مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
محمود احمدی نژاد
حوزه های تخصصی:
با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، مفروض براین است که بازیگرانی دیندار مناصب اصلی حکومت را برعهده بگیرند. بنابراین می توان این انتظار را داشت که همان گونه که باورها و شخصیت افراد در ادراکات و تصمیمات آنها اثرگذار است، باورهای دینی بازیگران جمهوری اسلامی ایران بر ادراکات ایشان اثر بگذارد. در این مقاله با بکارگیری روش تحلیل محتوا و ابزارهای تحلیل رمزگان عملیاتی و تحلیل نگرش دینی، تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه نگرش دینی فرد بر سیاست خارجی ادراکی وی اثر می گذارد؟ به بیان دیگر، آیا می توان ادراکات سیاستمداران در عرصه سیاست خارجی را به کمک نگرش دینی ایشان معنادار کرد؟ برای این منظور از میان کارگزاران جمهوری اسلامی، مهدی بازرگان و محمود احمدی نژاد برگزیده شدند که به لحاظ ادراکی نسبت به نظام بین الملل، در ظاهر تفاوت های عمیقی با یکدیگر دارند. آشکار می شود اگرچه هر دو کارگزار نسبت به نظام بین الملل بدبین هستند، ولی احمدی نژاد گرفتار هراس و بدبینی بیشتری است و بر قدرت کارگزار بیش از ساختار و سازمان توجه دارد. در الگوی نگرش دینی نیز برای بازرگان و احمدی نژاد به ترتیب «الگوی انسان مختار ملی» و «الگوی انسان فطرت جوی بی مکان» استنباط شد که زمینه مناسبی برای تحلیل چرایی تفاوت نوع شخصیتی این دو در سیاست خارجی ادراکی فراهم می کند.
مقایسه شاخص های عملکرد اقتصادی دولت ایران در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با حسن روحانی
حوزه های تخصصی:
اقتصاد در دولت محمود احمدی نژاد از جمله شاخص های مورد انتقاد در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد محسوب می شود. او برنامه های اقتصادی خود را بر اساس آنچه اقتصاد اسلامی و اقتصاد عدالت محور خوانده بود، پایه ریزی کرد و با شعار «آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم» نظر مردم را به خود جلب کرد و اجرای طرح های طرح تحول اقتصادی، احداث بنگاه های زود بازده، طرح مسکن مهر، طرح هدفمندسازی یارانه ها و صندوق مهر امام رضا را در اولویت کاری در این ۸ سال قرار داد، اما بر خلاف شعارها و عملکرد دولت ها در مدت ۸ سال زمامداری محمود احمدی نژاد، اکثر شاخص های کلان اقتصادی ایران تنزل پیدا کردند، از جمله میزان نقدینگی کشور از زمان آغاز به کار دولت نهم تا زمان اتمام دوره دولت دهم به میزان ۶ برابر افزایش یافته است. دولت حسن روحانی نیز در یک دوره ی گذشته توانسته است رویکردهای سیاستی گذشته و روند شاخص های مختلف را معکوس کند. روند تحریم های بین المللی معکوس شده؛ روابط بین المللی ایران آن چنان بهبود یافته که ایران برای اولین بار می تواند نقش دیپلماتیک نیز در بحران های منطقه ای ایفا کند؛ نرخ تورم به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و بسته سیاستی منسجم و کارآیی برای عبور از رکود ارائه شده است.
