مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجی گری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر شامل زنان و مردان بود. نمونه گیری به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. داده ها در SPSS23 و AMOS تحلیل شد. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، نگرش به آینده مثبت میللو و وورل (2007)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه پژوهشگرساخته پرخاشگری و کیفیت رابطه فرد با خانواده ببرای گردآوری داده ها استفاده شد. بافته ها: اضطراب فراگیر تاثیری مثبت برسطح پرخاشگری و تاثیری منفی بر کیفیت رابطه خانواده و نگرش به آینده مثبت داشت. سلامت معنوی توانست اثرات نامطلوب اضطراب فراگیر بر نگرش به آینده مثبت و کیفیت رابطه با خانواده را میانجیگری نماید، ولی اثر میانجیگرانه بر پرخاشگری نشان نداد. ارزش: با توجه به تهدیدهای روانی بیماری کرونا ضرورت شناخت عوامل تعدیل گر آشکارا دیده می شود و یافته های این پژوهش مبنی بر تایید تعدیلگری سلامت معنوی، ابزاری راهبردی در اختیار روان شناسان و برنامه ریزان کشور قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویای آنست که سلامت معنوی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در تعدیل اثرات اضطراب فراگیر حاصل از بحران کرونا، باید به عنوان سنگ بنایی جهت حفظ حفظ تندرستی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سبک های مقابله ای در رویارویی با اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
137 - 155
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه سبک های مقابله ای در رویارویی با اپیدمی کرونا به انجام رسیده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی افراد ساکن در استان لرستان بود که در سال 1398 با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو شدند. نمونه موردپژوهش بر اساس فرمول کوکران 384 نفر بود که به صورت نسبتا یکسان از میان زنان و مردان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول استفاده شد. در بخش یافته ها، پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ تأیید شد. میزان همبستگی میان اضطراب با سبک های مقابله ای رویاروگر، گریز (اجتناب)، انکار و مسئولیت پذیری به ترتیب برابر با 62/0، 57/0 38/ - و 52/0- به دست آمد که نشان گر روایی ملاکی پرسشنامه بود. نتایج تحلیل اکتشافی نشان داد که کفایت نمونه گیری مناسب و هشت عاملی بودن پرسشنامه تأیید شد. همچنین، این هشت عامل توانستند 66 درصد از واریانس کل متغیر سبک های مقابله ای را تبیین نمایند. تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از روایی محتوایی و تحلیل اکتشافی را مبنی بر هشت عاملی بودن پرسشنامه سبک های مقابله ای در رویارویی با اپیدمی کرونا تأیید کرد. بر این اساس، نتایج گویای این است که پرسشنامه موردبررسی در این مطالعه با اندازه گیری انواع سبک های مقابله ای افراد در رویارویی با بیماری کرونا، ابزاری مناسب برای تعیین نوع واکنش های فردی در بحران بیماری های اپیدمیک مانند کرونا است.
تکنوکراسیِ فناورانه: بازنماییِ نظری «دیپلماسی علم و فناوری» در زمانه اپیدمی کرونا
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
17 - 40
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات بین المللی، دیگر دولت ها بازیگران اصلی نظام بین الملل تلقی نمی شوند، علاوه بر دولت ها سایر بازیگران غیر رسمی از جمله دانشگاه ها و سازمان های بین المللی که بنیانی علمی دارند-از جمله سازمان بهداشت جهانی(WHO)- در سیاست گذاری های جهانی اثرگذار می باشند. از جهتی امروزه شاهد تحریم های یک جانبه و چندجانبه علیه کشورهایی چون ایران هستیم و بهره برداری از مکانیسم های بین المللی برای رفع چنین محدودیت هایی بالاخص در وضعیت همه گیریِ جهانی کروناویروس بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. از آنجایی که در وضعیتِ پاندمیِ کروناویروس، دولت ها ملی عمل می کنند اما ویروس مرز نمی شناسد لذا اتخاذ یک پلتفرم مبتنی بر همکاری جهانی لازم به نظر می رسد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی محسوب می گردد و از روش کتابخانه ای و با استفاده از رویکردهای مختلف جهت تبیین موضوع استفاده می شود. در این پژوهش سعی بر آن است تا به عمده ترین فرصت ها و چالش هایی که «دیپلماسی علم» در اختیار کشورها قرار می دهد پرداخته شود؛ نهایتا واکاوی چیستی، چرایی و اهمیت دیپلماسی علم و فناوری برای ایجاد و تقویت سیستم های سلامت یکپارچه و نیز ظرفیت سازی برای آمادگی در مقابل بحران ها، دسترسی عادلانه و همگانی به خدمات بهداشتی با کیفیت، مهمترین هدف این نگاره در نظر گرفته می شود.
