فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
89 - 106
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی، مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که نخستین بار توسط یورگن هابرماس، به صورت تئوریک مطرح گردید. از دیدگاه وی پیشینه این موضوع در غرب، به سالن ها، قهوه خانه ها و مکان های عمومی برمی گردد. این موضوع در ایران معاصر نیز به مانند غرب دارای یک پیشینه تاریخی است. به گونه ای که این مکان ها و علی الخصوص، قهوه خانه ها، در ایران عهد قاجار، همواره به مثابه حوزه ای برای نقد قدرت و شکل گیری و تداوم جنبش مشروطه خواهی مطرح بوده است. در کنار قهوه خانه ها، یکی از مکان هایی که به مثابه یک حوزه عمومی در ایران این دوره (عهد قاجار) مطرح بوده و عمدتاً از سوی پژوهشگران نادیده گرفته شده است، حمام های عمومی است. این پژوهش با در نظر گرفتن موضوع فوق درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد، که حمام های عمومی چگونه به مثابه یک «حوزه عمومی» در ایران دوره قاجار نقش آفرینی می نمودند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که حمام های عمومی در ایران عهد قاجار، ورای تطهیر و نظافت، عملکردی به مثابه یک نهاد اجتماعی و به صورت یک حوزه عمومی بودند که بسیاری از اخبار و اطلاعات در آن ردوبدل و مورد کنکاش و نقد و گفت وگو قرار می گرفت. روش تحقیق در این پژوهش نیز، توصیفی- تحلیلی است و داده ها عمدتاً از مقالات و کتبی مرتبط، تهیه شده است.
آشفتی معنایی و چالش حکمرانیِ نهاد دولت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
77 - 107
حوزههای تخصصی:
مسأله ای که این مقاله دنبال می کند این است که جمهوری اسلامی ایران در زمان، مکان و موقعیتی قرار گرفته است که دچار التقاط معنایی درمفهوم دولت، التقاطِ کاربردی درمفهوم دولت، التقاطِ نوستالژیک(حسرت شیرین) از مفهوم دولت، و التقاط در دو ساحتی و دو ساعتی بودنِ دولت به معنای استیت (state) شده است لذا تا زمانی که از این التقاط ها و آشفتگی های چهارگانه گذر نکرده باشد مفهوم دولت به معنای استیت همواره در حوزه ی نظر و بیشتر از آن درحوزه یِ عمل با چالش ها و بحران های اساسی مواجه خواهد بود. برای تشریح این ایده و برای پاسخ به سؤال اصلی که عبارتست از؛ دولت به معنای state در جمهوری اسلامی ایران چگونه می تواند کارآمد باشد؟ از چارچوب نظری انتقادی و روش جامعه شناسی تاریخی استفاده کرده و این فرضیه را دنبال می کنیم که؛«دولت در صورت خروج از آشفتگی های چهارگانه یِ معنایی، نوستالژیک، کارکردی و دوساحتی بودن؛ می تواند در حکمرانی مورد نظر با موفقیت همراه گردد» یافته های پژوهش نیز حاکی از این است که ایران اسلامی یکبار برای همیشه باید خود را از این آشفتگی های چهارگانه رها کند تا بتواند کارآیی و کارآمدی خود را به منصه ظهور برساند لذا اولین آشفتگی که باید از آن عبور کند آشفتگی معنایی یا بحران عنوان با معنون است که این مقاله را به خود اختصاص داده است.
سید جمال الدین اسدآبادی: احیاگر دین یا مصلح اجتماعی تحلیلی در باره سویه نامتعارف اندیشه «سید جمال»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
179 - 209
حوزههای تخصصی:
تصویر متعارفی که از سیدجمال الدین اسدآبادی ارائه شده است، او را در کسوت شخصی معرفی می کند که پیش و بیش از هر چیز دغدغه اسلام و احیای دین در برابر اندیشه و تمدن مدرن را دارد. استعمارستیزی انعطاف ناپذیر او هم در همین چارچوب قرار می گیرد. اما به نظر می رسد، تأمل و دقت در اسناد و آثار برجای مانده از اسدآبادی ما را با سویه کمتر شناخته شده ای از او آشنا سازد. هدف این پژوهش بررسی و واکاوی همین سویه در اندیشه و آثار اسدآبادی است. بر این اساس پرسش اصلی ما این است که: هدف و دغدغه محوری اسدآبادی احیای دین و اسلام سیاسی در برابر اندیشه و تمدن مدرن بوده یا پیشرفت و ترقّی و خروج از وضعیت عقب ماندگی جوامع اسلامی؟ فرضیه ما از این قرار است که: وجود دلالت ها و شواهدی مهم و غیرقابل انکار در آثار و اسناد مربوط به اسدآبادی نشانگر آن است که او اسلام گرایی را به عنوان وسیله ای برای بهبود وضعیت اسفناک جوامع اسلامی و جبران عقب افتادگی های آنان، در مقایسه با غرب، به کار گرفته است. رویکرد این پژوهش متن محور و مبتنی بر منابع و اسناد کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است. همچنین با توجه به ماهیت فعالیت های نظری و عملی اسدآبادی، از نظریه «پنهان نگاری» اشتراوس در تفسیر متن، بهره برده ایم.
