فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
514 - 493
حوزههای تخصصی:
جمهوریت محوری ترین مفهوم حقوق عمومی مدرن و در عین حال شاخصِ اصلی نسبت سنجی نظام های سیاسی حقوقی با حقوق عمومی مدرن به شمار می رود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و منابع کتابخانه ای درصدد نسبت سنجی این مفهوم در قانون اساسی ایران با مبانی حقوق عمومی مدرن (حق تعیین سرنوشت در قالب یک قرارداد اجتماعی) است. در پاسخ به چگونگی این نسبت باید گفت تدقیق در ویژگی ها و نحوه جایابی مفهوم جمهوریت در کلیت قانون اساسی ایران، بیانگر این است که نسبت میان این مفهوم با مبانی حقوق عمومی مدرن، نه از جنس تباین و نه الزاماً از جنس واگرایانه است و علی رغم عدم تطابق کامل میان ماهیت و لوازم مفهوم جمهوریت مدرن با مفهوم جمهوریت در قانون اساسی، می توان نوعی نسبت سازگاری تعامل گرایانه را میان آنها استدراک کرد، به نحوی که از یک سو برخی مفاهیمِ مُقوِّمِ جمهوریت در آن درج شده است و از سوی دیگر نیز بخش های جمهوریت باورانه قانون اساسی (از منظر حقوق عمومی مدرن) به گونه ای در آن مندرج شده اند که نه تنها امکان مستحیل شدنِ آنها در سایر بخش های قانون اساسی وجود ندارد، بلکه قانون اساسی به عنوان تبلور قدرتِ مؤسس، به وضوح ظرفیت ایفای نقش هنجارسازی در مراحل قانونگذاری در نظام سیاسی حقوقی موردنظر خود را به بخش های مذکور داده است.
تبیینی از نیاز تمدنی جامعه اسلامی به تربیت رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع سواد رسانه ای بیش از چند دهه است که مورد توجه جوامع غربی قرار گرفته و به عنوان یک دانش تخصصی در مراکز علمی مورد بحث است. هدف این پژوهش بررسی وضعیت سواد رسانه ای در ایران و اشکالات وارد به رویکرد آموزش محور در این زمینه است. سوال اصلی پژوهش این است که آیا سواد رسانه ای برای جامعه اسلامی مکفی است؟ رویکرد تربیت رسانه ای چه تمایزی نسبت به سواد رسانه ای دارد؟ روش انجام این پژوهش کیفی است. داده های مورد مطالعه پژوهش از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی – پژوهشی معتبر جمع آوری می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که رویکرد سواد رسانه ای موجود در جامعه ایرانی سه ایراد اساسی دارد: 1- تمرکز بر امر شناخت و آموزش محور بودن 2- محوریت داشتن امر رسانه در آن و 3- تمرکز بر فرد برای مواجهه با آسیب های رسانه ای. پژوهش حاضر رویکرد «تربیت رسانه ای» را به عنوان رویکردی تربیتی-تمدنی در جامعه اسلامی پیشنهاد می کند. تربیت رسانه ای «پویشی آزادانه و آگاهانه برای به فعلیت رساندن فطریات انسان در جهان اشباع از رسانه ها با محوریت نهاد خانواده است که هدف نهایی آن، تحقق کمال وجودی انسان و رسیدن به قرب الهی است». سه مؤلفه اصلی 1- رشد دهنده بودن 2- خانواده محور بودن و 3- جامع نگر بودن به عنوان اصلی ترین مؤلفه های تربیت رسانه ای مورد بحث قرار می گیرد. در پایان نیز ضرورت رویکرد تربیت رسانه ای در نگاه تمدنی تذکر داده می شود.
قدرت، سیاست بازنمایی و زندگی روزمره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
492 - 463
حوزههای تخصصی:
بخش بزرگی از جدال میان قدرت حاکم و شهروندان در نظام های سیاسی جدید، در زمینه نحوه تثبیت معنا در نشانه ها و صورت های مختلف روابط اجتماعی در زندگی روزمره شکل گرفته است. در عصر گسترش فناوری های ارتباطی و ظهور و هجوم شبکه های اجتماعی، رابطه میان قدرت سیاسی و شهروندان وارد مرحله ای تازه و پویاتر شده است؛ مرحله ای که در آن دیگر معانی، نشانه ها و روایت های اجتماعی صرفاً از سوی نهادهای رسمی تعریف نمی شوند. در این میان، شبکه های اجتماعی به بستری فعال برای تولید و بازتولید معنا بدل شده اند و کاربران با بهره گیری از این ابزارها، روایت های شخصی، فرهنگی و اجتماعی خود را شکل می دهند و به چالش با روایت های رسمی می پردازند. در جوامعی مانند جمهوری اسلامی ایران، که ساختار قدرت تلاش می کند از طریق کنترل زندگی روزمره و مدیریت معنا، ایدئولوژی خود را تثبیت کند، این روند با پیامدهای فرهنگی و سیاسی عمیقی همراه است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش کیفی و تحلیل داده های کتابخانه ای و اسنادی، به بررسی این پرسش می پردازد که فناوری های نوین ارتباطی چگونه سیاست بازنمایی را با بحران مواجه می سازند. یافته ها نشان می دهد که شبکه های اجتماعی با تقویت روایت های غیررسمی و عرفی، نه تنها مشروعیت گفتمان رسمی را زیر سؤال برده اند، بلکه زمینه ساز شکل گیری فضایی شده اند که در آن، صداهای متکثر و گاه مخالف، به وضوح شنیده می شوند. این تحولات، بازتعریفی از قدرت، معنا و هویت در جامعه معاصر ایرانی را رقم زده اند و از ظهور دوره ای حکایت دارند که در آن انحصار معنابخشی دیگر در اختیار حاکمیت نیست.