واکاوی دلایل دیپلماسی تهاجمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
431 - 452
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد واکاوی دلایل و عوامل دخیل در شکل گیری دیپلماسی تهاجمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1392-1384 است. بر این اساس، این پژوهش معتقد است که در دوره تحت بررسی، نوع خاص و متمایزی از سیاست خارجی در حیات جمهوری اسلامی متجلی شد که شاخصه اصلی آن رویکرد تهاجمی به غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا بود. فرضیه این پژوهش براساس گزاره اصلی عبارت است از اینکه تعیین الگوی خاصی از سیاست خارجی در این دوره، حاصل ترکیبی از متغیرهای سطح تحلیل خرد و کلان است. بر این اساس، الگوی پیوستگی جیمز روزنا به عنوان چارچوب نظری این پژوهش برگزیده شده است. در این مدل ترکیبی، در سطح تحلیل خرد چهار متغیر فرد، نقش، ساختار حکومتی و درون مایه های اجتماعی و در سطح تحلیل کلان نیز ساختار نظام بین الملل در جهت گیری سیاست خارجی کشورها نقش مهم و برجسته ای دارند. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز اسنادی و کتابخانه ای است.
تحلیلی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد از منظر مدل پیوستگی «جیمز روزنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱
283 - 300
حوزه های تخصصی:
طی سال های 1387 – 1384 گفتمان حاکم بر سیاست خارجی ایران از «صلح مردم سالار اسلامی» به «اصول گرایی عدالت محور» تغییر کرد. از خصوصیات قابل توجه گفتمان جدید می توان به زیر سؤال بردن هنجارهای بین المللی، اتخاذ رویکرد تهاجمی نسبت به غرب و به چالش کشیدن سیاست قدرت های بزرگ، بازبینی در سیاست های ایران بر مبنای اولویت تنظیم روابط بر گسترش روابط و ضرورت تعامل با ملت ها و جنبش های عدالت خواه جهان اشاره کرد. این مقاله در چارچوب مدل پیوستگی «جیمز روزنا» به بررسی علل و عوامل این تغییر در دو سطح تحلیل محیط بین الملل و محیط داخلی می پردازد و بر آن است که در چارچوب این نظریه، عامل محیط بین الملل و عامل فرد (اندیشه ها و شخصیت محمود احمدی نژاد) بیشتر از سایر عوامل (نقش، حکومت و جامعه) نقش ایفا می کنند.
تحلیل تاثیر سازه شخصی محمود احمدی نژاد بر قالب بندی و الگوی تصمیم گیری پرونده هسته ای درچارچوب تئوری جورج کِلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
173 - 204
حوزه های تخصصی:
سیستم سازه های شخصی سیاستگذار یکی از مهمترین قالب های شناخت رفتار، کنش و تصمیم گیری او می باشد. در واقع اگرچه عوامل متعددی در نوع فهم و تصمیم گیری یک موضوع از سوی یک رهبر تاثیر دارند اما بدون شک سازه های شخصی به معنای ادراک، ارزش و باورهای او نقش بی بدیلی در این فرآیند دارد. بنابراین فهم بازنمایی پرونده هسته ای ایران و الگوی تصمیم گیری برآمده از این بازنمایی قطعا بدون شناخت سازه شخصیتی رهبران حاکم در سیاست خارجی ناقص خواهد بود. برپایه همین مساله هدف اصلی این مقاله شناخت تاثیر سازه شخصیتی احمدی نژاد در مسیر مناقشه هسته ای در مقابل غرب بعنوان طرف مقابل است. بر این اساس پرسش مقاله آن است که سازه شخصی احمدی نژاد چه تاثیری بر قالب بندی و سپس الگوی تصمیم گیری پرونده هسته ای داشته است؟ یافته های پژوهش در چارچوب تئوری جورج کِلی و سپس انطباق این یافته ها با آزمون کمی نشان می دهد که نقش سازه شخصی احمدی نژاد ضمن تاثیر اساسی بر پرونده هسته ای، آن را در قالب یک موضوع امنیتی- هویتی بازنمایی و به تناسب این قالب، تصمیم گیری ارزشی- روانشناختی را بر پایه پنج اصل تعبیر، دوگانگی، انتخاب، نوسان و جامعه جویی به عنوان الگوی مطلوب در خصوص آن بکار گرفت. روش پژوهش با توجه به تحلیل موضوع در دو سطح، توصیفی و پیمایشی (پرسشنامه) است.