چالش های ساختاری بین المللی پساجنگ سرد و پیامدهای آن بر مسائل امنیتی جهان معاصر
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
133 - 161
حوزههای تخصصی:
فروپاشی نظام دو قطبی و واقعه 11سپتامبرسال 2001،نقطهی عطفی در ساختارنظام بین الملل پدید آورد ودرسال های ابتدای هزاره سوم موجد شکاف قدرت و مسائل امنیتی جدیدی درجهان شده است که بررسی آثار وپیامدهای آن ازاهمیت خاصی برخوردارمی باشد که مقاله حاضربرآن است بااستفاده ازروش توصیفی- تحلیلی وکاربست نظریه نوواقعگرایی تهاجمی این موضوع را مورد بررسی ومطالعه قرار دهد و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چالشهای ساختاری بین المللی پساجنگ سرد چگونه بر مسائل امنیتی جهان معاصر تأثیر می گذارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در دورهی پساجنگ سرد ایالات متحده آمریکا به منظور حفظ وضعیت موجود و ادامه برتری خود با تشکیل نیروی فضایی، افزایش هزینه های نظامی، صادرات سلاح و گسترش حضور نظامی در مناطق مختلف جهان رویکردیک جانبه گرایانه ومیلیتاریستی را دردستورکارخود قرار داده و با استفاده ی ابزاری از سازمان های بین المللی و خروج ازمعاهدات موجب تضعیف نهادها بین المللی ،درصدد جلوگیری ازچندجانبه گرایی است؛هم چنین درراستای جهانی سازی و گسترش لیبرال دموکراسی با پوششهای بشردوستانه حاکمیت کشورها را نقض و با سیاست نگاه به شرق،طرح ایده ی اروپای جدید درمقابل اروپای قدیم را تقویت وازسوی دیگر با کاهش اتکا بر نهاهای دائمی وتشکیل ائتلافهای موقت ضمن واگرایی بابرخی ازمتحدین خود در ناتو سبب افزایش رقابت با سایر قدرت های بزرگ و موجب شکل گیری ائتلافها، سازمانها وگروه های جدید درجهان شده است.
وابستگی به مسیر و نقش ایدئولوژی عمیق در جدال میان دولت و جامعه بر وقوع انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
477 - 502
حوزههای تخصصی:
با ورود به دهه پنجم از پیروزی انقلاب اسلامی، بررسی ابعاد گوناگون آن، هنوز هم از دریچه های مختلف قابل تأمل و شگفت انگیز است، به طوری که در پرتو اقدامات شبه مدرنیستیِ رژیم پهلوی دوم، در آنچه که می توان از آن به عنوان مشکله «وابستگی به مسیر» یاد کرد، زمینه های نارضایتی و نیل به سوی تغییر در جدال میان دولت و جامعه فراهم گردید. بدین سان، مقاله حاضر تلاش می کند تا به این سؤال اصلی پاسخگو باشد که کیفیت حکومت داری رژیم پهلوی، چگونه نارضایتی اقشار مختلف مردم را در تلفیق با نوآوری ایدئولوژی امام خمینی و وقوع انقلاب اسلامی ایران فراهم کرده است؟ پژوهش حاضر با تمسّک بر نظریه نسل چهارم انقلاب گلدستون، این نتیجه را احصا نموده است که نوآوری های منبعث از فرهنگ مذهبی- شیعه امام خمینی در قالب «ایدئولوژی عمیق»، مجموعه جایگزین های موجود را به واسطه ولایت فقیه فزونی بخشید و اهداف و راهبرد های اقشار مختلف مردم را در توالی رویدادها در مقاطع حساس و بحرانی به سمت تغییر نظام سیاسی وابسته به مسیر سوق داده بود.
