مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امنیت فرهنگی
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلفی نسبت به امنیت در جامعه علمی و عملیاتی ما وجود دارد که هریک از این رویکردها، وجوه متفاوتی از امنیت را مورد کندوکاو قرار میدهند. سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 شمسی، استلزامات خاص امنیتی مهمی را پیش رو و در خود نهفته دارد. این مقاله با اتخاذ رویکردی چندجانبه به مقوله امنیت تلاش میکند تا ابعاد امنیتی سند چشم انداز را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. در این پژوهش، ابعاد امنیتی سند چشم انداز در پنج رهیافت فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، زیست محیطی و نظامی به همراه چالش ها و فرصت ها تحلیل شده است. مفروض مقاله مبتنی بر این نکته است که باتوجه به جایگاه کنونی ایران در منطقه آسیای جنوب غرب، تحقق سند چشم انداز مستلزم نگاهی چندجانبه به مقوله امنیت است و غفلت از هریک از جنبه های امنیتی به معنای نادیده گرفتن بخشی از سند با توجه به واقعیت های موجود و در نتیجه توسعه ناپایدار است.
مبانی نظری و راهبردی مدیریت ارتقای امنیت اجتماعی و فرهنگی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بروز آسیب ها و ناهنجاری ها در جوامع مختلف، تا حدودی طبیعی است، اما ذات زندگی اجتماعی بشر همواره با کمبود ها، نارسایی ها و اختلالاتی مواجه است که بروز ناهنجاری ها را ناگزیر می سازد. اگر این معضلات به میزانی رسیدند که به مسئله اجتماعی تبدیل شدند، شایسته توجه و تدبر جدی بوده و بایستی علل و عوامل افزایش دهنده بسترها، زمینه ها و همچنین ابعاد و زوایای این ناهنجاری ها بررسی و شناخته شوند و مبتنی بر پژوهش ها و مطالعات، سیاست ها و راهکار های کنترل و مهار، تدوین گردد. مسائل و آسیب های امنیت اجتماعی و فرهنگی، پدیده های غیر فردی، واقعی، نسبی، قانونمند و قابل کنترل هستند که طرح و شناسایی علمی آنها مستلزم وجود یک واحد اجتماعی مشخص و اندیشمند است که با تعامل گروهی، جهت ارتقا و مدیریت آن اقدام گردد. مفهوم "" فرهنگ امنیتی"" از این اندیشه ناشی می شود که در هر نظامی، امنیت باید به منزله حقوق اساسی یک شهروند تلقی گردد؛ حقوقی که افراد جامعه می توانند خواهان رعایت آن از جانب مسئولان اجرایی شوند. گفتمان های جدید در نگاه به امنیت اجتماعی برخلاف دیدگاه های سنتی، امنیت را در بستر اجتماعی آن مطالعه می نمایند که از این منظر مؤلفه های اجتماعی در تکوین، استقرار و استمرار امنیت، نقش برجسته ای پیدا می کنند و در این چشم انداز است که پارادایم های تحلیلی متفاوتی متناسب با شرایط اجتماعی هر جامعه برای تحلیل و طراحی استراتژی های امنیت پدیدار می شوند. پژوهش حاضر در راستای این اهداف، با بررسی اسنادی و پیمایشی احساس امنیت در تهران، در تلاش برای رسیدن به راهکار های کنترل و مهار امنیت می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در میان متغیر های اثرگذار بر امنیت، بیشترین تأثیر را متغیر سرمایه فرهنگی داشته است. بنابراین با نگاهی کلان به جامعه و با توجه به نتایج پژوهش، به طراحی الگوی ارتقای مدیریت امنیت اجتماعی و فرهنگی پرداخته شده است.
بازخوانی الزامات امنیتی سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404؛ رویکردی چندجانبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلفی نسبت به امنیت در جامعه علمی و عملیاتی ما وجود دارد که هریک از این رویکردها، وجوه متفاوتی از امنیت را مورد کندوکاو قرار میدهند. سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 شمسی، استلزامات خاص امنیتی مهمی را پیش رو و در خود نهفته دارد. این مقاله با اتخاذ رویکردی چندجانبه به مقوله امنیت تلاش میکند تا ابعاد امنیتی سند چشم انداز را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. در این پژوهش، ابعاد امنیتی سند چشم انداز در پنج رهیافت فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، زیست محیطی و نظامی به همراه چالش ها و فرصت ها تحلیل شده است . مفروض مقاله مبتنی بر این نکته است که باتوجه به جایگاه کنونی ایران در منطقه آسیای جنوب غرب، تحقق سند چشم انداز مستلزم نگاهی چندجانبه به مقوله امنیت است و غفلت از هریک از جنبه های امنیتی به معنای نادیده گرفتن بخشی از سند با توجه به واقعیت های موجود و در نتیجه توسعه ناپایدار است.
