فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۶۱ تا ۶٬۲۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تجزیه وتحلیل تأثیرات پروژه دولت-ملت سازی استعماری در ظهور دولت های نوین در خاورمیانه و تاثیر آن در رابطه با بحران های اخیر خاورمیانه است. آغاز دولت ملی که بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و با طراحی قدرت های بین المللی استعماری وقت صورت گرفت خود عامل وگرانیگاه بحران در خاورمیانه بوده است. اساس استدلال آن در این نهفته است، که دولت های متعددی که در خاورمیانه که توانستند از بوغ استعمار خارج شوند و در هیبت دولت مستقل سربرآوردند، دولت های بودند که اغلب در درون مرزهای تعیین شده از سوی رژیم های استعماری قدیم تشکیل شده بودند و قبل از آن که شکل های وارداتی سازمان دولتی بتوانند در هویت ملی آنان ریشه بدوانند و بتواند به حاکمیت دست یابد، با روند سریع و عمدتاً مصنوعی در دوره استعمارزدایی بدون فراهم بودن بسیاری از زیر ساخت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و با مدیریت و هدایت استعماری دولت های متعدد (به ظاهر) به استقلال رسیدند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش استکه چرا کشورهای خاورمیانه با وجود تلاش های چندین ساله در دولت-ملت سازی در عصر جدید با بحران های بزرگ مواجه شده اند؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح شده که ریشه بحران های خاورمیانه را باید در روند دولت-ملت سازی ابتر جست. داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی -توصیفی تبیین گردیده اند و برای پراختن به کلیت پژوهش، با بهره گیری از نظریات مطرح در دولت -ملت سازی، طرحی کلی از دولت ملت سازی ابتر ارائه شده است.
تجزیه و تحلیل نقش کنش گری انطباق پذیر لیبرال - غربی در سیاست خارجی دانمارک در دوران جدید (2000 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
461 - 489
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، دانمارک در بین کشور های «نوردیک» و همچنین اتحادیه اروپا در کنار انگلستان و لهستان، بیشترین جهت گیری غربی _ آمریکایی را داشته است و مبنای اصلی کنشگری فعال این کشور در حوزه سیاست خارجی، حضور و مشارکت حداکثری در ائتلاف های آمریکایی _ غربی در نظام بین الملل است. بر همین اساس مقاله حاضر این پرسش را مطرح می کند که «مدل اصلی و دلایل سیاست گذارانه جهت گیری های غربی _ آمریکایی در سیاست خارجی دانمارک چیست؟». در پاسخ به پرسش پژوهش، مقاله بر این فرض تأکید می کند که حاکم شدن احزاب لیبرال بر فرایندهای تصمیم گیری سیاست داخلی و خارجی دانمارک در تقابل با هنجار های کلاسیک احزاب سوسیال _ دموکرات چپ در یک رویه تاریخی، به خصوص بعد از دهه 2000، باعث گزینش رویکرد انطباقی _ کنشگرایانه فعال در نظام بین الملل بر مبنای اتحاد و ائتلاف حداکثری با ایالات متحده شده است. گزینش این رویکرد در تقابل با رویکرد های کلاسیک کنش پذیری انفعالی _ انطباقی جنگ سرد و کنشگری فعال انترناسیونالیستی بعد از آن در سیاست خارجی دانمارک بوده است. روش مقاله مبتنی بر واکاوی کیفی و تجزیه و تحلیل قواعد شناختی حاکم بر سیاست خارجی دانمارک در یک پس زمینه نظری_تاریخی است.