تربیت سیاسی و تبیین نقش آن در تمدن سازی نوین اسلامی: بسترها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی نوین اسلامی دغدغه و خواسته ای است که آیت الله خامنه ای از آن به عنوان آخرین مرحله از فرآیند تکاملی جامعه اسلامی یاد کرده است. اما رسیدن به این سطح از تکامل، نیازمند مقدماتی است که این مقاله در صدد تحلیل آن می باشد. مطالعات موجود در این زمینه گرچه بر وجه کلی تربیت سیاسی پرداخته اند؛ اما مقاله ی حاضر اصلی ترین مقدمه آن را در انسان سازی و تربیت اجتماعی و سیاسی افراد جامعه می داند. این تحقیق داده های لازم را از منابع معتبر گردآوری کرده و با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تبیین امکان تمدن سازی نوین اسلامی با اولویت تربیت سیاسی در قالب مراحل نمادی، توصیفی، استدلالی، نظریه پردازی و نهادسازی پرداخته و با طرح بسترها و موانع آن به این نتیجه رسیده است که این امر محقق نخواهد شد مگر این که نه تنها مصادیق عینی (نمادها و نهادهای) از قبل موجود بومی و بلکه موارد عاریتی آن در چهارچوب ذهنیت و دانش بومی، اما متناسب با اقتضاءهای جدید و جهانی شده، مورد توصیف، تبیین مستدل و نظریه پردازی مجدد قرار گیرد تا نهادهایی جدید با کارکردهای متناسب با جامعه اسلامی و ایرانی تولید یا بازتولید شوند.
ضرورت توجه به تمدن سازی اسلامی در دانشگاه ها مبتنی بر ارزیابی کیفیت درونی برنامه درسی دروس معارف اسلامی بر اساس مدل رالف تایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تعلیم و تربیت اسلامی دانشجویان همواره یکی از اهداف مهم نظام آموزشی در دانشگاه فرهنگیان است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت درونی برنامه درسی دروس معارف اسلامی از دیدگاه دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی بر اساس مدل رالف تایلر بود. این مطالعه توصیفی-تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر بیرجند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 347 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 43 سوالی استفاده شد. روایی پرسشنامه به تائید صاحب نظرات و اساتید دانشگاه رسید. و پایایی پرسشنامه با استفاده از شیوه الفای کرونباخ 87% بدست آمد. تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 و از آمار توصیفی(فراوانی و درصد) و آمار استنباطی( t تک نمونه ای و t مستقل) استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، وضعیت کیفیت درونی برنامه درسی دروس معارف اسلامی در عنصر اهداف آموزشی، محتوای آموزش، روش های تدریس و نمره کلی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان از متوسط به بالا برخوردار بود ولی میانگین عناصر( ارزشیابی ) از میانگین نظری (3) پائین تر بود و وضعیت این عناصر از دیدگاه دانشجویان از کیفیت پائینی برخوردار بود (P<0/05). برنامه درسی دروس معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان باید همواره مورد ارزیابی قرار گیرند و موانع اثربخشی و تأثیرگذاری این دروس بر دانشجومعلمان شناسایی شوند و بازنگری لازم در جهت ارتقاء و رشد مسائل اسلامی و دینی در راستای تمدن سازی اسلامی دانشجومعلمان انجام شود.
کاربست رژیم پایش فناوری موشکی در رویه شورای امنیت: مطالعه موردی قطعنامه 2231(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رژیم پایش فناوری موشکی یک رژیم چندجانبه پایش صادرات است که به منظور جلوگیری از گسترش فناوری ساخت موشک ها و پهپادهای قادر به حمل سلاح های کشتار جمعی، از سوی گروهی از کشورهای همسو شکل گرفته است. با وجود اینکه اسناد رژیم پایش فناوری موشکی به لحاظ حقوقی الزام آور نیستند، شورای امنیت سازمان ملل متحد طی دو دهه گذشته در قالب قطعنامه های تحریمی خود در مسیر الزام آور سازی این رژیم گام برداشته است. در این میان، قطعنامه 2231 که به منظور تأیید و اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) بین ایران و گروه 1+5 به تصویب شورا رسید هم از حیث نحوه ادغام رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار قطعنامه و هم از نظرتنش هایی که بین ایران و قدرت های غربی پدید آورد، منحصربفرد می نماید. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که رژیم پایش فناوری موشکی چگونه در رویه شورای امنیت و به طور ویژه در قطعنامه 2231 به کار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که شورای امنیت با ادغام فهرست اقلام سند پیوست رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار تحریم های قطعنامه های فصل هفتمی خود، رژیم پایش فناوری موشکی را به ابزاری برای ایجاد تعهدات حقوق سخت در راستای عدم اشاعه فناوری های موشکی و پهپادی مبدل کرده است.
