در همه جوامع است. وی این سرمایه داری پردازش شده را «سرمایه داری آدامانتین یا الماس گونه» می نامد و ماهیت، منطق درونی و وجوه اصلی آن را شرح می دهد.
جدایی بحرین از ایران با تکیه بر اسناد خارج گردیده از دسته بندی محرمانه بریتانیا
حوزههای تخصصی:
پس از درگذشت شاه عباس صفوی، انگلستان از اوضاع آشفته خلیج فارس سوء استفاده نمود و به بهانه برقراری امنیت در این منطقه حضور پیدا کرد و با بستن پیمان نامه هایی با شیوخ عرب خلیج فارس از جمله شیخ بحرین، موفق گردید تا آنان را تحت کنترل درآورد و این منطقه را به پایگاهی برای رسیدن به اهداف خود مبدل نماید. بحرین در طول تاریخ، به دلیل بهره مندی از موقعیت استراتژیکی و اقتصادی اهمیت داشته و از زمان هخامنشیان در تصرف ایران بوده است. اما انگلستان منطقه مزبور را با موافقت محمدرضا پهلوی و پشتیبانی سازمان ملل در سال 1971م.، رسماً از خاک ایران جدا کرد. اما بر اساس اسناد دفتر امورخارجه انگلستان که از رده بندی سری، خارج گردیده اند، مشخص شده که جداسازی بحرین از ایران که ظاهری قانونی داشته، توطئه ای بیش نبوده است. سوال اصلی این پژوهش این است که چرا محمدرضاشاه به طور ناگهانی از ادعای حاکمیت ایران بر بحرین منصرف شد؟ با مطالعه این رخداد تاریخی-سیاسی، می توان به حقایق پشت پرده آن پی برد. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل می گردد این است که شگردهای استعمار در جهان امروز را بهتر تشخیص دهیم تا بتوانیم هوشیارانه تر عمل کنیم. مقاله حاضر در نظر دارد تا با توجه به ماهیت موضوع، به روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مستندات و با استفاده از منابع دست اول و تحقیقاتی که عمدتاً کتابخانه ای و اسنادی می باشند، فرآیند جداسازی بحرین از ایران را مورد بررسی قرار دهد.
تحلیلی بر تعینات سیاسی- اجتماعی انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجوع به تاریخ اندیشه نشان می دهد که همواره مفهوم خدا، انسان و طبیعت سه مفهوم محوری بوده و تقریباً تمامی مکاتب فلسفی، موضعی مشخص راجع به این سه موضوع و ارتباط آن ها با یکدیگر داشته اند. چنان که کانت در نقد عقل محض خود وقتی می خواهد به نقادی متافیزیک های سنتی گذشته بپردازد، دقیقاً به همین سه موضوع به عنوان سه ایده اساسی متافیزیک به طورکلی اشاره کرده و آن ها را مورد نقادی قرار می دهد. در این میان اما انسان شناسی همواره نسبت به دو مورد دیگر از نوعی تقدم برخوردار بوده است؛ چرا که مسئله انسان، خدا و طبیعت و نسبت آن ها با هم، در ابتدا برای انسان مطرح می شده به نحوی که انسان ابتدا توجهی به خودش می کرده و با توجه به فهمی که از خویش داشته، به دو حوزه دیگر التفات پیدا می کرده است. در دوره جدید، انسان موقعیت ممتازی نسبت به سایر موجودات یافته و در قامت سوژه و دائر مدار عالم ظهور یافته است و این موقعیت جدید منجر به شکل گیری جهان سیاسی- اجتماعی مدرن شده است. اما انسان شناسی در جهان سنت و به ویژه سنت فلسفه اسلامی معنا و جایگاهی کاملاً متفاوت داشته و در طول تاریخ فلسفه اسلامی، تحولات مفهومی ژرفی را پشت سر گذاشته است. این پژوهش درصدد است با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، ضمن بررسی این تحولات مفهومیِ انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی، به ویژه به تعینات سیاسی- اجتماعی این انسان شناسی های گوناگون بپردازد. در این پژوهش نشان داده می شود که انسان شناسی که در ابتدا در فلسفه فارابی کاملاً متأثر از اندیشه ی یونانی براساس تبعیت از مدینه (یا حیات اجتماعی در اندیشه فارابی) تعریف می شد، در اثر تحولات فلسفه اسلامی و به ویژه تحت تأثیر اندیشه عرفانی، معنایی کاملاً متفاوت در قالب انسان به مثابه محور قوس صعود و نزول و عالم اکبر به خود می گیرد و در نهایت در فلسفه ملاصدرا صورت پخت و فعلیت یافته خود را می یابد، که در آن با توجه به جایگاه عرفانی انسان و نحوه ی تجرد منحصربه فرد آن، در حوزه اندیشه سیاسی اجتماعی این حکم متعین می شود که باید همان گونه که عالم ظاهر در انقیاد و تبعیت از عالم باطن است، اندیشه سیاسی-اجتماعی نیز به مثابه امر جزئی که با تغییر شرایط و اقتضائات تاریخی کاملاً دگرگون می شود، باید در ذیل شریعت نبوی به مثابه امر کلی تعریف و اندراج گردد.