بررسی ارتباط بین سلامت اجتماعی و رفتار انتخاباتی زنان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
582 - 604
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی هر جامعه، با مشارکت سیاسی خود می توانند نقش تعیین کننده ای در اداره ی کشور داشته باشند و بنابراین توجه به رفتار انتخاباتی آنان مسئله ای مهم می باشد. با توجه به اهمیت بحث از رفتار انتخاباتی زنان، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف سلامت اجتماعی و رفتار انتخاباتی زنان شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر زنان 18 سال به بالای شهر اهواز می باشد که 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سلامت اجتماعی (35/0) اجتماعی و ابعاد آن یعنی همبستگی اجتماعی (38/0)، مشارکت اجتماعی (41/0)، انسجام اجتماعی (30/0)، پذیرش اجتماعی (27/0) و خودشکوفایی اجتماعی (35/0) با رفتار انتخاباتی زنان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش نأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر سلامت اجتماعی در مجموع 55/0 از واریانس متغیر رفتار انتخاباتی زنان را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (30/0) برآورد می شود.
مطالعه عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
215 - 243
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی به معنای فعالیت و تلاش مردم برای سهیم شدن در ساختار قدرت سیاسی، ایجاد تعامل بین مردم و حاکمیت است که یکی از ارکان های مهم نظام سیاسی در اداره کشور تلقی می شود. استان ایلام سطح مشارکت بالاتری را در ده دوره انتخاباتی تجربه نموده است. این پژوهش قصد دارد، عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام را بررسی نماید. روش آن، پیمایش، ابزار آن پرسشنامه بوده و از جامعه آماری ۴۱۰۹۴۹ نفر، از طریق فرمول کوکران 384 نمونه به روش خوشه ای تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سطح مشارکت سیاسی مردم در سطح بالا (43.2) است. طبق نتایج آزمون پیرسون بین متغیر اعتماد سیاسی (0.481)، انسجام سیاسی-اجتماعی (0.445)، آگاهی اجتماعی-سیاسی (0.548)، تعلق طایفه ای-ایلی (0.583)، تعلق مذهبی (0.259)، محرومیت نسبی (0.201) مصرف رسانه های جمعی (0.643)، تعلق جناحی-سیاسی (0.465) با مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود داشته و ضریب تبیین تصحیح شده برابر با 0.549 است.
تحلیل نرمش قهرمانانه در راهبرد مقاومت اسلامی «با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مقاومت» در راه هدف الهی، اصلی اساسی در اندیشه انقلاب اسلامی است، اما آیا تنها کنش مقاومت برای تأمین اهداف، رودرویی و برخورد سخت است یا نرمش نیز می تواند عاملی مهم برای رسیدن به اهداف مقاومت باشد؟ آیهالله خامنه ای که بر اساس اعتقاد به قرآن، مقاومت را راهبرد خود در برابر دشمن قرار داده اند، «نرمش قهرمانانه» را روشی کارآمد در راه رسیدن به هدف شمرده اند. اتخاذ این روشِ برگرفته از قرآن، ضمن برقرای توازن بین واقع گرایی و آرمان خواهی، قدرت مانور را برای نظام اسلامی فراهم و مانع تخاصم جاهلانه و سازش منفعلانه می شود. این تاکتیک سازمان یافته و سنجیده، سیاست خارجی را در عین ادب، شدید و سخت اجرا می کند و با شناخت دشمن و هنرمندی در مانور، راه پیروزی را با کم ترین هزینه نشان می دهد. این پژوهش کتاب خانه ای به روش توصیفی تحلیلی و مستند به قرآن، برای تبیین مسأله، ادله قرآنی و شواهدی از سیره پیامبر و اهل بیت: را بررسی و با ارائه معیارها و ملاک های نرمش ثمربخش، جایگاه این رفتار را در برنامه جامع مقاومت نشان داده است. تبیین ضروری نشان دادن نوع خاصی از نرمش در مقاومت سرسختانه در برابر دشمن، نتیجه نوآورانه این پژوهش است.