تعیین تأثیر قاچاق موادمخدر بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همسایگی با بزرگترین تولیدکنندگان موادمخدر جهان، قرار گرفتن در مسیر ترانزیت ارزان این مواد و نیز مواضع اعتقادی و ارزشی خاص، سبب گردیده تا امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از مساله قاچاق موادمخدر تأثیرپذیر باشد، لذا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر قاچاق موادمخدر بر ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امنیت ملی جمهوری اسلامی انجام گرفته است.
روش: پژوهش حاضر به دو شیوه اسنادی و پیمایشی و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته با روش آلفای کرونباخ، 88/0 محاسبه گردیده و به کمک آزمون کای دو فرضیات پژوهش آزمون شده است. جامعه آماری تحقیق را نیز کارشناسان ستاد مبارزه با موادمخدر ریاست جمهوری در سال 1388 تشکیل داده اند.
یافته ها: تحلیل داده های جمع آوری شده، وجود رابطه بین قاچاق موادمخدر و امنیت ملی ایران را نشان داده و چهار فرضیه این تحقیق مبنی بر اثرپذیری منفی ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی امنیت ملی از قاچاق موادمخدر در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید قرار گرفته اند.
نتایج: نتایج نشان دادند که قاچاق موادمخدر از طریق ممانعت از توسعه انسانی، بیشترین تأثیر منفی را بر بعد فرهنگی امنیت ملی و از طریق افزایش هزینه های انتظامی ـ قضایی کم ترین تأثیر منفی را بر امنیت اقتصادی برجای می گذارد؛ همچنین تأثیر منفی قاچاق موادمخدر در بعد اجتماعی با افزایش جرایم و در بعد سیاسی با خدشه دار نمودن اعتبار سیاسی نظام در سطح منطقه و جهان، آشکار می گردد.
بررسی رابطه نوع حجاب و میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پس از واکاوی ادبیات تجربی و نظری پیرامون موضوع، سعی شده است با رویکرد نوینی به پدیده حجاب توجه شود؛ بر همین اساس، بر خلاف تحقیقات پیشین که در آنها، حجاب یا پوشش اسلامی و امنیت به طور منفک بررسی شده بود، در این پژوهش، رابطه بین حجاب و امنیت اجتماعی در بین زنان بررسی شده است.
از آنجا که حجاب زنان یکی از ارکان اصلی نظام ارزشی جامعه ما قلمداد می شود، نوع آن در بین زنان می تواند اهداف مهمی را در جامعه دامن زند پوشش غیر اسلامی زنان، خود، می تواند زمینه ساز برخی هنجارشکنی ها و فرصت مناسبی برای تهدیدگران اجتماعی باشد، و به همین دلیل انجام چنین پژوهشی ضرورت پیدا می کند. این پژوهش در بین 1000 نفر از زنان تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در اماکن عمومی شهر تهران اجرا و اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه شفاهی گردآوری شده است. یافته های حاصل از این پژوهش با کاربرد آماره هایی چون Eta، ضریب توافقی پیرسون(Contingency Coefficient) و F تحلیل شده است و نشان می دهد که بین نوع حجاب زنان و میزان امنیت اجتماعی آنها، و نوع تهدیدات وارده به آنها و احساس امنیت فردی آنها، رابطه معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد. همچنین نتایج به دست آمده از اجرای رگرسیون تصنعی، بیانگر آن است که مقدار واریانس تبیین شده متغیر امنیت اجتماعی با نوع پوشش 22/0 است.
استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه دانشگاه باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بحث دربارة احساس امنیت اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای ضروری بشر در دوران امروز که خصوصاً ارتباطات و اطلاعات یکی از لوازم ضروری آن به نظر می رسد، می پردازد. مطابق با برخی رویکردها، جهانی شدن به طور عام و جهانی شدن فرهنگی یکی از عواملی است که امروزه امنیت اجتماعی را به خطر انداخته است. بدین اعتبار سؤال اصلی این است که آیا استفاده از اینترنت که از لوازم جهانی شدن فرهنگی است باعث تضعیف احساس امنیت اجتماعی می شود؟ این نوشتار با استفاده از روش پیمایش و در بین نمونه ای 349 نفری از دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان اجرا شده است. چارچوب نظری، یک چارچوب تلفیقی از نظریه های مکتب کپنهاگ و نظریة چلبی بر اساس آجیل پارسونز می باشد. نتایج به دست آمده از بررسی نشان می دهد که هرچه میزان و سابقة استفاده از اینترنت بیشتر شود، احساس امنیت اجتماعی کاهش پیدا می کند. همچنین بین نوع و میزان استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی نیز رابطه وجود دارد. به گونه ای که از یکسو استفادة بیانگر از اینترنت در مقایسه با مصرف ابزاری آن احساس امنیت اجتماعی را بیشتر کاهش می دهد و از سوی دیگر کسانی که از سایت های فیلترشده استفاده می کنند، احساس امنیت اجتماعی پایین تری نیز نسبت به بقیه دارند
امنیت فرهنگی از منظر فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جهان اسلام، تحت سایه سنگین ناامنی و بحران های متوالی و متتابعی چون تروریسم مذهبی، تفکرات تکفیری و اشغال نظامی به سر می برد که بیانگر انحطاط در حیات سیاسی- اجتماعی مسلمانان می باشد. این انحطاط در حوزه های نظری امنیت نیز تبلور یافته است که ضرورت تأملات فقهی راجع به امنیت و تولید دانش اسلامی امنیت با ابتنای بر ظرفیت های فقه شیعه را آشکار می کند. مقاله حاضر با تمسک به خصائص و ظرفیت های فقه شیعه سعی کرده احکام متقاربی با محوریت امنیت فرهنگی را تجمیع و اصول و ضوابط فقهی امنیت را استنتاج نماید و زمینه تکوین «فقه امنیت فرهنگی» در چارچوب مطالعات اسلامی امنیت را فراهم سازد.
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
نسبت امنیت فرهنگی و تمدن اسلامی در جمهوری اسلامی ایران؛ مروری بر تئوری ها
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن طرح مباحثی تفصیلی درباره تمدن و فرهنگ و روابط آنها با مبحث امنیت و شرح بحران های تمدنی و فرهنگی غرب، به توضیح راهبردهای اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی و تضمین امنیت فرهنگی می پردازد. بحث از امنیت فرهنگی در ذیل موضوع امنیت ملی قرار دارد و یکی از مؤلفه های اصلی آن را تشکیل می دهد و تأکید بر عناصر «فرهنگی» و «ارزشی» امنیت ملی با تعاریف جدید عرضه شده از مصطلح اخیر هم تناسب دارد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که تمدن و فرهنگ هریک به چه معنایی است و رابطه و نسبت این دو مفهوم با اصطلاح امنیت چگونه است؟ بر این اساس مفروض این نوشتار اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی در تضمین امنیت فرهنگی است. البته تمدن و فرهنگ دینی و اسلامی و راهبردهای تضمین امنیت فرهنگی ویژگی ها و مؤلفه های متعددی دارد، اما در نوبت رشد تمدن و فرهنگ متعامل با دین و خلاقیت در علم و هنر بیش از هر چیز نیازمند ثبات و استقرار اجتماعی و امنیت و آسایش است. جامعه بالنده و ایمن، با تأمین و امنیت خویش، خاستگاه و زادگاه تمدن و فرهنگ است و از سوی دیگر بالندگی و ترقی تمدنی و فرهنگی نیز ضامن حفظ ثبات و امنیت و اشاعه آن و رافع تنش و بی ثباتی در حوزه ملی و بین المللی قلمداد می گردد.
بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت شهروندان شهرستان های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
109 - 148
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان احساس امنیت در شهروندان 18 ساله و بالاتر مراکز شهرستان های استان مازندران چه اندازه است. همچنین در این پژوهش سعی می شود تا تأثیر سرمایه فرهنگی و ابعاد آن بر احساس امنیت مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی: این پژوهش با روش پیمایش اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شهروندان 18 سال و بالاتر استان مازندران می باشد. حجم نمونه پژوهش شامل 1100 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده اند.