تحلیل گفتمان فوکویی؛ امکان و امتناعی برای تبیین اندیشه ها
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 55
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو بنا به چندوجهی بودن خاستگاه فکری و اثرپذیری اش از افراد و مکاتب مختلف، نظام فکری منحصر به فردی را پایه ریزی کرده است که به دلیل فراهم نبودن فرصت یا فقدان ارائه نظام مند آنها، امروزه تبدیل به جعبه ابزاری شده است که هر محققی با الهام از آن چهارچوب هایی خاصی را تدارک می بینید. مساله این مقاله فهم امکان یا امتناع استنباط و ستخراج چهارچوبی از آرای فوکو برای فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی) در قالب تحلیل گفتمان فوکویی است که مقاله با اتکا به روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه می رسد که بهره گیری از این قالب امکان فهم و تبیین آرا و اندیشه ها را دارد اما اولاً از تبیین آرای اندیشمندانی که فراساختاری و پسامدرنی باز می ماند و دوم این که این چهارچوب نظری اندیشیدن در نظام دانایی فراساختاری، فراهرمنوتیکی و پسامدرنی را الزام می کند. بنابراین، تحلیل گفتمان فوکویی همانند هر رهیافت فکری دیگر غلی رغم فراهم سازی امکان فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی)، از فهم و تبیین اندیشمندان خارج از مبانی فراساختاری و پسامدرنی امتناع می کند.
تاثیر اندیشه های جان لاک بر حقوق شهروندی در غرب معاصر
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
56 - 78
حوزههای تخصصی:
اندیشه های لاک بر حقوق شهروندی در جوامع غربی، به تحلیل مفاهیم کلیدی در فلسفه او و نقش آن ها در شکل گیری نظام های حقوقی و سیاسی معاصر می پردازد. در ابتدا، به معرفی زندگی و زمانه جان لاک و زمینه های فکری او پرداخته می شود. سپس، مفاهیم اساسی در فلسفه لاک، از جمله حقوق طبیعی، مالکیت و قرارداد اجتماعی، مورد بررسی قرار می گیرد. لاک بر این باور بود که انسان ها در وضعیت طبیعی، دارای حقوقی ذاتی مانند حیات، آزادی و مالکیت هستند و برای حفظ این حقوق، با یکدیگر قراردادی اجتماعی منعقد می کنند تا حکومتی مبتنی بر رضایت عمومی تشکیل دهند. در ادامه، تأثیر این مفاهیم بر اسناد مهم تاریخی مانند اعلامیه استقلال ایالات متحده و اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه تحلیل می شود. اندیشه های لاک، به ویژه تأکید او بر حقوق فردی و حکومت مبتنی بر رضایت، الهام بخش تدوین این اسناد بوده و به عنوان پایه های اساسی در نظام های دموکراتیک معاصر مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین، نقدها و چالش های مطرح شده در مورد نظریات لاک، از جمله تأکید بر مالکیت خصوصی و محدودیت های موجود در دیدگاه های او نسبت به زنان و اقلیت ها، مورد بررسی قرار می گیرد. این نقدها به درک بهتر از نقاط قوت و ضعف فلسفه لاک و تأثیر آن بر حقوق شهروندی کمک می کند. در نهایت، مقاله نتیجه گیری می کند که اندیشه های جان لاک، با تأکید بر حقوق طبیعی، آزادی های فردی و حکومت مبتنی بر رضایت، نقش مهمی در شکل گیری و توسعه حقوق شهروندی در غرب معاصر ایفا کرده اند و همچنان به عنوان مبانی اساسی در نظام های حقوقی و سیاسی دموکراتیک مورد توجه قرار می گیرند.