شناسایی اصلی ترین پیشران های تأثیرگذار بر آینده مداخله ایالات متحده در ایران
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده از زمان وقوع انقلاب اسلامی تاکنون، با ابزارهای مختلفی از جمله تحریم های همه جانبه، فشارهای دیپلماتیک، حمایت از گروه های مخالف، عملیات روانی گسترده و حتی تهدیدهای نظامی مستقیم و غیرمستقیم، سعی در تأثیرگذاری بر روندهای داخلی ایران داشته است. از تحریم های اولیه پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران تا فشارهای حداکثری دوره ترامپ، مداخلات آمریکا در اشکال گوناگونی ظهور یافته است. در این میان، تحولات فناوری و تغییر در ماهیت جنگ ها، روش های مداخله را نیز دگرگون کرده است؛ این پژوهش با استفاده از تکنیک های تحلیل ماتریس های متناظر و پرسشنامه های تخصصی، به دنبال شناسایی پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر آینده مداخله آمریکا در ایران است. داده های جمع آوری شده با نرم افزار میک مک تحلیل شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که جنگ ترکیبی به عنوان اصلی ترین روش مداخله آمریکا در ایران عمل می کند. مؤلفه هایی مانند حملات سایبری، جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای و عملیات روانی در قالب این پارادایم جای می گیرند و روابط علی و معلولی پیچیده ای با سایر متغیرهای سیاسی و امنیتی ایجاد می کنند. یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران ایرانی کمک کند تا با درک بهتر این پویایی ها، راهبردهای مناسبی برای کاهش آسیب پذیری ها و افزایش تاب آوری ملی در برابر مداخلات خارجی طراحی کنند.
واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پدیدارشناسانه تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه های کشور در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. محققان با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام دادند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه صورت پذیرفت و داده های خام با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (۱۹۹۰) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از مجموع ۶۵ کد اولیه استخراج شده، ۸ مؤلفه اصلی شامل امنیت اقتصادی، مسائل اخلاقی، چالش های شخصیتی فردی، تهدیدات امنیتی، مسائل اجتماعی، ابعاد ضعف های مدیریتی، چالش های تحصیلی و ابعاد سیاسی شناسایی شدند. مؤلفه های مرتبط در پنج بعد اصلی دسته بندی شدند که عبارت بودند از: ابعاد آموزشی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی. یافته های پژوهش گستردگی دامنه تهدیدات عدم امنیت شغلی در رشته علوم سیاسی از دیدگاه دانشجویان را آشکار ساخت. بر اساس نتایج، توصیه شد مدیران و مسئولان حوزه آموزش و استخدام راهکارهایی را اتخاذ کنند که به کاهش تهدیدات شغلی دانشجویان علوم سیاسی منجر شود. این امر می تواند به افزایش بازدهی آموزشی و ارتقای اثربخشی سازمان های مرتبط کمک نماید. دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند برای کارشناسان حوزه های سیاست عمومی، امنیت داخلی و استخدامی مفید و راهگشا باشد.
