فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایده هدایتگر تمدن اسلامی از نگاه مکاتیب الرسول
حوزههای تخصصی:
هر تمدن و از جمله تمدن اسلامی ؤلفه هایی دارد که یکی از این مؤلفه ها را می می توان رکن اصلی، روح، قلب، موتور محرک یا همان «ایده هدایتگر تمدن» نامید. اما کدام مؤلفه تمدن اسلامی چنین جایگاهی دارد؟ روش اغلب مقالات برای پاسخ به این پرسش رجوع به مکتوبات تمدن پژوهان مسلمان و غیر مسلمان است. چنین رویکردی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که چرا به مکتوبات خالق تمدن اسلامی مراجعه نکنیم؟! قطعا خالق یک تمدن آگاهتر از دیگران به آن تمدن است. با چنین پیش فرضی، با رجوع به کتاب مکاتیب الرسول نامه های پیامبر اسلام، به عنوان بنیانگذار تمدن اسلامی، مبنا قرار گرفت و مؤلفه های اصلی تمدن اسلامی با توجه به فراوانی در متن مکاتیب الرسول استخراج شد، سپس از نگاه متن، زیرمتن و فرامتن مکاتیب، این مؤلفه ها اهمیت سنجی شدند که چهار مؤلفه حائز بیشترین اهمیت بودند: محمد رسول الله6، شعائر اسلامی، شریعت اسلامی، اقتصاد اسلامی. سپس این چهار مؤلفه را بر ویژگی های ایده هدایتگر عرضه کردیم که در نهایت «محمد رسول الله6» واجد تمام ویژگی های ایده هدایتگر تمدن اسلامی شد. با توجه به اینکه ایده هدایتگر عامل ایجاد، پویایی و انسجام تمدن اسلامی است می توان در تمدن سازی نوین اسلامی بر این مؤلفه تمرکز کرد.
تمدن نوین اسلامی؛ از آرمان تا واقعیت
حوزههای تخصصی:
مقوله تمدن بالاترین مرحله اجتماع بشری است که نقطه اوج تلاش انسان برای دستیابی به زندگی بهتر و پیشرفت همه جانبه را نشان می دهد. تمدن ها دو جنبه دارند: جنبه زیربنایی که عرصه فکر و جهان بینی و اندیشه حاکم بر تمدن است؛ جنبه روبنایی که شامل حوزه سخت افزار مانند صنعت، اقتصاد، سیاست و هنر و معماری است، و حوزه نرم افزار که دربرگیرنده نحوه سبک زندگی و روابط انسانی می باشد. همچنین ازآنجاکه جنبه روبنایی تابع جنبه زیربنایی است، می توان تمدن ها را بر اساس جنبه زیربنا، یعنی جهان بینی، بر دو گونه قسمت کرد: تمدن توحیدی و تمدن الحادی. البته اندیشمندان غربی در تلاش اند مفهوم تمدن توحیدی را به بهانه ناکارآمدی دین و معنویت، امری تخیلی و دور از واقعیت نشان دهند. آنان برای اثبات مدعای خود، به دوره حاکمیت کلیسا بر اروپا استناد کرده اند. درمقابل دیدگاه «تمدن نوین اسلامی» درصدد است با به تصویر کشیدن دین واقعی که بر پایه توحید است، نگاه غربی ها را به چالش کشاند. برتری تمدن توحیدی در امتداد دادن توحید در همه عرصه های زندگی بشری است. توحید در تمدن توحیدی تنها اندیشه و باور قلبی فرد نیست که در مرحله نظر و انتزاع باقی بماند، بلکه باور توحیدی مسئولیت آور است و تکلیف روابط اجتماعی و سبک زندگی، حکومت، اقتصاد، سیاست، هنر و معماری، و حتی علم را مشخص می کند. نگاه به انسان در تمدن توحیدی، بر اساس فطرت پاک توحیدی است، نه معیارهای محدود نژاد و زبان و اقلیم. اما با وجود این نگاه وسیع به انسان، موضع تمدن توحیدی در برابر طاغوت ها و سردمداران جبهه استکبار که اندیشه انسان ها را به اسارت کشانده اند، مبارزه همه جانبه است.
