مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جامعه شناسی بدن
حوزه های تخصصی:
اهمیت یافتن بدن و متعاقب آن بازتابی شدن هویت بدنی افراد از پیامدهای اساسی جامعه ی مصرفی است که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن خود مبادرت به ساخت بدن اجتماعی یعنی بدنی که از نظر وضعیت ظاهری، آرایشی و پوششی مقبول نظام اجتماعی است، می نمایند. در این تحقیق عوامل اجتماعی مؤثر در این پدیده بررسی شده است و با استفاده از روش پیمایشی از مجموع 6000 دانشجوی دختر دانشگاه مازندران بر مبنای فرمول کوکران 400 نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. دیدگاه های نظری فمینیسم سوسیال، نظریه ی فوکو، گیدنز و گافمن راهنمای آزمون فرضیات تحقیق می باشد، برای سنجش روایی و پایایی سؤالات از ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار صوری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل مستقیم مؤثر در مدیریت بدن عبارت اند از: مصرف گرایی (56/0=) فشار اجتماعی (61/0=)و مصرف رسانه ای (42/0=). این سه عامل 83 درصد تغییرات متغیر وابسته را تعیین می نمایند.
بررسی جامعه شناختی تاثیر سرمایه ی فرهنگی بر مدیریت بدن (مطالعه ی تجربی جوانان شهر گیلان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن است که به کمک معرفهای کنترل وزن (از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو)، دستکاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبتهای بهداشتی و آرایشی (استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از عطر و ادوکلن و دئودورانت زیر بغل، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانمها)، به شاخصی اساسی تبدیل شده است.
سرمایه ی فرهنگی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در جامعه شناسی معاصر، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه ی فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین، استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته میشود. از نظر بوردیو، سرمایه فرهنگی به سه بعد سرمایه ی فرهنگی درونی شده، سرمایه ی فرهنگی عینی و سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده، قابل تفکیک است. در این پژوهش با بهرهگیری از نظریه ی «بوردیو» و «گیدنز» به بررسی تجربی فرضیه ی رابطه ی بین سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن پرداخته شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه با حجم نمونه ی 402 نفر از جوانان (دختر و پسر) 15-29 ساله ی ساکن در شهر گیلان غرب انجام شد. نمونهها با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج پژوهش با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین سرمایه فرهنگی (3.37 از 5) بیشتر از میانگین مدیریت بدن (2.82 از 5) است. این اعداد بیانگر آن است که میزان مدیریت بدن و سرمایه ی فرهنگی در جامعه ی مورد مطالعه در حد متوسط است. مقایسه ی ضرایب همبستگی نشان میدهد که سرمایه ی فرهنگی در بین دختران (335/0) بیش از پسران (298/0) است. همچنین، نتیجه ی رگرسیون خطی چند متغیره ی متغیرهای مستقل با مدیریت بدن (دختران و پسران) نشان میدهد که از میان متغیرهای مستقل (سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده) در مدل رگرسیونی بین پسران، تنها متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته در مدل نهایی باقی مانده است. مقایسه ی بتاها نشان می دهد که میزان تاثیرگذاری متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته (294/0) است، اما در رگرسیون خطی چند متغیره ی دختران، سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته و تجسم یافته با ضرایب بتای (202/0 و 164/0)، به ترتیب، قویترین و ضعیفترین رابطه را با متغیر وابسته ی مدیریت بدن دختران نشان می دهد.
دینداری و آرایش: مطالعه جامعه شناختی
حوزه های تخصصی:
جامعه ایران به دلیل پیوند گسترده با جامعه جهانی در طی سال های اخیر با تغییر نگرش ها در حوزه های مختلف مواجه بوده است. یکی از این حوزه ها به شیوه ارتباط انسان با بدن خود (آرایش) مربوط میشود. در گذشته این شیوه ارتباط به وسیله دین تعریف شد و مشروعیت پیدا کرد، اما امروزه بحث از ""مادی شدن و""علمیشدن"" بدن و حتی سکولار شدن زیبایی بدن است. مقاله حاضر به بررسی رابطه بین آرایش کردن دختران و دینداری آن ها میپردازد. این پژوهش به روش کمی و روی نمونه 390 نفری از دانشجویان دختر انجام شده است. نتایج نشان میدهد که پذیرش ارزش های دینی، دینداری و ابعاد چهارگانه آن با میزان تمایل و عمل به آرایش رابطه معنا دار منفی دارند. به طور کلی میتوان گفت که نخست کنترل بدن به وسیله دین در حال تضعیف شدن است. دوم این که دین در مسیر کم رنگ شدن ابعاد پیامدی و مناسکی خود به سمت فردیشدن، خصوصیشدن و اعتقادیشدن (بعد نظری) گام بر میدارد.
