فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
137 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه های اجتماعی بخش عمده ای از ثروت های عمومی ناملموس محسوب می شوند، که صیانت از ثروت عمومی نیازمند حکمرانی مطلوب (به عنوان یکی از مولفه های قدرت نرم) است، این گونه از حکمرانی عمدتا از سوی نهاد های عمومی بین المللی و کشورهای توسعه یافته وارد ادبیات توسعه پایدار شده و از آن به اداره و مدیریت مناسب منابع یک کشور به سبکی منعطف، شفاف، پاسخگو، منصفانه و واکنشگر به نیازهای اتباع تعبیر شده است که می تواند، ضمن صیانت از سرمایه اجتماعی، افزایش سطح قدرت نرم را در پی داشته باشد. از این رو مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. در مقاله این سوال مطرح است که: چه ارتباطی بین حکمرانی مطلوب(به عنوان یکی از مولفه های قدرت نرم) وثروت عمومی وجود دارد؟ یا به عبارت دیگر حکمرانی مطلوب چگونه می توان بر سرمایه اجتماعی تاثیر گذارد؟ در پاسخ می-توان این فرض را مطرح نمود که:«رابطه میان حکمرانی مطلوب و سرمایه اجتماعی از نوع رابطه تعاملی و دو طرفه است به طریقی که حکمرانی مطلوب می تواند شرایطی خلق کند که در آن سرمایه اجتماعی شکوفا شود و شکوفا شدن سرمایه اجتماعی راه را برای انتخاب حکمرانی مطلوب هموار کرده و سبب افزایش قدرت نرم می شود» نتیجه کسب شده این است که سرمایه اجتماعی اثرات مثبتی بر ابعاد حکمرانی خوب شامل شفافیت، نظارت، توازن، دموکراسی و همبستگی دارد و حکمرانی خوب نیز سبب افزایش و بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی خواهد شد.
زندگی روزمره و مشروعیت سیاسی در ایران: از بهمن1357 تا خرداد1376(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سقوط رژیم شاه تحقق هنجارهای ایدئولوژیک در زندگی روزمره، دستورکار رهبران نظام جدید بود. موفقیت این دگرگونی به نحوه پذیرش مردم بستگی داشت، به عبارتی نیازمند مشروعیت بود. بر این اساس، هدف پژوهش بررسی این پرسش اکتشافی است که تحولات زندگی روزمره چه تأثیری بر الگوی مشروعیت سیاسی در دو دهه نخست پس از پیروزی انقلاب داشته است؟ برای پاسخ از روش کیفی آمیخته استفاده شده که به دلیل اکتشافی بودن به طرح فرضیه نیاز ندارد. داده ها به ما نشان داده اند که زندگی روزمره از سه مرحله تنوع، یکدستی و تقابل ایدئولوژیک بین پدیده های معمولی و سیاست رسمی عبور کرده است که با سه وضعیت سیاست یعنی تنوع نیروهای فعال، یکدستی نیروهای سیاسی و نهایتاً تلاش حاشیه نشین ها برای بازگشت به فعالیت آشکار سیاسی هم راستاست. نتیجه این بررسی نشان می دهد که زندگی روزمره از محملی برای پیروزی انقلاب به محملی برای شکل گیری تعارض های بنیادین بین نظم سیاسی با اعضای عادی جامعه تبدیل شده است و به همین دلیل، تحول الگوی مشروعیت سیاسی از تسلط الگویی متلون به الگویی واحد و سپس به الگوهای متنوع را در پی داشته است که تا امروز تداوم دارد.