بررسی تطبیقی حرج منجر به صدور مجوز سقط درمانی در حقوق ایران و کشورهای حوزه اسکاندیناوی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
109-130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی در صدد پاسخ به این سوال است که آیا می توان با بهره گیری از پتانسیل قواعد فقهی و تطبیق قوانین و مقررات مرتبط با سقط درمانی در کشورهای حوزه اسکامدیناوی استفاده کرده و خلأ های قانونی موجود در مقررات ایران را اصلاح نمود؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت، به نظر می رسد برخلاف مقررات کشور ما که درخصوص بارداری های ناخواسته، تجاوز به عنف، نزدیکی با محارم و نظایر آن سکوت پیشه کرده و اجازه سقط درمانی در این خصوص را که مشکلات روحی و روانی فراوانی برای مادر باردار و کل خانواده ایجاد می کند نداده است، مقررات کشورهای حوزه اسکاندیناوی با پیش بینی و اجازه سقط جنین در چنین مواردی به حل بسیاری از مشکلات فوق مبادرت نموده اند. در عین حال اولویت اصلی و اساسی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی برای انجام سقط جنین در هر زمانی حتی پس از دمیده شدن روح و امکان ادامه حیات نوزاد در خارج از شکم مادر، «سلامت» مادر است.
تعهدات حقوق بشریِ دولت در حوزه پیشگیری اجتماعی از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
243 - 266
حوزههای تخصصی:
تحقق پیشگیری اجتماعی از جرم که با تضمین حقوق اقتصادی و اجتماعی شهروندان محقق می شود همواره با پیچیدگی های نظری و چالش های عملی همراه بوده است. این نوع از حقوق در مقایسه با حقوق مدنی و سیاسی در بُعد داخلی و بین المللی مهجور مانده اند. افزون بر آن، تردید در قابلیت دادرسیِ این حقوق موجب شده است که در اغلب کشورها، ادعای نقض این حقوق در محاکم مسموع نباشد و به تبع آن، نتوان حکم به ضمانت اجراهای اداری، حقوقی و کیفری داد. پرسش اصلی مقاله آن است که الزامات و تکالیفِ حقوق بشری دولت ها در حوزه حقوق اقتصادی و اجتماعیِ شهروندان در اسناد بین المللی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارند؟ این پژوهش در زمره تحقیقات بنیادی است. رویکردِ محقق تحلیلی انتقادی است و روش گردآوری داده ها اسنادی است. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل اسناد حقوقی استفاده شده است. یافته های پژوهش مستند به اسناد بین المللی به ویژه میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و قانون اساسی حکایت از تعهد رو به تزاید یا فوریِ دولت ها در موضوع پژوهش حاضر دارد.
راهبرد رهایی از خطرِ دولت های منطقه ای در دولت های عربستان و عراق (2016-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش داعش (دولت اسلامی) در عراق، به ویژه در سال 2014، سرعت و گستره چشمگیری داشت. تحلیل و تبیین این رویداد پیچیده ، چندبعدی، و دارای زوایای مختلف را نمی توان به یک علت یا یک عامل فروکاست، بلکه مطالعه اسباب و علل و بازیگران پرشماری را طلب می کند. این پژوهش به روش پس رویدادی و با بررسی متون معطوف به مواضع پشتیبانان داعش در عراق، راهبردی را مطالعه می کند که در پژوهش های مرتبط، نمود و نشانی ندارد. هدف این پژوهش، شناسایی لایه پنهان تری از علل شکل گیری داعش در عراق و نقش عربستان سعودی در گسترش این جریان است. این پژوهش با ابتنا به نظریه امنیت هستی شناختی و با تکیه بر مفهوم پیله حفاظتی آنتونی گیدنز در راستای پاسخ گویی به پرسش: «چرا راهبرد عربستان سعودی بر گسترش و اشاعه داعش در عراق متمرکز بود؟»