An Analysis of the Stagnation Causes of the Iranian Political Culture
حوزههای تخصصی:
درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران از منظر مدل جامع دولت_ملت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت_ملت سازی فرایندی است که از طریق انباشت متوازن قدرت مبتنی بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و همبستگی اجتماعی معنی پیدا می کند. روند دولت-ملت سازی در ایران در دوره پهلوی نه تنها به پدیدار شدن دولتی کارآمد و متعهد نیانجامید، بلکه نقایص متعدد این روند، به شکاف روزافزون بین دولت و ملت و در نهایت به انقلابی بزرگ و سقوط این حکومت منجر شد. این مقاله با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که؛ زمینه های وقوع انقلاب اسلامی در ایران تا چه میزان متاثر از روند ناقص دولت_ملت سازی در دوره پهلوی بوده و دلایل ارائه شده توسط نظریه پردازان مختلف درباره این انقلاب، با کدام یک از شاخص های مدل جامع دولت-ملت سازی قابل تطبیق است؟ نتایج مطالعات نشان می دهد نظریه پردازان مختلف هر کدام به بخش از نواقص دولت -ملت سازی پهلوی پرداخته اند. اما الگوی جامع دولت-ملت سازی قادر است همزمان مجموعه ای از این علل درهم تنیده را تبیین کند.
بررسی کارکرد «اعتماد» و «مدارای سیاسی» در نظریه «قرارداد اجتماعی» توماس هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله «بررسی کارکرد اعتماد و مدارای سیاسی در نظریه قرارداد اجتماعی توماس هابز » است.تا بحال دیدگاه ها و آراء سیاسی هابز به نحو کلی در منابع متفاوت مورد بحث و بررسی قرار گرفته اما بررسی کارکرد «اعتماد» و «مدارا» در اندیشه سیاسی ایشان می تواند جدید باشد.روش انجام کار به این صورت است که به صورت توصیفی و تحلیلی و بر اساس چیستی معانی این مفاهیم در نظریه هابز انجام می گیرد.یافته ها در این مقاله حاکی از این است که با توجه به بحث اولیه «ضرورت» دولت که مقوله «امنیت» بوده،اما بحث «کارکرد» دولت در اندیشه هابز از اهمیت بیشتری برخوردار است و برای اینکه کارکرد دولت انجام شود باید از اقتدار لازم برخوردار باشد.مفاهیم اعتماد و مدارا هم در ارتباط با اقتدار و کارکرد دولت معنا پیدا می کنند. ابعاد نظریه هابز در مورد انسان، انواع وضعیت های اجتماعی،آزادی و مالکیت و جایگاه دولت در نسبت با جامعه در قالب نسبت دو مفهوم «اعتماد» و «مدارا» دیدگاه هابز را معلوم می کند.
چارچوب شناسایی فرصت های کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات با رویکرد آینده نگاری (مورد مطالعه: فناوری های سلامت دیجیتال در نیروهای نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
63 - 92
حوزههای تخصصی:
فرآیند کارآفرینی با شناسایی فرصت شروع می شود. شناخت مراحل شناسایی فرصت های آینده با کمک آینده نگاری برای کسب وکارهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات دارای اهمیت خاصی است. این پژوهش به روش آمیخته اکتشافی متوالی (کمی-کیفی) صورت گرفت. بخش اول پژوهش با مرور سیستماتیک مقالات مرتبط با شناسایی فرصت ها و مصاحبه با خبرگان کارآفرینی و آینده پژوهی انجام شد و مشخص گردید، گام های شناسایی فرصت ها شامل 17 روش در سه بعد ادراک، پیش بینی، بسط می باشد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS24 و تحلیل پرسشنامه های جمع آوری شده ابعاد چارچوب مورد تائید کمی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی مشخص کرد که مراحل آینده نگاری (ورودی-تحلیل- خروجی)، با مراحل شناسایی فرصت همتراز هستند. در بخش دوم تحقیق باهدف پیاده سازی مرحله اول چارچوب (تحلیل محیطی) ابتداً بامطالعه گزارش های درباره روندهای فناوری حوزه سلامت دیجیتال برای نیروهای نظامی شناسایی و اصلی ترین آن هابا به کارگیری آزمون فریدمن رتبه بندی شدند که مشخص شد، سه روند فناوری تله مدیسین، مراقبت های بیمار محور و فناوری های پوشیدنی مهم ترین روندها در طی 5 سال آینده خواهند بود.