دلارزدایی از روابط تجاری چین و عربستان با عضویت در بریکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: نوسانات ناشی از کاهش ارزش دلار به همراه اعمال تحریم علیه کشورها با استفاده از قدرت دلار سبب گردیده است تا سایر کشورها به دنبال کاهش وابستگی به دلار باشند، فرآیندی که دلارزدایی نام گرفته است. این موضوع به ویژه از سوی جمهوری خلق چین به دو دلیل دارای اهمیت است: ازیک سو مقابله با هژمونی دلار آمریکا در مبادلات بین المللی و ازسوی دیگر، افزایش ریسک امنیت انرژی به دلیل تحریم شرکای تأمین کننده نفت برای چین. هدف پژوهش حاضر بررسی اقدامات چین در راستای دلارزدایی از طریق تاسیس سازمان فرامنطقه ای بریکس و سپس دلایل استقبال عربستان از عضویت در این سازمان است.روش: روش پژوهش تحلیل روند با استفاده از سری زمانی است و در پی پاسخ بدین سؤال است که: عضویت در بریکس چه تأثیری بر دلارزدایی از تجارت میان چین و عربستان دارد؟ پاسخ اولیه به سؤال پژوهش که فرضیه تحقیق می باشد نیز عبارت است از: مکانیسم های طراحی شده در بریکس توسط چین ظرفیت بالقوه مناسبی را جهت کاهش وابستگی به دلار برای عربستان در پی خواهد داشت.یافته ها: یافته ها بررسی حاکی از آن است که چین طی دوره موردبررسی به مهم ترین شریک صادرات نفت عربستان تبدیل شده و در مقابل نیز تبعات تحریم علیه ایران و روسیه سبب شده است تا عربستان درصدد باشد تا بخشی از وابستگی خود به دلار را کاهش دهد. فرآیندهای موجود در بریکس به ویژه مبادله با یوآن هم طراز با طلا، توانایی لازم جهت کاهش وابستگی عربستان به دلار را ایجاد نموده است. درعین حال بایست توجه داشت که اقدامات صورت گرفته از سوی عربستان جهت توسعه همکاری با چین تحت الشعاع رابطه این کشور با ایالات متحده قرار دارد، زیرا این کشور به طور عمیقی در ساختار اقتصادی و امنیتی تحت رهبری ایالات متحده قرار دارد که نمی توانند به سادگی وابستگی به دلار را کاهش دهد. همچنین در حال حاضر هیچ نیتی برای کنار گذاشتن پیوندهای ارزی یا پایان دادن به مشارکت دفاعی با ایالات متحده وجود ندارد. به همین دلیل نیز استراتژی بلندمدت عربستان این است که توانایی انجام مبادلات را در هر دو منطقه دلاری شده و دلار زدایی شده را توسعه دهند و ضمن حفظ جایگاه خود در عرصه توزیع انرژی جهان، وابستگی خود به ایالات متحده را کاهش دهند.نتیجه گیری: مهم ترین نکته در خصوص فرآیند دلارزدایی و تلاش سازمان هایی همچون بریکس به رهبری چین جهت مقابله با هژمونی دلار این است که دلارزدایی هیچ گاه به معنی کنار نهادن دلار نبوده و صرفاً تلاش در جهت متنوع نمودن سبد ارزی کشورها و افزایش قدرت مانور بانک های مرکزی در مبادلات بین المللی است. به همین دلیل است که چین همچنان یکی از مهم ترین خریداران اوراق قرضه خزانه داری آمریکا است، هرچند در عرصه مبادلات بین المللی تلاش بسیاری را برای کاهش حیطه قدرت دلار آمریکا به انجام رسانده است. به موازات این موضوع، اگرچه بعید است که عربستان در کوتاه و حتی میان مدت قادر به کنار گذاردن دلار آمریکا باشد، بااین وجود درحال توسعه ابزار مالی گسترده تری برای کاهش وابستگی خود است. عربستان گام های مهمی همچون طراحی ارز دیجیتال بانک مرکزی را به انجام رسانده است که نقش مهمی در مبادلات اعضاء بریکس دارد. ارزهای دیجیتال بانک های مرکزی علیرغم اینکه در مراحل اولیه خود هستند، به نظر می رسد یک ابزار جدید بالقوه امیدوارکننده برای کاهش وابستگی دلار برای مبادلات مرزی منطقه ای و فرامنطقه ای محسوب می گردند.