آسیب شناسی فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
85 - 53
حوزههای تخصصی:
گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، فرایندی کلیدی در تعیین هندسه قدرت در نظام جمهوری اسلامی است. این مقاله با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی پسارویدادی بر مبنای تحلیل محتوای متون دست اول حقوق سیاسی در جمهوری اسلامی ایران و مطالعات موردی و میدانی روند گزینش سیاسی به آسیب شناسی فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است. یافته ها نشان می دهد فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دو بستر دچار آسیب است: 1. محتوای متون قانونی مانند کیفی وذهنی بودن قوانین، 2. فرایندهای اجرایی و عملی مانند نقش احزاب، مستندات و مبانی استدلالی در بررسی صلاحیت ها، استماع توضیحات نامزدها، استقلال و کارامدی نهاد گزینشگر، شفافیت سازوکارها و... . به نظر می رسد، بهترین و در دسترس ترین راهکار برای حل آسیب های مذکور تلاش برای کمی وعینی سازی معیارها تا حد ممکن است. توصیه های سیاستی مانند تشریح مصداقی شرایط کیفی، استفاده از فرض قانونی، استفاده از حد نصاب جمع آوری امضا از شهروندان به عنوان ابزار کمکی، استفاده از حد نصاب جمع آوری امضا از مقامات کنونی و سابق نظام به عنوان ابزار کمکی، ایجاد سامانه پیش ثبت نام اختیاری نامزدها، تعیین تکلیف موارد تعارض منافع احتمالی، رسمیت بخشی به نقش احزاب برای برخورداری از نامزد مطلوب خود در انتخابات در چارچوب قانون اساسی، الزام نهاد گزینشگر به ارائه مستندات و مبانی استدلالی عدم تأیید نامزدها و... در راستای بهبود آسیب ها پیشنهاد می شود.
سیاست آونگی متحدین آسیایی آمریکا در قبال چین با تاکید بر بحران هواوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
203 - 223
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ سرد، هیچ یک از رقبا یا حتی متحدان آمریکا به جز چین به 60 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور نرسیدند. با این وصف و به دلیل ماهیت اساسی متفاوت ملی چین و ایالات متحده، روابط چین و آمریکا از زمان دولت اوباما به تدریج تیره شده و از رقابت تجاری به رقابت تکنولوژیک و فناورانه در دوران ترامپ و بایدن تبدیل شده است. بنابراین پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چرا آمریکا جنگ فناوری علیه چین با محوریت ممنوعیت شرکت هواوی را آغاز کرده و واکنش متحدان آسیایی واشنگتن (کره جنوبی- ژاپن و استرالیا) در قبال این جنگ چگونه بوده است؟ در پاسخ با بهره گیری از جنبه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی این فرضیات مطرح می شود که با توجه به تمایل تصمیم گیرندگان آمریکایی برای حفظ هژمونی جهانی ایالات متحده در حوزه فناوری، دو دلیل حیاتی کاخ سفید در جنگ فناورانه علیه چین: 1- حفظ رهبری فنی، اقتصادی و نظامی در حوزه هوش مصنوعی؛ 2- محدود کردن نفوذ پکن در بازار فناوری از طریق تعمیق همکاری با متحدان آن است. براساس داده ها در این مسیر واکنش سه کشور متحد آسیایی ایالات متحده همراهی با سیاست های این کشور در قبال چین و تحریم هواوی بوده است.
مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز در اندیشه رهبران انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش بنیادین است که «مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز، در اندیشه رهبران انقلاب چگونه است؟». روش پژوهش کیفی بوده و در این پژوهش در گام نخست، کلیه بیانات مکتوب شده حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری موردبررسی قرار گرفت و در ادامه، با به کارگیری روش داده بنیان، بیانات مرتبط با مؤلفه های دینی و ملی مدیران شایسته تراز انقلاب در حکمرانی اسلامی کدگذاری گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 70 مضمون فرعی در بیانات حضرت امام خمینی (ره) و 110 مضمون فرعی در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) برحسب روش تحلیل کیفی مضمون در ارتباط با هدف پژوهش قابل استخراج است. درنهایت، با طبقه بندی مضامین شناسایی شده، 180 مضمون فرعی برحسب طبقه بندی روش تحلیل کیفی استخراج گردید. درنهایت، شش مضمون اصلی شامل ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪار، اخلاق مدار، عادل، مدبر، مسلمان انقلابی و همگرایی با جامعه شناسایی شد.