بررسی مفهوم مسئولیت مدنی و شکل گیری دموکراسی مشورتی از نظر مایکل والزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1033 - 1049
حوزههای تخصصی:
مسئولیت مدنی را نمی توان مفهومی پیشینی و ساده درنظر گرفت، بلکه این مفهوم چندلایه و تفسیربردار است که از دید رویکردهای گوناگون قابل بررسی است. ازاین رو هدف مطالعه حاضر بررسی این موضوع از منظر نظریه پرداز معاصر مایکل والزر است. براساس این بررسی، پاره ای از یافته ها عبارت اند از اینکه مسئولیت مدنی یا شهروندی از نظر والزر امر ثابت و ایستا نیست، این مفهوم مطابق شرایط زمانی و مکانی دگرگون می شود و عدالت و برابری پیچیده نیز مفاهیمی واقعی مبتنی بر شرایط زمان و مکان است. در واقع مسئولیت مدنی دیالکتیک میان فرد و گروه اجتماعی است که سنتز آن دولت را تشکیل می دهد. جنبه های دیگری از موضوع در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
تبیین علل ناکارامدی آسه آن در بحران روهینگیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1189 - 1210
حوزههای تخصصی:
اگرچه قومیت روهینگیا در میانمار از گذشته های دور در معرض تهدیدها و آسیب های ناسیونالیسم برمه ای و نیز بودیسم افراطی در میانمار بوده اند، از سال 2012 تا 2018 موج جدیدی از خشونت ها علیه این قومیت مسلمان حادث شد که در نتیجه آن نزدیک به یک میلیون نفر آواره و کشته شدند. انتظار می رفت اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا (آسه آن) به عنوان مهم ترین نهاد منطقه ای در آسیای جنوب شرقی به این نسل کشی واکنش مناسب نشان دهد، اما این اتفاق حادث نشد. ازاین رو این پرسش مطرح می شود که اولاً واکنش آسه آن به نسل کشی در میانمار چه بوده و ثانیاً چه عواملی در چگونگی عکس العمل این اتحادیه مؤثر بوده است؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده، آن است که عدم تجانس فرهنگی- اجتماعی و نامتشابه بودن ساختار سیاسی کشورهای عضو مهم ترین علل واکنش ضعیف آسه آن به نسل کشی علیه قومیت روهینگیا بوده است. یافته ها نشان داد عدم انسجام فرهنگی و اجتماعی و نیز نامتشابه بودن ساختارهای سیاسی می تواند در ناکارامدی منطقه گرایی ها مؤثر باشد.
مقایسه تطبیقی مبانی توسعه (اقتصادی) در دولت یازدهم و نسبت آن با الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
حوزههای تخصصی:
توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته ترشدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است. به طور کلی توسعه جریانی است که در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر اینکه بهبود میزان تولید و درآمد را دربردارد، شامل دگرگونیهای اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی اداری و همچنین ایستارها و دیدگاه های عمومی مردم است. مفهوم توسعه تاریخ تحولات متفاوتی را در جوامع گوناگون داشته است؛ اما عمده نظریات کاربردی توسعه محصول پس از جنگ جهانی دوم است و بسیاری از تجویزها در این دوره به عنوان رویکرد توسعه در کشورهای مختلف به عنوان مسیر و برنامه توسعه برگزیده شد. ایران معاصر هم از تحولات نظری و کاربردی مفاهیم توسعه به دور نبوده است و در دوره های مختلف تاریخی، همچون دوره پیش از انقلاب و پس از آن کم و بیش از تحولات جهانی مفهوم توسعه تأثیر پذیرفته است. پس از انقلاب نیز دولتهای مختلف هر کدام بنا به مشی سیاسی خود، رویکردهای متفاوتی را در حوزه توسعه دنبال کردند. در کنار الگوهای توسعه غیر بومی، درطول دهه اخیر، الگوهای توسعه بومی (الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و اقتصاد مقاومتی) به عنوان جایگزین توسعه نیز شکل گرفته اند که در صورت تئوریزه شدن و انسجام نظری می تواند راهگشای بسیاری از مسائل در این حوزه باشد. هدف اصلی پژوهش این است که ابتدا ضمن بررسی مبانی نظری دولت یازدهم و سیاستهای آن در موضوعات مختلف، ارتباط و نسبت این سیاستها و مبانی را با الگوهای توسعه بومی در چارچوب شاخصهای مختلف ارزیابی کنیم. روش پژوهش پیش رو، نیز توصیفی تحلیلی در چارچوب الگوی مداخله اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که گفتمان توسعه در دولت یازدهم در طیفی از عدم نسبت تا نسبت نزدیک و نسبی در ارتباط با الگوی اسلامی ایرانی قرار دارد.