گفتمان جامعه شناسی بدن و نقد آن بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش کتابخانه ای به سامان رسیده است، بازخوانی آرای برخی نظریه پردازان جامعه شناسی درباره بدن و تبیین چرایی و چگونگی اهمیت آن برای انسان مدرن میباشد، که ذیل عناوین «طبیعت گرایی»، «ساختارگرایی اجتماعی» و «رویکردهای ترکیبی» مورد بررسی قرار گرفته است. برآیند یافته های نظری نشان میدهد که آموزه های عملی مترتب بر دنیوی شدن حیات مدرن، «مرگ» را به اساسی ترین چالش «بدن» تبدیل کرده است. انسان جدید، نحوة مواجهه هستی شناختی با «مرگ» را در گریز ذهنی از آن به وسیله مدیریت مستمر بدن در عین آگاهی از فنا پذیری آنیافته است. این واقعیت، ضرورت فلسفة زندگی مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات میکند. نتیجه حاصل این مقاله این است که قرار گرفتن انسان در قلمرو «حیات معقول» و انطباق با آموزه ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را در خروج وی از تسلسل «مدیریت بدن در عین فنا پذیری آن»فراهم میکند.
بدن و دلالت های فرهنگی ـ اجتماعی آن
حوزه های تخصصی:
اگرچه پیکر جسمانی انسان دلالت های فرهنگی ـ اجتماعی متعددی دارد، متقدمان جامعه شناسی به مطالعة آن چندان عنایتی نداشته اند. این نوشتار به منظور برجسته ساختن اهمیت مطالعة جامعه شناسانة بدن تدوین شده است. به این منظور نویسنده کوشیده است در چارچوب روش تحلیل نظری به اهداف زیر نزدیک شود:
ـ معرفی جامعه شناسی بدن،
ـ بررسی دلایل بی توجهی متقدمان جامعه شناسی به مطالعة بدن،
ـ بررسی زمینه های رشد مطالعة جامعه شناسانة بدن در سال های اخیر،
ـ بررسی دلالت های فرهنگی ـ اجتماعی بدن.
دیدگاه های مطرح شده بر این واقعیت دلالت دارد که الزامات جامعه شناختی بدن به اندازه ای است که نمی توان آن را یک ماهیت صرفاً زیستی و جسمی محسوب کرد. مطالعة جامعه شناسانة بدن، از یک سو بینش ما را به تعامل میان فرد وجامعه قوت می بخشد، و از سوی دیگر با تقویت تعامل میان جامعه شناسی و برخی رشته های علمی دیگر به رشد درونی جامعه شناسی کمک می کند.
عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن در میان جوانان گیلانغرب
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن در میان جوانان گیلانغرب می باشد. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه «بوردیو» و «گیدنز» به بررسی تجربی فرضیة مدیریت بدن پرداخته شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه با حجم نمونه 402 نفر از جوانان (دختر و پسر) 15-29 ساله ساکن در شهر گیلانغرب انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.
یافته های تحقیق نشان می دهد میانگن کل مدیریت بدن در بین دو جنس برابر با 82/2 می باشد. از این میانگین حدود 2/3 درصد از پاسخ گویان از نظر «مدیریت بدن» در وضعیت «بالا»، و 9/72 درصد نیز در موقعیت «متوسط» و در آخر نیز حدود 9/23 درصد از این نظر در سطح «پایینی» قرار دارند.
نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیر های جمعیتی– اجتماعی، با مدیریت بدن رابطه معناداری دارند. همچنین، نتایج رگرسیونی خطی چند متغیره نشان می دهد از بین متغیر های جمعیتی- اجتماعی مذکور تنها متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی با ضریب بتای (206/0) قوی ترین رابطه با مدیریت بدن جوانان (دختر و پسر) را نشان می دهد. بطور کلی مدل ارائه شده در این مقاله 2/5 درصد تغییرات متغیر وابسته مدیریت بدن را توضیح می دهد.
مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان است. این مطالعه به روش کمی (پیمایش) و با استفاده از پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر شیراز می باشد. حجم نمونه، با استفاده از جدول لین، با سطح اطمینان 95درصد و خطای پنج درصد، 382 نفر برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی(همبستگی، تحلیل واریانس، رگرسیون ساده و چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که درصد زیادی از پاسخگویان میزان مدیریت بالایی در مورد چهره خود اعمال می کردند. هم چنین، بین متغیرهایی مانند پذیرش اجتماعی و ابعاد آن، نگرش نسبت به تبلیغات، دینداری و مصرف رسانه ای با میزان مدیریت چهره رابطه معنی داری وجود داشته و تفاوت های معنی داری بین احساس طبقاتی پاسخگویان و میزان مدیریت چهره مشاهده نشد.
تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با رشد فرهنگ مصرفی و رسانه های ارتباط جمعی ، بدن اهمیت بسیاری یافته است. یکی از مسائل مطرح شده در حوزة جامعه شناسی بدن، مدیریت بدن است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند. در پژوهش حاضر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در این پدیده با استفاده از نظریه های بوردیو، گیدنز، فدرستون، ترنر و گافمن بررسی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1391 انجام شده است. حجم نمونه را 530 نفر از زنان و دختران 15 تا 45 سالة شهر تبریز تشکیل داده اند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن اند که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایة فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقة اجتماعی و استفاده از رسانه های جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطة مستقیم و میان متغیرهای دین داری و استفاده از رسانه های جمعی داخلی با مدیریت بدن رابطة معکوس برقرار است. متغیرهای ذکرشده در مجموع 41 درصد از تغییرات مدیریت بدن را تبیین کرده اند.
فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایة فرهنگی و مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگی های ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن به عنوان عنصری هویت ساز و اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فرا تحلیل رابطه متغیرهای مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی انجام شده است، پس از بررسی های اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تایید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و داده ها توسط نرم افزار فرا تحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازه اثر ترکیبی رابطه 32 درصد به دست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازه اثر متوسط است. به عبارت دیگر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می کند.
از نسیان حافظ تا سونامی جراحی بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
بالا رفتن آمار متقاضیان جراحی بینی و هزینه های هنگفت و آسیب های اجتماعی ناشی از آن اگرچه امروزه به یکی از مهم ترین موضوعات پژوهش های جامعه شناسی و روانشناسی تبدیل شده، اما هرگز موضوع مطالعه ادبیات نبوده است. هدف این مقاله جست وجوی ریشه های جراحی بینی در ادبیات ایران، با تکیه بر مطالعات جامعه شناسی بدن است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی _ تحلیلی و شیوه و ابزار جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده است. محدوده مورد مطالعه مقاله، شعر ایران از نظر بسامد اعضای صورت از ابتدا تا امروز است که با انتخاب دیوان غزلیات حافظ به عنوان نمونه ای ارزنده از جامعه ادبی ایران، آن را مورد تحلیل قرار داده است.
کندوکاو کیفی پدیده جراحی زیبایی بینی (مورد مطالعه: زنان و مردان جراحی شده شهر آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رینوپلاستی یا جرّاحی بینی یکی از پدیده هایی است که اخیراً در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و حتّی در شهرهای کوچکی مانند آستارا، رایج شده است. پژوهش حاضر در پی کندوکاو و فهم شرایط، بسترها و پیامدهای فرآیند پدیده رینوپلاستی در شهر آستارا است. این مطالعه از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره می برد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. بیست مشارکت کننده (سنین ۴۵-۱۸) شامل ۱۰ زن و ۱۰ مرد در این پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان و مفاهیم از یکی از استراتژی های روش نمونه گیری هدفمند؛ یعنی حدّاکثر تنوّع و هم چنین، نمونه گیری نظری استفاده شده است. مقولات استخراج شده در یک مدل پارادایمی تنظیم شد که شامل ۱۰ مقوله است. تحلیل داده ها نشان داد که دلایلی از جمله رسانه ها و نفوذ مدل های نقش، ادراک و اهمیّت زیبایی و انگیزه همسریابی به عنوان شرایط علّی شناخته شد، فراگیری عمل و فشار هنجاری و شرایط مالی، شرایط زمینه ای و مداخله گر درباره عمل بینی است. راه بردهای کنش/ کنش متقابل نیز عبارت اند از: بازاندیشی و انجام عمل. نتیجه حاصل از سوی مشارکت کنندگان، مطلوب و مثبت ارزیابی شد. رضایت-مندی، تسهیل روابط اجتماعی و تأیید اجتماعی پیامد این عمل برای بخش عمده ای از مشارکت کنندگان بوده است. در نهایت، رینوپلاستی به مثابه بازاندیشی و تغییر رضایت بخش به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