اقتصاد سیاسی سیاست گذاری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در چالش های ارزی متاثر از متغیرهای خارجی و داخلی (1397 - 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
87 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از ابرازرهای اقتصادی و سیاسی برای تحمیل خواسته های یک کشور و یا به عبارتی تامین منافع آن به وسیله کشور دیگر استفاده از تحریم ها است، در این حالت کشور بزرگ و صاحب نفوذ در دنیای سیاست و اقتصاد قادر خواهد بود اعمال محدودیت بر روی اقتصادی کوچکتر و صاحب نفوذ کمتر از خود، هزینه های اقتصادی و سیاسی بر کشور دیگر را تحمیل کند و این وضعیت در صورت همراهی سایر بازیگران مهم اقتصادی و سیاسی در جهان با کشور بزرگ تحریم کننده ابعاد جدی تری به خود می گیرد، وضعیتی که در مورد تحریم های اعمال شده بر اقتصاد ایران متصور است این است که علاوه بر ابعاد سیاسی، آثار و تبعات نامطلوب اقتصادی نیز طی این سالها قابل توجه بوده است که در این راستا نقش بانک مرکزی در سیاستگذاری مطلوب ارزی بسیار حانز اهمیت است از این رو در این مقاله به « تحلیل بر سیاستگذاری ارزی بانک مرکزی در بحران های ارزی سال 1391 و 1397» پرداخته شده است
واکاوی مسئله «تصویر» در روابط چین - آفریقا
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
برخی از پژوهش های انتقادی اخیر از وضعیت رقابت های بین المللی در آفریقا، از نفوذ چین در کشورها و جوامع آفریقایی و همکاری آنها با نخبگان ملی و محلی آفریقا ابراز نگرانی کرده اند. برخی نخبگان فکری و عملی آفریقایی اما با اشاره به تأثیر اقدامات زیرساختی چین در آفریقا، این حضور را مؤثر و مفید دانسته اند. بر اساس این تفاوت تصویر از تعامل دو طرف، تصاویر برخاسته از روابط چین با آفریقا را می توان شامل دسته بندی های: 1. تصاویر آفریقایی درخصوص چین از منظر جهانی؛ 2. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر چندجانبه؛ 3. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر دوجانبه، دانست. عده ای ضمن صحه گذاشتن بر بخشی از حس تهدید، معتقدند نگرانی از حضور چین در آفریقا بیشتر از آنکه معطوف به دل نگرانی از منافع آفریقا باشد، به جهت به خطرافتادن منافع غرب است. با توجه به مطالب فوق، پرسش کلیدی پژوهش حاضر این است که بنیان های مسئله محور شدن تصویر در روابط چین آفریقا، از منظر ذی نفعان دو طرف چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که مساله تصویر چین در آفریقا و آفریقا در چین، صرفاً به رقابت های چین با قدرت های بزرگ محدود نمی شود؛ بلکه عاملیت تجربی کشورهای آفریقایی در این میان تعیین کننده است و برخلاف برخی تصویرسازی ها که آنها را بازیگرانی منفعل می دانند، این کشورها به دنبال متنوع سازی شرکای بین المللی خود هستند و این اقدام زمینه رقابت برای ایجاد تصویر مثبت از خود و منفی از چین را ایجاد می کند.در این مقاله از روش شناسی کیفی و تحلیل توصیفی تفسیری بهره گرفته شده است.
تاثیرات ناامنی هستی شناختی در سیاست خارجی رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
از ابتدای شکل گیری رژیم اسرائیل، تلاش در جهت حفظ و افزایش امنیت، همواره از مهم ترین دغدغه های حاکمان این رژیم بوده، به گونه ای که با استفاده از روابط دیپلماتیک، عملیات روانی و اقدامات نهان و آشکار نظامی، به دنبال توسعه قدرت و امنیت خود گام برداشته است. در این میان امنیت هستی شناختی به منزله امنیت وجودی، تابعی از الزامات ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی آن رژیم به شمار می آید. این مقاله با بهره گیری از مکتب سازه انگاری و با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که ناامنی هستی شناختی چه تاثیراتی در سیاست خارجی رژیم اسرائیل داشته است؟ براساس فرضیه مقاله، سیاست خارجی رژیم اسرائیل که براساس سیاست تهاجمی و یا همکاری و همگرایی شکل گرفته، با گسترش تعامل و تقابل در عرصه سیاست خارجی، کشورها را دوست، دشمن و گاه بی طرف تعریف کرده و رفتار آن ها را به عنوان تهدید یا فرصت قلمداد می کند که براساس آن به برقراری یا قطع روابط و نیز ستیز بر می خیزد. یافته های مقاله نشان می دهد وضعیت جدید، حاکمان اسرائیل را بر آن داشته تا با تغییر در تاکتیک های خود، شیوه های متفاوتی را برای دستیابی به راهبردهای امنیتی خود برگزینند و به دنبال آن، با اتخاذ سیاست های تهاجمی و جنگ افروزانه و یا در نقطه مقابل، با همکاری و همگرایی نظامی و تسلیحاتی، بر چالش ها و بحران های موجود فائق آیند.