نظام سیاسی مطلوب کشورهای اسلامی درمنظومه فکری امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
173 - 198
حوزههای تخصصی:
مسئله نظام سیاسی یا حکومت در اسلام یکی از اساسی ترین و هیجان انگیزترین مسائل امروز جهان اسلام و حتی جهان غیر مسلمان است. اسلام آنگاه که با سیاست و حکومت مطرح شود و در صحنه زندگی و کار و پیکار اجتماعی حضور داشته باشد، برای معتقدینش جالب و شور انگیز و حماسه آفرین و برعکس برای دشمنان بسیار خطرناک و هراس انگیز است. تشکیل نظام سیاسی مطلوب در کشورهای اسلامی نیازمند بررسی اندیشه رهبران و اندیشمندان تاثیر گذار در این کشورها می باشد، لذا هدف از تحریر این مقاله بررسی نظام سیاسی مطلوب در اندیشه امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در این مقاله با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به تحلیل نظام سیاسی مطلوب درمنظومه فکری امام خامنه ای خواهیم پرداخت و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- اسنادی است. در تبیین و تحلیل متون علمی و دانشگاهی، اسناد، سخنرانی ها و بیانات مطرح شده در جلسات مختلف از طرف امام خامنه ای با اقشار مختلف مردم ایران اسلامی نظام سیاسی مطلوب ارائه شده از طرف ایشان برای کشورهای اسلامی دارای شاخص هایی است که از سه بعد «حاکم و رهبر»، «مسئولان و کارگزاران» و «مردم» تشکیل شده است که ایشان از این نظام به عنوان نظام ولایی یاد می کند.
کرونا به مثابه رخداد در روابط بین الملل: نقص در کارویژه دولت-ملت در مواجهه با رخدادهای نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ماه های اخیر شیوع جهانی ویروس کرونا ما را با امری نابهنگام و غیر منتظره مواجه کرد. رخدادی در قالب یک ویروس رقم خورد که در ردای تجربه زیسته انسان امروز دور از انتظار بود. به واسطه یک ویروس، ناکارآمدی ها و نارسایی های سازوکارهای حاکم بر جوامع انسانی بار دیگر مجال بروز یافتند. آنچه در مختصات تاریخِ اکنونِ روابط بین الملل ناممکن به نظر می آمد، نابهنگام و ناخوانده در قامت رخدادی از راه رسید و ممکن گشت. در شرایط فوق، دولت- ملت ها در مواجهه با رخدادهای نوظهور نظیر کرونا گرفتار نوعی واماندگی، درماندگی و عدم آمادگی شده اند. از این رو و با توجه به این بستر موضوعی، این پرسش ها مطرح می شوند که ریشه درماندگی دولت- ملت ها در قبال چالش های نوظهور چیست؟ پیامد مواجهه دولت- ملت ها با رخدادهای نابهنگام چون کرونا، به شیوه سنتی مبتنی بر حفظ بقا و امنیت دولت چه خواهد بود؟ در این راستا این استدلال مطرح می شود که ماهیت و نوع چالش های نوظهور نظیر کرونا به گونه ای است که از یک سو، دولت- ملت و نظم بین المللی مبتنی بر آن در مواجهه با این نوع از رخدادها گویا دچار نقص مادرزادی است؛ از سوی دیگر، فرایند یادگیری و سازگاری دولت- ملت سال هاست که متوقف شده است. در این نوشتار برای تحلیل اطلاعات بر روش تبیینی تاکید می شود.
