فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
۲۰۸-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
مهمترین نرم افزارِ قانون گذاری در نظام های سیاسی اسلامی، دانش فقه است. تجربه قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران، حاکی از وجود چالش های متعدد در ابتنای قانون گذاری بر فقه می باشد که اگر راه حلی برای رفع این چالش ها، ارائه نشود با بن بست های نظری در قانون گذاری مواجه خواهیم شد. برای رفع این چالش ها، راه حل های متعددی همچون استفاده از احکام ثانوی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و احکام حکومتی پیشنهاد و تجربه شده است. فرضیه مقاله پیش رو آن است که یکی از مهمترین و بنیادی ترین راه حل ها، استفاده از رویکرد مقاصدی در فقه است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد فقهی اصولی، به بررسی این فرضیه پرداخته و با بررسی چگونگی تأثیر فقه مقاصدی در عرصه قانون گذاری به این نتیجه می رسیم که رویکرد مقاصدی در فقه، هم در عرصه احکام منصوص و هم در عرصه موضوعات نوظهور، ظرفیت غیرقابل انکاری در پشتیبانی از نظام قانون گذاری اسلامی خواهد داشت. یکی از مهمترین نتایج این نوشتار، تبیینِ نقش رویکرد مقاصدی در تأمین سازوکارِ منطقی برای تطابق بیشتر قوانین با شریعت اسلام در حوزه احکامِ غیرمنصوص است.
نقش مناطق استراتژیک در همکاریهای بین المللی و شکل گیری رژیم های بین المللی : مطالعه موردی بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶ (پیاپی ۶۶)
153 - 179
حوزههای تخصصی:
پایان جنگ سرد موجب همکاری های جدید بین کشورها شد. یکی از انواع همکاری، رژیم های بین المللی می باشد. وجود قدرت های نوظهور در منطقه مانند چین و هند و کشورهای افغانستان و ایران با یک گذشته تاریخی مشترک و ارزش های فرهنگی و پیوستگی اقتصادی، زمینه مناسب برای تشکیل یک رژیم بین المللی در منطقه را ایجاد می کند. بندر استراتژیک چابهار می تواند در مرکز این رژیم قرار گیرد. در این راستا این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که چابهار چه ظرفیت هایی برای تبدیل شدن به یک رژیم بین المللی دارد و عناصر مشترک برای همکاری در غرب آسیا چگونه تشکیل این رژیم را تسهیل می نماید؟ و فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مهم مطرح است مبتنی بر این واقعیت می باشد که چابهار به سبب موقعیت ژتواکونومیک و ژئواستراتژیک خود می تواند به یک رژیم بین المللی اقتصادی تبدیل شود و پیشینه روابط و ارزش های مشترک میان کشورهای منطقه، شکل گیری این رژیم را تسهیل می کند. این مقاله با روش تبیینی- تحلیلی و با استفاده از منابع ثانویه شامل کتب، مقالات و سایت های اینترنتی انجام می شود.
Townscapes of War Capital; Prioritizing Memorable Townscapes in Khorramshahr from the Dwellers’ Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Townscape is an essential element in creating collective memories (i.e., memories people collectively share as a group in a city, affecting the identity of that city, the cultural continuity, and the relationship between generations). One of the collective memories -that have happened in different countries- in the war. A war that is fought to defend the homeland and preserve the identity, culture, and honor of a country is part of the valuable memories of a society. In various western cities, including Berlin, Warsaw, and Moscow, the scenes of the collective memories of the war have been reconstructed. Still, in Iran, although fought in an imposed war, these scenes have been less regarded. The primary purpose of this study is to examine the views of Khorramshahr dwellers about the impact of war townscape on the revival of memories of that period. It seeks to find priorities in townscape criteria on war-based memories. With the descriptive-analytical method, the present study aimed to express the applicable standards of the reminiscent townscape and analyze them in Berlin, Moscow, and Warsaw(in World War II). Finally, to study the townscape impact on younger inhabitants’ war idea -who has not experienced that war, the townscapes have been prioritized using a questionnaire analysis. The results indicated that battle scars on walls and beheaded palms have the priority and the Grand Mosque as the symbol of the city function has the second. The title, Bloody City , has the third one according to the dwellers’ point of view. Finally, some solutions have been suggested to improve the townscape of Khorramshahr, emphasizing collective memories of the war.