رویکرد حقوق بشری چین به جنایات بین المللی؛ مطالعه موردی میانمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: جمهوری خلق چین هم زمان با آغاز اصلاحات و گشایش در سال ۱۹۷۸، وارد مرحله نوینی شد که فراتر از به ثمر رساندن معجزه ملی اقتصادی با تأثیرگذاری گسترده فراملی بود و به ظهور قدرتی جهانی منجر شد. این کشور به نقش آفرینی فعال، گسترده و چندوجهی در حاکمیت بین المللی حقوق بشر با حفظ اصول بنیادین حزب کمونیست با ویژگی های چینی مبادرت نموده است. پرسش اصلی این است که چگونه رویکرد حقوق بشری جمهوری خلق چین به واکنش آن نسبت به وقوع جنایات ناقض حقوق بشر بین الملل در کشور میانمار شکل داده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح شده است که رویکرد دوگانه جمهوری خلق چین به گفتمان حقوق بشر بین الملل در چارچوب ایدئولوژی کمونیستی-لنینیستی از طریق ایجاد تعادل ظریف بین سه گانه سیاست (حاکمیت به مثابه حق و عدم مداخله)، فرهنگ (اصل نسبیت گرایی فرهنگی) و اقتصاد (توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی) به واکنش مستقیم و غیرمستقیم این کشور نسبت به نقض حقوق بشر در کشور میانمار شکل داده است.روش ها: با استفاده از مطابقت آزمایی به عنوان یکی از روش های تحلیل درون موردیِ موارد واحد در چارچوب روش پژوهش مطالعه موردی، علل و ابعاد رویکرد جمهوری خلق چین به بحران حقوق بشری اقلیت مسلمان روهینگیا در کشور میانمار طی سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ ارزیابی می شوند. به دیگر سخن، با استفاده از روش مطالعه موردی خواهان پاسخ به این سؤال مهم هستیم که چرا یک دولت در نظام بین الملل رویکردی را در مواجهه با بحران حقوق بشری در دولت دیگر در پیش می گیرد که نه تنها آن را بر می تابد و با آن به مماشات رفتار می کند، بلکه روابط میان آن ها تداوم و حتی در ابعاد مختلف گسترش می یابد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که رویکرد حقوق بشری جمهوری خلق چین به بحران اقلیت مسلمان روهینگیا تحت تأثیر تعاملات پیچیده و متقابل عوامل مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با نوسان بین حفظ ارزش ها و هنجارهای ایدئولوژیک در عرصه داخلی و کسب منافع در عرصه بین المللی بوده است. با وجود آن که سرمایه گذاری های کلان اقتصادی جمهوری خلق چین در میانمار به ویژه در حوزه انرژی مزایای حائز اهمیتی را برای این کشور به ارمغان آورده، تضاد منافع را نیز برای پیشبرد و اجرای کامل تعهدات بین المللی حقوق بشری و مشروعیت آن در نظام بین الملل ایجاد کرده است. نتیجه گیری: می توان این گونه استنباط نمود که واکنش جمهوری خلق چین نسبت به وقوع جنایات ناقض حقوق بشر و آزادی های اساسی اقلیت روهینگیاها در میانمار طی سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، دوگانه بوده است. از یک سو، دولتمردان جمهوری خلق چین در سطح بین المللی به ویژه در برابر شورای امنیت ملل متحد تلاش نموده تا حمایت همه جانبه از دولت میانمار و ارتش این کشور را با اتکاء به اهمیت حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله به اجرا بگذارد و حتی از تحریم های بین المللی علیه این کشور جلوگیری کند. از سوی دیگر، در چارچوب همکاری های منطقه ای در نقش یک قدرت بزرگ مسئول خواهان حل و فصل مسالمت آمیز این بحران از طریق رویکردی صلح طلبانه و مبتنی بر دیپلماسی گفت وگو بوده است. این واکنش دوگانه را می توان نتیجه تعادل ظریفی دانست که چین بین حفظ منافع ملی و پایبندی به تعهدات بین المللی به عنوان یک عضو دائم شورای امنیت، برقرار کرده است. واژگان کلیدی: جنایات بین المللی، رویکرد حقوق بشری چین، ایدئولوژی کمونیستی، بحران میانمار، اقلیت روهینگیا.
تحلیل ناآرامی های پاییز ۱۴۰۱ ایران از منظر جنبش نوین اجتماعی کاستلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
401 - 428
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان پدیده ای نوظهور منشأ ایجاد تغییرات عمده ای در زیست فردی و اجتماعی انسان ها شده و بسیاری از مفاهیم و الگوهای سنتی کنش سیاسی شناخته شده مانند جنبش های اجتماعی را دستخوش تحولات بنیادین کرده است. در همین راستا «مانوئل کاستلز» پس از جریان بیداری اسلامی و با مطالعه تحولات کشورهای عربی به بررسی الگوی جدید جنبش های اجتماعی پرداخته و شاخص هایی را برای جنبش های نوین اجتماعی بیان کرده است. مسئله این پژوهش تحلیل ماهیت ناآرامی های 1401 ایران با استفاده از نظریه کاستلز است. پرسش اصلی محققان آن است که آیا ناآرامی های 1401 ایران بر مبنای نظریه کاستلز، یک جنبش نوین اجتماعی قلمداد می شود؟ روش تحلیل در پژوهش حاضر «نظریه مبنا» (نظریه جنبش های نوین اجتماعی کاستلز) بوده است. یافته ها نشان می دهد که ناآرامی های 1401 ایران بعضی از شاخص های کلیدی جنبش نوین اجتماعی مدنظر کاستلز را به دلیل انحراف پدیدآمده از ناحیه دخالت عوامل خارجی، ندارد.