یافته ها: یافته های حاصل از رگرسیون خطی چند متغیره به روش گام به گام نشان داده است که متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته (332/0) و متغیر سرمایه فرهنگی تجسم یافته (139/0) به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را بر متغیر احساس امنیت دارند. باید اضافه نمود که از بین سه متغیر وارد شده به معادله رگرسیونی (سرمایه فرهنگی عینیت یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه شده، سرمایه فرهنگی تجسم یافته)، هر سه متغیر در معادله باقی مانده است. لازم به ذکر است که تأثیر تمام متغیرهایی که در معادله باقی مانده اند (سرمایه فرهنگی عینیت یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه شده، سرمایه فرهنگی تجسم یافته) بر متغیر وابسته احساس امنیت مثبت است.
نتیجه گیری: سرمایه فرهنگی (سرمایه فرهنگی عینیت یافته، سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه شده) دارای تاثیر مثبت بر احساس امنیت (امنیت اجتماعی، امنیت فرهنگی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی) می باشد.
چگونگی استقرار مهاجران گرجی در ایران دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران از دیرباز به سبب موقعیت سوق الجیشی به عنوان چهارراه عبور گروه ها و اقوام مختلف شناخته شده است. گاه ایران خود مقصد مهاجرت بوده و گاه واسط مهاجرت به مکانی دیگر. گاه مهاجرت خودخواسته بوده و گاه به اجبار سیاسی یا مذهبی. یکی از گروه های قومی ساکن در ایران گرجی ها هستند. تا بحال حضور گرجی ها در ایران به مثابه گروهی اسیر تلقی شده که توسط شاهان صفوی در جنگ با کفار اسیر و به تدریج در دستگاه حکومتی و جامعه ایرانی وارد شدند. در این مقاله به عنوان اقلیت قومی نگریسته می شود که مجبور به مهاجرت از موطن خود به سرزمین مجاور شده اند و از آنجا که مانند مهاجرت اختیاری، حق انتخاب محل مهاجرت را نداشته اند به منظور سازگاری با جامعه جدید و دستیابی به امنیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در محیطی که به آنها به عنوان گروهی اسیر نگریسته می شود، دست به اقداماتی زدند. بر این اساس، مساله این مقاله آن است، سازگاری اجباری گرجی ها در چارچوب جامعه ایرانی عصر صفوی چگونه بود. برآیند داده های موجود بیانگر آن است، نخستین اسرای گرجی با درک این موضوع که در سرزمین جدید به عنوان اسیر و به منظور حفظ جامعه اقلیت خود، به جایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیاز دارند، با بهره گیری از وضعیت سیاسی دربار و نیاز شاهان صفوی جهت کاهش قدرت اهل قلم و اهل شمشیر، خود را به شاهان صفوی نزدیک کرده و توانستند در ساختار سیاسی قدرت جایگاه محکی بدست آوردند. مهاجران بعدی با کمک شبکه حمایتی مهاجران نخستین توانستند، این زنجیره را محکم کرده و به نوعی امنیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای ساختارهای جامعه گرجی ایران دست یابند.
آینده امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی و تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت بستر ظهور و ناامنی آغاز افول تمدنهاست، و رمز ماندگاری و توسعه و گسترش تمدنها در حفظ و ارتقای امنیت فرهنگی آنهاست. با مطالعه تاریخ تمدن بشری می توان دریافت که کارایی، قدرت نفوذ و اشاعه عناصر فرهنگی به جوامع دیگر از جمله ویژگی های مهم امنیت مقتدرانه بوده است که تمدنهای بزرگی را رقم زده است. در دنیای امروز هم نظام های تحول گرا برای بقا و مانایی در میدان رقابت بین الملل نیازمند ترسیم افقی روشن برای آینده هستند. افقی که امنیت فرهنگی و به معنای دقیق تر؛ هویت جامعه در حال خیزش تمدنی را حفظ و ارتقا ببخشد، و تمدن نوین و مطلوب تحقق پیدا کند. لذا این مقاله تلاش می کنیم با تبیین چیستی امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی به؛ شناسایی چالش هایی که چه بسا قابلیت تبدیل شدن به فرصت و یا تهدید ناشی از تحولات فرهنگی را دارند بپردازیم؟ و از آنجا که مطالعه و بررسی چالش های هویت پایه امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی با رویکرد آینده پژوهانه صورت می گیرد، فرضیه مقاله این خواهد بودکه؛ برخی از چالش های موجود قابلیت تبدیل شدن به تهدید را در آینده دارند و برخی دیگر در همان سطح بالقوه باقی خواهند ماند. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ایی بوده و روش آن اسنادی و کتابخانه ای می باشد.