Post Covid-19: Restructuring of the World Order
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان؛ بلوغ منازعه و دوگانه مذاکره - فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنه تنش دامنه دار و مستمر ایران و عربستان به عنوان جنگ سرد خاورمیانه مؤلفه های گوناگونی ریشه دارد. این منازعه را می توان در چارچوب تحولات عمیق خاورمیانه و با توجه به سلسله رویدادهای دهه اخیر تا ۲۰۲۱ تبیین نمود. پیش تر در راهبردهایی چون امنیت منطقه ای ۱۹۸۶، مجمع گفت وگوی منطقه ای ۲۰۱۶، و ۲۰۱۹در ابتکار صلح هرمز در کنار اقداماتی میانجیگرانه گام هایی در راستای حل منازعه برداشته شده اما اوج گیری تنش تا سر حد جنگ نظامی در ۲۰۲۰نشان از نافرجامی آن ها دارد. حال پرسشی که به ذهن متبادر می شود این است که «تداوم و تعمیق منازعه میان ج.ا.ایران و عربستان در پرتو تحولات دهه اخیر خاورمیانه چگونه قابل تحلیل است؟» در پاسخ می توان مطرح کرد که «با توجه به تحولات دهه اخیر خاورمیانه ج.ا.ایران و عربستان در وضعیت بن بست آزاردهنده متقابل قرارگرفته و سیر آتی روابط طرفین مبتنی بر دوگانه مذاکره، فاجعه خواهد بود»با بهره از روش تحلیلی توصیفی و ابزار کتابخانه ای،نظریه بلوغ منازعه می تواند در کنار بررسی تحولات اخیر منطقه تنش و بن بست آزاردهنده متقابل را تبیین و به آزمون فرضیه کمک کند.هدف این نوشتار،تبیین شرایطی است که می تواند بهترین زمان جهت تحقق مذاکره و رسیدن به صلحی میان دو قطب قدرت منطقه باشد؛تبیینی که بر ساختاربندی تئوری بلوغ منازعه مبتنی است.
عوامل تحول سیاست های مهاجرتی ایالات متحده امریکا، 1917-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
408 - 387
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده امریکا از بدو تاسیس مهاجرپذیر بوده است، و بیشتر ساکنان این کشور را افراد مهاجر یا فرزندان آنها تشکیل می دهند. بسیاری از امریکایی ها در ظاهر به این واقعیت افتخار می کنند. مهاجران این کشور را از پایه ساخته اند و هم چنان به پیشرفت امریکا کمک می کنند، و عامل تغییر در کمیت و ترکیب جمعیت، اقتصاد و بازار کار، سیاست، جامعه و فرهنگ امریکا هستند. ایالات متحده از لحاظ جمعیت شناختی مدام در حال رشد و شکل گیری است؛ و بی شک این مساله در نظام بین الملل از نقاط قوت آن بشمار می آید. هدف کلی این پژوهش، بررسی دگرگونی قوانین مهاجرت امریکا در بستر دگرگونی های داخلی و سیاست خارجی این کشور از ۱۹۱۷ تا ۲۰۱۶ است. تلاش می شود تا پاسخ های مناسبی برای دو پرسش پژوهشی زیر بدست آید: 1. تا چه حد عوامل بین المللی در مقایسه با عوامل داخلی بر سیاست گذاری مهاجرتی امریکا تاثیر داشته است؟ و ۲. چگونه سیاست های مهاجرتی امریکا به دگرگونی محیط اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی داخلی و سیاست خارجی این کشور منجر شده است؟ فرضیه پژوهش این است که گرچه ریشه تحول قوانین مهاجرت امریکا تحت تاثیر عوامل داخلی قرار دارد، اما سیاست گذاری مهاجرتی واشنگتن بستگی به عوامل بین المللی و سیاست های خارجی نیز داشته است. با استفاده از چارچوب واقع گرایی نوکلاسیک، و روش تحلیل محتوای کیفی اسناد رسمی دولتی، عوامل مؤثر و پیامدهای حاصل از سیاست گذاری مهاجرتی امریکا در بستر بین المللی بر وضعیت داخلی بافت جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی بررسی خواهند شد.. با آزمون فرضیه نشان داده می شود که روند سیاست های مهاجرتی امریکا، به علت تکامل نظام مهاجرتی، از بعد خارجی به بعد محیط داخلی امریکا متمرکز شده است، اما فضای بین الملل همواره نقش عامل تسهیل کننده ایفا کرده است.