واکاوی فرایند تکوین ملت در ایران معاصر؛ تاریخچه و روند (مطالعه موردی: عصر رضاشاه 1304-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
186 - 205
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر جدید، کشورهای مختلف جهان، امواجی از ناسیونالیسیم و در کانون آن، ملت سازی را تجربه نمودند. متأثر از این رویداد، ایران نیز روند جدید نوسازی در ابعاد متعدد آن را در راستای استقرار ملت به مفهوم مدرن در عصر رضاشاه با مرجعیت دولت مرکزی آغاز نمود. به همین جهت به شکلی ناقص و سطحی و با توسل به عناصر اقتدارآمیز دولت مدرن، تلاش هایی در راستای تکوین فراگرد ملت سازی توسط رضاشاه آغاز گردید. اما روند ملت سازی مسیر خود را بدون توجه به زیرساخت ها و سازوکارهای حاکمیت دموکراتیک و از طریق سرکوب و ارعاب روشنفکران و نخبگان سیاسی و فرهنگی، تحمیل فرآیندهای یکسان سازی اجتماعی ، نهادی و ایدئولوژیک و عدم بکارگیری سیاست های متناسب با ارزش ها و هویت جمعی شهروندان اعم از حوزه های آموزش، الگوهای زبانی مشترک و مبانی اعتقادی، پیمود. بر این اساس، این پژوهش با عطف توجه به فراز و فرود شکل گیری مفهوم ملت در اعصار تاریخی، واکاوی تکوین فرایند ملت سازی در ایران معاصر را، با عطف توجه به دوران رضاشاه، در کانون تمرکز و تحلیل خود قرار داده است. با توجه به این مهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چرا ملت سازی با وجود پیشینه ی نسبتاً طولانی آن، ناقص و ناتمام باقی ماند ه است؟ فرضیه پژوهش: به نظر می رسد که ملت سازی در ایران به رغم پیشینه نسبتا طولانی آن، در دوران رضاشاه صرفاً در چارچوب یک فرایند تحمیلی وسطحی به اجرا درآمد و با همکاری نخبگان و پذیرش عمومی مواجه نشد. روش تحقیق در این پژوهش، مبتنی بر تبیین عِلّی و نوع پژوهش کاربردی است.
بررسی تطبیقی سیاستگذاری جمعیت شناختی شاخص های آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران و سنگاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش، از مؤلفه های تعیین کننده در حوزه قدرت ملی، توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی است. بنابراین ضرورت دارد برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی، معلمان و مسئولان آموزش و پرورش، الزامات و مقتضیات زندگی فردا را بشناسند تا بتوانند دانش و بینش الزم را در کودکان و نوجوانان برای فعالیت در جامعه ی فردا پرورش دهند. در راستای این سیاست، شناسایی ویژگی های آموزش و پرورش کارا و اثر بخش از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا برخی جوامع سعی می کنند با الگوبرداری از برنامه های آموزشی موفق سایر کشورها در بهبود و ترقی خود قدم بردارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی جمعیت شناختی شاخص-های آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران و سنگاپور با روش توصیفی- تحلیلی می باشد. با تهیه پرسشنامه و توزیع آن بین نخبگان آموزشی ایران و سنگاپور، به بررسی وضعیت هر یک از نشانگرها و خرده نشانگرهای آموزشی از دیدگاه نخبگان آموزشی دو کشور با استفاده از آزمون های تی و کای دو پرداخته شده است. از لحاظ اولویت بندی خرده نشانگرها نیز خرده نشانگر عملکرد دانش آموزان در آزمون های بین المللی در سنگاپور و خرده نشانگر نرخ فارغ التحصیلی دانش آموزان پایه ابتدائی در ایران بالاترین رتبه را از نقطه نظر نخبگان آموزشی کسب کرده است.