، یکی از راهبردهای عربستان سعودی در عراق را واکاوی کرده و این فرضیه را مطرح می کند که یکی از راهبردهای عربستان سعودی برای رسیدن به ثبات راهبردی و امنیت داخلی، راهبرد رهایی از خطر گروه های تکفیری در داخل و برون فکنی خطر به خارج از مرزهای کشور خود بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که عربستان سعودی، به عنوان مهم ترین کشور خاستگاه بنیادگرایی تکفیری، از طریق صدور تهدیدهای بالقوه داخلی به مناطق دیگر، افزون بر بهره گیری از امتیازهای بالفعل آن در درگیری های منطقه ای، در پی تحکیم امنیت داخلی و حفظ موجودیت حکومت عربستان است، اما خدشه دار شدن مشروعیت داخلی و خارجی عربستان به سبب حمایت از داعش ازیک سو، و رقابت داعش با عربستان از منظر مشروعیت دینی و درنتیجه، تهدید درونی حکومت عربستان از سوی دیگر، نشان داد که راهبرد اشاعه بنیادگرایی تکفیری، اگرچه ابتدا به گسترش و قدرتمندتر شدن داعش در عراق انجامید، اما تضمینی برای ثبات و امنیت داخلی عربستان سعودی نیست.
کرونا از بحران تا مسئله ؛ با تاکید بر حوزه حکمرانی
حوزههای تخصصی:
مشکل و بحران کرونا- سبک جدیدی از زندگی را رقم زده است- چیزی بود که همه مردم و اجزاء متفاوت ساختار کلان سیاسی و اجتماعی –نزدیک به دو سال است- درگیر آن شدند؛ موضوعی که به فرهنگ، اقتصاد، آموزش، دین، حوزه نظامی و از همه مهمتر بهداشت و درمان ارتباط پیدا کرد و به عبارتی همه ارکان نظام سیاسی - اجتماعی را درگیر خود کرد. تجربه این بحران برای جامعه ایرانی می تواند مبنای بررسی و تامل باشد که در اینجا ارتباط آن با حکمرانی مورد بررسی قرار می گیرد.به عبارت دیگر ،این که کرونا چه مسائلی در حوزه حکمرانی برای ما ایجاد کرده موضوع این مقاله است که در گام اول شناسایی و در گام بعد به حل و رفع آنها پرداخته شده است. واکاوی ارتباط میان یک بحران همه گیر و حکمرانی را باید موضوع محوری مقاله دانست. این مهم با توجه به تحولات سویه های گوناگون زندگی فرد ایرانی و تصمیم های حاکمیت در بحران کرونا به انجام رسیده است.
مسجد به مثابه ی حوزه ی عمومی و تاثیر آن بر شکل گیری انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مولفه های محوری در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، شکل گیری حرکت های اعتراضی حول محور مساجد بوده است. علی رغم ادبیات و آثار زیادی که در این زمینه وجود دارد ، اما حجم عمده ای از این مباحث ،نقش مساجد به مثابه ی حوزه ی عمومی را نادیده گرفته اند.بررسی حاضر در راستای رفع این کاستی به دنبال آن است تا تاثیرمسجد به مثابه ی یک حوزه ی عمومی سنتی و متعاقباً تاثیر آن بر شکل گیری انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مساجد در دوران منتهی به انقلاب اسلامی به صورت یک حوزه ی عمومی مشترک بین روحانیت ، روشنفکران مذهبی و توده های مردم به منظور بحث، گفت وگو های سیاسی و نیز متعاقباً شکل گیری گفتمان ایدئولوژیک –انقلابی در مقابل گفتمان سکولار درآمدند و زمینه ساز پیروزی انقلاب گردیدند.روش تحقیق در این پژوهش، از نوع تفسیری و از نوع کیفی بوده و داده ها و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اینترنتی مربوط به موضوع جمع آوری شده است.