رمان و صلح جهانی: یاری گری های یک ژانر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
165 - 180
حوزههای تخصصی:
کانت در رساله مشهورش با عنوان صلح جاویدان، بر این باور بود تا صلح در سطح جهانی به هدفی دست یافتنی مبدل نشود، نه تنها کار بشر رو به سامان نمی گذارد بلکه حتی اخلاق و حقوق بشری تحقق کامل نخواهد یافت؛ با این همه، خود کانت و بسیاری دیگر از فیلسوفان بعد از او، باور داشتند که چنین خواست و آرزوی بلندی به سادگی شدنی نیست و راه بسیار صعب و دشواری در پیش است. وانگهی، به زعم بسیاری، صلح جهانی صرفا شکل گیری ترتیبات و نهادهای اجتماعی یا سیاسی نیست، بلکه بیشتر از اینها، نوعی فرهنگ و شیوه زیست و شیوه نگرش به مسائل و مشکلات جهانی است؛ در واقع نوعی هستی شناسی به انسان و مسائل آن است. به این معنا، صلح بیش از هر چیز دیگری از فرهنگ و هنر تغذیه می کند. و البته فرهنگ و هنر شبیه همان تلاش های گام به گامی هستند که در زمانی بلند و دراز می توان تاثیرات آنها را دید.سوال پژوهش حاضر این است که رمان به عنوان یکی از ژانرهای ادبی چه کمکی می تواند به شکل گیری و تداوم ذهنیت صلح به طور کلی، و صلح جهانی به طور خاص، انجام دهد؟ در پاسخ باید گفت که رمان به دلیل ویژگی هایش اساسا ژانر ادبی صلح است. با استفاده از نظریه ادبی میخائیل باختین، تلاش می کنیم تا نشان دهیم که رمان به مثابه یک ژانر، در ذات خودش، گفتگویی، گشوده، باز، همدلانه، دیگرپذیر.... است؛ روش این پژوهش توصیفی و تبیینی است.
Reflection of Iran's Islamic Revolution in Iraq: A Case Study of the Sadr Movement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The absence or weakness of political structures and institutions in the new Iraqi political and social sphere has led to a political leader, whether in power or in opposition, playing the most significant role in political actions. Therefore, an analysis of political and social trends in Iraq after the fall of Saddam Hussein's regime in 2003 indicates that the Sadr Movement has become the undisputed actor in the Iraqi political and social arena. This is attributed to its reliance on doctrines such as Arab nationalism, adopting an independent approach from other regional actors, fighting corruption, advocating for justice, equality, and eliminating political and social discrimination, and solving Iraq's economic problems.Methodology: The present study aims to systematically examine the evolution and development of the Sadr Movement in Iraq, stemming from the reflections of the Islamic Revolution. It will achieve its objectives and findings through a scientific, integrated approach combining historical, documentary, and in-depth, purposeful interview methods.Research Findings: The findings and documentation of the article indicate that the Sadr Movement, throughout its formation and evolution, which originated from the anti-American and anti-authoritarian discourse of Iran's Islamic Revolution, has gradually, under the leadership of Muqtada Sadr and according to the exigencies of the Iraqi political and social arena, reproduced itself from an anti-authoritarian and anti-occupation movement into a new political and social movement opposing the status quo. It has adopted a pragmatic approach and actions that are often contradictory to other Shia parties and groups by highlighting pluralistic identities, symbols, and policies based on Arab nationalism.Conclusion: The overall process of the Sadr Movement's evolution and development shows that Muqtada Sadr's activism has been very turbulent amidst transformations, and this personality has never considered himself to have a fixed role. Furthermore, Sadr has consistently adopted contradictory and unpredictable stances in his actions and statements, which has surprised political observers. This has caused ambiguity and confusion for other domestic and foreign actors in their interactions with him.
ژئوپولیتیک اسطوره ای؛ نقش روح ملی در تنظیم روابط خارجی ایران با همسایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
53 - 75