ابتکار راه ابریشم و هژمونی چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار می خواهیم، هدف های راهبردی و کلان چین از عملیاتی کردن ابتکار راه ابریشم را بررسی کنیم. با توجه به این هدف، این پرسش مطرح است که ابتکار راه ابریشم چگونه به شکل گیری هژمونی چین در منطقه آسیای مرکزی کمک می کند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که ابتکار راه ابریشم به عنوان راهبرد کلان چین در بازی بزرگ جدید با آمریکا و روسیه از راه ایجاد تسلط اقتصادی و گسترش نفوذ سیاسی و امنیتی، به شکل گیری هژمونی چین در منطقه آسیای مرکزی کمک می کند. در سال 2013، رهبران چین ابتکار راه ابریشم را راهبرد کلان و محور اصلی سیاست داخلی و خارجی خود معرفی کردند. در این راهبرد، آسیای مرکزی با توجه به منابع غنی هیدروکربنی و موقعیت ویژه ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی اصلی ترین منطقه هدف به شمار می رود. بر این اساس، چین می کوشد با قراردادهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در چارچوب ابتکار راه ابریشم، نقش و نفوذ خود در منطقه آسیای مرکزی را گسترش دهد و در عمل به هژمون منطقه تبدیل شود. نتایج این نوشتار نشان می دهد، چین در راستای ایجاد و تثبیت هژمونی منطقه ای خود، ابتکار راه ابریشم را به عنوان راهبرد کلان در اولویت خود قرار داده است و برای جلوگیری از ایجاد نگرانی قدرت های بزرگ دیگر از جمله آمریکا و روسیه، سیاست خارجی محتاطانه ای را در پیش گرفته است. روش پژوهش در این نوشتار روش کیفی، مبتنی بر ثبات هژمونیک با بهره گیری از منابع اینترنتی و کتابخانه ای است.
تحلیل مضمون موانع سکولار شدن نظام سیاسی در اسلام در افکار امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
110 - 144
حوزههای تخصصی:
در نگاه امام خمینی، دین اسلام برای بعدهای مختلف تئوریک و عملی انسان در جامعه راه حل دارد. در تقابل با این اندیشه، نگاه های متعارض وجود دارند که در سطح داخلی و نظام بین المللی در صدد هستند اسلام ناب محمدی را دین تک بعدی و صرفاً معنوی معرفی، و از این زاویه به ناکارآمدی دین در عرصه های گوناگون اجتماعی ازجمله سیاست اقرار کنند. امام خمینی با بینش و شناخت راستین از اسلام اصیل، در مقابل این نوع برداشت از دین ایستادگی کردند و از این طریق مانع شدند دین اسلام همچون مسیحیت دچار انحراف شود و سنن عرفی به جای دین، وارد عرصه های اجتماعی شود. باتوجه به اهمیت این مسئله، در مقاله حاضر تلاش این است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و مطالعات کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ داده شود: موانع عرفی (سکولار ) شدن نظام سیاسی در اسلام از منظر امام خمینی چه مؤلفه هایی اند؟ یافته های پژوهشی گویای این است که در تفکر امام خمینی، موانعی چون شناخت صحیح مبانی دینی، دوری از تحریف، و تفسیر صحیح و منطقی از مبانی اسلام، تبعیت از رهبری و ولایت فقیه و حضور فعال روحانیان در عرصه های مختلف جامعه باعث دور نگه داشتن نظام سیاسی در اسلام از عرفی شدن می شود.
تأثیر کم آبی جنوب غرب آسیا بر قلمروگستری هیدروپلیتیک رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
105 - 141
حوزههای تخصصی:
افزایش مصرف آب، تغییر اقلیم و ناکارآمدی مدیریت منابع آب در بسیاری از کشورهای جنوب غرب آسیا با تهدید امنیت آبی، تشدید هماوردی و تنش هیدروپلیتیک این کشورها همراه بوده است. در این میان، بخش عمده ای از قلمروگستری رژیم صهیونیستی در پیوند با دسترسی به منابع آبی کشورهای پیرامونی توجیه پذیر است. با وجود این، طی یک و نیم دهه گذشته تغییر الگوی مدیریت سازگار با کم آبی و فناوری پیشرفته شیرین سازی آب، این رژیم را در موقعیتی قرار داده که بتواند افزون بر رفع نیازهای آبی خود، پیشگام عرصه و عرضه فناوری نوین آبی باشد. این در حالی است که بازیگران دیگر با مشکلات جدی در این زمینه مواجه هستند. از نظر نویسندگان این مقاله، سیاست خارجی منطقه ای مبتنی بر ملاحظات هیدروپلیتیک رژیم صهیونیستی به بازتعریف نقش این رژیم در منطقه انجامیده؛ به گونه ای که می توان قلمروگستری جدیدی بر بنیاد آن تعریف کرد.