بررسی جنسیت در شعر کودک و نوجوان از منظر جامعه شناسی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان بر حسب دارایی بدن، همیشه در موقعیتی بدنمند به سر می برد. بر این اساس اگرچه بدن در مقام عنصری هویت ساز زندگی فردی و اجتماعی هر فرد را سامان می دهد، خود نیز از تکنیک ها و آداب فرهنگی القاء شده از جامعه متأثر می گردد به طوری که جنبه فرهنگی بدن بر بعد بیولوژیکی و زیستی آن غالب می شود؛ کنش ها و وضعیت هایی برای هر فرد تجویز می کند یا متصور می شو د که باید آنها را نقش های اجتماعی و اساس هویت افراد خواند. یکی از این موارد، ساماندهی بدن ها بر حسب شیوه های جنسی و جنسیتی القاء شده از جانب نیروهای فرهنگی هر جامعه است. در این نوشتار نقش های جنسی کلیشه ای یا همان جنسیت زن و مرد ایرانی نیز تفاوت های جامعه شناختی آنها در نمایش «بدن آرمانی» و «بدن مطلوب» منطبق با الگوی فرهنگی در شعر فارسی کودک و نوجوان بررسی شده است. مبنای نظری بحث، آرای برخی از صاحب نظران جامعه شناسی بدن و روش تحقیق بر شیوه تحلیل محتوای کمی و کیفی -پدیدارشناسی تجربی- استوار است. نتیجه نشان می دهد که الگوی فرهنگی ساماندهی بدن در شعر کودک و نوجوان بیشتر با جهان سنتی ایرانی هماهنگ است و از نگاه مدرن و مصرفی می گریزد و بر همین اساس نقش ها میان زن و مرد توزیع شده یا در قالب بدن آرمانی و مطلوب از آنها انتظار می رود.
مطالعه جامعه شناختی رابطه مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان (موردمطالعه: زنان متولد دهه 60 شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان متولد دهه 60 شهر همدان اجرا شد. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی و تحلیلی بود. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق نیز تمامی زنان متولد دهه 60 در همدان بودند که در زمان انجام تحقیق در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونه گیری هم خوشه ای چند مرحله ای بود. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه موردمطالعه برابر با ( 3/3 از 5) است که رقم جالب توجهی بود و آمار نسبتاً بالایی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سروصورت با میانگین (71/3 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موردمطالعه برخوردار است. میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با ( 81/3 از 5 ) است که از میانگین نسبتاً بالایی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری (sig = 00/0) و با بتای (623/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 60 تأثیر داشته است.
جامعه شناسی بدن و دلالت های آن در حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله مطالعه آثار ترنر درباره جامعه شناسی بدن و نسبت آن با حقوق بشر است. اگرچه مطالعه شهروندی در جامعه شناسی معاصر رشد قابل توجهی داشته است، اما از ماهیت حقوق در این رشته به طور گسترده غفلت شده است. تنها در دهه 1990 آثار برایان ترنر، سبب توسعه جامعه شناسی نوین حقوق بشر شد. این مقاله از این مدعا که حقوق بشر موضوعی مشروع و قابل قبول برای پژوهش جامعه شناسان است، دفاع می کند. روش گردآوری داده ها در این مقاله، اسنادی است. مطالعات جامعه شناختی ترنر در حوزه های پزشکی، بدن، حقوق بشر و دین را می توان نمونه ای از مطالعات چندرشته ای و میان رشته ای در قلمرو علوم انسانی دانست. ترنر، در آثار خود تلاش کرده است با بهره گیری از مفاهیم و یافته های جامعه شناسی بدن، سیاست، و انسان شناسی فلسفی، مانند جسمانیت و آسیب پذیری، مبنایی ماتریالیستی برای دفاع از دعاوی عام حقوق بشر بیابد. او جامعه شناسی بدن را پایه ای برای دفاع از مفاهیم جهان شمول حقوق بشر، و گفتمانی جایگزین برای سنت حقوق طبیعی می داند. به زعم وی، حقوق بشر به عنوان نهادی فراتر از شهروندی، جایگزین مناسبی برای شهروندی و چالش های مرتبط با آن است. روی هم رفته، براساس استدلال این مقاله، جامعه شناسی حقوق بشر، اهمیت فراوانی دارد، زیرا مفهوم شهروندی که خود بر عضویت در یک دولت ملت مبتنی است، دارای محدودیت های آشکاری است؛ بنابراین،حقوق بشر به عنوان یک مفهوم جامعه شناختی، مکمل مهمی برای اندیشه موجود شهروندی است.
مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و سرمایه جنسی زنان (مورد مطالعه: زنان متولد دهه 40 شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر،مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و سرمایه جنسی زنانمتولد دهه 40 شهر همداناست.روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده شده است.جامعه آماری تحقیق نیز شامل تمامی زنانمتولد دهه 60 درهمدان می باشد که در زمان انجام تحقیق ( شهریور، 1394) در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونهبر اساس فرمول کوکران400 نفربرآورد گردیده،و شیوه ی نمونه گیری هم خوشه ای چند مرحله ای بوده است.چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم می باشد. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن برای ابعاد مدیریت بدن (9/.) و برای ابعاد سرمایه جنسی (92/.) بوده است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه مورد مطالعه برابر با ( 9/1 از 5) می باشد که رقم قابل توجهی نبوده و آمار نسبتا پائین اما قابل توجهی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سر و صورت با میانگین (06/2 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موورد مطالعه برخوردار است.میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با ( 74/2 از 5 ) می باشد که از میانگین نسبتا بالایی برخوردار می باشد. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آنست که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری sig = 0/00و با بتای (558/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 40 تاثیر داشته است.
تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن در بین بانوان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه های فوکو، گافمن، وبر و برخی از فمینیست ها، به تحلیل جامعه شناختی عوامل مرتبط با مدیریت بدن پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان و دختران شهر تبریز تشکیل داده اند که در زمان اجرای تحقیق، عضو باشگاه های بدنسازی این شهر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توأم با تصادفی ساده، تعداد 377 نفر انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است.براساس نتایج بدست آمده، میانگین مدیریت بدن در افراد مورد مطالعه، 89(حداقل نمره 46 و حداکثر نمره 134) برآورد شده است. براین اساس، میزان مدیریت بدن در 80% پاسخگویان، متوسط به بالاست. نتایج حاصل از تحلیل های دو متغیره نیز حاکی از این است که میزان مدیریت بدن برحسب برخی متغیرهای زمینه ای همچون سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، وضعیت شغلی و درآمد پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین متغیرهای نقش پذیری جنسیتی و دینداری با مدیریت بدن، رابطه معکوس و بین متغیر احساس فشار هنجاریو مدیریت بدن، رابطه مستقیم و معنی دار برقرار است. براساس تحلیل مسیر، متغیرهای دینداری و احساس فشار هنجاری، هم به طور مستقیم و هم از طریق تحت تأثیر قرار دادن متغیر نقش پذیری جنسیتی، بر میزان مدیریت بدن تأثیر گذاشته اند. این متغیرها در مجموع قادرند 2/35 درصد از تغییرات مدیریت بدن را پیش بینی کنند.
بازنمایی بدن و تحلیل کنش های بدنی ضدّقهرمان در منظومه ی حماسی کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدن به صورت اجتماعی ساخته می شود، یعنی حاصل یک تبیین اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود. بنابراین، فنون بدنی انسان واقعیت هایی مرتبط با جامعه و فرهنگ هستند، نه طبیعتی زایشی یا زیستی که خود را به کنش گران تحمیل کنند. افزون بر این که در پیرامون مفهوم بدن، ترکیبی گسترده از وقایع اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، ادراک نیز، پدیداری بدنی است نه رویدادی ذهنی و انسان در مقام فاعلی بدن مند در جهان ادراک می کند. بنابراین، ساختار ادراک، درست همان ساختار بدن است و خودِ جهان نیز در مقام میدانی برای آگاهی و عمل برای ما گشوده است. از این دیدگاه، خوانش متون حماسی که تن آدمی را مرکز توجه قرار می دهند و ریشه در آرمان های جمعی و ملی و منطق های فرهنگی دارند اهمیت پیدا می کند و در این میان، بررسی منظومه حماسی کوش نامه با محوریت ضدِّ قهرمانی آشوب گر و زشت روی که دارای ویژگی ها و کنش های بدنی متفاوت از قهرمانان حماسی فارسی است، حائز اهمیت است؛ به این منظور، نگارنده به تبیین و تحلیل کنش های بدنی در منظومه حماسی کوش نامه پرداخته و نتایج حاصل از آن را با داده های نمادشناسی تطبیق داده است.