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای کسب موفقیت در سطح منطقه ای و تنظیم مناسبات یک کشور با همسایگان، کنشگری فعال ژئوپولیتیکی است. مسئله پیش روی این پژوهش گام برداری ایران در این چهارچوب براساس نظریه روح ملی ژان گاتمن با مؤلفه های «آیکونوگرافی» و «سیرکولاسیون» است. تأکید اصلی نگارندگان بر اسطوره ها به عنوان یکی از مظاهر روح ملی است که به طورخاص، بر پنج مفهوم اسطوره ای جغرافیای ایران استوار است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی و توسعه ای، براساس ماهیت داده ها، کیفی و براساس روش گردآوری داده ها، غیرآزمایشی از نوع اسنادی و مطالعه موردی است. اساطیر موردنظر ضمن نمادنگاری سیاست خارجی ایران، تأکید ویژه ای بر تمایز نیکی ها و بدی ها داشته و می توانند حسن نیت این کشور در تعاملات منطقه ای و سیاست همسایگی ایران را نشان دهند. جریان مانایی که از طریق چرخش درون مایه های اسطوره ای منتقل می شود نیز هدفی جز انتقال پیام دوستی و حسن هم جواری ندارد؛ بنابراین دستگاه سیاست خارجی ج.ا.ایران در پرتو این مضامین می تواند ضمن تعامل سازنده و همگرایی چندوجهی، دست به کنشگری عزتمند در دیپلماسی زند تا از طریق اقناع منطقی، به موفقیت در سیاست همسایگی نایل شود. تأکید بر اساطیر به جهت انتقال نمادین پیام دوستی و داشتن جریانی مستمر، هدف اصلی این پژوهش است که درصورت تحقق، منجربه صلح و ثبات در ژئوپولیتیک پرآشوب خاورمیانه خواهد شد.یکی از راهکارهای کسب موفقیت در سطح منطقه ای و تنظیم مناسبات یک کشور با همسایگان، کنشگری فعال ژئوپولیتیکی است. مسئله پیش روی این پژوهش گام برداری ایران در این چهارچوب براساس نظریه روح ملی ژان گاتمن با مؤلفه های «آیکونوگرافی» و «سیرکولاسیون» است. تأکید اصلی نگارندگان بر اسطوره ها به عنوان یکی از مظاهر روح ملی است که به طورخاص، بر پنج مفهوم اسطوره ای جغرافیای ایران استوار است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی و توسعه ای، براساس ماهیت داده ها، کیفی و براساس روش گردآوری داده ها، غیرآزمایشی از نوع اسنادی و مطالعه موردی است. اساطیر موردنظر ضمن نمادنگاری سیاست خارجی ایران، تأکید ویژه ای بر تمایز نیکی ها و بدی ها داشته و می توانند حسن نیت این کشور در تعاملات منطقه ای و سیاست همسایگی ایران را نشان دهند. جریان مانایی که از طریق چرخش درون مایه های اسطوره ای منتقل می شود نیز هدفی جز انتقال پیام دوستی و حسن هم جواری ندارد؛ بنابراین دستگاه سیاست خارجی ج.ا.ایران در پرتو این مضامین می تواند ضمن تعامل سازنده و همگرایی چندوجهی، دست به کنشگری عزتمند در دیپلماسی زند تا از طریق اقناع منطقی، به موفقیت در سیاست همسایگی نایل شود. تأکید بر اساطیر به جهت انتقال نمادین پیام دوستی و داشتن جریانی مستمر، هدف اصلی این پژوهش است که درصورت تحقق، منجربه صلح و ثبات در ژئوپولیتیک پرآشوب خاورمیانه خواهد شد.
میزان تأثیر عوامل ارتقای سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای منتخب دهستان آلمالو شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی در جوامع روستایی یکی از عوامل کلیدی توسعه محسوب می شود؛ لذا برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، برخورداری از سرمایه اجتماعی از ضروریات می باشد. این پژوهش به شناسایی و تحلیل میزان تأثیر عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی منتخب در شهرستان هشترود پرداخته است. درحالی که در دیدگاه سنتی مدیریت، سرمایه های اقتصادی، فیزیکی و انسانی نقش بنیادین ایفا می کند؛ اما در نگرش نوین، سکونتگاه ها به بهبود سرمایه اجتماعی بیشتر نیاز دارند؛ زیرا بدون بهبود سرمایه اجتماعی، بهره گیری از دیگر سرمایه ها به گونه ای بهینه امکان پذیر نخواهد بود. سکونتگاهی که از سرمایه اجتماعی کافی بی بهره است، دیگر سرمایه های آن هم از بین می رود. این پژوهش به روش پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه در بازه زمانی دی ماه 1401 تا آخر تیرماه 1402 انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل فردی با اثر کلی 739/0 و عوامل اقتصادی با اثر کلی 6361/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه دارند و عوامل ساختاری نهادی با اثر کلی 174/0 کمترین تأثیر را در میان سایر عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی داشته است.
تببین رابطه اثرگذاری کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی بر میزان تعهد مذهبی دانش آموزان دوره متوسطه مدارس بین المللی منجی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
121 - 143
حوزههای تخصصی:
پایبندی و متعهد بودن به دین و آگاهی از اصول و آداب مذهبی تأثیر مثبتی بر زندگی فردی و اجتماعی دارد. هدف اصلی تحقیق، تبیین رابطه مؤثر کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی با تعهد مذهبی دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم مدارس بین المللی منجی شهر قم است. روش تحقیق پیمایش و از نوع همبستگی است و حجم نمونه براساس شیوه سرشماری، 222 نفر برآورد شد. دانش آموزان به پرسشنامه های تعهد مذهبی ورتینگتون و همکاران (2003)، کیفیت زندگی مدرسه ای اندرسون و بروک (2000) و هویت مذهبی بل (2005) پاسخ دادند. برای سنجش رابطه از آزمون پیرسون و برای بررسی فرضیه اصلی از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی با تعهد مذهبی رابطه مثبت و معنادار داشته و در این میان، بیشترین تأثیر را هویت مذهبی با 5/42 درصد نشان داده است. نتایج تحلیل نشان داد کیفیت زندگی مدرسه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم، و هویت مذهبی به طور مستقیم بر تعهد مذهبی تأثیر داشته است.