جریان شناسی سیاسی انتخابات ریاست جمهوری 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات ریاست جمهوری نقش مهمی در تقویت پیوند مردم با آینده کشور دارد. در جمهوری اسلامی ایران با انتخابات ریاست جمهوری دومین مقام اجرایی کشور به مدت ۴ سال انتخاب شده و انتخاب هر فردی در این سطح نقش تعیین کننده ای بر سطوح مختلف اجرایی کشور خواهد داشت. در آستانه سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری جریان های مختلف سیاسی درصدد معرفی نامزد در صحنه مبارزات انتخاباتی می باشند. به دلیل اهمیت این دوره از انتخابات ریاست جمهوری پژوهشگران با مطالعه جریان شناسی سیاسی سعی در بررسی احتمال غلبه گفتمانی جریان های سیاسی می نمایند. نوشتار حاضر با بررسی شکل گیری گفتمان های مختلف، سعی می نماید طیف بندی انتخابات را با الگوی تحلیلی مشخصی ارائه نموده و بر اساس آن الگوهای مشارکت را تبیین نماید. فرض بر این است که اگر نامزدهای این گفتمان ها از نظارت شورای نگهبان عبور کرده و مولفه های موثر نظام بین الملل هم تغییر محسوسی ننمایند، حضور گفتمانی جریان های سیاسی و اجتماعی براساس سه گفتمان با زیرگفتمان های مشخص در صحنه آرایی انتخابات نقش آفرینی می نمایند. سوال این است که سناریوهای رقابت گفتمانی در انتخابات پیشرو کدام هستند و چه تاثیری بر رفتار رای دهی مردم خواهند گذاشت؟ روش تحلیل در این نوشتار روش گفتمان خواهد بود. در جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای، اسنادی و نیز منابع معتبر اینترنتی استفاده شده است.
Conditions of Political Development in Iran 1941-1953
حوزههای تخصصی:
واکاوی جهت گیری و پیامدهای سیاست خارجی ایران طی سالهای(1392 – 1384) از منظر مدل تصمیم گیر
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی می تواند یک استراتژی و یا برنامه ای از فعالیت ها تعریف شود که توسط تصمیم گیران یک کشور در برابر کشورهای دیگر و یا نهادهای بین المللی انجام شده تا به اهدافی که به نام منافع ملی آن کشور خوانده می شود، برسند. سیاست خارجی ایران طی سالهای 1384-1392 را می توان یکی از چالش برانگیزترین دوره ها در مناسبات بین المللی ایران نامید. به طوری که غلبه گفتمان اصولگرای عدالت محور ، پیامدهای عملی و رفتاری مشهودی در پی داشت، تا آنجا که سیاست خارجی ایران تهاجمی شد و نسبت به آمریکا و غرب به مرز تقابل رسید؛ تقابلی که در پرونده هسته ای ایران کاملا مشهود بود. تاکنون پژوهش های بسیاری برای تحلیل سیاست خارجی ایران در این دوره صورت گرفته که بیشر واقع گرا و بعدا سازه انگاری و انتقادی بوده است. هدف پژوهش حاضر این است تا از منظری متفاوت یعنی از منظر نظریه تصمیم گیر، مهمترین عامل تاثیرگذار بر جهت گیری و پیامدهای سیاست خارجی ایران را به عنوان مسئله اصلی مورد واکاوی قرار دهد. در همین راستا این مقاله با یکارگیری روش تحلیلی و توصیفی بر این فرض استوار است که شخصیت و ویژگی فکری و ادراکی تصمیم گیر مهمترین عامل تاثیرگذار بر نحوه تصمیم گیری و نتایج تصمیم سیاست خارجی بوده است. به عبارتی جهت ها و پیامدهای سیاست خارجی دولت نهم و دهم بیشتر از هر عاملی به شخصیت و ادراک تصمیم گیرندگان اصلی آن دولت بر می گردد.