دستیابی به توسعه پایداردر سطح بین المللی با تأکید بربعد زیست محیطی باطراحی مدل مدیریت یکپارچه ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
183 - 204
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف حقوق بین الملل محیط زیست درجهان امروز با سازکارهایی که به منظور پیشگیری ازتخریب وآلودگی زیست محیطی طراحی شده است میسر می شود. در این رابطه یکی از رویکردهای مهم و اثرگذار، بکارگیری مدیریت یکپارچه ناب است که با تاکید بر استانداردهای بین المللی نه تنها می تواند بسترساز تحقق توسعه پایدار و در ادامه حفظ محیط زیست در کشورها به شمار رود. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه مدل در راستای دستیابی به توسعه پایدار درسطح بین المللی با تاکید بر بعد زیست محیطی با طراحی مدل مدیریت یکپارچه ناب می باشد. روش تحقیق مقاله کنونی از نوع کیفی (گرندد تئوری) و جامعه آماری تحقیق شامل 80 نفر از نخبگان و خبرگان صنایع استان قزوین می باشد. روش نمونه گیری از نوع گلوله برفی بوده است و یافته های مقاله نشان گر این موضوع بوده است که روند دستیابی به توسعه پایدار در سطح بین المللی دارای چهار بعد کلان می باشد: بعد برنامه، بعد اجرا، بعد کنترل و بعد اصلاح. ابعاد مذکور در نهایت مبتنی بر پنج محور اصلی مدیریت یکپارچه ناب، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، پیامدها و راهبردهای بهبود مستمر می باشند. یافته های تحقیق در نهایت ازسوی نخبگان صنایع استان قزوین اعتبارسنجی و مورد تائید واقع شدند.
The Bahrain Crisis and the Religious and Geopolitical Conflicts between Iran and Saudi Arabia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Bahraini crisis has particular geopolitical importance for regional and trans-regional powers regarding the limited ability of domestic actors and the interests of foreign actors in it. The present study aimed to examine the crisis in Bahrain and the religious and geopolitical conflicts between Iran and Saudi Arabia. To this aim, investigated the causes and roots of the conflicting approaches of the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia to the Bahrain crisis using the theoretical framework of constructivism and descriptive-analytical research methods. The results indicated that these conflicts began before the Islamic Revolution of Iran and culminated in the recent uprising of the Bahraini people. Iran and Saudi Arabia are two prominent regional actors in the Bahraini crisis that pursue active but conflicting approaches. This contradictory approach has caused severe tensions in Saudi Arabia's relations with the Islamic Republic of Iran.
رویکرد دولت موقت به مسئله کردستان؛ عوامل تشدید و تداوم بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
183 - 212
حوزههای تخصصی:
در دوران گذار از رژیم پهلوی و تثبیت نظام اسلامی، احزاب و گروه های سیاسی کرد با توجه به فضای ناشی از خلاء قدرت حکومت مرکزی و زمینه های موجود(عقب ماندگی منطقه)، شرایط را برای کسب خودمختاری مناسب دیدند و موجب بحران و به چالش کشیدن دولت موقت شدند. در برخورد با این وضعیت، میان مسئولان در مرکز دو گرایش وجود داشت.گرایشی که جهت حل مسئله کردستان از دریچه سیاسی می اندیشید و گرایش دیگر، خواهان برخورد "تند و رادیکال" با بحران بود. در این پژوهش ابتدا به زمینه ها و علل شکل گیری خیزش کردی، سپس چگونگی روند تحولات و مذاکرات و درنهایت به عوامل بن بست و عدم نتیجه مذاکرات، می پردازیم. پژوهش حاضر با روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد و منابع مختلف در چهارچوب نظریه"بسیج سیاسی قومیت ها"در پی پاسخ به این پرسش اصلی است، که علل بحران کردستان و دلایل تداوم این مسئله پس از پیروزی انقلاب چه بود؟ دولت موقت در این راستا چه اقداماتی انجام داد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، دولت موقت برای حل مسئله، سه هیئت برای مذاکره به کردستان فرستاد، اما به دلیل اختلاف رویکرد در مرکز و اولویت گزینه شدت عمل از سوی برخی نیروهای انقلابی و اتخاذ رویکرد مسلحانه از سوی احزاب کرد، تلاش های دولت موقت ناکام ماند و درنهایت با روش نظامی با مسئله کردستان برخورد شد.