تحلیل مقایسه ای سیاست خارجی آمریکا و روسیه در قبال اقلیم کردستان عراق و تاثیر آن بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
879 - 901
حوزههای تخصصی:
اقلیم کردستان عراق به دلیل اهمیت منابع نفتی و قرار گرفتن در همسایگی چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. این منطقه پس از سقوط صدام و به ویژه با شروع بحران سوریه، در محاسبات منطقه ای قدرتهای فرامنطقه ای از قبیل ایالات متحده و روسیه جایگاه خاصی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که سیاست خارجی آمریکا و روسیه به عنوان قدرت های فرامنطقه ای به عنوان یک کشور همسایه در قبال اقلیم کردستان عراق چه بوده است و این سیاست چه تاثیری بر ایران داشته است؟ فرضیه مقاله این است: در حالی که عامل ژئوبلیتیک انرژی وجه مشترک سیاست خارجی دو قدرت فرامنطقه ای آمریکا و روسیه در قبال کردستان عراق بوده، با این حال رویکرد دو کشور نسبت به اقلیم کردستان در بعد ژئواستراتژیک متفاوت بوده است. در حالیکه مناسبات قدرت منطقه ای و پویش های درونی آن شکل دهنده به سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اقلیم کردستان بوده است، مناسبات ساختاری قدرت در نظام بین الملل و به ویژه رقابت با ایالات متحده تعیین کننده روابط روسیه با اقلیم کردستان بوده است.
کثرت و غیریت در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
204 - 226
حوزههای تخصصی:
کلیت اندیشی و خصلت تعین گریز جامعه سیاسی مدرن، مساله محوری در مقاله پیش رو است. در این مقاله می کوشد تا این موضوع را تبیین نماید که فلسفه سیاسی مدرن با توجه به خصلت کثرت یابنده جامعه، به دو اردوگاه کلیت باوران از یکسو و کثرت باوران و غیریت باوران از سوی دیگر تبدیل شده است. اما در جامعه سیاسی؛ ما به رغم ظهور تشدیدشونده کثرت های اجتماعی، همچنان در حصر فهمی همگن و کلیت یافته از جامعه سیاسی به سر می بریم. با توجه به نقش ملاصدرا در بنیاد نهادن اندیشه سیاسی معاصر اسلامی در ایران، مدعی امکان خوانشی از نظریه وحدت وجود ملاصدرا شده ایم که امکان ملاحظه کلیت جامعه سیاسی را به صورت همزمان با پذیرش فردیت و غیریت به معنای مدرن آن فراهم می آورد. در این خوانش از الگوی هرمنوتیکال پل ریکور در کنار نظریه امانوئل لویناس مدد گرفته شد که به قابلیت های متن برای حل مساله امروز جامعه ما و پرداختن به غیریت می تواند بیندیشد.
واکاوی ولایت بر اموال زکوی با تأکید بر مبانی فقهی امام خمینی ره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در باب ولایت بر امول زکوی، مشهور معتقدند که مردم می توانند این اموال را در مواضع تعیین شده مصرف کنند و در مقابل، قول نادری وجود دارد که معتقد است دفع آن به حاکم شرع واجب است. سخن مرحوم امام خمینی در تحریر الوسیله، موافق با قول مشهور، اما عبارات ایشان در کتاب البیع که متأخر است متناسب با قول نادر است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتاب خانه ای و اسنادی در صدد است تا ضمن بررسی ادله هر دو قول، به وجه جمعی میان آن دو دست یابد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که برای هر قول، شواهدی را می توان مطرح کرد، اما این ادله نوعاً به صراحت نمی توانند یک قول را تعیین کنند و با قول دیگر نیز سازگارند. پژوهش حاضر ضمن ارائه دو پیشنهاد برای رفع تنافی ظاهری میان ادله، به بررسی این دو راه حل پرداخته و وجه جمع میان اقوال را تبیین کرده است.