الگوی حکمروایی سرآمد (نظام توحیدی و مردم سالاری دینی)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی با تدوین قانون اساسی، مرحله نظام سازی را پشت سر گذاشته و در مرحله دولت اسلامی قرار دارد. مساله این تحقیق این است که لایه ها، ابعاد، مولفه ها و اصول حکمروایی سرآمد مبتنی بر نظام توحیدی و مردم سالاری دینی چیست؟ الگوی بدست آمده می تواند پایه ای برای بازطراحی دولت اسلامی فراهم نماید. روش: در این پژوهش، با مطالعات اسنادی حوزه حکمرانی و حکمروایی به ویژه در اندیشه اسلامی، نظریه پایه، مدون و ارائه شده و سپس با مصاحبه تکمیل و در نهایت در نشست خبرگان، بررسی، نقد، اصلاح و نهایی شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، ولی فقیه حکمرواست و سه نقش هدایت امت اسلامی، رهبری جمهوری اسلامی و مطالبه گفتمان انقلاب اسلامی را بر عهده دارد. لایه های حکمروایی سرآمد عبارتند از رهبری (امام) و نظام اجتماعی (امت) و مولفه های هر لایه به دو بخش مولفه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی (نظارت و ارزیابی) تقسیم شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، 33 مولفه برای جمهوری اسلامی به تفکیک لایه رهبری (15 مولفه) و لایه نظام اجتماعی (18 مولفه) و 22 مولفه برای انقلاب اسلامی با محوریت حق، عدل و رضایت مردم مشخص شده است. اصول حکمروایی سرآمد 37 اصل به تفکیک هدف (6 اصل)، اجزاء (5 اصل)، روابط (7 اصل)، منابع (6 اصل)، حالت (5 اصل)، محیط (4 اصل) و سلسله مراتب و پیچیدگی (4 اصل) مشخص شده است.
ایده هدایتگر تمدن اسلامی از نگاه مکاتیب الرسول
حوزههای تخصصی:
هر تمدن و از جمله تمدن اسلامی ؤلفه هایی دارد که یکی از این مؤلفه ها را می می توان رکن اصلی، روح، قلب، موتور محرک یا همان «ایده هدایتگر تمدن» نامید. اما کدام مؤلفه تمدن اسلامی چنین جایگاهی دارد؟ روش اغلب مقالات برای پاسخ به این پرسش رجوع به مکتوبات تمدن پژوهان مسلمان و غیر مسلمان است. چنین رویکردی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که چرا به مکتوبات خالق تمدن اسلامی مراجعه نکنیم؟! قطعا خالق یک تمدن آگاهتر از دیگران به آن تمدن است. با چنین پیش فرضی، با رجوع به کتاب مکاتیب الرسول نامه های پیامبر اسلام، به عنوان بنیانگذار تمدن اسلامی، مبنا قرار گرفت و مؤلفه های اصلی تمدن اسلامی با توجه به فراوانی در متن مکاتیب الرسول استخراج شد، سپس از نگاه متن، زیرمتن و فرامتن مکاتیب، این مؤلفه ها اهمیت سنجی شدند که چهار مؤلفه حائز بیشترین اهمیت بودند: محمد رسول الله6، شعائر اسلامی، شریعت اسلامی، اقتصاد اسلامی. سپس این چهار مؤلفه را بر ویژگی های ایده هدایتگر عرضه کردیم که در نهایت «محمد رسول الله6» واجد تمام ویژگی های ایده هدایتگر تمدن اسلامی شد. با توجه به اینکه ایده هدایتگر عامل ایجاد، پویایی و انسجام تمدن اسلامی است می توان در تمدن سازی نوین اسلامی بر این مؤلفه تمرکز کرد.