ماهیت راهبردی و مکانیزم تشخیص ِاحکام حکومتی در روند حکمرانی اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
193 - 225
حوزههای تخصصی:
در نظام سیاسی اسلام، راهبرد حکم حکومتی مکانیزمی مناسب برای اداره جامعه براساس مقتضیات جدید و در چارچوب احکام اسلامی است. امام خمینی (ره) به عنوان طراح نظریه حکمرانی ولایت فقیه در دوره معاصر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ضمن پرداختن به مسائل فقهی و نظری مربوط به «حکم حکومتی» در عرصه حکمرانی برای اداره جامعه و خروج از بن بست، به آن التزام داشته اند. به دلیل سوءبرداشت در فهم منطق ادراکی امام خمینی (ره)، دیدگاه و رفتار سیاسی ایشان در رابطه با مسئله حکم حکومتی گاه مورد انتقاد برخی جریانات سیاسی و دینی بوده است. در این راستا، این مقاله با هدف ابهام زدایی از ماهیت و مکانیزم تشخیص احکام حکومتی در دیدگاه امام خمینی (ره) تقریر شده است. این مقاله با روش کیفی از نوع توصیفی -تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال است: ماهیت حکم حکومتی در روند حکمرانی اسلامی مبتنی بر دیدگاه فقهی امام خمینی چیست و مکانیزم شناخت آن چگونه است؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که می توان در دیدگاه امام خمینی (ره) برخلاف دیدگاه های رایج، حکم حکومتی را به دو قسم حکم حکومتی ثابت و متغیر تقسیم کرد و با ارائه مکانیزم هایی به شناسایی و تفکیک احکام حکومتی ثابت از متغیر پرداخت. در دیدگاه امام خمینی (ره) مبانی شرعی احکام حکومتی، ثابت بوده و در مقام اجرا و در گذر زمان به تبع مصالح عامه، احکام حکومتی مبتنی بر مبانی شرعی تغییر می یابد. امام (ره) در مواردی که بین ثابت و متغیر بودن احکام حکومتی تردید وجود دارد، به تبیین مقتضای اصل عملی در این باره می پردازند.
تحول راهبرد پایگاهی آمریکا: مطالعه موردی منطقه غرب آسیا (2021-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
309 - 336
حوزههای تخصصی:
آمریکا با اعلام اولویت راهبردی جدیدی مبنی بر رقابت با قدرت های بزرگ و به ویژه چین، در راهبرد خود تغییر ایجاد کرده است و با تمرکز بر افزایش حضور در شرق آسیا، به دنبال بهینه سازی حضور خود در سرتاسر جهان است. غرب آسیا نیز از این امر مستثنا نبوده است و کاهش و تغییر نوع حضور نیروهای آمریکایی در منطقه، به خصوص در افغانستان و تعطیلی سه پایگاه آمریکا در قطر و انتقال آن ها به اردن، همگی نشان از تغییر دارند؛ بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این بود که «تغییر اولویت های راهبردی آمریکا، چه تأثیری بر راهبرد پایگاهی این کشور در منطقه غرب آسیا خواهد داشت؟» این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی نشان داده است که آمریکا به سمت پایگاه های نظامی کوچک و نامتمرکز و تقویت رویکرد «موازنه فراساحل» در حرکت است و در حضور خود بر ابزارهای غیرنظامی، تقویت توان بازدارندگی شرکا و متحدان (به خصوص توان موشکی) و همچنین شبکه سازی امکانات و ظرفیت های خود و استفاده از فناوری های روز تأکید بیشتری خواهد داشت. علاوه بر آن آمریکا به دنبال استفاده از مدلی هیبریدی از پایگاه های خود در منطقه غرب آسیا بوده است. این مدل شامل ترکیبی از پایگاه های سنتی آمریکا که در اختیار کشورهای میزبان اند، برخی پایگاه های سنتیِ در کنترل آمریکا و برخی پایگاه های جدید بوده است که افزایش تاب آوری، چندمنظوره بودن، تأکید بر کارکرد آموزشی، شبکه سازی و ارتباطات، نامتمرکز و کوچک بودن، توزیع جغرافیایی گسترده تر از مهم ترین عناصر جدید در نگاه به این پایگاه های نظامی است.