«فقه نظام» در سنجه رد و امکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«فقه نظام» به معنای کشف نظریات کلان اسلام در موضوعات اجتماعی است که در امکان و رد آن اشکالاتی مطرح است؛ هرچند این اشکالات عمدتاً ریشه در نوع روی کرد به فقه و شریعت اسلامی دارد. این مقاله در صدد استحکام پایه های نظری فقه اسلامی، با بررسی و طبقه بندی اشکالات مطرح شده در این خصوص به روش مروری تحلیلی ارزیابی نموده و می کوشد به اشکالات وارد بر اصل وجود «فقه نظام» پاسخ دهد، تا حد امکان برداشت های نادرست را بر طرف سازد. عمده اشکالات بر رد فقه نظام مربوط به عدم وجود آن در اصل شریعت یا در عدم امکان دست یابی به آن است. این مقاله ضمن احصای ادله، به پاسخ گویی اشکالات و اثبات امکان فقه نظام مبادرت می ورزد، نتایج بررسی ها نشان می دهد که اختلاف دیدگاه ها در تعریف این عرصه فقهی منبعث از جدیدبودن و ورود ذهنیت های مختلف به این بحث است، لکن این مسأله با لحاظ ارتباط و انسجام میان احکام و اعتبار مسائل کلان توسط شارع و ... امکان پذیر می نماید.
بررسی مبانی فقهی ناظر بر فرزندآوری و تکثیر موالید در فقه شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با عنایت به اختلاف نظریه پردازان در مسأله افزایش یا کاهش جمعیت و در پاسخ به این سؤال است که حکم تکثیر موالید و افزایش جمعیت در صورت تضعیف اسلام و امنیت ملی چیست؟ این مقاله که به روش اسنادی و با مراجعه به آیات و روایات سامان یافته است، با هدف تبیین و تشریح موضوع فرزندآوری و تکثیر موالید، مبتنی بر مبانی فقهی و اصولی و با اتکا بر نظامات فقه شیعه در راستای اشاعه ارزش های دینی در عصر کنونی سامان پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با تعمّق در مجموعه آیات و روایات می توان اذعان نمود منظومه فکری و راهبردی شریعت اسلام در زمینه جمعیت به شکل یک قضیه حقیقی و به صورت یک خط مشی دائمی و همیشگی، همان تکاثر کمی و کیفی جمعیت، به منظور افزایش قدرت و توان جامعه اسلامی و استقرار دین حق بوده است. هم چنین به اقتضای درک قطعی عقل، مطلوبیت تکثیر نفوس را می توان برداشت نمود و چنین استنباط کرد که تحدید نسل مؤمنین، زمانی که موجب تضعیف اسلام گردد و امنیت ملی را به مخاطره اندازد، نه تنها جایز نیست، بلکه تکثیر موالید ضروری و لازم است.
موجه سازی اصل 167 قانون اساسی بر اساس مبنای خلاقیت قضایی هربرت هارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصل یکصد و شصت و هفت قانون اساسی قاضی را مکلف می کند که در صورت مواجهه با قصور قانون به فتاوای معتبر و منابع دینی مراجعه کند. به این اصل ابهامات و اشکالاتی مبنایی گرفته شده که مبتنی بر نگاه فرمالیستی به حقوق و قانون است. فرمالیسم حقوقی مبتنی بر مکتب حقوق پوزیتویستی و فلسفه حقوق مکانیکی، تنها روش صحیح استدلال حقوقی را استدلال شکل گرایانه بدون توجه به هر عامل خارجی می داند و حاکمیت قانون را منوط به تحقق این روش استدلال می نماید. اما پروفسور هربرت هارت به عنوان یکی از مهم ترین تئوری پردازان حقوق مدرن، نظریه حقوق مکانیکی را رد کرده و ضمن پذیرش قصور قانون، قائل به خلاقیت قضایی و نوعی صلاحیت قانون گذاری برای قضات می باشد. از این روی، این مقاله بر اساس مبنای هارت، تفسیری از حاکمیت قانون ارائه نموده که اشکالات فرمالیستی به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی مرتفع شده و می توان آن را یک راه کار مترقی در مواجهه با قصور قانون تلقی نمود.