اعتبار سنجی الگوی امنیت فرهنگی در توسعه پایدار مبتی بر دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به اعتبار سنجی الگوی امنیت فرهنگی در تو سعه پایدار مبتنی بر دانش می پردازد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمی کیفی) است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمی کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه) 15 نفر از خبرگان و متخصصین، و صاحب نظران آشنا به مباحث فرهنگی و دانشی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان و مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 99-98 به تعداد 551 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 226 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. در روش میدانی جهت جمع آوری بخش کیفی به انجام مصاحبه با تعدادی از مدیران فرهنگی اقدام گردید و در بخش کمی نیز اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید پایایی این پرسشنامه بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 86/0 برآورد گردید در ارتباط با روایی شاخص های بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی و نیز در ادامه برای بررسی اعتبار مدل پرسشنامه ای طراحی شد که ابعاد مدل نهایی را با استفاده از تی تک نمونه ای سنجید. نتایج نشان داد که مدل از روایی اعتبار برخوردار بوده و الگوی امنیت فرهنگی در توسعه پایدار دانشی با عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل محیط زیستی، عوامل سیاسی و عوامل ملی و مذهبی، اعتبار لازم را کسب نمود.
تحول پارادایمی در معانی و دلالت های مفهوم امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول پارادایمی با تحول نظری مرزبندی مهمی دارد. این نوع تحول نه ناظر بر تحول در اجزاء نظری، بلکه ناظر بر تحول در فضای نظری است که برآیند آن، تغییر رادیکال در پیش فرض ها و برداشت های زمینه ای است؛ امری که سرانجام نه تنها به تحول در معانی، بلکه به تحول در دلالت های مفهومی می انجامد. مفهوم امنیت مانند سایر مفاهیم بسیط می تواند در گذر از فرآیند «تفهم» به تکوین «فهم» های متفاوتی بینجامد؛ زیرا تاریخ مند است و ذیل پارادایم های مختلف، دلالت های گوناگونی به خود می گیرد. از این نظر، تولد مفهوم امنیت به معنای کلاسیک آن را می توان مقارن با پیدایش پارادایم سیاسی تلقی کرد؛ پارادایمی که در قالب آن، امنیت هم ردیف حفظ نظم سیاسی و تمامیت ملت-دولت بود. پس از آن، گذار از پارادایم سیاسی به پارادایم اقتصادی امنیت روی داد؛ که بیش از هر چیز در شکل «تأمین اجتماعی» نمودار و در چارچوب آن، تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و افزایش عدالت اجتماعی به مبحث کانونی مطالعات امنیت بدل شد. از اواخر قرن بیستم به این سو، شاهد پیدایی پارادایم فرهنگی امنیت هستیم. این مقاله بر آن است که گذار به پارادایم فرهنگی امنیت، نتیجه مستقیم ورود به مرحله مدرنیته متأخر است که امکان طرح نظریات نوینی درباره امنیت فراهم آمد؛ که مهم ترین آن، نظریه امنیت جامعوی است؛ که اطمینان خاطر افراد و گروه های اجتماعی نسبت به حفظ هویت و ارزش هایشان را در کانون توجه مطالعات امنیت قرار می دهد.
حفظ امنیت فرهنگی در ایران با ارائه الگوی پدافند غیرعامل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ ایرانی در عصر متلاطم و ناپایدار هجوم فرهنگ ها، تکنولوژی ها و ابزارهای نوین ارتباطی وارده، نیازمند حراست و حفاظت می باشد. ارائه الگوی پدافند غیرعامل جهت حفظ امنیت فرهنگی در شرایطی که فرهنگ های مختلف بر فرهنگ ایرانی- اسلامی هجوم آورده اند بسیار لازم و ضروری است. این تحقیق با هدف بسط نظری مفاهیم امنیت فرهنگی در کشور و شناسایی الگوی تقویت پدافند غیرعامل جهت حفظ امنیت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش ﭘﮋوﻫﺶ ﮐﯿﻔﯽ از نوع داده ﺑﻨﯿﺎد (ﮔﺮاﻧﺪد ﺗﺌﻮری) اﺳﺖ و دادهﻫﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮔﺮدآوری ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪی آماری ﭘﮋوﻫش از ﻣﯿﺎن ﺧﺒﺮﮔﺎن فرهنگی متشکل از صاحبنظران، اﺳﺎﺗﯿﺪ و ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ فرهنگی کشور بودند ﮐﻪ ﺑﻪ روش ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺑﺮﻓﯽ ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﯽ و پس از اﻧﺠﺎم 15مصاحبه ﻧﯿﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﯾﺎﻓﺘﻪی ﻋﻤﯿﻖ، ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ها ﺑﻪ اﺷ ﺒﺎع ﻧﻈﺮی رﺳﯿﺪ. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ ﮐﺪﮔﺬاری ﮔﺮدﯾﺪ و ﭘﺲ از ﺗﻮﻟﯿﺪ 680 ﮐﺪ ﻣﻔﻬﻮم، ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ در ﻣﺮﺣﻠﻪی ﺑﻌﺪی اﻧﺘﺰاﻋﯽﺗﺮ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﻘﻮﻟﻪﺑﻨﺪی ﮔﺮدﯾﺪﻧﺪ. ﻣﻘﻮﻟﻪﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل اﺷﺘﺮاوس و ﮐﻮربین در ﻣﺤﻮرﻫﺎی ﻣﺪل ﭘﺎراداﯾﻤﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و پیشنهادات براساس شش محور ارائه گردید.