مبانی نظری التزام دولت ها به اعمال یکجانبه در ساختار مفهومی حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر انجام اعمال یکجانبه به دلایل مختلفی از سوی دولت ها گسترش پیدا کرده است. به موازت این توسعه، رویه قضایی بین المللی و دکترین نیز هرچه بیشتر با چالش های مفهومی و عملی این اعمال درگیر شده اند. یکی از این چالش ها، چرایی التزام دولت ها به اعمال یکجانبه شان است. در این چارچوب، این پرسش مطرح است که برخلاف اعمال دو یا چندجانبه که در قالب پیمان های بین المللی متبلور شده و در آن ها تعهد هر دولت به اتکای تعهد طرف مقابل بنا می شود، در غیاب طرف یا طرف های مقابل، تعهد ناشی از عمل یکجانبه برچه اساسی ساخته و با چه توجیهی الزام آور شناخته می شود. این مقاله، ضمن بررسی همه نظریه های ارائه شده در پاسخ به پرسش فوق و پرتوافکنی بر اختلاف نظر دیوان بین المللی دادگستری و کمیسیون حقوق بین الملل در این خصوص، تلاش کرده تا این نظریه ها را با رویه قضایی و دولتی موجود انطباق دهد. یافته های این مقاله مویّد آن است که از میان این نظریه های متکثر، نظریه اراده دولت، به واسطه جایگاه استعلایی دولت در ساختار حقوق بین الملل، قابل دفاع ترین نظریه است.
جهانی شدن، تشدید شهرنشینی و افول تنوع زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
788 - 763
حوزههای تخصصی:
پدیده جهانی شدن در عصر کنونی سبب بروز تحولات عمیق و گسترده ای در زندگی انسان ها شده است. بر اثر جهانی شدن و رشد سرمایه گذاری، روند حرکت نیروی انسانی به شهرها افزایش یافته و شهرنشینی تشدید شده است. شهرنشینی افزون بر تغییرات جمعیتی، تغییر در شیوه زندگی، نظام ارزشی و در یک کلام تحول فرهنگی افراد را نیز با خود به همراه دارد. مهم ترین عنصر فرهنگی که به علت شهرنشینی در جوامع چندفرهنگی از دست می رود، زبان است. هدف این مقاله پاسخگویی به این پرسش است که جهانی شدن چگونه از راه شهرنشینی بر تنوع زبانی تأثیر می گذارد؟ فرضیه مقاله این است که جهانی شدن با تشدید شهرنشینی به دو گونه بر زبان ها تأثیر منفی می گذارد و سبب افول تنوع زبانی می شود: نخست، از راه همانندسازی و ادغام مهاجران در جامعه جدید شهری؛ و دوم غرق شدن جمعیت میزبان در جمعیت مهاجر. این دو صورت از تأثیر شهرنشینی بر زبان در بستر تغییر «نگرش زبانی» گویشوران اتفاق می افتد. پژوهش ها نشان می دهد که شهرنشینی به دلایل گوناگون با تغییر «نگرش زبانی» گویشوران زبان اقلیت یا محلی، موجب نگرش منفی گویشوران زبان محلی به زبان خود و نگرش مثبت به زبان معتبرتر می شود، و به انتقال ندادن بین نسلی یک زبان و حذف یا مرگ آن زبان منجر می شود. این مطالعه با تجزیه و تحلیل آمارهای گردآوری شده در پژوهش های کارشناسان و گزارش های رسمی یونسکو و دسا درباره تأثیر پدیده جهانی شدن بر تحولات زبان، و نیز پیامدهای جهانی رشد شهرنشینی و براساس چارچوب مفهومی جهانی شدن، شهرنشینی و تنوع زبانی انجام می شود. تأثیر شهرنشینی بر زبان ها نشان می دهد که چگونه این عامل می تواند در از بین رفتن تنوع زبانی عمل کند و عامل همگونی زبانی در جهان باشد.