بازنمایی نمادهای هویت طلبی قومی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به دغدغه های موجود درخصوص تنوع فرهنگی در جامعه ایران و پیامدهای ناشی از آن، پژوهش حاضر به تحلیل عناصر و پیام های بازنمایی شده هویت طلبی قومی در صفحات اینستاگرامی پرداخته است؛ ازاین رو، مهم ترین پرسش پژوهش حاضر این است که عمده ترین پیام ها، ویژگی ها و نمادهای قوم گرایی مورداستفاده هویت طلبان ترک در شبکه اجتماعی اینستاگرام کدم اند؟ این پژوهش با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه موردمطالعه شامل صفحات اینستاگرامی هویت طلبان قومی و حجم نمونه شامل چهار عکس برگزیده از میان صفحه های اینستاگرامی در بازه زمانی پاییز 1400 است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تصاویر موردمطالعه از دیدگاه نشانه شناسانه سوسور به عنوان مرجع و عناصر نشانه ای پیرس و دلالت های صریح و ضمنی رولان بارت و در رویکرد تحلیل محتوای کیفی نیز، نظریه هویت سه گانه کاستلز و درجه قوم گرایی آنتونی اسمیت و همچنین، تکنیک ها و جاذبه های اقناعی مورداستفاده و واکاوی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کلیت فضای عکس ها با طرح مکرر نمادها و سمبل های مرتبط با ترک ها، بر هویت پان ترکیسم و لزوم ایجاد کشوری مستقل برای ترک زبانان جهان دلالت دارد. در عکس ها، «هویت مقاومتی» در تلفیق با نظریه کاستلز قابل مشاهده بوده و دال های مهمی همچون گرگ خاکستری، نماد سر گرگ با انگشتان، پرچم ترکیه، پرچم جمهوری آذربایجان، بابک خرمدین، اغوزخان و تومروس (به مثابه اسطوره های آذربایجان) گنجانیده شده اند. طرح مطالبات قومی به واسطه عناصر فرهنگی نظیر فوتبال نیز در صفحات مختلف کاربران قابل تبیین بوده و برای جلب توجه مخاطبان از جاذبه های مختلف احساسی، منطقی و نوستالژیک استفاده شده است.
نظریه دیپلماسی پنهان مقاومت پایه در روابط بین الملل؛ با تأکید بر گذار از نظم سلطه محور آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین حوزه های کارکردی سازمان های اطلاعاتی به عنوان تأمین کننده اصلی نیازهای اطلاعاتی سیاست گذاران در عرصه سیاست خارجی به ویژه در محور مقاومت، «دیپلماسی پنهان» است. در این میان به دلیل مخالفت و کارشکنی آمریکا با آرمان های انقلاب اسلامی، به ویژه در شرایط تحریم اقتصادی و فشار حداکثری سیاسی، یکی از حوزه های راهبردی و منحصر به فرد نظام جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست خارجی و امنیتی کشور در فرآیند تعاملات و مناسبات بین المللی، عرصه «دیپلماسی پنهان مقاومت پایه» است که کاربست آن در حوزه ها و سطوح مختلف حکمرانی مستلزم تئوری پردازی در مقام نظر و هوشمندی در ساحت عمل است. نظریه دیپلماسی پنهان مقاومت پایه، با رویکرد سلطه ستیزِ موازنه بخش و نیز با عمق بخشی خارجی و جهت گیری مقاومتی بازدارنده محور، سیاست تحریم، مهار، انزوا و فشار حداکثری آمریکا و متحدانش را علیه جمهوری اسلامی از طریق مذاکرات محرمانه و دیپلماسی پنهان با بازیگران دولتی و غیردولتی محور مقاومت و سایر دولت ها بدور از هرگونه مداهنه و خیانت در آرمان مقاومت، خنثی و بی اثر می سازد. مقاومت، فی نفسه مبتنی بر کنش دیپلماسی پنهان یعنی غلبه بر بوروکراسی و فرآیندهای رسمی است. اساساً نظم مقاومت پایه انقلاب اسلامی به دلیل عدم دنباله روی از ابرقدرت ها و بلکه اتخاذ سیاست موازنه بخشی و بازدارندگی علیه نظم مبتنی بر سلطه آمریکایی، محدودیت های زیادی را بر روی دیپلماسی رسمی و عمومی تحمیل نموده و لذا حوزه دیپلماسی پنهان عملاً پنجره ای به روی دستگاه دیپلماسی ایران اسلامی برای کسب منافع امنیتی و عمق بخشی خارجی است. به لحاظ روشی نیز این پژوهش از روش اجتهادی و تفهمی بهره برده و مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفی است.