همکاری استراتژیک ایران و روسیه: ارتقای جایگاه و مقابله با یکجانبه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
وضعیت امنیتی منطقه غرب آسیا، ضرورت پویایی دکترین سیاست خارجی ایران را برای ارتقای جایگاه و سطح کنشگری در تعاملات میان قدرت های منطقه ای برجسته کرده و ازاین رو، تقویت روابط نظامی و سیاسی با روسیه به عنوان یک راهبرد استراتژیک در رفتار سیاست خارجی ایران صورت بندی شده است. حال سؤال اساسی پژوهش این است که چه ظرفیتی در روابط دو کشور وجود دارد که موجب گسترش همکاری های نظامی و مناسبات سیاسی میان ایران و روسیه شده و تعاملات دو کشور را به سطح روابط راهبردی و استراتژیک رسانده است؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی مناسبات سیاسی- امنیتی و نظامی ایران و روسیه در نظام بین الملل انجام شد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها نشان داد شکل گیری همکاری استراتژیک ایران و روسیه ناشی از فهم و نوع نگرش دو بازیگر به مساله "جایگاه" است. بدین معنا که مقابله با یکجانبه گرایی امریکا، افزایش توانایی های نظامی و کسب جایگاه نسبی بالاتر؛ بیشینه سازی قدرت/ امنیت در مناسبات همکاری جویانه، ناسازگاری از جایگاه و نارضایتی از آن و تلاش برای حداکثرسازی قدرت/ امنیت جهت ارتقای جایگاه موجب افزایش سطح همکاری ها و گاه ترسیم اهداف بلندمدت همسو؛ اشتراک نظر در مسائل راهبردی؛ همکاری های اقتصادی و باورمندی مشابه به نقش دشمن مشترک در مناسبات آتی موجب شکل گیری روابط عمیق و همکاری های استراتژیک بین ایران و روسیه شده است.
شناسایی و رتبه بندی چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
374 - 345
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری منحصربه فرد از لحاظ ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی است، اما واقعیت این است که علی رغم پتانسیل های مطلوب جغرافیایی و ژئوپلیتیکی از آنها برای پیشبرد اهداف و منافع ملی به خوبی استفاده نشده و در جهت عکس به چالش هایی برای کشور تبدیل شده است. چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین چالش های اساسی و پایه ای است، که دامنه ای از چالش های ملی، منطقه ای و جهانی را در برمی گیرد. هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ایران است. این مقاله با رویکرد توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از روش کیفی و کمی به منظور گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها و در بخش میدانی و پیمایشی با ابزارهایی چون مصاحبه و پرسشنامه به شناخت و رتبه بندی چالش های بنیادین می پردازد. سؤال اصلی این پژوهش بدین گونه صورت بندی شده است که چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟ و کدام یک از آنها اهمیت بیشتری دارند؟ یافته ها نشان می دهد چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ج.ا.ا عبارت اند از سه مؤلفه ضعف و شکنندگی اقتصاد ملی، درگیری های منطقه ای و مشارکت ایران در آنها و ساختار اداری- سیاسی بوروکراتیک و ناکارامد که بیشترین امتیاز را در بین مؤلفه های بنیادین کسب کرده اند. در مقابل سه مؤلفه رشد روزافزون تابوهای ژئوپلیتیکی، چالش امنیت ملی متأثر از موقعیت سوق الجیشی (تجارب تلخ اشغال ایران) و چالش های سیاسی به ویژه در زمینه وحدت و انسجام ملی کمترین امتیازها را در بین مؤلفه های سطح بنیادین به خود اختصاص داده اند.
نقش عواطف در تداوم تنش ها و منازعات خاورمیانه (2024-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: در سال های پس از بهار عربی، منطقه خاورمیانه شاهد تحولات عمیق و پیچیده ای بوده است که بر الگوهای همگرایی و واگرایی میان کشورهای این منطقه نیز تأثیر گذاشته است. با این حال، یکی از جنبه های کمتر مورد توجه در تحلیل های سیاسی، نقش عواطف در این تحولات می باشد. در همین راستا سوال اصلی پژوهش این است که عواطف چه تاثیری بر تداوم تنش ها و منازعات در خاورمیانه طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ داشته اند؟ در پاسخ به سوال فوق، این فرضیه مطرح می شود که عواطف قومی، مذهبی و ناسیونالیستی در خاورمیانه پس از بهار عربی با افزایش درگیری های داخلی، تقویت احساسات ضد خارجی و نارضایتی عمومی موجب شده اند که کشورهای منطقه به جای تمرکز بر همکاری های جمعی، بر حفظ هویت های خود و رقابت های منطقه ای متمرکز شوند و در نتیجه بطور قابل توجهی جهت گیری ها و روابط کشورهای منطقه را به سمت تداوم تنش ها و واگرایی سوق داده اند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر عواطف بر تداوم تنش ها و منازعات کشورهای خاورمیانه در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ می باشد . روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل کمی و رویکرد توضیحی-تبیینی، به بررسی نقش عواطف قومی، مذهبی و ناسیونالیستی در تداوم تنش ها و منازعات خاورمیانه طی سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ می پردازد. داده های پژوهش از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از ابزارهای کمی، همبستگی میان متغیرها تحلیل می شود. یافته ها: پس از وقوع بهار عربی، کشورهای خاورمیانه با چالش های متعددی مواجه شدند که موجب تشدید عواطف ملی گرایانه، مذهبی و قومی در این منطقه شده است. بر اساس چارچوب نظری واقع گرایی عاطفی، ترس از تضعیف هویت ملی و مذهبی، دولت ها و گروه های مختلف را به سمت تقویت مرزها و هویت های قومی و مذهبی سوق داده و در نتیجه، به جای همکاری به درگیری های بیشتر دامن زده است. این عواطف، به ویژه در کشورهایی که از مداخلات خارجی رنج برده اند، موجب افزایش بی اعتمادی به قدرت های خارجی و حتی کشورهای همسایه شده است. در نتیجه، دولت های این کشورها به جای تلاش برای ایجاد همکاری های منطقه ای، به سیاست های انزواگرایانه و تقویت هویت های ملی خود روی آورده اند. نکته مهم دیگر در تبیین فرضیه، نقش عواطف جمعی در منازعات خاورمیانه بر اساس هویت های مذهبی و قومی است. رقابت های منطقه ای میان کشورهای خاورمیانه به شکل گیری بلوک های مذهبی منجر شده که هر کدام سعی در جذب حمایت های منطقه ای و بین المللی داشته اند. در اینجا، واقع گرایی عاطفی توضیح می دهد که چگونه عواطف مذهبی و قومی می توانند به عنوان ابزارهای سیاسی مورد استفاده قرار گیرند و به جای همکاری، به تشدید رقابت ها و درگیری ها منجر شوند. از سوی دیگر، واقع گرایی عاطفی نشان می دهد که چگونه ترس از بی ثباتی داخلی و تهدیدات خارجی، دولت های منطقه را وادار به اتخاذ سیاست های محافظه کارانه و انزواگرایانه کرده است. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر تلاش شد تا به بررسی تاثیر عواطف در تداوم تنش ها و منازعات در خاورمیانه طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ بر اساس چارچوب نظری واقع گرایی عاطفی پرداخته شود. در خاورمیانه پس از بهار عربی عواطف منجر به تشدید منازعات شده است و در این شرایط، عواطف و هویت های جمعی نه تنها به عنوان عوامل اصلی در شکل دهی به سیاست های داخلی و خارجی عمل کرده اند، بلکه به عنوان موانعی جدی بر سر راه همکاری های منطقه ای نیز ظاهر شده اند. این عواطف، به ویژه در شرایط بحرانی و بی ثباتی، موجب تقویت هویت های قومی و مذهبی شده و دولت ها را به سمت سیاست های محافظه کارانه و رقابتی سوق داده است که در نهایت منجر به تشدید درگیری های داخلی و بین المللی در خاورمیانه شده است
رقابت اقتصادی چین و آمریکا: تهدیدها و فرصت ها بر اقتصاد آفریقای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
187 - 153
حوزههای تخصصی:
تعاملات چین در قاره آفریقا طی 25 سال گذشته پیوسته افزایش یافته و در این میان، ایالات متحده با هدف رقابت اقتصادی، اقداماتی را در آفریقای جنوبی به منظور مقابله با نفوذ چین انجام داده است. این پژوهش به بررسی تأثیرات مثبت و منفی رقابت اقتصادی چین و آمریکا بر اقتصاد آفریقای جنوبی در بازه زمانی 2010 تا 2023 می پردازد. سؤال اصلی این است که این رقابت چه تأثیرات منفی یا مثبتی بر اقتصاد آفریقای جنوبی داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش مقایسه ای موردمحور استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که چین و ایالات متحده به عنوان دو قدرت بزرگ اقتصادی، نقش بسزایی در شکل دهی روابط اقتصادی و تجاری آفریقای جنوبی ایفا کرده اند. چین با سرمایه گذاری های گسترده در حوزه هایی نظیر زیرساخت ها، معدن، انرژی و حمل ونقل، به یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران خارجی این کشور تبدیل شده است. در مقابل، ایالات متحده به عنوان یک بازیگر کلیدی اقتصادی، تلاش کرده است تا از طریق ابزارهای اقتصادی، تجاری و دیپلماتیک نفوذ خود را در این کشور حفظ و تقویت کند. نتایج نشان می دهد که عواملی مانند استخراج منابع طبیعی، گسترش منافع اقتصادی، بازسازی اقتصاد آفریقای جنوبی و تبدیل آن به هاب اقتصادی منطقه، پیوند ژئوپلیتیکی با آسیا از طریق طرح جاده ابریشم چین، و همکاری در راستای تثبیت امنیت جهانی، از جمله مهم ترین اثرات رقابت اقتصادی این دو کشور بر آفریقای جنوبی بوده اند.