رقابت قدرت های بزرگ و تداوم دشمنی در روابط ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
837 - 813
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تشدید رقابت قدرت های بزرگ بر روابط ایران با امریکا در حوزه امنیتی است. چین (و شاید روسیه) در تلاش بوده اند تا موقعیت فرومایه قدرت خود را در مقایسه با قدرت امریکا درنظام بین الملل تغییر دهند، و ممکن است در نهایت موفق شوند که به عنوان رهبر جهانی از ایالات متحده سبقت بگیرند. با تشویق دشمنان و رقبای منطقه ای ایران که تلاش های مربوط به حل و فصل منازعات با هدف پایان دادن به دشمنی طولانی شده دو کشور را به چالش کشیده اند، سیاستمداران واقع گرا و نومحافظه کار امریکایی متقاعد شده اند که از ایران هراسی (ترس غیرمنطقی از ایران) بیشترین سود را به دست می آورند، حتی به قیمت تشدید تنش ها که می تواند جنگ سرد بین دو کشور را به وضعیت همیشگی روابط متقابل تبدیل کند، و امنیت منطقه ای را تهدید کند. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا و چگونه هژمونی ایالات متحده و رقابت قدرت های بزرگ بر روابط متقابل ایران و امریکا تأثیر داشته است؟» در چارچوب نوواقع گرایی، و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی بیانات مقامات و مهم ترین اسناد دولتی امریکایی در مورد راهبردهای امنیت ملی، و نیز تحلیل داده های آماری نشان دهنده ابعاد قدرت نسبی امریکا فرضیه زیر آزمون می شود: هرچه فشارهای اقتصادی بر ایران بر اثر تعلل اروپایی ها و امریکا برای رفع تحریم ها بیشتر شود، ایران برای مقابله با دشمنی امریکا ناگزیر به نزدیک تر شدن به چین و روسیه خواهد شد، و سیاستمداران امریکایی مصمم تر می شوند که روابط خود را با هم پیمانان و شرکای منطقه ای تقویت کنند. نتیجه کلی این است که رقابت قدرت های بزرگ برای گسترش برتری جهانی افزایش خواهد یافت و تأثیر نامطلوبی بر امنیت خلیج فارس خواهد گذاشت. با افزایش تنش بین امریکا، چین و روسیه، شاهد تداوم دشمنی در روابط ایران با امریکا و نزدیک ترین هم پیمانان منطقه ای آن خواهیم بود. در این شرایط مسابقه تسلیحاتی به ویژه در زمینه گسترش برنامه موشک های بالستیک و پهپادها از یک سو، و درگیری های نامنظم و هیبریدی تشدید خواهند شد.
وظایف تمدنی حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مردم در جوامع بشری، کم توانان جسمی و ذهنی هستند که چون دیگر مردمان از تمام حقوق برخوردار هستند؛ لذا حکومتها مهم ترین نقش را در استیفای حقوق آنان دارند. در آموزه های دینی به وظایف حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی اشاره شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که، از منظر آیات و روایات، وظایف حکومت در تمدن نوین اسلامی در قبال کم توانان جسمی و ذهنی چیست؟ یافته های تحقیق حکایت از آن دارد؛ که بر اساس آموزه های دینی، کارگزاران دولتی در قبال کم توانان، دست کم پنج تکلیف دارند: 1- وظایف اقتصادی، 2- وظایف اجتماعی، 3- وظایف سیاسی، 4- وظایف آموزشی، 5- وظایف حقوقی و قضایی. در حوزه اقتصادی تمام نیازهای مادی آنان را مورد حمایت قرار دهد. در عرصه اجتماعی زمینه حضور آنان در اجتماع را با اموری چون واگذاری مسؤولیت های اجتماعی فراهم کند. در زمینه آموزشی با تسهیل امکانات آموزشی، ارتقای فکری و معرفتی آنان را مورد توجه داشته باشد. در عرصه سیاسی آنان را از وظایف دشواری هم چون جهاد معاف کند. در حوزه حقوقی قضایی، مدبرانه عمل نماید؛ به طوری که از سویی در مقام استیفای حقوق آنان برآید و از سوی دیگر به سبب دلسوزی به کم توانان حقوق دیگران را ضایع نگرداند. کارگزاران دولت اسلامی با الگو قرار دادن این توصیه ها وظیفه دارند؛ در قانونگذاری ها و دستورالعمل های اجرایی با توجه به این آموزه ها، زمینه آسیب پذیری روحی و عاطفی ایشان را برطرف کرده؛ یا به حداقل برسانند.