از دفاع غیرعامل تا امنیت فرهنگی؛ سیاست ها و تدابیر موجود و مطلوب جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
119 - 154
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین موضوعات هر نظام فرهنگی و دولت مستقلی در جهان امروز، پیش بینی تهدیدها و مصون سازی ساختارها و عاملیت ها از هرگونه بحران آفرینی مهاجم و متخاصم است. اگر ابعاد فرهنگی - ارتباطی این دفاع غیرنظامی و غیرمسلح را برجسته سازیم، با حوزه مهم امنیت فرهنگی هویتی در ادبیات سیاست گذاری هم صدا می شود و مسائل مشترکی می یابیم. موضوع این مقاله، بازخوانی و مقایسه دستور کارها و تدابیر سیاستی موجود و مطلوب در اسناد رسمی جمهوری اسلامی ایران ناظر به این میدان مشترک است که با روش اسنادی و تحلیل مضمون سیاست ها، تحقیق و نگارش شده است. این تحقیق طبعاً تحت پرتو مطالعه مروری و یادآوری پژوهش های مرتبط با مسائل سیاستی پدافند غیرعامل به مثابه امنیت فرهنگی محقق شده است. در پایان، بر اساس تطبیق و تحلیل انتقادی محقق، مهم ترین مسائل و تدابیر مطلوب، اما مغفول، صورت بندی و پیشنهاد شده است.
نهاد «خانواده» و جایگاه آن در امنیت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد خانواده در جامعه ایرانی به عنوان مهم ترین واحد اجتماعی، پیوند ناگسستنی با امنیت فرهنگی و تداوم خصیصه های مطلوب هویتی ایرانی- اسلامی دارد. این کارکرد در سال های اخیر، دستخوش تغییر و تحول شده است به گونه ای که به نظر می رسد در سال های آینده، نقش بلامنازع نهاد خانواده در تقویت امنیت فرهنگی جامعه با چالش روبرو خواهد شد. پرسش مقاله حاضر این است که چه عواملی روابط کارکردی خانواده و امنیت فرهنگی را با چالش مواجه کرده و از تأثیر نهاد خانواده بر تقویت امینت فرهنگی جامعه کاسته است. در پاسخ به این سؤال، نوشتار حاضر به رابطه کارکردی نهاد خانواده بر مقوله امنیت فرهنگی پرداخته و چالش های موجود در این رابطه را بررسی می کند. نمودهای سبک زندگی جدید و متفاوت با چارچوب سنتی، ظرفیت شبکه های اجتماعی در هویت بخشی و تناقض جامعه پذیری فرد در خانواده با الگوهای جامعه پذیری رسمی از مهمترین چالش های موجود در تضعیف روابط کارکردی نهاد خانوده و امنیت فرهنگی هستند.