تحلیل توان عملکرد سازمان ملل در برقراری صلح پایدار در خاورمیانه با توجه به تقابل رژیم صهیونیستی و محور مقاومت در دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125-146
حوزههای تخصصی:
برقراری صلح و امنیت بین المللی پایدار از آرمان های دیرینه بشر بوده و خواهد بود. روابط اسرائیل با جهان عرب در طول دهه های گذشته دستخوش تغییرات شگرفی شده است، از خصومت و دشمنی گرفته تا صلح و آشتی. این تحول نتیجه تقویت موقعیت منطقه ای و بین المللی رژیم صهیونیستی از یک سو و تضعیف جهان عرب و عقب نشینی کشورهای عربی به درون خود در برابر مشکلات اجتماعی و اقتصادی پیشِ روی آن ها از سوی دیگر بوده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که سازمان ملل متحد با توجه به رسالت اصلی خود که همانا حفظ صلح و امنیت بین المللی پایدار در سیستم بین الملل بوده است، آیا این رسالت در منطقه خاورمیانه وارد فاز اجرایی گشته است؟ به نظر می رسد با توجه به حضور اسرائیل در منطقه خاورمیانه و جدال بر سر کسب قدرت توسط دو ایدئولوژی متفاوت توسط رژیم صهیونیستی و محور مقاومت، سازمان ملل نتوانسته حتی مقدمات صلح و امنیت بین المللی پایدار را طرح و پیاده سازی نماید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی تدوین شده است. هدف از این پژوهش تحلیل توان عملکرد سازمان ملل در برقراری صلح و امنیت پایدار در منطقه ناپایدار خاورمیانه است. یافته های پژوهش نشان می دهد مادامی که در منطقه خاورمیانه دو ایدئولوژی متضاد با شیوه های متفاوت در پی کسب قدرت و برتری بر گروه مقابل باشند، شیوه ها و راهکارهای سازمان ملل در این منطقه اجرایی نخواهد شد.
قوام بخشی متقابل اخلاق و تمدن در گفتمان اخلاقی امام علی(ع)؛ با تأکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
163 - 178
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهم ترین مقولاتی است که بشر همواره در مسیر زندگی اش به آن محتاج بوده است. مسئله این پژوهش بر ارتباط میان اخلاق و تمدن استوار شده است. برای تببین ارتباط میان این دو متغیر، گفتمان اخلاقی امام علی (ع) به عنوان معیار قرار گرفته شده و این سوال طرح می شود که بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق چگونه به دست یابی به تمدن منتج می شود. به نظر می رسد، بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق با تأمین کرامت انسان ها، امکان دست یابی به تمدن را فراهم می آورد و میان اخلاق و تمدن نیز رابطه قوام بخشی متقابل برقرار است؛ یعنی جامعه با دست یافتن به سطحی از تمدن، به سطح بالاتری از اخلاق نائل خواهد شد و بر سایر عرصه ها نظیر حقوق بشر اثر خواهد نهاد. کرامت انسان نه تنها به خودی خود یک حق اساسی است، بلکه پایه واقعی حقوق اساسی را تشکیل می دهد. دستاورد پژوهش حاضر این است که اساس و محور اخلاق اسلامی، کرامت نفس است؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانی، هر نوع اخلاق و تربیتی رنگ می بازد. گفتمان اخلاقی حضرت علی(ع) مؤید حفظ کرامت انسانی بوده و شاخص هایی مانند عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری در انسانیت، پرهیز از ظلم، مسئولئیت پذیری، انتقادپذیری از جمله شاخص های آن می باشد.