استراتژی کلان فضایی در پرتو نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
163 - 181
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم سیاست بین الملل به دنبال تغییر در ساختار، کنشگران و رویه ها دستخوش تحول قرار گرفته است. سیر چنین تغییراتی ضمن به نمایش گذاشتن درهم آمیختگی سیاست بین الملل و فضای ماورای جو، قابلیت نظریه های روابط بین الملل را در شرایطی به چالش دعوت می کند که تأثیر تحولات سیاست بین الملل بر پیکره جملگی آن ها نقش بسته است. این مقاله متکی به رویکردی کیفی و روش تحقیق نظری-کاربردی در پی پاسخ به این پرسش است که نظریه های روابط بین الملل در برخورد با سیاست بین الملل متحول شده متأثر از فناوری های فضایی چه وضعیتی دارند؟ یافته های پژوهش پس از پرداختن به استراتژی کلان فضایی و رویکرد نظریه های دسته بندی شده در قالب الف) کلاسیک: نوواقع گرایی و نولیبرالیسم، ب)تلفیقی: سازه انگاری و پست مدرنیسم و ج) نوین: پست مدرنیسم و محیط زیست گرایی بیان گر دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد یک دیگر است. بررسی نظریه های منتخب در برخورد با سیاست بین الملل متحول شده ناشی از حضور و فعالیت در فضای ماورای جو بیانگر لزوم تقویت، اصلاح و تعدیل و یا حتی ناکامی آن هاست و تأکیدی است بر ارائه الگوی نظری نوینی که طیفی از بازیگران را در مرکز توجه خود قرار دهد، ساختارهای مادی و غیرمادی را در کنار هم دربرگیرد و فرایندهای ناشی از مجازی شدن واقعیت را مورد توجه قرار دهد که تحولات سیاست بین الملل در قرن بیست و یکم و متأثر از فضای ماورای جو را شکل می دهند.
Analysis of the Colonialism Function in the Thought of Allameh Mughniyeh(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The colonialists exploit the rights of the oppressed with ambition. To achieve their ideals, they take actions to better prevent its performance with awareness of its function. Allameh Mughniyeh is a contemporary religious thinker who is very concerned about anti-oppression. He refers to this subject in his many speeches and writings. To understand the function of colonialism, we should analyze and evaluate all of Mughniyeh's topics mentioned in this field to determine what function colonialism has in his mind. So can know better colonialists and ambitious. The present study aimed to, with the descriptive-analytical method, analyze all the content of colonialism and America, which is the symbol of modern colonialism, and Zionism, which is the stooge of America. The results indicated that there are three general functions for colonization. First is the transmutation of words that colonialism changes the nature of some words such as reformist, science, religion, and capitalism to achieve its interests. Then, colonialism uses psychological and physical tools of war to achieve its goals. Finally, is the existence of mercenaries and the polarization of society.
بهبود مناسبات تهران-ریاض و پویش صلح هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف بنیادی ترین گام برای پیاده سازی ابتکارهای مبتنی بر انگاره امنیت درون زا در خلیج فارس ازجمله «پویش صلح هرمز» است. از این رو پرسش اصلی مقاله این است که «زیربنایی ترین گام برای پیاده سازی پویش صلح هرمز کدام است؟» از آنجاکه لازمه پیاده سازی پویش صلح هرمز، تضعیف الگوی بی اعتمادی دیرینه درهم تنیده شده با عداوت معاصر میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس به شمار می آید، فرضیه مقاله این بوده است که «بهبود مناسبات دوجانبه تهران-ریاض، زیربنایی ترین گام برای پیاده سازی پویش صلح هرمز به شمار می آید.» این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی (کیفی) بوده و در فرایند تحلیل یافته ها از روش شناسی استنتاجی استفاده شده است. چارچوب مفهومی حاکم بر مقاله نیز با اعمال نظریه موازنه تهدید بر نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای شکل گرفته است. یافته های مقاله در تکمیل فرضیه مقاله به این واقعیت اشاره دارند که اولا وجود حداقل درجاتی از همگرایی امنیتی میان تهران و ریاض برای پیاده سازی هرگونه الگوی امنیتی مبتنی بر انگاره امنیت درون زا در خلیج فارس ضروری است و ثانیا چون عربستان انگیزه ای برای پیاده سازی ابتکارهای مبتنی بر امنیت درون زا در منطقه ندارد، تهران می تواند با ایجاد تفاهم با ریاض بر سر برخی مناطق نفوذ در خاورمیانه به کمینه شرایط لازم برای همگرایی امنیتی با عربستان سعودی دست یابد.