فرایند تکوین «خیرِ کبیر»(خوانشی تمدنی از آیه ی «سُنبُله» در قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن دارای معنای هنجاری است و یکی از عناصر آن امر هنجاری، وجود متراکم نیکی ها، معروف ها، و خیرها در فرایند تمدنی است. اینکه چه «خیر»ی می تواند در تراز یک تمدن ظاهر شود و در صورتبندی تمدن نیز نقش ایفا کند و اینکه زایش «خیر تمدنی» چه ساز و کاری را طی میکند و خیرِ خُرد چگونه تبدیل به خیرِ کلانِ اجتماعی میشود، سؤال مرکزی این مقاله است. در این مقاله نه به همه ی ابعاد تمدنیِ «خیر»، بلکه صرفا به خوانشی تمدنی از عنصر «خیر» پرداخته شده است تا با استفاده از آیه «سُنبُله» در قرآن، فرایند بزرگشدگی و کلان بودگی خیر را در مقیاس یک جامعه و یا تمدن معلوم کند و از منظر الهیاتی بر این آموزه تاکید نماید که عنصر «فی الله» یا «فی سبیل الله» بودن هر چند در نگاه اولیه یک امر الهیاتی و سلوکی به نظر میرسد، لیکن در معنای اجتماعی و تمدنی میتواند کارکردهای بزرگ تمدنی داشته باشد و یک خیر کوچک را در سطح یک تمدن اثربخش سازد.هدف از این سیر الهیاتی اجتماعی و الهیاتی تمدنی در مقاله، تبیین مکانیسم کلان شدگی پدیده های اجتماعی از یک سو، و بیان آثار عناصر الهیاتی در عرصه های اجتماعی از سوی دیگر است. در این مقاله برای رسیدن به چنین هدفی بر یک آیه از غُرر آیات قرآنی تأکید و تمرکز شده است تا بتوان با خوانشی تمدنی و سیستماتیک از یک آیه، فرایند تمدنی را از منظر الهیات اسلامی نشان داد و آن را در برنامه های تمدنیِ جهان اسلام توصیه نمود
کارآمد سازی دولت جمهوری اسلامی و پرسش های پیش رودر رویکرد تمدن ساز فلسفه ی سیاسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای چالش کارآمدی دولت جمهوری اسلامی، هدف این مقاله طرح پرسش هایی است که پاسخ بدان ها زیرساخت ها و ساختار دولت جمهوری اسلامی را به چالش می کشاند. نویسنده در نیل به مقصود خود، از روش پرسش گری و تولید چالش استفاده می کند. سؤال آن است که در چارچوب تعادل بخشی فلسفه ی سیاسی اسلامی، کارآمدسازی جمهوری اسلامی با چه نوع پرسش های زیرساختی و ساختاری مواجه است؟ مدعا آن است که هرگاه در پاسخ به پرسش های زیرساختی و ساختاری، خردورزی های تعادل بخشانه صورت نگیرد نظام سیاسی جمهوری اسلامی و دولت هایی که عهده دار راهبری آن ها می باشند دچار ضعف در ارائه عملکرد مناسب و شایسته و ضعف در اهداف و مأموریت های خود می گردند و دو بُعد اسلامیت و ایرانیت آن نمی تواند الگوی تمدن سازی قرار گیرد. نتیجه ی مترتب بر موضوع آن است که پاسخ گویی به سؤالات مذکور معیار کارآمدی زیرساختی و ساختاری شده و عدم آن، معیار ناکارآمدی دولت جمهوری اسلامی می گردد. یافته های تحقیق، تولید و ترویج فرهنگ پرسش گری و نقد و عقلانیت در جامعه و نظام سیاسی و دولت، هدف گذاری و برنامه ریزی و انسجام در آن ها و درنتیجه کارآمدی دولت می باشد.
