تقابل تمامیت سرزمینی و حقوق بشر: ارزیابی حقوقی نظریه جدایی چاره ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پنج هزار گونه اقلیت در سراسر جهان زندگی می کنند. نگاهی به نقشه پراکندگی این اقلیت ها به خوبی نشان می دهد که آن ها در مناطق بحران خیز جهان جا گرفته اند. یکی از جدی ترین و جدیدترین رویدادهایی که حول موضوع اقلیت ها در حقوق بین الملل شکل گرفته است، خواست «جدایی یکجانبه» از جانب آن هاست؛ یعنی جدایی که با رضایت دولت مادر همراه نیست. جدایی کوزوو از صربستان، درخواست جدایی اقلیم کردستان از عراق و درخواست جدایی کاتالونیا از اسپانیا از جمله نمونه های آشکار این وقایع به شمار می روند. موضع حقوق بین الملل درباره این جدایی ها چیست؟ آیا این جدایی ها مشروع هستند؟ نظریه «جدایی چاره ساز» از جمله نظریه هایی است که تلاش کرده تا به این پرسش ها پاسخ بدهد. بنا به این نظریه، آن جا که پایان بخشیدن به نقض فاحش حقوق بشر جز با جدایی بخشی از سرزمین دولت مادر حاصل نمی آید، ناگزیر باید حق بر جدایی را به رسمیت شناخت. این نوشتار تلاش می کند بدون آن که به مشروعیت جدایی یکجانبه بپردازد، صحت و اعتبار نظریه جدایی چاره ساز را از منظر حقوق بین الملل مورد سنجش قرار دهد. به نظر می رسد این نظریه با اصول حقوق بین الملل سازگار نیست.