قصیده رضوی بهار، تجلی بیداری اسلامی در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
157 - 173
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد برسی مؤلفه های بیداری اسلامی در عصر مشروطه در یکی از قصاید رضوی محمدتقی بهار است. ( مسئله )؛ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ( روش ) سعی دارد به تبیین جایگاه قصاید رضوی (با مطالعه موردی قصیده رضوی بهار) در بیداری اسلامی عصر مشروطه بپردازد. برایند تحقیق حاکی از آن است که بهار از جمله شاعران متعهد عصر مشروطه است که در اشعار خود از مفاهیم پایداری بهره فراوانی در بیداری اسلامی عصر مشروطه برده است. یکی از قصاید مهم بهار، قصیده ای رضوی با مطلع «بوی خون ای باد از طوس سوی یثرب بر» است که در آن مؤلفه های پایداری و بیداری بسیار گسترده است. این قصیده شامل عناصر افشای ظلم و هویّت ظالم، بیان مظلومیّت مردم، تمسّک به پیامبر(ص) و امام رضا (ع)، ستایش آزادی و آزادی خواهان، نفی استعمار خارجی و اختناق داخلی، سعی در آگاهی مردم و توجه به جایگاه رهبران و آزادی خواهان است. بهار با استعانت از عناصر دینی و مذهبی در این قصیده، عموم مردم را از جنایات استعمار و استبداد در عصر خود آگاه می کند و به معنای دقیق کلمه در صدد تحقق بیداری اسلامی در عصر مشروطه است. ( یافته ها ).
بررسی و تحلیل جنبش 2011 بحرین بر اساس الگوی آسیب شناسی بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است بر اساس «الگوی آسیب شناسی بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری» به تحلیل جنبش 14 فوریه ی بحرین بپردازد. در این الگو با محوریت اندیشه ها و بیانات مقام معظم رهبری، مؤلفه های مؤثر بر آسیب شناسی جنبش های بیداری اسلامی با تکیه بر عناصر موفقیت انقلاب اسلامی ایران مورد تأکید است. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مصاحبه نخبگانی تدوین شده، بر این باور است که با تطبیق محورهای شش گانه ی آسیب شناسی مستخرج از این الگو - که شامل آسیب ها و خطرات درونی برای «رهبری و شبکه نخبگانی»، «ایدئولوژی»، «مردم» و آسیب های بیرونی در راهبردهای سه گانه ی «ترفند فرصت طلبی»، ارائه «بدیل های انحرافی» و «ناامید کردن مردم و پشیمان کردن مبارزان» با جنبش 14 فوریه بوده - چنین نتیجه ای برداشت می شود که ضعف جدی در محور رهبری این جنبش، عامل اصلی به طول انجامیدن این جبنش شده است؛ بدین صورت که ضعف در محور رهبری به عنوان یکی از آسیب های درونی، موجب تشدید دیگر آسیب های درونی و تقویت آسیب های بیرونی جهت دخالت بازیگران بین المللی و منطقه ای همچون امریکا و عربستان سعودی شده است. در پایان، نتایج پژوهش نشان می دهد که آسیب درونی ایدئولوژی و آسیب بیرونی ناامید و پشیمان کردن مردم از پیروزی جنبش، کمترین میزان تطبیق با الگوی مذکور را داشته است.
بازخوانی جنبش اصلاح دینی (پروتستانیسم) از دیدگاه سیاسی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جنبش اصلاح دینی پروتستان از منظر و رویکردی سیاسی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جنبش اصلاح دینی برخلاف آنچه تصور می شود، یک جنبش مذهبی برای احیای دین و جلوگیری از سوءاستفاده از دین مسیحیت توسط کشیشان و پاپ نبود؛ بلکه خود یک جنبش سیاسی علیه پاپ و حاکمیت مطلقه آن بود. حاکمیت مطلقی که موجب می شد هچ یک از پادشاه های نوظهور آن زمان نتوانند علیه تقسیم جهان میان دو امپراتوری اسپانیا و پرتغال که توسط پاپ انجام گرفته بود، اقدامی نماید. بدین ترتیب، این قدرت های نوظهور درصدد تضعیف موقعیت و نفوذ پاپ برآمدند. تأثیر این جنبش در اروپا در کشورها و مناطق گوناگون متفاوت بود، یعنی در مناطقی که پادشاهان آن مخالف پاپ بودند و خواستار حضور قدرتمند درصحنه جهانی، این جنبش با موفقیت همراه گردید؛ اما در مناطقی که خواستار حضور در صحنه جهانی نبودند و پادشاه، آن قدرت لازم برای جنگ در مقابل پاپ و هوادارانش را نداشت این جنبش نتوانست موفقیت چندانی کسب نماید. این جنبش همچنین، موجب متولد شدن دولت – ملت ها در صحنه جهانی گردید.