مقایسه گفتمان های سیاست خارجی در کتاب های درسی جامعه شناسی دوران ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1197 - 1173
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویکرد برنامه درسی جامعه شناسی دوره متوسطه به مفاهیم و مباحث سیاست خارجی در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر جناح های سیاسی در قوه مجریه ایران چه تأثیری بر گفتمان سیاست خارجی موجود در کتاب های درسی داشته است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که تحول در گفتمان حاکم بر قوه مجریه در حوزه سیاست خارجی بر برنامه درسی در ایران تاثیر خواهد داشت. از روش تحلیل محتوای کیفی برای بررسی مقایسه ای متن سه کتاب جامعه شناسی چاپ شده در دوره خاتمی و همان عنوان ها در دوره احمدی نژاد استفاده شد؛ و یافته های پژوهش بیانگر تفاوت بنیادین در الگوهای جامعه پذیری و فرهنگ سیاسی مرتبط با سیاست خارجی دو دوره از کتاب هاست. اگرچه کتاب های هر دو دوره نسبت به غرب رویکردی انتقادی دارند، رویکرد کتاب های دوره نخست مبتنی بر پذیرش واقعیت جهان غرب و تعامل با آن است، درحالی که رویکرد دوره دوم بر نقد تمام عیار جهان غرب و تأکید بر تضاد آن با جهان اسلام است. افزون بر این مفاهیمی مانند دیپلماسی و نهاد های بین المللی از موضوع های مورد تأکید در کتاب های دوره نخست بودند که یک الگوی سیاست خارجی تعامل گرا با نظام بین الملل به دانش آموزان ارائه می کردند. در مقابل، کتاب های دوره دوم رویکردی منفی به همکاری با نهاد های بین المللی داشتند و تقابل با نظام بین الملل را اجتناب ناپذیر می دانستند. در نتیجه، در نظام سیاسی ایران به دلیل نبود الگوی واحد جامعه پذیری سیاسی در حوزه سیاست خارجی، با هر تغییر در قوه مجریه، الگوهای جامعه پذیری دچار دگرگونی های بنیادین شده و نوع متفاوت و گاهی متضاد از فرهنگ سیاسی به دانش آموزان ارائه می شود.
تحلیل گفتمان مناظره تلویزیونی در انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران (خردادماه1388)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، متن مناظره تلویزیونی محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی، در چارچوب انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران (خردادماه1388) بررسی شده است تا با مطالعه گزاره های اساسی مطرح شده این دو نامزد اصلی انتخابات دهم، محورهای مهم گفتمانی آنان مشخص شود. مقاله حاضر با استفاده از الگوی تحلیل گفتمانی پدام تهیه شده، که شامل سطوح پنجگانه "سطح سطح"، "عمق سطح"، "سطح عمق"، "عمیق" و "عمیق تر" است. سوال اصلی تحقیق آن است که دو نامزد جدی انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران، در کنار اثبات خود، از چه محورهای گفتمانی برای نقد و تخطئه عملکرد دیگری استفاده کرده اند. براساس نتایج به دست آمده، در این مناظره، موسوی، ناکارآمدی دولت نهم را تئوریزه کرده است و مقبولیت احمدی نژاد را در نتیجه سیاست فرهنگی بسته اش، از دست رفته دیده است. سیاست های او را افراط و تفریطی و دارای تبعات منفی دانسته و استبداد و قانون گریزی دولت را مغایر با آموزه های امام(ره) معرفی کرده و احمدی نژاد را برای کسب مجدد قدرت، متهم به فرافکنی کرده است. احمدی نژاد هم ضمن دفاع از عملکرد دولت و تئوریزه کردن کارشکنی و تخریب علیه دولت، عملکرد دولت جنگ موسوی و حامیانش و همچنین مواضع سیاسی موسوی و حامیانش را نقد کرده و قانون شکنی او و حامیانش را نیز تئوریزه کرده است. به بیان دیگر، هر دو نامزد کوشیده اند با تمسک به شواهد و مدارک ادعایی خود، همان چیزهایی را که دیگری به او نسبت داده، رد کند و اتفاقا به او نسبت دهد.