اپیدمی در بازار کار: شواهدی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار کار ایران به واسطه دست کم یک دهه تحریم شدید اقتصادی و بیش از ۵۰ سال بیماری هلندی و پیشی گرفتن سهم سرمایه و انرژی در تولید و واپس زدگی نیروی کار تحت فشار است و به طور تاریخی شامل گروه های آسیب پذیری است که در وضعیت شکننده شغلی قرار دارند. در زمستان ۱۳۹۸، اپیدمی کرونا یک ضربه برون زا به اقتصاد وارد نمود و با ایجاد یک آزمایش طبیعی موجب شد که گروه های آسیب پذیر شناسایی شوند. در این پژوهش، آثار ناهمگن اپیدمی بر بازار کار ایران ارائه می شود. برای این منظور، چهار متغیر کلیدی شامل نرخ مشارکت، طول مدت بیکاری، ساعات اشتغال، و نرخ تخریب شغل بررسی و گروه های آسیب پذیر در هر کدام شناسایی می شود. نخست، نرخ مشارکت در زنان و جوانان با کاهش قابل ملاحظه مواجه بوده است. همچنین، افراد جویای کار بیش از کسانی که پیش از اپیدمی دارای شغل بوده اند، در معرض غیرفعال شدن قرار داشته اند. دوم، طول مدت بیکاری طولانی تر شده است. سوم، ساعات اشتغال برای همه افراد به طور متوسط کاسته شده و برای افرادی که اشتغال ناقص داشته اند، کم شده است. ولی برخلاف انتظار، برای افرادی که پیش از اپیدمی اشتغال کامل داشته اند، افزایش یافته است. چهارم، از بین رفتن فرصت های شغلی در بنگاه هایی با اندازه متوسط رو به پایین شدیدتر است. علاوه بر مقایسه معناداری تک متغیری، استحکام این نتایج نیز با استفاده از مدلسازی مطالعات رخدادها و با کنترل سایر ویژگی های خانوار و در سطح افراد آزمون می شود. این واقعیات آماری بیانگر از دست رفتن اشتغال و منابع درآمدی برای گروه های آسیب پذیر شامل زنان و جوانان و افرادی است که حتی پیش از اپیدمی هم اشتغال ناقص داشته اند و نشانگر بدتر شدن توزیع درآمدی در دوران پس از کروناست. از این رو، لازم است سیاست های حمایتی به صورت هدفمند و با در نظرگرفتن این ناهمگنی و نه به صورت کلی و یکسان اعمال شود. پژوهش های آتی می توانند با استفاده از مدلسازی های بیش تر پیش بینی دقیق تری از وضعیت سال های بعد ارائه دهند.
تأثیر اپیدمی کرونا بر صادرات محصولات فرهنگی
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه فعالیت های بخش فرهنگ بسیار گسترده و متنوع است و طیف وسیعی از نمایش، خواندن کتاب، هنرهای تجسمی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و .... را شامل می شود، لذا بررسی وضعیت فعالیت های کالاهای فرهنگی و آگاهی از عوامل تأثیرگذار در واردات و صادرات آن ها در جهت تبیین و تحلیل مسائل اقتصادی بخش فرهنگ با در نظر گرفتن اپیدمی کرونا و راهکارهای مناسب در جهت بهبود صادرات محصولات فرهنگی در این پاندمی و همه گیری کرونا ویروس امری ضروریست. هدف از این پژوهش تآثیر اپیدمی کرونا بر صادرات محصولات فرهنگی می باشد. نتایج نشان داد صادرات محصولات فرهنگی به دلیل کاهش حضور مردم در اجتماع و عدم برگزاری نمایشگاه ها و بسته شدن سینما و تعطیلی کنسرت ها و تئاتر در در اپیدمی کرونا کاهش قابل توجهی داشته که استفاده از فضای مجازی بهترین روشی است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر افزایش صادرات و درآمد حاصل از صادرات محصولات فرهنگی در این اپیدمی و حتی دوران پسا کرونا داشته باشد.
شناسایی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
597 - 626
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عناصر و مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران کرونا است.روش: پژوهش حاضر از دیدگاه پارادایم تفسیری، از نظر رویکرد استقرایی، از جنبه روش کیفی، از منظر زمان تک مقطعی و از لحاظ هدف تبیینی است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان حوزه علوم اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. برای دستیابی به اشباع نظری با 11 نفر مصاحبه به عمل آمد. به منظور گردآوری داده ها، از مطالعه متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای کدگذاری داده ها، از تکنیک تحلیل تم استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی بخشی، عوامل اقتصادی، زیرساخت های نرم و مسائل ساختاری دولت و زیرمجموعه های آن ها، در سرمایه اجتماعی موردنیاز برای مقابله با بحران کرونا و مدیریت این بحران نقش مهمی دارد.نتیجه گیری: نقش سرمایه اجتماعی در تهدیدهای در حال تحول پویا، همیشه منفی یا مثبت نیست، پس باید رفتار مردم تغییر کند. تمهیدهایی که دولت ها از لحاظ قانونی، زیرساختی، اقتصادی و سیاسی در نظر می گیرند، در کنار اعتماد مردم به این تصمیم ها و افزایش سطح آگاهی مردم، تأثیرهای مخرب این قبیل بحران ها را کاهش می دهد.
تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان معاصر با سرعت فزاینده ای در حال گسترش است و پیامدهای مثبت و منفی آن به عنوآن یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی موردتوجه قرارگرفته است. نقش های مثبت آن در توسعه اقتصادی و نقش های منفی آن در توسعه فرهنگی توسط صاحب نظران برجسته سازی می شود. با شیوع ویروس کرونا این راه ارتباطی بیش ازپیش نقش پررنگ تری در زندگی انسان ها پیداکرده و تأثیرات خود را بر روی اقشار جامعه نشان می دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری است که در جستجوی اولیه، تعداد 97 مقاله استخراج شد که پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی عنوان و چکیده، 76 مقاله برگزیده شد. پس از برسی متن کامل مقالات درنهایت 45 مقاله شرایط لازم برای شرکت در مطالعه حاضر را دارا بودند. هدف از پژوهش، برسی تأثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا است.
مقایسه ی رفتار کاربران در استفاده از دوچرخه های اشتراکی و سایر سیستم های حمل ونقل شهری قبل و بعد از پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع کرونا باعث تغییر در سبک زندگی و رفتار مردم شد. این تغییرات در حوزه های مختلفی نظیر حمل ونقل رخ داد. در زمینه حمل ونقل درون شهری، گزینه های مختلفی شامل سیستم حمل ونقل عمومی، شخصی و دوچرخه وجود دارد که کشورهای مختلف رفتارهای متفاوتی در میزان استفاده از آن ها قبل و بعد از کرونا داشتند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر کووید-19 بر استفاده از انواع حمل ونقل و مقایسه ی آن ها باهم می باشد. در این پژوهش برای بررسی انواع روش های حمل ونقل در شیراز و تهران از پرسشنامه لیکرت استفاده شد. شرکت کنندگان شامل کسانی بودند که قبل یا بعد از کرونا، از سیستم دوچرخه بیدود استفاده کرده اند. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از سیستم دوچرخه بیدود در زمان همه گیری ویروس کرونا کاهش یافته است. همچنین استفاده از وسایل نقلیه شخصی، افزایش و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی با کاهش همراه بوده است. در میان انواع وسایل نقلیه در زمان قبل کرونا حمل ونقل عمومی و بعد از کرونا حمل ونقل شخصی بیشترین استفاده را داشته است.
واکاوی تجربه زیسته شهرنشینان از مواجهه با اپیدمی کرونا در زندگی روزمره (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
اپیدمی کروناویروس، عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامن گستر مواجه کرده است. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از مواجهه با شرایط کرونایی است. سؤال تحقیق این است که شهروندان چه تجربه ای از زندگی در این شرایط دارند؟ و چه راهبردها و استراتژی هایی را برای مقابله و مواجهه با آن به کار گرفته اند؟ تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. 30 نفر از شهروندان اصفهانی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته ها نشان داد سه مقوله اصلی تجربه مواجهه کرونایی شامل «تجربه مواجهه، هراس مواجهه و مدیریت مواجهه»، فضای مفهومی تجارب زیسته شهروندان اصفهانی را از مواجهه کرونایی تشکیل می دهند. نتایج پژوهش، سویه های مختلفی را از مواجهه شهروندان با بحران کرونا به تصویر کشید؛ از هراس رسانه ای، اقتصادی و اجتماعی تا شیوه های مختلف مدیریت مواجهه (مقابله) ازجمله رفتارهای انطباق جویانه، تغییر در سبک زندگی و پروتکل مندی کرونایی، مذهبی کردن مواجهه، توطئه انگاری و عادی انگاری فاجعه برای تاب آوری بیشتر در طول بحران. اپیدمی کروناویروس هراس کنشگران را از یک مخاطره جهانی در وجوه مختلف آن برانگیخته است که همسو با نظریه الریش بک و آنتونی گیدنز، بیانگر اضطراب و ناامنی فراگیر در جهان مدرن است؛ اما برهم کنشی اجتماعی کنشگران با این مخاطره جهانی در بستر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط زندگی خود، به برساخت اشکال گوناگون فهم از این مخاطره و طرق متناقض رویارویی با آن منجر شده است که نیازمند سیاست گذاری اجتماعی وابسته به زمینه، برای کنترل نظام مند آسیب هاست.