جنگ و تحریم های اقتصادی در سیاست خارجی امریکا در دوران پساجنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
691 - 669
حوزههای تخصصی:
با افزایش استفاده از ابزار تحریم، و همزمان کاهش توسل به جنگ در سیاست خارجی امریکا در چند دهه اخیر، پرسش هایی در مورد اهمیت نسبی این دو ابزار اجبار در سیاست خارجی و احتمال جایگزینی تحریم های اقتصادی به جای جنگ به عنوان ابزار غالب در این سیاست مطرح شده است. بروز رویدادهای بین المللی مانند مداخله نظامی امریکا در بوسنی، افغانستان و عراق، و حضور نیروهای نظامی غرب در خاورمیانه برای مبارزه با تروریسم، به پررنگ تر شدن اهمیت جنگ در مقایسه با ابزار غیرنظامی برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی واشنگتن کمک کرد. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چگونه از ابزار تحریم به عنوان زمینه ساز یا جایگزین جنگ در سیاست خارجی ایالات متحده استفاده شده است. با در نظر گرفتن تفاوت بین تحریم های مذاکره ای و تنبیهی، لزوم کاستن از فشار تحریمی در پاسخ به همکاری دولت هدف، و نگاه به تحریم به منزله جایگزین جنگ، فرضیه مورد آزمون طرح شده است. ازاین رو، استدلال می شود که در سیاست خارجی امریکا، میزان فشار تحریمی (حذف، کاهش یا افزایش تحریم ها) به اهمیت تحریم به عنوان جایگزین، زمینه ساز یا مکمل جنگ بستگی دارد و به میزان همکاری دولت هدف چندان وابسته نیست. برای آزمون این فرضیه از روش مطالعه موردی مقایسه ای اعمال تحریم و یا اقدام به جنگ علیه کره شمالی و عراق در بازه زمانی مشخص، تحلیل رویدادها و مواضع اعلامی دولت واشنگتن با توجه به نظرهای کارشناسان استفاده شد.
نگرشی نو بر عملیات فتح المبین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از اسناد و مدارک و کتابهای موجود، عملیات فتح المبین را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده و با خط کش و معیار اصول و قواعد اساسی رزم مورد قبول صاحب نظران نظامی، حقیقت عملیات فتح المبین را تا حد امکان کشف و ارائه می نماید. عملیات ارتش عراق در تنگه چذابه در 17 بهمن 1360 با هدف پیش گیری یا تأخیر در اجرای عملیات آینده ایران و تک مختل کننده آن در غرب شوش و رقابیه در 28 و 29 اسفد 1360 با هدف بر هم زدن سازمان و انهدام بخشی از نیروهای ایران جهت به تأخیر انداختن دوباره عملیات، نتوانست مانع از اجرای عملیات گشته ولی تا حدودی توانست تاخیر در اجرای عملیات را ایجاد نموده و تلفات و خساراتی به یگانهای سپاه اسلام وارد کند. عراق به استناد دلائل محکم تقریباً کل عملیات فتح المبین را بغیر از منطقه قرارگاه قدس(عین خوش) کشف کرده و آمادگی کامل جهت مقابله با رزمندگان اسلام را داشت. قرارگاه مرکزی کربلا با چهار قرارگاه مشترک تابع، شبانه و توأم با غافلگیری تک نموده و ارتفاعات عین خوش، تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ را تامین می نماید. قرارگاه قدس بعنوان تلاش اصلی در محور عین خوش، قرارگاه نصر در محور غرب پل نادری، قرارگاه فجر در محور شوش و قرارگاه فتح در محور رقابیه تک می نمایند. این عملیات به تمام اهداف طرحریزی شده خود رسید و 2400 کیلومتر مربع از حساسترین مناطق خوزستان به دست رزمندگان اسلام آزاد شده و بیش از 25 هزار نفر کشته و زخمی و بیش از 16 هزار نفر به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. شور و نشاط جوانی و جسارت در خط شکنی بچه های سپاه و بسیج و پختگی و امکانات پشتیبانی رزم و پشتیبانی خدمات رزم در ارتش، عملیات فتح المبین را قرین موفقیت نمود. جسارت در طرحریزی و اجرای عملیات فتح المبین، بدون توجه به آیین رزم مرسوم و ابداع یک شیوه و سبک جدید در طرحریزی و اجرای عملیات، باعث غافلگیری دشمن شده و اجرای تاکتیکهای پیچیده رزم شبانه، تک از سمت غیر قابل انتظار دشمن، تغییر و انعطاف در طرحریزی و اجرای عملیات بنا به ضرورت ناحیه رزم، اسرار نیروها و فرماندهان به پیروزی و استفاده مناسب و به موقع از نقاط ضعف و آسیب پذیزی های دشمن، از علل و عوامل اصلی پیروزی در عملیات فتح المبین بوده اند.
مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت دینی دانش آموزانِ متوسطه دوم با ویژگی های دموگرافی مختلف مبتنی بر ارزش های تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله در نیل به تمدن اسلامی تربیت جوانان مومن انقلابی است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت و مقایسه هویت دینی دانش آموزان متوسطه دوم، در جهت سنجش میزان تربیت ایمانی و دینی آن هاست. مرحله ی اول پژوهش، استخراج ارزش های انقلاب اسلامی از بیانات مقام معظم رهبری بوده است؛ این مرحله از پژوهش از نوع تحلیل محتوا است. مرحله ی دوم با روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شده است و ابزار آن، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور بوده و با تغییراتی که بر اساس ارزش های استخراج شده از بیانات مقام معظم رهبری صورت گرفته، مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه ی آماری در این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دومی است که در کشور جمهوری اسلامی ایران در سال 1398-1397 در تمامی رشته های نظری و رشته فنی حرفه ای، مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه اولیه در این پژوهش، متشکل از1915 نفر است که از پنج کلانشهر تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز اخذ شده اند. برای نمونه گیری در مرحله ی اول از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند استفاده شده است. مرحله دوم نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی (در شهر تهران منطقه6، در مشهد ناحیه7، در شیراز ناحیه3، در اصفهان ناحیه4 و در تبریز ناحیه4)، انجام شده است. بین هویت دینی دانش آموزان بر حسب جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای سایر موارد (شهر، رشته و درآمد) این تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت دینی و گرایش های آن در گروه جنسیت در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. اختلاف میانگین میان دو شهر تهران و اصفهان و دو رشته علوم انسانی و فنی در هویت دینی از بقیه موارد بیشتر است. در رابطه با درآمد، بالاترین اختلاف میانگین در هویت دینی، مربوط به اختلاف میان دو درآمد کمتر از2میلیون و 4تا6 میلیون است.
مقایسه تحلیلی رویکرد باراک اوباما و دونالد ترامپ نسبت به رژیم های بین المللی محیط زیستی با تأکید بر سنت های سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
371 - 394
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی رویکرد سیاست خارجی باراک اوباما و دونالد ترامپ نسبت به رژیم های بین المللی محیط زیستی در چارچوب سنت های سیاست خارجی آمریکا بوده است. مطابق با این هدف، پرسش های پژوهش عبارت بودند از اینکه؛ بر اساس هریک از سنت های تفکر سیاست خارجی، رویکرد آمریکا نسبت به نهادها و رژیم های بین المللی و نقش جهانی این کشور چگونه تعریف می شود؟ رئیس جمهور اوباما و ترامپ در قالب کدام یک از سنت های سیاست خارجی قرار می گیرند و با توجه به سنت سیاست خارجی هر یک از دو رئیس جمهور، مهم ترین تفاوت ها و شباهت های رویکرد سیاست خارجی آن دو نسبت به رژیم های بین المللی محیط زیستی چیست؟ در پاسخ به این پرسش ها، یافته های پژوهش نشان داد که در زمینه رویکرد سیاست خارجی این دو رئیس جمهور نسبت به رژیم های بین المللی محیط زیستی، می توان به سه تفاوت مهم اشاره کرد: نخست، تفاوت در برجسته کردن یا نادیده گرفتن مسائل محیط زیستی توسط آن دو در اسناد امنیت ملی آمریکا؛ دوم، تفاوت در نوع سیاست اتخاذی و اقدامات عملی دو رئیس جمهور در قبال رژیم های بین المللی محیط زیستی (سیاست پایبندی در مقابل سیاست خروج)؛ سوم، تفاوت در نوع بازنمایی اهمیت مسائل و رژیم های محیط زیستی در کنش های گفتاری دو رئیس جمهور. این پژوهش تحلیلی- مقایسه ای و شیوه گردآوری اطلاعات در آن از طریق منابع اسنادی و داده های مجازی بوده است.