بررسی موانع و راهکارهای تأمین امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، از جمله عوامل پیونددهنده آحاد مردم به یک دیگر است و از این رو، پرداختن امنیت فرهنگی، به نوعی به همه افراد جامعه ارتباط دارد. در مقوله امنیت فرهنگی باید هم به آسیب هایِ آن (در وجه سلبی) و نیز آثار ایجابیِ آن برای تثبیت و ارتقای امنیت در جامعه توجه نمود. از این رو، پرداختن به این موضوع، خود می تواند در باز کردن بابِ مباحثِ اساسی در زمینه امنیتِ همه جانبه، چه در عرصه عمل و چه در عرصه نظر کمک کند. این مسئله از دغدغه های مهم آیت الله خامنه ای در سال های اخیر بوده است و در این پژوهش با توجه به بیانان ایشان این پرسش مورد بحث قرار خواهد گرفت که موانع و راهکارهای تأمین امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای چیست؟ روش این پژوهش «تحلیل گفتمان لاکلا و موف است. مهم ترین یافته های آن نیز عبارتند از اینکه: آیت الله خامنه ای تهدیدات امنیت فرهنگی را «اسلام زدایی»، «تهی کردن انقلاب از درون»،«فاسد کردن جوانان و اشاعه فسادِ سبک زندگی غربی» و«ناکارآمدی برخی از مدیران اجرایی فرهنگی» می دانند. در مقابل، با ارائه راه کار هایی، که دال های گفتمانِ ایشان را مشخص می کند تأمین امنیت نرم در حوزه فرهنگ را «ترویج فرهنگ دینی و تعلیم فضایل اخلاقی»، «داشتن اقتدار و قوی نمودن کشور در عرصه فرهنگی»، «ارائه سبک زندگی ایرانی اسلامی» و «مدیریت جهادی کارآمد، اجرای صحیح قوانین و ترسیم نقشه مهندسی فرهنگی» می دانند.
الگوی مفهومی مؤلفه های تغییر فرهنگ و امنیت فرهنگی در سوره مبارکه مؤمنون (مبنتنی بر رویکرد استنطاقی)
حوزه های تخصصی:
تفسیر موضوعی و استنطاقی قرآن، شاهراهی بسوی درک و طرح هدایت عام قرآن ناظر به مسائل و موضوعات عصری است که درقالب نظریاتی عام در نسبت با سنت ها و نوامیس اجتماعی در کتاب مقدس، استنباط می شود. سوره مبارکه مومنون هفتاد و چهارمین سوره نازل شده قرآن کریم بر پیامبر و امت، در پایان دوره مکی در شرایط سخت، مواجهه و تقابل مومنون و کافران و کیفیت تلاش انبیاء برای تغییر بینشی، گرایشی و رفتاری کفار را تبیین و ویژگی های جامعه شناختی دو طرف را مطرح می سازد. این مقاله پس از تحلیل مضمونی آیات این سوره با استفاده از تفاسیری چون المیزان، نمونه، مجمع البیان و...درصدد است تا با استنطاقی مساله مدار، نقشه و الگوی مفهومی فرهنگی پیامبر (ص) را در جریان هدایت، در اواخر دوره مکی به ترسیم کشیده و راهبردهای قرآن دراین زمینه را باز تنظیم نماید.یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه مقوله تذکر، دفع سیئه با حسنه و هجرت به عنوان راهکاری برای حفظ امنیت فرهنگی معرفی شده اند.
نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت: جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
177 - 215
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، با جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»، به تبیین نظری این مفهوم از منظر نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت می پردازیم. مفروض مقاله این است که امنیت فرهنگی را به مثابه مفهوم یا حتی پدیدار نمی توان درک کرد مگر آنکه به بازشناسی و بازنمایی شقوق مختلف نسبت مفهومی «فرهنگ» و «امنیت» دست یازید. در پاسخ به این مسئله یا پرسش محوری، پردازش مفهومی مقاله حاضر نشان می دهد که عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و مقوم امنیت، عمدتاً فرهنگی هستند؛ عناصر و مؤلفه هایی همچون وجوه ذهنی، زبانی، معنایی، گفتمانی، تصوری، ادراکی، احساسی، روانی و اخلاقی امنیت، از این جمله اند و بدون آن ها، تکوین، تقویم و تداوم امنیت ناممکن است. در مقاله حاضر، پس از تعریف مفاهیم فرهنگ و امنیت در مقدمه، به شقوق مختلف نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت با تأکید بر فرهنگ به مثابه متغیر مستقل می پردازیم. در نتیجه این پردازش، نویسنده در مقام فرضیه مقاله، به چهار نسبت مشخص؛ یعنی «فرهنگ به مثابه یکی از ابعاد و بخش های امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه موضوع ارجاعی امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه شاکله محیط امنیتی» و «فرهنگ به مثابه منبع تهدید امنیت» اشاره کرده است.