دیالکتیک دمکراسی و توسعه و نسبت آن با کنش سیاسی قومیت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵ (پیاپی ۶۵)
165 - 198
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش تبیین علل ظهور و بروز کنش های سیاسی قومی در وضعیت های مختلف حکمرانی در ایران با تاکید بر دیالکتیک دمکراسی و توسعه است که در ضمن آن، وضعیت مطلوب و مساعد تعامل دولت و قومیت ها مشخص شده و عملکرد آنان در مقاطع مختلف زمانی سنجیده می شود. روش پژوهش، کیفی از نوع مقایسه ای-تاریخی است که از چهارچوب نظری جنبش های اجتماعی چالز تیلی برای تبیین دو شاخص کلان دمکراسی و توسعه و تعیین مولفه ها استفاده شده است. به عنوان یافته های پژوهش باید نتیجه گرفت؛ دوران پیش از انقلاب اسلامی به علّت سیاست های همگون ساز و سرکوب گر، ذیل وضعیت غیردمکراتیک با ظرفیت پایین توسعه و سال های ابتدایی انقلاب به علّت رویکرد مدارا و تعهدمدار ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت پایین قرار می گیرد. در این وضعیت ها همواره به علّت ضعف حکومت و یا فقدان سیاست، کنش های سیاسی قومی خشونت آمیزی اتفاق افتاده است. در دوران پایانی جنگ، دولت سازندگی، دولت های نهم و دهم و دولت اعتدال به علّت توسعه زیرساخت ها و ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ظرفیت حکومت بالا رفته ولی به علّت ضرورت امنیت و مقابله با تجزیه طلبی، سطح دمکراسی کاهش یافته است. در نهایت دوران اصلاحات به عنوان وضعیت بهینه ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت بالای توسعه قرار می گیرد.
مجلس نهم و دهم و دیپلماسی هسته ای ایران؛ با تأکید بر برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۴۳)
175 - 207
حوزههای تخصصی:
برجام نقطه عطفی در دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید چراکه نهادها و سازمان های عمده سیاستگذاری و اجرایی در شکل گیری آن نقش آفرینی کردند. یکی از این نهادهای تصمیم ساز و تاثیرگذار، مجلس شورای اسلامی بویژه مجالس دوره های نهم و دهم بود. بر این پایه، پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که مجالس نهم و دهم چه نقش و جایگاهی در روند دیپلماسی هسته ای ایران بویژه در موافقت نامه برجام ایفا کرده اند؟ یافته های پژوهش بر پایه مدل های نظری تصمیم گیری در عرصه سیاست خارجی نشان می دهد که تصمیم گیری ها و مواضع مجلس در دیپلماسی هسته ای در راستای برونداد تصمیمات سایر نهادها و سازمان هایی مانند شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، نهاد قوه قضاییه و نهاد قوه مجریه بوده است به نحوی که می توان گفت بر پایه تلفیق دو الگوی «سازمانی» و «عقلانیت محدود»؛ مجلس، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای و حقوقی ملت ایران، طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، تشکیل گروه ویژه برجام و ارائه گزارش های شش ماهه گروه امنیت ملی و سیاست خارجی و تصویب لوایح چهارگانه موسوم به FATF را به مرحله اجرا درآورد.