همانندی های مارکسیسم لنینیسم با اندیشه و رفتار داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی ریشه های دیدگاه غرب ستیزانه اسلام گرایی رادیکال (مورد داعش) و مقایسه آن با ایدئولوژی سیاسی جایگزین غربی، در شکل توتالیتر آن (مارکسیسم لنینیسم) است. این مقایسه برپایه بازسازی نظریه سیاسی سید قطب، مهم ترین نظریه پرداز اسلام گرایی رادیکال در دوران معاصر، و ولادیمیر لنین، نظریه پرداز مارکسیسم لنینیسم انجام شده است. با وجود تمام تفاوت های این دو دیدگاه، می توان مبانی مشابهی را در این دو نظریه پردازی و اندیشه ورزی یافت: «تاریخ بشر، به عنوان نبرد مرگ و زندگی میان خیر و شر قلمداد می شود که در هر دو نظریه، شر موجودیت بشر را تهدید می کند. دراین میان، افرادی هستند که شخصیتی همراه با خیر دارند و دارای مأموریت یا رسالت هستند تا بشریت را از شر نجات دهند و سرانجام، آرمان شهر جامعه بی طبقه را تحقق بخشند؛ در چنین فرایندی، مبارزه و منازعه، امری طبیعی است و باید برای ایجاد جامعه ای متشکل از پیروان عقیده راستین تلاش کرد» پرسش و مسئله اصلی این مقاله، این است که «آیا دو جریان اسلام گرایی رادیکال (مورد داعش) و مارکسیسم - لنینیسم (بلشویسم) قابل مقایسه هستند؟» و اینکه « چه شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو جریان وجود دارد؟» یافته این مقاله این است که اسلام گرایی رادیکال، یک ایدئولوژی پیشامدرن نیست، بلکه فراتراز آن، می توان آن را ایدئولوژی ای به شمار آورد که پیروان خود را ( با تأکید بر این موضوع که این جوامع در تحقق وعده اصلی خود، یعنی آزادی، شکست خورده اند) به نقد جامعه لیبرال تحریک و تشویق می کند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی کتابخانه ای است.
کمربند زمینی راه ابریشم نوین و ژئوپلیتیک آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با برآمدن چین در دهه نود و ثبات در رشد اقتصادی چشمگیر در هزاره نوین راه ابریشم نوین٬ به مثابه مهم ترین ابتکار بین المللی٬ در کانون ژئوپولیتیک آسیا قرار گرفته است. "راه ابریشم نوین" یا "یک جاده٬ یک کمربند" بلندپروازانه ترین کلان پروژه در زمانه کنونی به شمار می آید که نمود و نماد اعمال قدرت چین در ورای مرزهای خود است. در این میان٬ آسیای مرکزی در نگاه چین، نقطه ثقل راه ابریشم نوین است که مسیرهای آن را به سوی ایران و آسیای باختری٬ آسیای جنوبی و جنوب روسیه کنترل می کند. از سوی دیگر٬ أفغانستان و سین کیانگ نیز جایگاه های مهمی در شکل گیری روند مسیرهای زمینی راه ابریشم نوین دارند. از این نقطه نظر٬ نوشته پیشِ رو به تبیین پرسش اساسی خود درباره کنشگران و روندهای تاثیرگذار کمربند زمینی راه ابریشم نوین بر ژئوپولیتیک آسیای مرکزی می پردازد. نوشته با ذکر جزییات کنشگری ویژه دولت های آسیای مرکزی و خط مشی های آن ها را بیان می کند. همچنین٬ دامنه و گستره سرمایه گذاری ها و سیاست های پکن در این منطقه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.