بحران پژوهی جهان اسلام (سیاست پژوهی جهان اسلام سابق)
بحران پژوهی جهان اسلام دوره 10 زمستان 1402 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هیچ جامعه ای بی نیاز از آسیب شناسی نیست؛ شرایط ویژه جامعه ایرانی از حیث تراکم و تنوع مسائل اجتماعی از سویی و نیاز نهاد سیاست به پژوهش های مسأله محور با هدف افزایش کارآمدی از سوی دیگر پژوهش های آسیب شناسانه را ضرورت می بخشد. هم سو با چنین ضرورت و نیازی، شناسایی مسائل کانونی و نسبت سنجی مسائل با همدیگر هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد؛ بدین منظور از روش تحلیل شبکه با استفاده از تکنیک های تحلیل اثر متقاطع و تکنیک خوشه ای چندمعیاره استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز نرم افزار Gephi می باشد. منابع مساله یابی پژوهش حاضر 650 سند پژوهشی دانشگاهی و سازمانی است که حول مسائل اجتماعی ایران تهیه شده اند. احصا، تنقیح و دسته بندی مسائل توسط پنل نخبگانی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب های مرتبط با شیوه حکمرانی، بی عدالتی ها، فقر، گونه های مختلف افراطی گری و مسائل آموزشی مهم ترین مسائل اثرگذار و در نقطه مقابل؛ کمرنگی گفتمان انقلاب اسلامی، افت سرمایه اجتماعی، اخلال در انسجام ملی و مسائل خانواده اثرپذیرترین مسائل در شبکه مسائل اجتماعی ایران هستند.
اهمیت آراء و اندیشه های پیتروینچ در شناخت مسایل سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و فهم پدیده ها و مسائل در قلمرو علوم انسانی همواره از منظر معرفت شناسی اثباتی انجام گرفته که همین امر موجب شناخت پدیده ها و مسائل را مبهم ساخته است. این مقاله بر فهم مسائل و پدیده های اجتماعی ایران از منظر فرا اثباتی و چشم انداز فکری پیتر وینچ متمرکز است. فهم هر جامعه بر اساس برداشت متعارف آن جامعه موضوع اصلی این پژوهش است. در این راستا پژوهش حاضر این سوال را مطرح می کند که از خلال کدام معرفت شناسی و اندیشه ورز اجتماعی می توان به شناخت معتبری نسبت به مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران دست یافت؟ فرضیه مقاله این است که با به کارگیری معرفت شناسی فرا اثباتی و به ویژه آراء و اندیشه های پیتروینچ، می توان با اعتبار بیشتری به فهم مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران دست یافت. فهم مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه ی ایران از نظر صاحب نظران واندیشمندان جایگاه خاصی را در ایران به دنبال داشته است. برای بررسی بیشتر این مسئله از ترکیب تحلیل محتوا و پژوهش های کیفی استفاده شده است. مقاله حاضر در تلاش است تا از رویکرد روش شناختی وینچ در جهت شناخت و فهم مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه ایران بهره برد. پیتروینچ در آراء و اندیشه خود باشناخت معتبر نسبت به پدیده های اجتماعی و انسانی از سیاست و فرهنگ برای رسیدن به وضعیت جامعه بهره لازم را برده است.
فقه و بحران رقابت سیاسی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان بحران های سیاسی که در جهان اسلام وجود دارد، فقدان دموکراسی و میل به اقتدارگرایی در صدر آن ها قرار دارد. گذشته از علل و عوامل جامعه شناختی که در باره آن ذکر می کنند، اما به نظر می رسد عدم تحلیل جوهره آن در سایه اندیشه دینی مزید بر علت شده است. دموکراسی متعلق به غرب و استقبال از آن در جهان اسلام نیازمند بازسازی آن بر مدار نص است. این که ساختار باید از اقتدارگرایی به در آید و نقش مردم در زندگی سیاسی افزایش یابد، مهم است اما آنچه مورد غفلت قرار می گرفت پرداختن به جوهره دموکراسی یعنی رقابت سیاسی است که بدون آن اساساً دموکراسی بی معنا می شود. آنچه به دموکراسی هویت می بخشد و آن را از ساختار اقتدارگرایی جدا می سازد، رقابت سیاسی است و نه مشارکت سیاسی؛ ممکن است در نظامی اقتدارگرا مشارکت افزایش یابد و حاکمیت با رأیی بالا بر سر قدرت بماند؛ اما همچنان بر وجه اقتدارگرایی خود باقی بماند. از دهه 1920م که از آن به بهار استقبال از دموکراسی در جهان اسلام یاد می کنند تاملات زیادی در باره ابعاد مختلف دموکراسی از منظر اسلامی شده است، اما در باره جوهره آن که همان رقابت سیاسی است کمتر توجه شده است. این که موضع اندیشه دینی در قبال این مفهوم چیست؟ و کدامیک از ابواب فقهی قادر به ضابط مند کردن آن در درون یک نظام سیاسی است؟ (مسأله و سؤال). از نظرگاه این مقاله باب سبق و رمایه می تواند مسیر چنین رقابتی را روشن سازد و قواعد اسلامی آنرا بیان کند (فرضیه). روش شناسی این مقاله، همان روش متداول موضوعات جدید فقهی است که بر اجتهاد حوزوی ابتناء دارد (روش شناسی). این بررسی نشان می دهد که فقه رقابت سیاسی را پذیرفته و برای آن قواعدی قائل است که عمل به آن ها می تواند چنین رقابتی را موجه سازد (یافته ها).
نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای؛ ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی موجبات شکل گیری گفتمان مقاومت به مثابه بدیلی در مقابل با گفتمان هژمونیک سلطه شد و توانست خود را از گفتمانی به حاشیه رانده شده به متن تحولات بکشاند. یکی از مهم ترین مصادیق این بازیگری را می توان در بحث نظم منطقه ای تبیین کرد. مقاله حاضر با استفاده از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و بهره گیری از روش تبیینی- تحلیلی نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای را مورد واکاوی قرار داده است. فرضیه مطروحه بدین صورت است که گفتمان مقاومت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با نظام سازی گفتمانی- اسلامی، توانسته از یک گفتمانی به حاشیه رانده شده از سوی گفتمان سلطه به مثابه یک گفتمان فعال در متن سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شود و با نفی هژمونی گفتمان سلطه و عدم سازش در مقابل با سیاست های آن، مفصل بندی جدیدی را ایجاد نماید که در نهایت این مفصل بندی، الگوی جدیدی از نظم سازی با کارامدی بالا در سطح منطقه پدید آورده است. با این حال، گفتمان مقاومت ضمن برخورداری از ظرفیت های ساختاری، نظامی، مفهومی و ایدئولوژیکی، همچنان از چالش های متعدد در سطوح گوناگون داخلی (نظیر چالش های اقتصادی)، منطقه ای (نظیر گفتمان های رقیب) و فرامنطقه ای (نظیر مداخله قدرت های غربی) برخودار است که می تواند اهداف آن را به شدت تهدید نماید. نوآوری مقاله حاضر در تبیین نظم سازی منطقه ای گفتمان مقاومت ضمن توجه به ظرفیت ها و چالش های آن به صورت توامان است.
شکل گیری منطقه ی زوپا بین ایران و ترکیه در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سوریه با شروع اعتراضات، درگیری ها و ائتلاف های داخلی به موازات رقابت های خارجی زمینه ی تبدیل شدن به یک بحران تمام عیار را به وجود آورد. طی چند سال اخیر علی رغم فروکش کردن شدت بحران، اما می توان آن را آتش زیر خاکستری دانست که با هر جرقه ای احتمال برافروختن آن وجود دارد. یکی از علل کاهش دامنه ی بحران توافقات دو بازیگر مؤثر منطقه ای در این بحران یعنی ایران و ترکیه با وجود اختلافات ابتدایی بوده است (مسأله). این مقاله با اتکاء بر رهیافت زوپا (ZOPA) به دنبال پاسخ به این سؤال است که؛ علت و نقاط مورد توافق منطقه ی زوپا بین ایران و ترکیه به عنوان کنشگران تأثیرگذار در بحران سوریه چیست؟ (سؤال). در بحران سوریه به عنوان پژوهش بر مبنای استدلال کل به جزء و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی (روش) حاکی از آن است که چرخش اوضاع سوریه به نفع ایران زمینه ی گرایش ترکیه به ایجاد منطقه ی توافق را فراهم آورد که در این منطقه بر روی موارد ماندن اسد در قدرت، حفظ تمامیت ارضی سوریه، بازگشت آورگان سوری و بازسازی سوریه بین دو کشور توافق صورت گرفت (یافته ها).
ارتش پاکستان و سیاست خارجی (مطالعه موردی: بحران کشمیر، بحران دیوراند و تروریسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نفوذ و دخالت نظامیان پاکستان در سیاست به یک روند عادی تبدیل شده است. در طول تاریخ ۷۵ ساله این کشور، هیچ دولتی نتوانسته است دوره پنج سال خود را تکمیل کند. این امر جایگاه بالای نظامیان در ساختار سیاسی این کشور را نشان می دهد. هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیرگذاری نظامیان بر راهبردهای سیاست خارجی پاکستان است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ارتش پاکستان چگونه بر راهبرد های سیاست خارجی این کشور تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به سؤال مذکور این فرضیه مطرح شده است که «ارتش پاکستان با کنترل سه راهبرد اصلی سیاست خارجی یعنی ضرورت موازنه سازی داخلی و خارجی در برابر هند، مسأله دیوراند و ضرورت عدم شکل گیری دولت قوی در افغانستان و مبارزه با تروریسم توانسته است جایگاه عالی خود در ساخت سیاسی این کشور را حفظ نموده و به بازیگر اصلی در سیاستگذاری خارجی تبدیل شود». گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
تأثیر تحریم ها بر حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان سومالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان یکی از وظایف حکومت ها محسوب می شود که در قوانین داخلی کشورها به صراحت به آن اشاره می گردد. اما تأمین این حقوق گاه با موانع خارجی مواجه می گردد. یکی از این موانع، تحریم های یک جانبه و چندجانبه هستند. علی رغم اینکه وضع کنندگان تحریم همواره چنین تأثیری را منکر می شوند اما اکثر پژوهش های صورت گرفته در این خصوص، این گزاره را رد کرده اند. یکی از کشورهایی که طولانی ترین و گسترده ترین تحریم های یک جانبه و چندجانبه را تجربه کرده است کشور سومالی است. این مقاله قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که تحریم ها چه تأثیری بر حقوق اجتماعی-سیاسی شهروندان سومالی داشته است؟ فرضیه پژوهش به این نکته اشاره دارد که تحریم ها بیش از نظام سیاسی و رهبران، شهروندان عادی را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین ناقض حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان سومالیایی هستند. برای پاسخ به سؤال پژوهش؛ بر اساس شاخص های جهانی حق حیات، حق سلامت و کیفیت حکمرانی در دوره اعمال تحریم ها علیه سومالی با روش اسنادی- توصیفی مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش به لحاظ تجربی و مصداقی نشان دادند حق حیات و حق سلامت در سومالی طی سال های اعمال تحریم به شدت نقض شده و تحریم ها نتوانسته اند هیچ بهبودی در شاخص های حکمرانی در این کشور ایجاد کنند. همچنین در بعد نظری یافته های دیگر پژوهش ها درخصوص تأثیرات منفی تحریم بر حقوق بشر تأیید گردید.