تأثیر اندیشه سیاسی سلفی- تکفیری بر ناامنی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید جمهوری اسلامی ایران، همواره در خصوص تأمین امنیت ملی خود با خطرات متعددی روبرو است. یکی از این خطرات ایجاد ناامنی در جامعه می باشد. این نا امنی ها ناشی از اقدامات تروریستی گروه های افراطی وابسته به تفکر سلفیون است که هر روز وسیع ترشده و با خشونت بیشتری همراه گردیده است. این پژوهش به دنبال بررسی و تعیین تاثیر اندیشه سیاسی سلفیون افراطی در ایجاد ناامنی های جمهوری اسلامی ایران می باشد. روند رو به رشد جریانات سلفی افراطی به نحوی است که هر روز شاهد رخدادهای متعددی در کشورهای مسلمان هستیم و به نظر می رسد که این موضوع به کلیه کشورهای مسلمان تسری یابد. این اقدامات ضمن وارد کردن صدمه جدی به امنیت کشورهای اسلامی، برای جامعه جهانی نیز مشکلات فراوانی خلق نموده و باعث شده است تا دین مبین اسلام به عنوان منبع خشونت در جهان معرفی شود. این گروه ها، جوامع منطقه غرب آسیا را به ناامنی کشانده و ضربات مرگباری بر آنها وارد کرده اند . پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی سعی در پاسخگویی به این سوال دارد که اندیشه سیاسی سلفیون افراطی در ایجاد ناامنی های جمهوری اسلامی ایران چه تاثیری دارد؟ نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و توسعه ای می باشد. برای انجام این پژوهش از روش مطالعه متون مرتبط و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای، بررسی اسناد و مصاحبه با متخصصین و صاحب نظران در این زمینه بهره برده شده است. جامعه آماری پژوهش حدود 25 نفر از مدافعان حرم ، کارشناسان موضوع و اساتید دانشگاه می باشند. برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری کیفی و غیر احتمالی استفاده گردیده که بر اساس نتایج آن و اینکه محقق با انجام مصاحبه های مورد نیاز به اشباع نظری رسیده، حجم نمونه برابر با 25 نفر در نظر گرفته شده است. محققیق بر اساس داده های نظری و همچنین بررسی مصاحبه های انجام شده ی نمونه آماری با توجه به مدل ارائه شده به تجزیه و تحلیل سوال های اصلی و فرعی پژوهش پرداخته و بررسی تاثیر اندیشه سیاسی سلفیون افراطی در ایجاد ناامنی های جمهوری اسلامی ایران را مورد کنکاش و تحلیل قرار داده اند. و در نهایت با تبیین نتایج حاصل از اندیشه های سیاسی سلفیون افراطی، به راهکار و پیشنهاداتی برای جلوگیری از بروز ناامنی بیشتر ارائه شده است.
ارزش های انقلاب اسلامی ایران درآینه شهدای جنگ تحمیلی (مطالعه موردی وصیت نامه شهدای استان ایلام)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
73 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی بازتاب مهم ترین ارزش های انقلاب اسلامی ایران در وصیت نامه شهدای جنگ تحمیلی است. برای این منظور، پس از مرور ادبیات مفهومی و نظری «ارزش»، چهارچوب مفهومی تحقیق که شامل هفت بُعد و هفده مؤلفه مهم ارزش های انقلاب اسلامی است بررسی می شود. جمعیت این تحقیق کلیه شهدای استان ایلام را که دارای وصیت نامه هستند شامل می شود. با توجه به این موضوع، حجم نمونه تحقیق، 462 مورد از وصایای شهدای این استان است. یافته های تحقیق، نشان داده اند که از حیث تأکید بر ارزش های موردنظر در بین شهدایی که وصیت نامه آن ها موجود است، بیشترین تأکید بر ارزش های اجتماعی با 40 درصد و کمترین میزان اهمیت، مربوط به ارزش های اقتصادی با 6 درصد بوده است. از حیث اهمیت به مؤلفه های مربوط به هرکدام از ارزش ها، بیشترین میزان تأکید و اهمیت، مربوط به مؤلفه استکبارستیزی با 9/64 درصد و کمترین میزان نیز مربوط به مؤلفه عدالت با 1/3 درصد بوده است. روش تحقیق برای انجام این پژوهش، به صورت تحلیل محتوا است.