الگوی مراحل رشد و بلوغ سازمان های مردم نهادِ ایمان محور (مورد مطالعه: تشکیلات مسجد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی الگوی رشد و بلوغ سازمان های مردم نهادِ ایمان محور نگارش شده است. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکرد گلیزر است. داده های این پژوهش حاصل بررسی پنج مسجد موفق کشور در عرصه تربیتی از طریق مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد است. نتایج حاکی از آن است که الگوی رشد تشکیلات مسجد مشتمل بر هشت مرحله است. این مراحل عبارت است از: «مسجد نمازخانه ای، مسجد بیدار، مسجد تربیتی، مسجد تشکیلاتی، مسجد جریان ساز، مسجد دولت محله، مسجد قرارگاهی و مسجد تمدنی». در ادامه هر یک از این مراحل در ابعاد هشت گانه مورد تحلیل قرار می گیرند. این ابعاد عبارت است از: «حیطه اثر، رهبری و مدیریت، نظام های تربیتی تشکیلاتی، رویکردها برنامه ها، بودجه و امکانات، نقش آفرینی اعضا، موانع، سرعت دهندگان». نتایج نشان می دهد که رشد تشکیلات مسجد با گسترده شدن فعالیت ها و افزایش دامنه تأثیر و مخاطبان آن همراه است و رشد در این الگو به رشد اعضا و نقش آفرینان وابسته است. رشد مساجد از تلاش های فردی و غیرنظام مند آغاز می شود و با توسعه نظام های تربیتی، مدیریتی و خدماتی به نهادی کلیدی در جامعه تبدیل می گردد. همچنین، پدیده انشعاب و شبکه سازی به عنوان یک پدیده طبیعی در مسیر رشد، به گسترش اثرگذاری مسجد کمک می کند. این الگو راهنمایی برای مساجد و نهادهای مرتبط است تا با شناخت مراحل رشد، برنامه ریزی هدفمندتری برای توسعه و نقش آفرینی خود انجام دهند.
جامعه سازی دینی با تأکید بر نقش نبی به عنوان شارع در منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی دیدگاه ابن سینا درباره نقش شارع (پیامبر) و جایگاه آن در جامعه سازی دینی پرداخته است. ضرورت و اهمیت این تحقیق در فهم عمیق تر اندیشه های ابن سینا درباره رابطه دین و جامعه سازی نهفته است. بررسی این نگاه، از یک سو به درک پیوند میان شریعت و عقلانیت در اندیشه او کمک می کند و از سوی دیگر، مبنایی برای تحلیل جامعه ای آرمانی و عدالت محور در فلسفه اسلامی ارائه می دهد. روش این پژوهش تحلیل محتوای آراء ابن سینا از طریق روش گردآوری کتابخانه ای است. جامعه سازی دینی با تأکید بر نقش نبی به عنوان شارع در اندیشه ابن سینا به مفهوم پیوند دین و سیاست برای دستیابی به مدینه ای فاضله است که در آن سعادت انسان و نظم اجتماعی به هم آمیخته اند. ابن سینا نبی را به عنوان شارع، نماینده خداوند و وضع کننده قوانین کلی برای هدایت جامعه می داند. شریعت نه تنها راهنمای زندگی فردی هستند، بلکه ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه را نیز تنظیم می کنند. شریعت ابزاری اساسی برای تحقق عدالت، نظم و پایداری اجتماعی است و فلسفه نیز می تواند به تبیین و تعمیق اصول شریعت کمک کند. او با این دیدگاه مدینه ای را تصور می کند که در آن، شریعت و عقل با هم افزایی، جامعه ای منسجم و سعادتمند ایجاد می کنند و امکان بهره گیری از عقل و اجتهاد را برای رسیدن به جامعه ای پیشرفته و عدالت محور فراهم می آورند.
نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران و عربستان؛ از استراتژی اضطرار تا تاکتیک توازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران غالباً گرایش به شرق با تاکید بر چین به عنوان بزرگ ترین و قدرت مندترین چالش هژمون کنونی نظام جهانی غلبه داشته است. به موازات رویکرد ایران، طی چند سال اخیر این گرایش به شرق در جهان عرب با پیش تازی عربستان سعودی به عنوان دیگر بازیگر مهم منطقه ی خاورمیانه تشدید شده است. با توجه به اهمیت تاثیر رویکردهای ایران و عربستان بر ساختار منطقه ای، هدف این پژوهش شناسایی علت و نتیجه ی گرایش به چین در سیاست خارجی این دو کشور است. لذا سوال اصلی مقاله آن است که؛ ماهیت نگاه به چین در سیاست خارجی ایران و عربستان سعودی از چه منطقی پیروی می کند و پیامد آن چه بوده است؟ یافته های پژوهش بر پایه ی نظریه ی تعامل گرایی نمادین و روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که گرایش به چین در سیاست خارجی ایران برآمده از انگاره ی دوستی شرق و دشمنی غرب یک استراتژی ضروری و در سمت مقابل این گرایش در عربستان در چارچوب احیاء جلب توجه غرب و خودیاری بیشتر یک تاکتیک می باشد. پیامد این راهبرد ایران و عربستان در کوتاه مدت نیز پایان دشمنی و نزدیکی آنها بود.