تبیین بحران قره باغ بر اساس مدل مدیریت بحران برچر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران قره باغ درگیری قومی و سرزمینی بین ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ کوهستانی بود که بیش از سی سال به طول انجامید. نهایتاً در سپتامبر 2023، پس از یک محاصره چند ماهه، جمهوری آذربایجان موفق به تصرف کامل قره باغ شد. این بحران ریشه های تاریخی، قومی، مذهبی و ژئوپلیتیکی داشت که تحت تأثیر متغیرهای محیطی گسترش و کاهش پیدا کرده است. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود که چه عواملی در سیر تحول بحران قره باغ نقش داشته اند؟ (سؤال) با استفاده از روش ردیابی فرآیند (روش) و بهره گیری از نظریه مدیریت بحران مایکل برچر (مبانی نظری) تلاش شد تا به این سؤال پاسخ داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد در مرحله پیدایش و تصاعد بحران نزدیکی سرزمینی دو کشور، تضادهای قومی- مذهبی، رقابت های ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، نقش قابل توجهی داشتند. این بحران نه با یک راه حل دیپلماتیک بلکه با استفاده از زور خاتمه پیدا کرد. طبق مدل مدیریت بحران برچر چنانچه یک بحران بین المللی با زور خاتمه یابد ثبات کمتری به همراه خواهد داشت. بنابراین، شکل گیری مجدد بحران بین باکو و ایروان محتمل است. در دوران پس از بحران می توان شاهد تنش هایی در ارمنستان در نتیجه هجوم پناهنده ها از قره باغ به این کشور و نارضایتی مردم از پاشینیان، بود. در سطح منطقه ای موازنه قدرت به سود باکو تغییر پیدا کرده است که می تواند باعث ماجراجویی های این کشور در منطقه در ارتباط با ایران و ارمنستان شود. همچنین، حضور گسترده ترکیه و اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی تشدید کننده رقابت های منطقه ای خواهد بود (یافته ها).
واکاوی علل بحران سیاسی لبنان (2019- 2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط سیاسی_اجتماعی ناهمگون و موزاییکی لبنان که ریشه در تاریخ این کشور دارد، اصلی ترین دلیل شکل گیری ناآرامی ها و عدم اجماع نخبگان سیاسی برای ایجاد مصالحه بین گروه ها و جریان های قومی و مذهبی در داخل این کشور است. اما در کنار عامل فوق، عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند. پژوهش حاضر سعی دارد با رویکردی تبیینی و شیوه گردآوری کتابخانه ای به این سؤال پاسخ دهد که؛ مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری بحران سیاسی لبنان و گسترش آن بر دیگر حوزه ها بین سال های 2005 تا 2019 چه بودند؟(سؤال) در این پژوهش، نویسندگان با بهره گیری از رویکرد سطح تحلیل و همچنین رویکرد امنیتی لیتل که به انسجام سیاسی اجتماعی و نوع محیط امنیتی می پردازد، نقش مؤلفه های داخلی، منطقه ای و بین المللی را مورد واکاوی قرار می دهند. یافته ها نشان می دهد که اختلافات داخلی بین گروه های مختلف قومی و مذهبی باعث ضعف نهاد دولت و فراهم کردن زمینه برای نقش آفرینی بازیگران خارجی در سپهر سیاسی لبنان شده است. در کنار مؤلفه های داخلی، نقش مداخله گرایانه بازیگران خارجی و ائتلاف آن ها با گروه های قومی و مذهبی با هدف دستیابی به منافع مورد نظر خود، باعث عدم حصول یک توافق جمعی در میان نخبگان سیاسی این کشور شده است. این مسئله معضل چندپارگی، بی ثباتی و بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عمیق لبنان در طول سال های 2005 تا 2019 را دو چندان نمود (یافته ها).