قرابت گزینشی: الگویی نظری برای تحلیل بحران مشروطه و استقرار دیکتاتوری مطلقه رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که بحران دولت مشروطه و استقرار دولت دیکتاتوری رضاشاه در ایران بر بستر چه زمینه های عینی و ذهنی ای شکل گرفته است. ذیل این مسئله اصلی مسایل فرعی دیگر نیز مطمح نظر قرار می گیرد؛ نظیر اینکه چرا تلاش های ایرانیان برای دست یابی به دولت مدرن در چارچوبی دموکراتیک با شکست مواجه گردید و بر بستر آن تلاش ها دولتی مطلقه و متمرکز سربرآورد؛ و دیگر این که چگونه بر بستر جامعه عقب مانده ایران که به زحمت اولین گام ها را در جهت گذار به جامعه مدرن برداشته بود نظام معنایی حاکم بر جوامع پیشرفته غربی سر برمی آورد ؛ حال آنکه در دیگر برهه های تاریخی ایران که زمینه عینی جامعه برای ظهور دولت دموکراتیک به مراتب مساعدتر است، نظام معنایی با مختصات مشروطه رخ نمی نماید. در این پژوهش به منظور پاسخگویی به پرسش های مطرح شده از دیدگاه های ماکس وبر در مورد رابطه اندیشه و جامعه در شکل گیری پدیده های اجتماعی یا همان الگوی نظری «قرابت گزینشی» و همچنین دیدگاه آیزیا برلین در مورد سنخ و کارکرد روشنفکران استفاده شده است. دیدگاه وبر با قائلیت به استقلال حوزه ذهن برخلاف سایر نظریات جامعه شناسی شناخت و نظر برلین در تئوریزه کرد سنخ روشنفکران پیرامونی تحت عنوان روشنفکر روسی، بستر نظری را فراهم می آورد تا تجربه معکوس جامعه ایران نسبت به غرب از دولت مشروطه به دولت مطلقه را تشریح گردد.
مسئولیت بین المللی دولت ها در قبال تروریسم و تأمین مالی آن
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰
137-160
حوزههای تخصصی:
در قلمرو حقوق بین الملل، دولت ها تعهداتی مبنی بر پیش گیری و مقابله با جرائم تروریستی و عدم حمایت و پشتیبانی از این جرائم دارند؛ و دولتی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مرتکب جرائم تروریستی شود، مسئول خواهد بود. هرگونه پشتیبانی و حمایت مالی از تروریسم اعم از مستقیم یا غیرمستقیم به موجب کنوانسیون های بین المللی ممنوع بوده و مسئولیت دولت را به همراه خواهد داشت. پذیرش مسئولیت مدنی و کیفری بین المللیِ دولتی که جرم تروریستی با حمایت آن ارتکاب یافته، می تواند واکنش مناسبی نسبت به این جرم باشد. این مقاله به واکاوی مسئولیت بین المللی دولت ها در قبال تروریسم و تأمین مالی آن پرداخته است. مقاله ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه ی اسناد و منابع مکتوب نگاشته شده و گردآوری اطلاعات آن، از طریق مطالعه ی کتاب خانه ای صورت گرفته است. پژوهش حاضر مبین آن است که با گسترش و توسعه ی جرائم تروریسم دولتی و سایر جرائم بین المللی و با توجه به حجم بالای خسارات و تلفات برجای مانده از آن ها و هم چنین هدف قرار گرفتن منافع و مصالح حیاتی دولت ها و تهدید صلح و امنیت بین المللی، اغلب کشورها ضرورت تطبیق و به کارگیری نظریه ی مسئولیت کیفری بین المللی دولت را درک نموده و به این باور دست یافته اند که، نتایج مثبت تطبیق این نظریه بسیار بیشتر از نتایج منفی احتمالی آن است. و این که مبارزه با جرائم بین المللی جز با قبول مسئولیت کیفری دولت علاوه بر مسئولیت کیفری اشخاص حقیقی مرتکب این گونه جرائم، به ثمر نخواهد نشست.