تحلیل رابطه نوسانات بیت کوین و نوسانات بورس اوراق بهادار تهران در خلال اپیدمی کروناویروس (رویکرد مارکف سویچینگ بیزین ور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
با ورود رمزارزها به بازارهای مالی بین المللی، مطالعه مسائل جدید پیرامون سبد دارایی افراد و ارتباط ریسک بخش های مختلف بازار مالی با یکدیگر را در میان سرمایه گذاران و محققان برجسته ساخته است. در این مطالعه به کمک داده های ماهانه از آبان ماه سال 1392 تا دی ماه 1400و با هدف بررسی اثرات متقابل نوسانات (ریسک) بیت کوین و نرخ ارز بر نوسانات شاخص بازار سهام ایران در سبد دارایی از رویکرد MSBVAR دو رژیم رفتاری (منطبق با قبل و بعد از وقوع اپیدمی کرونا) برای نوسانات قیمتی بیت کوین شناسایی شده و سپس اثرات تکانه بیت کوین بر شاخص بازار سهام را در خلال دو رژیم رفتاری مورد سنجش قرار داده است. نتایج پژوهش ضمن تأیید انطباق رژیم های رفتاریی بیت کوین با شیوع اپیدمی کرونا، نشان می دهد که در زمان اپیدمی کرونا شاخص بازار سهام با شدت بیشتری به تکانه های بیت کوین و نرخ ارز واکنش نشان می دهد و ریسک کلی سبد دارایی را افزایش می دهد.
اثربخشی RTMS در درمان وسواس بعد از شیوع اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کرونا و ترس از مبتلا شدن به این بیماری موجب شده بود که افراد دچار اضطراب ها و استرس های زیادی گردند، ازآنجایی که این بیماری به طور خاموش عمل کرده و فرد حداقل ۱۴ روز پس از مبتلا شدن متوجه می شد که به این ویروس آلوده گشته است و ممکن بود هر فردی بی آنکه خود اطلاع داشته باشد ناقل این بیماری باشد وسواس و ترس بین افراد در حال تبدیل شدن به یک فوبیای جدی ابتلا به کرونا می گشت. از سوی مقابل، اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که با نقص در عملکردهای شناختی, ازجمله حافظه کاری همراه است. در طی دهه های اخیر تکنیکی غیرتهاجمی و بدون درد به نام تحریک مغناطیسی مغز(TMS) در درمان افسردگی های مقاوم به درمان به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی تکنیک تحریک مکرر مغناطیسی مغز(rTMS) در درمان وسواس بعد از شیوع اپیدمی کرونا انجام گرفته است. نتایج بیانگر آن بود که تحریک مکرر مغناطیسی مغز یک روش غیرتهاجمی و ایمن در درمان افسردگی های مقاوم به درمان محسوب می گردد. ارزیابی جامع و درمان اثربخش مستلزم توجه به عملکردهای شناختی بیماران در کنار نشانگان خلقی می باشد. این روش درمانی کاملاً غیرتهاجمی است و عوارض مهمی از این روش برای درمان افسردگی گزارش نشده ،علاوه بر بیماری افسردگی برای درمان بیماری های وسواس ، PTSD و اسکیزوفرنی نیز مؤثر است.
بازنمایی و برساخت پاندمی کرونا در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: کاربران توییتر در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
155 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی نحوه بازنمایی پاندمی کرونا در میان کاربران شبکه اجتماعی توییتر فارسی بوده است. روش پژوهش، تحلیل مضمون کیفی و جامعه مورد مطالعه، دربرگیرنده توییت های پرلایک مرتبط با موضوع کرونا در بازه زمانی اسفندماه 1398 تا اسفندماه 1399 بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از سامانه پایشگر شبکه های اجتماعی استخراج شده اند. کدگذاری سه مرحله ای توییت های منتخب، 120 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر را آشکار کرد: «بُعد سیاسی: بازنمایی شکاف میان مردم و دولت»، «بُعد اجتماعی: دیگرگونگی زیست اجتماعی» و «بُعد فرهنگی: از بازنمایی تضادهای ارزشی تا بازنمایی خلقیات ایرانی». این مضامین تفسیر کاربران را از همه گیری کرونا در بستر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بازمی نمایاند و نشان می دهد که پاندمی کرونا صرفاً یک مسئله پزشکی نیست، بلکه پدیده ای اجتماعی و چندلایه است که از سوی کاربران در سه بعد اصلی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در فضای رسانه ای توییتر برساخت شده است. بخش عمده ای از توییت ها به انتقاد کاربران از نحوه مدیریت و سیاستگذاری در کنترل و مقابله با کرونا و یا به اشتراک گذاشتن تجارب و احساسات ناشی از مواجهه با این بیماری و توییت های حاوی لزوم تغییر زیست اجتماعی در انطباق با شرایط همه گیری و طنزپردازی از وضعیت کرونایی اختصاص یافته اند.