بیداری دانشی بر پایه دین پژوهی پیش زمینه های گسترش نظام مند دین پژوهی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله این پژوهش، مطالعه زمینه های منجر به بیداری دانشی با توجه به ظرفیت های تاملات دین پژوهانه است. بر این اساس نوشتار به چگونگی مواجهه ای موثر و بارور میان علوم دینی و انسانی می پردازد (مسأله). روش نوشتار تحلیلی-توصیفی و شیوه گردآوری داده ها در آن کتابخانه ای، بر اساس مراجعه به منابع طراز نخست، است (روش). مطابق فرضیه نوشتار گسترش بیداری دانشی در گرو مراجعه ای ویژه و نظام مند به گنجینه فکری دینی و معاصر است که در آن به زنجیره ای از پیش فرض های روش شناختی و مضمونی پایبندی وجود دارد. لحاظ این پیش فرض های روش شناختی و مضمونی، شرط ضروری و لازم در ارتقاء تاملات دین پژوهانه جامع نظام آگاهی قدیم و جدید است (فرضیه). یافته پژوهش آن است که چنین مراجعه ای، به اقتضای گسترش سامان مند مراتب دانش دینی و بومی میان ما در افق اقتضائات و تضمنات عصری، محل ملاقات سنجیده علوم معاصر و معارف دینی خواهد گردید (یافته ها).
A Key Principle or a Key Partner? The Islamic Republic of Iran’s Foreign Policy towards Africa(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۳, summer ۲۰۲۱
473 - 506
حوزههای تخصصی:
According to Iran's constitution, expanding relations with Africa has always been one of the strategic principles in the country’s foreign policy; all previous presidents have therefore sought to expand the country's relations with Africa. Rouhani, however, pursued a different policy in Africa. His arrival in the office marked a considerable shift in Iran’s foreign policy. Rouhani’s African policy, compared to his predecessors, presents a peculiar case, because rhetorically he highlighted the importance of improving relations with Africa, but in practice, he almost neglected Africa at least in terms of trade and official visits. In other words, in Rouhani’s presidency, Africa remained as a key principle in the IRI’s foreign policy but not as a strategic partner. This paper uses a qualitative content analysis for analysing Rouhani’s rhetorical positions on Africa. By adopting the constructivist theory of IR and the importance of policymaking theories, the paper also argues that due to the geopolitical importance of Africa, Iran’s relations with Africa, although insignificant, remained unchanged. In Rouhani’s time, however, relations declined significantly due to his Westward policy. In discussing this policy shift, the role of both structure and agency are important and emphasize the reactionary nature of Iran’s foreign policy.
مطالعه تاثیر رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621 - 652
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر، بررسی تاثیر رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران است و این سوالات در مقاله مطرح شده: چه متغیرهایی در استفاده از رسانه ها بر مشارکت سیاسی موثر است؟ و هریک از رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان چگونه تاثیرگذار بوده اند؟ این تحقیق با رویکرد کمّی و شیوه پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده است. نمونه تحقیق شامل ۳۸۰ نفر از دانشجویان کارشناسی، ارشد و دکتری است که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده و در بررسی پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بین واقعی تلقی کردن محتوای رسانه داخلی، استفاده هدفمند از رسانه داخلی و میزان استفاده از رسانه داخلی با مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین متغیرهای استفاده هدفمند از رسانه خارجی، استفاده غیرهدفمند از رسانه خارجی و میزان استفاده از رسانه خارجی با مشارکت سیاسی رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد. همچنین مشخص شد، نظریه برجسته سازی در مورد تاثیر رسانه ها بر مشارکت سیاسی قابل ردیابی است؛ نه تنها رسانه ها می توانند در میزان مشارکت سیاسی اثر بگذارند بلکه اولویت ها، انتخاب ابعاد و انواع مشارکت سیاسی را نیز شکل می دهند. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای استفاده هدفمند از رسانه خارجی، استفاده هدفمند از رسانه داخلی، میزان استفاده از رسانه خارجی، میزان استفاده از رسانه داخلی، واقعی تلقی کردن محتوای رسانه داخلی و استفاده غیرهدفمند از رسانه خارجی، قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر مشارکت سیاسی در بین دانشجویان بودند.