تنگنای ژئوپلیتیک دولت حائل و زلزله امنیتی در منطقه نوردیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
31 - 51
حوزههای تخصصی:
دولت های اسکاندیناوی را به عنوان دولت های کوچک نیز معرفی می کنند. این دولت ها دارای «تجربه» و «مدل» منحصر به فردی از امنیت در دوره بعد از جنگ جهانی دوم بوده اند. خصوصا وضعیت پایدار امنیت منطقه ای در حوزه نوردیک در یک دوره 40 ساله برآیند یک سیستم منطقه ای ویژه است که از آن تحت عنوان «موازنه نوردیک» یاد می شود. سیستم منطقه ای چندپیکرده ای که در قالب نظم دوقطبی و در یک سیستم بین المللی باثبات تعریف شده بود. تغییرات در توزیع قدرت در نظام بین الملل به واسطه فروپاشی اتحاد شوروی، فلسفه نظام موازنه نوردیک را همچون بسیاری از زیرسیستم های دیگر منطقه ای دستخوش تغییر کرد. حمله روسیه به اوکراین و انضمام شبه جزیره کریمه در سال 2014 و حمله به استان های شرقی این کشور در سال 2022 نقطه عزیمت تغییرات در زیرسیستم منطقه ای نوردیک بود. موضوعی که با عضویت فنلاند و متعاقبا سوئد در ناتو به طور کلی ماهیت نظام موازنه نوردیک (اعم از ماهیت دولت های کوچک حائل نوردیک، روابط برون سیستمی و مختصات امنیتی) را از بین برد. سوال این پژوهش این است که فروپاشی نظام موازنه نوردیک چگونه ماهیت دولت سازی حائل سوئد و فنلاند را تغییر می دهد. فرضیه این پژوهش این است که نقش تاریخی-سیاسی حائل دولت های نوردیک با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو تبدیل به دنباله روی شده است و همین موضوع هویت امنیتی نوردیک و نوردیک ها را از بین برده است. این پژوهش به-لحاظ هدف، بنیادی، به لحاظ ماهیت داده ها، توصیفی – تحلیلی - تجویزی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای خواهد بود.
آینده پژوهی هم رقابتی در زنجیره تأمین بهداشت و درمان ایران: رویکرد تحلیل لایه ای علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین بهداشت و درمان ایران برای جبران کمبودهای خود و تخصیص بهینه منابع، نیازمند هم رقابتی است. هم رقابتی به معنای همکاری رقبا با یکدیگر است که می تواند مزایای متعددی برای بهداشت و درمان ایران داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع لازم است واکاوی دقیقی در زمینه هم رقابتی صورت بگیرد و آینده های پیش روی آن مشخص شود. در این تحقیق با رویکرد تحلیل مضمون و تحلیل لایه ای علی، سناریوهای هم رقابتی در زنجیره تأمین بهداشت و درمان شناسایی گردید. جامعه آماری تحقیق خبرگان زنجیره تأمین بهداشت و درمان ایران هستند. شیوه گرداوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. نتایج تحقیق بیانگر 51 کد است که در 4 سطح لیتانی، علل سیستماتیک، گفتمان و استعاره قرار گرفتند. بر اساس 2 کلان پیشران «مدیریت هم رقابتی» و «شرایط اقتصادی» 4 سناریوی پیشروان، رقبای سنتی، مؤتلفین و درماندگان شناسایی شد. در میان این سناریوها، سناریوی پیشروان با توجه به وضعیت مناسب اقتصادی و مدیریت هم رقابتی، مطلوب ترین سناریو است و پس از آن سناریوی مؤتلفین که در آن مدیریت هم رقابتی در وضعیت مناسبی است مناسب تر است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد هایی در سه سطح به گزینی مدیران، تنظیم قراردادهای هم رقابتی و آموزش های ضمن خدمت برای مدیران زنجیره تأمین بهداشت و درمان ارائه گردید.
جایگاه عدالت اجتماعی در بنای تمدن بشری (توان سنجی ایده توافق جمعی جان راولز و نظام امامت عدل در اندیشه آیت الله خامنه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در تلاش جهت پاسخگوئی به سوال " رویکرد اسلام در خصوص عدالت اجتماعی در مقایسه با قرارداد اجتماعی معطوف به اجماع همگانی بر اجرای عدالت در اندیشه سیاسی غرب، چه تفاوتی دارد؟"بر آن است تا با مرور آرای راولز و مقام معظم رهبری در بنای تمدن بشری، صحت فرضیه" منشا الهی عدالت در اسلام ، ضمن موظف داشتن مسئولان حکومتی به برقراری عدالت در جامعه با مسئول شناختن مردم به نظارت بر حسن عملکرد متولیان ، قابلیت بیشتری از قرارداد اجتماعی غرب در استقرار عدالت و پایداری آن در پی ریزی تمدن بشری دارد " را به شیوه اسنادی و از طریق مطالعه کتابخانه ای با کاربست روش توصیفی-تحلیلی مورد آزمون قرار دهد.یافته های پژوهش نشان می دهد بر خلاف اندیشه سیاسی غرب که از حاکمیت و صاحبان قدرتِ برگزیده شده بر اساس توافق جمعی و قرارداد اجتماعی،برقراری و اجرای عدالت در جامعه انتظار می رود، در نظام امامت عدل اسلام،تحقق این مهم به انجام وظائف هر یک از حاکمیت و مردم بر اساس رابطه ای دیالکتیک گونه،مشروط می باشد.
کارکرد سازمان های بین المللی در حوزه رمز ارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
201 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع رمزارزها بخشی از زندگی تجاری تابعین حقوق بین الملل شده است به طوری که جامعه جهانی نیازمند تدوین قوانین و مقررات لازم برای شفافیت و کنترل مبادلات تجاری در این حوزه می باشد. سازمان های بین المللی به عنوان یکی از تابعین فعال حقوق بین الملل نیز در ایجاد قاعده سازی از این امر مثتثنی نبوده و نیازمند تدوین مقررات جدیدی برای جلوگیری از چالش های ناشناخته در حوزه رمزارزها هستند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، مقررات سازمانهای بین المللی را در حوزه رمزارزها مورد تحقیق قرار می دهد و به دنبال پاسخ به این سوال هست که سازمانهای بین المللی چه کارکردی در تدوین قواعد و مقررات حاکم بر رمزارزها دارند؟این مقاله با توجه به اسناد موسس سازمانهای بین المللی و رویه موجود چنین نتیجه گیری می کند که سازمانهای بین المللی با توسل به اسناد موسس خود می توانند قواعد مرتبط با مبادلات تجاری در حوزه رمز ارزها را تدوین نمایند و این قواعد برای ادامه حیات سیاسی سازمانهای بین المللی ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی موانع و محدودیت های عملکرد سازمان ملل متحد در بحران سوریه از چشم انداز دکترین مسئولیت حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
164 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس «دکترین مسئولیت حمایت» هر دولتی باید از جمعیت خود در برابر نسل کشی، جرائم جنگی، پاک سازی نژادی و جنایت علیه بشریت حمایت کند. زمانی که یک کشور در حمایت از جمعیت خود در برابر این گونه جرائم قابلیت های خود را از دست بدهد؛ این مسئولیت به جامعه بین المللی تفویض خواهد شد. با عنایت به نقص گسترده حقوق بشر در بحران سوریه جامعه بین المللی خود را محق به دخالت در این کشور دانسته است. با این وجود جامعه بین المللی و در رأس آن سازمان ملل نتوانسته است که به شکل مؤثری وارد عمل شود. با عنایت به شرایط موجود مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دکترین مسئولیت حمایت» چگونه موجب ناکارآمدی سازمان ملل در بحران سوریه شده است؟ برای تبیین ناکارآمدی «مسئولیت حمایت» در سوریه از معمای بن بست در نظریه بازی ها استفاده شده است. بر مبنای این نظریه، منافع و ملاحظات سیاسی قدرت های بزرگ در شورای امنیت به عنوان مکانیسم اصلی برای اعمال مسئولیت حمایت، مانع از کارکرد مؤثر و مطلوب دکترین مسئولیت حمایت در بحران سوریه شده است. به بیان دقیق تر؛ عدم وجود معیارهای مشخص برای اجرای مسئولیت حمایت از یک سو و منافع متضاد و پیچیده قدرت های بزرگ در بحران سوریه از سوی دیگر، عملکرد شورای امنیت سازمان ملل را تحت تأثیر قرار داده و در مرحله آزمون جدی در قضیه بحران سوریه با ناکارآمدی مواجه ساخت.