فراتحلیل مطالعات ناظر به برساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1395-1386(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه بازنمایی اجتماعی و زیبایی شناسنانه بدن در حوزه عمومی از رایج ترین دستورکارهای پژوهشی دهه اخیر در ایران بوده است. پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت فراتحلیل پژوهش های ناظر به ساخت اجتماعی بدن را با به منظور رسیدن به تصویری نسبتاً جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به ساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ فراتحلیلِ 29 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد بدن های طبیعی زیست شناختی کنش گران اجتماعی متأثر از 48 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، به نوعی مصنوع اجتماعی فرهنگی بدل شده اند. متغیرهای اجتماعی در 8/57% موارد بیشترین فراوانی، و متغیرهای فرهنگی در 2/27% موارد کمترین فراوانی را دارا هستند؛ در 2/78% پژوهش ها، متغیرهای روان شناختی توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند؛ بدین سان، متغیرهای اجتماعی، و روان شناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینه ای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهش های مرور شده داشته اند. فقدان راهکار اجرایی در 2/78% مطالعات و امتناع پژوهش گران داخلی از مطالعه چگونگی برساخته شدن اجتماعی بدن از منظر نسبت گزینی آن با ابعاد مختلف گفتمان مسلط دینی و سیاسی محوری ترین وجه مغفول در پژوهش های فراتحلیل شده است.
چرخش از بدن به مثابه امر الهیاتی به سوی رویکرد فرهنگی- اجتماعی به آن: مطالعه ای در بابِ درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
خوانش فرهنگی- اجتماعی یکی از مهم ترین رویکردهای تاریخ فرهنگی است که در کتابِ «درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران» برجسته شده است. در این نوشتار، بررسی روش شناسی و محتوای متن اثر یادشده با این پرسش آغاز می شود که بهره گیری از رویکرد گفتمانی در تاریخ فرهنگی بدن چه تاثیری در نگاه مولفان کتاب و خوانش آنان از منابع و رخدادهای تاریخ ایران داشته و نقاط قوت و ضعف آن کدام است؟. با بکارگیری رویکرد انتقادی و تحلیل تاریخی می توان دستاورد بحث را در تلاش برای صورت بندی جدیدی از تاریخ ایران، ارایه تفسیری متفاوت از فهم تاریخ، برجسته سازی رویکرد جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی بدن، تفسیر پوشش به مثابه امر فرهنگی، امر سیاسی و دینی، بهره گیری از منابع ادبی و مصوّر با هدف تقویت رویکرد تاریخ اجتماعی- فرهنگی برشمرد. امّا نگاه جهانشمول و جزئی نگر در نتیجه غلبه رویکرد کل نگرانه و نظریه محور در متن اثر، دچار خدشه است و می توان داده های تاریخی متعددی را مطرح کرد که استنتاج مولفان کتاب را با چالش مواجه سازد. از سوی دیگر، تقسیم بندی های چهارگانه از ادوار تاریخی ایران به عصر امپراتوری، عصر مشروطیت، عصر مدرنیته، و عصر دین در فصول مختلف، اشکال جدّی دارد و با ادوار تاریخ ایران انطباق چندانی ندارد.
تحلیل جامعه شناسی بدن در شاهنامه با تکیه بر پیکرینگی خاندان سام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
143 - 167
حوزه های تخصصی:
بدن دارای ابعاد اجتماعی و فرهنگی است و ساختارهای اجتماعی در آن تجسد یافته است. پیکرینگی قهرمانان اسطوره در تاریخ اساطیری، نمایانگر جنبه های اجتماعی و طبقاتی بدن در دوره پیشاتاریخی است. در این جستار بنیادی- نظری، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و با استفاده از شیوه سندکاوی و منابع کتابخانه ای، بدن اسطوره ای در شاهنامه ، با مطالعه موردی بدن خاندان سام، از منظر جامعه شناسی تحلیل شده و این نتایج به دست آمده است: 1- طبقه ارتشتاران، عمدتاً دارای بدن غیرآیینی هستند و بدن اجتماعی آنان در قالب بدن فرزندانشان تداوم می یابد. 2- بدن در خاندان سام، جنبه طبقاتی دارد و از دو مسیر عرفان گرایی و ظهور بدن بیرونی، به امورِ جامعه و جمعیت ها می پردازد. جلوه بیرونی و مادی بدن اجتماعی این خاندان، با مشارکت سام در مناسبات قدرت در پایان دوره فریدون آغاز می شود و 3- سه گانه سام، زال و رستم نمود برجسته ای در مناسبات اجتماعی و فرهنگی ایرانیان داشته اند و براساس سلوک بدنی آنان می توان آنان را در زمره اسطوره قهرمانان رستگاری دسته بندی کرد.