مقایسه سیاست خارجی دولت های احمدی نژاد و روحانی بر اساس نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
95 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش این است که با استفاده از مؤلفه های نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک سیاست خارجی دولت های احمدی نژاد و روحانی را در سه سطح خرد فردی، خرد ملی و سطح کلان مقایسه شود. در این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال هستیم که مهم ترین تشابهات و تفاوت های سیاست خارجی دولت های احمدی نژاد و روحانی از منظر رئالیسم نئوکلاسیک کدامند؟ روابط راهبردی با روسیه و مدیریت تعارضات با آمریکا وجه تشابه سیاست خارجی دو دولت است با این تفاوت که دولت احمدی نژاد از روابط راهبردی با روسیه به عنوان ابزاری برای کاهش فشارهای آمریکا بهره می برد اما دولت روحانی از رابطه با روسیه به عنوان ابزاری برای چانه زنی با آمریکا برای حل بحران هسته ای و عادی سازی روابط ایران در نظام بین الملل استفاده می کرد. هر دو دولت نظم حاکم بر نظام بین الملل را یک نظم ناعادلانه و سلطه گر می دانستند که در عرصه عمل دولت احمدی نژاد برای مقابله با این نظم ناعادلانه با رویکرد قاطعانه به سمت شرق گرایی و رابطه با کشورهای همسایه می رود اما دولت روحانی با رویکردهای نرم و تدریجی سیاست مذاکره و تعامل با کشورهای غربی را پیش می گیرد. در عرصه داخلی آقای احمدی نژاد علاوه بر سیاست خارجی به مسائل داخلی نیز توجه داشت و سیاست خارجی را دنباله سیاست داخلی می دانست، درحالی که آقای روحانی بیشتر توجه خود را به سیاست خارجی گذاشته بود و حل مسائل داخلی را نیز در گرو تعامل با کشورهای غربی می دید. راهبرد پژوهش از نوع قیاسی و گونه پژوهش از نوع کاربردی است.
بررسی جهت گیری تجدیدنظرطلبی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۰ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
121 - 150
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی هر کشور یکی از مهم ترین موضوعات و عرصه هایی است که موردتوجه نظریه پردازان و محققان علوم سیاسی و روابط بین الملل قرارگرفته است. اتخاذ سیاست خارجی از سوی هر کشور از علل و عوامل گوناگون و متنوعی نشأت می گیرد. در خصوص بررسی و تحلیل سیاست خارجی کشور ها نظریه پردازان و محققان از نظریه ها و الگوهای گوناگونی استفاده می کنند که یکی از این نظریه ها الگویِ سیستمیک است. این پژوهش درصدد به کارگیری این الگو جهت بررسی سیاست تجدید نظر طلبی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد است. هدف این پژوهش بررسی و نشان دادن امکان به کارگیری نظریه سیستمیک روابط بین الملل به عنوان چارچوب نظری برای تبیین و بررسی جهت گیری تجدید نظر طلبی در سیاست خارجی محمود احمدی نژاد است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه آیا امکان کاربرد نظریه سیستمیک روابط بین الملل به عنوان چارچوب نظری در بررسی جهت گیری تجدید نظر طلبی در سیاست خارجی محمود احمدی نژاد وجود دارد یا خیر؟ فرضیه این پژوهش با در نظر گرفتن فرآیند تعاملی میان عناصر و اجزاء از طریق نهاده، تبدیل و داده و نیز بازخورد از قابلیت زیادی در تبیین سیاست تجدید نظر طلبی در سیاست خارجی محمود احمدی نژاد برخوردار است. اما همواره باید در نظر داشت که این نظریه نیز به مانند سایر نظریه ها از توان و قابلیت کافی در خصوص تبیین کلیت و تمامیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار نیست. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و گردآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای است.