بررسی تاثیر نامتقارن نرخ ارز بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی در شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
137 - 176
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نامتقارن رشد نرخ ارز بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی در دو حالت با لحاظ شرایط تحریم و بدون لحاظ تحریم در دوره زمانی 1397:3-1390:1 بصورت ماهانه پرداخته شده است. روش پژوهش: بدین منظور از رویکرد خودرگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی استفاده شده است. در قالب این رویکرد می توان نشان داد که رشد نرخ ارز در شرایط وجود تحریم و بدون تحریم در کوتاه مدت و بلندمدت مطالبات معوق شبکه بانکی را چگونه متاثر می سازد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد در کوتاه مدت، نرخ ارز در شرایط تحریم دارای تاثیر نامتقارن بر مطالبات غیرجاری شبکه بانکی می باشد و تکانه مثبت نرخ ارز نسبت به تکانه منفی دارای تاثیر مثبت و معنادار قوی تری می باشد. در شرایط بدون وجود تحریم، تکانه مثبت نرخ ارز تاثیر منفی و معنادار و تکانه منفی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین تورم و مالیات غیرمستقیم دارای تاثیر مثبت و معنادار و مالیات غیرمستقیم تاثیر منفی و معنادار دارد. چنانچه دولت با محدودیت منابع روبرو باشد، نبایست مدیریت ارزی را به گونه ای انجام دهد که نرخ ارز بصورت خودخواسته افزایش یابد زیرا در چنین شرایطی شبکه بانکی از رسالت اصلی خود که همان تامین مالی کسب وکارها در کشور می باشد، خارج خواهد شد و محدودیت نقدینگی بیشتری بر کسب وکارها تحمیل خواهد شد. از سوی دیگر دولت برای تامین بودجه خود نبایستی افزایش صرف درآمدهای مالیاتی را مدنظر قرار دهد و بایستی افزایش نرخ مالیات با توجه به نوع مالیات انجام پذیرد و برای کاهش آسیب به شبکه بانکی، افزایش مالیات های مستقیم را مدنظر قرار دهد.
فرهنگ استراتژیک و سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افغانستان همواره یکی از بسترهای مهم بازی بزرگ بین المللی میان قدرت های مهم منطقه ای و بین المللی بوده و طی چهار دهه گذشته به عنوان یکی از بحران خیز ترین کشورهای جهان، همواره در شمار مهم ترین کانون های مورد توجه جامعه بین المللی قرار داشته است. در مورد علل تطویل بحران در افغانستان، بحث های زیادی مطرح شده است. اما در همه این دیدگاه ها و عوامل، یک عنصر ثابت وجود دارد و آن پاکستان، به عنوان کشور همسایه با اشتراکات متعدد قومی، فرهنگی و مذهبی، است که با هدایت ارتش خود، حداقل طی چهار دهه گذشته و در مقاطع مختلف تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان، پررنگ ترین نقش را بازی کرده است. این مقاله در پی آن است تا با نظرداشت مولفه های شکل دهنده به مبانی هویتی پاکستان به این پرسش پاسخ دهد که فرهنگ استراتژیک (ارتش) پاکستان بر سیاست خارجی آن کشور در قبال افغانستان چه/چگونه تاثیری داشته است؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه که ارتش پاکستان چنان فرهنگ استراتژیک خود را در سیاست خارجی این کشور نهادینه ساخته که امنیت ملی و بقای خود را در کنترل و نفوذ بر افغانستان می بیند. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که افغانستان و هند دو عنصر اساسی در فرهنگ استراتژیک پاکستان به شمار می روند که پاکستان با توجه به ویژگی ها و نقائص خود از زمان تأسیس، نیاز به مدیریت آنها دارد. این مقاله از نوع تبیینی بوده و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند.